شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا
دار و دسته یاغیها
۱) آنهایی که آخرین فیلم برادران کوئن را دیدهاند، از شیوه روایت داستان در آن متعجب شدهاند. اگر تا پیش از این در فیلمهایی نظیر «درخشش ابدی یک ذهن پاک»(میشل گوندری)، قصههای عامهپسند (کوئنتین تارانتینو) و. . . روایت خطی دگرگون شده بود و مخاطب در طول زمان فیلم مدام در معرض اطلاعات گوناگون قرار میگرفت، حالا با فیلم «پیرمردها وطن ندارند»با نوع جدیدی روبهرو میشد.
در این فیلم تمام پسزمینه شخصیتها حذف شده و تماشاگر درباره روحیات، واکنشها و انگیزه قهرمان و ضدقهرمان ( اگر بتوان چنین چیزی را در فیلم به شکلی معقول پیدا کرد) چیزی نمیداند. اگر فیلمیمانند«۲۱ گرم» با به هم ریختن زمان اتفاقها، امکان قضاوت را از تماشاگر میگیرد و او را در سلطه خودش قرار میدهد یا اگر در فیلمی نظیر «تاوان» رویدادها از دو زاویه دید روایت میشود تا مطلق بودن حادثهها از میان برود و شک، جای هر قطعیتی را بگیرد، با فیلم کوئنها همه قصهپردازی سنتی تغییر میکند. نه پایان این فیلم میتواند مخاطب را به نتیجهای برساند و نه آدمهایی که نقشها را بازی میکنند.
این روایت همه سنت فیلمسازی که ما از هالیوود و حتی سینمای هنری در ذهن داریم را مورد تردید قرار داده. انگار همه به حرف ژان لوک گدار ایمان پیدا کردهاند که: «هر فیلمیباید ابتدا، میانه و انتها داشته باشد اما لازم نیست اینها به همین ترتیب ارائه شوند.»
۲) در سینمای ایران هم روایت دچار تغییر شده است. «به همین سادگی» اصولا قصه (بهمعنای متداولی که ما درباره فیلمها به کار میبریم) ندارد و خلاصه داستان آن برای کل ۸۰ دقیقه فیلم صدق میکند. اینجا برخلاف سینمای قصهگو با نوع جدیدی از شخصیتپردازی روبهروییم.
اینکه چیزی از گذشته آدمها نمیدانیم و برای همین نمیتوانیم درباره خوبی یا بدی «رفتار» یا «واکنش» آدمها نظر بدهیم. نکتهای که همیشه سینمای ایران از تماشاگرش خواسته و اجازه نداده که ذهن تماشاگر خلأها را پر کند و او را از قضاوت دائمیباز دارد. «به همین سادگی» به لحاظ پرداختن به جزئیات هم روایت متفاوتی در سینمای ایران است.
اینجا همه حال و هوای«طاهره»، طبقه اجتماعی، تردید در ماندن و رفتن، سنتی یا مدرن بودنش با همین کارهای خرد و کوچکی که در خانه انجام میدهد رو میشود. برای همین تماشاگری که به فضای سینمای قصهگوی ساده سینمای ایران عادت کرده و بیشتر ترجیح داده تا با احساسات با قاطعیت بیشتری مطرح شود، نیمه اول فیلم آزاردهنده است.
میشود شیوه سنتی روایت و شخصیتپردازی را در فیلم «زن دوم»دید. فیلمیکه قصهاش را صاف و ساده روایت میکند و مثل بیشتر ملودرامها (ژانر محبوب فیلمسازان ایرانی) از احساسات جان بگیرد و با همان حس از مخاطبش بخواهد که با قهرمانش همراه شود. فیلم جای تردیدی باقی نمیگذارد که زن، ایثار کرده و با فدا کردن خودش، زندگی محبوبش را نجات داده است. روایتی که اتفاقا با قصه پرسوز و گدازش همخوانی دارد. اما آیا الان این نوع قصهها، پرداختها و اشارهها توجهی هم جلب میکند؟ آیا روایت بدون قطعیت و فاقد قضاوت به فضای شهری و مدرن نزدیکتر نیست؟ اصولا نسبیگرایی نشانه زندگی جدید ایرانی نیست؟
۳) در کنار این فیلمها نمونههایی مانند «مجنون لیلی» هم حضور دارند که با استفاده از یک عنصر واحد و چرخش آن در میان طبقات اجتماعی، میخواهد یک رویداد مشخص را ارزیابی کند. عشق در میان مردم طبقههای مختلف و واکنشی که آنها نسبت به روز عشق و ...نشان میدهند، موضوع فیلم است. اما ایده چرخش جعبهای در میان عشاق به سادهترین شکل ممکن انتخاب شده. از جا گذاشتن آن در تاکسی تا تصادف و پیدا کردن آن در خیابان و سطل آشغال.
فیلم برای از دست ندادن تماشاگر مجبور شده همه کلیشهها را رعایت کند تا خردهداستانهایش در روایت، مورد قبول تماشاگر قرار بگیرد. برای همین هم همه نکتههایی که میتوانست باعث اوجگیری فیلم شود حذف شده و حالا با فیلمیروبهروییم که به سادگی قصه آدمهای انتخابیاش را روایت میکند و در سطح یک روایت نو در سینما میماند.
این فیلم هم مانند «دایره زنگی» شخصیت اصلی ندارد و همه در ساخت قصه سهیمند. اتفاقی که نشان میدهد حتی سینمای تجاری هم دنبال تغییر در شیوه داستانگویی است. هرچند محافظهکارانه به راه قبلیاش برمیگردد. با این همه«دایره زنگی» سعی نمیکند در از این شاخه به آن شاخه پریدنش وا بدهد و تماشاگر را با کلیشهها رها کند.
او در پس جامعه عمودی که ساخته مدام تعبیرهای خاص استعاریاش را به مخاطب گوشزد میکند و همین فاصله آن را با سینمای بدنه نشان میدهد.
۴) فیلم هنوز اکران نشده «کنعان»هم مانند«به همین سادگی» شخصیتپردازی و روایت نویی دارد. در این فیلم هم بیشتر با حدس و گمان طرفیم تا قطعیت. همین نکته است که این فیلمها را نسبت به نمونههای دیگر معاصرتر و به روزتر میکند و البته سینمای ایران را هم در معرض تجربههای جدید قرار میدهد. دار و دسته یاغیهای معاصر در راهند.
رها یزدان
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست