دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
هزار آبادی ناپدید شد!
در سالهای پس از انقلاب تمركز امكانات در تهران و تمركز توجه در زمینه تقسیم بودجه به شهرهای بزرگ سبب رشد روزافزون مهاجرت شده و این چنین دو مشكل اساسی گسترش بیرویه و فاقد منطق شهرها و تخلیه نیروی انسانی روستاها را به وجود آورده است.
وضعیت عمومی جامعه روستایی ایران
جامعه روستایی ایران به عنوان یك جامعه انسان و تامین كننده مواد غذایی كشور طی سه دهه اخیر با نشیب و فرازهایی بویژه در ارتباط با تحولات جمعیتی روبرو بوده است.چنانچه سهم جمعیت روستایی كشور از ۶۲ درصد در سال ۱۳۴۵ به ۳۸ درصد در سال ۱۳۷۵ كاهش یافته و متوسط نرخ رشد سالیانه جمعیت روستایی كشور از ۳۲ درصد در دهه ۶۵۱۳۵۵ به حدود ۴۰ درصد در دهه ۷۵۱۳۶۵ كاهش یافته است.
بررسی وضعیت شاغلان روستایی نشان میدهد كه در طی دهه ۷۵۱۳۶۵ تعداد شاغلان روستایی از حدود ۵ میلیون نفر به ۷۵ میلیون نفر رسیده است كه در مقایسه با شاغلان شهری سهم آن از ۹۴۵ درصد كل شاغلان كشور در سال ۱۳۶۵ به ۴۰ درصد در سال ۱۳۷۵ كاهش یافته و این كاهش بیانگر وجود محدودیتها در ایجاد شغل متناسب با نیاز جامعه روستایی است.همچنین بر اساس تحقیقات انجام شده و بررسی ۸۹ شاخا در سطح دهستانهای كشور، تنها ۸۴ درصد از دهستانهای ایران در شرایط توسعهیافتگی قرار دارند، در حالی كه ۳۷ درصد دهستانها در حال توسعه و ۲۵۸ درصد نیز در شرایط حاشیهیی توسعه نیافته قرار دارند.همچنین آمارها نشان میدهد طی سه دهه گذشته و به عبارتی بین سالهای ۷۵۱۳۴۵ بالغ بر ۳۱۵ درصد روستاهای تا ۱۰۰ خانوار خالی از سكنه شدهاند، در حالی كه حدود ۹۰ درصد از همین روستاها ]تا صد خانوار[ پس از ۳۰ سال افزایش جمعیت قابل ملاحظهیی نداشتهاند و در سطح جمعیتی تا ۱۰۰ خانوار باقی ماندهاند. در حال حاضر حدود ۴۵ هزار روستا در كشور وجود دارد كه تقریبا ؤابت هستند و فعالیت روستایی در آنها صورت میگیرد. اما، مابقی در واقع نقطههایی به نام آبادی و مزرعه و از این دست هستند كه ناپایدارند.این جوامع ناپایدار عمدتا روستاهای زیر ۲۰ خانوار هستند كه آسیبپذیری بسیار بالایی دارند. جالب توجه اینكه طی سه دهه گذشته در كشور حدود ۱۲۰ هزار پارچه آبادی (مزرعه) وجود داشت اما این میزان اكنون به ۶۰ هزار رسیده و این آمار گویای آن است كه تنها در طی سه دهه، ۶۰ هزار آبادی ناپدید شدهاند. اما از تعداد ۶۰ هزار روستای باقی مانده ۴۵ هزار روستا قدمتی سی ساله دارند و دارای جمعیت و فعالیتی ؤابت هستند، گرچه متاسفانه احتمالا در چند سال آینده شاهد تغییرات عمدهیی در این ۴۵ هزار روستا خواهیم بود چرا كه بخشی از این روستاها پتانسیل توریستی داشته یا امكان ویلاسازی در آنها وجود دارد، بنابراین بخشی از این روستاها خواهناخواه از شرایط تولیدی در حال خارج شدن هستند و تبدیل كاربری در آنها بسرعت فزونی گرفته است. به عنوان نمونه اكنون بخش عمدهیی از روستاهای اطراف تهران چنین وضعیتی را پیدا كردهاند بطوری كه از فرم روستایی خارج شدهاند و حتی در برخی نقاط زمینی به نحو فوقالعادهیی افزایش پیدا كرده (اخیرا قیمت زمینهای اطراف نور بطرز وحشتناكی بالا رفته است) كه این امر به دلیل ویلاسازی انبوه بوده است.بنا بر آمارهای موجود حدود ۷۸۰ درصد روستاها و آبادیهای كشور زیر ۱۰۰ خانوار هستند ۲۳ درصد از آنها بین ۱۰۰ تا ۲۵۰ خانوار و تقریبا تنها ۶ درصد كل روستاهای ایران پذیرای بیش از ۲۰۰ خانوار هستند. با این وجود آمارها و اطلاعات تاكید میكند كه روستاهای زیر ۱۰۰ خانوار (كه در حدود ۹۴ درصد كل روستاهای ایران را شامل میشود) شدیدا در معرض خطر قرار دارند.
ساختار اجتماعی فرهنگی مناطق روستایی
همانطور كه اشاره شد طی سه دهه اخیر سهم جمعیت روستایی كشور از ۸۶۱ درصد در سال ۱۳۴۵ به ۲۳۸ درصد در سال ۱۳۷۵ كاهش یافته و متوسط نرخ رشد سالیانه جمعیت روستایی كشور از ۳۲ درصد در ۶۵۱۳۵۵ به حدود ۴ درصد در دهه ۷۵۱۳۶۵ كاهش یافته است. بررسی ریشههای كاهش نرخ رشد جمعیت روستایی با وجود بالا بودن نرخ رشد طبیعی جمعیت نشان دهنده تاؤیر عواملی نظیر تبدل روستاها به شهر و ادغام روستاهای حاشیهیی در شهر است. با این وجود كماكان مهمترین عامل كاهش جمعیت روستایی را «مهاجرت از روستا» به شهر تشكیل میدهد. در حال حاضر جمعیت روستایی حدود ۳۵ درصد جمعیت كشور را شامل میشود كه حدود ۶۰ درصد فعالیت آنان را كشاورزی تشكیل میدهد. از بین كشاورزان ایران كه عمدتا در مناطق روستایی حضور دارند ۴۷ درصد بیسواد هستند كه متوسط سن آنها بالای ۵۰ سال است از بین باسوادان نیز ۳۵۱ درصد آنان فقط تحصیلاتی در حد ابتدایی دارند و ۹۷ تحصیلات غیررسمی ۴۲۷ درصد تحصیلات متوسطه ۳۰ درصد تحصیلات عالیه، ۲ درصد تحصیلات حوزوی و ۹۱۲ درصد هم درباره سواد خود اظهارنظری نكردهاند. علت این امر عدم وجود زمینه جذب و تشویق نیروهای متخصا و كارآفرین در مناطق روستایی است. این در حالتی است كه بر اساس آخرین سرشماری، درصد باسوادان در بخش خدمات ۵۹۱ درصد و در بخش صنعت ۱۸۰ درصد بوده است. بطور كلی میتوان اذعان نمود علاوه بر تنگناهای تامین اعتبارات، سیاستهای حمایتی از تولیدات بهرهبرداران كوچك روستایی به صورت موثر و هدفمند مشاهده نمیشود. بخصوص كل تسهیلات بانكی پرداختی به بخش كشاورزی علاوه بر ناكافی بودن آن حتی بسیار كمتر از ارقام مصوب در برنامههای توسعه(مانند سالهای ۱۳۷۹۱۳۸۰) بوده است. همچنین بر اساس اطلاعات موجود، تعداد خانوارهای زیر خط فقر در مناطق شهری حدود ۱۲ درصد و در مناطق روستایی حدود ۲۶ درصد بوده است.
نگرش اجمالی بر وضعیت و روند اشتغال و عدم تنوع منابع درآمدی در مناطق روستایی حاكی از وجود محدودیتای اساسی و ناتوانی بخش كشاورزی در ایجاد فرصتهای كافی برای اشتغال دارند. بطوری كه طی ده ۷۵۱۳۶۵ سهم شاغلان روستایی از كل شاغلان كشور حدود ۶ درصد كاهش داشته است. بر طبق سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال ۱۳۷۵ از مجموع بیش از ۲۳ میلیون نفر جمعیت روستایی كشور ۲۲۷ درصد كمتر از ۱۰ سال، ۵۴۲ درصد كمتر از ۱۵ سال سن دارند. این نسبتها گویای جوانی بافت جمعیت در روستاها است كه از جمله مسائل ناشی از آن، سنگینیبار تكفل و عدم تعادل روزافزون میان عرضه و تقاضای نیروی كار و در نتیجه دورنمای تشدید بیكاری روستایی در آینده است.مقایسه نتایج سرشماری نشان میدهد كه طی چهار دهه گذشته (۱۳۷۵ـ۱۳۳۵) به جمعیت نقاط روستایی ۱۰ میلیون نفر و جمعیت نقاط شهری ۳۱ میلیون نفر افزوده شده است. به بیان دیگر در این فاصله زمانی جمعیت شهری ۱۶ برابر و جمعیت روستایی ۸۱ برابر شده است. بنابراین روستاها هر ساله نیروهای كارآمد خود را چه از نظر گروه سنی و چه از نظر برخورداری از سواد و مهارت به نفع شهرها از دست میدهند. این پدیده را میتوان بازتابی از تنگناهای جامعه روستایی، كمبود فرصتهای شغلی و اتخاذ سیاستهای اقتصادی نامناسب دانست. بر طبق سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال ۱۳۷۵ در طی دوره ۷۵۱۳۶۵ حدود ۸۳۲ میلیون نفر مهاجر در استانهای كشور سرشماری شدهاند كه محل اقامت قبلی آنها نقاط روستایی بوده است. بر این اساس سالیانه بطور متوسط ۲۸۳ هزار نفر از متولدان روستاها به خارج از محل تولدشان و عمدتا به شهرها مهاجرت میكنند. این امر موجب تخلیه روستاها از نیروهای خلاق و جوان كارآمد كه بخش كشاورزی به آنها نیاز دارد میشود. از سوی دیگر تعداد روستاهای خالی از سكنه در سال ۱۳۴۵ حدود ۱۶ هزار آبادی بوده كه در سرشماری ۱۳۶۵ به ۶۳۸ هزار رسیده و در سال ۱۳۷۵ از این میزان بالغ بر ۴۶۳ هزار روستا بوده است. بنابراین درصدر روستاهای تخلیه شده از ۳۰۱۹ درصد در سال ۱۳۴۵ به ۸۵۶ درصد در سال ۱۳۷۵ افزایش یافته است. بدین ترتیب فضاهای روستایی همواره شاهد پیدایش دهكدههایی كمجمعیت است كه چندان پایدار نیستند و پس از مدتی تخلیه و رها میشوند.
اگرچه در دو دهه اخیر به ۵۱ هزار روستا آب رسانی و به ۵۰ هزار روستا برقرسانی شده و ۱۱۱ هزار كیلومتر راه روستایی احداث شده كه بخش مهمی از جمعیت روستایی كشور را پوشش میدهد اما واقعیت آن است كه میزان محرومیت رفاهی و خدمات روستاها به قدری شدید است كه این اقدامات پایهیی و مهم به رغم اهمیت آنها نتوانسته است تاؤیر چشمگیری در كاهش فاصله رفاهی و خدمات میان شهر و روستا داشته باشد.محدودیتهای زیربنایی در مناطق روستایی
بالغ بر ۷۰ درصد آبادیها از نوع ده یا قریه هستند و بقیه كه در خارج از قلمرو ؤبتی دهات قرار دارند به صورت مزرعه و مكان هستند كه به این ترتیب قریب ۵۲۷ درصد از آبادیهای كشور را تشكیل میدهند كه یا تابع قراء و دهات هستند یا به صورت مستقل در فضاهای روستایی پراكندهاند. بالغ بر ۵۴۰۰ آبادی كویری تلقی میشوند كه به صورت واحد یك در میان و پیرامون فضاهای كویری پراكندهاند. اكثر این آبادیها به دلیل گسترش بیابان تهاجم ریگهای روان، خشكسالی و تهی شدن از جمعیت فعال، در شرایط ناپایداری قرار دارند. همچنین بالغ بر ۱۲ هزار آبادی در جوار رودخانههای كشور متمركز شدهاند كه غالبا با طغیان جریانهای آبی مهار نشده در معرض سیل قرار دارند. طبق نتایج سرشماری سال ۱۳۶۵ تعداد نقاط روستایی حدود ۶۵ هزار ۳۴۹ آبادی بوده كه در آخرین سرشماری به ۶۸ هزار و ۱۲۲ پارچه آبادی رسیده است. در حقیقت روستاهای پرجمعیت (بیش از ۵۰۰ نفر) افزایش یافته و در مقابل از تعداد آبادیهای كم جمعیت بتدریج كاسته شده است. كاهش آبادیهای كمجمعیت با توجه به پیدایش آبادیهای جدید (عشایری و غیرعشایری) كه غالبا كمجمعیت هستند ناشی از فراوانی تعداد آبادیهایی است كه طی دوره مذكور تخلیه شدهاند. این وضعیت بیانگر نابسامانی نظام استقرار و اسكان جمعیت در فضاهای روستایی است كه دارای پیامدهای اكولوژیك، اقتصادی و اجتماعی نامطلوبی بوده است. با اینكه طرحهای بهسازی در دهههای اخیر در سكونتگاههای روستایی به انجام رسیده و گسترش یافتهاند بیش از ۷۰ درصد واحدهای مسكونی روستایی با مصالح كم دوام ساخته شده و اصول فنی در احداث آنها رعایت نشده است. در این وضعیت وقوع حوادؤی مانند زلزله، سیل و توفان خسارات و تلفات زیادی به روستاها وارد میكند، به عبارتی بالا بودن درجه آسیبپذیری سكونتگاههای روستایی ازجمله عوامل كاهنده انگیزه جذب سرمایههای انسانی و ماندگاری سرمایه انسانی موجود در مناطق روستایی است. بررسی وضعیت روستاهای كشور به تفكیك نوع راه، نشانگر این واقعیت است كه از كل روستاهای كشور ۲۰ درصد دارای جاده آسفالته ۱۶ درصد جاده خاكی و ۱۰ درصد دارای جاده مالرو و تعداد محدودی دارای ایستگاه راهآهن و راه آبی بودهاند یعنی بیش از ۵۰ درصد مراكز جمعیتی كشور كه روستاهای كوچك و بزرگی را تشكیل دادهاند دارای جاده خاكی و در واقع دسترسی نامطلوبی هستند بویژه آنكه حدود نیمی از روستاها در طول سال به دلیل كوهستانی و سردسیری بودن و بارش برف و باران مشكلات عدیدهیی در خصوص خرید و فروش كالا و رفت و آمدهای ضروری دارند. هر چند طی دو دهه اخیر اقدامات گستردهیی توسط دستگاههای ذیربط جهت برقرسانی به مناطق روستایی انجام شده است ولی در مجموع حدود ۴۰ درصد از روستاهای دارای سكنه هنوز امكان برخورداری و استفاده از برق را برای مصارف مختلف ندارند. نكته حایز اهمیت آنكه از ۳۴ هزار و ۸۴۹ روستای مسكونی دارای شبكه آب لولهكشی فقط ۶۳۲ درصد دارایآب لولهكشی تصفیه شده هستند و۴۶۷ درصد دیگر از آب لولهكشی تصفیه شده محروم هستند. آمار و ارقام نشانگر آن است كه هنوز بخش عمدهیی از روستاها یعنی حدود ۸۳ درصد آنها امكان استفاده از شبكه آب آشامیدنی سالم و تصفیه شده را ندارند. برابر اطلاعات موجود ۴۲۷ درصد از روستاهای مسكونی كشور امكان برقراری ارتباط تلفنی دارند و ۶۷۲ درصد بقیه در مواقع لزوم امكان ارتباط تلفنی با سایر مناطق را ندارند و ناگزیر باید بر مراكز روستایی دیگر یا مناطق شهری مجاور مراجعه كنند. در حال حاضر حدود یك سوم روستاهای دارای سكنه كشور امكان برخورداری از وسایل نقلیه عمومی برای سفر به روستاها و مناطق شهری مجاور را دارند و دوسوم دیگر این امكان را ندارند. دسترسی به روزنامه و مجله نیز فقط در ۲ درصد از روستاهای كشور وجود دارد.
نظامهای بهرهبرداری
با نگرشی اجمالی بر شاخصهای اقلیمی طبیعی ایران، برخی موانع و دشواریها در این خصوص قابل مشاهده است. ایران در یك منطقه نیمهخشك، كمباران با متوسط میزان بارندگی در حدود یك سوم متوسط جهانی واقع شده است و معمولا بارندگیهای صورت گرفته با پراكنشهای زمانی و مكانی نامناسب مواجهند بطور كلی تنها ۲۱۱ درصد از مساحت كشور به فعالیتهای كشاورزی اختصاص داشته است. ۵۷ درصد آن پوشش جنگلی، ۷۱۹ درصد توسط اراضی بیابانی و بیشترین مساحت آن یعنی حدود ۵۵ درصد شامل مراتع میشود. در مجموع ۶۰ درصد از اراضی كل كشور در معرض تخریب و ناپایداری قرار دارند كه از متوسط جهانی و آسیا بالاتر است. نتایج مطالعات مختلف نشانگر این واقعیت است كه عدم مدیریت فنی در اراضی كشاورزی، وجود روشهای نامناسب شخم در اراضی شیبدار روشهای نامناسب آبیاری و كاربرد ناصحیح كود و سم شیمیایی و عدم مشاركت واقعی و دخالت دادن مردم محلی در تصمیمگیریها از عمدهترین عوامل ناپایداری بخش كشاورزی به شمار میآیند. میتوان ادعا كرد كه بهرهبرداران كشاورزی در ایران عمدتا در مقیاس فرد به بهرهبرداری از منابع آب و خاك مشغول هستند و از این رهگذر چالشها ودشواریهای متعدد متفاوتی فراروی بهرهبرداران برنامهریزان و سیاستگذاران برنامههای توسعهیی قرار دارد.
مهاجرت روستاییان به شهرها و حاشیهنشینی
میتوان گفت كه در مورد مهاجرتهای داخلی بویژه روستا شهری بیشتر عوامل اقتصادی دخالت دارد. در ایران مهاجرتهای روستاشهری در ارتباط با رشد جمعیتی روستایی و عدم تواناییهای اقتصادی بطور گستردهتری ادامه دارد. این روند از سالهای ۱۳۳۰ و سپس با شدت بیشتر در سالهای ۵۰۱۳۴۰ و بویژه مهاجرت مردان جوان ۲۰۳۰ ساله همچنان در حال افزایش بوده است. در جهان سوم مهاجرفرستی بیرویه عمدتا از مناطق مختلف به پایتخت و نهایتا به چند شهر بزرگ انجام میگیرد. در ایران نیز تهران در راس و سپس مراكز استانها از این قاعده پیروی كردهاند چنانكه برای مثال از سال ۶۵۱۳۵۵ هر ساعت ۵۲ نفر از استان آذربایجان شرقی وارد استان تهران و عمدتا وارد پایتخت شدهاند. بنابراین رشد جمعیتی تهران از سال ۱۹۸۹۱۹۷۰ برابر با ۳۲ درصد بوده است. جمعیت شهرنشینی ایران از سال ۶۵۱۳۳۵ رشدی معادل ۱۵ درصد در سال داشته و در حال حاضر نسبت به شهرنشینی از ۶۰ درصد تجاوز میكند. شرایط اقلیمی و جغرافیایی و توزیع نامتعادل امكانات اقتصادی همواره به افزایش آن كمك كرده است. بطوری كه در سال ۱۳۹۰ این نسبت به ۵۷۲ درصد خواهد رسید در نتیجه شبكه شهری كشور علاوه بر شهرهای كوچك و بزرگ
شامل چندین كلانشهر و منطقه شهری پرجمعیت خواهد بود. در حالی كه در سال ۱۳۶۵ بیش از ۲ میلیون كمبود مسكن در ایران وجود داشت در حال حاضر تهیه ارزانترین مسكن از عهده یك سوم خانوارهای شهری خارج است. در سال ۱۳۶۳ در میان خانوادههای كمدرآمد هزینه مسكن حدود ۶۰ درصد كل هزینه خانواده و در میان طبقه پردرآمد ۲۵ درصد آن را به خود اختصاص میداد. در سال ۶۴۱۳۵۶ بیش از ۷۴ درصد خانوارهای شهری در سطح زیربنایی كمتر از ۱۰۰ متر مربع زندگی میكردند كه ۵۴ درصد این ساكن با مصالح غیر با داوم تا كم دوام و ۲۷ درصد آنها بیدوام بودهاند. بنابراین همراه با رشد جمعیت شهرها و توسعه شهرهای بزرگ میلیونها متر مربع زمین مورد استفاده قرار میگیرد كه این زمینیها اكثرا پتانسیل و ارزش كشاورزی دارند.
پس از اتمام جنگ و آغاز دوران بازسازی مهاجرتهای بیرویه عامل مشكلات شناخته شد و بدین سان توجه به جوامع روستایی پای به عرصه گذاشت اما پس از سالها كه سخنی از توجه به روستاها، نیروهای تولید و ایجاد تمهیداتی برای بازگشت به روستا و... رفت. هنوز گامهای اساسی در این زمینه برداشته نشده است.
وضعیت عمومی جامعه روستایی ایران
جامعه روستایی ایران به عنوان یك جامعه انسان و تامین كننده مواد غذایی كشور طی سه دهه اخیر با نشیب و فرازهایی بویژه در ارتباط با تحولات جمعیتی روبرو بوده است.چنانچه سهم جمعیت روستایی كشور از ۶۲ درصد در سال ۱۳۴۵ به ۳۸ درصد در سال ۱۳۷۵ كاهش یافته و متوسط نرخ رشد سالیانه جمعیت روستایی كشور از ۳۲ درصد در دهه ۶۵۱۳۵۵ به حدود ۴۰ درصد در دهه ۷۵۱۳۶۵ كاهش یافته است.
بررسی وضعیت شاغلان روستایی نشان میدهد كه در طی دهه ۷۵۱۳۶۵ تعداد شاغلان روستایی از حدود ۵ میلیون نفر به ۷۵ میلیون نفر رسیده است كه در مقایسه با شاغلان شهری سهم آن از ۹۴۵ درصد كل شاغلان كشور در سال ۱۳۶۵ به ۴۰ درصد در سال ۱۳۷۵ كاهش یافته و این كاهش بیانگر وجود محدودیتها در ایجاد شغل متناسب با نیاز جامعه روستایی است.همچنین بر اساس تحقیقات انجام شده و بررسی ۸۹ شاخا در سطح دهستانهای كشور، تنها ۸۴ درصد از دهستانهای ایران در شرایط توسعهیافتگی قرار دارند، در حالی كه ۳۷ درصد دهستانها در حال توسعه و ۲۵۸ درصد نیز در شرایط حاشیهیی توسعه نیافته قرار دارند.همچنین آمارها نشان میدهد طی سه دهه گذشته و به عبارتی بین سالهای ۷۵۱۳۴۵ بالغ بر ۳۱۵ درصد روستاهای تا ۱۰۰ خانوار خالی از سكنه شدهاند، در حالی كه حدود ۹۰ درصد از همین روستاها ]تا صد خانوار[ پس از ۳۰ سال افزایش جمعیت قابل ملاحظهیی نداشتهاند و در سطح جمعیتی تا ۱۰۰ خانوار باقی ماندهاند. در حال حاضر حدود ۴۵ هزار روستا در كشور وجود دارد كه تقریبا ؤابت هستند و فعالیت روستایی در آنها صورت میگیرد. اما، مابقی در واقع نقطههایی به نام آبادی و مزرعه و از این دست هستند كه ناپایدارند.این جوامع ناپایدار عمدتا روستاهای زیر ۲۰ خانوار هستند كه آسیبپذیری بسیار بالایی دارند. جالب توجه اینكه طی سه دهه گذشته در كشور حدود ۱۲۰ هزار پارچه آبادی (مزرعه) وجود داشت اما این میزان اكنون به ۶۰ هزار رسیده و این آمار گویای آن است كه تنها در طی سه دهه، ۶۰ هزار آبادی ناپدید شدهاند. اما از تعداد ۶۰ هزار روستای باقی مانده ۴۵ هزار روستا قدمتی سی ساله دارند و دارای جمعیت و فعالیتی ؤابت هستند، گرچه متاسفانه احتمالا در چند سال آینده شاهد تغییرات عمدهیی در این ۴۵ هزار روستا خواهیم بود چرا كه بخشی از این روستاها پتانسیل توریستی داشته یا امكان ویلاسازی در آنها وجود دارد، بنابراین بخشی از این روستاها خواهناخواه از شرایط تولیدی در حال خارج شدن هستند و تبدیل كاربری در آنها بسرعت فزونی گرفته است. به عنوان نمونه اكنون بخش عمدهیی از روستاهای اطراف تهران چنین وضعیتی را پیدا كردهاند بطوری كه از فرم روستایی خارج شدهاند و حتی در برخی نقاط زمینی به نحو فوقالعادهیی افزایش پیدا كرده (اخیرا قیمت زمینهای اطراف نور بطرز وحشتناكی بالا رفته است) كه این امر به دلیل ویلاسازی انبوه بوده است.بنا بر آمارهای موجود حدود ۷۸۰ درصد روستاها و آبادیهای كشور زیر ۱۰۰ خانوار هستند ۲۳ درصد از آنها بین ۱۰۰ تا ۲۵۰ خانوار و تقریبا تنها ۶ درصد كل روستاهای ایران پذیرای بیش از ۲۰۰ خانوار هستند. با این وجود آمارها و اطلاعات تاكید میكند كه روستاهای زیر ۱۰۰ خانوار (كه در حدود ۹۴ درصد كل روستاهای ایران را شامل میشود) شدیدا در معرض خطر قرار دارند.
ساختار اجتماعی فرهنگی مناطق روستایی
همانطور كه اشاره شد طی سه دهه اخیر سهم جمعیت روستایی كشور از ۸۶۱ درصد در سال ۱۳۴۵ به ۲۳۸ درصد در سال ۱۳۷۵ كاهش یافته و متوسط نرخ رشد سالیانه جمعیت روستایی كشور از ۳۲ درصد در ۶۵۱۳۵۵ به حدود ۴ درصد در دهه ۷۵۱۳۶۵ كاهش یافته است. بررسی ریشههای كاهش نرخ رشد جمعیت روستایی با وجود بالا بودن نرخ رشد طبیعی جمعیت نشان دهنده تاؤیر عواملی نظیر تبدل روستاها به شهر و ادغام روستاهای حاشیهیی در شهر است. با این وجود كماكان مهمترین عامل كاهش جمعیت روستایی را «مهاجرت از روستا» به شهر تشكیل میدهد. در حال حاضر جمعیت روستایی حدود ۳۵ درصد جمعیت كشور را شامل میشود كه حدود ۶۰ درصد فعالیت آنان را كشاورزی تشكیل میدهد. از بین كشاورزان ایران كه عمدتا در مناطق روستایی حضور دارند ۴۷ درصد بیسواد هستند كه متوسط سن آنها بالای ۵۰ سال است از بین باسوادان نیز ۳۵۱ درصد آنان فقط تحصیلاتی در حد ابتدایی دارند و ۹۷ تحصیلات غیررسمی ۴۲۷ درصد تحصیلات متوسطه ۳۰ درصد تحصیلات عالیه، ۲ درصد تحصیلات حوزوی و ۹۱۲ درصد هم درباره سواد خود اظهارنظری نكردهاند. علت این امر عدم وجود زمینه جذب و تشویق نیروهای متخصا و كارآفرین در مناطق روستایی است. این در حالتی است كه بر اساس آخرین سرشماری، درصد باسوادان در بخش خدمات ۵۹۱ درصد و در بخش صنعت ۱۸۰ درصد بوده است. بطور كلی میتوان اذعان نمود علاوه بر تنگناهای تامین اعتبارات، سیاستهای حمایتی از تولیدات بهرهبرداران كوچك روستایی به صورت موثر و هدفمند مشاهده نمیشود. بخصوص كل تسهیلات بانكی پرداختی به بخش كشاورزی علاوه بر ناكافی بودن آن حتی بسیار كمتر از ارقام مصوب در برنامههای توسعه(مانند سالهای ۱۳۷۹۱۳۸۰) بوده است. همچنین بر اساس اطلاعات موجود، تعداد خانوارهای زیر خط فقر در مناطق شهری حدود ۱۲ درصد و در مناطق روستایی حدود ۲۶ درصد بوده است.
نگرش اجمالی بر وضعیت و روند اشتغال و عدم تنوع منابع درآمدی در مناطق روستایی حاكی از وجود محدودیتای اساسی و ناتوانی بخش كشاورزی در ایجاد فرصتهای كافی برای اشتغال دارند. بطوری كه طی ده ۷۵۱۳۶۵ سهم شاغلان روستایی از كل شاغلان كشور حدود ۶ درصد كاهش داشته است. بر طبق سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال ۱۳۷۵ از مجموع بیش از ۲۳ میلیون نفر جمعیت روستایی كشور ۲۲۷ درصد كمتر از ۱۰ سال، ۵۴۲ درصد كمتر از ۱۵ سال سن دارند. این نسبتها گویای جوانی بافت جمعیت در روستاها است كه از جمله مسائل ناشی از آن، سنگینیبار تكفل و عدم تعادل روزافزون میان عرضه و تقاضای نیروی كار و در نتیجه دورنمای تشدید بیكاری روستایی در آینده است.مقایسه نتایج سرشماری نشان میدهد كه طی چهار دهه گذشته (۱۳۷۵ـ۱۳۳۵) به جمعیت نقاط روستایی ۱۰ میلیون نفر و جمعیت نقاط شهری ۳۱ میلیون نفر افزوده شده است. به بیان دیگر در این فاصله زمانی جمعیت شهری ۱۶ برابر و جمعیت روستایی ۸۱ برابر شده است. بنابراین روستاها هر ساله نیروهای كارآمد خود را چه از نظر گروه سنی و چه از نظر برخورداری از سواد و مهارت به نفع شهرها از دست میدهند. این پدیده را میتوان بازتابی از تنگناهای جامعه روستایی، كمبود فرصتهای شغلی و اتخاذ سیاستهای اقتصادی نامناسب دانست. بر طبق سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال ۱۳۷۵ در طی دوره ۷۵۱۳۶۵ حدود ۸۳۲ میلیون نفر مهاجر در استانهای كشور سرشماری شدهاند كه محل اقامت قبلی آنها نقاط روستایی بوده است. بر این اساس سالیانه بطور متوسط ۲۸۳ هزار نفر از متولدان روستاها به خارج از محل تولدشان و عمدتا به شهرها مهاجرت میكنند. این امر موجب تخلیه روستاها از نیروهای خلاق و جوان كارآمد كه بخش كشاورزی به آنها نیاز دارد میشود. از سوی دیگر تعداد روستاهای خالی از سكنه در سال ۱۳۴۵ حدود ۱۶ هزار آبادی بوده كه در سرشماری ۱۳۶۵ به ۶۳۸ هزار رسیده و در سال ۱۳۷۵ از این میزان بالغ بر ۴۶۳ هزار روستا بوده است. بنابراین درصدر روستاهای تخلیه شده از ۳۰۱۹ درصد در سال ۱۳۴۵ به ۸۵۶ درصد در سال ۱۳۷۵ افزایش یافته است. بدین ترتیب فضاهای روستایی همواره شاهد پیدایش دهكدههایی كمجمعیت است كه چندان پایدار نیستند و پس از مدتی تخلیه و رها میشوند.
