چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
غدیر در کلام حضرت زهراعلیهاالسلام
● مقدمه
هفتاد روز از حادثه بسیار مهم و تاریخی غدیر خم گذشته بود كه رسول مكرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم دیده از جهان خاكی فرو بست و روح مطهرش به عالم ملكوت عروج كرد. ارتحال پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم موجی از غم و اندوه در فضای جامعه نوپای اسلامی ایجاد كرد. بار مصیبت چنان سنگین شد كه بسیاری در حیرت فرو رفته و از خود بی خود گشتند و از تصمیمگیری مناسب و شایسته باز ماندند. جمعی نیز كه از قبل خود را آماده چنین روزی كرده بودند، حال و هوای جامعه را برای ایجاد گرد و غبار، مناسب یافتند و با گِل آلودن نمودن آب، به دنبال گرفتن ماهی مراد خود رفتند. ستاره امیدی كه در غدیر خم طلوع كرده و آرامبخش دلهای مؤمنان گشته بود، در لابلای گرد و غبار فتنه، از دیدگان كم فروغ، محو شد. در میان ظلمت ارتحال آفتاب، شبپرهها به تكاپو افتادند و با هجوم به خانه وحی، تلاش مذبوحانهای را برای فرونشاندن نور خدا آغاز كردند؛ غافل از آن كه نور خدا با آن دسیسهها خاموش شدنی نیست.
گر چه در این حمله و هجوم، آتش به كاشانه تنها یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله افتاد، و گل محمّدی صلی الله علیه و آله و سلم مظلومانه در پشت در، پرپر گشت، سینه دریاییاش شكافت و پهلویش بشكست؛ اما در عین حال، او، قدِ خمیده از ظلم و ستم را برافراشت و با دست الهی خود به دامن ولایت آویخت و با تمسك به حبل الله المتین و با صلابت و شهامتی بینظیر از حقانیت امیرمؤمنان علیهالسلام سخنها گفت، و از غربت او نشانها داد.
علاوه بر محدثان شیعه كه همگی حدیث غدیر را نقل كردهاند، اغلب محدثان بزرگ اهل سنت و مورخان جهان اسلام حدیث غدیر را نقل و صحت آن را تأیید نمودهاند؛ تا آنجا كه اگر كسی در صحت این حدیث تردید داشته باشد، باید به همه احادیث دیگر و حتی مسائل بدیهی اسلام نیز با دیده تردید بنگرد.رسول خدا صلیاللهعلیه و آله فرمود: مَثَلِ امام (مثل علی)، همانند كعبه است، كه مردم به سراغ آن میروند، نه آن كه كعبه به سراغ مردم بیاید.
زهرای اطهرعلیهاالسلام دفاع جانانهای از ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام نمود و در این راه، مشتاقانه جام پرافتخار شهادت را سر كشید و افتخار اولین شهید راه ولایت را تا ابد به نام خود ثبت كرد؛ ولی این دفاع نیز همانند خود آن بانوی بزرگوار، در هالهای از غربت و مظلومیت قرار گرفت و آن گونه كه سزاوار بود به شیعیان وی نیز منتقل نشد.
به رغم عمر بسیار كوتاه حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام ، پس از ارتحال پدر بزرگوارشان، آثار به یادگار مانده از ایشان در آن دوران بحرانی و پر تنش، بیانگر عزم راسخ و صلابت و شجاعت فوق العاده حضرت در دفاع از ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام است. جدیت ایشان در این راه، كه منجر به شهادت مظلومانهاش شد، نشان از توجه ویژه و اهتمام خاص حضرت به مسأله امامت امت و زمامداری جامعه مسلمانان دارد.
از جمله محورهایی كه در احتجاجات و سخنان حضرت زهرا علیهاالسلام جلب توجه میكند، نقل «حدیث غدیر» است كه موضوع نوشتار حاضر نیز همین مطلب است. در این نوشتار تلاش شده است استنادات حضرت به حدیث غدیر، در حد امكان از منابع كهن و معتبر حدیثی و تاریخی جمع آوری و تقدیم علاقمندان به غدیر گردد؛ اما قبل از پرداختن به این موضوع، پاسخ به دو سؤال ضروری به نظر میرسد:
۱) چرا حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام محور بحث قرار گرفته است؟
۲) چرا در میان سخنان ایشان، فقط به حدیث غدیر پرداخته شده است؟
چرا حضرت زهرا علیهاالسلام ؟
چه ویژگیهایی در شخصیت حضرت زهرا علیهاالسلام هست كه موجب شده ایشان به عنوان محور اصلی بحث، انتخاب و استناد آن حضرت به حدیث غدیر، از اهمیت خاصی برخوردار گردد و حتی بر اعتبار آن حدیث بیافزاید؟
▪ دلایل فراوانی برای انتخاب حضرت زهرا علیهاالسلام وجود دارد از جمله:
۱) حضرت زهرا علیهاالسلام نزدیكترین نسبت را با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم داشت. او یگانه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود كه نسل پاك نبوی از طریق او ادامه مییافت و امامان از فرزندان ایشان بودند. احترام فوق العاده پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نسبت به این دختر، حاكی از شخصیت ممتاز او بود و سفارشهای مكرر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به مؤمنان درباره حفظ حرمت او، منزلت بس عالی او را برای همگان روشن ساخته بود. حضرت زهرا علیهاالسلام بیش از همه، متوجه این موقعیت عالی بود و سنگینی بار مسؤولیت را نسبت به این جایگاه، بر دوش خود احساس میكرد و به همین علت بیشترین تلاش خود را جهت استفاده كامل و مفید از این موقعیت، برای یاری دین خدا و امام حق به عمل آورد.
۲) قرآن منزلتی رفیع و عظمتی خاصی برای حضرت فاطمه علیهاالسلام تعریف كرده است. در آیه مباهله با تعبیر «نسائنا» از ایشان یاد شده و در آیه تطهیر، خداوند بر پاك و مطهر بودنشان شهادت داده است. در سوره «الانسان» با یادآوری داستان اطعام یتیم و مسكین و اسیر و اخلاص وصف ناشدنی ایشان، از برترین پاداشهای الهی در حق آنان یاد شده است. و در كوچكترین سوره قرآن یكی از بزرگترین عطایای الهی به حضرت رسول صلی الله علیه و آله، وجود نازنین زهرای اطهر، كه حقیقت كوثر است، معرفی شده و در آیه مودّت، محبت ایشان اجر رسالت نبوی صلی الله علیه و آله و سلم به شمار آمده است.
همه اینها و آیات دیگر، بیانگر مقام رفیع معنوی و كمال عبودیت و عصمت ایشان بوده و جایگاه خاص هدایتی ایشان را در جامعه اسلامی تبیین مینماید.
۳) فاطمه زهرا علیهاالسلام در دوران غربت اسلام به دنیا آمد و از همان اوان كودكی، در كانون اصلی مبارزه، با طعم سختیها و مشكلات آشنا شد. هیچ كس مانند او شاهد زحمات طاقت فرسا و شبانه روزی رسول خدا صلوات الله علیه نبود. گرد و غبار خستگی، با دستان كوچك او از رخسار مبارك رسول خدا صلی اللهعلیه و آله پاك میشد و در خلوتهای پیامبر، او بود كه درد دلهای پدر را به گوش جان میشنید و با نثار محبتهای خود او را غرق در سرور میكرد و همانند مادری دلسوز، سر حضرت را بر دامن میگرفت و آرام بخش دلش میگشت؛ تا آنجا كه از پدر لقب «امّ ابیها» را دریافت نمود. حضرت زهرا علیهاالسلام نمیتوانست بعد از ارتحال رسول خدا صلیاللهعلیه و آله شاهد پژمرده شدن نهال نورس اسلام باشد، كه با آن همه زحمات رسول خدا صلیاللهعلیه و آله از زمین سر برآورده و با خون دلهای فراوان سیراب شده بود. آیا شخصیتی مانند زهرا علیهاالسلام میتوانست در مقابل این مسأله، خاموش بنشیند و نگران نباشد؟
۴) حضرت زهرا علیهاالسلام همسری امیرمؤمنان علیهالسلام را بر عهده داشت كه دومین شخصیت ممتاز جهان اسلام؛ بلكه جهان بشریت بود. پیوند این دو نور الهی از نوع پیوندهای عادی زمینی نبود؛ بلكه بنا به تصریح رسول خدا صلیاللهعلیه و آله این ازدواج یك « پیوند آسمانی» بود و اگر علی علیهالسلام نبود، برای زهرای اطهر علیهاالسلام همسری شایسته پیدا نمیشد. شناخت حضرت از شخصیت امیرمؤمنان علیهالسلام عمیقترین شناختها بود. آنچه را كه دیگران فقط شعاعی از علی علیهالسلام دیده بودند، ایشان با تمام وجود خود لمس كرده بود و از اخلاص و صفای علوی و از سوز دل و خیرخواهی وی آگاه بود. او از جان گذشتگیهای فراوان علی علیهالسلام و شهادتطلبیهای او را هماره تجربه كرده بود. فاطمه علیهاالسلام پیكر پر جراحت علی علیهالسلام را بارها و بارها مداوا نموده بود و شاهد بود چگونه زخمهای گذشته التیام نیافته، زخمهای جدیدی بر همان جا مینشیند؛ اما علی علیهالسلام خم به ابرو نمیآورد و همیشه در پیشاپیش صف مجاهدان در راه خدا قرار داشت.
۵) حضرت زهرا علیهاالسلام در بیت نبوت بزرگ شده بود و در دوران ده ساله حكومت اسلامی در كانون اصلی حوادث مهم سیاسی و اجتماعی قرار داشت و با تیزبینی و هوشیاری فوقالعاده خود، تمامی جریانات آشكار و پنهان را میشناخت و از ویژگیهای افراد مؤثر نیز آگاهی كامل داشت. او از یك سو، رسول خدا صلیاللهعلیه و آله را دیده بود كه برای تداوم صحیح حكومت اسلامی و بالندگی و رشد آن، تدابیر مختلفی میاندیشید و زمینه سازیهای لازم را برای امامت امیرمؤمنان علیهالسلام فراهم میآورد و از سوی دیگر، شاهد نگرانیهای رسول خدا صلیاللهعلیه و آله و یاران نزدیك وی از وجود جریانات مخفی و مرموز در بطن جامعه بود كه در صدد بودند با دستیابی به قدرت، مسیر حكومت اسلامی را تغییر دهند.
با وفات رسول خدا صلیاللهعلیه و آله نگرانیها جدیتر شد و جریانات پنهان سر برون آوردند و از بحران به وجود آمده بیشترین استفاده را كرده و بر اوضاع مسلط شدند. زهرای اطهر علیهاالسلام با آگاهی كامل از تدابیر رسول خدا صلیاللهعلیه و آله جهت امامت امیرمؤمنان علیهالسلام و با شناختی كه از شخصیت علی علیهالسلام داشت، كه یگانه فرد شایسته برای زمامداری مسلمانان بود و با اطلاع از اوضاع سیاسی جامعه نوپای اسلامی كه با صدها خطر مواجه بود، وظیفه خود میدانست كه از حق الهی امیرمؤمنان علیهالسلام دفاع نماید و در این راه، هیچ كوتاه نیاید. به همین دلیل بیشترین حمله نیز به ایشان شد و خشنترین برخوردها با او صورت گرفت و آن حضرت نیز با كمال شجاعت و شهامت تا پای جان ایستاد.
گرچه رسول خدا صلیاللهعلیه و آله در فرصتهای مختلف و موقعیتهای متفاوت، بر امامت و جانشینی حضرت علی علیهالسلام تصریح كرده بودند؛ اما اعلام رسمی این مطلب مهم در «غدیر خم» بوده است. با توجه به این كه این اعلام بعد از«حجهٔ الوداع» بود و همه مسلمانان متوجه نزدیك شدن حادثه رحلت پیامبر صلیاللهعلیه و آله بودند و به طور طبیعی در انتظار معرفی جانشین ایشان به سر میبردند؛ رسمیت بیشتری به روز غدیر داده بود.
۶) همان گونه كه با آغاز رسالت پیامبراسلام صلیاللهعلیه و آله شخصیت ممتازی چون خدیجه در كنار ایشان قرار گرفت و در دوران غربت اسلام، با تمام توان و استعداد به یاری حضرتش پرداخت، با آغاز امامت امیرمؤمنان علیهالسلام نیز، شخصیت بینظیری همانند فاطمه زهرا علیهاالسلام به حمایت از ایشان شتافت و همه سرمایههای خود را در دفاع از مولای متقیان نثار كرد. او با سعی و تلاش شبانه روزی خود غبار غربت را از رخسار امیرمؤمنان علیهالسلام زدود و تحمل بارسنگین مظلومیت را برای ایشان آسان نمود و به حق، لقب «اولین شهید راه ولایت» را به خود اختصاص داد. اولین شهید راه ولایت یعنی كسی كه در آن فضای پر شبهه، و آكنده از فتنههای گوناگون كه در لابلای غبار برخاسته از آشوب و بلوا همه را گرفتار كرده بود، بتواند با حفظ بصیرتِ خود، لحظهای در تشخیص حق خطا نكند و در دفاع از حق كمترین تردیدی به خود راه ندهد. چنین انتظاری در آن شرایط، فقط از حضرت زهرا علیهاالسلام انتظار میرفت و بس. الحق كه ایشان این رسالت را به نحو احسن و اكمل به انجام رساند. به راستی آن حضرت با كلام و عمل خود نشان داد كه «ولایت»، قلب تپنده مكتب و روح دین است و بر كسانی كه دغدغه حفظ مكتب دارند، جان فشانی در راه ولایت و گذشتن از همه تعلقات برای پاسداری از امامت، مهمترین وظیفه است. به همین دلیل است كه تك تك كلمات ایشان سندی زنده و گویا و در كمال اعتبار برای همه دلسوزان دین و امت است. سندی كه با خون پاك حضرت زهرا علیهاالسلام به امضا رسیده است و همچون امانتی گرانبها در دستان شیعیانش قرارگرفته، تا با اقتدا به آن بزرگوار، راه پر فراز و نشیب دفاع از دین و ولایت را با قدمهای استوار و پر صلابت بپیمایند.
● چرا غدیر؟
با این كه سخنان زیادی در موضوعات مختلف از حضرت زهرا علیهاالسلام نقل شده است، چرا در مقاله حاضر فقط حدیث غدیر، مورد توجه قرار گرفته است؟ چه خصوصیاتی در حدیث غدیر هست كه محور اصلی بحث گشته است؟
در جواب باید گفت: گر چه شیعه برای اثبات ادعای خود ـ مبنی بر امامت امیرمؤمنان علیهالسلام و جانشینی ایشان نسبت به پیامبر ـ دلایل فراوانی دارد؛ اما در این میان، حدیث غدیر از ویژگیها و امتیازاتی برخوردار است كه آن را نسبت به دلایل دیگر، برتر و شاخصتر كرده است؛ از جمله:
الف) علاوه بر محدثان شیعه كه همگی حدیث غدیر را نقل كردهاند، اغلب محدثان بزرگ اهل سنت و مورخان جهان اسلام حدیث غدیر را نقل و صحت آن را تأیید نمودهاند؛ تا آنجا كه اگر كسی در صحت این حدیث تردید داشته باشد، باید به همه احادیث دیگر و حتی مسائل بدیهی اسلام نیز با دیده تردید بنگرد.ب) گرچه رسول خدا صلیاللهعلیه و آله در فرصتهای مختلف و موقعیتهای متفاوت، بر امامت و جانشینی حضرت علی علیهالسلام تصریح كرده بودند؛ اما اعلام رسمی این مطلب مهم در «غدیر خم» بوده است. با توجه به این كه این اعلام بعد از«حجهٔ الوداع» بود و همه مسلمانان متوجه نزدیك شدن حادثه رحلت پیامبر صلیاللهعلیه و آله بودند و به طور طبیعی در انتظار معرفی جانشین ایشان به سر میبردند؛ رسمیت بیشتری به روز غدیر داده بود.
ج) اجتماع عظیم مردم نیز در غدیر خم، كم نظیر بود. بیشتر مسلمانان از مناطق مختلف و قبائل گوناگون، در آن جمع حضور داشتند و در حقیقت نقش پیك رسول خدا صلیاللهعلیه وآله را بر عهده داشتند، تا «پیام غدیر» را به عنوان مهمترین خبر حج آن سال به منطقه خود برده و دیگر مسلمانان را از این رویداد سرنوشتساز آگاه سازند. با توجه به این نكته كه حج آن سال نیز آخرین حجی بود كه مسلمانان به همراهی رسول خدا صلیاللهعلیه و آله برگزار كرده بودند و حالت وداع با آن حضرت را داشت، حساسیت حدیث غدیر بیشتر آشكار میشود.
د) آماده كردن فضا برای اعلام این خبر مهم و سرنوشت ساز، تأثیر به سزایی در ماندگار شدن حادثه غدیرخم داشت. رسول خدا صلی الله علیه و آله این اجتماع را در محلی تشكیل داد كه در آنجا راههای مختلف از هم جدا میشد. بنابراین به جمعی كه از آن محل گذشته بودند، خبر دادند كه جهت استماع سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله باز گردند و به جمع حاضر گفتند: مقداری صبر كنند تا بقیه نیز به این محل برسند. سپس منبری فراهم كردند و رسول خدا صلیالله علیه و آله در اجتماع عظیم مردم به سخنرانی پرداخت.
مقدمه چینیهای حضرت در سخنانش و سؤالاتی كه از مردم كردند و سپس صراحت كلام حضرت در معرفی امیرمؤمنان علیهالسلام و بلند كردن دست وی و نشان دادن به مردم و اعلام رسمی خلافت وی، راه را برای هر نوع توجیه و تأویلی بست و «غدیر خم» را در تاریخ اسلام به طور قطعی و روشن به ثبت رساند.
ه) آیهای كه قبل از اعلام رسمی ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام نازل شد، بیانگر اهمیت فوق العاده غدیر بود و از سویی، بیانگر نگرانیهای رسول خدا صلی الله علیه و آله در این زمینه هست:
«یا ایّها الرّسول بلغ ما انزل الیك من ربّك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمك من الناس انّ الله لایهدی القوم الكافرین»۱؛ ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است كاملاً (به مردم) برسان، و اگر (این كار را) نكنی، رسالت او را انجام ندادهای. خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگه میدارد و خداوند جمعیت كافران را هدایت نمیكند.
در قرآن چنین آیه تهدیدآمیزی خطاب به رسول خدا صلی الله علیه و آله وجود ندارد و به صراحت اعلام نشدن ولایت علی علیهالسلام را، مساوی با عدم تبلیغ رسالت الهی معرفی مینماید و در مقابل نگرانیهایی كه رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت، وعده حفظ و حراست به ایشان داده میشود.اما آیهای كه بعد از اعلام ولایت علی علیهالسلام در غدیر نازل شد، موجی از سرور و شادی را در دلهای مؤمنان پدید آورد و آرامش و اطمینان خاطری به آنان بخشید:
«الیوم یئس الذین كفروا من دینكم فلا تخشوهم واخشونی الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی و رضیت لكمالاسلام دیناً»۲؛ امروز كافران از (زوال) دین شما مأیوس شدند. بنابراین از آنها نترسید و از من بترسید! امروز دین شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم .
و) فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله به همه مسلمانان حاضر در غدیرخم، مبنی بر بیعت با امیرمؤمنان علیهالسلام نیز حادثه مهمی بود كه در همان روز اتفاق افتاد. حضرت به همه مسلمانان دستور دادند تا با امیرمؤمنان علیهالسلام دست بیعت دهند و اعلام وفاداری كنند. به همین منظور، خیمهای فراهم شد و علی علیهالسلام در آن خیمه نشست و مسلمانان یكایك با ایشان بیعت كردند و حتی روش خاصی برای بیعت زنان با حضرت تدارك دیده شد؛ تا آنان نیز با خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله بیعت نمایند.
به رغم صراحت سخنان رسول اكرم صلی الله علیه و آله در غدیر و شفاف بودن مقصود ایشان، پس از ارتحال آن حضرت، مشكلات عدیدهای بروز كرد و مسیر ترسیم شده از طرف آن بزرگوار تغییر نمود. در چنین شرایطی بود كه حضرت زهرا علیهاالسلام با موقعیت خاصی كه در میان امت مسلمان داشت، به حمایت از امیرمؤمنان علیهالسلام برخاست و با استدلالهای قوی و منطق متین، از حق الهی علی علیهالسلام دفاع نمود و با تأكید بر جریان غدیر خم و كلمات صریح رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن روز تاریخی، پرده از رخسار حقیقتِ غبار گرفته بر گرفت و مسلمانان را به بیعتی كه در غدیرخم با امیرمؤمنان علیهالسلام داشتند، متوجه ساخت؛ تا برای چندمین بار، حجت بر آنان تمام شود و راه دفاع از حق تا ابد بر روی شیفتگان حق هموار گردد.
لازم به ذكر است كه شیعیان اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام نیز در طول تاریخ بیشترین تلاش را برای حفظ و صیانت از حدیث غدیر به عمل آوردهاند و در مباحثات علمی خود، پیوسته به آن احتجاج نمودهاند. خداوند را سپاسگزاریم كه بر اثر تلاش عالمان بزرگ اسلامی، امروز نیز حدیث غدیر بر تارك احادیث به یادگار مانده از رسول خدا صلی الله علیه و آله میدرخشد و جایگاه ویژه خود را حفظ نموده است و حقیقتاً میتواند مهمترین عامل «وحدت» بین تمام گروههای مسلمان باشد.
امید است كلماتی كه از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام پیرامون غدیر تقدیم میگردد، در روشنتر شدن راه حقیقت جویان، مفید و كارگشا باشد. انشاءالله!
● هركس را كه من مولای او باشم، علی نیز مولای اوست
ابوالخیر محمد جزری شافعی (متوفّای ۸۳۳ ق.) در كتاب أسنی المطالب فی مناقب سیّدنا علیّ بن ابیطالب با سند بسیار زیبایی، حدیث غدیر را از حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین نقل میكند:
فاطمه، دختر امام علیّ بن موسی الرّضا علیهالسلام از عمههایش فاطمه، زینب و ام كلثوم، دختران امام موسی بن جعفر علیهالسلام نقل میكند كه آنان فرمودند: فاطمه دختر امام صادق علیهالسلام از عمهاش فاطمه، دختر امام محمدباقر علیهالسلام و او از عمهاش فاطمه دختر امام زین العابدین علیهالسلام نقل میكند كه فاطمه و سكینه دختران امام حسین علیهالسلام از عمهشان امكلثوم دختر امیرمؤمنان علیهالسلام نقل میكند كه مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر مكرم رسول خدا صلی الله علیه و آله خطاب به مردم فرمود:
«أنسیتم قول رسول الله صلی الله علیهوآله یوم غدیرخم: من كنت مولاه فعلیّ مولاه و قوله صلیاللهعلیه و آله: أنت منی بمنزلهٔ هارون من موسی(۳)؛ آیا كلام رسول خدا صلی الله علیه و آله را فراموش كردید كه در روز غدیر خم فرمود:«هركس را كه من مولای او باشم، پس علی نیز مولای اوست.»و كلام دیگر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله كه فرمود: «یا علی! جایگاه تو نسبت به من همانند موقعیت هارون نسبت به موسی علیهالسلام میباشد.»
نكته قابل توجه در این حدیث، اهتمام خاندان اهل بیت علیهمالسلام به حدیث غدیر و حفظ آن است، به گونهای كه پاسداری از حریم ولایت با نقل مستمر حدیث غدیر در میان آنان و فرزندانشان، یك سیره دائمی شده بود و سعی و كوشش آن بزرگواران برای روشن ماندن چراغی كه رسول خدا صلیاللهعلیه و آله در غدیر خم مشتعلش ساخته بود، بسیار جدی و قابل تأمل است.
در حقیقت، این اهتمام و جدیت، میراثی بود كه از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام به آنان رسیده بود. و درسی بود كه از مكتب آن بزرگوار تعلیم دیده بودند؛ زیرا ایشان یگانه مربی دفاع از ولایت بود كه با منطق بسیار مستحكم خود و با صلابت و استواری غیر قابل وصف خود، راه پر افتخار حمایت از ولایت را گشود، و اهلبیت علیهمالسلام و خاندان پر بركتشان نیز بهترین رهروان این راه شدند و با مجاهدتهای طاقت فرسای خود این امانت را به نسلهای بعد و در نهایت به ما و آیندگان سپردند.
نكته مهم دیگر حدیث، این است كه امامان معصوم علیهمالسلام در تعلیم و تربیت فرزندان خود، فرقی بین دختران و پسران نمیگذاشتند و همه آنان را از سرچشمه معارف ناب اسلامی سیراب میساختند و بار مسؤولیت حفظ امانتهای الهی و یادگارهای رسول خدا صلیاللهعلیه و آله و فاطمه زهرا علیهاالسلام را بر عهده آنان میگذاشتند و آنان نیز با شایستگی، این امانتها را به نسلهای بعدی انتقال میدادند. این حدیث، نمونهای از احادیث «فاطمیات» است و نمونههای فراوان دیگری نیز در ابواب مختلف وجود دارد.
به راستی خاندان اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام خاندان علم و دانش و حكمت بودند و زن و مردشان ستارگان درخشان آسمان علم و عمل هستند.
● به خدا سوگند! ولایت و رهبری برای علی علیهالسلام است
پس از رحلت رسول مكرم اسلام صلیالله علیه و آله جمعی از مهاجران و انصار در سقیفه بنیساعده، گردهم آمدند تا فردی را از میان خود به زمامداری مسلمانان انتخاب نمایند. مذاكرات و مشاجرات طولانی كه بین آنان به وقوع پیوست، در كتابهای تاریخی به طور مبسوط نقل شده است. آنان در نهایت با ابوبكر بیعت كردند و سپس او را به مسجدالنبی صلیالله علیه و آله آورده و از عموم مردم درخواست بیعت نمودند.
جمعی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله از بیعت با ابوبكر امتناع ورزیدند و در عهدی كه با رسول خدا صلیالله علیه و آله در روز «غدیر خم» بسته بودند، پایدار ماندند، اما نگرانی عمده اصحاب سقیفه از شخص امیرمؤمنان علیهالسلام بود و یقین داشتند با گرفتن بیعت از او، بقیه معترضان تسلیم خواهند شد.
علی علیهالسلام پس از دریافت اخبار سقیفه و اطلاع از بیعت مردم با ابوبكر، در پی وصیت دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله، با شتاب فراوان به جمعآوری قرآن پرداخت، و در جواب فرستادگانی كه او را به مسجد و بیعت با ابوبكر فرا میخواندند، میفرمود: «مشغول اجرای فرمان رسول خدا صلیالله علیه و آله و جمعآوری قرآن هستم.» اما نگرانیهای هیئت حاكمه جدید، مانع از صبر و تحمل آنان شد و جمعی مأموریت یافتند به هر قیمتی شده كه علی علیهالسلام را از منزل خارج و برای گرفتن بیعت به مسجد آورند. آنان در مقابل منزل حضرت گرد هم آمده و از ایشان خواستند به همراه آنان به مسجد برود؛ اما علی علیهالسلام امتناع ورزید.
بنابر تصریح ابن قتیبه در كتاب الامامهٔ و السیاسهٔ و دیگر مورخان، عمر دستور داد هیزم و آتشی فراهم كنند و قسم یاد كرد كه اگر علی علیهالسلام از منزل خارج نشود، خانه را به آتش خواهد كشید. عدهای به او اعتراض كردند كه در این خانه، فاطمه دختر رسول الله صلیاللهعلیه و آله، حسن و حسین، فرزندان رسول پیامبرخدا صلیاللهعلیهوآله و یادگارهای ایشان وجود دارند، چگونه این خانه را به آتش میكشی؟ عمر كه اعتراض عمومی را مشاهده كرد، گفت: به راستی گمان كردید كه من چنین كاری را انجام میدهم؟ مقصود من تهدید بود. در این هنگام حضرت فاطمه علیهاالسلام به پشت درب منزل آمد و خطاب به آن جماعت كه در بیرون منزل اجتماع كرده بودند، فرمود:
«لا عهد لی بقوم أسوء محضرٍ منكم تركتم رسول الله صلیاللهعلیه و آله جنازهٔ بین أیدینا و قطعتم أمركم فیما بینكم و لم تستأمرونا و لم تردّوا لنا حقّاً كأنّكم لم تعلموا ما قال یوم غدیرخم. والله لقد عقد له یومئذ الولاء لیقطع منكم بذلك منها الرجاء و لكنّكم قطعتم الاسباب بینكم و بین نبیّكم، والله حسیب بیننا و بینكم فیالدّنیا و الآخرهٔ(۴)؛ من قومی همانند شما سراغ ندارم كه این چنین عهد شكن و بد برخورد باشند! پیكر رسول خدا صلیاللهعلیه و آله را بر روی دستان ما گذاشته و رها كردید و عهد و پیمانی كه در میان خود داشتید، قطع كردید و برخلاف عمل نمودید، ولایت و رهبری ما اهلبیت را انكار كردید، و زمام امر را از دست ما خارج ساختید، و هیچ حقی برای ما قائل نشدید؛ گویا از سخنان رسول خدا صلیاللهعلیه و آله در روز غدیر خم آگاهی نداشتید! به خدا سوگند! رسول خدا در آن روز (غدیرخم) ولایت و رهبری را برای علی علیهالسلام تعیین كرد، تا امید و طمع شما را از خلافت قطع نماید؛ ولی شما رشتههای پیوند میان خود و پیامبر صلیاللهعلیهوآله را پاره كردید. بدانید كه خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما داوری خواهد كرد.»
● غدیرخم را فراموش كردهاید!؟
در دوران غربت بعد از پیامبر اكرم صلیاللهعلیه و آله، كه توأم با اختناق نیز بود، از جمله جاهایی كه مردم میتوانستند با حضرت زهرا علیهاالسلام دیداری داشته باشند و سؤالاتشان را مطرح نمایند، در خارج از شهر مدینه، بر سر مزار شهدای احد و حمزه سیدالشهدا بود. از جمله كسانی كه در كنار مزار شهدا با حضرت زهرا علیهاالسلام ملاقات كرده، محمود بن لبید (و یا اسید) است. او میگوید:
پس از وفات رسول الله صلیاللهعلیه و آله فاطمه زهرا علیهاالسلام را در كنار قبر حمزه در احد مشاهده كردم، در حالی كه به شدت منقلب بود و اشك میریخت. صبر كردم تا آرام گرفت، آنگاه به حضور ایشان رسیدم و عرضه داشتم: ای بانوی من! سؤالی برایم پیش آمده است كه میخواهم با شما در میان بگذارم .فرمود: بپرس!
عرض كردم: آیا رسول خدا صلیاللهعلیه و آله قبل از وفات خود، تصریحی بر امامت علی علیهالسلام داشته است؟ و آیا از طرف ایشان نصّی بر این مطلب وجود دارد؟ فرمود:
«واعجباه! أنسیتم یوم غدیرخم؛ شگفتا و عجبا! آیا روز غدیر خم را فراموش كردهاید؟»
عرضه داشتم: روز غدیر را میدانم (و آن غیر قابل انكار است)، از آن اسراری كه رسول خدا صلیاللهعلیه و آله با شما در میان گذاشته، مرا آگاه كنید، فرمود:
«اشهدالله تعالی لقد سمعته یقول: علیٌّ خیر من أخلّفه فیكم، و هو الامام والخلیفهٔ بعدی، و سبطای و تسعهٔ من صلب الحسین أئمّهٔ أبرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیّین، و لئن خالفتموهم لیكون الاختلاف فیكم الی یوم القیامهٔ؛ خدا را شاهد میگیرم كه شنیدم رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: علی بهترین كسی است كه او را جانشین خود در میان شما قرار میدهم. علی امام و خلیفه بعد از من است، و دو فرزندم (حسن و حسین) و نه تن از فرزندان حسین پیشوایان و امامانی پاك و نیك هستند. اگر از آنها اطاعت كنید، شما را هدایت خواهند نمود، و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلای تفرقه و اختلاف در میان شما حاكم خواهد شد.»
پرسیدم: بانوی من! پس چرا علی علیهالسلام سكوت كرد، و برای گرفتن حق خویش قیام نكرد؟
حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ فرمود:
« یا اباعمر لقد قال رسول الله صلیاللهعلیه و آله: مثل الامام مثل الكعبهٔ اذ تؤتی ولا تأتی ـ أو قالت: مثل علیّ ـ ثمّ قالت: أما والله لو تركوا الحقّ علی أهله و اتبعوا عترهٔ نبیّه لما اختلف فیالله اثنان، و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف حتی یقوم قائمنا التاسع من ولد الحسین، و لكن قدّموا من أخّره الله و أخّروا من قدّمه الله، حتی اذا ألحدوا المبعوث و أودعوه الجدث المجدوث، اختاروا بشهوتهم و عملوا بآرائهم، تبّاً لهم أو لم یسمعوا الله یقول:« و رَبُّكَ یَخْلُقُ مایَشاءُ وَ یَخْتارُ ماكانَ لَهُمُ الخِیَرَهُٔ»(۵)؟ بل سمعوا ولكنهم كما قال الله سبحانه: «فَاِنَّها لا تَعْمَی الاَبْصارُ وَلكِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الّتی فی الصُّدُورِ»(۶) هیهات بسطوا فی الدّنیا آمالهم و نسوا آجالهم، فتعساً لهم و أضلّ أعمالهم، أعوذبك یا ربّ من الحُور بعد الكَوْر؛ ای اباعمر، رسول خدا صلیاللهعلیه و آله فرمود: مَثَلِ امام (مثل علی)، همانند كعبه است، كه مردم به سراغ آن میروند، نه آن كه كعبه به سراغ مردم بیاید.
سپس حضرت زهرا علیهاالسلام ادامه داد:
آگاه باش! به خدا سوگند! اگر حق را به اهلش واگذار میكردند و از عترت رسول خدا صلیاللهعلیه وآله اطاعت مینمودند، دو نفر هم (در حكم خداوند) با یكدیگر اختلاف نمیكردند، و امامت همان گونه كه پیامبر خدا صلیاللهعلیه و آله معرفی فرمود، از علی علیهالسلام تا قائم ما، فرزند نهم حسین، از جانشینی به جانشینی دیگر به ارث میرسید. اما كسی (ابوبكر) را مقدم داشتند كه خدا او را كنار زده بود، و كسی (علی) را كنار زدند كه خدا او را مقدم داشته بود. نتیجه آن شد كه محصول بعثت را انكار كردند و به بدعتها روی آوردند، آنها هوا پرستی را برگزیدند و بر اساس رأی و نظر شخصی عمل كردند، هلاكت و نابودی بر آنان باد! آیا نشنیدند كلام خدا را كه فرمود:
«پروردگار تو هر چه بخواهد، میآفریند و هر چه بخواهد، برمیگزیند، آنان (در برابر او) اختیاری ندارند.»
آری شنیدند، همان گونه كه قرآن فرمود:
«چشمهای ظاهر نابینا نمیشود، بلكه دلهایی كه در سینههاست، كور میشود.»
افسوس كه آنان آرزوها و هوسهای خود را تحقق بخشیدند و از مرگ و قیامت غافل ماندند! خدا نابودشان گرداند و آنان را در كارهایشان گمراه كند.
پروردگارا! به تو پناه میبرم از كمی یاران پس از فراوانی آنان.»(۷)
● آیا جای عذرآوردن باقی مانده؟
«غصب فدك» انتقامی بود كه از حضرت زهرا علیهاالسلام در مقابل حمایتهایش از حق امیرمؤمنان علیهالسلام گرفته میشد. پافشاری حضرت بر دفاع از ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام و نگرانی هیئت حاكمه از تأثیر كلام حضرت زهرا علیهاالسلام در میان مردم، آنان را واداشت تا با گرفتن فدك از ایشان، به دو هدف عمده برسند: از یك سو، به دیگر معترضان نشان دهند كه ایستادگی در برابر قدرت حاكمه هزینههای سنگینی دارد و از سوی دیگر، وانمود كنند كه مشكل اصلی هیئت حاكمه با حضرت زهرا علیهاالسلام مسائل مالی و دنیوی است، نه مبحث دین و امامت و ولایت!
آنها میدانستند كه خاندان رسول خدا صلیالله علیه و آله و اهل بیت مطهّر، هیچ گونه دلبستگی به مال دنیا ندارند، و تمام همّ و غمّ آنان حفظ مكتب اسلام و پایداری از اصالت آن است و اگر این واقعیت برای عامه مردم به اثبات برسد پایههای لرزان حكومت جدید، سستتر خواهد شد. بنابراین، نیازمند سوژهای بودند كه اذهان مردم را به سوی دیگری هدایت كنند و مشكل اصلی حكومت با خاندان رسول خدا صلیالله علیه و آله را دعوای ارث و میراث و درد مال و منال جلوه دهند؛ لذا بهترین سوژه را گرفتن فدك یافتند، و با تحریف سخنان رسول خدا صلیالله علیه و آله مشروعیتی برای كار ناپسندیده خود تدارك دیدند.
حضرت زهرا علیهاالسلام كه به خوبی از اهداف آنان اطلاع داشت، فرصت را مغتنم شمرد و خطبه مشهور خود را در مسجد مدینه ایراد فرمود؛ خطبهای كه طنین سخنان رسول خدا صلیالله علیه و آله را در اذهان مردم به یاد میآورد، گویی كه پیامبر صلیالله علیه و آله بر بالای منبر خطبه میخواند!
حضرت در این خطبه، حقایق فراوانی را با مردم در میان گذاشت، و پردههای تزویر و تحریف را كنار زد و چهره غبار گرفته حقیقت را به مردم نشان داد. او چنان مستدل و مستحكم سخن گفت كه خلیفه اول در برابر منطق قوی ایشان تسلیم شد و دستور باز گرداندن فدك را صادر نمود (گر چه با فاصله كمی مجدداً به دستور نخست خود بازگشت). نتیجه خطبه حضرت، بسیار جالب و قابل توجه است؛ بعد از آن خطبه تاریخی جمعی به حضرت زهرا علیهاالسلام گفتند:
«یا بنت محمّد! لو سمعنا هذا الكلام منك قبل بیعتنا لأبی بكر ما عدلنا بعلیّ أحدا؛ ای دختر رسول خدا! اگر قبل از بیعت با ابوبكر این سخنان را از تو میشنیدیم، به هیچ وجه كسی را بر علی علیهالسلام ترجیح نمیدادیم!»
اینجا بود كه حضرت در جواب آنان به جریان غدیر خم اشاره كرده، فرمود:
«هل ترك أبی یوم غدیرخم لأحد عذرا؟؛ آیا پدرم رسول خدا صلیالله علیه و آله پس از حادثه غدیرخم، جایی برای عذرآوردن باقی گذاشته بود؟»
در كتاب دلائل الامامه نقل شده است: بعد از این كه حضرت زهرا علیهاالسلام آن خطبه غرّا را ایراد فرمود، در هنگام بازگشت از مسجد، رافع بن رفاعه به دنبال حضرت آمد و خطاب به ایشان عرضه داشت:
«یا سیّدهٔ النساء لو كان أبوالحسن تكلم فی هذا الأمر و ذكر للناس قبل أن یجری هذا العقد ما عدلنا به احداً؛ ای سرور زنان! اگر علی علیهالسلام قبل از این كه مردم با ابوبكر بیعت كنند، با آنان سخن میگفت و روشنگری مینمود، ما از او روی گردان نمیشدیم، و با فرد دیگری بیعت نمیكردیم!»
حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:
«الیك عنی فما جعل الله لأحد بعد غدیرخم من حجّهٔ ولاعذر؛ مرا به حال خود بگذار، كه خداوند بعد از جریان غدیر خم برای هیچ كس عذر و بهانهای قرار نداده است.»(۸)
● سخن آخر
در پایان، ذكر این نكته لازم است كه بعد از ارتحال رسول خدا صلیاللهعلیه و آله و موفقیت حزب سقیفه در دستیابی به خلافت، مخاطبان حضرت زهرا علیهاالسلام اغلب كسانی بودند كه در روز غدیر حضور داشتند و با چشمهای خود رسول خدا صلیاللهعلیه و آله را مشاهده كرده بودند كه دست علی علیهالسلام را بلند كرده و به مردم نشان داد. آنها با گوشهای خود شنیده بودند كه پیامبر صلیاللهعلیه و آله فرمود: «من كنت مولاه فهذا علیٌّ مولاه» و حتی اغلب آنان در آن روز با حضرت علی علیهالسلام دست بیعت داده و جانشینی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را به وی تبریك گفته بودند. اگر به ندرت كسانی هم بودند كه در غدیر حضور نداشتند، آنان نیز اخبار قطعی آن را از مسلمانان حاضر در غدیر دریافت كرده بودند. دیگر شبههای در صحّت جریان غدیر وجود نداشت و از لحاظ فاصله زمانی هم كمتر از صد روز از جریان غدیر سپری نشده بود، و احتمال فراموشی مردم به هیچ وجه قابل اعتنا نبود.
در چنین شرایطی كه مخاطبان، علم كافی داشته و بلكه خود در جریان غدیر حاضر و شاهد بودند، اما به هر دلیلی خود را به فراموشی زدند و گاهی نیز با عناد و لجاجت برخورد كردند، زمینه چندانی برای طرح واقعیتهای روشن و غیر قابل انكار نبود، و جز برای اتمام حجّت و یا ثبت در حافظه تاریخ، برای بهرهمندی آیندگان، ثمره دیگری نداشت. به همین دلیل است كه در آن مقطع خاص، فقط دو مورد از امیرمؤمنان علیهالسلام استناد به حدیث غدیر نقل شده است و عمده استشهادات حضرت علی علیهالسلام به جریان غدیر، در دوره پنج سال خلافت بود كه بسیاری از مخاطبان حضرت، غدیر خم را درك نكرده بودند و به دلیل فاصله زمانی زیاد، بعضی از اصحاب نیز ادعای فراموشی میكردند!
با این توضیح، سرّ این كه حضرت زهرا علیهاالسلام فقط اشارهای به غدیر مینمایند، و اغلب به حالت سؤال كه آیا غدیر را فراموش كردهاید، و یا این كه آیا جای عذر و توجیهی بعد از غدیر باقی مانده است، روشن میگردد.
البته توجه به این نكته كه حضرت زهرا علیهاالسلام با فاصله بسیار كمی بعد از رسول خدا صلیاللهعلیه و آله به شهادت رسید، و تقریباً نصف این ایام را نیز در بستر بیماری به سر برد، اهتمام خاص ایشان به یادآوری جریان «غدیر» در همین مدت كوتاه، روشن میگردد!
پینوشتها:
۱. مائده / ۶۷.
۲. همان / ۳.
۳. الغدیر، ج ۱، ص ۹۷.
۴. الاحتجاج، طبرسی، ج ۱، ص ۲۰۲/ الامامهٔ و السیاسهٔ، ج ۱، ص ۳۰/ الامالی، شیخ مفید، مجلس ۶، ح ۹/ بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۰۴ و ۳۵۶/ نهج الحیاهٔ، محمد دشتی، ص ۱۲۷ و ۱۲۸.
۵. قصص / ۶۸.
۶. حج / ۴۶.
۷. كفایهٔالاثر، ص ۱۹۸/ الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۱۲۳/ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳، نهج الحیاهٔ، ص ۳۸ ـ ۴۰.
۸. دلائل الامامهٔ، صص ۳۷ و ۳۸/ الخصال، ج ۱، ص ۱۷۳/ بحارالانوار، ج ۳۰، ص ۱۲۴.
منابع:
۱. الاحتجاج، علامه طبرسی، انتشارات اسوه، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق.
۲. أسنی المطالب فی مناقب سیّدناعلیّ بن ابیطالب، ابوالخیر محمد الجزری الشافعی، مكتبهٔ الامام امیرمؤمنان(ع)، اصفهان.
۳. الامالی، شیخ مفید، چاپ كنگره جهانی هزاره شیخ مفید، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ ق.
۴. الامامهٔ والسیاسهٔ، ابن قتیبهٔ الدینوری، انتشارات الشریف الرضی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق.
۵. بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسّسهٔ الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ ق.
۶. الخصال، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.
۷. دلائل الامامهٔ، محمد بن جریر طبری، كتابخانه حیدریه، نجف اشرف، ۱۳۸۳ ق.
۸. الصراط المستقیم، علامه زینالدین علی بن یونس نباطی بیاضی، كتابخانه حیدریه، نجف اشرف، چاپ اول ۱۳۸۴ ق.
۹. الغدیر، علامه امینی، دارالكتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۳۸۷ ق.
۱۰. كفایهٔالاثر، ابوالقاسم علی بن محمد بن علی خزّاز قمی رازی، انتشارات بیدار، قم، ۱۴۰۱ ق.
" محمد محمدیان تبریزی"
۱. مائده / ۶۷.
۲. همان / ۳.
۳. الغدیر، ج ۱، ص ۹۷.
۴. الاحتجاج، طبرسی، ج ۱، ص ۲۰۲/ الامامهٔ و السیاسهٔ، ج ۱، ص ۳۰/ الامالی، شیخ مفید، مجلس ۶، ح ۹/ بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۰۴ و ۳۵۶/ نهج الحیاهٔ، محمد دشتی، ص ۱۲۷ و ۱۲۸.
۵. قصص / ۶۸.
۶. حج / ۴۶.
۷. كفایهٔالاثر، ص ۱۹۸/ الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۱۲۳/ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳، نهج الحیاهٔ، ص ۳۸ ـ ۴۰.
۸. دلائل الامامهٔ، صص ۳۷ و ۳۸/ الخصال، ج ۱، ص ۱۷۳/ بحارالانوار، ج ۳۰، ص ۱۲۴.
منابع:
۱. الاحتجاج، علامه طبرسی، انتشارات اسوه، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق.
۲. أسنی المطالب فی مناقب سیّدناعلیّ بن ابیطالب، ابوالخیر محمد الجزری الشافعی، مكتبهٔ الامام امیرمؤمنان(ع)، اصفهان.
۳. الامالی، شیخ مفید، چاپ كنگره جهانی هزاره شیخ مفید، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ ق.
۴. الامامهٔ والسیاسهٔ، ابن قتیبهٔ الدینوری، انتشارات الشریف الرضی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق.
۵. بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسّسهٔ الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ ق.
۶. الخصال، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.
۷. دلائل الامامهٔ، محمد بن جریر طبری، كتابخانه حیدریه، نجف اشرف، ۱۳۸۳ ق.
۸. الصراط المستقیم، علامه زینالدین علی بن یونس نباطی بیاضی، كتابخانه حیدریه، نجف اشرف، چاپ اول ۱۳۸۴ ق.
۹. الغدیر، علامه امینی، دارالكتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۳۸۷ ق.
۱۰. كفایهٔالاثر، ابوالقاسم علی بن محمد بن علی خزّاز قمی رازی، انتشارات بیدار، قم، ۱۴۰۱ ق.
" محمد محمدیان تبریزی"
منبع : تبیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست