چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پروژهٔ جادوگر بلر - THE BLAIR WITCH PROJECT


پروژهٔ جادوگر بلر - THE BLAIR WITCH PROJECT
سال تولید : ۱۹۹۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : گرگ هیل و رابین کووی
کارگردان : دانیل مایریک و ادواردو سانچز
فیلمنامه‌نویس : دانیل مایریک و ادواردو سانچز
فیلمبردار : نیل فردریکس
آهنگساز(موسیقی متن) : تونی کورا
هنرپیشگان : هیتر داناهیو، مایکل ویلیامز، باب گریفین، جیم کینگ، ساندرا سانچز و جاشوآ لنرد
نوع فیلم : رنگی، ۸۱ دقیقه


بر مبنای اظهارات اهالی سال‌خوردهٔ شهر، حادثهٔ ̎جادوگر بلر̎ یک افسانهٔ قدیمی دربارهٔ جادوگرانی است که در سال‌های بسیار دور نوجوانان بسیاری را شکنجه کردند و کشتند. همهٔ اهالی شهر این ماجرا را با جزئیاتش می‌دانند. سه دانشجوی سینما که برای انجام پروژه‌شان به عمق جنگل رفته‌اند، به‌علت گم کردن نقشه به سرنوشت شومی دچار می‌شوند. آنان که مجبور شده‌اند برای پیداکردن راه چند روز بیشتر در جنگل بمانند، به ناگاه در نیمه‌های شب، صداهای رعب‌انگیزی را از بیرون چادرشان می‌شنوند. آنان اشیاء عجیب ساخت ̎جادوگران بلر̎ را که در جنگل زندگی می‌کنند، به‌دست می‌آورند و در حالی‌که به شدت وحشت کرده‌اند با کمال ناامیدی سعی می‌کنند راه خروج از جنگل را پیدا کنند، اما موفق نمی‌شوند. سه جوان زمانی ناامیدتر می‌شوند که متوجه می‌شوند غذا ندارند و هوا هم رو به سردی گذاشته و هیچ‌کس متوجه گم‌شدن آنان نشده است. آنان هر شب با شنیدن جیغ و صداهای ترسناک مطمئن می‌شوند کسی در تعقیب‌شان است و خیلی زود نگران از دست دادن زندگی‌شان می‌شوند...
● البته پروژهٔ جادوگر بلر پدیدهٔ استثنائی و غافل‌گیر کنندهٔ سال ۱۹۹۹ بود. تبریکی نه تنها برای سازندگان باهوش و ماجراجویش بلکه برای شرکت مستقل و اینک بسیار خبرساز آرتیزان اینترتینمنت که عجیب‌ترین شیوهٔ بازاریابی پایان قرن ـ و شاید تمام تاریخ سینما ـ را به اجرا درآورد. بلر سرفصل مهمی است برای کاربرد اینترنت به‌عنوان یک سلاح تبلیغاتی و برای احالهٔ کارورزان سینمای ترسناک به سادگی، هراس غریزی و بدوی و امتیازات ̎نشان ندادن̎. فیلم زیبائی‌شناسی فیلم خانگی ـ با آن کیفیت خام تصویری، تکان‌های دوربین و تدوین‌نشدگی‌اش ـ را به‌خوبی با ملزومات ژانر فیلم‌های ترسناک پیوند می‌زند. و بی‌شک کمک زیادی به هر چه متحقق‌تر شدن آرزوی امکان تبدیل هر آدمی به یک فیلم‌ساز می‌کند و مهم‌تر از آن به‌وجود مخاطبانی برای این فیلم‌های دلخواه و در نتیجه غیرمترقبه. تجربه بلر نشان می‌دهد که امکان دارد این فیلم‌های نوعی را انبوهی از تماشاگران بپذیرند و بطلبند. بلر در واقع می‌تواند مایهٔ تحسین راجر کورمن ـ استاد هزینه‌های اندک و ایده‌هائی برنده ـ باشد. از افسانه که بگذریم و در دومین بار تماشا، بلر کماکان گیرائی خاصی دارد. فضای جنگل، یک‌نواخت و بی‌کران و مانع از شناسائی و احاطه، باعث می‌شود که آدم وهم برش دارد و پیش‌فرض ̎اینکه یک فیلم است̎ را از کف بگذارد. تکان‌های دوربین کاری می‌کنند که روی برگ‌ها و علف‌ها و بی‌هیچ استفاده‌ای از حس جهت‌یابی راه بروید. محدودیت اجتناب‌ناپذیر نقطه‌نظر (چون اینها مثلاً قرار است فیلم‌های ویدئویی آماتوری سه دانشجو باشند که راه خود را گم کرده‌اند) آزارنده است چون هرگونه مفر یا امنیت را از ما دریغ می‌کند. بلر مورد ناجوری برای تحلیل انتقادی است، چون اینکه خوش‌ساخت یا خوش‌پرداخت‌تر بودنش یا سنجیده‌تر بودنش می‌توانست آن را اثری موفق‌تر کند، جای تردید و بحث دارد. مثل هر تجربهٔ قائم به ذات دیگر، قضاوت آن بر اساس معیارهای از پیش موجود آکادمیک نابسنده خواهد بود. ولی قدر مسلم این‌که در تظاهر به مستند بودن کم و کسری ندارد. آیا فیلمی ̎شکست تصویر̎ را تا این حد قاطعانه اعلام کرده است؟ و هم‌زمان از طریق ̎نمایش̎ این مفهوم، باز بر ̎پیروزی تصویر̎ در سطحی دیگر گواهی داده است؟ بلر بسیار مناسب‌تر از یک فیلم عباس کیارستمی می‌تواند انگیزهٔ حرف زدن از لایه‌های چندگانهٔ رابطهٔ سینما و واقعیت، داستانی و مستند و فیلم‌ساز و آدم‌های جلوی دوربین باشد. ادامه: کتاب سایه‌ها: جادوگر بلر ۲ (جو برلینگر، ۲۰۰۰).