دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


کتابداری به نام گوگل


کتابداری به نام گوگل
رویارویی کتاب‌های دیجیتال و چاپی با فراگیر شدن کاربرد اینترنت روزبه‌روز بیشتر می‌شود، اگرچه برخی متفکران نظیر امبرتو اکو معتقدند کتاب‌های دیجیتالی هرگز باعث مرگ کتاب‌های چاپی و کاغذی نمی‌شوند. در این میان مباحث حقوقی و صنفی استفاده از کتاب در محیط وب بخصوص در کشورهایی که امکان تجارت الکترونیک و خرید و فروش آنلاین با اتکا به کپی رایت جا افتاده است، همچنان یک چالش جدی است.
در این مطلب که در روزنامه دی ولت آلمان منتشر شده به این چالش‌ها توجه شده، ضمن این که تحلیل‌هایی درباره وضعیت کنونی نشر در کشور ما و آینده این چالش در کشورهایی نظیر ایران مورد توجه قرار گرفته است.
دیجیتال شدن میلیون‌ها جلد کتاب با موتور جستجوگر گوگل در چند هفته گذشته بازتاب‌های بسیاری را میان نویسندگان و ناشران جهان و بویژه آلمان داشته است، به طوری که انجمن‌های نویسندگی و در راس آنها فرهنگستان زبان آلمان با ابراز خشم از اقدام گوگل اعلام کردند، اجازه نخواهند داد حق هیچ نویسنده و ناشر آلمانی ضایع شود.
موتور جستجوگر گوگل بتازگی بیش از ۷ میلیون جلد کتاب را اسکن و دیجیتال کرده و امکان جستجوی کل متن این کتاب‌ها را آزاد گذاشته است. بیشتر این کتاب‌ها به کتابخانه‌های آمریکا تعلق دارند، ضمن آن که ۵ میلیون از این کتاب‌ها نایاب هستند.
به گفته کارشناسان، این رویداد به هیچ وجه برای بخش کتاب آمریکا پذیرفتنی نیست و آنها گفته‌اند تنها به این دلیل که عنوان‌ها نایاب هستند گوگل اجازه ندارد آنها را تکثیر و منتشر کند. در پی این اقدام گوگل، اتحادیه‌های ناشران و نویسندگان آمریکا از شرکت‌های اینترنتی شکایت کردند اما در نهایت، طرفین نزاع با مصالحه‌ای به توافق رسیدند که این مصالحه کتاب‌های اروپا را هم شامل می‌شود.
اگر ژوئن آینده (خرداد ماه) دادگاه نیویورک هم با این مصالحه موافقت کند، گوگل باید ۱۲۵ میلیون دلار به نویسندگان و ناشران بپردازد. هزینه‌های دادرسی و حق‌الزحمه وکیل مدافع نیز بر عهده شرکت‌ها خواهد بود. نویسندگان خسارت دیده ابتدا ۶۰ دلار به صورت نقد دریافت می‌کنند و مابقی نیز به طور منظم هنگام انتشار کتاب صرف نظر از تابعیت نویسندگان پرداخت خواهد شد. در مقابل گوگل اجازه دارد همچنان کتاب‌ها را در آمریکا دیجیتالی کرده، گزیده آثار را نیز منتشر و امکان جستجوی کل متن کتاب‌ها را فراهم کند. علاوه بر آن گوگل اجازه دارد عنوان‌هایی را که دیگر موجود نیستند درمقابل پرداخت هزینه به طور آنلاین در دسترس خوانندگان قراردهد. سود حاصل سپس میان گوگل، نویسندگان و ناشران تقسیم خواهد شد. حدود بیش از یک سوم سود به گوگل می‌رسد و مابقی نیز به دفتر ثبت کتاب که در واقع یک نوع اداره ثبت دارایی‌های معنوی است تعلق می‌گیرد. دفتر ثبت، پول‌ها را میان ناشران و نویسندگان تقسیم می‌کند درست مانند فرهنگستان لغت در آلمان منتها با شعاع عمل جهانی.
در واقع چیز زیادی تغییر نمی‌کند و مثل سال‌های گذشته، وقتی یک کتاب از سوی گوگل فروخته شود همه شریکان پول دریافت می‌کنند.
● اتحاد علیه گوگل
با این حال، نمایندگان بخش کتاب در آلمان فریاد برآورده‌اند که فرهنگستان لغت، اتحادیه نویسندگان، اتحادیه بورس کتابفروشان آلمان و نویسندگان و ناشران باید علیه گوگل متحد شوند.
کریستین شیرانگ مشاور حقوقی اتحادیه بورس، شرکت کالیفرنیایی گوگل را یک غول بی شاخ و دم نامید که از طریق مصالحه در آمریکا می‌تواند موتور جستجوگر، کتابفروشان، ناشران و کتابداران را یکی کند. دیجیتالی کردن کتاب‌ها به گفته وی وظیفه دولت است، نه گوگل. این چالشی است که به هرحال برای همه کشورهایی که نگران فرهنگ خود هستند روی می‌دهد. این که یک شرکت آمریکایی بتواند به جای همه دولت‌ها و فعالان فرهنگی تصمیم بگیرد می‌تواند خطر بزرگی برای فرهنگ جهانی باشد چرا که تصمیم‌گیری درباره ارائه شکل و نگرشی خاص از فرهنگ هر کشور را به یک شرکت اقتصادی واگذار می‌کند و این شرکت می‌تواند در نشان دادن تصویری خاص از هر فرهنگ و تمدن به شکلی عمل کند که کارتل‌های اقتصادی که تحت نفوذ دولت‌ها و لابی‌هاست می‌خواهند.
مشاور حقوقی اتحادیه بورس آلمان معتقد است سوء‌استفاده گوگل از امکانات رو به افزایش خود برای کل یک جامعه خطرناک است.
شاید این پرسش مطرح شود که آیا واقعا کتاب‌های اسکن شده جامعه را به خطر می‌اندازد اما گویا موضوع آنقدرها هم بغرنج به نظر نمی‌رسد زیرا در اروپا هم کتاب‌ها اسکن و در اینترنت منتشر می‌شوند، مثلا خود اتحادیه اروپا ۱۲۰میلیون یورو خرج کرده تا کتابخانه مجازی تاسیس کند. در این کتابخانه که زیر نظر کتابخانه پادشاهی در مقر حکومتی هلند قرار دارد فیلم‌ها، تصاویر و کتاب‌هایی جمع‌آوری شده که حق نشر آنها فاقد اعتبار است و هر کاربر اینترنتی می‌تواند این آثار را بدون هزینه استفاده کند.
در اروپا تاکنون گوگل جز این کار دیگری انجام نداده است. از موجودی ۶ کتابخانه طرف قرارداد این شرکت نیز تا کنون فقط کتاب‌های بدون کپی رایت اسکن و سپس منتشر شده‌اند. علاوه بر آن در سراسر جهان بیش از ۲۰ هزار انتشارات با گوگل همکاری داشته‌اند و دارایی‌های خود را با امکان جستجوی کل متن در دسترس قرارمی دهند.
دیگر ناشران نیز ترجیح می‌دهند با جستجوگر دیگری مثلا لیبرکا (Libreka.de) همکاری کنند. این جستجوگر همان خدمات جستجوی کتاب در گوگل را ارائه می‌کند با این تفاوت که تعداد کتاب‌های ارائه شده در آن بسیار کمتر از گوگل است. در صورت مصالحه در آمریکا این جستجوگر شکست خواهد خورد. لیبرکا از سوی اتحادیه بورس آلمان اداره می‌شود و ناشران بی‌شماری در آن سهیم هستند. بنابر این تعجبی ندارد که نمایندگان کتاب در آلمان نسبت به اقدام گوگل هشدار دهند.
● دادرسی آمریکایی
اما آنچه بیش از همه بخش کتاب را در آلمان به خشم آورده، شیوه دادرسی آمریکاست که منجر به این مصالحه شده است. به گفته کارشناسان آلمانی عواقب این شیوه شکایت جمعی که در اروپا ناشناخته است نه‌تنها شامل احزاب شرکت‌کننده طرف دعوی می‌شود که در مورد تک‌تک اعضا نیز صدق می‌کند و این مورد شامل همه نویسندگان و ناشرانی می‌شود که کتاب‌هایشان در آمریکا موجود است یا در آنجا تهیه می‌شود.
از آنجا که وضعیت داخلی این نویسندگان و ناشران به لحاظ حقوقی مطرح نیست به همین دلیل بعضی حقوقدانان این موضوع را صدمه‌ای به حق نشر می‌دانند. رئیس اتحادیه بورس آلمان نیز صحبت از یک مصادره سرد کرده است.
البته هر یک از اعضای گروه آزاد هستند که به این مصالحه ملحق یا از آن خارج شوند. در هر صورت این شیوه دادرسی بنا بر استنباط حقوقی آلمان شیوه‌ای کاملا غیرمعمول است.
به گفته کارشناسان آلمانی کتاب‌های ناشران و نویسندگان آنها در کتابخانه‌های آمریکا قرار دارند. بنابراین گوگل برای اسکن کردن کتاب‌ها می‌بایست از صاحبانشان اجازه می‌گرفت، اما گویا طور دیگری نمی‌شد و کتاب‌ها را به طور انبوه دیجیتالی کرد.
البته هیچ کس نمی‌تواند انتظار داشته باشد گوگل جستجوی کتاب را متوقف کند فقط به این خاطر که چند ناشر آلمانی به خاطر خشونت به اصطلاح آمریکایی قهر کرده‌اند. مصالحه در آمریکا به گفته صاحب‌نظران آلمانی می‌بایست صنعت چاپ آلمان را بر آن دارد که به‌سرعت مقررات واقع‌نگرانه‌ای را با گوگل برای اروپا تنظیم کند.
از سوی دیگر کسی هم نمی‌تواند حقوق نویسنده و ناشر را نادیده بگیرد. آمریکایی‌ها در این باره نیز به شیوه خودشان عمل کرده‌اند و به جای دیگرانی که در این مساله نقش داشته‌اند، تصمیم گرفته و تصمیم خود را عملی کرده‌اند.
● چاپ در صورت تقاضا
انتشار کتاب در آمریکا کار چندان ساده‌ای نیست. به همین دلیل اغلب نویسندگان این کشور خود اقدام به انتشارکتاب‌هایشان می‌کنند که در بیشتر موارد هم با موفقیت همراه است.
رمان لیزا گنووا نویسنده آمریکایی هیچ گاه نمی‌توانست یک کتاب پرفروش باشد، اما پرفروش شد. گنووا در رمان خویش که «آرام باش آلیس» نام دارد، داستان زندگی یک پروفسور دانشگاه هاروارد را روایت می‌کند که از بیماری آلزایمر رنج می‌برد.
این کتاب در جایگاه هشتم فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز قرار دارد و ناشران برای چاپ آثار این نویسنده سر و دست می‌شکنند در حالی که حدود یک سال پیش این نویسنده کتاب‌هایش را در صندوق عقب خودروی خویش به فروش می‌رساند.
ده‌ها ناشر و واسطه، کتاب او را کسالت‌آور دانسته و از چاپ آن امتناع کرده بودند. بنابراین گنووا خود با ۴۵۰ دلار کتابش را منتشر کرد این کتاب از طریق اینترنت مشهور شد و در فهرست پرفروش‌ها قرار گرفت.
او کتابش را در موسسه‌ای منتشر کرد که محل رفت و آمد بسیاری از نویسندگانی است که از سوی ناشران طرد شده‌اند. این انتشارات آمریکایی سال گذشته بیش از ۱۹ هزار جلد کتاب منتشر کرده است. از هر ۲۰ کتاب در بازار آمریکا یک مورد از سوی چنین ناشری چاپ می‌شود.
اصول انتشار کتاب از سوی خود نویسنده ساده است: نویسنده دست‌نوشته‌های خود را به یک ناشر می‌دهد و برای چاپ نخست آن مبلغی بین ۹۹ تا چندین هزار دلار می‌پردازد.
چند نسخه از کتاب منتشر می‌شود و کتاب در وب‌سایت‌های مختلف با عنوان «چاپ در صورت تقاضا» در دسترس قرارمی گیرد. نویسنده در برخی موارد تا ۸۰ درصد قیمت فروش را دریافت می‌کند. میزان نرخ رایج در بازار ۱۵ درصد است.
کوین گری، یکی از اعضای این انتشارات می‌گوید: لیزا گنووا یکی از نمونه‌های بسیار موفق در آمریکاست. کوین با اشاره به رشد ۱۰‌درصدی این انتشارات در سال ۲۰۰۸ معتقد است منتشر کردن کتاب از سوی نویسنده برای خود او گامی به جلو محسوب می‌شود، چون دیگر احتیاجی به عبور از مرحله سرشار از سرخوردگی و اغلب ناموفق یک واسطه ادبی ندارد. برخی کارشناسان نیز این داد و ستد را تنها راه رهایی از وضعیت بحرانی کتاب در آمریکا می‌دانند. هفته‌نامه «ناشران» پیش‌بینی کرده است که سال ۲۰۰۹ بدترین سال طی چند دهه گذشته است. انجمن ناشران آمریکایی (AAP) که اعضای آن مشتمل بر ۳۰۰ ناشر آمریکایی است، معتقد است باید کمربند را محکم‌تر ببندیم. سال ۲۰۰۸ میزان فروش کتاب گالینگور در آمریکا حدود ۶/۳ درصد کاهش یافت.
به گفته تینا ژوردان رئیس این انجمن، تاثیر اینترنت بر بازار کتاب بسیار زیاد بوده است. وی مصالحه کنونی در نزاع بر سر دیجیتال شدن ۷ میلیون کتاب از سوی موتور جستجوگر گوگل را یک موفقیت ارزیابی کرد و این در حالی است که نمایندگان بخش کتاب در آلمان در واکنش به اقدام گوگل، موقعیت «حق نشر» را خطرناک خوانده و قصد شکایت دارند.
جف جارویس پروفسور حقوقدان، اینترنت را رقیبی جدی برای چاپ کتاب می‌داند. وی در کتاب جدید خود که ماه ژانویه (بهمن ماه) منتشر شد و نام آن «گوگل می‌خواهد چه‌کار کند؟» نوشته است: نویسندگان می‌توانند کتاب‌هایشان را در اینترنت به طور مستقیم به خواننده بفروشند. وی بصراحت نتیجه‌گیری کرده است که واسطه‌ها در رسیدن کتاب به دست خواننده از میان رفته‌اند.
به این دلیل می‌توان مدعی شد، اینترنتی شدن بحث کتاب بیشتر از نویسنده به ضرر ناشران و دلالان بازار نشر است و می‌تواند عملا نقش ارزیابان نشر را حذف کند که این امر اگرچه خوب است ولی اغلب راه را برای انتشار کتاب‌های کم‌ارزش نیز فراهم می‌کند.
جارویس می‌گوید وقتی این امکان وجود دارد که «در صورت تقاضا چاپ خواهد شد» دیگر هیچ کتابی در قفسه‌ها خاک نخواهد خورد. با این حال خود این جناب پروفسور که این همه کباده اینترنت را می‌کشد، کتاب خودش را به شیوه‌ای کاملا سنتی منتشر کرده، یعنی به کمک یک واسطه و یک ناشر. از سوی دیگر او می‌کوشد خریدارانش را هم خود انتخاب کند به این ترتیب که او در وبلاگ شخصی خویش روزانه گزیده‌ای از کتابش را منتشر کرده و با کاربران درباره تئوری‌هایش بحث می‌کند و آنها را برای چهره‌گشایی کتابش به جلسات و میهمانی‌ها دعوت می‌کند. جارویس به گفته کارشناسان حد اعتدال را نگه داشته است. شاید نکته قابل توجه این باشد که بسیاری از منتقدان از کیفیت کتاب‌های اینترنتی ناراضی هستند. از چند سال پیش تاکنون ناشران با تحقیر به نویسندگانی می‌نگرند که کتاب‌هایشان را خود منتشر می‌کنند زیرا در این صورت دیگر همه آثار از مرحله دشوار گلچین کتاب از سوی واسطه‌ها عبور نمی‌کنند. به گفته مدیر یکی از شرکت‌های «چاپ در صورت تقاضا» مدت مدیدی است که ما بزرگ‌ترین مجموعه شعر‌هایی را منتشر کرده‌ایم که اصلا ارزش خواندن ندارند. به لیزا گنووا هم توصیه شده بود که این کار را انجام ندهد، اما او منصرف نشد که هیچ، قرارداد دومین کتابش را هم امضا کرده است.
مترجم:‌ زهرا صابری
منبع : روزنامه جام‌جم