پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
مبلغان و پدیده کمحجابی
به اعتقاد جامعه شناسان هیچ پدیده اجتماعی بدون علت رخ نمیدهد، جز آنکه ریشه یابی و شناخت علتبرخی از آنها چنان دشوار و پیچیده است که گمان میشود علتخاصی ندارد. این پدیدهها به سادگی رخ میدهد و رشد مییابد اما سامان دهی آنها همچون کوهها ناممکن است، یا همچون آب است که به راحتی بر خاک جریان مییابد اما چون در زمین فرو رود بیرون آوردن آن بسی دشوار است.
موضوع پوشش زنان امروز از زمره همان پدیدهها است که در نگاه سطحی علت عمده آن ناآگاهی یا سست اعتقادی و ضعف ایمان است، اما به دیده عمیقتر این پدیده برگرفته از عوامل روانی و اجتماعی دیگری است که چارهجویی برای آن بدون شناخت دقیق علتبروز آن ممکن نیست. چنانکه پزشک پیش از چاره اندیشی برای درمان بیمار، درصدد شناخت عوامل بیماری و علائم آن بر میآید، درد را از علائم آن تشخیص میدهد و آنگاه به درمان میپردازد، در پدیدههای اجتماعی نیز بدون شناخت علت دقیق هر پدیده ارائه یک راهکار برای اصلاح همه آنها همانند صدور یک نسخه برای همه دردها است که نه تنها درد و ضایعه را برطرف نمیکند، گاه مشکل را پیچیدهتر و درمان ناپذیر میگرداند.
بیتفاوتی زنان و دختران به پوشش اندام، برگرفته از عوامل و انگیزههای متفاوتی است که مبلغ بدون شناخت دقیق علت آن نمیتواند در طریق اصلاح رفتار فرد گامی مؤثر بر دارد. شاید یکی از عوامل بی تاثیر شدن اندرزها در این باره همین نکته باشد که معمولا افراد بدون شناسایی انگیزه و علتبد حجابی، با روش و برخوردی ثابت در صدد اندرز و اصلاح بر میآیند و چون نتیجهای مشاهده نمیکنند، اینان دلسرد و آنان جسورتر میگردند و رفته رفته از موضوعی عادی، مشکلی بزرگ پدید میآید.
در این نوشتار سعی شده است پیرامون برخی از انگیزهها و عوامل مهمتر بد حجابی نکاتی ارائه و آنگاه شیوه کار تبلیغی بیان شود.
این عوامل چند گونهاند: فرهنگی، اعتقادی، روانی و اجتماعی. در این نوشتار به موضوع ناآگاهی زنان و جنبههای درست و نادرست تبلیغی در این باره اشاره میگردد.
● دورنمای عوامل و انگیزهها
بر پایه نظرسنجی و تحقیق هشتساله اینجانب پیرامون علت کم توجهی دختران و زنان به حجاب، نتایجی به دست آمده که برخی به قرار زیر است:
الف ) از میان پانصد نفر بانوی کم حجاب، اظهارات هشتاد درصد آنان نشان داد که بیاطلاعی از فوائد و آثار پوشیدگی و پیامدهای ناپوشیدگی، اصلیترین عامل کم حجابی ایشان است; هر چند انگیزههای دیگری نیز در رفتار آنان تاثیر داشته است.
ب ) در میان بانوان بی تفاوت به حجاب، برخی دخترانی از خانوادههای مذهبی بودند که مادران ایشان در توجیه و تربیت آنان موفق نبودهاند. در نظر خواهی از مادران، آنها اظهار کردهاند که با همه اعتقاد خود به خوبی حجاب، نتوانستهاند دلایل قانع کنندهای به فرزندانشان ارائه کنند.
ج ) به تصور عدهای پوشش مورد اعتقاد و عمل آنان همان است که خداوند از ایشان خواسته است و بیش از این لازم نیست.
د ) به اظهار عدهای دیگر، مراعات پوشش اسلامی دشوار و مانع از فعالیتهای اجتماعی است. بعضی با اعتقاد به لزوم پوشش بهتر، اعتراف میکردند که برای چنین کاری باید ایمان زیادی داشت که آنها از آن بی بهرهاند.
ه ) گروهی بدین سبب به پوشیدگی خود اهمیت نمیدادند که حجاب را در زندگی شان عامل خوشبختی و موفقیتیا پیشرفت نمیدانستند و نقش آن را خنثی میپنداشتند. نزد این عده نه فقط حجاب، بلکه بیشتر امور مورد تایید دین عامل خوشبختی یا پیشرفت نیست. پس از تحقیق و نظر سنجی از بانوان با حجاب و معتقد نیز معلوم شد که تعداد فراوانی، هر چند مراعات حریم میان زن و مرد را نوعی وظیفه ضروری میدانستند، ولی از آثار شگرف آن در سلامت محیط جامعه و ایجاد امنیت عمومی و استحکام پیوند خانوادگی بیاطلاع بودند.
از دیگر دلایل بیاطلاعی افراد از فلسفه حجاب و پیامدهای نا پوشیدگی، وجود بهانههای واهی است که نسبتبه حجاب مطرح میکنند. از آن نمونه برخی میگویند:
ما همه آزاد آفریده شدهایم. نباید دختران و زنان را در حجاب زندان کرد. زن و مرد همه باید مثل خواهر و برادر باشند. پوشش ظاهر مهم نیست، قلب باید پاک باشد. وظیفه مردان است که از نگاه دوری کنند.
دختری دانشجو در نظر سنجی اظهار کرده بود: «حجاب به دوره ما مربوط نمیشود، چون باید با زمانه پیش رفت» اما وی معلوم نکرده بود که درستی یا نادرستی حرکت زمانه را چه کسی معین میکند. او معنی «با زمانه پیش رفتن» را «زمانه تو را به پیش بردن» دانسته بود.
برخی از ابعاد بی اطلاعی زنان به قرار زیر است:
الف ) نشناختن ویژگیهای جسمی و روحی خود.
ب) نشناختن مرد.
ج ) ندانستن هدف آفرینش خود و تفاوتهایش با مرد.
د ) بیآلایشی زنان که سبب میشود به همگان اعتماد داشته باشند.
ه ) بیاطلاعی از معارف دین و احکام.
و ) وجود همسران کم اطلاعی که در رشد فرهنگی خانواده خود کوشش نمیکنند.
ز ) کمبود مجالس پربار برای بانوان.
ح ) کمبود کتابهای ویژه زنان.
زنان به علت اشتغال به کار خانه کمتر فرصت مطالعه یا حضور در نشستهای علمی دارند و وظیفه مدیر خانه است که تا میتواند در رشد فکری و فرهنگی آنها بکوشد. «گویند: اولین کسانی که در روز قیامتبه انسان میآویزند همسر و فرزندانند که فرد را در پیشگاه خداوند باز میدارند و میگویند: پروردگارا، حق ما را از او بستان، زیرا آنچه نمیدانستیم به ما تعلیم نداد و بی آنکه ما بدانیم از مال حرام ما را تغذیه مینمود.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: هیچ کس خدای را به گناهی بزرگتر از جهالت همسر و فرزندان دیدار نمیکند.» (۱)
گفت و گوی ما با گروهی از بانوان، آشکار ساخت که بیشتر بانوان بی آلایش، به علت نشناختن طبیعت غرایز مرد، به آنها بسیار خوشبیناند و اظهار نظرها و نگاههای آنان را ناپسند و غرضآلود نمیدانند، عدهای نیز میپندارند هر گاه مردی همسر داشته باشد نگاه و رفتارش بیغرض و نسبتبه زنان بیتفاوت است. غافل از اینکه تا ایمان اشخاص آزموده نشده و نگاههایشان مهار نگردیده باشد نمیتوان به آنها مطمئن بود.
● آموزگاران ناآزموده
پیوسته باید این اصل روان شناختی را در نظر داشت که برای تخریب یک عقیده یا پدیده اجتماعی دفاع نادرست همانند مبارزه سنجیده تاثیرگذار است. مشکل پوشش ناکامل بانوان، فقط نبود کتاب راهنما نیست. وجود برخی گفتارها یا کتابهای بیمحتوا نیز در این بحران نقش داشته است.
نویسندهای در دهها صفحه از کتاب خود پیرامون حجاب، بدون ارائه دلایل منطقی و قانع کننده، ضمن نقل روایاتی چنین نوشته است: هر مردی که زنش آرایش کرده از خانه بیرون رود، بیغیرت است. هر زنی که معطر از خانه خارج شود تا مردان بوی او را دریابند، بدکار و آلوده است. هر زنی که خود را برای غیرشوهرش خوشبو کند مایه ننگ است.
در درستی سند و دلالت روایات نامبرده تردید نیست، جز آنکه آنچه بیش از نقل روایت دارای اهمیت استشیوه ارائه روایت و بیان دلایل است.
راستی، آیا میتوان از مردان انتظار داشت که کتابی برای همسرشان به خانه ببرند که در آن بدون ارائه دلیل، کوشش شده تا ابتشود مردی که زنش کم حجاب است، بیغیرت و همسرش آلوده و مایه ننگ است؟ ! آیا امروزه راهی برای انضباط اخلاقی دختران و زنان باقی نمانده است مگر آنکه مانند برخی نویسندگان به زنان هشدار دهیم که با برهنگی، ران آنها چاق میشود و دچار سرماخوردگی و سنگ کیسه صفرا میگردند. آیا این همان «بهترین شیوه» راهنمایی افراد است که خداوند پیامبرش را به آن سفارش کرده است! آنجا که میفرماید: «و جادلهم بالتی هی احسن» (۲) ; «با آنان به شیوهای که نیکوتر استبه گفت و گو بپرداز.»
در گفتار رهبران معصوم: از رفتار هر زنی که خود را برای غیرهمسر خوشبو کند نکوهش شده است، خواه بیحجاب باشد یا با حجاب; هرچند میپذیریم که این رفتار از بانوان متدین و با حجاب کمتر مشاهده میشود. متن صحیح گفتار چنین است: «ایما امراهٔ تعطرت ثم خرجت فمرت علی قوم لیجدوا ریحها فهی زانیهٔ; (۳) هر زنی [با حجاب باشد یا بیحجاب] عطر استفاده کند و از خانه بیرون رود و از کنار مردان بگذرد تا آنها بوی خوش او را دریابند، وی زشتکار است.»
کسی که نمیداند با چه شیوهای نابسامانی فرهنگی را سامان دهد هرچند دارای بهترین ابزارها باشد نمیتواند کمترین قدمی در راه زدودن آن نابسامانی بردارد و کار را برای دیگران دشوارتر میسازد. به گفته سعدی: یا سخن دانسته گوی ای مرد بخرد یا خموش.
به فرموده رسول اکرم صلی الله علیه و آله «من عمل علی غیر علم کان ما یفسد اکثر مما یصلح; (۴) آن که ندانسته بخواهد کاری را سامان دهد، آنچه تباهی و خرابی بارآورد بیشتر است از آنچه اصلاح کند.»
نیز امام صادق علیه السلام فرموده است: «العامل علی غیر بصیرهٔ کالسائر علی غیر الطریق لایزیده سرعهٔ السیر الا بعدا; آن که بدون آگاهی و شناخت، کاری را انجام میدهد مانند کسی است که بیراهه میرود. هر چند شتاب کند از هدف دورتر میگردد.» (۵)
باید بدین واقعیت تلخ اعتراف کرد که بخشی از علت پوشش ناکامل بانوان امروز جامعه ما به سبب برخوردهای ناصحیح یا ناآشنایی به شیوه آموزش و راهنمایی افراد است. آدمی زمانی که بتواند با شیوههای صحیح، دیگری را با خود هم عقیده کند، به توجیهات غیرمنطقی یا تحمیل و ناسزاگویی رو نمیکند. زمانی که تحمیل و ناسزا به میان آمد معلوم میشود که فرد از راههای عاقلانه و سنجیده به بن بست رسیده است. اجبار در جایی به کار میرود که همه شیوههای تربیتی به کار گرفته شده و شخص با همه توجیهات، نخواسته ستسخن درست را بپذیرد و از طرفی میخواهد محیط اجتماعی را برای دیگران آشفته و آلوده سازد.
رنجآور است که اینک پس از گذشتبیستسال از پیروزی انقلاب شکوهمند ملت مسلمان ایران، کمتر کتابی را میتوان یافت که به طور گزیده و جامع، موضوع پوشش بانوان را با نگاهی روان شناختی و جامعهشناختی مورد تحقیق و بررسی قرار داده باشد و محتوای آن، بدون مطالب شعار گونه و تکراری، برای زنان و دوشیزگان مفید باشد و حجاب را تنها از یک جنبه ارزیابی نکرده باشد.
نخستین موضوعی را که مبلغ مورد توجه قرار میدهد، این است که پیوسته عامل بی توجهی زنان و دختران به حجاب را انحراف اخلاقی و اعتقادی نمیداند و مطمئن است که برای معتقد کردن دختران و زنان به حجاب، تنها دانش افزایی آنان نیز چاره کار نیست و باید به اموری دیگر هم توجه داشت. در این گفتار به سه علت این پدیده اشاره میکنیم:
۱) سستی و تزلزل ایمان
اولین قدم در راه هدایت این گروه از بانوان، پس از آگاه کردن ایشان، معتقد ساختن آنان به مبانی اخلاقی و دینی است. تا زمانی که فرد به خداوند و حکیم بودن او و نیز به وجود روز واپسین اعتقاد نداشته باشد، بسیار دشوار است که بتوان در وی اعتقاد و رفتاری پایدار نسبتبه حجاب پدید آورد. اگر ایمان زن استوار نباشد، در پی سیراب ساختن حس محبتخواهی، به شیوههای ناروا رو میکند و خود و دیگران را به رنج میافکند. بنابراین باید کوشید که اول والدین از محبتبه فرزندان خود دریغ نورزند تا آنهادر محیط خانه احساس شکوه و ارج کنند و به جلوهگریهای خیابانی نپردازند.
برای این کار باید احادیثی که در گرامی داشت مقام آنها است، به ایشان یادآوری کرد. یک ضرب المثل ایرلندی میگوید: زن را با شمشیر بزنی بهتر از آن است که به او بیاعتنایی کنی.
دوم آن که: از تبعیض میان فرزندان و مقایسه آنها با یکدیگر بپرهیزند. زیرا پیوسته در این مقایسه کردنها فرد شکستخورده که احساس حقارت میکند، میکوشد تا به هر وسیله به خودنمایی و جلب توجه بپردازد و همین امر زمینههای انحراف او و دیگران را فراهم میسازد.
سستی ایمان در مردان نیز گاه سبب دور شدن ایشان از غیرت میگردد. بنابراین سزاوار است که به موازات هدایتبانوان، در طریق تقویت ایمان و اعتقادات مردان نیز کوشید تا ناخواسته عامل کم توجهی خانوادهشان به حجاب نشوند.
زمانی که مرد در جنبههای مختلف زندگی احساس ناکامی کند، ناخواسته با توسل به تواناییهای آمادهاش در پی جبران کستبر میآید. در چنین موقعیتی، برای مردانی که ایمان کاملی ندارند، یکی از راهها، وادار ساختن همسر و اعضای خانه به کم حجابی است. فرد ممکن استبدین وسیله بخواهد با نمایش گذاشتن زیباییهای همسرش، احساس توانمندی و مباهات کند.
از این رو باید نیمی از مسؤولیت زنان را در پایبندی به حجاب بر عهده مردان دانست. هرگاه او به هر علت نتواند حضور تاثیرگذاری در خانواده داشته باشد، فرزندان تربیت و پرورش صحیحی نمییابند، نیز باید حدود روابط فامیلی را برای اعضای خانواده مشخص کرد و از آمیختگی جلسات زن و مرد بپرهیزیم.
۲) انحراف اخلاقی و اعتقادی
وراثت و محیط دو عامل تاثیرگذار با اهمیت در تربیت افراد است. مربی و مبلغ بدون در نظر گرفتن این دو عامل نه میتواند موقعیت افراد را دریابد و نه با تبلیغ خود تاثیر دلخواهی بر رفتار ایشان داشته باشد. چگونه میتوان از دختری که در دامن مادری ناآشنا به اصول اخلاقی تربیتشده و در محیط مدرسه و اجتماعش به این اصول بهایی داده نشده، انتظار داشت که به پوشش اسلامی معتقد باشد. از این رو مربی ناچار است در آموزشهای خود، نسبتبه رعایت اصول اخلاقی، انگیزه آفرینی کند و برخی از زیانهای اختلاط زن و مرد و بی توجهی به اصول اخلاقی را یادآور شود. گاه لازم استبعضی حوادث و خاطرات تلخ که در اثر انحراف اعتقادی برای خانوادهها پیش آمده است، بیان گردد و از آن بهرهبرداری تبلیغی شود.
۳) راهی برای ستیز با جامعه
این واقعیت تلخ را نمیتوان از نظر دور داشت که یکی از عوامل بیتوجهی دختران و زنان به حجاب، ستیز با جامعه و گریز از تحقیر است. ارائه تصویر ناصحیح از حجاب و انتظار گوشه نشینی از زنان مسلمان، گویا سبب شده است که برخی پوشش اسلامی را برای خود نوعی عامل تحقیر و مانع پیشرفتبپندارند. آموزههای ناصحیح نیز سبب شده است که زن در بسیاری از مواقع، خود را مقهور مرد بشناسد و بپندارد که او میخواهد زن را به خدمتخویش محدود سازد. گویا در نگاه مردان، زن موجودی است که فقط برای خدمتبه مرد آفریده شده است و خود در آفرینش سهمی ندارد.
با چنین پندار و توهم ناصواب، زن هر گونه اصول انضباطی و اخلاقی را که از سوی مرد سفارش شود، برای خود نوعی عامل محدودیتزا قلمداد میکند و میخواهد از آن بگریزد. در این حالت، زن با بیتوجهی خود به حجاب قصد فسادانگیزی ندارد و تنها میخواهد نشان دهد که وی نیز دارای امتیازاتی است که در صورت لزوم میتواند در جلب توجه مردان از آن استفاده کند. در این مرحله زنان چند کوشش را سر لوحه کار خود قرار میدهند:
۱ - ۳) همدوش شدن با مردان
هنگامی که زن خود را در نظام آفرینش و درنگاه مرد کم مقدار بپندارد، در پی اثبات استعداد و توانایی خود به تکاپو میافتد و یکی از راههای موفقیتخود را در هم دوش شدن با مردان جست وجو میکند. به گمان او هر چه به حوزه فعالیت مردان نزدیک شود و در قلمرو مرد گام نهد بهتر و زودتر میتواند به نقش حقیقی خود دستیابد و نیرو و استعدادش را شکوفا سازد. در آن صورت، مرد نمیتواند به دارا بودن امتیازی خود را بر زن برتر بنمایاند و او را از چیزی محروم کند.
در چنین حال باید به زنان امنیت داد و در عمل به آنها ثابت کرد که مرد خود را برتر از او نمیداند و زن را در درک، هوش، هنر و فرهنگ، خردتر از خود نمیشناسد و او را مکمل خود میداند، نه رقیب.
۲ - ۳) سلطه بر مرد
چون کسی نسبتبه فرد یا گروهی احساس ستم کند و در خود توان مقابله و مبارزه نبیند، کینه ستمگر را در دل جای میدهد تا در فرصت مناسب بر او بتازد و حق خود را از او بستاند.
هیچ تردیدی نیست که یکی از علل بدخلقی و بهانهجویی زنان در محیط خانه و بیتوجهی به حجاب در بیرون خانه، احساس ستمدیدگی است. وقتی زن در نگاه مرد، بیلیاقت و کم خرد و سست همتشناخته شود، شک نیست که زن در صدد تلافی بر میآید و میکوشد تا با ارائه امتیازات ظاهری و جسمی، مرد را اسیر هوسهای خود و به داشتن توان زن معترف سازد.
۳ - ۳) آزار رسانی
زن در نیروی عاطفی برتر از مرد است و از این که مشاهده کند مرد با قدرت جسمانی سعی دارد در همه چیز، خود را برتر از زن بشناساند، ناخرسند است. از طرفی زن به خوبی ضعف مرد را در نیاز غریزی به زن، حس میکند و میداند که آفریدگار، مرد را در این طلب و نیاز بسیار ضعیف و سست آفریده و زن را در غریزه جلوهگری و ناز، قدرت بخشیده تا بدین وسیله ضعف جسمی زن در برابر قدرت بدنی مرد جبران شده باشد.
در این حال، اگر زن از ایمان، کم بهره باشد، با نشان دادن زیباییهای خود و سود جستن از ضعف مرد، قدرت خود را به رخ میکشد تا مرد را به شیفتگی وادارد و خود از این حالت وی لذت ببرد.
مربی آشنا در مقابله با چنین نگرشهای نسنجیده میکوشد تا زن را از این تفکر اشتباه بیرون آورد و به او بفهماند که با توسل بدین شیوه نه فقط مرد به وظایف خود در قبال زن آشنا نمیشود، بلکه راههای آسیب به زنان فراهمتر میگردد. جامعه در موقعیت نابسامان اخلاقی، نه برای زن امنیت آور است نه برای مرد. تا فرهنگ اجتماعی و تفکر بشری، زن را آنچنان که آفریدگارش خواسته است، نشناسد، با خود نماییهای خیابانی به حقی دست نمییابد. آنچه زن با توسل به خودنمایی به دست میآورد، نمای آزادی است نه خود آزادی.
هنگامی که زن شخصیتخویش را باور کرد و خود را والاتر از یک شیء گرانبها شناخت، بدون کمترین سفارشی آنچه را لازمه محافظت از خویشتن است، به کار خواهد بست و طوری رفتار میکند که مرد هم او را یک انسان تمام عیار بداند. باید مربی به بانوان و مردان بیاموزد که حجاب حق مرد نیست که زن ناچار از مراعاتش باشد. زن برای حفظ پاکی از برهنگی میپرهیزد، هرچند از پاک ماندن او، مرد (همسر) نیز بهرهمند میشود. اگر مراعات حجاب برای حفظ حق شوهر و پدر بود میبایستبا رخصت آنها و بیتفاوتیشان نسبتبه حجاب، زن بتواند ناپوشیده در مجامع حاضر شود، حال آن که چنین حقی به ایشان داده نشده است.
نویسنده: یوسف - غلامی
پینوشتها:
۱) مسائل و مشکلات زناشویی، دکتر احمدبهشتی، ج ۲، ص ۲۸۶. «لایلقی الله سبحانه احد بذنب اعظم من جهالهٔ اهله و اولاده» قرآن کریم نیز میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا...» .
۲) نحل/۱۲۵.
۳) نهج الفصاحه، ص ۱۰۱۹، مشابه این حدیث در منابع معتبر فراوان است.
۴) الکافی، ج ۱، حدیث ۱۰۶، کتاب فضلالعلم، باب «من یعمل بغیر علم.»
۵) همان، ح ۱۰۴.
پینوشتها:
۱) مسائل و مشکلات زناشویی، دکتر احمدبهشتی، ج ۲، ص ۲۸۶. «لایلقی الله سبحانه احد بذنب اعظم من جهالهٔ اهله و اولاده» قرآن کریم نیز میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا...» .
۲) نحل/۱۲۵.
۳) نهج الفصاحه، ص ۱۰۱۹، مشابه این حدیث در منابع معتبر فراوان است.
۴) الکافی، ج ۱، حدیث ۱۰۶، کتاب فضلالعلم، باب «من یعمل بغیر علم.»
۵) همان، ح ۱۰۴.
منبع : باشگاه اندیشه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست