یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

خداحافظ عاشق - GOODBYE LOVER


خداحافظ عاشق - GOODBYE LOVER
هنرپیشگان : پاتریشیا آرکت، درمت مالرونی، آلن دجنرز، مری لوئیز پارکر، دان جانسن، ری مکینن، آندره گره‌گوری، لیزا یکهورن و وینسنت گالو
آهنگساز(موسیقی متن) : جان اوتمن
فیلمبردار : دانته اسپینوتی
فیلمنامه‌نویس : ران پیر، جوئل کوئن و الک سوکولوو، بر مبنای داستانی نوشتهٔ پیر
محصول : الکساندرا میلکان، پاتریک مک‌دارا، جوئل رودمن و کریس دانیل
کارگردان : رولند جافی
سال تولید : ۱۹۹۹
کشور تولیدکننده : آمریکا و آلمان
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۴ دقیقه


̎ساندرا̎ (آرکت)، زنی به‌ظاهر سرخوش و بااخلاق که در کار معاملات املاک است. به فیلم ̎آوای موسیقی̎ علاقه‌ای فوق‌العاده دارد. اما رازی در زندگی او هست: ̎ساندرا̎ گرچه با ̎جیک̎ (مالرونی)، مدیراجرائی یک شرکت تبلیغاتی که هم در کارش ناموفق است و هم به الکل معتاد شده، ازدواج کرده است، اما با ̎بن̎ (جانسن)، برادر ̎جیک̎ که مسئول موفق روابط عمومی یک شرکت است، مخفیانه رابطه دارد. از سوی دیگر، ̎بن̎ با ̎پگی̎ (پارکر)، یکی از همکارانش، قرار ازدواج گذاشته و تصمیم دارد رابطه‌اش را با ̎ساندرا̎ قطع کند. ̎ساندرا̎، خشمگین از قصد ̎بن̎، همه چیز را به ̎جیک̎ می‌گوید. ̎جیک̎ و ̎بن̎ درگیر می‌شوند و در زد و خوردی که میان‌شان در می‌گیرد، ̎بن̎ کشته می‌شود. ̎بن̎ میراث قابل‌توجهی (پول بیمه) از خود به‌جای گذاشته و چند نفر در پی تصاحب آن هستند، اما با ورود ̎ریتا̎ (دجنرز)، کارآگاه پلیس، ماجراها روندی دیگر می‌یابد...
● در وهلهٔ اول، آیا واقعاً کارگردان این فیلم رولند جافی است؟ آیا اشتباهی در عنوان‌بندی صورت نگرفته است؟ اگر این‌طور است، پس فرصت مغتنمی است برای مشاهدهٔ اینکه کارگردانان چقدر می‌توانند محصولات متغیری داشته باشند. چون محض یادآوری، جافی با سابقه‌ای در مستندسازی، کارگردان فیلم به‌اصطلاح متعهدانهٔ میدان‌های کشتار (۱۹۸۴) دربارهٔ کامبوج، فیلم برندهٔ نخل طلای کن، قرارگاه مذهبی (۱۹۸۶)، و حماسهٔ نوع‌دوستی پاتریک سوایزی در شهر شادمانی (۱۹۹۲) بوده است که همگی مضامینی سنگین و اعتباری دارند و او را کارگردانی جدی و فراتر از هالیوود معرفی کرده‌اند. حتی فیلم شکست‌خوردهٔ چند سال پیش او، داغ ننگ (۱۹۹۵) هم به هر حال هدف عالیهٔ اقتباس از اثر کلاسیک ناتانیل هاتورن را دنبال می‌کرد (و بدشانسی تاریخ سینمای‌اش بود که سال‌ها پیش، در ۱۹۲۷، ویکتور شوستروم بر آن سبقت جسته بود و به‌جای دمی‌مور از لیلیان گیش بهره برده بود!) ولی خداحافظ عاشق چیزی که ندارد بعد حماسی، تاریخی یا متعهدانه است. در واقع در نقطهٔ مقابل این ابعاد و از آن قصه‌هائی است که در آنها شخصیت‌ها بر سر مبلغ وسوسه‌انگیزی، به هم نارو می‌زنند و توطئه می‌کنند و البته اینجا چاشنی خیانت و اغوا نیز نقش اصلی در روایت دارد. خداحافظ عاشق یک کمدی سیاه است با پایان خوشی که در آن از دخالت قانونی در آخرین لحظه خبری نیست (یا در واقع حتی این دخالت هم به شوخی گرفته می‌شود). نام کوئن در میان فیلم‌نامه‌نویسان سرنخی دربارهٔ اصل و نسب آن به‌دست می‌دهد. فیلم در طول صد و اندی دقیقه، خوب پیچ و خم‌ها را طی می‌کند و غیر از خیانت در مسائل عاطفی، بقیهٔ جرم‌ها را راحت می‌بخشاید. دلیل خوشایندی‌اش نیز همین است. مگر چه می‌شود اگر زن بازیچه شده و کارآگاه خسته از سگ‌دو زدن، با پول بیمهٔ مردی فرصت‌طلب، احساس فراغت کنند و با تقسیم نصف به نصف پول‌ها فیلم را خاتمه بخشند. تماشاگر هم متذکر این نکته می‌شود که اگر حرص زیادی در کار نبود، بسیاری از هم‌تایان‌شان در این همه فیلم‌های دیگر، می‌توانستند عاقبت به‌خیر شوند. شیرین‌کاری بسیار موفق فیلم، علاقهٔ شدید آرکت نه چندان مبادی اخلاق به ترانه‌های جولی اندروز معصوم‌نما در آوای موسیقی (رابرت وایز، ۱۹۶۵) است (یک‌جا حتی با آن صورت تخت و مدل مو و اطوارش، شبیه اندروز هم می‌شود).


همچنین مشاهده کنید