جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا

مکتب سبولیسم


مکتب سبولیسم
درابتدا این مكتب از سوی مخالفانش «منحل ها» یا «روبه زوال ها» نامیده می شد. اغلب طرفداران این مكتب شعرایی بودند كه علیه تشریفات، سردی و بی تفاوتی مكتب پرنس برخاسته بودند. آنان ورلن و ملرمه را به عنوان سردسته خود برگزیدند. اما سرانجام ژان مورآس درسال ۱۸۸۶ با انتشار بیانیه ای اعلام كرد كه : «بعد از دوران رمانتیسم و پرنس ، ما شاهد عصر سمبولیسم هستیم. انقلابی كه درشعر توسط بودلر آغاز شد سپس از سوی ورلن و ملرمه ، برای استفاده از نماد درآثار ادبی ، تأیید شد». وبدین ترتیب او نام این مكتب را «سمبولیسم» اعلام كرد و دراین جریان هماهنگی و وحدتی را به وجود آورد والبته یكی دیگر از بیانیه های این مكتب را ورلن با انتشار شعرخود به نام «هنرشاعرانه» ارائه داد.
در واقع نمادگرایی یا سمبولیسم عكس العملی بود دربرابر ناتورالیسم و رئالیسم كه درآثار ادبی آنها، مسائل اخلاقی رعایت نمی شد. آنان معتقد بودند كه تمام واقعیتها باید بدون سانسور وبی پرده بیان شود و بطوركلی زولا ، نظریه پرداز رئالیستها، هنر را آیینه تمام نمای واقعیت تعریف می كرد. سمبولیسم مركب از كلمه «سمبول» به معنای نماد ، مظهر و رمز است سمبول نمایش عینی ومحسوسی از اندیشه انتزاعی است. همچنین سمبول بین جهان انتزاعی اندیشه و دنیای مادی اشیا پلی می سازد. بطور كلی سمبولیسم یا نمادپردازی به معنای هنربه كاربردن نمادها و رمزها برای بیان اندیشه است و درواقع سبك ادبی را سمبولیسم می گوییم كه درآن تشبیهات بسیار به كار برده می شود و برای هرفكر وتصور یا تشبیه، مظهر و سمبولی می آورند.
به عنوان مثال : تراز و نماد و نشانه عدالت است. البته استفاده از نماد در شعر نیمه دوم قرن نوزدهم ، كار تازه ای نبود بلكه سمبول درشعرهای فلسفی و ینی نیز نقش عمده ای داشت. اما نمادی كه سمبولیستها استفاده می كردند با نماد سنتی از برخی جهات متفاوت بود. به عنوان مثال : درشیوه سنتی از اشیای مادی برای بیان واقعیتهای غیرمادی استفاده نمی كردند بلكه درمجموع ، آن احساس و مفهوم انتزاعی را القا می كردند. از طرفیدرمكتب سمبولیسم نماد دیگر یك شیوه سبكی ابداع شاعر نبود بلكه استفاده از سمبول دراین مكتب یك قاعده محسوب می شد كه با كمك آن شاعر روابطی را ایجاد می كند كه جهان قابل احساس و قابل درك دنیوی را با جهان غیرقابل رؤیت آن سو به هم پیوند می دهد و شاعر بااستفاده از سمبول از دو مهلكه شعر تخیلی و شعر توصیفی می گریزد كه پیش از این در اغلب اثرها دیده می شد.
● عقاید سمبولیستها
نماد : درآثار سمبولیستها حس رمز و راز كاملاً احساس می شود. آنان معتقدند كه ورای ظواهر باید سمبولهای دنیای ایده آل آنسو را درك كرد و از ظواهر دنیوی پافراتر گذاشت تا بتوان به حقایق دنیای ماوراء رسید و باید به وسیله نمادها مفاهیم غیرمادی را القا نمود.
▪ موزیك : سمبولیستها در وهله اول به خوش آهنگی شعرو سپس به معنای آن توجه می كنند.
بكارگرفتن قدرت تجسم خواننده: پیروان این مكتب به جای اینكه به انتخاب دقیق و متناسب كلمات توجه كنند بیشتر به قدرت تجسم كلمات درخواننده اهمیت می دهند واین موضوع گاهی باعث ابهام و پیچیدگی متن می شود. دراین مكتب معمولاً از كلمات رایج و متداول استفاده می شود.
▪ شعرآزاد : به دنبال ورلن، سمبولیستها به شعرآزاد یا ریتم فرد روی آوردند. آنان عقیده دارند كه آهنگ و وزن شعرهای دوازده سیلابی برای نوشتن ریتم درونی شعرهایشان مناسب نیست. به همین دلیل برای بیان افكارشان قالب شعرآزاد را ترجیح می دهند.
▪ بیان ساده : سمبولیستها از تشریفات وقید و بندهای شعرپرنس گریزان بودند و بیشتر به بیان احساسات به شیوه ای دوستانه و راحت اهمیت می دادند درواقع دراین مكتب جایی برای سخنوری وكلام پیچیده وجود ندارد. به عقیده آنان هرچه موضوع ساده تر بیان شود هنرمندانه تر است .
● قالبهای سمبولیسم
▪ شعر: دروهله اول سمبولیسم درقالب شعر بیان می شود كه شامل نظم یا نثر شاعرانه است.
▪ تأتر: چه در تئاتر موریس مترلینك وچه در تئاتر پل كلودل مضمون اصلی نمایش «مرگ » است و زبان شخصیتهای نمایش نزدیك به شعر و وردخوانی است و بطوركلی كلامی آهنگین دارند كه با موسیقی همراه است.
رمان ژوریس ـ كارل هویسمان با رمانی به نام «وارونه » رمان سمبولیسم را به اوج خود رساند. «حكایتهای غم انگیز» اثر ویلیه دولیسل ـ آدام ، «هجونامه های اخلاقی معاصران» و داستانهای مرموز از جمله رمانهای سبك سمبولیسم هستند كه توسط ایده آلیستها نوشته شده اند. [ایده آلیسم یا آرمانگرایی به معنای رسیدن به كمال مطلوب ومطلق است. سمبولیسم و ایده آلیسم تقریباً دارای اهداف مشتركی هستند]. درموزیك گابرییل فوره و كلوددوبوسی ازجمله آهنگسازانی هستند كه دركارهای خود سبك سمبولیسم را ارائه والقا می كنند.
درنقاشی ، می توان سمبولیسم را با مكتب امپرسیونیسم مقایسه كرد چرا كه بلندپروازی های زیبا شناختی آنها بسیار نزدیك به یكدیگر است. و ردپای تكنیك امپرسیونیسم رادرنقاشی های سمبولیسم می توانیم دنبال كنیم.
● مضمون و درون مایه آثار سمبولیسم
موضوع های آثار سمبولیستها ریشه درعقاید آنان دارد. سمبولیستها معتقدند درجهان منطق وجود ندارد و دنیا براساس تفكر بنا نشده است. ازنظر آنان ، همه چیز منجمله دنیا، زندگی ، ارواح رازهای فاش نشده ای هستند. دراین مكتب ، شاعر غیب گویی فرض می شود كه قادر است اسرار دنیا را رمزگشایی كند واز این رموز پرده بردارد. سمبولیستها درآثار خود نوعی عرفان و موضوعات عرفانی را ارائه می كنند. موضوعاتی مانند مرگ، پایان جهان، غروب خورشید ، معمولاً دركارهایشان به چشم می خورد، كه این موضوعها نباید در متنها تفسیر شود بلكه باید با نمادها و نشانه ها آن را به خواننده القا كنند.
● شخصیتهای این مكتب
شارل بودلر از پیشگامان این مكتب بود كه ازجمله آثار او «گلهای رنج » را می توان ذكر كرد.
آرتور رمبو ، پل ورلن و استفان ملرمه از شخصیتهای برجسته سمبولیسم بودند كه توانستند طرفداران بسیاری را به دورخود جمع كنند وبه عنوان رهبر یا سردسته این مكتب باشند.
از دنباله روهای این مكتب، كلودل، مترلینگ ، كوربییر ، كروس و رینیه را می توان نام برد
منبع : سایت دوستان