دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


"مثبت انگاری" ، آسیبی جدی برای رسانه‌ها


"مثبت انگاری" در عرصه رسانه‌ها،پدپده‌ای‌است كه گریبانگیر بیشتر رسانه‌های معاصر شده و با گرایش روزافزون آن، به آسیبی جدی برای رسانه‌ها نیز تبدیل شده است. نگاه مثبت به رویدادهای خبری به‌منظور جلب نظر و حفظ مخاطب و نیز پرداخت و صیقل دادن به‌منظور پوشاندن اصل ماجرا، امروزه آفتی جدی و مهم برای عموم رسانه‌ها بشمار می‌رود. شاید مترادف مثبت انگاری در رسانه ها، واژه" پوزیویتیسم خبری" باشد اما به نظر می‌رسد كه "مثبت انگاری" برخلاف "پوزیویتیسم" كه یك مكتب فكری است و ازاصالتی خاص برخوردار است، دارای اصالت نبوده و بیشتر یك راهكار است تا یك مكتب فكری. "هر چه را كه مخاطب نمی‌پسندد و برایش دلسردكننده است، كافی است شیوه بیانش را به گونه‌ای دلچسب عوض كنیم و سپس آن را عرضه كنیم"، جمله‌ای است كه یكی از دبیران "هرالدتریبون" در سر میز نهار برای جمعی خودمانی! گفت.هر چند برجسته‌سازی، خود از شیوه‌های مرسوم در رسانه‌ها بشمار می‌رود اما، "مثبت انگاری" پدیده‌ای دیگر است كه در مورد اخیر تنها اقنای مخاطبین به هر وسیله ممكن در نظر است. گاه مثبت انگاری از حوزه اقنای مخاطبین فراتر رفته و در راستای جلب رضایت دستگاهها و سازمان‌ها قرار می‌گیرد كه در آن صورت، رسالت رسانه‌ها از حد اطلاع رسانی به حد "تملق" و "مصلحت اندیشی" تنزل می‌یابد. بر این اساس مثبت‌انگاری برغم كاربردی كه در سطح جذب مخاطب برای رسانه‌ها ایفا می‌كند، به پدیده‌ای مسموم و آسیبی بزرگ برای رسانه‌ها تبدیل می‌شود. ذكر این نكته نیز ضروری است مثبت انگاری می‌تواند نوعی "خودسانسوری" یا "دگرسانسوری" نیز تلقی شود اما هرگز اطلاق واژه "سانسور" كه در اصل ریشه‌ای فرانسوی دارد و در قرن ‪ ۱۸‬میلادی در اروپا رواج‌یافت و به‌وسیله‌آن اصل ماجرا مورد حمله قرار گرفته و مخدوش می‌شود، نمی‌تواند بیانگر اصل موضوع باشد. شاید روند رو به‌تزاید تاثیر رسانه‌ها بر افكار عمومی و دستگاه‌های اجرایی كشور، مروج برخی عادت‌های یك سو نگرانه و "مثبت انگارانه " باشد كه این روزها زیاد به چشم می‌خورد. این موضوع را می‌توان به صورتی دیگر بیان كرد; بسیاری از تهیه‌كنندگان خبر،از جمله خبرنگاران، گزارشگران و تحلیلگران به دلایل مختلف تمایل دارند كه پدیده‌ها و موضوعات مختلف خبری را با دیدی مثبت مورد ارزیابی قرار دهند. این موضوع بیانگر این مطلب نیست كه آنها به كاستی‌ها و زوایای پنهان سوژه خبر، دقت ندارند و یا آن را نمی‌بینند بلكه این تمایل بیشتر ناشی از اقبال خبرسازان از "مثبت انگاری" است كه نزد خبر مخاطبین ایجاد می‌شود. مثبت‌انگاران نیز به‌میزان ارایه نقطه نظرات مثبت در تولیدات، مورد عنایت خبرسازان و صاحبان سوژه‌های خبری قرار می‌گیرند. واضح‌است كه نقطه‌ی مقابل مثبت‌انگاری الزاما"منفی‌انگاری" نیست بلكه بیشتر "ندیدن" و "كنارگذاشتن" نقاط منفی و ضعف موضوع و سوژه‌خبری است كه مثبت انگاری تلقی می‌شود. تغییرقالب، تغییر لحن، تغییر دادن جملات و كلمات به گونه‌ای كه به اصل و ماهیت موضوع خدشه وارد نشود، از دیگر مشخصات مثبت انگاری در عرصه رسانه‌ها است. در همه موارد اشاره شده خبرسازان تنها به ارایه دیدگاه‌ها و در چارچوب افكار خود می‌اندیشند. برای نمونه چندی پیش در ماجرای هسته‌ای ایران، سه كشور اروپایی پیش نویس قطعنامه‌ای را تنظیم كردند كه در آن ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل خواسته شده بود. طولی نكشید كه به‌دلیل واكنش جمهوری اسلامی ایران و نیز نبود مدارك محكم و شورای امنیت پسند! و نیز مخالفت برخی كشورهای دیگر، سه كشور اروپایی مجبور شدند برای همراهی با افكارعمومی پیش‌نویش قطعنامه خود را پس بگیرند. قصدی برای موشكافی رفتار و مواضع اروپاییان در این ماجرا نیست فقط "رفتار خبری" برخی از رسانه‌های خبری كه ید طولانی در مثبت انگاری دارند را در این زمینه به اختصار مورد بررسی قرار می‌دهیم. برخورد یكی از شبكه‌های خبری انگلیسی با این ماجرا بسیار جالب توجه بود به‌این صورت كه این شبكه‌ی خبری از یك سو می‌بایست اصل خبر را مخابره می‌كرد و از سویی دیگر ضمن وارد نكردن خدشه به موضوع خبر، اقدام كشور متبوع خود به همراه دو كشور اروپایی دیگر را اقدامی مثبت جلوه می‌داد. شبكه خبری "بی.بی.سی" در خبر ارسالی خود بدون اشاره به عقب نشینی اروپاییان از قطعنامه‌پیشنهادی، موضوع خبر را اینگونه در رسانه‌ی خود منعكس كرد:" اروپاییان فرصت دیگری را به ایران برای پرهیز از تلاش‌های هسته‌ای دادند!" این شبكه یك روز پس‌از تصویب ضعیف پیش‌نویس دیگر اروپاییان در شورای حكام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، خبر دیگری را با همان حال و هوا اینگونه تنظیم و مخابره كرد:" راه ارجاع پرونده اتمی ایران به شورای امنیت گشوده شد." بی.بی.سی در گزارش اولیه خود هرگز به این موضوع به‌صراحت اشاره نكرد كه، اصل ارجاع پرونده اتمی ایران به شورای امنیت دقیقا همان محوری بود كه به خاطر آن تلاش اولیه سه كشور اروپایی به شكست انجامید. "مهدی واعظی" دانشجوی ارشد ارتباطات دراین خصوص می‌گوید:" خبرنگاران آموخته‌اند كه چگونه در مواجه با هر پدیده‌ای آن را مورد نقد قرار دهند اما بیشتر این نقدها الزاما انتقاد نیست بلكه بیان نقاط مثبت پدیده‌ها در قالب نقد است!" وی می‌افزاید:" هر چند بیان نقاط مثبت نیز در پاره‌ای از موارد می‌تواند "نقد" بشمار آید اما متاسفانه زیاده گویی و پنهان كردن نقاط ضعف، گاه به تمجید و تملق سوق می‌یابد و این موضوع مهمی است كه باید مورد توجه رسانه‌ها قرار گیرد."
شاید اینگونه تصور شود كه نگاه تیزبین و نقادانه بسیاری از گزارشگران نیز از برخی موضوعات عقب نمی‌ماند اما به نظر می‌رسد كه انعكاس نقاط ضعف اخبار نیز در بیشتر موارد خود نوعی از مثبت انگاری است. پی بردن به زوایای پنهان موضوع خبر و تلاش برای كشف حقایق پنهان ماجرا بدون توجه به"خوشایند" و یا "بدآیند" خبرسازان و یا صاحبان سوژه، می‌تواند راهكاری موثر برای فرار از مثبت انگاری باشد. اینكه همه چیز مرتب است و مشكلی وجود ندارد و اگر هم دارد ناشی از برخی كاستی‌های توجیه پذیر است، متاسفانه تفكر غالبی است كه در مثبت انگاری وجود دارد.برای روشن شدن این موضوع به مثالی دیگر درباره موضوعی كه دارای بار معنوی در جامعه است، اشاره می‌شود. به عنوان مثال در نمایشگاهی كه چند سال است، تحت عنوان "نمایشگاه قرآن" در ماه مبارك رمضان برگزار می‌شود و در رشد و اعتلای فرهنگ قرآنی در كشور نیزبسیار نقش سازنده و مفیدی داشته است، همواره تصور اینگونه بوده است كه این نمایشگاه چون به‌نام كتاب آسمانی قرآن كریم مزین است می‌توان كاستی‌های آن را نیز نادیده گرفت و در اخبار ارسالی نیز همواره سعی بر مثبت انگاشتن تمام مسایل این نمایشگاه می‌شود. شاید كمتر كسی در خلال برگزاری نمایشگاه از خود بپرسد، افزایش چند صد درصدی بهای مادی یك جلد قرآن نسبت به سال گذشته چه توجیهی می‌تواند داشته باشد؟(بهای برخی از قرآن‌ها گاه تا دو تا سه میلیون ریال هم می‌رسد) در این راستا می‌توان دهها مثال دیگر آورد كه می‌تواند به بیان موضوع كمك كند ازجمله مسایل مربوط به درآمد سرانه كشور است كه برغم اعلام مسایلی همچون "مهار تورم"، " افزایش درآمد دولت از طریق گران كردن اجناس" ، "كاهش حیف و میل بواسطه افزایش قیمت‌ها"، "افزایش نرخ بهره توسط بانك‌های دولتی به بهانه افزایش ثروت ملی"، " كاهش توجه به مشكلات جوانان به بهانه نبود بودجه" و مسایلی از این قبیل، كه همه روزه می‌توان نمونه‌های آن را در رسانه‌ها ملاحظه كرد كه به گونه‌ای ماهرانه تنظیم می‌شوند و اصل موضوع كه به واقع "عدم كارایی برخی ساختارها و كارگزاران" است، همچنان مغفول می‌ماند. در كلام نهایی باید به این موضوع اشاره گردد كه كه مثبت انگاری پدیده ای نیست كه محدود به رسانه‌ها و آن هم در سطح "خبر و گزارش" باشد، بلكه دامنه این موضوع را باید فراتر از سطوح فوق دانست كه به دلیل ماهیت آن تاكنون از انظار عمومی مغفول مانده است.

از: علیرضاجباری
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی