سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

مشاء زیر سایه صدرا


مشاء زیر سایه صدرا
متاسفانه برخی به جایگاه ذاتی حكمت مشاء و اهمیتی كه در سیر اندیشه های فلسفی داشته و دارد و نیز به عنوان یكی از منابع مهم فكری حكمت صدرایی توجه نداشته، تحت الشعاع جلوه های حكمت صدرایی قرار گرفته و حكمت مشایی را به فراموشی سپرده اند. علی اوجبی پژوهشگر فلسفه گفت: شیخ الرئیس ابن سینا در تداوم حركتی كه فارابی آغاز كرد با اصلاح نقاط ضعف روشی و مبنایی حكمت ارسطویی كه در قالب فلسفه اسلامی به بار نشسته بود، سعی در استحكام فلسفه اسلامی و پی ریزی دوباره حكمت مشاء اما در قالبی دینی و اسلامی داشت.
وی افزود: اساس حكمت ارسطویی بر دو عنصر منطق صوری و عقل گرایی محض استوار بود. ارسطو در نظام فلسفی خویش به كمك براهین عقلی و با قواعد منطقی به اثبات مسائل می پرداخت. او این دو را برای كشف مجهولات و تفسیر ماهیت و روابط موجودات كافی می دانست و معتقد بود كه علم یقینی تنها از طریق قضایای عقلی و از استدلال هایی كه در قالب های منطقی ارائه شده اند به دست می آید. اوجبی تصریح كرد: او در حوزه طبیعیات نیز از قضایای عقلی و شیوه هایی تعقلی بهره می جست و پدیده های طبیعی و روابط میان آنها را تفسیر عقلانی می كرد. ارسطو اصرار بر این داشت كه مباحث طبیعی را به سرپنجه عقل محض پیش برد و به قوانین تجربی كمتر بها می داد. از این رو رشد اجزای دستگاه معرفتی او ناهمگون می نمود. چه بخش فلسفه اولی بسیار فربه و قسمت طبیعیات آن رنجور و ناتوان بود.
وی اظهار داشت: به طور كلی و با اغماض از تك تك قضایایی كه پیكره حكمت ارسطویی را تشكیل می دهند می توان استناد به منطق صوری را نقطه قوت و عقل گرایی محض حكمت ارسطویی را به عنوان عمده ترین نقطه ضعف آن به شمار آورد. اوجبی افزود: ابن سینا برای ترسیم نظام فلسفی خویش برخی از عناصر و شیوه های به كار رفته در حكمت ارسطویی را به عنوان نقاط مثبت و برجسته برگزید و عناصر دیگری را برای ترمیم آن بدان افزود. اوجبی در ادامه به منطق صوری اشاره كرد و گفت: یكی از عمده ترین امتیازات حكمت ارسطویی بهره برداری از قواعد منطق صوری بود. قواعدی كه رعایت آنها تضمین كننده صحت و درستی استدلال ها و عملیات های ذهنی است.
از این رو ابن سینا منطق ارسطویی را به عنوان یكی از اركان نظام فلسفی خویش و به منزله شیوه و متدی عام و حاكم بر استدلال های فلسفی برگزید. وی با اشاره به شیوه افلاطونی نیز گفت: افلاطون الهی در كنار استدلال و استناد به مباحث منطقی به شیوه های اشراقی تمایل داشت. در حالی كه آثار ابن سینا خالی از لطافت های اشراقی بوده و بحث های خشك عقلی و عقل زدگی به شدت در آن محسوب و مشهود است. او سعی داشت تمامی قضایا را با استدلال و برهان به قضایای ضروری بازگرداند و همین امر باعث شده بود تا از شیوه هایی اشراقی فاصله بگیرد. اوجبی افزود: در ضمن شماری از آثار او مانند «الاشارات و التنبیهات» به برخی از مباحث عرفانی و ذوقی مانند «مقامات العارفین» برمی خوریم و یا در میان نوشتارهای برجای مانده از او به رساله ها و كتاب های مستقلی همچون «منطق المشرقین»، «رساله فی العشق» و داستان های سمبلیك «حی بن یقظان» و «رساله الطیر» و «سلامان و ابسال» می رسیم كه حاكی از گرایشات اشراقی او دارد و این احتمال را قوت می بخشد كه در صورتی شیخ عمر بیشتری داشت به طور قطع از عناصر و اندیشه های اشراقی نیز بهره می برد. كاری كه حكمای پس از او همچون شیخ اشراق و میرداماد و ملاصدرا به خوبی از عهده آن برآمدند. وی همچنین به این نكته اشاره كرد كه ابن سینا به رغم كم توجهی به گرایشات اشراقی در فلسفه افلاطون از برخی از عناصر فلسفی و متدیك آن به شدت تاثیر پذیرفت.
او از میان مجموعه عناصر به كار رفته در اندیشه های فلسفی افلاطون، شیوه تحلیل و تفسیر را كه با عقل گرایی او تناسب داشت برگزید و با آمیختن آن با منطق صوری و قواعد برگرفته شده از نصوص دینی و با توجه بیشتر به مباحث امور عامه به ویژه مباحث مربوط به وجود طرح جدیدی را برای فلسفه اسلامی پی ریزی كرد. اوجبی اظهار داشت: اما حكمت صدرایی همان گونه كه مشهور است از چهار مشرب مشایی، اشراقی، كلامی و عرفانی سیراب می شود. در واقع یكی از منابع مهم حكمت صدرایی آموزه های مشایی است. گرچه حكمت صدرایی در سیر تكاملی فلسفه اسلامی در رتبه بالا و بالاتری قرار دارد. اما این باعث نمی شود كه از اهمیت حكمت مشاء كاسته شود. هم از این رو است كه سال ها است در حوزه های فلسفی پیش از فراگیری حكمت صدرایی، دانشجویان به آموختن آموزه های فلسفی مشایی مشغول می شوند. چه بدون دریافت عمیق حكمت مشاء نمی توان به حضور حكمت صدرایی رفت. وی با اشاره به اینكه متاسفانه برخی به جایگاه ذاتی حكمت مشاء و اهمیتی كه در سیر اندیشه های فلسفی داشته و دارد و نیز به عنوان یكی از منابع مهم فكری حكمت صدرایی توجه نداشته و تحت الشعاع جلوه های حكمت صدرایی قرار گرفته و حكمت مشایی را به فراموشی سپرده اند، گفت: گویا دیگران پیش از ما به اهمیت اندیشه های شیخ الرئیس پی برده اند و تلاش می كنند به نحوی او را به خود منسوب سازند اما ما غافل هستیم. در كشورهای دیگر از این شخصیت بزرگ تجلیل به عمل می آید اما دریغ كه ما در روزی كه به یاد او نامگذاری كرده ایم هیچ كار جدی نمی یابیم اما هر سال برای حكیم صدرالمتالهین سمینار می گیریم.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید