چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
نهادگرایی و توسعه روستایی
هدف کلی از بحث نهادگرایی در توسعهی روستایی ایران این است که نشان داده شود اگر در پاردایم متداول در توسعهیروستایی، عوامل و زمینههای نهادی اعم از مجموعهی قواعد و قوانین مصوب و یا مجموعهای از هنجارها و قواعد رفتاری درون جامعه وجود دارد، برنامههای موجود توسعهی روستایی نمیتوانند آنگونه که باید موفق عمل کنند. به بیان دیگر، ما اگر ارزشها، هنجارها و قواعد موجود در جامعهی روستایی را نشناسیم و بدون توجه به این نکته که گیرندگان پیام ما را چه کسانی تشکیل میدهند، بخواهیم برنامههای توسعه را به مرحلهی اجرا در بیاوریم، آن وقت با یکسری از طرحهایی مواجه خواهیم شد که از بالا به پایین به مرحلهی اجرا درآمده و قاعدتا نمیتوانند آنطور که باید برای حل مسائل و معضلات جامعهی روستایی موثر باشند. پس از این مقدمه دربارهی لزوم بررسی مبحث نهادگرایی در توسعهی روستایی، دکتر حمید انصاری عضو دیگر هیات علمی دانشگاه تهران، بحثی را با عنوان " نقش و ضرورت سازمانها و تشکلها در جامعهی روستایی" ارائه داد. وی در این زمینه با اشاره به نظریات سن سیمون، گیدنز، رولاند ولنسکی ونظریاتی که در کتابهای مدیریت و سازماندهی به آنها استناد میشود، از سازمانها و تشکلها به عنوان ابزار و مرکب توسعه یاد کرد و تاکید کرد که این نهادها به عنوان یک نیاز از درون جامعه جوشیده و بیرون آمده و درجامعهیمدرن به عنوان یک نهاد اجتماعی هدفمند و سیستماتیک در مرکز توسعه نقش ایفا خواهند کرد.
وی افزود: در تعریف دیگری، سازمان با عنوان یک ارگان تجمعی یا همان نهاد اجتماعی معرفی شده که درواقع جمع افراد و عناصر مختلفی است که در تعامل با یکدیگر برای پاسخگویی به یک مسالهی خاص گردهم آمدهاند.اجتماعی بودن سازمان که به خصوص در تعریف پارسنز و برخی دیگر از دانشمندان بر آن تأکید شده، نشان دهندهی این واقعیت است که سازمانها و نهادها به نوعی در یک مقیاس کوچک، بازتاب دهندهی واقعیتهای اجتماعی در جوامع هستند و درواقع، به عنوان یک نهاد و سیستم باز، با جامعه در تعامل هستند. درنتیجه باید تاکید کرد که مسایل و مشکلات سازمانها درکشورهای جهان سوم و در تشکلهایی که برای توسعه به وجود میآید، ناشی از واقعیتهای جامعه است.
انصاری مشاعهای روستایی که بعد از انقلاب برای یکپارچه سازی تولید به وجود آمدهاند، را به عنوان یکی از انواع سازمانهایی معرفی کرد که بدون توجه به واقعیتهای جامعه و صرفا با ایدهآلها به وجود آمده، عملاً به بیراهه رفته و درست در نقطهی مقابل هدف آن، یکپارچه سازی اراضی، به کارگرفته شده است.
در ادامهی این میزگرد، دکتر منصور وثوقی عضو هیات علمی دانشگاه تهران، به بحث دربارهی نهادگرایی در ایران پرداخت. وی ابتدا تاکید کرد که عبور از مرحلهی سنتی به مرحلهی مدرن، با محتوای تاریخچهی پیشین جوامع و درواقع روابط خاص درون گروههای طایفهای، قبیلهای و روستایی و راه حلهایی که برای حل مشکلات توسط نهادهای غیر رسمی آنها بهکار گرفته میشده،مرتبط است و افزود: در این جوامع، مساله از زمانی آغاز می شود که تحولی درکشور رخ میدهد، مثلاً برنامهی اصلاحات ارضی سازمانهای جدیدی را وارد روستا میکند و از آنجا که این سازمانها به سادگی نمیتوانند اعتماد مردم را به خود جلب کنند، تناقض بهوجود میآید. علاوه بر این، حکومتها در کشورهای توتالیتر اغلب سعی میکنند نیات خود را در قالب این نهادهای جدید به مردم القا کنند و به عبارت دیگر، غالباً برنامههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تحت الشعاع این اهداف سیاسی قرار میگیرند. کما اینکه این مساله را در اتباط با اصلاحات ارضی ایران، با ورود نهادهایی مانند سپاه دانش، تجربه کردیم و این امر مصداقی از اصطلاح "اتاتیزم" یا همان دولتی کردن است که توسط پل وئی، جامعه شناس فرانسوی به کار گرفته شده و به نظر میرسد در همهی کشورهای جهان سوم سرآغاز مشکلات و تناقضات است.
وثوقی در ادامه، با طرح این پرسش که "در چنین شرایطی، ما به عنوان جامعهشناسان یا مصلحان توسعه،چه باید کنیم؟"، گفت: واقع این است که اگر نهادهای اجتماعی ما، به عنوان نهادهای اجتماعی مدرن متناسب با نیازهای فعلی جامعه، به صورت کاملا مستقل در روستاها یا شهرها پا بگیرند، به عنوان گروههای میانجی بین دولت و قاطبهی مردم قرار خواهند گرفت و در جهت حل و فصل بسیاری از مشکلات و مسائل گام خواهند برداشت. ضمن اینکه گروههای میانجی در فرآیند ارتباطی که بین مردم به وجود میآورند، موجب تعالی افکار و در نهایت دموکراسی یا همان مردمسالاری خواهند شد اما نگرانی من در سازمانهای جدیدی که این گروههای میانجی بهوجود میآورند، این است که اینها هم دوباره با پیگیری همان خط و ربط سازمانهای قدیمی، تحت کنترل سازمانهای دولتی درآیند و یا به شکلی با سازمانهای دولتی مرتبط شوند.در این زمینه، من فکر میکنم که جامعه شناسان یا مثلاً همین انجمن جامعه شناسی، باید برنامههایی را ارائه دهند که طی آنها فرآیند توانمند سازی مردم از طریق آموزش جامعهی روستایی پیگیری شود. در این مسیر، به نظر من، رسانههای جمعی محلی که البته الان وجود ندارند، میتوانند بسیار موثر عمل کنند.
وی با تاکید بر اینکه توسعهی روستایی با سیاق سابق به بن بست خواهد انجامید، گفت: من فکر میکنم باید برنامهها را تا این جا قطع کنیم و برنامههای جدیدی در راستای گسترش وسایل ارتباط جمعی محلی و جلوگیری از دخالت مستقیم دولت در ایجاد نهادها و سازمانهای محلی، ارائه کنیم.
در ادامهی این بحث، دکتر نجفی سخنان خود را با عنوان "دولت و نهادگرایی" ارائه داد. او بحث خود را اینگونه آغاز کرد: یکی از مشکلات عمومی در کشور ما، وضع یا بیان سیاستها و برنامهها به صورت آرمان گرایانه است که البته در ادامهی آن مکانیزمها تا دستیابی نهایی به هدف ترسیم نمیشوند. چنانچه در همین مورد اصلاحات ارضی، اصلاحات در کشور به اصلاحات کشاورزی، اصلاحات کشاورزی به اصلاحات ارضی و اصلاحات ارضی تنها به تقسیم ارضی تبدیل شد. از سوی دیگر باید گفت که مثلا در همین مورد، ما قدرت اربابها را از بین بردیم ولی تا به امروز هنوز نتوانستهایم نظام مدیریتی کارآمدی را جایگزین کنیم.
وی در ادامه به مسایل تشکلها و NGOها پرداخت و در این زمینه از وابسته شدن این نهادها به سازمانها یا وزارتخانههای دولتی به عنوان یک مشکل اساسی یاد کرد.
نجفی همچنین از توجه وزارتخانهها به توسعهی فیزیکی و عدم همدلی آنها با دانشگاهها و نهادهای مدنی، به عنوان یکی دیگر از مشکلات نام برد و گفت: زمانی وزارت جهاد سازندگی به ساختارهای فیزیکی مانند آب، جاده، برق و امثال آن توجه کرد اما این فعالیتها به جای آنکه جاذبههای بیشتری برای ماندگاری مردم در روستاها ایجاد کند، باعث شد جوانها، افراد با میزان تحصیلات پایین، کسانی که قدرت ریسک پذیری دارند و افرادی که کمی مهارت دارند همه روستا را تخلیه کنند و وقتی این چهار گروه از محیطی بروند، دیگر توسعهی درونزا در آنجا مفهومی نخواهد داشت. وزارت کشاورزی هم با توجه صرف به نمود فیزیکی، همین اشتباه را تکرار کرد. ما در این وزارتخانه نیز فقط به این مساله توجه کردیم که چند تراکتور، چقدر کود و چقدر سم داریم و در این میان، "انسان بهره بردار" را فراموش کردیم و صرفا به آموزش تولید محور اکتفا کردیم. درنتیجه توجه کردیم که کشاورز آموزش ببیند که چقدر و چگونه به مزارع خود کود دهد اما هرگز به او آموزش ندادیم که مثلاً در خشکسالی، چه ترکیبی از نوع گیاه و کود را به کار ببرد. در عین حال ما به روستاییان اطلاعات فنی دادیم اما اطلاعات اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی در این میان مورد غفلت شدید قرار گرفتند. در عین حال ما با این تفکر که روستایی و کشاورز بیسواد است، از تواناییهای آنها غافل شدیم و فراموش کردیم که اگر ما واحدهای کشاورزی در روستا داریم، در واقع همین روستاییان مدیران آنها هستند.
وی در نتیجهگیری از بحث خود تاکید کرد: کشاورزی اصولاً یک سیستم تلفیقی بوده و نیازمند مدیریت و برنامهریزی تلفیقی است. علاوه بر این، تولید در بخش کشاورزی خانوادگی است اما نظامهای عرفی در روستا آخرین نفسهای خودشان را میکشند. ما مسوولیم که در مورد اصطلاحات و کاربرد آنها همدلی و همزبانی پیدا کنیم و در این زمینه دانشگاهیان و مسؤولین وظیفه دارند که ما را به راه درست بکشانند.
در ادامهی این نشست، دکتر غلامرضا غفاری عضو هیات علمی دانشگاه تهران، بحث خود را حول محور "سرمایهی اجتماعی" ارائه داد. او در آغاز در پاسخ به این پرسش که "آیا گرایش و جهت گیری در دورهی جدید، به سمت سرمایهی اجتماعی به عنوان حلقهی مفقودهی توسعه، گرایش مناسبی است یا نه؟"، گفت: بحث دربارهی این موضوع در هر دوره به ادبیات آن زمان برمیگردد. در نگاه کلاسیکها، نخستین چیزی که در فرآیند و چرخهی توسعه مطرح میکنند، بحث سرمایه است اما این سرمایه در طی تاریخی که گذرانده، اشکال مختلفی را به خود گرفته است. در نگاه کلاسیکها وقتی که صحبت از سرمایه میشد، تاکید بر موهبتهای طبیعی بود که در اختیار جامعه بشری قرار داشت اما به تدریج در بحث توسعه محور، توجه بر سرمایهی فیزیکی متمرکز شد. در دورههای دیگر نیز صحبت از سرمایهی اجتماعی به میان آمد.
وی افزود: سرمایهی اجتماعی از نظر روششناسی، یک سازه و یا یک مفهوم است اما وقتی که از دیدگاه توسعه نگاه میکنیم، جوهرهی آن در "رابطه" خلاصه میشود. رابطه درواقع یعنی خود انسانها، سرمایهی انسانی و یا به بیان دیگر، انسانهای قابلی که بتوانند با ارتباط مناسب، زمینه را برای مشارکت و تشکل فراهم کنند. به همین دلیل، سرمایهی اجتماعی با مفاهیمی مثل شبکهها، هنجارها، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و مفاهیمی از این قبیل تعریف میشوند اما مساله اینجاست که اگر فقط رابطه را بپذیریم، باید اذعان کنیم که در همه جا سرمایهی اجتماعی وجود دارد. در پاسخ به این بحث، سرمایهی اجتماعی به نوعی تفکیک شده و آن نوع سرمایه مدنظر قرار میگیرد که هم به عنوان محصول و هم به عنوان عنصر سازنده و مولد بتواند سازوکاری مؤثر برای توسعه باشد. به نظر میرسد حلقهی مفقوده هم از این جا، آن نوع سرمایهی اجتماعی شناخته میشود که خصلت درون گروهی دارد و این همان چیزی است که نه تنها در جامعهی روستایی کم نیست بلکه بسیار هم قوت دارد اما این نوع سرمایه اصلاً نمیتواند در هیات انجمنی و در یک مقیاس وسیع و در یک شعاع گسترده امکان تحول را فراهم کند و درعوض سرمایهی اجتماعی با خصلت بین گروهی در بحث توسعه کارآیی دارد و این در جامعهی روستایی ما وجود ندارد.
دکتر غفاری با اشاره به صحبتهای دکتر نجفی، فقدان ارتباط دانشگاه با جامعه و عدم وجود خصلت ارگانیک در جامعهی روستایی را از جمله عواملی دانست که تشکلها را در چنین فضایی به دلیل عدم وجود جوهرهی رابطهای مورد نظر سرمایهی اجتماعی، با خصلت انزوا و جزیرهای روبرو کرده و مانع از دوام آنها میشود.
دکتر غلامرضا مهرابی عضو هیات علمی دانشکدهی منابع طبیعی، یکی دیگر از افرادی بود که در میزگرد گروه جامعهشناسی روستا از نهادگرایی صحبت کرد. وی در آغاز سخنان خود، با مروری بر روند تاریخی این فرآیند و با ذکر چند مثال، تاکید کرد که جامعهی روستایی و کشاورزی ایران تا انقلاب مشروطه جامعهای بسیار متشکل، قانونمند و منسجم بوده است. او با اشاره به اصلاحات ارضی در دورهی بعد از انقلاب مشروطه، گفت: هدف از این اصلاحات به عنوان بخشی از یک طرح خاورمیانهی بزرگ، به هیچوجه سر و سامان دادن به کشاورزی یا روستاهای ایران نبود؛ اما در عمل با ورود آن به روستاها، نظام ارباب رعیتی هدف حمله قرار گرفت. این درحالی است که اکنون بعد از گذشت صد سال، هنوز عناصر زیادی مشاهده میشوند که نشان میدهند جامعهی روستایی تغییر چندانی نکرده است و مسوولان و کارشناسان امروز به صرافت آن افتادهاند که فکری بکنند.
مهرابی هدفهای سیاسی موجود در طرح اصلاحات ارضی، ورود تکنولوژی و نگاه فیزیکی و ابزاری به توسعهی کشاورزی و همچنین توسعه و سلطهی بازار را به عنوان سه عامل مهمی معرفی کرد که تشکلها را در جامعهی روستایی تحت تأثیر قرار دادند.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه امروز تشکلهای روستایی که زمانی وجود داشتند، کمرنگ شده و انسجام میان روستاییان تا حدی از بین رفته است، گفت: این امر باعث شده که با انفرادی و خانوادگی شدن تولید، دیگر چیزی به نام بنههای کشاورزی و مواردی مانند آن، وجود نداشته باشد. البته باید گفت که عرف کلی حاکم بر این تشکلها و انسجامهای اجتماعی گذشته، به کلی از بین نرفته کما اینکه در برخی روستاها شاهد وجود آنها به شکل عینی هستیم و این نشان میدهد که اگر با مردم وارد میدان شویم، میتوانیم تا حدود زیادی موفق عمل کنیم.
دکتر علی شکوری آخرین سخنران این میزگرد بود که در سخنان خود، به موانع ساختاری نهادگرایی در روستاهای ایران پرداخت. او در این زمینه گفت: بحثهای ساختاری یا مسائل مربوط به ساختار، عمدتاً بر مناسبات نسبتاً پایدار تاکید دارد. بر اساس مباحثی که تا اینجا مطرح شدند، نیز بحث از سازمانهای جدید روستایی که موضوع اصلی این میزگرد است، با این فرض صورت میگیرد که سازمانهای سنتی در قالب خودشان کارآمد بودهاند. با این وجود، شاید خیلی منصفانه نباشد که دستاوردهای بسیاری از سازمانهای جدید را که درواقع به دلیل ضعف کارکردی برخی نهادهای سنتی به وجود آمده و در پاسخ به برخی نیازها تحولاتی را در جامعهی روستایی ایجاد کردهاند، نادیده بگیریم. به عنوان نمونه باید به یاد داشت که امروز جامعهی روستایی ما با سوادتر است و با دسترسی به خیلی از امکانات ارتباطی و بهداشتی، به مراتب وضعی بهتر از ۵۰ سال پیش دارد.
وی درعین حال با اشاره به مطالبی که دربارهی مشکلات این نهادها در دستیابی به اهداف تعیین شده، در این نشست طرح شد، گفت: به نظر میرسد جامعهی مدرن ضرورتهایی را میطلبد که تاحدی میتوانند به ویژه در جامعهی روستایی مشکلزا باشند. این درحالی است که کوششهای زیادی برای تحول بخش روستایی صورت گرفته و کارها و اقدامات زیادی از سوی وزارتخانهها و سازمانهای دیگر انجام شده است اما در پاسخ به این پرسش که چرا آنها موفق نبودند و درنهایت اقدامات مشارکتی شکل نگرفته است، باید گفت که به طور کلی برخی موضوعاتی که در مورد کشورهای جهان سوم موضوعاتی مطرح میشوند و به طور اخص در مورد ایران هم صادق است، ناشی از ضرورتهای مدرنیزاسیون است که دولت فراگیر تلاش کرد که در یک فرآیند وحدت بخشی به آنها پاسخ گوید. در این نظم جدید، فرض بر این بود که سازمانهای جدید درجامعهی جدید به مراتب کارآمدتر ازسازمانها و نهادهای سنتی عمل خواهند کرد اما یکی از مواردی که مانع تحقق اهداف شد، اتخاذ روشها و مدلهای بوروکراتیک بود که به نظر من، خواهناخواه باید رخ میداد. به تبع آن سیطرهی تکنوبروکراتها را میبینیم که باز باید گفت غیر از این راهی نبود. بعد هم ساختار اداری و سیاسی متمرکز مطرح شد. بوروکراسی در ساختار جدید ناکارآمد شد ولی موضوع این است که اگر قرار باشد این ساختار بروکراتیک را برداریم، خیلیها بیکار میشوند. طبق بررسیهای انجام شده واقعیت این است که ساختار بوروکراتیک بخش روستایی، بخش عمدهای از هزینهها و بودجههایی را که به آن اختصاص داده میشود را بلعیده و دست آخر مقدار ناچیزی به بخش روستایی میرسد اما این امر هم جزء ضروریات است. مسائل ساختاری را نمیشود به این راحتی درهم شکست. واقعیت این است که تشکلهای محلی گرچه اهمیت دارند، ولی نمیتوانند در چنین ساختار بوروکراتیک و متورمی عمل کنند. در این شرایط، دولتها هم مایل نیستند از قدرت خودشان دست بکشند و مساله اینجاست که جامعهی روستایی باید خودش تولید کننده باشد ولی نیست و به ناچار، علم ودانش از مراکزشهری میآیند و مشکل در عملیاتی کردن این مفاهیم خیلی بهوجود میآید. بخش دیگر از مسائل ساختاری هم به ناقص بودن، یا کامل نبودن کمیّت نهادهای روستایی مربوط میشود.
دکتر ازکیا مدیر این میزگرد، در پایان و در جمعبندی از مباحث ارائه شده، گفت: من فکر میکنم صحبتهایی که مطرح شد، به طور کلی تحت تأثیر دو رویکرد کاملاً متفاوت ازیکدیگر بود؛ نخست رویکردی که به توسعهی روستایی و نوسازی که به آنجا برده میشود،اعتقاد دارد و بر این باور است که بوروکراسی لازمهی آن است، باید باشد و درعین حال فوایدی را هم در بردارد. رویکرد دیگر، بیشتر حول وحوش توسعهی پایدار روستایی است. موافقان این رویکرد معتقدند درست است که نقش دولت و تشکلها و نهادها مهم هستند اما ارتباط باید دو سویه باشد. در این پارادایم، برای مردم روستایی همان ارزشی را قائل هستند که برای علما قائلند و معتقدند که برای این منظور، باید درجهت توانمند سازی همهی اقشار روستایی گام برداشت.
وی افزود:امروز میگویند که توسعهی روستایی یعنی توجه به اقشار آسیب پذیر و این به آن دلیل است که پارادایم حاکم بر تفکر مسوولین و مصلحان توسعه وافی به مقصود نبوده و نتوانسته راهحل را برای فقر مسائل روستایی پیدا کند. پس مدرنیزاسیونی که دکتر شکوری به آن اشاره میکند، نتوانسته آن طور که باید، به همان دلایلی که خودشان اشاره کردند، مسائل جامعهی روستایی را حل وفصل کند و درنهایت، به قول چمبرز، اینک اگر ما بخواهیم یک برنامهی توسعهی روستایی داشته باشیم باید هم آکادمیسینها، هم مجریان و هم مردم را در کنار هم داشته باشیم.
منبع : انجمن جامعه شناسی ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست