چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
طعم خون در دهان
وقتی سامیالحاج تصویربردار شبکه خبری الجزیره پس از ۶ سال تحمل زندان در اردوگاه نظامی گوانتانامو آزاد شد سوالات متعددی ذهن جامعه بزرگ خبررسانی جهانی را درگیر خود کرده بود. در این بین عملکرد سیستمهای قانونی و حقوقی مدافع خبرنگاران با اینکه به اطلاعرسانی جامع و کاملی دست زده بودند باز هم ناکارآمد جلوه کرده است. این خود هشداری بود جدی برای بررسی دوباره و دوباره کارکردهای نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر و خبرنگاران.الحاج پس از اقامت چند روزه در خارطوم پایتخت سودان خود را به مرکز اصلی شبکه الجزیره در دوحه قطر رساند تا بهطور رسمی مورد استقبال مقامات رسانه قرار گیرد.
مقامات آمریکایی وی را در اوایل ماه می به سودان تحویل دادند. خنضر مدیر شبکه الجزیره در جمع خبرنگاران میگوید: <بازگشت الحاج خود پیروزی آزادی است. روزی بزرگ در تاریخ شبکه الجزیره و رسانههای آزاد. تلاش تمامی آنها که معتقد بودند سامی بیگناه است در این لحظات لذتبخش و شادیآور به ثمر نشست.> عمر شتریوالا یکی از مدیران الجزیره در هنگام مراسم پیشواز الحاج میگوید: <این پیشواز استقبال از آزادی بیان و مطبوعات است.>
وقتی الحاج به دوحه میرسد در اولین سخنرانی خود میگوید: <استقبال از من در این زمان قدردانی و استقبال از تمامی خبرنگاران جهان است. ۶ سال و ۷ ماه از زندگی من در پایگاه نظامی گوانتانامو گذشت. من در این مدت شکنجه و اعمال غیرانسانی افرادی را تحمل کردم که خود را افرادی دموکرات میدانند. این دوران به من ارزش واقعی عدالت را نشان داد و حقیقت را برایم تعریف کرد. همه مردم جهان مستحق زندگی شرافتمندانه هستند.> وی در ادامه با آنکه خسته به نظر میرسید اینچنین میگوید: <ما بر دو اصل مهم تاکیدی دوباره میکنیم، آزادی و صلح. این دو اصل بشری ارزشهایی هستند که توسط قوانین بینالمللی و نگرشهای مذهبی به جهان اهدا شدهاند.> وی در این زمان با صدای بلندتر میگوید: <خبرنگار بودن جرم نیست.>
الحاج در همان حال تاکید میکند که با هیچکدام از نظامیان آمریکایی مشکلی ندارد و با تعدادی از آنان نیز دوست شده است. اما میافزاید: <دوهزار و ۵۰۰ روز رویای لحظه آزادی خود را میدیدم.>
الحاج تنها خبرنگار شناختهشدهای است که در پایگاه نظامی گوانتانامو زندانی بود. او به گفته خودش طی این مدت به هیچوجه تفهیم اتهام نشد. وی در دسامبر ۲۰۰۱ در مرز پاکستان و افغانستان در حالی دستگیر شد که مشغول تصویربرداری و پوشش خبری عملیات نظامی آمریکا بود. الحاج پس از دستگیری در اوایل دسامبر ۲۰۰۲ به گوانتانامو منتقل میشود و پس از گذراندن ۶ سال، با همراهی نهادهای بینالمللی و داخلی قطر و سودان عاقبت در دوم می آزاد میشود. طی این مدت الحاج مورد انواع و اقسام شکنجههای روحی و جسمی قرار گرفت. اما بدترین این شکنجهها پاره کردن قرآن در مقابل چشمان او توسط سربازان بوده است. در ماه رمضان و با شدت گرفتن احساسات مذهبی زندانیان مشکلات جدیدی برای آنان بهوجود میآمد تا بتوانند اعمال مذهبی خود را از جمله روزه گرفتن انجام دهند.
الحاج ۱۳۰ جلسه بازجویی را پشت سر گذاشته است که ۹۵ جلسه آن مربوط به نحوه کار وی در شبکه خبری الجزیره بود. به گفته خودش طی این بازجوییها وی تحت فشار قرار گرفته تا به حرفه خود خیانت کرده و بهعنوان جاسوس آمریکا در شبکه الجزیره فعالیت کند.
الحاج در اعتراض به بازداشت طولانی مدتش و عدم برگزاری دادگاه تصمیم میگیرد تا ۱۶ ماه را در اعتصاب غذا به سر برد.
ولی مقامات ارشد آمریکایی هرگونه فشار و شکنجه الحاج را تکذیب کرده و درباره اعتبار سخنان وی شبهاتی را وارد کردهاند.
گوانتانامو از سال ۲۰۰۲ تبدیل به زندانی برای نگهداری <دشمنان> آمریکا شده است؛ دشمنانی که دارای جرمهای امنیتی هستند. در حال حاضر بیش از ۵۰۰ زندانی از این اردوگاه آزاد و ۲۵۰ نفر بلاتکلیف هستند.
گوانتانامو از مدتی پیش تبدیل به مشکلی برای دولتمردان کاخ سفید و پنتاگون شده است. محدودیتهای خبری آنچنان بالا گرفت که منجر به اعتراضهای بینالمللی حقوقی و انتقادهای شدید داخلی شد. <> FOIA یکی از مهمترین نهادهای مدافع آزادی اطلاعات در یک جنگ تن به تن حقوقی به دفاع از خبرنگار اسوشیتدپرس میپردازد.
سال ۲۰۰۴ پیسلی دادز خبرنگار این آژانس اطلاعرسانی گزارشهای دقیقی را از وضعیت وخیم زندانیان افغانی تهیه کرد که در پایگاه گوانتانامو بازداشت هستند: <زندانیان سالها بدون مشخص شدن نام و هویتشان، بدون توجه به کنوانسیون زندانیان زمان جنگ و بدون تفهیم اتهام و نوع مجرمیتشان در این پایگاه نگهداری میشوند.> ۶ ماه پس از گزارش دادز در آوریل ۲۰۰۵ وقتی پنتاگون هنوز در برابر پخش و آزادسازی اطلاعات این زندانیان مقاومت میکرد دولت آمریکا شکایتی را علیه اسوشتیدپرس تنظیم و به دادگاه عالی ارائه کرد. محاکمه یک سال به طول انجامید و در نهایت وزارت دفاع آمریکا شاکی پرونده موظف شد اطلاعات جامعی را به دادگاه و این خبرگزاری تحویل دهد. اطلاعاتی فوقالعاده حائز اهمیت در زمینه نحوه نگهداری زندانیان و هویت آنان. برای نخستین بار خوانندگان خبر و مردم سراسر جهان توسط اسوشتیدپرس و یک خبرنگار توانستند از جزئیات داستان گوانتانامو و زندانیان آن آگاه شوند؛ اینکه چرا آنان در زندان هستند، جرمشان چیست و چه اتفاقهایی طی این سالها برایشان روی داده یا چگونه دستگیر شدهاند.
تلاش برای آزادسازی شاهراههای اطلاعاتی از سوی خبرنگاران و نهادهای مدافع آزادی اطلاعات همچنان ادامه داد، اما این کوششها در هر زمان بر آژانسها و نهادهای خبررسانی فشارهای زیادی را چه مالی و چه روانی وارد میسازد. آیا این حق مردم است که از اطلاعات آگاه شوند
در نوامبر سال ۲۰۰۴ دو سال پس از اشغال عراق ست هتنا، خبرنگار بخش سندیگو از خبرگزاری اسوشیتدپرس مشغول جستوجو و بررسی داستان تعدادی از سربازان نیروی دریایی آمریکا بود که به رفتار غیرانسانی با یک زندانی عراقی متهم شدند. این زندانی پس از مدتی در زندان ابوغریب جان خود را از دست داد. وقتی هتنا برای پیدا کردن نام پایگاه سربازان نیروی دریایی آمریکا در عراق سری به گوگل میزند تصادفا با وبسایتی مواجه میشود که دارای یک گالری مجازی عکس است؛ عکسهایی ارزشمند از زندانیان عراقی همراه با سربازان آمریکایی.
تصاویر تکاندهندهای که در آنها سربازان در حال پوزخند زدن یا شکلک درآوردن به دوربین هستند. در چند عکس دیگر سربازان یا روی زندانیان نشستهاند یا ایستاده!! در عکسهای دیگر زندانیان خونآلود دیده میشوند. در میان رسواییهای پیدرپی ابوغریب گزارشهای هتنا از بهترینها است. وی تمامی عکسها را نزد مسوولان قضایی نیروی دریایی میبرد تا بتواند توجه آنان را به نکات مختلف این جنایت جلب کند. همسر یکی از سربازان که عکسی از خودش نیز در مجموعه تصاویر بوده از AP جهت تجاوز به حریم خصوصی و... شکایت میکند. در کنار این شکایت AP متهم به رعایت نکردن کپیرایت میشود، اما وضوح و آشکار بودن این جنایت بر افکار عمومی جهان تاثیر خود را گذاشته بود. اتهام یا در درجه بالاتر جرم AP چه بود؟ انعکاس اعمال ضدانسانی سربازانی که در وضعیتی کاملا هشیار در مقابل دوربین به شکنجه زندانیان میپردازند. سربازانی که حتی نگران خوانده شدن اسمشان روی برچسبهای الصاقی به یونیفرم خود نبودند. این شکایتها که از طرف بخشی از پنتاگون هدایت میشد با تلاشهای بخش حقوقی AP و نیز <> FOIA به بنبست رسید و دادگاه پرونده را به نفع اسوشیتدپرس مختومه اعلام کرد.
● ضد خبرنگاران متحد شوید
از میانه جنگ در عراق زنان خبرنگار با به خطر انداختن جان خود وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم جنگزده کشورشان را به جهان نشان میدهند تا افکار عمومی از این موقعیت باخبر شود. شاید اغراق نباشد که خبرنگاران زن عراقی ستون فقرات خبررسانی در زمینه وضع زنان و کودکان عراق هستند. از سال ۲۰۰۲ عراق تبدیل به جهنمی برای خبرنگاران شده است. طبق گزارشهای هشداردهنده کمیته حمایت از خبرنگاران () CPJ بیش از ۱۰۰ خبرنگار در این کشور کشته شدهاند که ۸۰ درصد آنان را خبرنگاران عراقی تشکیل میدهند؛ این خونینترین وضعیت جامعه اطلاعرسانی جهانی بعد از جنگ جهانی دوم است. اما بهدلیل اعتقادات ارتجاعی القاعده زنان روزنامهنگار بیشتر مورد حمله قرار میگیرند.
شطاح الوسی یکی از خبرنگارانی است که مرتبا از طرف شورشیان القاعده هشدارهایی را دریافت و چندین بار مورد حمله قرار گرفته است. زینت عبید از دیگر خبرنگاران زنی است که پس از انفجار یک بمب دستساز در نزدیکی خودروی خود شنواییاش را از دست داده است. هدی احمد نیز از جمله خبرنگارانی است که چندین بار مورد حمله و تهدید قرار گرفته است.
اما ماجرای حمله به خبرنگاران در خاورمیانه بدین جا ختم نمیشود و حملات همچنان ادامه دارد. میشید باک از تلویزیون لبنان به شدیدترین وجه مورد حمله قرار میگیرد. فرانک گاردنر از بیبیسی متخصص مسائل القاعده توسط بنیادگرایان در ناحیه غربی عربستان مورد هدف قرار گرفت و تصویربردار خود سیمون کامبرز را از دست میدهد. گاردنر به فرانسپرس میگوید: <در این زمینه سیستم آموزش عربستان معتقد است که به تعلیم و تربیت افراطیون میپردازد.>
اما می شیدیاک یکی دیگر از قربانیان از خطرجسته حملات انفجاری است. وی که یکی از باتجربهترین مجریان تلویزیون لبنان است اداره یک برنامه گفتوگوی سیاسی را برعهده دارد که در آن به دخالتهای خارجی در لبنان انتقاداتی شده بود. شیدباک در سپتامبر سال ۲۰۰۵ بر اثر انفجار بمبی که در زیر صندلی خودروی شخصیاش کار گذاشته شده بود به شدت مجروح میشود. او خود را قربانی تروریسم میداند.
حمله به شیدیاک از جمله ۱۴ حمله زنجیرهای بود که در یکی از آنان رفیق حریری نخستوزیر لبنان کشته شد.
مسوولان البیسی قبل از این حمله بهطور مرتب تهدیدهای تلفنی دریافت میکردند، اما آن را جدی نمیگرفتند: <بله نوعی شوخی است.> اما آنان نمیدانستند که همین شوخی روزی جدی خواهد شد.
شیدیاک میگوید: <تمام جزئیات شوخی روزی جدی خواهد شد. شیدیاک میگوید: <تمام جزئیات انفجار را به خوبی به یاد دارم. صدای انفجار، ضربه وارده، دود و غبار و طعم خون در دهانم را. روزی یکی از دشمنانم گفت: <عاقبت خون تو را مینوشم> این کلمات را هیچگاه فراموش نخواهم کرد. برای کشورم پای خود را از دست دادم، دچار سوختگی شدیدی شدم، ۹ ماه را در بیمارستان گذراندم و ۲۶ عمل جراحی را پشت سر گذاشتم اما هنوز دو دست و یک پا دارم و آماده برای آگاهیبخشی.>
علیرضا امیرحاجبی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست