دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
توانا بود هر که دانا بود» را درست بفهمیم
![توانا بود هر که دانا بود» را درست بفهمیم](/mag/i/2/aoopi.jpg)
روز جهانی فلسفه برای همه کسانی که به نحوی فعالیت و تفکر فلسفی دارند، روز بزرگی است.
منظورم انسان به طور عام و در سطح بین المللی نیست. صحبتم راجع به انسان ایرانی است که کار فلسفه می کند.
به نظر من در شرایط فرهنگی موجود، در رابطه با فلسفه با مسائلی روبه رو هستیم، البته این مسائل، مسائلی کاذب اند نه واقعی.
در باب این مسائل کاذب، سه قلمرو برای بحث داریم:
۱) رابطه فلسفه و علم جدید در ایران
۲) رابطه فلسفه با ایمان و اعتقادات دینی
۳) رابطه فلسفه شرقی ایرانی و اسلامی با فلسفه های غرب در قرن جدید.
در قسمت اول یعنی در رابطه فلسفه با علم جدید در ایران باید بگویم که در تاریخ ۱۰۰ سال اخیر ما با ضعف خودمان روبه رو شدیم و متوجه شدیم که گرفتاریم، در نتیجه و برای جبران این عقب ماندگی ها که خوشبختانه به آن آگاهی پیدا کردیم، سعی کردیم چاره ای بیندیشیم.
همان طور که می دانیم در هر جامعه ای و نیز در ایران ما هم با افرادی دلسوز و صالح روبه رو بودیم و هستیم و هم افرادی خائن. افراد صالح و دلسوز خواستند ما را به سمت علم راهنمایی کنند و ما به اشتباه و از روی شتاب و عجله برای رفع بیچارگی هایمان تمام آنچه را که داشتیم، کنار گذاشتیم و به سراغ دیگران و فرهنگ های غیرخودی رفتیم و خائنان چنان که از نامشان پیداست، ما را هرچه بیشتر در عقب ماندگی واگذاشتند و به نام تجدد، دلالی کردند و آن هنگام بود که بر سر فرهنگ غنی ایرانی خط بطلان کشیدند.
همیشه از خود می پرسم اگر این شعر «توانا بود هر که دانا بود»، سابقه ای هزار ساله دارد، پس چگونه است که ما هنوز توانا نشدیم. فاجعه اینجاست که حتی این جمله هم درست فهمیده نشده. زیرا چنان برداشت کردیم که دانایی به زور بازوست و ملاک توانایی و قدرت است نه دانایی. در حقیقت رابطه توانایی و دانایی درست درک نشد. نیز خود این ذلت یعنی عدم شخصیت و خود را باطل دانستن باعث شد که ما دم از علمی بزنیم که نداشتیم و افتخارمان به علوم دیگران باشد . آنان که فقط ادعای علم دارند، مانع پیشرفت علوم هستند. در واقع در ایران آنچه علم نام می گیرد، تفتیش علم است و چون فکر و فلسفه سرکوب می شود، علم هم پیشرفت نمی کند.
● هیچ گاه تفکر واقعی صدمه ای به ایمان و دین ما نمی زند.
اعتقادات خود دچار تحول می شوند و فلسفه به مراتب آن شکل عمیق تری می دهد. این گونه که ما را با فضای ماورای خودمان روبه رو می کند و باعث فهماندن مسائل زیادی به آدمی می شود. انسانی که ذهنش فعالیت دارد، نمی تواند به خدا اعتقاد نداشته باشد. همانطور که فیلسوف اسپینوزا هم معتقد بود. و اما درباره رابطه فلسفه ایرانی ـ اسلامی با فلسفه غرب.
چنان که گفته شد ما تا حدودی با مسائل کاذب روبه رو هستیم. آنچه در مورد فلسفه مطرح است، انتخاب مانیست و متأسفانه سطحی بودن و عدم تعمق است که ما را دچار بحران کرده است. این سطحی اندیشی جوانان ما باعث شده تا آن قدری که افلاطون و ارسطو و... را می شناسند، به فیلسوفان بزرگ خودمان ابن سینا و ملاصدرا توجه نکنند.
و نهایتاً این که: ما نیازمند آموزش و پژوهشی به از آنچه اکنون داریم، هستیم. هر آموزشی و هر پژوهشی که روبه فلسفه نباشد، نوعی بازی است و کوشش برای شناخت، تفکر، تأمل و علم دوستی، مطالعه فلسفه است. اگر معنا درک شود، نتیجه مطلوب حاصل می شود.
● فلسفه ؛ ریشه تمام علوم
وقتی از جایگاه فلسفه در جامعه سخن می گوییم ، دو مطلب به نظرمان می رسد:
۱) فلسفه چه جایگاهی در جامعه دارد.
۲) حکومت چه وظیفه ای در فلسفه دارد.
که من به بخش دوم نمی پردازم زیرا از حکومت در قبال فلسفه توقع خاصی ندارم.
می خواهم بدانم که آ یا فلسفه در تعیین وظایف حکومت مؤثر بوده یعنی اگر فلسفه نبود وضع حکومت طور دیگری بود چون به هرحال حکومت وظایفی دارد و توجه ما به این نکته است که آیا فلسفه در قوام و روشن شدن این وظایف نقشی داشته یاخیر
امروزه جهان ملتفت شده که باید دستی به سوی فلسفه دراز کند ، اما ما در کشورمان چنان که باید قدر فلسفه را نمی دانیم و اعتنایی به آن نداریم، بهتر بگویم ما ایرانیان اصلاً نیاز خود به فلسفه را هنوز درک نکردیم و نادانسته درباره فلسفه سخنانی می گوییم که در شأن اهل فلسفه نیست.
همیشه فلسفه در برابر جهل مرکب قرار دارد و نخستین کسی که به این موضوع اشاره کرد سقراط بود، ما در مورد فلسفه باید از جهل مرکب خارج شویم . هرجامعه ای به خروج از جهل مرکب نیاز دارد.
مابه فلسفه به عنوان یک چیز مصرفی نیاز نداریم. بلکه برای این که معلوم کنیم نیاز اصلی و نیاز فرعی چیست، نیازمند فلسفه ایم. شاید یکی از علل بی توجهی مردمانمان به فلسفه همین موضوع باشد که فلسفه به درد زندگی عادی و روزمره - و به قول ملاصدرا به درد فطرت اول - ما نمی خورد.
عصر ما، عصر تکنولوژی و الکترونیک است. به این اعتبار انسان جدید ، مهندس است و به مدد علم مهندسی جهان تغییر می کند.
اما اگر شأن و مقام انسان تعریف نشده بود ، هرگز شهری با چنین مهندسی خاص خود نداشتیم. این ساختمان در یک فضای فکری است که شکل می گیرد.
اگر علوم انسانی و مخصوصاً فلسفه وجود نداشته باشد بشر قادر به کاربرد علوم مفید و علم مهندسی نخواهد بود.
درواقع فلسفه طرحی است که جایگاه بشر را تعیین می کند هم چنان که دکارت که دانشمند و ریاضیدان و فیلسوف بزرگی است در Cogito خودش، برای انسان و ذات او مقامی قائل است که عالم بر مبنای آن ساخته شده است.
چنان که می دانیم نخستین فیلسوف تاریخ به دست مخالفانش کشته شده و هیچ وقت فلسفه عزیز و گرامی نبود. اما فلسفه چه عزیز باشد چه نباشد، کار خود را می کند. به عبارتی فلسفه هست و چون هست آن را گرامی می داریم.
ما با ورود فلسفه نه تنهاچیزی را از دست نمی دهیم بلکه تکلیف خود را بهتر می دانیم حتی در صورتی که علاقه ای به این جهانی که در آن هستیم نداشته باشیم.
برای درک وضع خود در جهانی که هستیم به فلسفه محتاجیم و این نیاز ما به فلسفه ، یک نیاز درجه اول
یک نیاز انسانی است نه یک نیاز زیستی.
امروزه آدمی بیش از همیشه به فلسفه نیاز دارد.
دکتر کریم مجتهدی / استاد دانشگاه تهران
دکتر رضا داوری اردکانی / رئیس فرهنگستان علوم و استاد دانشگاه تهران
دکتر رضا داوری اردکانی / رئیس فرهنگستان علوم و استاد دانشگاه تهران
منبع : روزنامه ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست