دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
بازپسین چریک پیر!
محمود درویش شاعر فلسطینی متولد روستای <بروه> سال ۱۹۴۲ در روز جمعه پس از سالها مبارزه و دستوپنجه با مرگ، در بیمارستانی در شهر هوستون ایالت تکزاس تسلیم مرگ شد. این مبارزه با مرگ او از زمانی که در جبهه آزادبیخش فلسطین چریک بود، ادامه داشت و در عمل و شعر بارها مرگ را به زانو درآورده بود. اما عاقبت پس از ۴۸ ساعت مبارزه و بعد از آنکه در اثر جراحی قلب به بیهوشی رفته بود، تن به مرگ داد و بدینسان شاعری که شعر <شکستمت دادم ای مرگ> را نوشته بود، تسلیم مرگ شد. آن سوی مبارزه با مرگش شعر غنایی - حماسی او بود که سرشار از سرزندگی و زیبایی بود و جهان مبارزات استقلالطلبانه سالهای ۶۰-۵۰ آن را چون ورق زرینی در دل خود ذخیره کرده است، اما امروز این بازپسین چریک پیر شعر در حالی جهان ما را وداع میگوید که هنوز تحقق شکلگیری یک صلح - وطن فلسطینی را به چشم خود ندیده است!
آیا جهان دوره آمال و آرزوها به پایان رسیده بود که محمود درویش چنین راحت آن را وداع گفت؟ آیا دیگر آرزویی برای او نمانده بود تا این پیرمرد پراحساس را که شیفتگان زیادی در جهان داشت، سرپا و زنده نگه دارد...؟
هرچند که متاسفانه محمود درویش از همان ابتدا در ملک ما پیر بود؛ چریکی پیر و آخرین کتاب چاپ شدهاش در ایران مجموعه شعر <آخر شب- > به ترجمه موسی اسوار - هنوز کتابی بود که دغدغههای حماسی روزگار جوانی محمود درویش را یدک میکشد و مربوط به سالهای جوانی اوست.
و ما هنوز با شعرهای ۳۰ سال اخیر او روبهرو نشدهایم. آخرین کاری که من از او در ایران دیدهام ترجمهای است از شعری به نام <طوق کبوتر دمشقی> و مقالهای به نام <کبوتران در دمشق پشت حصارهایی از حریر پرواز میکنند> در فصلنامه ادبی <پاپریک> شماره ۳، تابستان ۱۳۸۵.
محمود سال گذشته (ژوئیه ۲۰۰۷) بعد از سالها دوری و تبعید دوباره به قدس و سرزمینهای اشغال شده فلسطین بازگشت. او در سالن <اودیتوریوم> در حیفا دست زدن هزاران فلسطینی و یهودی را دید که از شهرها و روستاهای مختلف فلسطین برای بزرگداشت او به پا برخاسته بودند. در این مراسم گفت: <ما در یک مساله پیروز شدیم؛ پیروز شدیم که زنده بمانیم و نمیریم؛ تا بفهمیم که شاید صلح هم روی این زمین ممکن باشد، زمینی که مجازا آن را زمین محبت و صلح نامیدهایم؛ هرچند تاکنون به صلح دست پیدا نکردهایم.> و این کلام نشان میداد که هرچند هنوز محبوب تودههای مردم فلسطین است، اما دغدغههایش با گذشته فرق کرده است. مجلهای درباره حضور مردم اسرائیل و عدمحضور وزیر فرهنگشان در شعرخوانی محمود درویش نوشت: <محمود درویش بالاتر از سیاست ایستاده بود و این شبشعر مردم بود؛ مردم فلسطین و اسرائیل.>
و واقعا محمود شاعر و دوست مردم بود. شعر او تاریخ و هستی مردم و نگاه به فلسطینیها را عوض کرده بود. همچنان که بازپسین دیدار او از مادر - شهر خود فلسطین، دیدار - وداعی بود که معنا و مفهوم وطن را برای دوستدارانش و خودش تغییر داده بود؛ مفهومی که شاید در شکلی پارودیک مقاومتش را فرسوده بود و باعث شد که راحت مرگ را در آغوش بگیرد. هنوز سالن حیفا که با پردههای بزرگ تلویزیونی و پوشش ماهوارهای پر شده است به یاد دارد که شاعری فریاد میزند: ما هنوز زندهایم، پیروز شدیم که زنده بمانیم. فریادی که مشترکا در مقابل هزاران نفر از ساکنان یهودی و فلسطینی زده بود و امل مرقص گوینده برنامه در میان تاثر هزاران بیننده گفته بود: <پیامبری که به وطن خود بازگشت: محمود درویش... امشب شب دوستی است، امشب نزد تو آمدهایم تا در گرمای آغوش تو باشیم و از شر تفرقه در امان بمانیم، باشد که هر کدام از ما خودش را در تو ببیند.>
شعر محمود درویش جایگاه ویژهای را در شعر عربی امروز جهان به خود اختصاص داده است، نه فقط به این اعتبار که شعر او شعر منحصربهفردی بوده، بلکه به این جهت که توانسته با جسارت نوعی توازن میان زیباشناسی هنر و ادبیات و میان زیستمحیط واقعی خود به وجود آورد. درحقیقت شعر او بیشتر اهمیتش را از همین حوزه زیستگاه ایدئولوژیک و نگاه فلسفی به خود میگیرد، فلسفهای از این نظر که شاعر در آخر عمر خود به این اعتقاد میرسد که هستی شناسی جزءلاینفک ادبیات است و بگوییم که شعر زیر سایه زبان ادبی و هستیشناسی ادبی به حیات خود ادامه میدهد، در همان حالی که از زیست خود و از مخاطبان خود جدا نیست.
محمود درویشی که امروز قرار است به خاک سپرده شود، دیگر از آن محمود درویش حماسی - مقاومت فاصله گرفته است، همچنان که خود او از انسانی ایدئولوژیک و حماسی به انسان - شهروند جهان تبدیل شده است. همین که او در فلسطین به دنیا آمده و سپس به بیروت مهاجرت کرده و بعد در کشورهای اروپایی زیسته و اکنون در آمریکا است، نشان میدهد که زیست انسان و از جمله محمود درویش از محدوده امیال ملیگرایی و طایفهگرایی به درآمده است.
این تغییرات نشان میدهد که او انسانی ایستا نبود و با انسان بهسان مقولهای متغیر برخورد میکرد. او در اوج سالهای ۶۰ -۵۰ که مساله ملیگرایی عمده بود، صرفا به مسائل و مشکلات مردم خودش (فلسطین) نگاه دارد... اما کمکم انسان او انسانی کاملتر میشود و به سوی خاستگاه اجتماعی و مشکلات مردم عرب و خاورمیانه حرکت میکند و در مجله سوسیالیستی <اتحاد> مشغول به کار میشود. تا اینکه بعد از خروج از فلسطین از دایره اقلیمی و منطقهای بیرون میآید و بهسان شاعر -فیلسوف خاورمیانه سخن میگوید و از سال ۱۹۸۰ مجله <الکرمل> را که تخصصی شعر و نظریه شعر با رویکردی فلسفی است تا به امروز ادامه داده است.
محمود درویش با این تغییرات بود که توانست شعر خود را از شعر تکمحوری و آکادمیک قرن بیستم عربی به درآورد و به افقهای آینده و سالهای هزاره سوم مرتبط کند. بر این اساس برخلاف اکثر شاعران معاصرش شاهد تکرار در آثار او نیستیم. شاعری است که شعر را همچون زندگی با نگاهی فرارونده مینگرد و به تجدد مستمر ابزارهای آن فکر میکند و هیچ وقت در تکنیک یا وضعیتی واحد و جامد متوقف نمیماند و هر دوره شعریاش را بسان سکوی پرشی برای یافتن آفاق جدید به تجربه میکشد. این رویکرد فرارونده در شعر او تبدیل به حرکتی آفرینشگرانه میشود که زندگی را در تغییرات دائم آن پی میگیرد و به تجددش در هر مرحله ویژگیهای منحصر به فرد خود را میدهد.
بر این مبنا دورههای شعری او را میتوان به چند مرحله تقسیم کرد: شعر مرحله پیش از خروج از وطن که بیشتر شعری حماسی و غنایی و تکصدایی است و تحتتاثیر دیگر شاعران چونان نزار قبانی و ابوسلمی است، با این ویژگی که شعری متعهد و ملتزم به مشکلات مردم فلسطین است و سپس مرحله پس از خروج از وطن و زندگی در تبعید که در این شعر با نوعی برخورد با تناقضات زیست انسان عربی مواجه میشویم؛ مقولاتی مانند گفتوگو، روایت و پرسشهای مستمر تا جایی که مضمونهای مختلفی را در عمق شعر نشانه میگیرد، مانند اسطوره، مذهب، دین و تاریخ. و در مرحله دیگر شعر او به نوعی تاملات فردی و انسانی عام میرسد. این مرحله با مجموعه <چرا اسب را تنها گذاشتم> شروع میشود، با توجهاتی مدرن در حوزه بیان و تعبیر از ذات فردی و جمعی با توجه به شرایط زیست انسان فلسطینی و عرب به ویژه بعد از خروج از بیروت و جنگهای داخلی آن و هراس و کابوسهایی که این جماعت درباره آینده و امیدها و تبعیدشان دارند. ویژگیهای زبانی این دوره شعری، زبانی بسیار موجز و فشرده با محملهای رمزی و اسطورهای است، با تکیه بر سطرهای بلند شعری که بهنوعی ایهام و پیچیدگی میرسد.
شعرهای او که از سال ۱۹۶۲ با <شاخههای زیتون> شروع شده بود؛ با افتوخیزهایی تا سال ۱۹۴۴ که محمود درویش مجموعه کامل آثار خود را منتشر کرد ادامه یافت، اما شعرهای بعد از این مجموعه شعرهایی متفاوت هستند، مانند <چرا اسب را تنها گذاشتم( > ۱۹۹۶) و <بستر غریبه( > ۱۹۹۹) و <دیوار نوشتهها> ۲۰۰۰۰.)
محمود درویش علاوه بر شعرهایش متننوشتههایی هم دارد که معمولا حاوی روایت و گزارش هستند، مانند <چیزی از وطن> ۱۹۷۱۱)، <یادداشتهای روزانه اندوههای عادی> ۱۹۸۱۱)، <خداحافظ جنگ> ۱۹۸۴۴)، <نامهها> ۱۹۹۰۰)، <عابران در کلامی گذرا> ۱۹۹۱۱) و <حافظه برای فراموشی> ۱۹۹۷۷.) در آخرین مرحله شعری او که با مجموعه <بستر غریبه> شروع میشود، به گونهای تاملات فلسفی درباره ذات انسانی - فردی از کودکی تا دوران کهولت روبهرو میشویم که همانقدر که به نوستالژی و کودکی اهمیت میدهد، به همان اندازه هم <مرگاندیشانه> است. شعر معروفی در باب مرگ دارد به نام <شکستمت ای مرگ.>
و آخرین شعری که من در مجلات عربی از او دیدهام، شعری است به نام <سیناریو جاهز( >سیناریوی آماده) در القدس العربی؛ ۲۲/۰۷/۲۰۰۸. در این شعر - سناریو، یک عرب و یک اسرائیلی در گفتوگو با هم در نهایت به پوچی معصومانهای میرسند که میگویند: <هر آنچه مال من بود مال من است و هر آنچه تو داری مال من است و مال توست! و مال من...> و در نهایت راوی میگوید: <در سرزمین ما (اینجا) قاتل و مقتول در یک حفره میخوابند.>
آری! محمود پیش از آنکه جهان را ترک کند، به مفهومی جدید از وطن رسیده بود. شاید هم درویش مقتول همان جهان شعرش بود که در آن ناگزیر شده بود در یک حفره (گور) با قاتلانش (در آمریکا)! بخوابد؛ در زمانهای که دیگر چریکهایی چون چهگوارا و محمود (دوره اول) جهان را وداع گفتهاند و انسانی مانند نلسون ماندلا میگوید: اگر من دشمنانم را به زندان و به جوخههای مرگ بفرستم، با آنان چه تفاوتی دارم!
منابع:
اخبار الادب، شماره ۷۱۱، ۲۲فوریه ۲۰۰۷
- روزنامه <دارالحیات>، ا/۸/۲۰۰۸
اخبار الادب، شماره ۷۱۱، ۲۲فوریه ۲۰۰۷
- روزنامه <دارالحیات>، ا/۸/۲۰۰۸
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست