جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
رسم دموکراسی خواهی ما
«هر کجا صدای دکتر مصدق چه در مجلس و چه در دولت بلند شده است منافع ملت ایران تحتالشعاع امپریالیسم آمریکا قرار گرفته است». این جمله بخشی از تیتر روزنامه شهباز در ۲۳ تیر ۱۳۳۱ است. فاصله بین این تیتر تا کتاب حسن آیت در ترسیم چهرهای نامعقول از مصدق تا اتهام رهبر زحمتکشان ایران(مظفر بقایی)در انحراف مصدق از آرمانهای مشروطه، ناشی از ضعف روشنفکری ایران در شناخت فضای معطوف به دموکراسی در ایران است. مشکل روشنفکری در ایران آن است که نسبی فکر میکند. حلقه گمشده جامعه ایران، روشنفکری آن را در دور تسلسل استبداد گرفتار کرده است. در ایران روزی ناسیونالیسم با قبیله و روزی دیگر با سنت پیوند خورده است اما هیچگاه نتوانسته است با دموکراسی و منافع ملی پیوند بخورد. این باعث گردیده که روشنفکران در ایران دچار اضطراب در نیروها و ابزارهای تعیینکننده گردند. لذا تا آنجا جلو میروند که قوام را در قیاس با مصدق همعرض میکنند یا قوام را موثرتر از مصدق در ایجاد دموکراسی در ایران میدانند. اینگونه میشود که مصدق را به جرم مصدقالسلطنه بودن محاکمه میکنند و نشریه تعلیماتی حزب توده او را دشمن ملت میخواند و یکی از اعضای سابق پان ایرانیست مصدق را منتسب به فراماسونری در ایران میداند. تعیین جایگاه بین مصدق و قوام در معادله دموکراسیخواهی، کلاف جامعه مدنی ایران را سر در گمتر میکند. تفسیر جایگاه مصدق و قوام در نتیجه در دسترستر بودن عملکرد قوام نسبت به مصدق است. این نشان میدهد که روشنفکری و بهخصوص روشنفکران چپگرا در انتخاب ابزار و نیروهای فراهمکننده دموکراسی دچار اشتباه در محاسبه شدهاند که این اشتباه ذهنی، زمینه دموکراسی عینی در ایران را دچار تاخیر کرده است. قوام با گرایش نخبه سالاری معتقد به چرخش قدرت در بین نخبگان در یک حلقه کوچک کنترل شده بود. این باعث شده که استبداد تاریخی در ایران، در صورتی که نحوه عملکرد هر یک از نخبگان را مطابق با رضایت خویش نمیدید آن را از این روند خارج کند و در نتیجه فرآیند دموکراسیخواهانه را به سوی حاکمیت چرخش دهد. حال اگر در چنین فضایی بهجای بازگشت به عرصه مدنی، گرایشهای اصلاحطلب درون حاکمیت را تقویت کنیم به مانند این است که بهجای تلاش در ایجاد روزنه مدام به در بسته بکوبیم. بر این اساس نیز، اولا قوام در این طرح ذهنی نخبگان را در چرخش قدرت از اجتماع جدا کرد و این گونه شد که حزب دموکرات ایران هیچگاه جنبه دموکراتیک پیدا نمیکند و نمیتواند در جامعه و حاکمیت نقش اساسی را بازی کند و دوما این شعار و نبودن پاسخ به مطالبات باعث میشود تا شعارهای محفلی و بدون پشتوانه زمینه بستری در جامعه پیدا کند و فرآیند استبداد به استبداد را در جامعه حرکت دهد. مصدق اعتقاد به ارتباط با بافت اجتماعی و چرخش قدرت در جامعه را داشت و معتقد به طراحی سه شعار اساسی عدالت، آزادی و ترقی در حجم پایین و تشکیل دولت مستقل و آزاد در حجم بالا را داشت تا زمینه اصلاحات دموکراتیک در ایران فراهم شود. او ابزار بین ناسیونالیسم و دموکراسی را بر اساس شعارهای دوره اول روشنفکری در غرب تنظیم کرد. در حالیکه پس از نیم قرن از جنبش ملیگرایی در ایران هنوز نتوانستهایم به روند دموکراسیخواهی در ایران در فاصله بین ناسیونالیسم و دموکراسی چیزی اضافی بکنیم، سعی کردهایم با عملکرد ذهنی و فاصلهگذاریهای اجتماعی باور دموکراسی را پرورش دهیم که ناکام ماندهایم. در حالیکه کوچکترین کار مصدق ایجاد فضای گفتمان بین ملیت و دموکراسی بود که هیچ روشنفکری نتوانسته است آن را در این سطح اجرایی کند. چون در بزنگاهها، نیازمند قدرت، سازمان و ثروت برای ایجاد دموکراسی هستیم. اما دموکراسیخواهان دچار ایراد اساسی حرکت در محدودههای بین ملیت و دموکراسی بدون ابزارهای لازم برای پیوند این دو اصل بر یکدیگر هستند و قرار گرفتن در یک حوزه انتزاعی که فاقد عامل تلاشدهنده بار روانی در تحقق واقعیتها میباشند، باعث گردیده است در دورهای که باید دموکراسیخواهان تعیینکننده باشند و فضای نیمه باز در جامعه بهوجود آید دموکراسیخواهان در ایجاد فضای نیمه باز تعیینکننده نباشند و در صورتی که گسترش پیدا کنند و بخواهند تبدیل به نیروی سیاسی شوند از بیرون ضربه بخورند و عملکردی را نمیتوانند پایهریزی کنند و چند تکه میشوند. در دوره مصدق اگرچه عاقبت نهضت ملی ضربه خورد اما چون ایجادکننده فضای نیمه باز خود نیروهای جبهه ملی بودند، توانستند گفتمان دوره اول روشنفکری را در روح مبارزه وارد کنند در حالیکه در خرداد ۷۶ چون فضای نیمهباز حاصل شکست پروژه اقتصادی بود دموکراسیخواهان با وجود ضربه خوردن نتوانستند محصول جدیدتری را در حد فاصل بین دموکراسی و ملیت قرار دهند. لذا بعد از ضربه خوردن دوباره دچار سکون شدند و کامیابی ایجاد نکردند. بر این اساس در حالیکه فاصله بین دموکراسی و ملیت در ایران نیازمند هم طبقه متوسط و هم جامعه مدنی قدرتمند و هم تعاملبخش اجتماعی با دولت میباشد باید تاکید کرد که باید نگران آن باشیم که در تعیین ابزارها دچار اشتباه استراژیک نشویم، چرا که در این بازی نیروهای دموکراسیخواه حق اشتباه کمی دارند که این اشتباه میتواند در کامیابی و پیشرفت یک جامعه تاثیرگذار باشد.
مرتضی سمیاری
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست