سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا

طلسمی که شکسته می شود


طلسمی که شکسته می شود
این روزها قفل طلسم گفت وگو ها و ارتباطات دیپلماتیک در بحبوحه بحران های منطقه خاورمیانه یکی پس از دیگری از سوی دولت نهم شکسته می شود. گویا تابوشکنی های ۲۸ ساله رسم دولتمردان دولت نهم است و قرار است در این راستا این بار قفل طلسم بازگشایی سفارت قاهره در تهران به دست دولت اصولگرای محمود احمد ی نژاد شکسته شود. با این حساب اگر باز کردن قفل روابط دیپلماتیک گسترده با دولت مصر را دومین تابوی ایران پس از امریکا طی ۲۸ سال گذشته و پس از دستور قطع روابط با قاهره بدانیم، اعلام آمادگی غیرمنتظره محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری برای بازگشایی سفارت ایران در قاهره طی ۲۴ ساعت را نیز باید بزرگ ترین قدم جمهوری اسلامی ایران برای شکستن تابویی بدانیم که حدود سه دهه قبل با دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به ابراهیم یزدی وزیر خارجه وقت برای قطع رابطه با کشور مصر ایجاد شد. هرچند که این اولین بار نیست که روسای جمهوری ایران برای برقراری مجدد رابطه با مصر به دلیل ضرورت ارتباط این دو کشور مسلمان و موثر در خاورمیانه قدم برداشته اند اما اظهار تمایل صریح و به دور از تشریفات دیپلماتیک جهت بازگشایی سفارتخانه های دو کشور اولین بار از سوی محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اعلام شد تا جایی که هفته گذشته یعنی چهارماه پس از اعلام آمادگی تهران عباس عراقچی معاون بین الملل و حقوقی وزارت خارجه راهی قاهره شد تا سفرش به مصر و گفت وگوهایش با مقامات این کشور زمینه ساز توافق ایران و مصر برای ادامه مذاکرات در سطوح مختلف و از جمله در سطح وزرای خارجه برای اولین بار پس از قطع روابط دوجانبه شان باشد.
● تهران و قاهره از گذشته تا حال
سال ۱۳۵۷ برای تهران و قاهره که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران روابط بسیار نزدیکی با یکدیگر داشتند به معنای پایان دوران طلایی روابط دیپلماتیک بود. به این ترتیب که در نخستین ماه های پس از پیروزی انقلاب ۵۷ تهران در اعتراض به امضای قرارداد کمپ دیوید بین انورسادات و مناخیم بگین روسای دولت های مصر و اسرائیل روابط خود را با قاهره قطع کرد، اما این تنها دلیل قطع رابطه با مصر نبود. ایران و مصر قبل از امضای قرارداد کمپ دیوید چالش با یکدیگر را آغاز کرده بودند و بهانه این چالش هم پذیرش محمدرضا پهلوی در خاک مصر و عدم اجابت درخواست ایران مبنی بر تحویل وی به ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. محمدرضا پهلوی و انورسادات روابط دوستانه نزدیکی با یکدیگر داشتند و همین روابط موجب شد محمدرضا پهلوی پس از ترک ایران، مصر را برای سکونت انتخاب کند و در نهایت هم پس از مرگ در خاک این کشور دفن شود. با این حال ریشه روابط تهران و قاهره به دوستی میان محمدرضا پهلوی و انورسادات خلاصه نمی شد. ایران و مصر پیش از این تلاش کرده بودند با یک ازدواج میان دربار ایران و مصر روابط دو کشور را مستحکم کنند. بر این اساس احمد راد وزیرمختار ایران در زمان رضاشاه به وی پیشنهاد داد با خاندان سلطنتی ملک فاروق در مصر وصلت کند و قرعه پیوند فامیلی میان تهران و قاهره به نام فوزیه خواهر ملک فاروق پادشاه مصر افتاد و سرانجام فوزیه پس از ازدواج با محمدرضا پهلوی به عنوان نخستین عروس دربار پهلوی قدم به ایران گذاشت اما این ازدواج به سادگی انجام نشد، چرا که برای ازدواج محمدرضا پهلوی با یک دختر غیرایرانی باید مجلس شورای ملی به خواهر پادشاه مصر ملیتی ایرانی می بخشید و به همین دلیل ماده قانونی موجود در این ارتباط به گونه یی تغییر کرد تا مشکلی برای ازدواج با دختری با ملیت مصری ایجاد نشود.
برقراری این پیوند فامیلی روابط دیپلماتیک دو کشور را ارتقا داد تا آنجا که سفارت ایران در قاهره به سفارت کبری بدل شد، هرچند که با اختلافات فوزیه با خاندان پهلوی او پس از ۱۰ سال به بهانه بیماری پس از زایمان، تهران را ترک کرد و پس از چندی نیز از محمدرضا پهلوی جدا شد و ملیت ایرانی و عنوان ملکه نیز از او بازپس گرفته شد.
با این وجود هرچند جدایی خواهر شاه مصر از محمدرضا پهلوی موجبات ناراحتی دولت مصر را فراهم کرد ولی در خط مشی سیاست خارجی دو کشور تاثیری نگذاشت.
اما فروپاشی نظام پادشاهی در مصر رویدادی که پس از این کشور برای ایران نیز روی داد، روابط تهران و قاهره را به دلیل سیاست های سرهنگ جمال عبدالناصر رئیس جمهوری مصر به شدت تیره ساخت. با این حال در حالی که دو کشور در سال ۱۳۴۹ با صدور اطلاعیه یی یک بار دیگر تصمیم به ارتقای روابط با یکدیگر در سطح سفارت گرفته بودند، جمال عبدالناصر درگذشت و بهبود روابط دوجانبه نصیب دولت انورسادات شد که پس از روی کار آمدن درصدد تجدید ارتباط با غرب و به خصوص امریکا بود.
در این میان محمدرضا پهلوی نیز به دلیل نزدیکی اش به امریکا بیش از پیش به مصر نزدیک شد و دو کشور دوران طلایی ارتباطات خود را یک بار دیگر آغاز کردند. پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ و مواضع جدید ایران درباره حقوق ملت فلسطین روابط ایران و مصر را که به دلیل پناه دادن به محمدرضا پهلوی به چالش کشیده شده بود یک بار دیگر تیره کرد، چرا که دو سال قبل از پیروزی انقلاب ۵۷ انورسادات در سفری به بیت المقدس و گفت وگو با مقامات اسرائیلی مقدمات امضای پیمان کمپ دیوید را فراهم کرده بود و با این تفاسیر روی کار آمدن حکومتی در ایران که با سیاست های اشغالگرانه اسرائیل به شدت مخالف بود راه را برای هرگونه ارتباطی با دولت انورسادات سد می کرد. آغاز جنگ ایران و عراق نقطه تلاقی تهران و قاهره با یکدیگر پس از سال ها ارتباط دوستانه بود. هرچند شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با واکنش مصر مبنی بر محکومیت دو کشور از جنگ با یکدیگر همراه شد اما حمایت انورسادات در سال اول جنگ از صدام حسین و اتهامات قاهره و تهران به یکدیگر مبنی بر دخالت در امور یکدیگر برای مدتی حتی منجر به بسته شدن دفاتر حفاظت منافع ایران و مصر در دو کشور شد و سرانجام اسفند سال ۱۳۶۶ دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در قاهره بسته شد. با پایان جنگ ایران و عراق پس از هشت سال و تحولات جدید در خاورمیانه یک بار دیگر فرصتی برای ایران و مصر فراهم آمد تا سطح روابط خود را کمی گسترش دهند و در این راستا در سال ۱۳۷۰ دفاتر حفاظت منافع دو کشور در تهران و قاهره بازگشایی شد که البته از آن زمان تاکنون در همین سطح باقی مانده است. حال به نظر می رسد دو کشور نیازمند برقراری روابطی از نوع گسترده تر و از جنس دوستانه تر هستند حتی اگر یخ های سرد موجود میان آنها کامل شکسته نشود.
● دلیلی برای ارتباط دوباره
اکنون دوره جدیدی از تحولات منطقه خاورمیانه فرا رسیده است. اگر شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به قدرتمند شدن عربستان سعودی در میان کشورهای عربی خلیج فارس منجر شد حال مصر به دلیل جایگاهش خواستار به دست گرفتن نقش فوق است و در این راستا به روابط خود با کشورهای غربی و به خصوص امریکا روز به روز گسترش بیشتری می بخشد و به نظر می رسد در رقابت با عربستان سعودی از وزنی قابل توجه در سیاست خارجی امریکا برخوردار باشد. شاید از همین رو است که تهران این روزها با پررنگ شدن بحران در پرونده هسته یی اش و از سوی دیگر اوج گرفتن جدال هایش با امریکا نزدیکی هر چه سریع تر به مصر را در پیش گرفته است. به این ترتیب اگر تا قبل از این تلاش دولت های هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی برای برقراری مجدد ارتباطات سیاسی از نوع بازگشایی سفارتخانه های دو کشور ناکام ماند، اینک دو کشور همسو با یکدیگر در تلاش برای ایجاد روابطی بدون تنش البته با قدم های محتاطانه دولت حسنی مبارک در این راه هستند.
شاید برداشتن قدم های محافظه کارانه از جانب دولت مصر تا حدی به سیاست خارجی این کشور درخصوص مساله اسرائیل و امریکا مرتبط باشد، چرا که این دو موضوع جزء لاینفک سیاست خارجی قاهره طی تمامی سال های گذشته بوده و از دگر سو همچنان از خطوط قرمز سیاست خارجی ایران به شمار می روند. با این حال به باور صاحب نظران برقراری ارتباط مجدد میان دو کشور آن هم با توجه به بحرانی که بر منطقه خاورمیانه سایه افکنده است، می تواند نقشی مهم به مصر در کاهش تنش میان تهران و واشنگتن از یک سو و از طرف دیگر میان ایران و اسرائیل ببخشد؛ نقشی که تاکنون بر دوش عربستان سعودی به عنوان یکی از متحدان استراتژیک امریکا بوده است.
از این رو دولت حسنی مبارک نیز در شرایط جدید و در حالی که تهران و واشنگتن به دلیل پرونده هسته یی و مسائل عراق رودرروی یکدیگر ایستاده اند به صورت محتاطانه برای برقراری روابط مجدد با ایران گام برمی دارد تا به یکباره با واکنش نیروهای رادیکال در جهان عرب و به خصوص عربستان سعودی در این خصوص مواجه نشود. با این حال شاید بتوان چنین گفت که قدم نخست برای گفت وگوهای ایران و امریکا درباره عراق در مصر برداشته شد. بندر تفریحی شرم الشیخ مصر محل اولین برخورد رودرروی هر چند کوتاه مقامات ایرانی و امریکایی و پیش زمینه مذاکراتی شد که تاکنون دو کشور سه دور آن را پشت سر گذاشتند. با این تفسیر اگرچه ایران تا قبل از برگزاری نشست همسایگان عراق در شرم الشیخ بر این اعتقاد بود که دلیلی برای برگزاری نشست فوق در مصر به دلیل دوری این کشور از عراق وجود ندارد و در رویکردی دیگر از احتمال گسترش نفوذ این کشور در عراق ناراضی بود حال به دلیل مساله یی به نام پرونده هسته یی، فشار امریکا بر اعراب برای همراهی آنها در موضوع هسته یی ایران، نقش مصر در جهان عرب به عنوان بازیگری مهم در منطقه و البته عضویت غیردائم مصر در شورای امنیت سازمان ملل متحد جمهوری اسلامی ایران خواستار رابطه یی نزدیک و دوستانه تر با مصر شده است. در همین حال هر چند مقامات مصری طی چهار ماه گذشته و به خصوص پس از اعلام آمادگی محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری مبنی بر بازگشایی سفارت ایران در قاهره ظرف ۲۴ ساعت بارها درخصوص تحریک گروه حماس از سوی ایران و پیامدهای همبستگی میان شیعیان عراق و ایران برای جهان عرب هشدار داده اند اما بر این نکته نیز تاکید کرده اند که «حمله به ایران به معنای پایان ثبات در جهان و منطقه خواهد بود.» با چنین تفاسیری و به رغم برداشتن گام های عملی از سوی دو کشور برای بالا بردن سطح روابط از دفتر حفاظت منافع به سفارتخانه بسیاری بر این باورند که برآورده ساختن این خواسته به نتایج گفت وگوهای تهران و واشنگتن و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر بستگی دارد. از سوی دیگر ایران در شرایطی خواستار ارتباط دوباره با مصر شده است که امریکا از افزایش میزان کمک های نظامی اش به عربستان سعودی و مصر و اسرائیل خبر می دهد؛ این کمک ها برای اسرائیل و مصر طی ۱۰ سال آینده به ترتیب بالغ بر سی میلیارد دلار و سیزده میلیارد دلار خواهد بود. بی تردید هدف امریکا از اعطای چنین کمک هایی به کشورهای عربی اعمال فشار اعراب بر ایران و ایجاد متحدان جدیدی در میان کشورهای خاورمیانه است و بر این اساس چنانچه تهران و قاهره روابط خود را تا سطح بازگشایی سفارت پس از گذشت سه دهه از قطع ارتباط ارتقا دهند می توان به نقش سازنده مصر در کاهش این فشارها امیدوار بود.
● مروری بر تاریخ
اما در برگی دیگر از روابط ایران و مصر اگرچه محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری را باید نخستین کسی دانست که صریح و بی پروا آمادگی کشورش را برای رابطه با مصر اعلام می کند اما نمی توان تلاش های دولت سیدمحمد خاتمی و پیش از او هاشمی رفسنجانی را که مجال لازم را در این زمینه پیدا نکرد، نادیده گرفت. به عبارت بهتر این سیدمحمد خاتمی بود که به رغم مخالفت های بسیار تلاش های گسترده یی را برای عادی سازی روابط تهران و قاهره انجام داد و گام نخست او در این راه تصمیم به تغییر نام یک خیابان بود که گفته می شد مانع بزرگی بر سر راه عادی سازی روابط دو کشور است.
بنابراین زمستان سال ۱۳۸۲ اعضای شورای شهر تهران با اکثریت آرا تغییر نام خیابان «خالد اسلامبولی» را به خیابان «انتفاضه» تصویب کردند؛ خیابانی که پس از ترور انورسادات در سال ۱۹۸۱ به نام عامل ترور نامگذاری و به مانعی جدی در روابط ایران و مصر تبدیل شد. پس از این اقدام دولت مصر نیز همسو با ایران اعلام کرد که نام خیابان پهلوی را در قاهره به دکتر «محمد مصدق» تغییر خواهد داد اما نام خیابان خالد اسلامبولی به دلیل برخی مسائل داخلی تغییر نکرد و دولت مصر هم به تبع آن نام خیابان پهلوی را برای عادی سازی روابط تغییر نداد و به این شکل اولین گام به دیوار مخالفت های داخلی کشور اصابت کرد. این در حالی بود که هر دو کشور بر این نظر بودند که فضای جدیدی در روابط ایران و مصر حاکم شده است و احمدماهر وزیر خارجه وقت مصر نیز همان زمان از توافق کمپ دیوید که عامل مهمی در قطع روابط دو کشور بود به عنوان موضوعی مربوط به گذشته یاد کرد و اذعان داشت که پرونده اختلاف میان دو کشور بسته شده است. با این وجود پرونده اختلافات دو کشور بسته نشد و گرچه سیدمحمد خاتمی رئیس جمهوری وقت و حسنی مبارک در حاشیه اجلاس جهانی جامعه اطلاع رسانی در ژنو با یکدیگر دیدار کرده بودند اما رئیس جمهوری مصر دعوت تهران را برای شرکت در اجلاس کشورهای عضو گروه «دی هشت» بی پاسخ گذاشت و احمدماهر وزیر خارجه اش را راهی تهران کرد.
اما این قدم ها نیز نتوانست روابط دو کشور را عادی کند، شاید از آن رو که قرار نبود برقراری مجدد ارتباط با مصر در کارنامه دولت هشتم حک شود. با روی کار آمدن دولت نهم افق های تازه یی برای عادی سازی روابط تهران و قاهره ایجاد شد، همچنان که علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در سفری اعلام نشده و غیرمنتظره سفری دو روزه را به مصر در برگ های کتاب فعالیت های دیپلماتیک دولت نهم ثبت کرد تا با مقامات مصری درباره پرونده هسته یی ایران به عنوان یکی از اعضای شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی رایزنی کند.
اکنون یک سال و اندی از این سفر دو روزه گذشته و محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری برای دومین بار طی چهار ماه اخیر ایران و مصر را دو ملت بزرگ توصیف کرده که دشمنان نمی خواهند در کنار یکدیگر قرار بگیرند. او همچنین یک بار دیگر خواستار برقراری مقدمات ارتباط دو کشور با یکدیگر شده است و در همین راستا عباس عراقچی معاون بین الملل وزارت خارجه را هفته پیش راهی قاهره کرد تا با مقامات مصری برای روشن کردن روابط تیره ۲۸ سال گذشته گفت وگو کند، اگرچه هنوز نام دو خیابان در مصر و ایران، مواضع مصر در خصوص جزایر سه گانه ایرانی، مذاکرات صلح اعراب و اسرئیل، چگونگی روابط ایران و امریکا و آینده گفت وگوهای آنها بر سر عراق و پرونده هسته یی موانع جدی بر سر راه عادی سازی روابط تهران و قاهره به شمار می روند.
به هر ترتیب کوشش برای تجدید رابطه با کشوری که زمانی پس از امریکا دومین تابوی ارتباطات دیپلماتیک ایران بود به دور از مخالفت ها و واکنش های برخی نیروهای تندرو نشان دهنده درک شرایط جدید خاورمیانه و مصلحت اندیشی مقامات ایران با توجه به حضور امریکا در منطقه است. با این تفاسیر می توان با صراحت گفت که این روزها طلسم ارتباطات دیپلماتیک ایران در بحبوحه بحران های خاورمیانه یکی پس از دیگری شکسته می شود. اگر دیروز نوبت گفت وگوی بدون واسطه با امریکا درباره عراق و برای ثبات در منطقه بود امروز نوبت تغییر روند روابط ایران و مصر برای امنیت و صلح در منطقه است، حتی اگر یک تابو باشد.
نیلوفر منصوریان
منبع : روزنامه اعتماد