جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


گران‌فروشی در بیمارستان‌ها


گران‌فروشی در بیمارستان‌ها
افزایش بی‌وقفه هزینه خدمات سلامت و درمان در طول چند دهه گذشته در آمریکا موجب ایجاد چالش‌های جدی برای شهروندان این کشور در مورد پرداخت هزینه‌های پزشکی شده است. کارگران می‌گویند قادر به پرداخت حق بیمه بالای خدمات درمانی نیستند و بیماران به جای پرداخت صورت حساب‌های بیمه ترجیح می‌دهند از درمان صرف‌نظر کنند. قطع پرداخت بخشی از حق بیمه از طرف کارفرمایان، عده زیادی را در صف بیمه‌نشدگان قرار می‌دهد و در همین حال، دولت‌های مرکزی و فدرال تنها نظاره‌گر افزایش هزینه‌های برنامه‌های عمومی بیمه درمانی، مانند تامین خدمات سالخوردگان (مدیکر) و تامین خدمات درمانی نیازمندان (مدیکید) هستند. از هر دو نظر‌ (درصد کلی سهم اقتصاد یا سرانه) بهای خدمات درمانی در ایالات متحده بسیار بیش از دیگر کشورهای پیشرفته است. در ۴۰ سال گذشته افزایش هزینه خدمات درمانی بسیار بیشتر از رشد اقتصادی یا درآمدهای فردی بوده است، روندی که بیش از این نمی‌تواند ادامه یابد. بحران اقتصادی سختی هم که هم‌اکنون پیش‌روی کشور آمریکا است، حل این مشکل را پیچیده‌تر کرده است.
● علت چیست؟
علت‌ها عمیق و گوناگون هستند. برخلاف باور عامه مردم، بالا رفتن سن نسل قبلی، قیمت بالای دارو، سرشکن شدن هزینه‌های اقامه دعوی برای تشخیص و تجویز غلط پزشکی در کل هزینه‌های درمان، علت بالا رفتن قیمت این خدمات نیستند. در واقع طرح این موضوعات پیش از آنکه با نگاهی علمی باشد، مورد مصرف سیاستمداران است و نقش زیادی در بالا بردن هزینه‌های درمان در این کشور یا سایر نقاط جهان ندارد. دلایل اصلی، ریشه‌دارتر و نیازمند بررسی دقیق‌تر است. تقریبا تمام اقتصاددانان عقیده دارند که علت اصلی افزایش بهای خدمات پزشکی ثروت ملی آمریکا است. آمریکایی‌ها ثروتمندتر از سایر ملل و مصرف‌گراتر از آنان هستند و پول بیشتری در اختیار دارند. تحلیل‌گران معتقدند آمریکایی‌ها حتی پیش از اندازه لازم خرج می‌کنند، شاید به همین علت پولی که آمریکایی‌ها برای بیمارستان و پزشک خرج می‌کنند، بیش از سایر کشورها است. همچنین بیماران بیشتر به متخصص مراجعه می‌کنند و پیش از حد متعارف از فن‌آوری‌های پیشرفته مانند سی‌تی‌اسکن یا MRI استفاده می‌نمایند و بیش از سایر ملل به جراحی یا تشریفات پزشکی گران‌قیمت تن می‌دهند. بیمه‌اجباری با پوشش وسیع، بسیاری مواقع بیماران و پزشکان را بدون دلیل علمی به استفاده از خدمات‌ گران‌قیمت پزشکی تشویق می‌کند. در عین حال، صف رنگارنگ بیمه‌گران و کارگزاران گوناگون حجم زیادی از پول پرداخت شده را صرف هزینه‌های اجرایی، بازاریابی و سود واسطه‌ها می‌کنند که بار آن به طور مستقیم بر دوش مالیات‌دهندگان است. واقعا موضوع همین است؟ چه می‌شود اگر شهروندان آمریکا به جای خریدن خودرو سوم، کامپیوتر یا خانه خارج از شهر، سهم بیشتری برای خدمات درمانی هزینه کنند؟
اقتصادانان پس از بررسی نتیجه گرفته‌اند آمریکایی‌ها بیش از آنکه برای خود و بهبود زندگی‌شان هزینه کنند، برای درمان‌های پیشرفته مانند داروهای تخصصی قلب، جراحی‌های زیبایی، افزایش وزن نوزادان لاغر و داروهای آرام‌بخش هزینه می‌کنند؛ ولی اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، در چند دهه آینده هر پنی درآمد حاصل از تولید اقتصادی در ایالات متحده باید برای خدمات سلامت هزینه شود و بودجه‌ای که باید به اموری مانند آموزش، حفظ محیط زیست، تحقیقات علمی و امنیت اجتماعی اختصاص یابد به قدر کافی نخواهد بود. هر یک از اینها که برشمردیم، ارزشی برابر یا حتی بالاتر برای وجود جامعه‌ای سالم دارند. حتی بودجه دولتی ممکن است زودتر به این بحران دچار شود.
همین الان هم ایالات مدعی هستند، برای پرداخت هزینه‌های روبه افزایش مدیکید و مدیکر مجبور شده‌اند از هزینه‌های بسیار ضروری مانند آموزش کم کنند و باز هم آنچه دولت برای این بیمه‌ها پرداخت می‌کند، جبران افزایش افسار گسیخته قیمت‌ها نیست. این یعنی سیاستمداران باز هم باید مالیات‌ها را بالا ببرند، برخی اعتبارات برنامه‌های دولتی را قطع کرده یا حتی بودجه برنامه‌های سلامت را هم کاهش دهند.
● سوال چیست؟
برای کاهش هزینه‌های درمان پیشرفته و تخصصی و کنترل افزایش سالانه هزینه‌های سلامت چه می‌توان کرد؟ تازه‌ترین اطلاعات محققان، حکایت از ناهماهنگی بسیار در هزینه‌های درمان از منطقه‌ای به منطقه دیگر دارد، در صورتی که در بازده ارایه این خدمات تفاوت چندانی احساس نمی‌شود. باوجود اینکه پزشکان در مناطق مرفه به کمک فن‌آوری پیشرفته و لشگری از پزشکان مشاور به درمان بیماران می‌پردازند، وضعیت بیماران مرفه خیلی بهتر از بیماران کم‌درآمد که به کلینیک‌های ارزان‌قیمت مراجعه می‌کنند، نیست. حتی شاید بتوان گفت رفت و آمد مکرر به بیمارستان، بیماران مرفه را آماده ابتلا به عفونت‌های بیمارستانی می‌کند و علاوه بر آن با توجه به تعداد زیادی پزشک که بیمار را معاینه می‌کنند، بالاخره بیمار نمی‌فهمد که مسوولیت مستقیم درمان او با کیست؟ اگر تمام کشور هزینه‌های خدمات درمانی را با آنچه در مناطق کم‌درآمد هزینه می‌شود هماهنگ کنند، در حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد که مبلغ قابل توجهی هم هست، در این هزینه‌ها صرفه‌جویی می‌شود.
این مساله نیازمند تغییرات ریشه‌ای و درازمدت در روند اجرای بیمه‌های خصوصی و دولتی است. یکی دیگر از اشکالات این است که طبق برآورد دفتر بودجه کنگره آمریکا، تنها کمتر از نیمی از خدمات درمانی در این کشور بر پایه مدارک قابل قبول انجام می‌گیرند. اگر پزشکان اطلاعات درستی درباره درمان هر بیمار داشته باشند و تنها در شرایط لازم به برخی درمان‌های تخصصی دست زنند، تشخیص اشتباه و درمان بی‌مورد کمتر می‌شود و می‌توان در بسیاری از هزینه‌ها صرفه‌جویی کرد و کیفیت مراقبت از بیماران نیز بهبود می‌یابد. در دهه ۹۰ طرز تفکر غالب می‌گفت اگر مراجعه بیماران به مراکز درمانی و درمان آنان را به یک جریان رقابتی تبدیل کنیم، همین رقابت سبب پایین آمدن قیمت‌ها و بالا رفتن کیفیت درمان می‌شود. در حقیقت چند سالی هم هزینه‌ها محدود شد ولی با روگرداندن پزشکان و بیماران از این سیستم، مدیران کم‌کم این رویه را کنار گذاشتند و دوباره هزینه‌ها ناگهان بالا رفت.
● راه حل چیست؟
امروز تکنیک‌های مدیریت درمان به سوی برخی برنامه‌ها مانند محدود کردن استفاده بیش از حد از این خدمات می‌روند:فن‌آوری اطلاعات: نظام سلامت در آمریکا بسیار بعد از بخش‌های اقتصادی این کشور و نظام‌های سلامت سایر کشورهای پیشرفته دست به استفاده از فن‌آوری ثبت کامپیوتری و شبکه‌ای اطلاعات پزشکی بیماران زد. بی‌شک ثبت کامپیوتری می‌تواند به مقدار زیاد از زحمت پزشکان و پرستاران برای ثبت سابقه بیمار روی کاغذ کم کند، خطاهای پزشکی را کاهش دهد و از هزینه‌های اضافی برای تجدید آزمایش‌های تشخیصی وقتی بیمار از پزشکی به پزشک دیگر مراجعه می‌کند، جلوگیری کند ولی تسریع در امر ثبت الکترونیک بدون سرمایه‌گذاری ممکن نیست. پیشگیری: به نظر می‌آید این دیدگاه مورد توافق همه است که به کمک طب پیشگیری مانند کنترل وزن، ورزش کردن، تغذیه مناسب، کاهش مصرف دخانیات، چکاپ‌های منظم و استفاده درست از داروها و آزمایش‌های غربالگری علاوه بر بالا بردن سلامت جامعه در درازمدت، از افزایش هزینه‌های می‌توان جلوگیری کرد. در واقع انجام راهکارهای طب پیشگیری مانند مشاوره با بیمار یا آزمایش‌های غربالگری هم بی‌هزینه نیستند و اثر آن را در کاهش هزینه‌ها تنها پس از سال‌ها می‌توان برآورد کرد. هزینه دارو: در مقایسه با شهروندان دیگر کشورها، آمریکایی‌ها پول بیشتری برای دارو با نشان تجارتی می‌پردازند. پس از آن، به ترتیب داروهای ژنریک و یا روی پیشخوان داروخانه‌ها هستند. شاید با مذاکره با تولیدکنندگان دارو برای تولید ارزان‌تر و یا واردات داروهای با قیمت‌های کمتر بتوان از بار هزینه‌ها کاست. پزشکان عمومی: در نظام درمانی ناهماهنگی مانند نظام آمریکا بسیاری صاحب‌نظران عقیده دارند با تغییر نگرش و فرمول‌های آموزشی تدوین شده بهتر از بیش از تربیت متخصص به سوی تربیت پزشک عمومی و قوی‌تر کردن نقش پزشکان عمومی در نظام سلامت پیش برویم و از این طریق از هزینه‌های درمان کم کنیم. آگاهی: جنبش مصرف‌کنندگان نظام سلامت تصمیم دارو با دادن آگاهی‌های عمومی نسبت به هزینه‌ها و وضعیت درمان و درمان‌های پیشرفته و آزمایش‌های گران‌قیمت مردم را نسبت به گرفتن تصمیمات عاقلانه‌تر برای درمان خود آگاه کند.
منبع: نیویورک تایمز ۲۷ نوامبر ۲۰۰۷
منبع : هفته نامه سپید