یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

خاطره‌ای از اولین سازمان جاسوسی شوروی


خاطره‌ای از اولین سازمان جاسوسی شوروی
هیچ مورخ واقع‌نگری را نمی‌توان یافت كه از بلشویسم و كمونیسم به عنوان یك نظام سیاسی به نیكی یاد كند. این نظام جدا از مبانی نظری آن كه با فكر و عقل جوامع انسانی سازگار نبود از نظر موج سركوب و ایجاد اختناق پلیسی در جوامع تحت سلطه و فاصله‌ای كه میان خود و مردم ایجاد كرده بود نیز به هیچ روی قابل دفاع نبود.
بیان یك خاطره از اولین سازمان اطلاعاتی و امنیتی اتحاد جماهیر شوروی كه توسط لنین پایه‌گذاری شد، شاید بتواند ماهیت لنین و نظام سیاسی موردنظر او را بنمایاند. ولی ابتدا به معرفی این سازمان می‌پردازیم.
سازمان جاسوسی شوروی كه در جهان به عنوان «كا. گ. ب» شناخته می‌شد، شكل كامل شده تشكیلاتی بود كه در ۲۰ نوامبر ۱۹۱۷ به دستور لنین بنیانگذار بلشویسم و تحت نام «چكا» بوجود آمده بود. «چكا» واژه اختصاری عبارت روسی (كمیته فوق‌العاده مبارزه با ضد انقلاب، خرابكاری و نفوذ غیر مجاز» بود. اولین رئیس این سازمان شخصی به نام «فلیكس ادموند زرژینسكی» از یك خانواده اشرافی لهستانی بود كه در شقاوت وبی‌رحمی همتا نداشت. وی در سال ۱۹۱۸ گفته بود «چكا، یك دادگاه نیست، یك سازمان مسلح زیرزمینی است. ما طرفدار ترور متشكل هستیم. ما بخاطر شرائط خود ناگزیر هستیم حتی اگر گاهی لبه شمشیرمان تصادفاً بر سر بیگناهی فرود آمد، از انقلاب دفاع كنیم.»
«زرژینسكی» دارای قیافه‌ای غیر عادی، اندامی لاغر، چشمانی از حدقه درآمده و ریشی تیز و كوتاه بود. كمترین احساس عطوفت و رحم و شفقت در وی یافت نمی‌شد. او بیشتر جوانی خود را در زندانهای تزارها بسر برده و خدمات زیادی را برای به پیروزی رساندن انقلاب بلشویكها به رهبری لنین در روسیه انجام داده بود. تا قبل از احراز مقام ریاست سازمان نوبنیاد «چكا» فرماندهی گارد محافظ مقر حكومت بلشویكی شوروی را عهده‌دار بود و خشونت و نظامیگری وی نظر مساعد لنین را جلب كرده بود. او اعضای «چكا» را از عناصر عقده‌ای و بی‌رحم انتخاب می‌كرد. نقل می‌كنند كه «زرژینسكی» در هر یك از مراكز پلیس، محوطه‌ای را برای اعدام متهمین در نظر گرفته بود. هر شب كه قرار بود افرادی به جوخه آتش سپرده شوند در بیرون این محوطه و در اطراف آن كامیونهائی قراضه و پر سر و صدا بی‌جهت رفت و آمد می‌كردند تا صدای رگبار مسلسل در داخل محوطه با صدای گوشخراش كامیونها درهم بیامیزد و كسی متوجه اعدامهای پی در پی مردم نشود.
از نظر «زرژینسكی» همه این خشونتها و جنایات كه با تأیید مستقیم لنین صورت می‌گرفت، برای تحكیم اساس حكومت نوبنیاد بلشویكی در شوروی لازم بود. «زرژینسكی» بعنوان مسئول امور امنیتی كشور در جلسات هیأت دولت شركت می‌كرد.
از زمان مرگ این شخص، میدان بزرگی كه ساختمان ستاد مركزی «كا. گ. ب» در مجاور آن واقع شده به اسم میدان زرژینسكی نامگذاری شده است. به هنگام تشكیل «چكا» اختیارات یا هدفهای آن اعلام نشد. ولی بر طبق توضیحاتی كه مدتها بعد در این زمینه داده شد، بنیانگذاران این سازمان در ابتداء قصد داشتند كه چكا یك سازمان تحقیقاتی باشد اما از اوائل سال ۱۹۱۸ این سازمان به سرعت به یك سازمان تروریستی تبدیل و شروع به قلع و قمع مخالفان كمونیسم كرد. چكیستها براساس اعلام منابع كمونیستی تنها در زمان سلطه لنین بیش از ۳۰۰ هزار نفر را تیرباران و یا غرق كردند و یا با ضرب و جرح به زندگی آنها پایان دادند و اینها همه غیر از میلیونها نفری بود كه در سیاه‌چالهای حكومت كارگری لنین به بند كشیده شده بودند. لنین مدعی بود كه «چكا» تنها برای محو «بورژوازی» بوجود آمده است. ولی مأمورین «چكا» هر فرد غیر بلشویك و هر كسی را كه مظنون به مخالفت با رژیم تشخیص می‌دادند به نام ضد انقلاب یا «بورژوا» بازداشت و سر به نیست می‌‌كردند. یكی از رؤسای چكا به نام «لاتسیس» در دستورالعملی خطاب به مأموران پلیس مخفی شوروی می‌نویسد «هدف، از میان بردن بورژوازی بعنوان یك طبقه است. برای دستگیری اشخاص ضرورتی ندارد دلیل و مدركی درباره فعالیت آنها علیه حكومت شوروی یا اظهار مطلبی بر ضد حكومت داشته باشید، اولین سئوال شما از بازداشت شدگان باید این باشد كه از كدام طبقه است فرزند كیست كجا تحصیل كرده و چه شغلی داشته است. پاسخ به این سئوالات برای تعیین سرنوشت شخص كافی است.»
لنین در برابر انتقاداتی كه از جنایات «چكا» می‌شد حساسیت زیادی نشان می‌داد. او در یكی از سخنرانی‌های خود در اواخر ۱۹۱۸ گفت: «... من از شنیدن این همه شكایت و انتقاد از چكا متحیرم و نمی‌دانم چرا بعضی‌ها ناخو‌دآگاه تحت تأثیر تبلیغات بورژوازی قرار گرفته لزوم چنین شدت عملی را در یك جامعه انقلابی درك نمی‌كنند. ممكن است چكا مرتكب اشتباهاتی هم شده باشد ولی این اشتباهات در مقابل خدمات چكا در راه استقرار دیكتاتوری پرولتاریا كه هدف نهائی ماست ناچیز به نظر می‌رسد...»
لنین انتقادات خارجی از خشونت و ترور در روسیه شوروی را رد می‌كرد و آن را تبلیغات دروغ سرمایه‌داری جهانی علیه نخستین حكومت سوسیالیستی جهان می‌نامید. او در یكی از نطق‌های خود در اكتبر ۱۹۱۸ و همچنین طی سخنرانی خود در هفتمین كنگره شوراها گفت «تروریسم و خشونت به ما تحمیل شده و شدت عمل ما واكنش تحریكات و تهاجم سرمایه‌داری جهانی برای سرنگونی حكومت شوروی است...»
در سپتامبر سال ۱۹۱۸ چكا پس از اعلان فرمان «ترور سرخ» اختیار یافت كه مظنونین را به میل خود و بدون مراجعه به دادگاه اعدام و یا زندانی كند. اقدامات مخفیانه و خشونت‌آمیز چكا اثرات روانی بسیار بدی بر مردم داشت. «چكا» كم كم از صورت یك سازمان پلیسی به صورت یك تشكیلات نظامی درآمد و گاردهای ضربت این سازمان علاوه بر شركت در عملیات پلیسی و سركوبی تظاهرات و اعتراضات و اعتصابات در موارد لزوم در عملیات نظامی هم شركت می‌كرد. تعداد كسانی كه طی سه سال اول عمر چكا یعنی تا اواخر سال ۱۹۲۰ به دست مأمورین این سازمان كشته شدند بین ۰۰۰/۲۰۰ تا نیم میلیون نفر تخمین زده شده است.
این سازمان مشتمل بر یك اداره اسرار سیاسی برای مراقبت از مردم و اداره ویژه‌ای برای كنترل ارتش بود. سازمان مزبور بر حمل و نقل و ارتباطات نیز نظارت داشت. سیستم اردوگاه‌های كار اجباری در زمان چكا تشكیل شد. در سال ۱۹۲۲ نام این سازمان به «گ. پ. یو» تغییر كرد (G.P.U) كه به معنای «اداره سیاسی دولتی» است. سپس این نام به «او. گ. پ. یو» بدل گشت (O.G.P.U) كه به معنای «اداره سیاسی دولت متحده» است،‌ و این زمانی بود كه جمهوری‌های مختلف شوروی تشكیل «اتحاد جماهیر شوروی» را دادند.
«چكا» فقط نام خود را تغییر می‌داد و هیچ تغییری در عملكرد آن دیده نمی‌شد. هیچ كس به اندازه لنین باعث تقویت تشكیلات جاسوسی حكومت شوروی و تشدید خفقان حاكم بر این كشور نشده بود. لنین در داخل حزب كمونیست شوروی حق بحث كردن، اظهار نظر كردن، مخالفت كردن و هرگونه موضع‌گیری سیاسی را از اعضای كادر مركزی حزب سلب كرده بود. حزب به صورت یك نظام انحصاری درآمده بود كه فقط افرادی كه از امتیازاتی خاص برخوردار بودند می‌توانستند در مقابل اطاعت محض به وضع بهتری دست یا بند. این اعضاء به قول لنین همان «طبقه جدید» هستند و چون بر خلاف سایر مردم در سایه حزب كمونیست، از درآمد، موقعیت، منزل، غذا و وسائل تفریح برخوردار بودند، علاقه شدیدی به حفظ حزب در ایشان بوجود آمده بود.
«رابرت كانوكواست» نویسنده انگلیسی در كتاب خود به نام «ترور بزرگ» می‌نویسد: «تا سال ۱۹۲۴ كه لنین در اثر آسیبهای وارده بیمار و ناتوان شده و به حال مرگ افتاده بود، ساختار جامعه آینده شوروی را پی‌ریزی كرده بود و نظام دیكتاتوری در كشور را توسط یك گروه متنفذ كه از حمایت طبقه جدید ممتاز، بهره‌مند بود و كاملاً بر یك پلیس مخفی اتكاء داشت به ارث گذاشت. وی با اطمینان،‌اساس و مكانیزم نیروی پلیس سیاسی را براساس دیكتاتوری قرار داد. اردوگاه‌های كار اجباری، دستگیری‌ها، مجازاتها و اعدامهای بدون محاكمه، گرفتن اعترافات دروغ، سیستم مخبرین مخفی و ترور بیرحمانه توده‌ها و ... همه از دستاوردهای لنین بوده است، نه استالین. سالها بعد به هنگام تقبیح روشهای سركوب دوران استالین گفته شد كه استالینیسم همان لنینیسم است كه در مقیاس وسیعتر و وحشیانه‌تر به اجرا گذارده می‌شود. در حقیقت استالین مردم را به همان راهی كشید كه مسیرش را از قبل لنین تعیین كرده بود.»
و اما خاطره:
نقل می‌كنند لنین در یكی از جلسات هیأت دولت، در كاغذ یادداشتی از «زرژینسكی» كه در جلسه حضور داشت پرسید «چه تعداد زندانی سیاسی در زندانها موجود است؟»
لنین سپس این یادداشت را تا كرد و آن را از طریق فرد دیگری به دست «زرژینسكی» رساند. زرژینسكی كاغذ را باز كرد و پس از خواندن آن، تعداد زندانیان سیاسی موجود كشور را بر روی همان كاغذ نوشت (مورخین راجع به تعداد زندانیان كه زرژینسكی به آن اشاره كرده بود، اعداد متفاوتی را ارائه كرده‌اند) سپس كاغذ را مجدداً تا كرد و آن را از طریق واسطه به دست لنین رساند. لنین كاغذ را باز كرد و پس از مطالعه پاسخ سؤال خود، در زیر آن علامتÍ به معنی «ملاحظه شد» را قرار داد. (علامتهای P یا Í در ادبیات نامه‌نویسی معنای مشابهی دارند و آن پذیرفتن، ملاحظه شدن و یا تأیید نوشته یا مقصود مورد نظر است.)
لنین وقتی علامت Í را در پای نامه زرژینسكی می‌گذاشت، مانند همه مردم به هنگام نوشتن، كاغذ را بر روی میز قدری به سمت چپ كج كرده بود. او سپس نامه را مجدداً به زرژینسكی بازگرداند و علی‌الاصول این مكاتبه كوتاه با طرح یك سؤال ودریافت پاسخ آن به پایان رسید. ولی زرژینسكی كه مانند همه مردم به هنگام خواندن كاغذ را كاملاً مستقیم به دست گرفته بود علامت Í لنین را Ç دید. سپس تصور كرد لنین با گذاردن علامت Ç مقصود خاصی دارد. او Ç را «صلیب» تصور كرد و صلیب را به معنای «مرگ» دانست. سپس از جلسه بیرون رفت و در حكمی دستور قتل عام همه زندانیان سیاسی را صادر كرد. این حكم همان شب به اجرا درآمد و در جلسه بعدی هیأت دولت زرژینسكی خبر «اجرای دستور» را به اطلاع لنین رساند. لنین از وی پرسید «كدام دستور»؟ سپس «زرژینسكی» علامت Í لنین را كه به چشم وی Ç تصور شده بود، به وی نشان داد.
مورخان نقل می‌كنند كه لنین با دیدنÍ خود كه بر روی یادداشت كج شده روی میز نوشته شده بود و برداشت زرژینسكی از آن، با صدای بلند خندید. او سپس به رئیس سازمان اطلاعاتی خود متذكر شد كه مقصود وی از Í چیزی جز تأیید پاسخ زرژینسكی به سؤال مورد نظر نبوده و هرگز دستور قتل را صادر نكرده است. با این حال زرژینسكی به خاطر این تصور كه به بهای جان هزاران زندانی بی‌گناه انجامید مؤاخذه نشد و عكس‌العمل لنین نیز فقط یك خنده مستانه بود...!
منابع:
ـ كا. گ. ب، جان بارون، مترجم: سیاوش میرزابیگی، ۱۳۶۳.
ـ كا. گ. ب، دولتی در دولت، مترجم: مهدی پرتوی، انتشارات ققنوس.
ـ سازمانهای جاسوسی دنیا، احمد ساجدی، انتشارات محراب قلم.
ـ بررسی ساختار و عملكرد سازمانهای اطلاعاتی، انتشارات وزارت امور خارجه.
منبع : دوران