دوشنبه, ۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 27 May, 2024
مجله ویستا
جایزهام تقدیم به خدا
استادیوم سانتیاگو برنابئو لبریز از تماشاگران متعصب رئالمادرید است. آنها دربی الکلاسیکو را در نیمه اول به بارسلونا باختهاند و در انتظارند تا در نیمه دوم، تیم پرستاره آنها کاری کند تا با خاطرهای خوش به خانههایشان بازگردند؛ اما خبر ندارند که یک نیمه دوم رؤیائی، در انتظار طرفداران کاتلان است. دندان خرگوشی آبی و اناری ۲ بار با جادوی دریبلهایش، با حرکات فریبندهاش و با فرارهای دیدنیاش دروازه مادرید را در نیمه دوم فتح میکند. کهکشان رئال سقوط میکند، ولی استادیوم سانتیاگو برنابئو به احترام رونالدینیو برمیخیزد و در برابر چشمان حیران فلورنتینو پرز، رئیس رئال برای او دست میزند. این تکاندهندهترین اتفاق دربی این سالهای اسپانیا بوده که طی آن طرفداران دوآتشه رئال، بازیکن بارسا که ۲بار دروازه تیمشان را باز کرده، تشویق میکنند. این جاذبه بازی رونالدینیو است که آنها را به اینکار وا میدارد. همه بازی زیبای او و حرکات دیدنیاش را دوست دارند؛ چرا که او با فوتبالش شادی، هیجان و حیرت را به دنیای فوتبال هدیه میکند.
رونالدینیو آخرین سفیر ”بازی زیبا“ است. او تصویری از ”الهه پیروزی“ در روی زمین و جانشین خلف پله، اسطوره برزیلی فوتبال دنیاست که با مهارت خارقالعاده بازی با توپ، همیشه دوست دارد مردم از حرفه دوستداشتنیاش ”فوتبال“ لذت ببرند و با دیدن زیبائیهای آن سرگرم شوند.
”رونالدو دآسیس موریهرا“ ملقب به رونالدینیو (رونالدوی کوچک) یا ”رونالدینیو گائوچو“ در ۲۱ مارس ۱۹۸۰ در شهر پورتو آلگره برزیل بهدنیا آمد.
پورتو آلگره شهری است که بچههایش هنوز هم با پای برهنه دنبال توپهای کهنه میدوند و در کمال فقر و تنگدستی به عشق فوتبال زندگی میکنند. فوتبال تمام زندگی مردم بزرگ و کوچک این شهر است و مرهمی است بر نداری و گرسنگی آنها.
گوئی به جای خون، این فوتبال است که درگهای رونالدینیو جاری است! پدرش، ژائو، طرفدار سرسخت فوتبال برزیلی بود و سالهائی از زندگی خود را هم به بازی در لیگ برزیل گذرانده بود.
برادرش ریچارد هم در باشگاه ”گرمیو“ پرورش یافت و علاوه بر اینکه فوتبالیستی قابل بود، الگوی ”گائوچو“ی جوان هم محسوب میشد.
رونالدینیو تنها ۸ ساله بود که پدرش را در جریان حادثهای از دست داد و این واقعه سخت را تنها فوتبال و بودن در کانون گرم خانواده میتوانست جبران کند. او برای اثبات گفته پدرش که پیشبینی کرده بود پسرش روزی بهترین بازیکن دنیا خواهد شد، تلاش خود را دو چندان کرد. ”رونالدینیو“ی کوچک همزمان با فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی را نیز دنبال میکرد و اینکاری است که اکثر عاشقان فوتبال در برزیل از انجامش لذت میبرند.
با ورود به تیم جوانان گرمیو مهارتهای فوتبالش را بیشتر کرد و هنرنمائی او چنان زبانزد شد که در حالیکه فقط ۱۷ ساله بود، به تیم اصلی بزرگسالان گرمیو راه یافت و این زمانی بود که برادرش ”روبرتو“ از فوتبال کنارهگیری کرده بود و از آن پس، عنوان مشاور و مدیر برنامههای او را عهدهدار شد. روبرتو حالا دیگر مدیر، مشاور و پدر رونالدینیوی جوان بود.
رونالدینیو در جریان رقابتهای جامجهانی ۱۹۹۷ جوانان در مصر، خود را بهعنوان بهترین بازیکن و بهترین گلزن رقابتها معرفی کرد و همراه برزیل قهرمان جهان شد و پس از آن بود که اولین قرارداد حرفه زندگی خود را با باشگاه گرمیوی برزیل امضاء کرد و از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ با این تیم بود.
او در سال ۱۹۹۹ و پس از آنکه در ۱۴ بازی باشگاهی ۱۵ گل برای گرمیو به ثمر رسانده بود، به تیمملی برزیل دعوت شد و نخستین بازی ملی خود را با پیراهن طلائی برزیل مقابل لیتوانی برگزار کرد و پس از درخشش در آن بازی، در جامملتهای آمریکایجنوبی (کوپا آمریکا) هم بههمراه برزیل حاضر شد و با زدن گلی هنرمندانه و باورنکردنی به تیمملی ونزوئلا باعث تحسین همگان شد تا جائیکه وی را با ”پله“ بزرگ و افسانهای مقایسه کردند. این نخستین بازی رونالدینیو برای تیمملی برزیل بود که در تاریخ ۲۶ ژوئن ۱۹۹۹ رقم خورد و افتخار قهرمانی با برزیل را در کوپا آمریکا بهدست آورد.
اما در آخرین روزهای سال ۱۹۹۹ و در بازیهای جامکنفدراسیونها، او نخستین هتتریک خود را در تیمملی برزیل انجام داد و با ۳ گلی که در نیمهنهائی این جام به عربستان زد برزیل را به فینال این جام رساند.
زمزمههای ظهور یک ستاره جوان در جهان فوتبال، باشگاههای اروپائی را بر آن داشت تا برای به خدمت گرفتن این ستاره دست بهکار شوند و در جدال باشگاههای آیندهوون هلند و پاریسنژرمن فرانسه، این پاریسیها بودند که گوهر گرانبهای آینده فوتبال جهان را به چنگ آوردند.
پسرخندان برزیلی در سال ۲۰۰۱ و با امضاء قراردادی ۵ ساله گرمیو را ترک کرد و به پاریسنژرمن پیوست. البته انتقال او به این راحتی هم صورت نگرفت؛ چرا که ۲ باشگاه برزیلی و فرانسوی در برخی مسائل قانونی قرارداد و مبلغ انتقال او به اختلافات فراوانی برخوردند و این اختلافات باعث شد رونالدینیو از تیم فصل بازیها به لوشامپیونه وارد شود. مبلغ پرداختی پاریسیها به گرمیو ۵/۴ میلیون دلار بود.
گفته میشود مدیر وقت پاریسنژرمن در آنزمان معتقد بود جاذبههای پرزرق و برق پاریس زیبا و شبهای معروف این شهر توجه جوان برزیلی را بهخود جلب میکند و مانع تمرکز وی بر فوتبالش میشود؛ اما این پسر برزیلی خندان فقط عاشق فوتبال بود و تصورات آقای مدیر را با زدن ۶ گل در ۷ مسابقه برای پاریسنژرمن در ژانویه ۲۰۰۲ و بهدست آوردن عنوان بهترین بازیکن ماه فرانسه را باطل کرد.
بدین ترتیب گائوچو جایگاه ثابتی در ترکیب ”پیاسجی“ بهدست آورد. محبوبیت او روزبهروز بیشتر میشد، ولی این محبوبیت هرگز موجب آن نشد که لبخند همیشگی از روی لبانش محو شود.
مهارتهای رونالدینیو تماشاگران فرانسوی را متحیر کرد و توانائیهایش لوئیز فیلیپه اسکولاری، مربی وقت تیمملی برزیل را متقاعد کرد تا ”روماریو“ بزرگ را به نیمکت ذخیرهها بفرستد و ”رونالدینیو“ی ۲۲ ساله را با خود به جامجهانی ۲۰۰۲ ببرد.جوان جویای نام جواب این اعتماد را بهخوبی داد و با ارائه بازیهای درخشان و حرکات خیرهکننده خود در کره و ژاپن، یکی از عوامل قهرمانی برزیل بههمراه رونالدو، ریوالدو، کافو و دیگر ستارگان این تیم در جامجهانی ۲۰۰۲ بود. تکنیک ناب برزیلی، سرعت خیرهکننده و حرکات سحرآمیز رونالدینیو به سرعت مرزهای تمامی کشورهای جهان را درنوردید و ستارهای درخشان را به آسمان فوتبال دنیا معرفی کرد.
شاید جامجهانی ۲۰۰۲ و بهویژه ضربه آزاد به یادماندنی رونالدینیو در بازی یکچهارم نهائی برزیل ـ انگلستان که از فاصله ۳۵ متری دیوید سیمن، دروازهبان کهنهکار انگلستان را مقهور خود کرد و باعث حذف انگلستان از جامجهانی شد، وی را بیش از پیش به جهان فوتبال معرفی کرد، ولی آنچه موجب شگفتی شد کارت قرمزی بود که او در همان دیدار گرفت و از حضور در بازی نیمهنهائی برابر ترکیه محروم شد؛ اما رونالدینیو در فینال جامجهانی در یوکوهاما و در برابر آلمان حاضر بود و پیروزی ۲ بر صفر برزیل بر ژرمنها و قهرمانی برزیل نقش بهسزائی داشت. حالا دیگر دندان خرگوشی، قهرمانی جهان را هم تجربه کرده بود.
پس از بازیهای جامجهانی ۲۰۰۲ و با ناکامی پاریسنژرمن از راهیابی به دیدارهای جامهای اروپائی، انگیزه رونالدینیو برای ترک این باشگاه تقویت شد و او را به فکر ترک کردن فرانسه انداخت.
علاوه بر آن، روابط رونالدینیو با لوئیس فرناندز، سرمربی فرانسوی پاریسنژرمن هم رو به تیرگی نهاد و پاریسنژرمن تصمیم به فروش وی گرفت. اعلام این خبر باعث شد جنگی بزرگ برای بهدست آوردن او میان باشگاههای بزرگ اروپائی که خواهانش بودند، شروع شود. منچستریونایتد، رئالمادرید و بارسلونا نبردی را برای خرید این ستاره باارزش شروع کردند و این ”خوان لاپورتا“ مدیر جوان بارسلونا بود که فاتح این نبرد شد و رونالدینیو را با پرداخت مبلغ ۲۷ میلیون یورو و در تاریخ ۱۹ جولای ۲۰۰۳ با خود به نیوکمپ برد تا ”رونالدو“ی کوچک یکی از برگهای برنده او در برابر رئالمادرید باشد.
”رونالدینیو“ی خندان اعتماد لاپورتا را با درخشش مثالزدنی در رقابتهای فصل ۲۰۰۴ـ۲۰۰۳ لالیگا پاسخ داد و باعث شد بارسا در سایه درخشش او بهعنوان نایب قهرمانی این رقابتها دست یابد و نشان دهد که مبلغ پرداختی برای بهدست آوردن وی آنقدرها هم غیرقابل قبول نبوده است.
بازیهای درخشان رونالدینیو در آن فصل برای بارسا باعث شد که نام او در فهرست ۱۱ نفره بهترین ستارگان جهان فوتبال که اسطوره فوتبال برزیل یعنی ”پله“ آنها را انتخاب و فیفا آنرا اعلام کرده بود، قرار گیرد.
رونالدینیو در همان سال نخستین مصدومیت جدی دوران حرفهای خود را هم تجربه کرد که باعث شد از همراهی برزیل در کوپا آمریکا محروم شود؛ ولی بازگشت او با ۱۵ گلی که برای بارسا به ثمر رساند، باعث کسب عنوان قهرمانی لالیگا توسط بارسا شد تا او غم از دست دادن جامملتهای آمریکای لاتین را فراموش کند.
بازیهای درخشان و حرکات خیرهکننده رونالدینیو در فصل ۲۰۰۵ ـ ۲۰۰۴ لالیگا باعث شد ”رومن آبراموویچ“ مالک ثروتمند باشگاه چلسی به فکر خرید وی بیفتد و برای دستیابی به این هدف جنگ رسانهای شدیدی را آغاز کند؛ اما لاپورتای جوان که رونالدینیو را گوهر گرانبهای بارسا میداند، دست رد به سینه الیگارش روس زد و این گنجینه را برای کاتالانها حفظ کرد. این در حالی بود که رونالدینیو عنوان بهترین بازیکن جهان در رقابت با بازیکان بزرگی چون آندری شوچنکو و تیهری آنری در دسامبر ۲۰۰۴ بهدست آورد.
۶ ماه پس از رسیدن به این عنوان، بارسلونا با کمک این اعجوبه برزیلی و با درخشش بازیکنان بزرگی چون ”ساموئل اتوئو“، ”دکو“، ”هنریک لارسن“ و ”لودوویک ژولی“ که نیروی تهاجمی مهلک این تیم را میساختند، عنوان قهرمانی لالیگا را کسب کرد و رئالمادرید را با تمام ستارگان کهکشانیاش جا گذاشت.
رسیدن به این افتخارات بزرگ هم باعث نشد تا ”رونالدینیو“ی جوان انگیزه فراوانش را از دست بدهد و او همچنان به کسب افتخاراتی بزرگتر میاندیشید. رونالدینیو میگوید: ”من عاشق فوتبالم و از اینکه حرکاتم باعث خوشحالی تماشاگران میشود بهخود افتخار میکنم.“ این روحیه مثالزدنی باعث شد ویترین افتخارات این برزیلی عاشق فوتبال، باعنوانی دیگر تزئین شود و او در یک نظرسنجی که از ۳۸۰۰۰ فوتبالیست حرفهای در ۴۰ کشور جهان انجام شد، عنوان بهترین بازیکن را در سپتامبر ۲۰۰۵ کسب و در ماه نوامبر سال ۲۰۰۵میلادی، توپ طلای فوتبال اروپا که همهساله بهوسیله مجله معتبر فرانس فوتبال به بهترین فوتبالیس شاغل در لیگهای باشگاههای اروپائی اهدا میگردد، از طریق آراء خبرنگاران فوتبالنویس اروپائی به رونالدینیو تقدیم شد و پس از آن در روزهای میانی دسامبر ۲۰۰۵، جایزه بهترین بازیکن سال فوتبال جهان هم از سوی فیفا به این جادوگر برزیلی اهدا شد. این دومین سال پیاپی است که رونالدینیو عنوان برترین فوتبالیست جهان را از آن خود میکند و دنیای فوتبال را مقهور هنرنمائی بیعیب و نقص، زیبا و به یادماندنی خود مینماید. او در راه کسب این عنوان فرانک لمپارد، هافبک ارزنده چلسی و ساموئل اتوئو، مهاجم کامرونی بارسلونا، را هم جا گذاشت.
گفتنی است وی قراردادش را تا سال ۲۰۱۴ میلادی با بارسلونا تمدید کرده است و در اینباره نیز گفته است: ”من بارسلونا را دوست دارم و به هوادارانش عشق میورزم. در این باشگاه بود که به مهمترین عناوین دوران حرفهای فوتبال خود دست یافتم و دوستان خوبی پیدا کردم.“
مبلغ تمدید قرارداد او با بارسا را چیزی حدود ۱۰۰ میلیون پوند (۱۵۰ میلیون دلار) اعلام کردهاند که این مبلغ طی ۱۰ سال آینده به او پرداخت خواهد شد و در نوع خود یک رکورد جهانی محسوب میشود.
اما این رکورد هم مانع قدرشناسی وی نسبت به کسانیکه با کمک آنها به این موقعیت بینظیر رسیده است، نمیشود. رونالدینیو در مراسم اهداء جایزه ویژه فیفا به بهترین بازیکن دنیا گفت: ”این جایزه را به همتیمیهایم در بارسا که مرا برای رسیدن به موفقیت کمک کردند تقدیم میکنم. آنها هم با من در کسب این موفقیت سهیم هستند. جایزهام را به مادرم تقدیم میکنم که همیشه پشتیبان و یاورم بود و مرا در سختیهای زندگی یاری کرد.“ او در ۲ مراسم مشابه که پس از کسب توپ طلای اروپا و بهترین بازیکن جهان و پیش از انجام ۲ بازی بارسلونا در نیوکمپ برگزار شد از مادرش تقدیر کرد و پیشانی مادر را به نشانه عشق و احترام بوسید. این وجه تمایز رونالدینیو با دیگر بزرگان دنیاست.
رونالدینیو پس از آنکه از دوستان همباشگاهی و خانوادهاش تقدیر میکند، جایزههایش را به کسی پیشکش میکند که بهگفته خودش بزرگترین یاور و مهمترین پشتیبان او در راه کسب موفقیتهای پیاپی بوده است: ”جایزهام را به خداوند تقدیم میکنم که مرا دوست داشت و یاریام کرد تا بهجائی برسم که بتوانم مردم را شاد کنم.“ او برای شاد کردن مردم بازی میکند. خودش اینرا بارها گفته است و دلیل موفقیتهایش را هم مرتبط با همین مردم میداند: ”همیشه قبل از وارد شدن به زمین صدائی را میشنوم؛ آن صدا صدای قلب من است که به تندی میتپد ولی هنگامیکه به زمین وارد میشوم، صدای تپشها به فریاد تبدیل میشوند. آنجا دیگر تنها نیستم؛ تماشاگران هم بههمراه من بازی میکنند!“
او در تمامل لحظاتی که در زمین حضور دارد یا ندارد، در تمرینات، در زندگی روزمره و مهمتر از همه هنگام کسب بزرگترین عناوین و موفقیتهای جهانی یک چیز را هرگز فراموش نکرده است: ”همیشه لبخند بزن و مردم را شاد کن!“
منبع : روزنامه ابرار ورزشی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات ایران سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی شهدای خدمت رئیسی انتخابات ریاست جمهوری 1403 سقوط بالگرد رئیسی ریاست جمهوری رهبر انقلاب
آتش سوزی پلیس بیمارستان تهران هواشناسی قتل وزارت بهداشت سلامت شهرداری تهران سازمان هواشناسی فضای مجازی بارش باران
خودرو ایران خودرو شمش طلا دولت سیزدهم قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو بورس تورم یارانه حقوق بازنشستگان بازار خودرو
تلویزیون سینما جشنواره کن سینمای ایران سریال کتاب سینمای جهان دفاع مقدس تئاتر
دانشگاه آزاد اسلامی کنکور ۱۴۰۳ دانشگاه تهران وزارت علوم
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه روسیه آمریکا حماس لبنان چین حزب الله لبنان اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس تیم ملی والیبال ایران جواد نکونام لیگ برتر استقلال خوزستان والیبال بازی نساجی باشگاه پرسپولیس بارسلونا
ایلان ماسک سامسونگ اپل گوگل ناسا ماهواره موبایل واتساپ مایکروسافت
تجهیزات پزشکی سازمان غذا و دارو کاهش وزن استرس خواب زوال عقل آلزایمر افسردگی سکته مغزی