دوشنبه, ۱۲ آذر, ۱۴۰۳ / 2 December, 2024
مجله ویستا

تاثیر فلسفه اسلامی بر فلسفه غرب


تاثیر فلسفه اسلامی بر فلسفه غرب
لطفا درباره نحوه انتقال آثار فلسفی، کلامی و اسلامی به غرب و نحوه انتقال و ارتباط آن برای ما بگویید.
فلسفه اسلامی عمیق‌ترین و مهم‌ترین تاثیر را در دوره سوم فلسفه قرون وسطی که به دوره مدرسی یا دوره اسکولاستیک معروف بوده، کرده است. فلسفه به معنای دقیق کلمه از آشنایی فیلسوفان مسیحی با متون فلسفه اسلامی شروع شد. برای درک و دریافت گسترده این تاثیر لازم است اندکی به قبل از آن نظر بیفکنیم. دروسی که در دانشگاه غرب ،‌قبل از آشنایی آنها با مسلمانان تدریس می‌شده علوم عقلی و نقلی بوده که از آن به تریویوم و کادریویوم تعبیر می‌کرده‌اند. یعنی علوم سه گانه و علوم چهارگانه که مجموعا هفت علم است. این علوم چهارگانه همان علوم عقلی ، حساب ، هندسه ، منطق و نجوم بوده است.
در آن دوره آنچه از ارسطو یافته بودند همان مقداری بوده که بوئتیوس به لاتین ترجمه کرده بود و شامل دو یا سه اثر منطقی ارسطو وایسا غوجی فرفوریوس بوده که بر آنها شرح‌هایی نوشته است. آشنایی آنها با منطق و فلسفه در دوره‌ای که به دوره اعتلای قرون وسطی یا دوره تاریکی معروف است و از بسته شدن آکادمی افلاطون توسط ژوستینوس در ۵۲۹ م شروع می‌شود و آشنایی آنان با مسلمانان به همین متون محدود می‌شده که ناگهان با سرمایه عظیمی از متون فلسفی روبرو می‌شوند. این نهضت در اسپانیا و سه مرکز در ایتالیا و در سیسیل یا صقلیه و در اسپانیا در شهر طلیطله (تولید و) جایگاه خاصی داشته است. ترجمه در شهرهای دیگر نیز انجام می‌شد. وقتی قسمتی از اسپانیا به دست مسیحیان افتاد در ۱۰۸۰ م کم‌کم کتابخانه‌ها تصرف شد و در اوایل قرن دوازدهم به سرپرستی سراسقف ریمون شروع به ترجمه آن متون به لاتین می‌کنند. بسیاری از فلاسفه و مترجمان زیر نظر ریمون بوده‌اند که نام بعضی از آنها به ما رسیده است و مهم‌ترین آنها عبارتند از: گوندیسالینوس، گرالد کرمونیایی،‌ اندوئس (که ابن داوود باشد،‌)یوحنا اسپانیایی معروف به یوحنا اشبیلی، سلیمان یهودی و جیمز اسکات که مترجم آثار ابن ‌رشد بوده و بسیاری دیگر.
ترجمه‌ها از عربی صورت گرفته است. بسیاری از آثار ارسطو از عربی به لاتین ترجمه شده و سپس به ترجمه آنها به طور مستقیم از یونانی اقدام کرده‌اند. به عنوان مثال یوحنا اشبیلی منطق ابن‌سینا را به لاتین ترجمه کرد و گرالد کرمونیایی بیشتر آثار ارسطو را به لاتین برگرداند و همچنین او همراه با یوحنا اشبیلی و سلیمان یهودی و چند نفر دیگر،‌آثار طبیعی ابن‌سینا، مثل السماء و العالم و کتاب‌هایی که مربوط به علوم طبیعی بود و نیز مابعدالطبیعه او را به لاتین ترجمه کرده‌اند. گرالد کرمونیایی چند کتاب از کندی و فارابی را ترجمه کرد. وی سه رساله درباره عقل را ترجمه کرد که یکی از آنها متعلق به کندی و دیگری متعلق به فارابی و رساله سوم منسوب به اسکندر افرودیسی بوده است. در ضمن آثار دیگری نیز به لاتین ترجمه شده که این ترجمه‌ها در واقع بعد از یک دوره خلاء یا فترت که جز در یک حد خاص مسائل فلسفی به طور دقیق، مثل آثار منطقی ابن‌سینا و‌آثار طبیعی و مابعدالطبیعی او آشنا می‌شوند. به عنوان مثال مابعدالطبیعه ارسطو قبل از گرالد شناخته شده بود. بیشتر آثار ارسطو سه نوع تفسیرکبیر، تفسیر وجیز، تفسیر وسیط (شرح بزرگ، کوچک و متوسط) که همه آنها به لاتین ترجمه شده و چون بعضی از آن مترجمان، یهودی بودند به دو زبان ترجمه شده است . امروزه نیز کتاب‌هایی از ابن‌رشد با ترجمه عبری و یا لاتین در دست داریم که اصل عربی آنها از میان رفته است.
منبع : روزنامه رسالت