جمعه, ۲۰ مهر, ۱۴۰۳ / 11 October, 2024
مجله ویستا


حساس کردن جامعه در برابر آسیب‌ها


حساس کردن جامعه در برابر آسیب‌ها
برنامه‌های اجتماع محور فرآیندهای خدماتی، رفاهی و ارتقایی است كه طی آنها مسئولیت‌هایی به افراد، خانواده و جامعه انتقال داده و یا واگذار می‌شود.
در این الگو از سازمان‌های موجود در جامعه استفاده شده و وظایفی ساده به نیروهای كمكی یا داوطلبان محول می‌شود. جامعه در برنامه‌ریزی، اجرا و ارزیابی برنامه‌ها دخالت داده می‌شود و از همه منابع بالفعل و بالقوه موجود در جامعه در جهت تعمیم و افزایش مهارت‌های مناسب استفاده می‌گردد.
مهم‌ترین خصوصیت روش‌های اجتماع محور این است كه ضروری‌ترین كمك‌ها به سادگی و با استفاده از منابع موجود، در اختیار تعداد بیشتری از اشخاص نیازمند قرار گیرد. اجرای طرح‌های اجتماع محور بیش از هر چیز متكی به شرایط بومی و محلی است.
یكی از زمینه‌های اصلی كاربرد طرح‌های اجتماع محور كاهش آسیب‌های اجتماعی و اعتیاد است. به همین دلیل نیز سازمان بهزیستی با توجه به الگوهای موفق در سایر كشورها، طرح رویكرد اجتماع محور را در فعالیت‌های پیشگیری از اعتیاد خود مبنا قرار داد و در راستای آن به جلب نظر دیگر ارگان‌ها (آموزش و پرورش) و درگیر كردن سازمان‌های ذیربط پرداخت.
با توجه به اجرای گسترده این طرح در مناطق مختلف كشور، بر آن شدیم با دكتر مهرداد احترامی ،مدیركل دفتر پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی در این خصوص به گفت‌وگو نشسته و با اهداف و دستاوردهای این طرح بیشتر آشنا شویم.
دكتر احترامی قبل از هر چیز از چگونگی شكل‌گیری رویكرد جدید دفتر پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی بگویید و اینكه چگونه این طرح شكل گرفت.
▪ در كشور ما، حدود ۱۰ سال پیش كه به بحث پیشگیری پرداختیم كار عمده ما با عنوان برنامه جامع پیشگیری از اعتیاد در استان‌ها جزو برنامه‌های اصلی سازمان قرار گرفت و از طرف بهزیستی كشور به استان‌ها ابلاغ شد.
هدف از این كار حساس‌سازی جامعه بود. هر چند كه آن زمان ارزیابی مشخصی وجود نداشت كه بدانیم تا چه حد در این زمینه موفق شدیم. اما آنچه مهم به نظر می‌آمد حساس‌سازی مسئولین و مردم بود. بعدها نتایج ارزیابی كه در دفتر پیشگیری صورت گرفت نشان داد ما باید به موضوع به عنوان یك مسأله اجتماعی بپردازیم، بنابراین متوجه شدیم بایستی افراد جامعه را دخالت داد، از همین رو برنامه پیشگیری اجتماع محور را طراحی و در دستور كار قرار دادیم.
● مشاركت و دخالت افراد جامعه در موضوع پیشگیری چگونه صورت می‌گیرد؟
▪ این دخالت یكی در سطح جامعه و دیگری در سطح محله‌ای شكل می‌گیرد. در حال حاضر این بحث مطرح است كه آیا می‌توانیم در كشورمان برنامه‌هایی در سطح محله انجام بدهیم، آیا مردم آن محله، كه شامل اولیاء و دانش‌آموزان، نمازگزاران، اعضای شورای محله و مجموع ذینفعان هستند، اعتیاد را یك مشكل اجتماعی تلقی می‌كنند؟
اگر نه، چرا و اگر آری چگونه، و به چه شیوه‌هایی حاضرند در حل این مشكل كمك و همیاری كنند. رویكرد اجتماع محور چنین هدفی را دنبال می‌كند.
● چرا رویكرد اجتماع محور؟
▪ به عنوان وظیفه ذاتی‌مان بایستی به پیشگیری از اعتیاد می‌پرداختیم و این مهم پس از سال‌ها اتفاق افتاده كه بدان اشاره شد، به طور مشخص بعد از آنكه كاهش تقاضا به عنوان یك هدف مهم در كنار كاهش عرضه مطرح گردید، تأكید ما بر كاهش تقاضا از پیشگیری اولیه تا بازتوانی بود تا بتوانیم به سطح پیشگیری ارتقایی دست یابیم.
● دستاوردهای اجرایی این طرح در چند ساله اخیر در استان‌های مختلف ازجمله تهران چه بوده است؟
▪ نبود سرمایه اجتماعی یك مشكل اساسی در كشور است و در درجه اول اجرای چنین طرح‌هایی به تحكم و تقویت این سرمایه كمك می‌كند، دوم در این رویكرد اشخاص ذینفع با یكدیگر به تعامل می‌نشینند تا در مورد مشكل خاصی تصمیم بگیرند. بدون آنكه از خارج تصمیمات خاصی به آنان تحمیل شود. مثل ارتقاء سلامت روان و ارتقای اجتماعی.
● به نظر می‌رسد این طرح مبتنی بر تعاریف متفاوتی از سلامت روانی است؟
▪ همین طور است. این طرح منطبق بر سلامت روانی و اجتماعی است، تعریف سلامت از۴۰-۳۰ سال پیش وجود داشت، اما امروز می‌بینیم كه سازمان بهداشت جهانی تعریف جدیدی ارائه كرده مبنی بر اینكه سلامت روان عبارت است از آسایش هیجانی و رفاه اجتماعی برای هر فرد.(WHO:۱۹۹۹) به گونه‌ای كه فرد بتواند به توانایی‌های خود پی ببرد، با فشارهای روانی متعارف زندگی مدارا كند و با بهره‌‌وری و به گونه‌ای مثمر‌ثمر كار كند و نهایتاً در اجتماع یا محله‌ای كه در آن زندگی می‌كند نقشی ایفا نماید.
براساس این تعریف ما نیز به بررسی وضعیت جامعه خود پرداختیم، از این منظر كه در چه سطحی از آمادگی برای مداخله در امور اجتماع قرار گرفته و مداخله ما در محله بر مبنای چه اصولی می‌تواند مؤثر واقع شود.
● اشاره به ذینفعان جامعه كردید مزایای مداخله این گروه از جامعه را چگونه می‌بینید؟
▪ وجود حمایت بیشتر از این برنامه به مردم این انگیزه را می‌دهد كه این برنامه متعلق به خودشان است.
حمایت همه جانبه از انجام این طرح لازمه درگیركردن تمام افراد جامعه می‌باشد. از طرفی به دلیل اینكه سرمایه‌های زمانی، مكانی و ذهنی موجود در اجتماع كوچك وارد ماجرا می‌شود هزینه كمتری را به دولت تحمیل می‌كند. برای مثال، زمانی كه به نوجوان ۱۵ساله‌ای كه در محله من زندگی می‌كند بگویم «سیگار نكش» و با ایجاد یك فضای اعتماد و دوستانه، دلایل آن را برایش ذكر كنم، دیگر لازم نیست به او بروشور بدهم تا به مضرات سیگار پی ببرد.
یعنی شما می‌خواهید با این طرح مسئولیت‌پذیری فرد در جامعه را به عنوان اصلی‌ترین معیار مطرح كنید.
▪ احساس مسئولیت‌پذیری بیشتر هم در فرد و هم در اجتماع لازم و ملزوم یكدیگرند به این شكل كه چون «من» به عنوان یك عضو از آن محله در برنامه دخالت دارم، پس در اجرای آن نیز نقش خواهم داشت و از آنجایی كه مدعی محلی وجود دارد مجموعه افرادی كه در آن دخالت دارند خواه‌ناخواه به این برنامه متعهد و مقید می‌شوند و این امر موجب توسعه اجتماعی می‌شود چرا كه در توسعه اجتماعی عدم پذیرش مسئولیت اجتماعی یكی از موانع اصلی است.
مثلاً وقتی ما در ترافیك هستیم دیگران را مقصر این بی‌نظمی می‌دانیم اما وقتی خود از چراغ قرمز رد می‌شویم و یا در زمان عبور از خیابان از خط عابر پیاده‌ رد نمی‌شویم، توجهی به مسئولیت اجتماعی خود نداریم.
● چه راهی برای گسترش فرهنگ پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی وجود دارد؟
▪ ایجاد اتمسفر پیشگیرانه در ۳ سطح پیشگیری می‌تواند به این فرآیند كمك كند. وقتی افرادی كه در طرح جامعه محوری فعالیت می‌كنند، در ضمن فعالیت پی به منافع و یا درستی و غلطی این برنامه می‌برند و به عبارت دیگر اشتغال ذهنی، آنها را وارد چرخه مشاركت می‌كند، اما روان‌درمانگری كه مراجعه‌كننده‌اش را تا آخر عمر به كلینیك خود برای درمان می‌كشاند، به مراجعش فرصت نمی‌دهد تا وی به مهارت حل مسئله برسد.
نتیجه فرآیند پیشگیرانه به وجود آمدن فضایی است كه اگر رفتار خاصی مورد تمسخر قرار می‌گرفت، حال دیگر این اتفاق نمی‌افتد. مثلاً «اگر من به این نتیجه برسم كه در محله‌ام آشغالی روی زمین ریخته‌ام آن را بردارم در سطل آشغال بریزم، دیگر به من نمی‌گویند «تو مگر آشغال جمع كنی!»، برعكس خواهند گفت «چه كار خوبی» و یا كسی كه آشغال از پنجره خودروی خود به بیرون پرت می‌كند، به‌طور یقین تذكر می‌شنود.
بنابراین،می‌بینید كه در این طرح ما به دنبال منافع و همكاری با یكدیگریم، به ویژه اگر از آن درك متقابلی داشته باشیم.
افراد جامعه وقتی در كاری به‌صورت مشاركتی، همكاری و تصمیم‌گیری می‌كنند، احساس مالكیت نسبت به آنچه انجام می‌دهند خواهند داشت. درست مثل وقتی كه ما با اهل خانواده و فامیل به پیك‌نیك می‌رویم و هریك كاری انجام می‌‌دهیم.
● به نظر می‌رسد كه در این رویكرد مردم باید تغییرات را از خود شروع كنند، آیا این مشكل نیست؟
▪ مسلماً خیلی سخت است كه ما برخی از رفتارهایمان را تغییر بدهیم، اول به خاطر فشار بیرونی كه بر ما تحمیل شده است. مثلاً به ما گفته می‌شود «مواظب خودت باش» تعبیر آن این است كه «دیگران دشمن‌ تو هستند».این نوع تفكر ناشی از نبود سرمایه اجتماعی است، حال آنكه رویكرد اجتماع محور كه بازی برنده- برنده را عنوان می‌كند.
در نگاه برنده- بازنده ما مورد هجوم افكاری قرار می‌گیریم مثل جملاتی كه بیان شد. یعنی اعمال و رفتاری غیردوستانه و خودمحورانه در جایی كه همه دوست داریم در كنار هم زندگی كنیم و علاقه به همنوع، درونی می‌شود. به عبارتی، همه افراد در یك فرآیند درونی كردن ارزش‌های اجتماعی مورد پذیرش قرار می‌گیرند.
فرآیند درونی‌سازی نیاز، كمك و همكاری با همنوع مراحلی دارد:
مرحله اول انطباق به خاطر فشار جمعی است، مرحله دوم توجه به دیگران برای رفتاری كه درست است و مرحله سوم اینكه مزایای این رفتار را خودمان درك كنیم و چهارم اینكه این رفتار درونی شود.
● این طرح چه مزیت‌های دیگری دارد؟
▪ نخست اینكه برای رفتارهای ضداجتماعی ایجاد ناامنی می‌كند. به عبارت دیگر با توجه به نظارت عمومی و جو پیشگیرانه هر چیزی كه اجتماع را مورد تهاجم قرار بدهد، طرد می‌شود. مثلاًً در پارك به كسی می‌گویند درخت را تكان نده، خشك می‌شود.
چرا كه ما آن درخت را از آن خود می‌دانیم و یا پیرمرد و پیرزنی كه از پنجره خانه به كوچه نگاه می‌كنند؛ با نوعی نظارت در محل امكان دزدی كمتر خواهد شد، البته مشروط بر عدم تعرض به حریم خصوصی افراد. از سوی دیگر، بر همین روال رفتارهای نابهنجار آدم‌ها نیز تغییر می‌كند و بنابراین تغییر رفتار ضد اجتماعی نیز كمتر می‌شود و اینجاست كه هنجارهای اجتماعی نیز درونی می‌شود و به حفظ و سلامت جامعه كمك می‌كند.
● در واقع داشتن اطلاعات محلی و مشاركت در حل مشكلات موجب عدم تسری مشكلات به دیگران می‌شود. آیا این همان اتفاقی است كه در این طرح شكل می‌گیرد؟
▪ روان‌شناسان معتقدند، وقتی مردم می‌بینند اتفاق بدی برای كسی افتاده و به وی كمك نمی‌كنند، یعنی مردم به مرحله «پدیده‌گذر بی‌تفاوت» رسیده‌اند و با ادامه چنین وضعیتی این پدیده پررنگ می‌شود تا جایی كه مردم كاملاً بی‌تفاوت می‌شوند. حال آنكه مزیت این طرح در بالارفتن سطح اطلاعات محلی و حل مشكلات به واسطه كمك خود مردم است.
● آیا این طرح در مراكز استان‌ها و شهرهای بزرگی مثل تهران و اصفهان و مشهد و... قابل اجراست؟
▪ نتایج پژوهشی كه وزارت ارشاد در دهه ۷۰ به صورت استانی در ۳۰ جلد انجام داد و نیز تحقیقی كه دكتر منوچهر محسنی برای مردم تهران انجام داده، نشان می‌دهد كه دلایلی برای اینكه چرا گروهی از مردم حس خوبی از جامعه ندارند، وجود دارد و جالب توجه اینكه این احساس عدم رضایت در بین كسانی كه تحصیلات و یا ثروت بالایی دارند، بیشتر به چشم می‌خورد.
به نظر می‌رسد كه وقتی جامعه به سمت مدرن شدن پیش می‌رود، روابط انسانی رنگ می‌بازد البته، به تحقیق و پژوهش‌‌های بیشتری در این زمینه نیاز است، مردم به آموزش نیاز دارند تا در رویارویی‌ با كسانی كه دچار مشكلات اجتماعی مثل اعتیاد و... می‌شوند زودتر به راه‌حل برسند.
به این ترتیب به نظر می‌رسد سلامت اجتماعی به صورت بسیار جدی نیازمند اجرای اجتماع‌محور در كشور است. راه‌اندازی و موفقیت این برنامه‌ها موجب می‌شود تا دیگر سازمان‌ها و ارگان‌ها نیز از آن حمایت نمایند.
فخر‌السادات كهندانی
منبع : روزنامه همشهری