چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

عید فطر و نقش آن در تحولات فردی و اجتماعی


عید فطر و نقش آن در تحولات فردی و اجتماعی
●روز بازگشت‏ به فطرت
در فرهنگ اسلامی اولین روز ماه شوال به عنوان عید فطر و جشن بازگشت‏به فطرت معین شده است، زیرا مسلمانان روزه‏دار در طول ماه رمضان با ارتباطهای پی در پی با خداوند متعال واستغفار از گناهان به تصفیه روح و جان خویش همت گماشته و از تمام آلودگی‏های ظاهری و باطنی كه بر خلاف فطرت آن‏هاست، خود را پاك نموده و به فطرت واقعی خود برمی‏گردند . امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز از همین زاویه به عید فطر می‏نگرد و با اشاره به روز عید می‏فرماید: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه وشكر قیامه وكل یوم لا یعصی الله فهو عید (۱) ; این عید كسی است كه خدا روزه‏اش را پذیرفته و نماز او را ستوده است و هر روز كه خدا نافرمانی نشود، آن روز عید است .»
بلی روز ترك گناه و فاصله گرفتن از زشتی‏ها و پلیدی‏ها و روز غلبه بر شیاطین، روز عید است . عید فطر روز بازگشت‏به فطرت است، این معنا رامی‏توان از لغت «عید فطر» هم فهمید، چرا كه «عید» به معنای بازگشت و «فطر» به معنای «فطرت و طبیعت‏» است .
مسلمانان در این روز در اثر یك ماه ضیافت و مهمانی خداوند به صفای باطن دست‏یافته و در حقیقت، شخصیت واقعی خویش را بازیافته‏اند، آری، فطرت پاك انسان در طول سال در اثر غبارهای جهل و نادانی و غفلت‏به انواع گناهان و معصیت‏ها مبتلا شده و از حقیقت‏خود دور می‏شود و در نتیجه دچار خودفراموشی و خدا فراموشی می‏گردد . اما با فرا رسیدن ماه مبارك رمضان، انسان مسلمان در پرتو فضای معنوی آن ماه و تلاش‏های خویش به یك زندگی نوین دست می‏یابد، كه می‏توان آن را «بازگشت‏به خویشتن‏» نامید .
در روز عید فطر گوئی یك مسلمان از نو متولد می‏شود، چرا كه طبق گفتار امیرمؤمنان علیه السلام، روزه‏داران در شب عید فطر از تمام آلودگی‏ها و پلیدی‏ها پاك شده‏اند و كمترین پاداش خود را كه پاكی و پاكیزگی است دریافت نموده‏اند . آن حضرت چنین می‏فرماید: «واعلموا عباد الله! ان ادنی ما للصائمین والصائمات ان ینادیهم ملك فی آخر یوم من شهر رمضان: ابشروا عباد الله! فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كیف تكونون فیما تستانفون (۲) ; ای بندگان خدا! بدانید كه كوچكترین چیزی كه برای مردان و زنان روزه‏دار است، این است كه فرشته‏ای در روز آخر ما مبارك رمضان به آن‏ها ندا می‏دهد: ای بندگان خدا! بشارتتان باد كه [خداوند متعال ] تمام گناهان گذشته شما را آمرزید، پس بنگرید كه بعد از این چگونه عمل خواهید كرد .»
شیخ مفید می‏نویسد: اینكه روز اول ماه شوال عید اهل ایمان قرار داده شده است، به خاطر این است كه آنان برای قبولی اعمالشان در ماه رمضان خوشحالند و از اینكه خداوند متعال گناهانشان را بخشیده و بر عیب‏های آنان پرده كشیده و مژده و بشارت از طرف خداوند رسیده است كه ثواب‏های بسیاری برای روزه‏داران عطا خواهد كرد و از اینكه مؤمنین در اثر تلاش‏های شب و روز ماه مبارك رمضان چند مرحله به قرب الهی نزدیك شده‏اند، حالت‏سرور و نشاط دارند . در این روز غسل معین شده و این علامت پاكی از گناهان می‏باشد، عطر زدن و بوی خوش استعمال كردن و لباس زیبا و تمیز پوشیدن و به صحرا رفتن و زیر آسمان نماز خواندن همه‏اش علامت‏شادی و سرور و از روی حكمت می‏باشد (۳) .
●مراتب روزه‏داران در عید فطر
بدون تردید تك تك مسلمانان با فرا رسیدن عید سعید فطر نوعی شادی و لذت درونی در خود احساس می‏كنند، اما استقبال مسلمانان از روز عید فطر یكنواخت و مساوی نیست . زیرا هر كسی نسبت‏به معرفت و ایمان خود به این عید بزرگ و با عظمت می‏نگرد و از آن بهره می‏گیرد . زمینه‏ها، ذهنیت‏ها، مراتب ایمان و عوامل دیگری در نگرش و انگیزه افراد دخالت دارد .
به همین جهت عارف واصل میرزا جواد آقا ملكی تبریزی‏قدس سره (۴) روزه دارانی را كه به عید سعید فطر وارد می‏شوند، به پنج گروه تقسیم می‏كند و نوع نگرش آنان رانسبت‏به این روز با عظمت توضیح می‏دهد . ایشان در مورد پایین‏ترین مراتب استقبال كنندگان از عید فطر می‏نویسد: «گروهی از روزه‏داران حقیقت روزه را نشناخته‏اند و با زحمت و تكلف از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات خود داری می‏كنند و این را نوعی طاعت می‏شمارند و خود را منت‏دار خداوند می‏دانند . آنان از اعضاء و جوارح خود مراقبت نكرده و با دروغ و غیبت و بهتان و افترا و دشنام، به آزار دیگران پرداخته و زحمات خود را هدر می‏كنند و در نزد خدای عالمیان منزلتی ندارند، مگر اینكه حضورشان در روز عید برای حسن ظن به عنایت‏خدای بزرگ باشد و در نمازگاه خود در روز عید فطر از گناهان استغفار نموده و طلب آمرزش كنند .»
وی عالی‏ترین مرتبه استقبال كنندگان از عید فطر را از آن روزه‏داران عارفی می‏داند كه لذت ندای خدای «جل جلاله‏» ، رنج گرسنگی و تشنگی و شب زنده داری را از یاد آنان برده و با شوق و شكر بلكه با وجد و سكر (۵) آن را پیشواز نموده، در سرعت‏سیر و سلوك و پیشروی به سوی خیر، جدیت‏به خرج داده و از عمق جان به ندای رب الارباب لبیك گفته‏اند .
خداوند متعال اعمال را از این گروه به حسن قبول می‏پذیرد و آن‏ها را به مقام قرب نزدیك می‏نماید و در پیشگاه صدق در جوار خود با اولیاء و اصفیاء می‏نشاند و از «جام اوفی‏» به آن‏ها می‏چشاند و به مقام «او ادنی‏» می‏رساند (۶) . آری، در حقیقت در سحرگاه عید فطر اولیاء الهی با حضرت حق چنین نجوا دارند:
ای عید عاشقان به حقیقت جمال تو / هر لحظه عیدیی رسدم از وصال تو
عید كسان غره شوال و عید من / آن ساعتی بود كه ببینم جمال تو
حل مشكلات اقتصادی و اجتماعی در مورد ابعاد اقتصادی و اجتماعی عید فطر می توان به پرداخت زكات فطره به عنوان عاملی ارزشمند برای فقرزدایی، توسعه اقتصادی و حل مشكلات اجتماعی در جامعه اسلامی اشاره نمود . افزون بر اینكه در كنار كمك به فقراء، موارد مصرف دیگری نیز برای زكات فطره در اسلام منظور شده است كه از جمله آن‏ها احیای روحیه همیاری و تعاون، رسیدگی به وضع بهداشتی، درمانی و فرهنگی مسلمانان می‏باشد . از زكات فطره می‏توان قرض بدهكاران حقیقی و افرادی را كه در راه معصیت و خلاف بدهكار نشده‏اند، پرداخت نمود . در ساختن مسجد، مدرسه، پل‏ها و راه‏ها و بیمارستان‏ها و برطرف كردن سایر نیازهای مسلمانان نیز می‏توان از این بودجه مردمی استفاده كرد .
همچنین با این بودجه می‏توان باورهای دینی و اعتقادات مسلمانان ضعیف الایمان را تقویت نمود و كسانی را كه در معرض شبهات و وسوسه‏های دشمنان قرار دارند یاری كرد .
مسلمانان با عمل به این موارد كه با پرداخت زكات فطره انجام می‏شود، در حقیقت‏به بخشی از دعاهای ماه رمضان - كه در مدت یكماه بعد از نماز زمزمه می‏كردند - ، در روز عید فطر جامه عمل می‏پوشانند . گذشته از این‏ها، پرداخت زكات فطره كه با نیت عبادت و تقرب به خداوند متعال انجام می‏شود، نوعی بهره‏گیری از مادیات برای رسیدن به معنویات است .
بدین جهت گفته‏اند كه قبول روزه موكول به پرداخت زكات فطره می‏باشد، چرا كه دادن زكات موجب جدایی از تعلقات مادی و هواهای دنیوی و نفسانی است و انسان مؤمن برای دوام فطرت الهی خویش و بازگشت‏به عهد فطری «الست‏» از هر آنچه رنگ تعلق دارد، باید رها و آزاد باشد و زنجیر مادیات را از پای خود بركند تا سبك بال به سوی خداوند گام نهد . همچنانكه امام علی علیه السلام فرمود:
«تخففوا تلحقوا (۷) ; سبكبال باشید تا [به مقصد] برسید .»
رسیدن به وصال حق باگران باری و تعلقات بسیار سازگار نیست . خداوند متعال می‏فرماید: «قد افلح من تزكی وذكر اسم ربه فصلی‏» (۸) ; «همانا رستگار شد كسی كه [با پرداخت زكات، ] خود را تزكیه نمود و آنكه نام پروردگارش را یاد نموده و سپس نماز خواند .»
یكی از مصادیق این آیه، عید فطر و زكات فطره می‏باشد . در روایات آمده است كه همواره رسول خدا صلی الله علیه و آله روزهای عید فطر قبل از رفتن به مصلی فطره را تقسیم می‏كرد و این آیه را می‏خواند (۹) .●تعظیم شعائر اسلامی
خداوند متعال می‏فرماید: «ومن یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب‏» (۱۰) ; «هر كس شعائر الهی را بزرگ دارد، این كار نشانه تقوای دل‏هاست .»
تعظیم شعائر الهی یكی دیگر از ویژگی‏های عید سعید فطر می‏باشد . شعار تكبیر و تهلیل و تحمید و تقدیس از جمله اعمالی است كه به روز عید جلوه خاصی می‏بخشد .
یك مسلمان باید از راه‏های مختلف ندای حیاتبخش توحید را به گوش جهانیان برساند، كه یكی از آن راه‏ها بیان شعارهای مذهبی است . رسول خدا صلی الله علیه و آله می‏فرماید: «زینوا اعیادكم بالتكبیر (۱۱) ; عیدهای خود را با [شعار] تكبیر زینت دهید .» و در حدیث دیگری می‏فرماید: «زینوا العیدین بالتهلیل والتكبیر والتحمید والتقدیس (۱۲) ; عیدهای فطر و قربان را با شعارهای لا اله الا الله و الله اكبر و الحمدلله و سبحان الله زینت دهید .»
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله خود نیز چنین می‏كرد . آن حضرت در روز عید فطر از منزل بیرون می‏آمد و تا رسیدن به مصلا با صدای بلند، شعار «لا اله الا الله‏» و «الله اكبر» سر می‏داد و حتی در میان خطبه‏ها و قبل و بعد از آن با صدای رسا این كلمات را تكرار می‏نمود . حضرت رضا علیه السلام در مورد علت تكبیرهای زیاد در روز عید فطر می‏فرماید: «تكبیر، تعظیم و زرگداشت‏خداوند متعال است و نوعی تشكر از هدایت‏ها و نعمت‏های پروردگار جهانیان می‏باشد . (۱۳) »
●تقویت وحدت مسلمانان
اجتماع روز عید فطر می‏تواند در پیوند و همدلی مسلمانان نقش آفرین باشد . آنان در گردهمایی روز عید فطر و قرار گرفتن در كنار هم، از نظرات، مشكلات و گرفتاری‏های همدیگر آگاه می‏شوند . در این گردهمایی بغض‏ها و كینه‏ها تبدیل به دوستی و همدلی می‏شود و مؤمنان در یك صف واحد احساس اتحاد و نزدیكی بیشتری به همدیگر می‏كنند .
عید فطر از سویی حكایت از پیوند معنوی انسان با خدای خویش دارد و از سوی دیگر حكایت‏گر ارتباط وی با هم‏كیشان خود است .
حضرت سجاد علیه السلام روز عید فطر را روز جشن و شادی و اجتماع و همیاری مسلمانان نسبت‏به یكدیگر می‏داند و می‏فرماید: «اللهم انا نتوب الیك فی یوم فطرنا الذی جعلته للمؤمنین عیدا وسرورا ولاهل ملتك مجمعا ومحتشدا (۱۴) ; پروردگارا! ما به سوی تو برمی‏گردیم در روز عید فطرمان كه آن را برای اهل ایمان روز عید و شادی و برای اهل ملت‏خودت روز اجتماع و همیاری قرار دادی .»
حضرت رضا علیه السلام در مورد نقش عید فطر در تحولات معنوی، اقتصادی و اجتماعی جامعه می‏فرماید: «انما جعل یوم الفطر العید، لیكون للمسلمین مجتمعا یجتمعون فیه ویبرزون لله عزوجل فیمجدونه علی ما من علیهم، فیكون یوم عید ویوم اجتماع ویوم زكات ویوم رغبهٔ ویوم تضرع و . . . فاحب الله عزوجل ان یكون لهم فی ذلك مجمع یحمدونه فیه ویقدسونه (۱۵) ; روز فطر، عید مقرر شده تا مسلمانان در این روز گرد هم آیند و برای خداوند ظهور كنند و او را به خاطر نعمت‏هایش تعظیم كنند . پس این روز، روز عید، روز اجتماع، روز فطر، روز زكات، روز رغبت و روز تضرع و . . . است . پس خداوند بزرگ دوست دارد كه مسلمانان در چنین روزی اجتماعی داشته و در آن، او را ستایش كرده و مقدس بدارند .»
●عید فطر و حركت‏های سیاسی
در طول تاریخ، اجتماع روز عید فطر آنچنان مهم و تحول آفرین بوده كه رهبران سیاسی نیز از آن بهره گرفته‏اند . در این مورد می‏توان از حركت‏سیاسی ابومسلم خراسانی و شورش وی بر علیه دستگاه خلافت‏بنی امیه نام برد . وی به سلیمان بن كثیر دستور داد به اقامه نماز عید فطر و ایراد خطبه بر علیه امویان بپردازد .
سلیمان نیز انقلاب و شورش بر علیه سلطنت اموی را در خطبه نماز عید فطر اعلام كرد . به این ترتیب آنان در سال ۱۲۹ ق در روز عید فطر در شهرهای ماوراء النهر به پا خاسته و قیام خود را اعلام كردند (۱۶) و در مدت كوتاهی سلسله بنی امیه را منقرض ساختند .
●حركت امام رضا علیه السلام برای نماز عید
در این میان حركت معنوی، اجتماعی و سیاسی حضرت رضا علیه السلام برای نماز عید اهمیت‏خاصی در تاریخ اسلام دارد . این حماسه جاویدان نشان می‏دهد كه اگر پیشوایان معصوم علیهم السلام و بزرگان دین و رهبران صالح در جوامع مسلمان فرصت می‏یافتند و می‏توانستند از نمازهای عید فطر و قربان بهره برداری كنند، چه نتایج پرباری برای مسلمانان داشت .
برای آشنایی خوانندگان گرامی با عظمت این حركت و نقش آن در تحولات معنوی و سیاسی جهان اسلام و همچنین توجه به سیره اهل بیت علیهم السلام در اجرای مراسم عید فطر و قربان خلاصه‏ای از آن واقعه را می‏خوانیم:
بعد از جریان ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام، عید فرا رسید . مامون با اصرار زیاد از آن حضرت خواست تا برای اجرای مراسم عید حضور یابد و ضمن اقامه نماز عید خطبه بخواند . امام رضا علیه السلام به فرستاده مامون فرمود: شروطی را كه میان من و تو در پذیرفتن امر ولایتعهدی بود، خودت می‏دانی [ . بنا، بر این بود كه من از این گونه امور معاف باشم] . مامون پیغام داد كه: من می‏خواهم با این عمل دل مردم آرامش یابد و فضیلت‏شما را بشناسند .
پیغام‏ها از سوی مامون و امتناع حضرت رضا علیه السلام پیوسته ادامه داشت تا آنكه حضرت رضا علیه السلام در اثر پافشاری خلیفه فرمود: دوست دارم مرا از این امر معاف داری و اگر معاف نمی‏داری، من همچنانكه پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام برای نماز عید بیرون می‏آمدند، خواهم آمد . مامون گفت: هر طور كه دوست داری بیرون بیا و مراسم عید را به انجام برسان . آن‏گاه دستور داد سرداران و تمام مردم صبح زود در مقابل منزل مسكونی حضرت رضا علیه السلام اجتماع نمایند . با انتشار این خبر مردم مرو مشتاقانه برای شركت در مراسم و بهره‏گیری از وجود حضرت رضا علیه السلام خود را آماده كردند .
هنگامی كه خورشید طلوع كرد، امام علیه السلام غسل نمود و عمامه سفیدی را كه از پنبه تهیه شده بود بر سر گذاشت و یك سر آن را روی سینه و سر دیگر را میان دو شانه انداخت . دامن را به كمر زد و به همه پیروان و دوستدارانش دستور داد چنان كنند . آن‏گاه عصای پیكان داری به دست گرفت و از منزل بیرون آمد . آن حضرت در حالی كه پا برهنه بود و پیراهن و سایر لباس‏هایش را به كمر زده بود، به همراه غلامان و یاران نزدیك خویش - كه آنان نیز چنین كرده بودند - به همین شكل از منزل به سوی مصلا حركت كردند .
موقع خروج از منزل، امام رضا علیه السلام سر به سوی آسمان بلند كرد و چهار تكبیر گفت، این تكبیرها آن چنان با صلابت و روحانیت‏خاصی ادا می‏شد كه گویی آسمان و در و دیوار با نوای حضرتش هم آواز هستند . سرداران و نظامیان و سایر مردم كه با آمادگی و آراستگی تمام در بیرون منزل صف كشیده بودند، هنگامی كه امام رضا و یارانش را به آن صورت مشاهده كردند به پیروی از امام رضا علیه السلام و هماهنگ با او فریاد تكبیر سردادند .
شهر مرو یكپارچه فریاد تكبیر سر داد و به دنبال آن از گریه و ناله هزاران زن و مرد مشتاق اهل بیت علیه السلام به لرزه در آمد، سرداران هنگامی كه حضرت را با آن حال دیدند از مركب‏های خود پیاده شدند و كفش‏های خود را در آورده و كنار گذاشتند و به دنبال امام علیه السلام به راه افتادند . حضرت رضا علیه السلام پیاده راه می‏رفت و هر ده قدم یك بار می‏ایستاد و سه تكبیر می‏گفت .
یاسر خادم می‏گوید: در این حال ما خیال می‏كردیم كه آسمان و زمین و كوه با او هم آواز گشته است، شهر مرو یكپارچه گریه و شیون بود، فضل بن سهل ذوالریاستین با مشاهده این اوضاع به مامون گفت: اگر [امام ] رضا علیه السلام با این وضع به مصلا برسد، مردم مجذوب او خواهند شد [و ممكن است‏با یك اشاره طومار حكومت را در هم پیچند، ] به نظر من بهتر است كه از او بخواهی تا برگردد .
مامون هم فورا كسی را فرستاد واز حضرت رضا علیه السلام در خواست نمود تا از میانه راه برگردد . امام رضا علیه السلام هم كفش‏های خود را طلبید و سوار مركب شده، به منزل مراجعت كرد . (۱۷)
این روایت گذشته از اینكه تدبیر و دوراندیشی حضرت رضا را برای شكست‏سیاست‏های شیطانی مامون نشان می‏دهد، چگونگی اجرای مراسم باشكوه عید در سیره اهل بیت‏ و كیفیت‏یك نماز واقعی عید را بیان می‏كند .
نویسنده:عبدالكریم پاك‏نیا
منبع:سایت حوزه
پی‏نوشت‏ها:
۱) نهج البلاغه، حكمت ۴۲۸ .
۲) امالی شیخ صدوق، ص‏۱۰۰ .
۳) مسار الشیعهٔ، ص‏۳۰ .
۴) ایشان كه استاد اخلاق و عرفان برجسته‏ای در حوزه علمیه قم بود، در سال ۱۳۴۳ق به دیار حق شتافت . در مكتب تربیتی این عارف فرزانه بزرگان فراوانی تربیت‏شدند كه از جمله آن‏ها می‏توان از حضرت امام خمینی‏قدس سره، آیت الله مرعشی نجفی‏قدس سره، شیخ اسماعیل تائب تبریزی، آخوند ملا علی معصومی و میرزا عبد الله شالچی تبریزی نام برد . در مورد مقام عرفانی و جذبه این استاد كامل عرفان همین قدر كافی است‏بدانیم كه حضرت امام خمینی‏قدس سره آن‏گاه كه پس از یكدوره طولانی تبعید، در اوج عزت و افتخار از پاریس به ایران مراجعت كرده و به شهر قم وارد شد، در اولین فرصت‏به مزار شیخان رفته و در كنار قبر استادش حاج میرزا جواد آقا ملكی تبریزی حاضر شده و در كنار آن نشست، آن‏گاه به نشانه تواضع و حق‏شناسی، تحت الحنك عمامه خود را باز كرد - و با آنكه همیشه دستمال همراه داشت - با گوشه عمامه خود غبار سنگ استاد عارف را زدود و سپس به قرائت فاتحه و تلاوت قرآن پرداخت .
۵) سكر، یك اصطلاح عرفانی است و عبارت است از یك نوع كیفیت نفسانی كه موجب انبساط روح است و آن بواسطه غلبه سروری است كه هرگاه عشق و محبت‏سالك به آخرین درجه برسد، بر وی عارض می‏شود . او در آن حال بر قوای حیوانی و نفسانی خویش چیره می‏گردد و حالت‏بهت و سكر و حیرت پدید می‏آید و این حالت، عارف سالك را مبهوت و متحیر و سرگردان می‏كند . در شرح كلمات باباطاهر آمده است كه سكر حقیقی آن است كه سالك در فنا مقام گیرد .(فرهنگ علوم عقلی، ص‏۳۰۰).
۶) برگرفته از المراقبات، ص‏۳۳۴ .
۷) نهج البلاغه، خطبه ۲۱ .
۸) اعلی/۱۴ و ۱۵ .
۹) تفسیر المیزان، ذیل آیه ۱۴ سوره اعلی .
۱۰) حج/۳۱ .
۱۱) كنزالعمال، ح‏۲۴۰۹۴ .
۱۲) همان، ح‏۲۴۰۹۵ .
۱۳) عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج‏۱، ص‏۱۲۲ .
۱۴) صحیفه سجادیه، دعای ۴۵ .
۱۵) وسائل الشیعه، ج‏۷، ص‏۴۸۱، ح‏۴ .
۱۶) تاریخ طبری، ج‏۶، ص‏۲۶ .
۱۷) اصول كافی، مولد ابی الحسن الرضا علیه السلام، حدیث ۷ .
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید