جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چفیه سفید


چفیه سفید
هرگاه سرقامت ماه پیکری را در دشت لاله و شقایق، بر روی زمینی مقدس دیدی که موهایش را به نسیم لطیف سپرده و اندام استوارش را به رخ خورشید می کشد؛ همان بسیجی است. او در سرمای سوزان، بر کمر کوهها قنداق تفنگ را به سینه چسبانده و از سوز ترکش سرما، دستان یخ زده خویش را به زیر بغل می برد. و چون گرمای سوزان می رسد، با لبی تشنه و ترک های خشکیده، تمنای یک قطره آب، هوس ندارد و کام خود را به شراب وصل معبود سیراب می کند. آنگاه سجاده عشق، آن چفیه سفید خود را پهن می کند، تا هم همرزمانش را به مهمانی کند، و نان های لطف و محبت را در آن گذاشته، نان هایی که دندان دنیاپرستان را یارای شکستن آن نیست. وقتی گفتم کیستی! با متانت و ادب همیشگی چنین بازگو کرد: من همان بسیجی ام من در عملیات خیبر با شهدای سوار برقایق، مجنون وار دنبال لیلی می گشتم. من با بچه های محاصره شده در دریاچه نمک، نماز جماعت خواندم. من همراه با غواصان در شب فتح فاو از اروند گذشتیم.
من در زیر آتش مستانه دشمن در کربلای پنج برای بچه های مانده در کانال ماهی کنسرو بردم. من زخم عمیق جانبازان جاده ام القصر را مرهم محبت بستم. من بچه بسیجی های قد و نیم قد شب های عملیات را دیدم که از فرط خستگی تفنگ هاشان برزمین کشیده می شد. من اسرای آزاد شده را در مرز خسروی دیدم که به عشق وطن بوسه برخاک زدند. من مادر بسیجی چشم به راهی را دیدم که فرزند بسیجی اش کی خواهد آمد، او رفت اما فرزندش نیامد. من با غواصان دریای عشق که به خلیج فارس نیلگون زدند، تا کشتی دشمن را در بوبیان کویت به گل بنشانند تعهدی دوباره بستم. من لاله هایی که در دامن شلمچه به امانت گذاشته اند را از نزدیک زیارت کردم که سفیران انسانیت بودند و قبورشان زیارتگاه عشاق. من اسطوره های صبر و مقاومت را بر روی ویلچرها دیدم که هنگام بالا رفتن از پله های بیمارستان به اطرافشان نگاه می کردند. من در سجده گاه عشق در کنار قبور شهدای گمنام زانوی تلمذ زدم و با خود اندیشیدم که خدایا چقدر خوب است انسان نزد خدا نام و نشانی داشته باشد.من آن بسیجی ام که وقتی لباس رزم پوشیدم مصمم بودم که پرچم اسلام را در دورترین افق دنیا به زمین بکوبم و جز رضای خدا به چیزی نیندیشم آن روز نه به گروه، نه به میز مدیریت و نه به ارتقاء شغلی و نه چیز دیگری فکر نکردم، اما حالا چی؟ آیا اکنون هم همانم که بودم؟...

طالب نوروزی چگینی
منبع : روزنامه کیهان