دوشنبه, ۲۳ مهر, ۱۴۰۳ / 14 October, 2024
مجله ویستا


سمت لاستیک‌سائی!


سمت لاستیک‌سائی!
اصطلاحاض وقتی جلوبندی و فرمان یک خودرو تنظیم نباشد، در جاده صاف ماشین بی‌اختیار به سمتی مشخص کشانده می‌شود و لاستیک سمت نامیزان شروع به سائیدگی می‌کند. بعد از چند کلیومتر راه رفتن، لاستیک‌سائی مشاین بیشتر نمودار می‌شود و در زمانی بسیرا کم لاستیک سالم به خاطر سائیدگی بیش از حد باید دور انداخته شود، چرا که بخش کوچکی از لاستیک آن‌قدر سائیده شده و از بین رفته که دیگر کل تایر قابل استفاده نیست. در این مواقع حتی بی‌تفاوت‌ترین رانندگان هم به خاطر هزینه سنگین خرید تایر نو، واکنش نشان می‌دهند و با بردن ماشین به یک تعمیرگاه، جلوبندی آن‌را به هر شکلی که هست تنظیم می‌کنند. هر شخص تازه‌کاری می‌داند که در جاده صاف وقتی فرمانی چرخانده نمی‌شود ماشین باید به‌صورت مستقیم راه خود را بگیرد و برود و اگر انحرافی از مسیر صاف صورت گرفت لاجرم تنظیم خودروئی لازم است و احتمال لاستیک‌سائی وجود دارد!
مشکل لاستیک‌سائی اگر در برخوردهای اجتماعی به‌درستی شناسائی و آشگار گردد، می‌تواند برای بسیاری از مشکلات انحرافی در تشکیلات و زندگی اشخاص یک راه نجات محسوب شود و مانع از صرف هزینه و انرژی بی‌مورد برای تجزیه و تحلیل مشکلاتی گردد که صرفاً به خاطر میزان نبودن جلوبندی خودروهای ذهنی و روانی اشخاص رخ می‌دهند و با یک تعمیر روانی و ذهنی جلوی بسیاری از این هزینه‌های اضافی گرفته می‌شود.
برای روشن شدن موضوع مثالی می‌زنم.
آیا تا به‌حال متوجه شده‌اید که در شرکت‌ها و ادارات و حتی جوامع کوچک‌تر مثل خانواده، وقتی یکی از دیگری خوشش نمی‌آید و به خاطر مصالحی نمی‌تواند این نفرت خود را به‌طور واضح و مشخص نشان دهد، برای خاموش کردن آتش کینه خود، اگر لازم باشد کل تشکیلات را به بازی می‌گیرد تا نهایتاً به طریقی، فرد مورد نظر را به بازی می‌گیرد تا نهایتاً به طریقی، فرد مورد نظر خود را خراب کند و از بین ببرد! در این مواقع برای بسیاری از کسانی که منافع فردی را در گرو منفعت جمعی می‌دانند این شکل انحراف عمدی منفعت جمع در جهتی خاص آزاردهنده می‌شود و همه در جست و جوی عامل نامرئی این لاستیک‌سائی محسوس به تلاش برمی‌خیزند، غافل از این‌که دلیل گرایش مستمر و ثابت ماشین تشکیلات به یک سمت ثابت فقط به خاطر مشکل جلوبندی ماشین ذهنی یا روانی کی یا چند فرد خاص است و در واقع اگر این جلوبندی تعمیر گردد دیگر انحراف و لاستیک‌سائی وجود ندارد و دیگر لازم نیست نخبگان تشکیلات وقت خود را روی موضوعات جنبی و بی‌مورد تلف کنند.
برای مثال یک فیلم‌ساز در همه فیلم‌هائی که می‌سازد یک تیپ و شخصیت خاصی را همیشه خراب می‌کند و برعکس تیپ و قیافه و رفتار مشخصی را همیشه خوب جلوه می‌دهد. بدیهی است که با تماشای چند فیلم از این فیلم‌ساز می‌توان به‌راحتی ”سمت لاستیک‌سائی“ ماشین ذهن و روان این فیلم‌ساز را شناسائی کرد و با مشخص نمودن و برملا ساختن این مشکل در جلوبندی ماشین ذهنی او، بسیاری از اشخاص را از مشکل تجزیه و تحلیل برخوردهای عجیب و غریب بین هنرپیشگان رها کرد. بعد از معلوم شدن ”سمت لاستیک‌سائی“ ماشین ذهن فیلم‌ساز، حتی یک کودک هم می‌تواند جهت و نتیجه فیلم‌های فیلم‌ساز را پیش‌بینی کند و همیشه دست او را بخواند. در این مواقع ”همین سمت و جهت از قبل مشخص لاستیک‌سائی ذهن فیلم‌ساز“ به‌راحتی می‌تواند نماینده و شاخص فکر و ایده ذهنی او قرار گیرد و در بسیاری از جلسات حاضرین بدون نیاز به حضور فیلم‌ساز نظر او را بدانند و رأی و نظر او را قبل بخوانند.
یا مثلاً در یک بحث و جدل خانوادگی، وقتی کی فرزند آن‌قدر باهوش و دقیق باشد که بتواند ”سمت لاستیک‌سائی“ ماشین ذهن و روان پدر و مادر را تشخیص دهد، می‌تواند به‌راحتی جلوتر از بقیه، به سمت مخالف بپرد و بدون این‌که نگران برخورد ماشین فکر بقیه با خودش باشد، به نظاره کشانده شدن ماشین ذهن و روح اعضاء دیگر خانواده به سمت لاستیک‌سائی از قبل مشخص آن‌ها بنشیند.
ذهن و روح آدم‌ها شبیه یک ماشین است که اگر جلوبندی سالم و تنظیم‌شده‌ای نداشته باشد، لاجرم به‌طور دائم و قابل پیش‌بینی به یک سمت خاص گرایش و به اصطلاح ”لاستیک‌سائی“ دارد. در بحث‌ها و مجادلات و برخوردهای خانوادگی و شغلی و اجتماعی، شما به‌جای این که غرق صحنه تصادف شوید و انرژی ذهنی و روحی خود را هدر دهید، کافی است ”آن نکته ناگفته و آن گرایش پنهان در اعماق دل اشخاص“ یا به اصطلاح ”آن سمت لاستیک‌سائی ماشین فکر و روح“ شخص را، از روی مجموعه حرکات و سکنات و گفتار و جملات او، شناسائی کنید و با پیش‌بینی مسیر انحراف ذهنی‌اش در سمت مخالف قرار گیرید و خودتان را از خطر برخورد و چالش با یا نشخص یا اشخاصی در امان نگاه‌دارید. به‌همین سادگی! در این حالت نه آن شخص به شما گیر می‌دهد و نه شما مجبورید دل‌نگران برخوردها و چالش‌های آینده باشید. شما دیگر در افق دید آن شخص قرار ندارید و به‌همین خاطر اصلاً کسی به شما کاری ندارد و شما به‌راحتی در مسیر زندگی خود بی‌دردسر طی طریق خواهید کرد.
مثلاً تصور کنید، رئیس اداره از لباسی که آستین‌هایش شکل خاصی دارد خوشش نمی‌آید و به محض دیدن کارمندی با این شکل خاص لباس، سعی می‌کند به شکل‌های مختلف از کار آن کارمند و نحوه برخوردش با ارباب رجوع ایراد بگیرد. کارمندی که هشیار نیست و متوجه ”سمت لاستیک‌سائی“ ماشین ذهن رئیس نیست، دائم خود را به آب و آتش می‌زند و به شکل‌های مختلف و با آرایش‌های مختلف (و البته با همان آستین‌های خاص!) مقابل رئیس ظاهر می‌شود و خودشیرینی می‌کند و انتظار پاداش و تشویق دارد و بعد می‌بیند که هنوز هم بهانه‌گیری‌های رئیس ادامه دارد و این بازی آن‌قدر ادامه می‌یابد که نهایتاً کارمند بخت برگشته اخراج می‌شود بدون این‌که دقیقاً بداند چرا او باید زیر چرخ ماشین فکر رئیس برود!
یک‌بار یکی از همین کارمندان گیج و درمانده نزد من آمد و مشکلش را با من در میان گذاشت. او یک گرافیست حرفه‌ای بود و در کار خودش نمونه و بی‌همتا بود. بدیهی است که چنینی فردی باید بدون هیچ مشکلی در مجموعه حفظ می‌شد و مورد آزار و بی‌مهری کسی قرار نمی‌گرفت. اما او برعکس توسط تمام مدیران ارشد مجموعه تحت فشار قرار داشت و همگی به شکلی می‌خواستند او را از تشکیلات بیرون بیندازند. وقتی با این گرافیست سردرگم و آشفته روبه‌رو شدم در همان نگاه اول از روی شکل ظاهر و نوع رفتارش متوجه شدم که دلیل بی‌مهری جمعی مؤسسه‌ای که در آن مشغول به‌کار است، چیست! او تحت تأثیر جو حرفه‌ای خود بی‌پرواتر و بی‌تفاوت‌تر از آن‌چه مرسوم بود لباس می‌پوشید و رفتار می‌کرد و همین نکته ساده باعث شده بود که بی‌آن‌که بداند، در مسیر لاستیک‌سائی ماشین ذهنی تصمیم‌گیرندگان و صاحبان قدرت مجموعه قرار گیرد و تا آستانه اخراج پیش رود. وقتی برای او قضیه را گفتم باورش نمی‌شد. می‌گفت این دلیل خیلی ساده‌تر از آن است که بتواند توجیه‌گر و تفسیرکننده رفتارهای پیچیده بقیه با او باشد. اما وقتی چند روز بعد با من تماس گرفت گفت که فقط با تغییر لباس و رفتار به طرز اعجاب‌آوری، دیگر کسی به او کاری ندارد و به‌عنوان یکی از اعضاء مجموعه پذیرفته شده است. مشکل او خود به‌خود و بدون نیاز به راه‌حل دوگانه تسلیم یا اخراج، با روش سوم ”شناسائی سمت لاستیک‌سائی اشخاص“ حل شده بود.
این شکل فرار از سمت لاستیک‌سائی ذهنی و روانی اشخاص نه تنها برای اشخاص، بلکه برای شرکت‌ها و مؤسسات بزرگ و حتی بالاتر برای حل مشکلات کلان جوامع در سطح کشورها و ملت‌ها هم قابل استفاده است. روش کار بسیار سر راست و ساده است. به‌جای صف‌آرائی و شاخ و شانه کشیدن درست در امتداد ”سمت لاستیک‌سائی ماشین ذهنی مدیران مجموعه رقیب“، خیلی ساده خودت را در سمت مطمئن و بی‌خطر جاده قرار بده. خواهی دید که بولدوزر رقیب به خاطر یک جلوبندی ناقص بدون این‌که به تو و اطرافیان تو کاری داشته باشد، در سمت لاستیک‌سائی خودش منحرف شده و راه خود را گرفته و می‌رود.
احمد حلت
منبع : مجله موفقیت