یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

بهرام مبشر


بهرام مبشر كیهان شناس مشاهداتی، متولد تهران ۱۳۳۷
- اخذ كارشناسی ارشد و دكترای كیهان شناسی رصدی در دانشگاه دورهام انگلستان
- اخذ لیسانس مهندسی اپتوالكترونیك كالج سلطنتی لندن
- دیپلم مهندسی میكروویو از دانشگاه لندن
- هشت سال تدریس در كالج سلطنتی لندن به عنوان استاد
- عضو عالی مؤسسه علوم تلسكوپ فضایی وابسته به سازمان ناسا (تلسكوپ هابل)
- نماینده سازمان فضایی اروپا (ESA) در سازمان تلسكوپ فضایی
- مسؤول آشكارساز nikmouse تلسكوپ فضایی هابل
- عضو اصلی تیمی كه توسط تلسكوپ فضایی هابل توانست تصویر فراژرف كهكشان را برای نخستین بار به تصویر بكشد
- عضویت در تیمی كه موفق به تصویر كشیدن موقعیت تغییر كهكشانهای كوچك شده است
نام بهرام مبشر و شهرت او با شهرت و معروفیت تلسكوپ فضایی «هابل» پیونده خورده است. چندی پیش كه تلسكوپ فضایی «هابل» عمیقترین نما را از جهان پیرامون زمین به تصویر كشید، نام «بهرام مبشر» هم در محافل علمی بر سر زبانها افتاد. این تلسكوپ توانسته بود تصویر «فراژرف»ی را برای نخستین بار جهت مطالعه نخستین كهكشانها به دانشمندان علم نجوم تقدیم كند. این تصویر فرضیه های تكامل كیهان را با چالشی اساسی مواجه كرد. به طوری كه دانشمندانی كه این تصویر را مطالعه می كنند آن را سؤال برانگیز و یك معمای واقعی توصیف كرده اند. اما برای بیشتر شناختن «بهرام مبشر» باید به مرور مشاهدات او بپردازیم. چه بر اساس این مشاهدات جدید، نواری از ستارگان به طول ۵۰۰ هزار سال نوری كشف شد كه طولانیترین نوار ستاره ای حاصل از برخورد ۲ كهكشان تاكنون به شمار می رود. این نمای منحصر به فرد كه توسط یك تیم بین المللی از اخترشناسان و توسط رصدخانه «سوبارو» به ثبت رسیده است، گام مهمی در درك تحول كهكشانها به حساب می آید. این تصویر بی سابقه كه ژرفترین نگاه بشر به جهان و سرآغاز پیدایش آن است، با مشاركت یك دانشمند ایرانی تهیه شده كه بخش عمده طراحی و تهیه این تصویر را بر عهده داشته است. این دانشمند ایرانی كه نماینده سازمان فضایی اروپا (ESA) در ناسا و مسؤول آشكارساز nikmouse تلسكوپ فضایی هابل نیز هست كسی نیست جز «بهرام مبشر». بهرام مبشر در سال ۱۳۳۷ در تهران متولد شد، دیپلم ریاضیش را از دبیرستان البرز و لیسانس فیزیكش را از مدرسه عالی پاریس دریافت كرد و پس از آن به انگلستان رفت و كارشناسی ارشد و دكترای كیهان شناسی رصدی را در انگلستان خواند. او در حین دوره فوق لیسانس مهندسی اپتوالكترونیك را نیز گذرانده است. همچنین در همین دوران دیپلم مهندسی «میكروویو» را از دانشگاه لندن اخذ و پس از آن مدت ۸ سال در این دانشگاه (كالج سلطنتی) به تدریس و تحقیق اشتغال داشت و از چند سال قبل در انستیتو تلسكوپ فضایی هابل در ناسا فعالیت دارد. او در حال حاضر نماینده سازمان فضایی اروپا (ESA) در ناسا و مسؤول آشكارساز nikmouse تلسكوپ فضایی هابل است. تلسكوپ فضایی هابل كه در سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۰) به فضا پرتاب شده طبق برنامه ریزی اولیه باید تا سال آینده بازنشسته شود اما نقش بی بدیل این تلسكوپ در پیشبرد اكتشافات نجومی و جایگاه منحصر به فرد آن كه فراتر از یك تلسكوپ به عنوان موهبتی همگانی و استثنایی علمی و آموزشی برای پیشبرد دانش بشری ایفای نقش كرده، در كنار تواناییهای منحصر به فرد آن در اخترشناسی فرابنفش و نورمرئی و نبود جایگزینی برای آن حداقل تا سال ۲۰۱۱، تصمیم گیری درباره ادامه كار تا پایان فعالیت این ابزار كارآمد كاوشهای كیهانی را در كانون توجه اخترشناسان و مسؤولان فضایی آمریكا قرار داده است. بهرام مبشر از روزگار كودكی اش می گوید و اینكه از كودكی هواپیماها را در آسمان جستجو می كرد به امید اینكه روزی سوار بر یكی از آنها آنقدر بالا برود كه به ستاره ها برسد. وقتی از او درباره پروژه های مدنظرش سؤال می شود پاسخ می دهد: «چندین پروژه تحقیقاتی به موازات هم در حال انجام دارم. یكی از آنها طرح «گودز» یا goods: (great abservatory origin deep survey)) است. در این طرح با استفاده از تلسكوپهای بزرگ زمینی و فضایی انواع داده ها در طول موجهای متفاوت جمع آوری شده اند، از هر طول موج اطلاعات خاصی استخراج می شود كه پس از تركیب همه آنها یك تصویر چند بعدی از كهكشانها یا جهان به دست می آید. از روی این تصویرها می توان پارامترهای كیهان شناسی از جمله باز یا بسته بودن جهان، آینده جهان، چگونگی شكل گیری كهكشانها و غیره را اندازه گیری كرد. پروژه بعدی او، بزرگترین طرح اوست كه با استفاده از تلسكوپ هابل انجام می شود. این طرح درباره خوشه های كهكشانی است و به سؤال «چگونه خوشه های كهكشانی در مقاطع مختلف زمانی در طول عمر جهان به وجود آمده اند؟» جواب می گوید. طرح دیگرش مشاهدات فراژرف هابل یا (UDF: Ultra Deep Field) است. عمیقترین تصویری كه تا به حال بشر از جهان گرفته است. او می گوید: «در این پروژه می توان دورترین نقاط جهان را مشاهده كرد و آن قدر دور رفت كه به ابتدای جهان رسید. زیرا هر چه در آسمان به دور دستها بروید در حقیقت به زمان عقب رفته اید. با استفاده از طرح فراژرف به كهكشانهایی رسیده ایم كه نور ساطع شده از آنها به ما بر می گردد كه جهان تنها ۱۰ درصد عمر فعلیش را داشته! یعنی به كهكشانهایی رسیده ایم كه بسیار جوان هستند؛ دورترین كهكشانهایی كه تا به امروز بشر یافته است و با استفاده از آنها می توان سیر تحول كهكشانها را مطالعه كند.من زمانی را مطالعه می كنم كهكشانها در آن زمان بسیار جوان بوده اند.»
از كارهای جالب بهرام مبشر و تیم او تخمین سن جهان است. آیا او توانسته سن جهان را حدس بزند؟ می گوید: بله! طبق اندازه گیریها طول سن عالم بر حدود ۱۴ میلیارد سال می رسد و با توجه به «ابرنواخترها» پارامترهای كیهانی را نیز می توان اندازه گرفت و متوجه شد كه جهان باز است یا بسته. بهرام مبشر علیرغم آنكه در زمینه شكل گرفتن كهكشانها و تحولات آنها در طول عمر جهان و بررسی علمی گذشته و آینده جهان مشغول تحقیق بوده است و بیش از ۲۰ سال را در اروپا و آمریكا گذرانده است، اما هنوز هویت ایرانی خود را حفظ كرده است و از این كه بسیاری از ایرانیان هنگام مهاجرت در فرهنگ غربی تحلیل می روند، یا رنگ می بازند بسیار متأثر است. او كه در مؤسسه علوم فضایی از موقعیت بسیار شایسته ای برخوردار است می گوید: «من هیچ گاه خود را دور از وطن ندانسته ام و آرزوی برگشتن به ایران را همیشه داشته و دارم.» او كه نامش با «هابل» پیوند خورده است درباره این ابرتلسكوپ می گوید: «هابل نیاز به تعمیراتی دارد و همچنین دستگاه های موسوم به «جایروسكوپ» كه جهت تلسكوپ را در فضا مشخص می كند و به وسیله آنها می توانند تلسكوپ را به جهات مختلف بچرخانند و همچنین باتریهایی را كه عمرشان به پایان رسیده، باید تعویض شوند و علاوه بر آن باید دو دستگاه جدید روی هابل گذاشته شود كه قدرت دید آن را چند برابر می كند و اطلاعات بیشتری از آن قابل دریافت خواهد بود. تا پیش از سانحه انفجار شاتل فضایی كلمبیا قرار بود كه شاتل با پرواز به هابل تعمیرات مختصری را در حد تعویض برخی ابزارهای فرسوده كه عمر مفید آنها به پایان رسیده، انجام بدهد كه بعد از حادثه كلمبیا قرار شد تعمیر هابل به وسیله یك سیستم روباتیك كه در حال حاضر مراحل آخر ساخت را طی می كند، انجام شود؛ ولی به هر حال هنوز تصمیم قطعی در این زمینه گرفته نشده و احتمال دارد پرواز شاتل و اعزام فضا نوردان صورت بگیرد و تحقیق درباره استفاده از هر دو روش ادامه دارد.»
چرا تحقیق در رشته نجوم در ایران با مشكل مواجه می شود؟ چه اقداماتی می توان در این باره انجام داد؟ پاسخ بهرام مبشر خواندنی است. او می گوید: «كمبود امكانات و راههای انتقال علوم جدید به كشور از عمده ترین دلایل بروز این مشكلات هستند. آخرین علوم انتقال یافته مربوط به دهه های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ میلادی است كه افرادی در رشته های مختلف نجوم مانند اختر شناسی و كیهان شناسی تحصیل كرده اند و این دانشها را به ایران انتقال داده اند. در حالی كه امروزه علوم جدید تغییر یافته اند و قابل مقایسه با علوم قدیمی نیست. افراد محدودی در مقاطع و رشته های مختلف در ایران هستند كه می توانند ایده های جدید را به دانشجویان ما انتقال دهند كه به نظر من محدود بودن رابطه میان افراد متخصص داخلی و خارجی این مشكل را تشدید كرده است. در حالی كه می توان با ارسال دانشجویان به كنفرانسهای بین المللی و ورود محققان خارجی به دانشگاه ها دانشجویان را با شیوه های جدید كیهان شناسی و... آشنا كرد و اقدام مؤثری در حل این مشكل انجام داد.» او اطلاع رسانی از طریق سایتهای اینترنتی، برگزاری سمینارها و مطبوعات را عامل مهمی برای ترویج و اشاعه اطلاعات در سطح عمومی جامعه ایران می داند و می گوید: «این كه حداقل در هفته یك یا چند مرتبه یك مطلب علمی هرچند كوچك به زبان ساده و قابل فهم برای غیرمتخصصان نگارش شود بسیار تأثیرگذار است. برگزاری سخنرانیهای عمومی برای مردم درباره مسائل عمومی مختلف در فرهنگسراها سبب ارتقای سطح علمی مردم می شود. شاید نقش رادیو و تلویزیون در این میان از همه مهمتر باشد. زیرا افراد علاقه مند به دانستن مسائل علمی مختلف می توانند هنگام رفتن به سركارشان در اتومبیل یا هنگام كار در خانه به راحتی به رادیو گوش دهند. درحالی كه همین افراد شاید هرگز نتوانند به فرهنگسراها بیایند و یا روزنامه بخوانند. صحبت در این باره بسیار حائز اهمیت است. چرا كه انتقال علم به درون جامعه سبب درك بهتر و ایجاد تفكر علمی در میان مردم عامی است.» همانطور كه نوشتم یكی از دغدغه های اصلی بهرام مبشر ایران است و وضعیت علمی آن. او در این باره می گوید: «حساسیت من در ترویج علم در كشور خودم بسیار بیشتر است. به همین دلیل سعی می كنم مرتب به ایران سفر كنم تا با دانشجویان و علاقه مندان به نجوم دیدار كنم و با حضور در سمینارهای دانشگاه ها با دانشجویان كه به این رشته علاقه مندند ملاقات و صحبت می كنم. البته در سخنرانیها سعی دارم تا صحبتهایم را با اشعار شعرا و فلاسفه ایرانی مثل مولانا، سعدی و ... تطبیق دهم تا از خشك بودن علم بكاهم. در سفر به كشورهای اروپایی نیز مسائل علمی را به زبان ساده و منطبق با طرز فكر فلاسفه قدیمی آنها مطرح می كنم تا جالب و قابل فهم برای همه باشد. اما نكته ای كه در این گونه موارد باید بسیار دقت كرد، تغییر ندادن مفهوم مطالب علمی است تا مبادا مردم از مسائل علمی برداشتهای غلطی نداشته باشند و به خرافه كشیده نشوند! این بخش كار بسیار مشكل است زیرا فكر تك تك مردم را نمی توان كنترل كرد.» گرچه بهرام مبشر معتقد است كه خرافه در علم جایی ندارد، اما می گوید: معضل ما مربوط به سوءتفاهمهای علمی است كه سبب می شوند مردم مسائل علمی را اشتباه بفهمند. برای نمونه آنچه مردم از یوفو (Ufo= Unknown flying object) به غلط می دانند، خرافه نیست بلكه مفهوم نادرست این تكنولوژی است. مدتها پیش یك راننده تاكسی در ایران به محض آن كه متوجه شد من منجم هستم از من پرسید، معنی هفت آسمان چیست؟ در حقیقت هفت آسمان وجود ندارد. ذهنیت او از هفت آسمان همان اصطلاحاتی است كه در تاریخ و ادبیات ما وجود دارد و نمی توان اسمش را خرافه گذاشت. اما مهم است بدانیم مبارزه نكردن با همین سوءتفاهمها سطح علمی جامعه را پایین می آورد. بهرام مبشر معتقد است سطح علمی مردم ایران و كشورهای طراز اول علمی دنیا مثل آمریكا، انگلیس و ... یكسان است. تنها تفاوت موجود، تفاوت فرهنگی است. او می گوید: «حتی می توانم بگویم سطح علمی مردم ایران بالاتر از سطح علمی مردم آمریكاست. البته بدون در نظر گرفتن بعضی از ایالتها، اگر مقایسه در سطح جهان در محدوده سنی ۲۰ تا ۳۰ سال باشد، حدود بیش از ۸۰ درصد ستاره شناسان آماتور ایرانی جوانهای زیر ۳۰ سال هستند در حالیكه حدود ۸۰ درصد این منجمان بالای ۶۰ سال، سن دارند. با داشتن چنین استعدادهایی در ایران باید سعی كنیم آنها را درست تربیت كنیم تا به آنها كمك شود در این راه به اشتباهات علمی و خرافه نرسند. آنها را به سمتی سوق دهیم كه در مورد مسائل علمی جدید فكر كنند نه در مورد مطالبی كه سالها پیش كه در كتابهای قدیمی نوشته شده اند.» او ضعف اصلی عقب ماندگی علوم در ایران را عدم مدیریت علمی در كشورمان می داند و می گوید: «مشكل اصلی ما بی سوادی باسوادهای ماست. در ایران افرادی كه خود را باسواد می دانند در حقیقت بی سواد هستند و مدیران، مدیریت علمی را نمی شناسند. چكیده كلام آنكه كار دست كاردان نیست. همه خودشان را متخصص می دانند در حالی كه یك شبه نمی توان متخصص تمامی علوم شد. درحال حاضر می خواهیم رصد خانه ملی بسازیم كه در شرایط خوب ۵ سال دیگر آماده می شود. اما باید دانست هدفمان از برپایی این رصدخانه چیست؟» افتخار كردن به ایرانی بودن اصلیترین عضو مجموعه فضایی هابل اگرچه شیرین اما غمناك است كه مه و خورشید و فلك دركارند تا او و امثال او از ایران بگریزند و به دامان دیگران پناه برند.