پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
سیرت پیشوایان در عزت و کرامت نفس
شرافت و كرامت انسان به این است كه خود و خدایش را بشناسد و بداند هدف از خلقت چیست و آفتها و موانع سر راه تكامل كدامند؟
و با سعی و تلاش فكری و عملی به سوی قله كمال پرواز نماید. وی در این خصوص نیاز به الگو دارد، چرا كه انسان در ذات وجود خود، در جست و جوی اسوه و الگو است و الگوپذیر است، ولی او باید از این میان الگویی بیابد كه به راستی صادق و حقیقی است و چنین چیزی تنها در مكتب انبیا و امامان (ع) یافت میشود و از نظر ما چهارده معصوم (ع) عالیترین اسوه و راهنما و الگویند و قطعا پیروی فكری و عملی از آنها سبب رستگاری و پیروزی در دنیا و آخرت است. قرآن در مورد الگو قرار دادن پیامبر اسلام (ص) میفرماید:
«لقد كان لكم فی رسول الله اسوهٔ حسنهٔ» (۱) قطعا برای شما در زندگی رسول خدا (ص) سرمشق و الگوی نیكویی خواهد بود.
پیامبر اكرم (ص) پس از خود حضرت زهرا (س) حضرت علی (ع) و امامان معصوم (ع) را الگوی كامل معرفی فرموده است; اینك بر آنیم از این اقیانوس عمیق، سازنده و بالنده قطره هایی برداریم و با سیری در سیره پاك و نورانی چهارده معصوم (ع) توشه هایی جمع كنیم كه عامل مهمی برای سعادت ما در دنیا و آخرت است و نظر به این كه امسال سال عزت و افتخار حسینی است، سخن را با تشریح همین خصلت آغاز مینماییم ; امید استبهره كافی و شافی ببریم.
● معنای عزت
عزت و عزیز در لغتبه معنای قدرت شكست ناپذیری است. (۲) در قرآن ۹۲ بار خداوند با صفت «عزیز» یاد شده است كه ذات پاكش شكستناپذیر مطلق است. عزت در مورد انسان نیز از همین ریشه سرچشمه میگیرد و به معنای حفظ آبرو و شخصیت و عدم كرنش و دریوزگی در برابر صاحبان زر و زور و تزویر است كه یك نوع شكست ناپذیری در برابر آنها و هرگونه امور ذلتبار است.
در این جا به موضوعی كه بیشتر باید توجه شود مرزشناسی است، چرا كه مرز بین بعضی از خصلتهای ارزشی و ضد ارزشی بسیار باریك و ظریف است، لذا باید آنها را تشخیص داد تا به جای ارزش، ضد ارزش و به عكس انجام نشود; مثلا بعضی بر اثر ناآگاهی عزت را با تكبر اشتباه میكنند، یا به جای عزت به وادی تكبر میافتند و یا به جای تواضع، كارهای ذلتبار انجام میدهند.
از این رو روایتشده یكی از ناآگاهان به امام حسین (ع) عرض كرد:
در روش تو نوعی تكبر میبینم، آن حضرت در پاسخ به او فرمود: «بل فی عزهٔ; بلكه در من عزت وجود دارد.» آن گاه این آیه را تلاوت فرمود: «فلله العزهٔ و لرسوله و للمؤمنین» ; عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است. (۳) (منافقون، آیه۸)
از این جهتبه این موضوع هشدار شدید دادهاند كه قبل از انجام كارها باید رذایل و فضایل و مرز بین آنها را شناخت. امیرمؤمنان علی (ع) در این خصوص میفرماید: «راس العلم التمییز بین الاخلاق، و اظهار محمودها و قمع مذمومها; ریشه و سرچشمه علم و آگاهی، تشخیص و جدایی انداختن بین خویهای نیك از بد و آشكار ساختن صفات نیك و نابود نمودن صفات زشت است.» (۴)
عزت یا نوری از توحید الهی
عزت، مطلق از صفات ذاتی خدا و از شاخههای توحید افعالی است و بر اساس سخن امام معصوم «تخلقوا باخلاق الله; به اخلاق الهی خو بگیرید.» (۵)
باید كوشید تا مظهر خدا شد و نوری از عزت الهی را در روح و روان خویش، روشن و تثبیت نمود.
چنین عزتی قطعا در پرتو بندگی خالص و ترك رذایل و هرگونه گناه و در شعاع نور ارتباط محكم با صاحب عزت مطلق خدای عزیز به دست میآید، چرا كه بنده مخلص خدا اسیر و ذلیل هوسهای آلوده نفسانی و خود باخته زورمندان و زراندوزان نمیشود و پیش هر كس و ناكسی سر خم نمیكند. به قول اقبال لاهوری:
آدم از بی بصری بندگی آدم كرد
گوهری داشت ولی نذر قباد و جم كرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان پستتر است
من ندیدم كه سگی پیش سگی قد خم كرد
بر همین اساس، امیرمؤمنان علی (ع) میفرماید:
«لا عز اعز من التقوی; عزتی عزیزتر از ترك (اسارت) گناه نیست.» (۶)
آن حضرت در فرازی از مناجات خود به خدا عرض میكند: «الهی كفی بی عزا ان اكون لك عبدا; خدایا برای من همین عزت كافی است كه بنده تو هستم.» (۷)
امام حسن مجتبی (ع) میفرماید:
«اذا اردت عزا بلا عشیرهٔ، و هیبهٔ بلا سلطان، فاخرج من ذل معصیهٔ الله الی عز طاعهٔ الله; هرگاه خواستی بدون داشتن عشیره و قبیله، عزتمند شوی و بدون سلطنتشكوهمند گردی از ذلت گناه خدا به سوی عزت اطاعت او خارج شو.» (۸)
نتیجه این كه عامل اصلی تحصیل كرامت و عزت حقیقی در پرتو ترك گناه و ارتباط با خدا و اتصال به ذات اقدس الهی به دست میآید.
● دستورهای عزت بخش در اسلام
در اسلام به عواملی كه موجب عزت و كرامت و شرافت میشود، دستور داده شده و از هرگونه عواملی كه باعث ذلت و زبونی میشود، نهی شدیدی شده است; مثلا در قرآن میخوانیم «ولكن یجعل الله للكافرین علی المؤمنین سبیلا» خداوند هرگز برای كافران نسبتبه مؤمنان راه تسلطی قرار نداده است. (۹) فقها و محققان اسلام همواره در طول تاریخ، برای نفی سلطه بیگانگان، و كسب عزت اسلامی، به این آیه استدلال كرده و میكنند.
این آیه در ضمن این كه به مسلمانان، امید میبخشد و آنها را دعوت به مبارزه با سلطه پذیری در برابر بیگانگان میكند، با بیانی هشدار دهنده و قاطع، مسلمانان را به حفظ عزت و استقلال خود فرا میخواند.
یكی از كارهای منافقان این بود كه با دشمنان رابطه برقرار كنند و از طریق بیگانگان به عزت جامعه اسلامی آسیب برسانند. خداوند پس از آن كه آنها را به عذاب شدید هشدار داده، آنان را چنین افشا میكند:
«الذین یتخذون الكافرین اولیاء من دون المؤمنین ایبتغون عندهم العزهٔ فان العزهٔ لله جمیعا» ; همانها [منافقان] كه كافران را به جای مؤمنان دوستخود برمیگزینند آیا میخواهند از كافران كسب عزت و آبرو كنند، با این كه همه عزتها مخصوص خداست. (۱۰)
از فرازهای تكان دهنده و تاریخی، ماجرای توطئه منافقان به سرپرستی عبدالله بن ابی است، كه در سال ششم هجرت پس از مراجعت از جنگ بنیالمصطلق، بر اثر حادثهای بین مهاجران و انصار در كنار چاه رخ داد. عبدالله از فرصتسوء استفاده كرده و به كمك انصار پرداخت و گفتار زشتی به زبان راند، از جمله گفت:
«وقتی به مدینه رسیدیم ما عزیزان، ذلیلان را (یعنی پیامبر (ص) و مؤمنان را) از مدینه اخراج میكنیم.»
در رد او و پیروانش، سوره منافقین نازل شد، كه در آیه هشت این سوره میخوانیم:
منافقان میگویند: اگر به مدینه باز گردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون میكنند.
«و لله العزهٔ و لرسوله و للمؤمنین ولكن المنافقین لا یعلمون; در حالی كه عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است، ولی منافقان نمیدانند.
پیامبر (ص) از توطئه منافقان اطلاع یافت و برای عبدالله بن ابی پیام داد كه آیا تو چنین گفتهای؟
او از ترس منكر شد... سرانجام وقتی كه سپاه اسلام نزدیك مدینه رسیدند، پسر عبدالله كه مسلمانی قاطع بود، سر راه پدر را گرفت و گفت:
«سوگند به خدا جز به اجازه رسول خدا (ص) نمیتوانی وارد مدینه شوی و امروز میفهمی عزیز و ذلیل كیست؟»
عبدالله از طریق شخصی، برای پیامبر (ص) پیام فرستاد و با كمال ذلت، از آن حضرت خواست كه از دست پسرش نجات یابد. پیامبر (ص) برای پسر عبدالله پیام داد:
بگذار پدرت وارد شهر شود، او نیز با اجازه پیامبر (ص) اجازه داد. عبدالله با حالت ذلت و دریوزگی وارد شهر شد و از این حادثه چند روزی نگذشت كه دق مرگ شده و از دنیا رفت. (۱۱)
به این ترتیب عزت مسلمانان و ذلت منافقان آشكار گردید. این ماجرا بیانگر آن است كه مسلمانان همواره باید از حریم عزت و شرافتخود دفاع كنند و مایه ذلت معاندان و دشمنان بدخواه گردند.
یكی از دستورهای مهم در اسلام دستور جهاد با كافران معاند است. فلسفه اصلی جهاد، تحصیل عزت برای اسلام و مسلمانان و ذلتبرای كافران و منافقان است; چنان كه حضرت زهرا (س) در فرازی از خطبهاش كه پس از رحلت رسول خدا (ص) در مسجدالنبی القا شد، میفرماید:
«و جعل الجهاد عزا للاسلام، و ذلا لاهل الكفر والنفاق; خداوند جهاد را مایه عزت و سربلندی اسلام و ذلت و سرافكندگی كافران و منافقان قرار داد.» (۱۲)
امیرمؤمنان علی (ع) همین مطلب را با تعبیر دیگر چنین بیان میكند:
«... فمن تركه رغبهٔ عنه البسه الله ثوب الذل، و شمله البلاء، و دیثبالصغار والقماء; آن كس كه از جهاد بگریزد، خداوند لباس ذلتبر او پوشاند و او در طوفان فتنه و بلا سقوط كرده و در زیر چكمه فلاكت، خرد و زبون شود.» (۱۳)
نهی از منكر و مراحل آن، از دستورهای مهمی است كه نقش به سزایی در تحصیل عزت و نابودی ذلت فردی و اجتماعی دارد، ماجرای نهضت عظیم كربلا و مبارزههای امامان (ع) در ابعاد مختلف، موجب عزت اسلام و مسلمانان و سرافكندگی مخالفان اسلام و مغروران بود.
اسلام با هرگونه حركتهای ذلتآمیز مانند:
تملق و چاپلوسی، سلام ذلتآمیز، تقاضای نابجا و بیمورد، تكدیگری و كرنشهای نامعقول مخالف است. حضرت علی (ع) فرمود: «لیس من اخلاق المؤمن التملق; تملق و چاپلوسی از اخلاق مؤمنان نیست.» (۱۴) و نیز فرمود:
«كثرهٔ الثناء ملق یحدث الزهو و یدنی من العزهٔ; ستودن بسیار از دیگران موجب چاپلوسی و پدید آورنده تكبر است و انسان را از عزت به پستی خواری میكشاند.» (۱۵)
هم میفرماید:
«كسی كه نزد ثروتمندی بیاید و در برابر او به خاطر ثروتش كرنش كند، دو سوم دینش از دست رفته است.» (۱۶)
روزی پیامبر (ص) به اصحاب خود فرمود:
«الا تبایعونی; آیا با من بیعت نمیكنید؟» اصحاب عرض كردند: بیعت میكنیم، پیامبر (ص) فرمود:
«تبایعونی علی ان لا تسالو الناس شیئا; با من چنین بیعت كنید كه دستسؤال به سوی مردم دراز نكنید و از آنها تقاضا ننمایید.» (۱۷)
دست طمع چو پیش كسان میكنی دراز
پل بستهای كه بگذری از آبروی خویش
امام صادق (ع) فرمود:
«من سال من غیر فقر فانما یاكل الخمر; كسی كه بدون نیاز، از كسی تقاضایی كند، در حقیقت [خوردن غذایی كه از این راه به دست میآورد مانند آن است كه] شراب میخورد.» (۱۸)
امام باقر (ع) فرمود:
«طلب الحوائج الی الناس، استلاب للعز... والیاس عما فی ایدی الناس عز المؤمن فی دینه; حاجتخواهی از مردم موجب نابودی عزت است و قطع امید از آن چه در دست مردم است، مایه عزت مؤمن در دینش میباشد.» (۱۹)
حفظ عزت از نظر اسلام به قدری مهم است كه حتی مؤمن باید با آینده نگری دقیق، وارد معامله یا معاهدهای نشود كه سرانجام آن ذلت و سرافكندگی است; بر همین اساس امام صادق (ع) فرمود:
«لاینبغی للمؤمن ان یذل نفسه، قیل له و كیف یذل نفسه؟ قال یتعرض لما لا یطیق; سزاوار نیست مؤمن خود را ذلیل كند، سؤال شد چگونه؟ فرمود: خود را در معرض كاری كه از او ساخته نیست قرار دهد.» (۲۰)
● عزت در گفتار و رفتار امام حسین (ع)
امام حسین (ع) به عنوان نماد و نمونه عالی عزت و شرافت و معلم بزرگ عزتمندی و پرهیز از هرگونه ذلت و خواری شناخته شده است. نهضت عظیم كربلا و بیعت نكردن او با یزید و یزیدیان و ایستادگی او در این مورد تا سر حد شهادت، شاهد گویا و عینی و فراموش نشدنی این مطلب است.
از این رو امسال (سال ۱۳۸۱ ش) كه با توجه به آغاز و انجام آن، دو عاشورا (پنجم فروردین; ۲۳ اسفند همین سال) طبق اعلام مقام معظم رهبری به عنوان سال عزت و افتخار حسینی نامیده و مزین شد و این مطلب از گفتار رسول خدا (ص) در شان امام حسین (ع) سرچشمه گرفته كه فرمود:
«ان الحسین بن علی... مصباح هدی و سفینهٔ نجاهٔ و امام خیر و یمن و عز و فخر; حسین بن علی (ع) چراغ هدایت و كشتی نجات و پیشوای سعادت و خجستگی و امام عزت و افتخار است.» (۲۱)
امام حسین (ع) در شدیدترین شرایط، شهادت سختخود و یارانش را پذیرفت و با موضعگیری شدید، بیعت ذلتبار با یزید را رد كرد و فرمود: «موت فی عزهٔ خیر من حیاهٔ فی ذل; مرگ با عزت بهتر از زندگی ذلتبار است.» (۲۲)
امام در روز عاشورا در برابر فشار شدید و طاقت فرسای دشمن بیرحم، فرمود:
«آگاه باشید فرومایه پسر زنازاده، مرا بین دو راهی مرگ و پذیرفتن ذلتبیعت، مخیر ساخته و هیهات منا الذلهٔ; حاشا از ما كه زیر بار ذلتبرویم، خداوند و رسولش مارا از ذلت پذیری نهی كرده و هم چنین مؤمنان و پروردههای دامنهای پاك و ارجمند و اندیشههای بزرگ و شخصیتهای غیور، نخواستهاند كه ما اطاعت ذلتبار فرومایگان پست را از كشته شدن شرافتمندانه در قربان گاه بزرگ مردان بلند همت، ترجیه دهیم و لباس لتبپوشیم.» (۲۳)
آن زاده شرف و عزت، در روز عاشورا فریاد میزد:
الموت خیر من ركوب العار
والعار اولی من دخول النار
مرگ بهتر از ننگ ذلت در برابر یزید است و ننگ (ظاهری شكست) بهتر از ورود در آتش دوزخ میباشد. (۲۴)
حضرت امام خمینی - قدس سره - به قدری به مسئله عزت مسلمانان اهمیت میداد كه میفرمود: «وقتی عكس محمد رضا شاه معدوم را در برابر فلان رییس جمهور امریكا، كه آن طور ذلیلانه در مقابل او ایستاده بود دیدم، بسیار ناراحتشدم، تلخی این منظره هنوز برای من باقی است كه شاه مملكت اسلامی در برابر كافر خدانشناس، این طور اظهار كوچكی كند.» (۲۵)
شدیدترین سخنرانی امام در قم در سال ۴۳، كه به دستگیری و تبعید او منجر شد، بر ضد قانون ذلتبار كاپیتولاسیون بود، او هرچه فریاد داشت، در برابر این لایحه ننگین كه عزت مسلمانان و ایران را زیر چكمه دیكتاتوری امریكا میریخت، بلند كرد و سرانجام نگذاشت، چنین لایحهای تصویب شود و آن را به زباله دان تاریخ افكند.
برای آن كه از تاثر قلبی امام در این خصوص بیشتر آگاه شوید، به فرازی از سخنرانی مذكور اشاره میكنیم:
«... من تاثرات قلبی خودم را نمیتوانم اظهار كنم، قلب من در فشار است، این چند روزی كه مسائل اخیر ایران (مسئله كاپیتولاسیون) را شنیدهام، خوابم كم شده، ناراحت هستم، قلبم در فشار است، با تاثرات قلبی روز شماری میكنم كه چه وقت مرگ پیش بیاید، ایران دیگر عید ندارد، عید ایران را عزا كردهاند، عزا كردند و چراغانی كردند، عزا كردند و دسته جمعی رقصیدند. .. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند...» (۲۶)
آری او كه شاگرد مكتب امام حسین (ع) بود، هرگز ذلت را نپذیرفت و همواره عزت و سربلندی را برای اسلام و مسلمانان میخواست; با این امید كه با پیروی از این بزرگ مرد، همواره حریم عزت و شوكت اسلامی را پاس داریم و در این راستا تلاش پرثمر داشته باشیم.
۱. احزاب، آیه۲۱.
۲.... من باب ضرب، لم یقدر علیه (المصباح المنیر، ص۴۷، واژه عز)
۳. بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۹۸; نظیر این مطلب در مورد امام حسن نیز نقل شده است (همان، ج۴۶، ص۱۰۶) .
۴. غرر الحكم، ترجمه محمد علی انصاری، ج۱، ص۴۱۳.
۵. بحارالانوار، ج۶۱، ص۱۲۹.
۶. نهج البلاغه، حكمت ۳۷۱.
۷. بحارالانوار، ج۷۷، ص۴۰۰.
۸. همان، ج۴۴، ص۱۳۹.
۹ و ۱۰. نساء آیه ۱۴۱ و ۱۳۹.
۱۱. اقتباس از تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۹۴.
۱۲. اعیان الشیعه، چاپ ارشاد، ج۱، ص۳۱۶.
۱۳. نهج البلاغه، خطبه ۲۷.
۱۴. كنزالعمال، حدیث ۲۹۳۶۴.
۱۵. غرر الحكم، ترجمه محمد علی انصاری، ج۲، ص۵۶۳.
۱۶. نهج البلاغه، حكمت ۲۲۸.
۱۷. بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵۸.
۱۸. همان; یا گناه او مانند گناه شرابخواری است.
۱۹. همان.
۲۰. فروع كافی، ج۵; ص۴۶.
۲۱. عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۶۰.
۲۲. بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۹۲.
۲۳. تاریخ طبری، ج۶، ص۲۳۵.
۲۴. مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۶۸.
۲۵. رضا ستوده، پا به پای آفتاب، ج۲، ص۲۳۵.
۲۶. محمد حسن رحیمیان، در سایه آفتاب، ص۲۳.
حجهٔالاسلام والمسلمین محمد محمدی اشتهاردی
۲.... من باب ضرب، لم یقدر علیه (المصباح المنیر، ص۴۷، واژه عز)
۳. بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۹۸; نظیر این مطلب در مورد امام حسن نیز نقل شده است (همان، ج۴۶، ص۱۰۶) .
۴. غرر الحكم، ترجمه محمد علی انصاری، ج۱، ص۴۱۳.
۵. بحارالانوار، ج۶۱، ص۱۲۹.
۶. نهج البلاغه، حكمت ۳۷۱.
۷. بحارالانوار، ج۷۷، ص۴۰۰.
۸. همان، ج۴۴، ص۱۳۹.
۹ و ۱۰. نساء آیه ۱۴۱ و ۱۳۹.
۱۱. اقتباس از تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۹۴.
۱۲. اعیان الشیعه، چاپ ارشاد، ج۱، ص۳۱۶.
۱۳. نهج البلاغه، خطبه ۲۷.
۱۴. كنزالعمال، حدیث ۲۹۳۶۴.
۱۵. غرر الحكم، ترجمه محمد علی انصاری، ج۲، ص۵۶۳.
۱۶. نهج البلاغه، حكمت ۲۲۸.
۱۷. بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵۸.
۱۸. همان; یا گناه او مانند گناه شرابخواری است.
۱۹. همان.
۲۰. فروع كافی، ج۵; ص۴۶.
۲۱. عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۶۰.
۲۲. بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۹۲.
۲۳. تاریخ طبری، ج۶، ص۲۳۵.
۲۴. مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۶۸.
۲۵. رضا ستوده، پا به پای آفتاب، ج۲، ص۲۳۵.
۲۶. محمد حسن رحیمیان، در سایه آفتاب، ص۲۳.
حجهٔالاسلام والمسلمین محمد محمدی اشتهاردی
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست