چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا
جایگاه اصل علیت در فلسفه اسلامی
![جایگاه اصل علیت در فلسفه اسلامی](/mag/i/2/7r7no.jpg)
هیچ کدام از فلاسفه وعالمان طبیعی در اهمیت قانون علیت تردید نکردهاند و آن را از پایهها وارکان علم و فلسفه اسلامی دانستند که اگر متزلزل شود، علم و فلسفه بیمعناست و وابستگی واقعیتها به طور کلی انکار میشود و اگر بین اشیا این رابطه نباشد یا از آن جهت است که جمیع موجودات دارای وجوب ذاتی هستند، در این صورت امکان که لازمه معلولیت است موهوم و باطل است و هر چه موجود است،از لا و ابدا موجود و هر چه معدوم است، از لا وابدا معدوم میشود و حدوث و تغییر و تکامل بیمعناست. “اگر نظریه منسوب به ذیمقراطیس در مورد نفی قانون علیت به قول ماکسول سنگ فناناپذیر کاخ جهان شود، همه ذرات ازلی و ابدی شده و هیچگونه رابطهای بین آنها نخواهد بود، در حالی که، طبق همین نظریه هر یک از اجزا ی جهان دارای خاصیت مغنیهای است که قابل ترکیب با سایر اجزا است”. (۱) توجه به ویژگیهای علت و معلول در تعاریف فلاسفه ویژگیهای اصل علیت، غایت و ضرورت آن را مشخص میکند. یکی از این ویژگیها این است که معطی شی نمیتواند فاقد آن باشد.
ذات نایافته از هستیبخش
کی تواند که شود هستی بخش (۲)
اگر علت معطی وجود باشد، باید خودنیز وجود داشته باشد واگر اعطا کننده کمال است، باید خود واجد آن کمال باشد. فاقد کمال نمیتواند معطی کمال باشد(۳) دیگر،لزوم وجود سنخیت بین علت و معلول است، اگر سنخیت وجود نداشته باشد ارتباط علی معلولی قطع میشود. خیر منشا خیر است و شر منشا شر و وجود منشا خیر است پس شر نسبی و عدمی است. “مسئله دیگر، ضرورت بقای علت است، که معلول پرتوی از علت است. امکان ندارد علت از بین برود،اما معلول باقی باشد.هدف طرح این بحث در فلسفه است که نظر گروهی که میگویند ممکن است جهان آفرین جهان را آفریده، سپس آن را واگذاشته و خود رفته صد در صد باطل است. اگر قبول شود که جهان آفرین علت تامه جهان است و جهان معلول او وپرتوی از اوست، دیگر امکان ندارد که او برود و جهان بماند. این است که میگویند، علت محدثه جهان علت مبقیه آن است، صحیح است زیراجز این امکان ندارد، چون جهان به مثابه سایه است و امکان ندارد سایه بماند وسایه افکن برود. (۴)
جز فیض وجود او نباشد هرگز
جز عکس نمود او نباشدهرگز (۵)
جهان آفرینش جهان علت و معلول است. این قانون عقلی و فطری در سرتاسر جهان از ذرات گرفته تا کرات،از طبایع تا ماورای طبیعت حکمفرماست. با فرض بطلان دور تسلسل سلسله معلولات در نهایت به یک علت تامه منتهی میشود. او فقط علت است و معلول چیزی نیست و از این رو وجود مبدا متعال ثابت میشود. از وجود جهان که واضح و عیان است به وجود مبدا جهان آفرینش (آفرینندهاش) پی میبریم. زیرا ظل بدون ذی ظل نشاید و سایه بدون شاخص امکان ندارد و نور بدون منور ممکن نیست. جهان که ماهیت و وجودش ممکن است، بدون علت تامه و واجب الوجود، غیر ممکن است. جهانی که ذاتا و وجودا ممکن و قائم به غیر است، چگونه میتواند بدون آن غیر روی پای خود بایستد. لذا در قرآن مذکور است:”یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و هو الغنی الحمید” (۶) این معنی یک واقعیت عقلی است که بیان شارع مقدس با آن تطابق دارد. به عبارت دیگر،خداوند علاوه بر اینکه علت موجده است،علت مبقیه نیز هست. گر چه فقر ذاتی انسان در آیه مورد نظر است اما میدانیم با القاء خصوصیت انسان بودن همه موجودات افتقار ذاتی دارند. در این جا اشکالی مطرح شده که اگر ذات حق تعالی علت تامه جهان آفرینش است، از نظر آنکه تخلف معلول از علت تامه غیرممکن است،قدیم بودن جهان و یا حادث بودن جهان آفرین لازم میآید و این هر دو باطل است.(۷) پاسخ این شبهه نزد اهل تحقیق بسیار روشن است. زیرا اولا ما جهان را حادث ذاتی میدانیم نه حادث زمانی. بنابراین هیچ تالی فاسدی لازم نمیآید، یعنی میگوییم همان گونه که علت قدیم است ، معلول هم از نظر زمان قدیم است، ثانیا مسئله حرکت جوهری که ملاصدرا آن را مطرح کرده اختلاف چندین ساله حدوث و قدم عالم را از بین برده، زیرا طبق این نظر زمان متولد از حرکت جوهری جهان است، یعنی زمان فی نفسه نبوده است تا جهان را به مقیاس آن حادث یا قدیم بدانیم(۸.) در واقع پایه و مبنای فلسفه اسلامی، بخصوص حکمت متعالیه،هدف داری همه معلولات، از جمله: عالم طبیعت نیز اثبات میشود. آنچه به روشنی ضرورت و غایت بحث علیت را مشخص میکند،این است که همه ما سوی الله در نظر حکمای الهی چیزی جز ربط و فقر و تعلق محض نیستند و این وجودهای امکانی هویتشان عین تعلق به وجود (علت العلل) یعنی واجب تعالی است و صرف نظر از وجود مستقل و غنی او هیچ هویتی جز فقر ونیاز ذاتی به وجود تعالی ندارند. بنابراین از جانب این فقیران تعلق و اشتیاق به آن غنی است واز جانب او رحمت گستری وفیض بخشی به این هاست.(۹) بنابراین تک تک وجودهای معلول در عمق وجودشان محتاج به او هستند و سرمایهای جز نیاز و نیایش و تسبیح و پناهگاهی جز آن غنی ندارند ونمیشناسند.(۱۰)
۲) تبیین رابطه علیت
قانونی که از اصل کلی علیت منشعب میشود، قانون عدم انفکاک معلول از علت تامه است که از آن به قانون وجود ترتب معلول برعلت تامه یا قانون ضرورت علی و معلولی یا جبر علی و معلولی تعبیر میکنیم که از قانون علیت و قانون سنخیت و قانون جبر علی و معلولی به ترتیب سه مطلب نتیجه میشود:
۱) ارتباط و پیوستگی موجودات
۲) نظام معین موجودات
۳) وجود و ضرورت نظام معین موجودات
اصل علیت که راهی برای اثبات و یا ابطال آن نیست، نظیر اصل واقعیت و ضرورت آن از زمره اصول اولی است. اصل اولی به اصلی گفته میشود که علاوه بر بداهت از طریق شهود مستقیم دریافت میشود. در مورد چگونگی رابطه علیت باید گفت: آنچه فلسفه متعارف در باب رابطه علیت و معلولیت میشناسد، این است که علت، وجود دهنده و هستی بخش معلول است و گویی چنین فرض میشد که چیزی به چیز دومی، سومی را میبخشد. آن شی اول،علت است وشی دوم،معلول است و شی سوم وجود و هستی است. پس دهندهای است و گیرندهای و دادهشدهای و دادنی و گرفتنی و طبعا میان دهنده و گیرنده یک نسبت برقرار میشود، مانند همه نسبتهای دیگر که میان دو شی برقرار میگردد.(۱۱) تحقیقی که صدرالدین در باب اصالت حقیقت وجود در تحقق و جعل کرد،به این مطلب منتهی شد که میان گیرنده و دهنده،اضافه و نسبتی به عنوان یک امر سوم وجود ندارد.این کثرت را ذهن میسازد. بنابراین حقیقت وجود معلول،عین ایجاد معلول است و فیض،عین افاضه و مضاعف، عین اضافه است و اشراق شده عین اشراق شده است. این اضافه غیر مقولی (۱۲) است و اضافه اشراقی نامیده میشود. چون حقیقت معلول عین اضافه به علت است، نه ذات مضاف به علت پس معلول، جلوهای از جلوههای علت و شانی از شئون آن است. احتیاج و تلازمی که بین علت ومعلول است به دو گونه تعریف شده است و بر این اساس دو مفهوم برای علت بیان شده است:
۱) یک مفهوم از آن این است که علت چیزی است که از وجود آن وجود چیز دیگر پدید میآید و به بیان دیگر علت آن است که بین آن و شی دیگر تلازم وجودی و تلازم عدمی است.
۲) مفهوم دوم آن است که علت چیزی است که بین آن و شی دیگر تلازم عدمی است، یعنی علت چیزی است که اگر از بین برود،آن شی دیگر نیز از بین میرود. تفسیر اول از علت، علت تامه مورد نظر است و در دومی جامع علت تامه وعلت ناقصه است.
پی نوشتها در دفتر روزنامه موجود است.
سید یاسر حکیمی
سید یاسر حکیمی
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست