چهارشنبه, ۸ اسفند, ۱۴۰۳ / 26 February, 2025
مجله ویستا
نگرشی به گزارشهای جنگی

در حالی که بحث رفاه عمومی و پیشرفتهای بشر موضوعی تازه نیست و از زمان زندگی غارنشینی تا به حال روندی مستمر را طی کرده است اما بحث در مورد گزارشهای جنگی موضوعی تازه است.
بسیاری از کارشناسان حوزه خبری معتقدند ویلیام راسل، خبرنگار تایمز لندن نخستین فردی بود که چنین گزارشهایی را تهیه کرد. او در سال ۱۸۵۳ به کشور مالت اعزام شده بود تا گزارشهایی را از کمکرسانی نیروهای نظامی انگلیسی به روسها در نبرد کریمه ارسال کند.
اولین گزارش او از خط مقدم درگیریها بود که در آن از فرماندهی نیروهای نظامی انگلیس انتقاد شده بود به طوری که این گزارش نتایج بحثبرانگیزی را در بریتانیا بهوجود آورد. این گزارشها حتی باعث نگرانی خانواده سلطنتی و ملکه نیز شده بود.
در زیر فشارهای سیاسی که ناشی از این موضوع ایجاد شده بود تایمز با انجام محدودیتهایی در چاپ گزارشها موافقت کرد اما به خوانندگان مجله وعده داده شده بود که گزارشهای کامل و مفصلی در مورد جزئیات جنگ در شماره آینده این مجله چاپ خواهد شد.
از زمان گزارشهای راسل رابطه بین نیروهای نظامی و رسانهها دچار تحولات عظیمی شده است. در طی جنگ جهانی دوم نیروهای نظامی آمریکا و رهبران سیاسی این کشور بشدت به دنبال طرح جنایات نازیها در جریان جنگ دوم جهانی بودند ، آنها سعی کردند تا با تبلیغات وسیع چهره زشت پیشروی نیروهای آلمانی در مناطق گوناگون را به تصویر بکشد و سعی کنند خود را عاملی در برابر این هجوم نشان دهند.
موضوعی که لنی ریفنشتال در نوشته معروف خود تحت عنوان پیروزی اراده به آن اشاره کرده بود. آنها در گزارش های خود بر این نکته تاکید میکردند که چرا ما میجنگیم؟ و سعی میکردند برای جذاب شدن این گزارشها از تجربیات افرادی چون فرانک کاپرا و حتی از کارتونهای دیسنی هم استفاده کنند.
اما در مورد پوششهای خبری خطمقدم، گزارشهای خبری با محدودیت بسیار اندکی روبهرو بود و سعی میشد پوشش کاملی از وقایع این صحنهها ارائه شود اما در همه آنها همانطور که مکلین اشاره کرده بود گزارشها صرفا از منظر نیروهای نظامی مطرح میشد و این دوران را میتوان «عصر طلایی گزارشهای جنگی» نامید اگرچه بعدها افرادی چون ادوارد مارو این عملکرد رسانهها را بشدت ناجوانمردانه تلقی کردند و از این که گزارشها صرفا نقطه نظرات و دیدگاههای مک لین را مطرح ساخته است به انتقاد از آنها پرداختند.
آنها معتقد بودند شفافیت لازم در مورد ارسال گزارشهای خبری در زمینه بمباران مناطق مختلف توسط جنگندههای آمریکایی و نتایج حاصل از آن مطرح نشده است اما در مقابل محدودیتهای اندک کنترل خبری، سهلالوصول بودن حضور خبرنگاران در مناطق مختلف در دوران جنگ در ویتنام باعث شد تا این گزارشها موفق ارزیابی نشود و از آنها به عنوان تمرین گزارشهای جنگی یاد شود.
جانسون رئیسجمهور آمریکا معتقد بود ما باید در ارسال گزارشها حداقل صداقت را داشته باشیم و گزارشهایی که اعتماد بین مردم و حکومت را تضعیف کند و نوعی شکاف بین آنها به وجود آورد نباید ارسال شود.
به عبارت دیگر اگر خبرنگاران تنها به این موضوع توجه کنند که از دست دادن اعتماد عمومی خسارت سنگینی است در این صورت خود را موظف میدانند که از تهیه بعضی گزارشها خودداری کنند. اگرچه رهبران سیاسی و نظامی سعی کردند قبل از حضور خبرنگاران در صحنههای نبرد در ویتنام آنها را در اطاق ویژه خبرنگاران در کاخ سفید گردهم آورند و با آنها در مورد عواقب برخی گزارشها صحبت کنند، اما در نهایت خبرنگاران و افراد عادی به یک میزان در جریان وقایع قرار میگرفتند و آنچه که مردم عادی مشاهده میکردند خبرنگاران نیز میدیدند علاوه بر آن، دوربینهای جدید فیلمبرداری از نظر کیفیت و قابل حمل و نقل بودن پیشرفت زیادی کرده بود و خبرنگاران میتوانستند تصاویر واقعی و مهیجی از صحنههای گوناگون نبرد را مخابره کنند، این صحنهها واقعیت جنگ در ویتنام را به تصویر میکشید اما قبل از آنکه مردم در خانههای خود این صحنهها را مشاهده کنند، تصاویر توسط ادیتورها سانسور میشد ، آنها عملکرد خود را ممانعت از پخش آزاد اخبار نمیدانستند بلکه خود را تابع مقرراتی میدانستند که توسط کمیسیون ارتباطات فدرال (Fcc) وضع شده بود و طبق مفاد آن پخش صحنههایی که میتوانست روحیه مردم را تضعیف کند یا دیدن آنها از نظر اخلاقی و روانی مشکلاتی برایشان ایجاد میکرد، ممنوع شده بود لذاغ با این دستاویز آنها میتوانستند بسیاری از صحنههای واقعی جنگ را سانسور کنند چون دیدن آنها ممکن بود در روحیه مردم آثار مخربی بر جای بگذارد.
در دنیای امروز هنوز هم افرادی که زنده ماندهاند و خاطراتی از دوران جنگ ویتنام در ذهن خود دارند بخوبی میدانند که بعضی از عکسهایی که خبرنگاران نیویورک تایمز یا حتی بعضی از عکاسان آزاد از آن صحنهها گرفتهاند و در مجلات امروزی چاپ میشود، عین واقعیت است.
اما این موضوع فایده چندانی ندارد زیرا در آن دوران یعنی تا اواخر دهه ۱۹۶۰ و برای ۱۰ سال پیاپی مردم فقط تحت تاثیر گزارشهایی بودند که از رسانهها پخش میشد و همان داستانهایی را باور کرده بودند که رسانهها برایشان نقل میکردند. عکسهایی که توسط دنیس هوپر از وقایع جنگ ویتنام گرفته شده بود امروزه میتواند واقعیت جنگ در آن دوران را نشان دهد، اما تاثیری بر شرایط اجتماعی و سیاسی روزگار ما ندارد.
با این حال اگر بخواهیم بین گزارشهایی که در دوران جنگ ویتنام گرفته شد و گزارشهایی که در دوران جنگ جهانی دوم گرفته شد تفاوتی قائل شویم باید بپذیریم که در دوران جنگ ویتنام هنوز هم آزادی بیشتری برای ارسال گزارشهای خبری وجود داشت.
گزارشگرانی چون دیوید هالبرستام، استانلی کارنو و پیتر ارنت فرصتهایی پیدا میکردند تا در برخی از گزارشها هر چند به صورت محدود اما بتوانند وضعیت را آنگونه که خود میدیدند و میفهمیدند گزارش کنند.
مترجم: محمدمهدی لبیبی
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست