دوشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۳ / 9 December, 2024
مجله ویستا

تبدیل فناوری به هوشمندی محیطی


تبدیل فناوری به هوشمندی محیطی
ظرف ۵ تا ۱۰ سال آینده تصور و اندیشه دستیابی به »هوشمندی محیطی «به عنوان مقوله ای جدی در دستور کار تحقیق کمیسیون اروپایی فن آوری اطلاعات و ارتباطات قرار خواهد گرفت. این مفهوم کلی به تشریح و توصیف محیطی می پردازد که در آن افراد توسط واسط ها یا(interface)های مکانیکی هوشمند كه از ویژگی انتقال مستقیم اطلاعات و داده ها بر خوردار هستند، احاطه شده اند. (interface)های مذکور بر روی اشیاء متعددی نصب شده و در محیطی قرار داده می شوند که قابلیت درک، پاسخگویی و عکس العمل را نسبت به حضور افراد مختلف به گونه ای نامحسوس و بدون اتصال (به صورت بی سیم) داشته باشند.
دهها سال است که تلفیق ابزارهای کامپیوتری با زندگی روزمره و بکارگیری آن ها در کلیه جنبه های زندگی، هدف اصلی تحقیقات و فرضیات علمی است. امروزه با پیشرفت ها و نوآوری های متعدد در عرصه فن آوری، شاهدکوچک شدن ابزارهای مذکور و پائین آمدن قیمت آن ها هستیم. به عنوان مثال برخی قطعات نظیر nanotech ها حتی از یک دانه شن نیز کوچکترند) و بدین سان تصویر و رویای خلق platform های جدید کامپیوتری به حقیقت می پیوندد.
بنا به گفته Emile Aarts در مرکز تحقیقات Philips در Eindhoven هلند، روزی فرا می رسد که (interface)های كاربران (یا تعامل متقابل میان کاربر و کامپیوتر) از حالت »شناختی« به حالت »خودکار و غریزی« مبدل می گردد. به عنوان مثال، تلویزیون شما با تفسیر و برگردان آنچه
می گوئید، حالات، حرکات و حتی شیوه راه رفتن شما، تشخیص خواهد داد که مایل به تماشای چه برنامه ای هستید، کانال های مورد علاقه شما کدام اند و چه برنامه هایی را باید ضبط نماید. وقوع تمام موارد فوق با وجود سیستم های کامپیوتری و امکان برقراری ارتباط به شکلی که آن ها را به کار می گیریم و بسته به جربان برق و آب، امکان پذیر و دست یافتنی است.
اخیراً در گزارشی که بوسیله یک کمیته اروپایی در رابطه با هوشمندی محیطی، تهیه شده، به داستانی خیالی اشاره می شود. داستان از این قرار است: یک زن تاجر وارد فرودگاه خارجی شده و بدون بازرسی وارد کشور می شود و تنها وسیله شناسایی هویت و تائید اعتبار ویزای وی کامپیوتری است مچی که با خود به همراه دارد. خارج از فرودگاه، با نزدیک شدن به اتومبیلی که کرایه کرده قفل آن به طور خودکار باز شده و وی را به سوی پارکینگ هتلی که رزرو نموده هدایت می کند. با ورود وی به اتاق هتل، دما و نور اتاق و همچنین کاناهای تلوبزیون و موسیقی به دلخواه وی تنظیم می گردند.
در حال حاضر چنین رویدادی در حد فرضیات علمی است، اما وقوع چنین رخدادهایی در آینده، چندان دور از ذهن نیست. هم اکنون نیز برخی محصولات از ماهیت کامپیوتری هوشمند و ادراکی برخوردار هستند. به عنوان مثال، زمانی که برای اولین بار دهانی گوشی های موبایل بر روی صفحه آن قرار گرفت، کاربران ابتدا می بایست جلد فوقانی گوشی را گشوده و سپس دکمه ای را برای پاسخگویی به تماس فشار دهند. اما زمانی به طول نینجامیدکه تولیدکنندگان، فقط با اضافه کردن یک حسگر به دستگاه موبایل، قابلیت پاسخگویی به تماس و خاتمه دادن به مکالمه را تنها با باز و بسته کردن صفحه فوقانی، در آن ایجاد نمودند.همچنین محققین شرکت Microsoft، اخیراً با اضافه نمودن حسگرها و شتاب سنج ها، PDA (personal digital assistant)های بی سیم را به بازار عرضه نموده اند.
به محض اینكه فرد گوشی را برمی دارد، interface ها با ایجاد خروجی حسگر، امكان شماره گیری و برقراری تماس را فراهم می آورند. محققین از شتاب سنج ها جهت شناخت الگوهای حركتی و شیوه قدم برداشتن استفاده می كنند و بدین سان PDA زمان مناسب برای برقراری تماس را تعیین می نماید.
امروزه در آمریكا و اروپا، تحقیق در زمینه سیستم های هوشمند در آزمایشگاههای فن آوری اطلاعات (IT)‌ از اهمیت و تاكید روزافزونی برخوردار است. به عنوان مثال، پروژه های در دست اقدام در دانشگاه كمبریج موسسه فن آوری ماساچوست (MIT)‌ در پی آن اند تا فرضیه "هوشمندی محیطی" را به واقعیت نزدیك نمایند.
از سال ۱۹۹۹، MIT‌، به فعالیت بر روی پروژه اكسیژن (Project Oxygen)‌، كه تحقیقی جامع و گسترده در زمینه سیستم های كامپیوتری انسان مدار است، اشتغال دارد و شركت های بزرگی نظیر Acer، Delta Electronics، Hewlett-Packed، & Telephone‌ Nippon Telegraph، Nokia و Philips‌ از این پروژه وسیع حمایت كرده و بانی آن به شمار می آیند. این پروژه از شناخت و درك بصری آغاز شده و به ایجاد شبكه های ارتباطی (Nomadic Networking ‌) یا سیستم های یكپارچه صوت/داده كه كاربران می توانند از طریق امواج رادیویی از هر نقطه به شبكه متصل شوند و در نهایت طراحی تراشه‌ها، می انجامد.
این پروژه (Project Oxygen)در راستای پاسخ به سوالات مطرح شده در زمینه های زیر، طراحی شده و تحقق یافته است:
به كارگیری كامپیوتر به عنوان ابزاری كمكی كاربران را یاری می دهد تا با وارد كردن ورودی های اندك، به اطلاعات و خروجی های بسیاری دست یابند، درك فرآیندهایی كه پس از خارج شدن اطلاعات كامپیوتری و ارتباطات از شكل interface خود به وقوع می پیوندد. به خدمت گماردن كامپیوتر جهت رفع نیازهای كابران و درك این نیازها توسط كامپیوتر.
سرانجام تكنولوژی و فن آوری به سطحی از پیشرفت خواهد رسید كه تمام فرضیات فوق را تحقق می بخشد. اگرچه هنوز این فرضیات جنبه عملی نیافته اند، استقرار و گسترش سیستم های موبایل و سایر شبكه های بی سیم در عرصه جهانی، افق های آینده را در دستیابی به اهداف فوق روشن و نمایان می سازد. شبكه های بی سیم زیرساختارهای لازم را به منظور تحقق محیط های هوشمند فراهم می سازند.انگیزه های مثبت و سودمندی در پیشبرد فن آوری دخالت داشته و آن را در رسیدن به اهداف فوق هدایت می كند. امروزه شركت ها با توجه به رونق اندك صنعت IT در سال های اخیر، در تلاش به منظور یافتن بازارهای جدید و تقاضا جهت عرضه محصولات خود بوده و در حال كسب آمادگی لازم برای ایجاد تغییرات اساسی در ساختار تجاری خود هستند. با پدیدار شدن تغییرات گسترده، انتظار می رود كه شركت های IT‌ محصولات متفاوتی را در اختیار مشتریان خود قرار دهند.
با توجه به زمان و چگونگی انتقال سیستم های هوشمند كامپیوتری به زندگی روزمره، اشاره به برخی مطالب ضروری است. این موارد محدودیت های موجود در زمینه فن آوری روز، نظیر موارد امنیتی و حفظ اطلاعات خصوصی و محرمانه افراد را در بر می گیرد.
از دیدگاه فن آوری، شبكه های بی سیم به زودی یكپارچه شده و بدین سان كاربران بدون هرگونه مانعی از قابلیت اتصال به شبكه از منزل، محل كار و از طریق شبكه تلفن سیار در طول سفر، برخوردار خواهند بود. قابلیت فراهم ساختن اطلاعات دقیق محل به منظور مشخص ساختن كاربران در موقعیت های جغرافیایی مختلف و قرار دادن آنان در محیطی یكپارچه و مجازی، از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است.
وجود حسگر ها جهت فراهم آوردن اطلاعات در سراسر محیط ضروری است و سیستم ها به منظور برقراری ارتباط مستقیم با هر كاربر می بایست از قابلیت یكپارچه سازی حجم وسیعی از اطلاعات برخوردار باشند.زمانی كه شرایط و الزامات فراهم گردید، فرصت های جدید جهت تولید محصولی كه Michael Dertouzo، سرپرست سابق آزمایشگاه علوم كامپیوتری MIT‌، آن را "فن آوری انسان-مدار" (Human-centred IT) نامید، ایجاد می شود.
در ژوئن ۲۰۰۳، مقاله تحت همین عنوان در Economist ، به چاپ رسید، نویسنده این مقاله می گوید:
تصور كنید می توانید فضای اطراف را برنامه ریزی کنید، و با بكارگیری اطلاعات موقعیت مكانی خود در منزل، می توانید سیستم روشنایی را كنترل نموده و از اینكه فقط نزدیك ترین تلفن به محلی كه در آن قرار داردید زنگ خواهد زد و یا برنامه های تلویزیونی كه در حال تماشا كردن آنها هستید، با حركت شما از یك اتاق به اتاق دیگر صفحه به صفحه تغییر كنند، اطمینان حاصل نمائید. همچنین تصور کنید كه صفحه نمایش و کارکردهای محاسباتی که آن را هدایت می كند، به جای آنكه بخشی از یك سیستم به شمار آیند، جدا از هم باشند. بنابراین در زمانی كه منزل را ترك می كنید نیز امكان تماشای ادامه فیلمی را كه در منزل از طریق صفحه بزرگ تلویزیون تماشا می کردید، به طور خودكار و از طریق گوشی موبایل داشته باشید.در این جا این سوال مطرح می شود كه هنگامی كه چنین ابزارهایی واقعیت می یابند، چگونه زندگی افراد را تحت تاثیر قرار خواهند داد؟ آیا برای برخورداری از چنین تسهیلاتی هزینه صرف خواهیم كرد؟ سیستم های كامپیوتری هوشمند، با هدف تشخیص محل كاربران و تفسیر كلیه حركات آنان، زندگی شخصی و اطلاعات محرمانه افراد را به مخاطره می اندازد.بنا به گفته Dertouzos‌، " ما بر سر دو راهی قرار گرفته ایم: پیشروی به سوی فن آوری مهیج و برتر، و حصول اطمینان از اینكه این فن آوری ها حقیقتاً پاسخگوی نیازهای بشر هستند.
نویسنده : فی مالت (www.galtglobalreview.com)
مترجم : بنفشه محمد زمانی
منبع : همکاران سیستم