چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
نافهی اسرار عطار
به فرمایش مولا علی (ع) «المرء مخبوء تحت لسانه» انسان مخفی در زیر زبانش است، چون به سخن درآید چهرهی واقعی او هویدا میشود و در نتیجه شناسایی سادهتر میگردد. برای معرفی عطار نیز ابتدا از شرح حال وی شروع میکنیم:
درباره عطار و شرح حال او اختلاف آراء بسیار است، اما آنچه در کتب معتبر تاریخ ادبیات ضبط شده وی فریدالدین ابوحامد محمدبن ابوبکر ابراهیمبن اسحق عطار کدکنی نیشابوری، شاعر و عارف نامآور ایران در قرن ۶ و ۷ هجری و ولادتش در سال ۵۳۷ در کدکن نیشابور است.
آمده است که پدر وی در شادیاخ نیشابور عطاری داشته و پس از وفات وی، فریدالدین شغل پدر را دنبال میکند و گویا تا مدتها به طبابت سرگرم بوده است.
با توجه به اشارهی خود شاعر، گویا انقلاب روحی وی نیز در همان ایام بوده و آثاری نیز در آن دوران به وجود آورده است. عطار مردی پرکار و فعال بود. چه هنگام اشتغال به کار عطاری و چه هنگام گوشهگیری که گویا در اواخر عمر دست داده بود، به نظم مثنویهای بسیار و پدید آوردن دیوان غزلیات و قصاید و رباعیات و تالیف کتاب ارزشمند تذکرهالاولیا مشغول بوده است. وی در قسمتی از منظومهی خسرونامهی خویش مثنویات خود را نام برده:
مصیبتنامه کاندوه جهان است
الهینامه کاسرار عیان است
مقامات طیور ما چنان است
که مرغ عشق را معراج جان است
چو خسرونامه را طرزی عجیب است
ز طرز او که و مه با نصیب است
اثر منثور عطار کتاب تذکرهالاولیا است که از جمله ماخذ معتبر در شرح احوال و گفتارهای مشایخ صوفیه است. در این کتاب سرگذشت ۹۶ تن از اولیاء و مشایخ با ذکر مقامات و مناقب و مکارم اخلاق و نصایح و مواعظ و سخنان حکمتآمیز آنان آمده است. شیوهی نگارش این کتاب بر همان منوال است که در آثار منظوم عطار میبینیم؛ یعنی نثر ساده و دور از تکلف و مقرون به فصاحت طبیعی کلام فارسی. تالیف تذکرهالاولیا باید در پایان قرن ششم یا اوایل قرن هفتم صورت گرفته باشد.
از آثار منظوم وی میتوان به دیوان اشعار، اسرارنامه، مصیبتنامه، خسرونامه، جواهرنامه، مختارنامه، شرحالقلب، بلبلنامه، حیدرنامه و... اشاره کرد. از میان این مثنویهای دلانگیز از همه مهمتر و شیواتر منطقالطیر است که منظومهایست رمزی بالغ بر ۴۶۰۰ بیت.
با اندکی تامل در منطقالطیر معلوم میگردد که سیر و سلوک در آن، همان است که خداوند در کتاب خود به آن اشاره فرموده و در سیرهی پیامبران و زندگی اولیاء و انبیاء نیز مشاهده میشود. عطار میخواهد بگوید عالم مظهر جمال و جلال حق است، برای رسیدن به حق دنیا را دور میاندازد و به آن پشت میکند.
عطار در منطقالطیر عاشقی است که پروانهوار برای رسیدن به معشوق، خود را در دم آتش میاندازد و میسوزاند تا به معشوق برسد:
خلق ترسند از تو، من ترسم ز خود
از تو نیکی دیدهام، از خویش بد
مردهایام میروم بر روی خاک
زنده گردان جانم، ای جان بخش پاک
گر بخوانی، این بود سرگشتگی
ور برانی این بود برگشتگی
عطار در منطقالطیر همیشه به یاد مرگ است و روز حساب و جزا که حق او را به سوی خود میخواند. برای اینکه راه، راه عشق است و باید به فنای کامل منتهی شود:
چون به ترک جان بگوید عاشقی
خواه زاهد گیر و خواهی فاسقی
چون دل تو دشمن جان آمدست
جان برافشان، ره به پایان آمدست
شهرهت جانست، جان ایثار کن
پس برافکن دیده و، دیدار کن
گر تو را گویند از ایمان برآی
ور خطاب آید تو را، کز جان برآی
تو کهای، این را و، آن را برفشان
ترک ایمان گیر و، جان را برفشان
مختصات سبکی شعر عطار
شعر عطار غالبا صوفیانه است. در غزل او مضامین سنایی دیده میشود اما عرفان او از سنایی پیشرفتهتر است. غزلیات او را میتوان به سه نوع عاشقانه، عارفانه و قلندری تقسیم کرد. غزل قلندری از فروع غزل عرفانی است. تکیه آن بر ضد متعارفات سخن گفتن و به دنبال بدنامی رفتن است. شاعر ظواهر شریعت را به هیچ میگیرد. میخانه و کلیسا را به مسجد ترجیح میدهد. گاهی عاشق ترسایی میشود، تظاهر به بیدینی میکند و مرتکب منهیات میشود. بدین ترتیب غزل قلندریه سخن صوفیان مکتب ملامتیه است. عطار طبق سنت صوفیه، به فنون شاعری چندان اهمیت نمیداد و بیشترین تکیهی او بر معنی بود، با این همه آثار او از ابیات بلند هنری خالی نیست. برخی از غزلیات عطار تمثیلی یا سمبلیک است:
منم آن گبر دیرینه که بتخانه بنا کردم
شدم بر بام بتخانه درین عالم ندا کردم
صلای کفر دردادم شما را ای مسلمانان
که من آن کهنه بتها را دگرباره جلا کردم
به بکری زادم از مادر از آن عیسیم میخوانند
که من این شیر مادر را دگرباره غذا کردم
اگر عطار مسکین را درین گبری بسوزانند
گوا باشید ای مردان که من خود را فدا کردم
در پایان هفت شهر عشق را از زبان خود عطار میآوریم که اگر غیر از این باشد جای آن به شدت خالی میماند:
گفت، ما را هفت وادی در ره است
چون گذشتی هفت وادی، درگه است
وا نیامد در جهان زین راه کس
نیست از فرسنگ آن آگاه کس
هست وادی طلب آغاز کار
وادی عشق است از آن پس، بیکنار
پس سیم وادی است آن معرفت
پس چهارم وادی، استغنا صفت
هست پنجم وادی توحید پاک
پس ششم وادی، حیرت صعبناک
هفتمین وادی، فقر است و فنا
بعد از این روی روش نبود تو را
در کشش افتی، روش گم گرددت
گر بود یک قطره قلزم گرددت
منابع
۱- تاریخ ادبیات ایران، دکتر ذبیحالله صفا، جلد اول.
۲- سبکشناسی شعر، دکتر سیروس شمیسا.
۳- منطقالطیر، به اهتمام دکتر احمد رنجبر.
۱- تاریخ ادبیات ایران، دکتر ذبیحالله صفا، جلد اول.
۲- سبکشناسی شعر، دکتر سیروس شمیسا.
۳- منطقالطیر، به اهتمام دکتر احمد رنجبر.
منبع : گزارش
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست