دوشنبه, ۱۲ آذر, ۱۴۰۳ / 2 December, 2024
مجله ویستا


بزرگترین داستان عالم


بزرگترین داستان عالم
● رمز داوینچی: سینما رودرروی كلیسا
فیلمی برای افتتاح كن: حتماً همه شما می دانید كه «رمز داوینچی»، فیلم افتتاحیه جشنواره كن امسال بود و بعد از این، روی پرده سینماهای جهان می رود. انتخاب خوبی است، چون فیلم، به اندازه كافی، كوچه و خیابان های پاریس را به نمایش می گذارد و نشان می دهد كه موزه لوور، یكی از مهم ترین ساختمان های جهان است، چون تعدادی از رمزهای مسیحیت، در تابلوهای گران قیمت و دیدنی این موزه هستند.
دن براون و یك داستان پرهیجان: «رمز داوینچی»، احتمالاً، یكی از پرهیجان ترین داستان هایی است كه در این سال ها نوشته شده، و این بیش از هر چیز، برمی گردد به عناصری كه او در رمانش گنجانده است. همه سعی براون، در این رمان آن بوده كه داستانی یك سر خیالی را در دل مكان هایی كاملاً واقعی جا بدهد. خوبی این شگرد در آن است كه در كنار آن مكان های واقعی، این داستان هم باورپذیر می شود. بعید است پس از خواندن كتاب، حتی وقتی مطمئنید همه چیز فقط داستان است، به واقعی بودنش فكر نكنید. این، نهایت قدرت دن براون است.
رازی در كار نیست: «راز داوینچی»، ترجمه درست عنوان رمان یا فیلم نیست. آن چه هست «رمز»ی است كه باید گشوده شود. رمزی كه خبر از واقعیتی كتمان شده درباره مسیح و حواریونش می دهد. رمزی كه آنها، قرن به قرن، حفظش كرده اند و هربار در چیزی آن را مخفی كرده اند تا دور از دسترس كلیسا باشد.
آنها كه به مسیح وفادار بودند: همه رمان و فیلم، حول این واقعیت می گردد كه وفاداران به مسیح، پیروان كلیسای كاتولیك نیستند، و به مرور زمان، كشیش ها و كلیساها، برای حفظ قدرت خودشان، مسیح را آن طور كه می خواسته اند، معرفی كرده اند. انجیل های واقعی، این كتاب هایی نیستند كه می بینیم. انجیل واقعی را سال ها است كه مخفی كرده اند.
داستان یك اقتباس: ساختن فیلمی براساس یك داستان تحسین شده و محبوب، كاری آسان نیست. به خصوص، كه بسیاری از تماشاگرانش، آن را از بر هستند و حتی می دانند كه در پایانش، قرار است چه اتفاقی بیفتد. تغییردادن پایان و جزئیات فیلم، كار عاقلانه ای نیست. چاره كار، انتخاب كارگردانی است كه اصول اقتباس ادبی را بداند. و «ران هوارد»، چنین كسی است. او از پس ساخت فیلمی مثل «یك ذهن زیبا» هم برآمده و خوب بلد است یك داستان سرشار از جزئیات را به فیلمی درجه یك تبدیل كند.
ران هوارد سخن می گوید: «وقتی قرار شد رمز داوینچی را بسازم، به این فكر می كردم كه باید آن را چنان خوب بسازم كه كسی از دیدنش پشیمان نشود. وقتی قرار شد دن براون یكی از تهیه كننده های اجرایی فیلم باشد، خیالم بیش تر راحت شد. چون فكر كردم می توانم با نویسنده رمان، بیش تر از اینها مشورت كنم.»
داوینچی، نیوتن، بوتیچلی و هوگو: بین این اسم های مشهور چه رابطه ای هست؟ حقایقی كه دن براون در ابتدای رمانش نقل كرده، حكایت از آن دارد كه آنها عضو دیر صهیون (بنیان در سال ۱۰۹۹ میلادی) بوده اند، آنهایی كه رمز جام مقدس و معنای آن را سال ها سینه به سینه نقل كرده اند. همه آنها ارادتمندان مسیح بوده اند و سعی كرده اند بخشی از این رمز را در نوشته ها و كارهای خود بیاورند. با این همه، داوینچی سهم پررنگ تری دارد. به جست وجوی دلیلش در رمان یا فیلم باشید.
تام هنكس سخن می گوید: «وقتی رمان را خواندم، فكر كردم این جذاب ترین داستانی است كه در همه عمرم به آن برخورده ام. و موقعی كه شنیدم ران هوارد می خواهد فیلمی براساس اش بسازد، به این فكر كردم كه كاش من هم در آن نقشی داشتم. قرار بود نقش لنگدان را كسانی دیگر (راسل كرو) بازی كنند، ولی به نتیجه نرسیدند و هوارد با من تماس گرفت. پیشنهادش را با جان و دل پذیرفتم.»
رمزهایی كه نمی بینیم: داستان رمز داوینچی، درباره این است كه در هر اثری رمزی هست و آن تابلوی مشهور لبخند ژوكوند، یا مونالیزا، كه بحث های زیادی درباره اش می شود، یكی از این اثرها است. داستان به ما ثابت می كند كسانی مثل داوینچی، بی دلیل نقاشی نمی كشیده اند. در عین حال، به ما یادآوری می كند كه نباید فكر كنیم تابلوهای مشهور را دقیقاً دیده ایم. یكی از این تابلوهایی كه در رمز داوینچی، جزیی از داستان شده، شام آخر داوینچی است. آن تابلو را دیده اید؟ همه آدم هایی را كه در آن تابلو هستند، می شناسید؟
آكیوا گلدزمن سخن می گوید: «نوشتن فیلمنامه رمز داوینچی، سخت ترین كار دنیا بود. من از تجربه های سخت فرار نمی كنم، اما مسأله این است كه رمان دن براون، چیزی برای حذف شدن نداشت و من مجبور بودم آن را هر طور كه شده، فشرده كنم. با این همه، فكر می كنم فیلمنامه قابل قبولی از كار درآمده است.»
جام مقدس: این یكی از آن چیزهایی است كه سال های سال، مسیحی ها درباره اش حرف زده اند. بعضی ها فكر می كنند، جامی واقعی است كه خون مسیح را در آن ریخته اند و بعضی دیگر می گویند چیزی به نام جام وجود ندارد، این تمثیلی رمزآمیز است كه باید آن را كشف كرد. داستان رمز داوینچی هم عملاً درباره همین رمز است و به ما می گوید كه نظر گروه دوم، دقیق تر است.
پایان هزاره و حقایق گفتنی: مطابق عقیده گروهی از مسیحی ها، در پایان هر هزاره، حقایق درباره مسیح، پسر مریم، آشكار می شوند. حالا نگرانی فرقه تندرو اپوس دئی این است كه حقایق در ابتدای قرن بیست و یكم به دست همه برسد، در این صورت، كلیسا نمی تواند پاسخگوی سئوال مردمی باشد كه می پرسند چرا در همه این سال ها به آنها دروغ گفته اند.
ژان رنو سخن می گوید: «امیدوارم آنها كه فیلم را می بینند، یا كتاب را خوانده اند، سری به پاریس بزنند و زیبایی لوور را از نزدیك ببینند. هم به دن براون و هم به ران هوارد گفتم كه فكر نمی كردم هیچ غیرپاریسی ای بتواند این شهر را این قدر دقیق نشان بدهد. اما آنها این كار را كرده اند تا ثابت كنند كه می شود.»
زن ها و نقش انكارشده آنها: درست است كه راهبه ها، در كلیساهای مسیحی حضور دارند، اما از ابتدا چنین نبوده است. رمز داوینچی، به ما می گوید كه نقش زن ها و اهمیت آنها در نظر مسیح، كم كم و به مرور زمان، كم رنگ شد و كلیساها سعی كردند، تا حد ممكن، آنها را از صحنه بیرون كنند. درست به این دلیل كه اگر زن ها در صحنه می ماندند، ماه پشت ابر پنهان نمی شد و كشیش ها، كلیسا را از آن خود نمی كردند.
ادری تاتو سخن می گوید: «اگر بازی در این فیلم را به هر دلیلی قبول نمی كردم، ظرف سال های بعد، خودم را نمی بخشیدم. به عنوان یك بازیگر فرانسوی از این كه می بینم فیلمی در اهمیت فرانسه ساخته می شود، خوشحالم. و بابت این كه تابلوی مشهور داوینچی در همان شهری است كه من در آن زندگی می كنم، به خودم می بالم. از زمانی كه فیلمبرداری تمام شده، دست كم هفته ای یك بار به دیدن آن تابلو می روم و از دیدنش بیش از قبل، لذت می برم.»
این فقط یك داستان است: با این همه، نباید فراموش كرد كه رمز داوینچی، فقط یك داستان است. ذكاوت و تیزهوشی نویسنده داستان در آن بوده كه چنان واقعیت و خیال را در هم آمیخته كه جداكردنش، سخت شده. براون، حقایقی را درباره دوران ابتدایی مسیحیت، با داستانی خیالی كه پیش تر از این هم در كتاب های تاریخ به آن اشاره شده بود، مخلوط كرده تا تئوری خودش را درباره كلیسا و كشیش ها صادر كند. با این همه، خود دن براون هم می داند كه فقط یك داستان نوشته و همان داستان، مبنای ساخت فیلم قرار گرفته است. پس، لطف كنید و دنبال واقعیت نگردید.
● خلاصه داستان فیلم
(این چكیده رمان دن براون است و بعید نیست تفاوت هایی با فیلم داشته باشد. درضمن، پایان داستان را در این چكیده كوتاه، به دلایلی واضح و روشن، لو نداده ایم.)
داستان از پاریس شروع می شود. ژاك سونی یه، رئیس موزه لوور، شب هنگام در دفتر كارش، توسط یك راهب به قتل می رسد؛ راهبی از فرقه تندرو اپوس دئی، و پلیس فرانسه، پیش از هر كاری، با پروفسور هری لنگدان، استاد آمریكایی نمادشناسی مذهبی، كه قرار بوده با رئیس دیدار كند، تماس می گیرد و از او می خواهد به صحنه قتل بیاید. همه چیز در صحنه، عجیب و غریب است و به نظر می رسد كه سونی یه می خواسته پیغامی را به آنها برساند. اما لنگدان چیز به خصوصی نمی فهمد تا این كه سوفی نوو، كارآگاه رمزشناسی، به صحنه بازمی گردد و كم كم به لنگدان می فهماند كه او نوه سونی یه است. لنگدان وقتی می فهمد پلیس به او مظنون است، به كمك سوفی از محل حادثه می گریزد. سوفی و لنگدان، مطمئن هستند كه نوشته های عجیب و غریبی كه روی زمین و دیوار بوده، حاوی نكته های مهمی هستند. رمزهایی كه پدربزرگ، در اتاقش گذاشته، آنها را به مسیری هدایت می كند كه می فهمند باید در تابلوهای لئوناردو داوینچی، به جست وجوی رمزی باشند كه آنها را به حقیقت نهایی می رساند. پس از تعقیب و گریزها و رسیدن به نقشه هایی كه گاهی گیج شان می كند، می فهمند همه چیز در آن جام مقدسی نهفته است كه می گویند خون مسیح در آن ریخته شده و لنگدان فكر می كند تنها كسی كه می تواند به آنها كمك كند، سر لی تیبینگ است، كه سال های سال درباره جام تحقیق كرده. این است كه لنگدان و سوفی روانه لندن می شوند، و این درحالی است كه پلیس فرانسه هم آنها را تعقیب می كند...
● شناسنامه فیلم
● رمز داوینچی (The Da Vinci Code)
كارگردان: ران هوارد، فیلمنامه نویس: آكیوا گلدزمن، بازیگرها: تام هنكس، ادری تاتو، یان مك كلن، آلفرد مولینا، پل بتانی، ژان رنو، ژان پی یر ماری یه، كلایو كارتر، ست گیبل، مدیر فیلمبرداری: سالواتور توتینو، سازنده موسیقی متن: هانس زیمر، تدوین گر: دنیل پی. هانلی و مایك هیل، محصول: ایالات متحد آمریكا، ،۲۰۰۶ مدت: ۱۴۹ دقیقه.
امید بهار
منبع : روزنامه شرق