اگرچه در دو دهه اخیر به ۵۱ هزار روستا آب رسانی و به ۵۰ هزار روستا برقرسانی شده و ۱۱۱ هزار كیلومتر راه روستایی احداث شده كه بخش مهمی از جمعیت روستایی كشور را پوشش میدهد اما واقعیت آن است كه میزان محرومیت رفاهی و خدمات روستاها به قدری شدید است كه این اقدامات پایهیی و مهم به رغم اهمیت آنها نتوانسته است تاؤیر چشمگیری در كاهش فاصله رفاهی و خدمات میان شهر و روستا داشته باشد.محدودیتهای زیربنایی در مناطق روستایی
بالغ بر ۷۰ درصد آبادیها از نوع ده یا قریه هستند و بقیه كه در خارج از قلمرو ؤبتی دهات قرار دارند به صورت مزرعه و مكان هستند كه به این ترتیب قریب ۵۲۷ درصد از آبادیهای كشور را تشكیل میدهند كه یا تابع قراء و دهات هستند یا به صورت مستقل در فضاهای روستایی پراكندهاند. بالغ بر ۵۴۰۰ آبادی كویری تلقی میشوند كه به صورت واحد یك در میان و پیرامون فضاهای كویری پراكندهاند. اكثر این آبادیها به دلیل گسترش بیابان تهاجم ریگهای روان، خشكسالی و تهی شدن از جمعیت فعال، در شرایط ناپایداری قرار دارند. همچنین بالغ بر ۱۲ هزار آبادی در جوار رودخانههای كشور متمركز شدهاند كه غالبا با طغیان جریانهای آبی مهار نشده در معرض سیل قرار دارند. طبق نتایج سرشماری سال ۱۳۶۵ تعداد نقاط روستایی حدود ۶۵ هزار ۳۴۹ آبادی بوده كه در آخرین سرشماری به ۶۸ هزار و ۱۲۲ پارچه آبادی رسیده است. در حقیقت روستاهای پرجمعیت (بیش از ۵۰۰ نفر) افزایش یافته و در مقابل از تعداد آبادیهای كم جمعیت بتدریج كاسته شده است. كاهش آبادیهای كمجمعیت با توجه به پیدایش آبادیهای جدید (عشایری و غیرعشایری) كه غالبا كمجمعیت هستند ناشی از فراوانی تعداد آبادیهایی است كه طی دوره مذكور تخلیه شدهاند. این وضعیت بیانگر نابسامانی نظام استقرار و اسكان جمعیت در فضاهای روستایی است كه دارای پیامدهای اكولوژیك، اقتصادی و اجتماعی نامطلوبی بوده است. با اینكه طرحهای بهسازی در دهههای اخیر در سكونتگاههای روستایی به انجام رسیده و گسترش یافتهاند بیش از ۷۰ درصد واحدهای مسكونی روستایی با مصالح كم دوام ساخته شده و اصول فنی در احداث آنها رعایت نشده است. در این وضعیت وقوع حوادؤی مانند زلزله، سیل و توفان خسارات و تلفات زیادی به روستاها وارد میكند، به عبارتی بالا بودن درجه آسیبپذیری سكونتگاههای روستایی ازجمله عوامل كاهنده انگیزه جذب سرمایههای انسانی و ماندگاری سرمایه انسانی موجود در مناطق روستایی است. بررسی وضعیت روستاهای كشور به تفكیك نوع راه، نشانگر این واقعیت است كه از كل روستاهای كشور ۲۰ درصد دارای جاده آسفالته ۱۶ درصد جاده خاكی و ۱۰ درصد دارای جاده مالرو و تعداد محدودی دارای ایستگاه راهآهن و راه آبی بودهاند یعنی بیش از ۵۰ درصد مراكز جمعیتی كشور كه روستاهای كوچك و بزرگی را تشكیل دادهاند دارای جاده خاكی و در واقع دسترسی نامطلوبی هستند بویژه آنكه حدود نیمی از روستاها در طول سال به دلیل كوهستانی و سردسیری بودن و بارش برف و باران مشكلات عدیدهیی در خصوص خرید و فروش كالا و رفت و آمدهای ضروری دارند. هر چند طی دو دهه اخیر اقدامات گستردهیی توسط دستگاههای ذیربط جهت برقرسانی به مناطق روستایی انجام شده است ولی در مجموع حدود ۴۰ درصد از روستاهای دارای سكنه هنوز امكان برخورداری و استفاده از برق را برای مصارف مختلف ندارند. نكته حایز اهمیت آنكه از ۳۴ هزار و ۸۴۹ روستای مسكونی دارای شبكه آب لولهكشی فقط ۶۳۲ درصد دارایآب لولهكشی تصفیه شده هستند و۴۶۷ درصد دیگر از آب لولهكشی تصفیه شده محروم هستند. آمار و ارقام نشانگر آن است كه هنوز بخش عمدهیی از روستاها یعنی حدود ۸۳ درصد آنها امكان استفاده از شبكه آب آشامیدنی سالم و تصفیه شده را ندارند. برابر اطلاعات موجود ۴۲۷ درصد از روستاهای مسكونی كشور امكان برقراری ارتباط تلفنی دارند و ۶۷۲ درصد بقیه در مواقع لزوم امكان ارتباط تلفنی با سایر مناطق را ندارند و ناگزیر باید بر مراكز روستایی دیگر یا مناطق شهری مجاور مراجعه كنند. در حال حاضر حدود یك سوم روستاهای دارای سكنه كشور امكان برخورداری از وسایل نقلیه عمومی برای سفر به روستاها و مناطق شهری مجاور را دارند و دوسوم دیگر این امكان را ندارند. دسترسی به روزنامه و مجله نیز فقط در ۲ درصد از روستاهای كشور وجود دارد.
نظامهای بهرهبرداری
با نگرشی اجمالی بر شاخصهای اقلیمی طبیعی ایران، برخی موانع و دشواریها در این خصوص قابل مشاهده است. ایران در یك منطقه نیمهخشك، كمباران با متوسط میزان بارندگی در حدود یك سوم متوسط جهانی واقع شده است و معمولا بارندگیهای صورت گرفته با پراكنشهای زمانی و مكانی نامناسب مواجهند بطور كلی تنها ۲۱۱ درصد از مساحت كشور به فعالیتهای كشاورزی اختصاص داشته است. ۵۷ درصد آن پوشش جنگلی، ۷۱۹ درصد توسط اراضی بیابانی و بیشترین مساحت آن یعنی حدود ۵۵ درصد شامل مراتع میشود. در مجموع ۶۰ درصد از اراضی كل كشور در معرض تخریب و ناپایداری قرار دارند كه از متوسط جهانی و آسیا بالاتر است. نتایج مطالعات مختلف نشانگر این واقعیت است كه عدم مدیریت فنی در اراضی كشاورزی، وجود روشهای نامناسب شخم در اراضی شیبدار روشهای نامناسب آبیاری و كاربرد ناصحیح كود و سم شیمیایی و عدم مشاركت واقعی و دخالت دادن مردم محلی در تصمیمگیریها از عمدهترین عوامل ناپایداری بخش كشاورزی به شمار میآیند. میتوان ادعا كرد كه بهرهبرداران كشاورزی در ایران عمدتا در مقیاس فرد به بهرهبرداری از منابع آب و خاك مشغول هستند و از این رهگذر چالشها ودشواریهای متعدد متفاوتی فراروی بهرهبرداران برنامهریزان و سیاستگذاران برنامههای توسعهیی قرار دارد.
مهاجرت روستاییان به شهرها و حاشیهنشینی
میتوان گفت كه در مورد مهاجرتهای داخلی بویژه روستا شهری بیشتر عوامل اقتصادی دخالت دارد. در ایران مهاجرتهای روستاشهری در ارتباط با رشد جمعیتی روستایی و عدم تواناییهای اقتصادی بطور گستردهتری ادامه دارد. این روند از سالهای ۱۳۳۰ و سپس با شدت بیشتر در سالهای ۵۰۱۳۴۰ و بویژه مهاجرت مردان جوان ۲۰۳۰ ساله همچنان در حال افزایش بوده است. در جهان سوم مهاجرفرستی بیرویه عمدتا از مناطق مختلف به پایتخت و نهایتا به چند شهر بزرگ انجام میگیرد. در ایران نیز تهران در راس و سپس مراكز استانها از این قاعده پیروی كردهاند چنانكه برای مثال از سال ۶۵۱۳۵۵ هر ساعت ۵۲ نفر از استان آذربایجان شرقی وارد استان تهران و عمدتا وارد پایتخت شدهاند. بنابراین رشد جمعیتی تهران از سال ۱۹۸۹۱۹۷۰ برابر با ۳۲ درصد بوده است. جمعیت شهرنشینی ایران از سال ۶۵۱۳۳۵ رشدی معادل ۱۵ درصد در سال داشته و در حال حاضر نسبت به شهرنشینی از ۶۰ درصد تجاوز میكند. شرایط اقلیمی و جغرافیایی و توزیع نامتعادل امكانات اقتصادی همواره به افزایش آن كمك كرده است. بطوری كه در سال ۱۳۹۰ این نسبت به ۵۷۲ درصد خواهد رسید در نتیجه شبكه شهری كشور علاوه بر شهرهای كوچك و بزرگ
شامل چندین كلانشهر و منطقه شهری پرجمعیت خواهد بود. در حالی كه در سال ۱۳۶۵ بیش از ۲ میلیون كمبود مسكن در ایران وجود داشت در حال حاضر تهیه ارزانترین مسكن از عهده یك سوم خانوارهای شهری خارج است. در سال ۱۳۶۳ در میان خانوادههای كمدرآمد هزینه مسكن حدود ۶۰ درصد كل هزینه خانواده و در میان طبقه پردرآمد ۲۵ درصد آن را به خود اختصاص میداد. در سال ۶۴۱۳۵۶ بیش از ۷۴ درصد خانوارهای شهری در سطح زیربنایی كمتر از ۱۰۰ متر مربع زندگی میكردند كه ۵۴ درصد این ساكن با مصالح غیر با داوم تا كم دوام و ۲۷ درصد آنها بیدوام بودهاند. بنابراین همراه با رشد جمعیت شهرها و توسعه شهرهای بزرگ میلیونها متر مربع زمین مورد استفاده قرار میگیرد كه این زمینیها اكثرا پتانسیل و ارزش كشاورزی دارند.
پس از اتمام جنگ و آغاز دوران بازسازی مهاجرتهای بیرویه عامل مشكلات شناخته شد و بدین سان توجه به جوامع روستایی پای به عرصه گذاشت اما پس از سالها كه سخنی از توجه به روستاها، نیروهای تولید و ایجاد تمهیداتی برای بازگشت به روستا و... رفت. هنوز گامهای اساسی در این زمینه برداشته نشده است.
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست