سه شنبه, ۲۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 11 March, 2025
مجله ویستا
سمفونی زندگی

هر دوی این فیلم ها (رنگ خدا و بید مجنون) آشکارا بر محورهای دینی، عبادت و ریاضتهای شاعرانه و رجعت به اصل و پالایش روح و دستیابی به ادراک خدا گونه استوار هستند. وجود عناصری همچون مورچه ها، درختان گردو، برف و باد ناگهانی و بسیاری دیگر از عوامل و پدیده های طبیعی که استعاره وار در فیلم رخ میدهند از ویژگی های ساخته های مجیدی به شمار میآید که در «رنگ خدا» و «بید مجنون» نیز به وضوح دیده میشود و معرف این واقعیت است که برای بسیاری از نابینایان احساس عناصری که قابل رویت هستند و آنچه ممکن است بینایان از دیدنش غفلت کنند، میتواند در سطحی برابر قرار گیرد زیرا نابینایان به خود اجازه میدهند تا با تقویت احساس هایشان وجود نیروی خداوند را قوی تر احساس کنند و در نهایت از آرامش و امنیت خاصی برخوردار شوند.
در این فیلم صدای طبیعت که شاید تنها محمد قادر به شنیدن آن است به عنوان یکی از جذبههای سمفونی زندگی، به تصویر کشیده میشود. یوسف در «بید مجنون» که از سن هفت سالگی و بر اثر آتش سوزی قوه بینایی اش را از دست میدهد نیز تداعی کننده شخص بی گناهی همچون محمد است که سالهای زندگی او را به دنیایی بهشت گونه نزدیک کرده و از قوه بینایی درونی (وجدان آگاه) بهره مند شده است. در واقع ریاضت های یوسف، او را توانمند کرده تا بینایی واقعی را به دست آورد اما پس از به دست آوردن بینایی ظاهری، خود را در بهشتی سراسر فریب میبیند که به شکلی دلقک وار در آن زندگی میکرده است. در نتیجه خشم او از آنچه در این سالها در خیالش بر او گذشته به مرز بی نهایت میرسد.
داستان «بید مجنون» از جایی شروع میشود که در اغلب فیلم هایی که در باره نابینایان ساخته شده، پایان میپذیرد. در کمتر از سه بخش فیلم یوسف را در پایانی همراه با خوشحالی میبینیم. یکی از این صحنه ها مربوط به پایان رضایت بخش عمل جراحی دشوار اوست که در نهایت منجر به بازگشتن قدرت بینایی وی میشود، دیگری به لحظه سرشار از هیجانی باز میگردد که پانسمان روی چشمهای یوسف برداشته میشود و بار دیگر رنگهای زندگی را میبیند و بار دیگر نیز به بازگشت او از پاریس و استقبال پر سر و صدا و سرشار از شعف خانواده و دوستانش از او باز میگردد. برای چند لحظه کوتاه در بید مجنون، کارگردان، مخاطب را فریب میدهد و اجازه میدهد تا او از اینکه چنین پایان خوشی چگونه در ابتدای یک فیلم جای گرفته است احساس تعجب کند. اما به هرحال با گذشت هفتهها و ماههایی که در «بید مجنون» به تصویر کشیده میشود تلخی و گزش ناخوشایند را با همه وجود احساس میکنید و معنی بسیاری از اخطارها و زنگ خطرهای سمبولیک را میفهمید.بینایی یوسف موجب ایجاد اختلال در فرایند کارهای او می شود، چشم چرانی هایی که هیچ گاه در زندگی او جایی نداشتند موجب میشود که او به یکباره نسبت به احساساتش در مورد همسرش که سال ها با او زندگی میکرده دچار تردید شود و دل در گرو عشق زنی جوان تر و جذاب تر ببندد که کوچکترین توجهی هم به یوسف نمیکند. در بخش دیگری از فیلم ناگهان یوسف خود را در آینه ای از گذشته میبیند و برای زندگیای که هرگز نداشته احساس دلتنگی میکند و تمام آنچه را که در طول سالها یادداشت کرده از بین میبرد. خداوند جواب دعاها و نیایشهای این استاد ادبیات را میدهد و او در واقع با کابوس شبانه ای که میبیند به مرحله دیگری از جدال با خود وارد میشود.
منبع : روزنامه رسالت

ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست