جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


قاچاق انسان و فحشای اجباری در ایران


قاچاق انسان و فحشای اجباری در ایران
آگاهی و نگرانی در خصوص رشد فزاینده بازار جهانی برده داری جنسی در سراسر جهان در حال افزایش است. رسانه های دیداری و شنیداری، اینترنت و مجلات زنان، در ایران و سراسر جهان درباره ظلم ها و بی عدالتی های قاچاق انسان و فحشای اجباری در ایران بسیار سخن گفته اند
با توجه به گزارش روزنامه شرق در ٢٦ می،خبرگزاری خبرنگاران جوان با برگزاری میزگردی در همین رابطه، اعلام کرد که،٢٨٦ زن در فجیره امارات متحده عربی به حراج گذاشته شدند.در این نشست، یک خلبان ایرانی که در خطوط هوایی امارات متحده کار می کند،مصطفی بن یحیی _اعلام کرد به طور متوسط ده تا پانزده دختر،هر روز از طریق نه پرواز منظم و بیست پرواز غیر منظم از ایران به دبی فرستاده می شوند. بعلاوه،جسد سه تا پنج دختر به صورت ماهیانه به دولت ایرات تحویل داده می شود.
پروفسور دونا ام. هیوز،صاحب کرسی کارلسون ان دود برنامه مطالعات زنان در دانشگاه رود آیلند گزارش می دهد که "با توجه به اظهارات یک منبع رسمی در تهران،فحشا در میان نوجوانان دختر دارای یک رشد ٦٣٥درصدی بوده است و تنها در تهران،شمار زنان و دختران مشغول به فحشا ٨٤٠٠٠ نفر بر آورد شده است که تعداد زیادی از آنها در خیابان ها کار می کنند و در حدود ٢٥٠فاحشه خانه بنابر این گزارش در شهر فعال است .از آنجایی که،برآورد دقیق آماری امکان پذیر نیست،این اعداد نمی تواند گویای ابعاد واقعی مسئله باشد. با در نظر گرفتن این نکته که،این آمار حرفی از تعداد زنان فروخته شده در بازار برده داری جنسی در خارج از ایران نمی زند.
این صورت مشمئز کننده بهره کشی فقط محدود به زنان بالغ نمی شود،بلکه نوجوانان را نیز در گیر کرده است.بنابر اظهارات عالی ترین مقام قضایی استان تهران، قاچاقچیان به دنبال فروش قربانیان در بارازبین المللی فروش دختران بین ١٧-١٣سال هستند و حتی گزارشهایی از فروش دختران بین ١٠-٨هم وجود دارد. دختران کم سن اغلب مجبور به کارهای پیش خدمتی هستند و اندکی بعد تاجران برده دار آنها را برای کار به متل ها،هتل ها و کلوب های شبانه می برند.
شمار زیادی از زنانی که به دنبال یافتن منبع در آمد بهتری هستند، اغلب اوقات با وعده های اغوا بر انگیز کارهای سود آور فریب داده می شوند.اینها اکثرا در نهایت مجبور به فحشا می شوند. تاجران برده اکثرا زنان را در استخرها ی شنا،باشگاه های ورزشی و حتی مدارس دولتی شناسایی می کنند وپیشنهاد کارهای پر پول خارج از خانه و خانواده معمولا به عنوان منشی آنها را به وسوسه می اندازند. گاهی و در صورت اقتضاء، آنها قرارداد ازدواج موقت را بین خود منعقد می کنند که در واقع و به لحاظ ماهیتی خود نوعی از فحشاست.قراردادهایی که مدتشان گاه به ٢٤ ساعت می رسد.
در بعضی از موارد زنان ربوده شده و سپس به کار (اجباری )در فاحشه خانه ها یا خارج از کشور می شوند.در سال ٢٠٠٣ ،هزاران نفر از این زنان پس از زلزله ویرانگر بم، بی خانمان شدند و بسیاری از دختران یتیم این فاجعه، خیابان ها دزدیده شده و وارد حلقه رده داری جنسی شدند.بعلاوه،قاچاقچیان انسان، طعمه های خود را از میان دختران نوجوان فراری که تعدادشان در تهران به ٢٥٠٠٠نفر تخمین زده می شود، انتخاب می کنند.تعدادی از زنان جوان که مجبور به فحشا می شوند، کسانی هستند که توسط والدینشان فروخته می شوند.
علل پنهان معضل قاچاق انسان پیچیده و چند چهره است.والدینی که فرزندان دختر خود را به قصد فحشا می روشند غالبا معتادان به مواد مخدر هستند.همانطورکه خبر گزاری فارس گزارش می دهد،رئیس انجمن علمی آسیب های اجتماعی در ایران،معتقد است که "بیش از ٥٠درصد ازمردم ایران به طور مستقیم یا غیر مستقیم در گیر مواد مخدر هستند".با توجه به گستردگی معضل اعتیاد در ایران بعضی از والدین معتاد به قصد تامین نیاز مواد خود،اقدام به فروش فرزندان خود می کنند.فراری ها و زنان (آسیب دیده)به دلایل متعدد اجتماعی و مسائل شخصی و درگیری های روحی از ایران می گریزند. نا امیدی آنها خود را در آخرین آمارهای منتشر شده از خود کشی ها در ایران نشان می دهد.دبیر کل مسائل اجتماعی استان کهکیلویه و بویر احمد اعلام کردکه میزان خود کشی ها در سال ٢٠٠٣ نسبت به سال پیش با رشد ٤٦درصدی روبرو بوده است. بعلاوه،٧٤درصد از خود کشی های موفق از این تعداد متعلق به زنان بوده است و این در حالی است که تعداد دقیق خود کشی ها همچنان نا معلوم باقی مانده است و می توان حدس زد که آمار واقعی به مراتب بالاتر از آنچه اعلام شده باشد.مسئله ای که سایت پیک ایران با اشاره به این می نویسد که، ٩٠درصد از این زنان را افرادی بین ٣٥-١٧ سال تشکیل می دهند.
چهره های متعددی از دانشگاهیان، سیاستمداران و جامعه شناسان ایرانی اذعان دارند که این معضل نتیجه غیر قابل انکار فقر گسترده و کمبود فرصتهای آموزشی برای زنان است. شکاف بین فقیر و غنی در ایران در حال گسترش است. با نرخ ٤٣ درصدی بیکاری زنان که ٥٣از کل جمعیت فقیر را تشکیل می دهند، بسیاری از زنان جوان تحت فشار برای پذیرش یک شغل یا ازدواج اجباری هستند.
پاسخ حکومت ایران به این سری از معضلات جدا ناکافی است.هیچ ساختار حقوقی برای جلوگیری از این مشکلات خاص وجود ندارد و مشکلات فنی- حقوقی بسیاری از این گریز های فانونی به ویژه در عقد های ازدواج موقت(صیغه یا متعه) را تشدید می کند.بسیاری از ایرانیان طرح این مسائل را، اتهام یا شایعه و توهینی به شان ملی یا افترایی به حکومت تلقی می کنند. حکومت اعلام کرده است که هرگز اجازه چنین جابجایی(قاچاق) را نمی دهد و این در حالی است که،اعضاء کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد بارها قطعنامه هایی را علیه آنچه قاچاق گسترده انسان خوانده می شود، صادر کرده اند. گزارشهایی نیز از تنبیه و مجازات این دسته از زنان رسیده است.قربانیانی که به واقع انتخابی جز فحشا نداشته اند.
در این میان حتی گزارشهایی نیز وجو دارد که گویای بهره جویی خود حکومت از این تجارت ضد انسانی است.در این راستا، حکومت از برخورد قانونی جدی با فساد پلیس خوددار کرده و سوء استفاده از پناهگاههایی که برای این دسته اززنان در نظر گرفته اند را پنهان کرده است و این خود به ابعاد مسئله کمک کرده است و بهشت امنی را برای فراری ها به وجود آورده است.
این معضل دارای ریشه های بین المللی و محلی است.برخی از جامعه شناسان و دانشگاهیان روند جهانی شدن را منبع اصلی فقر نکبت بار در ایران می دانند. آنتونی گیگینز معتقد است که، شرکت های جهانی از طریق تضعیف خرده بازرگانی های محلی به یک نوع مدرن از امپریالیسم اقتصادی دامن زده است.با توجه به شکاف های نه تنها میان فقرا و ثروتمندان بلکه،میان کشورهای فقیر و غنی، جهان سوم خود مقصد برده داری شده است.در این بین، سازمان ملل نیز جهانی شدن را عامل مهمی در افزایش فقر در جهان سوم اعلام کرده است.اعضاء سازمان ملل متحد "پیش نویس قطعنامه ای را در خصوص جهانی شدن و پیامدهای آن بر برخورداری کامل از حقوق بشر" تهیه کرده است.
در تقابل با این ادعا که جهانی شدن را مقصر می داند، شماری از گروههای مدافع حقوق زنان و سازمان های دموکراتیک، بر این باورند که سخت گیری ها و محدودیت های افراطی اس که فقر را به وجود می آورد و بهره کشی از زنان را تسهیل می کند.محدودیت هایی که در واقع همان نقض حقوق زنان است .گروههای مدافع زنان همچون کمیته ملی برای یک ایران دمکراتیک، گزارش می دهد که بسیاری از نوجوانان فراری و زنان فریب داده شده با وعده های شغلی خوب خارج از ایران، در واقع فراریانی هستند که از سخت گیری های محبوس کننده افراطی در کنار مسائل شخصی و یا خانوادگی مجبور به فرار می شوند.این دسته دختران در خانه مورد فشار توهین و محدودیت های خانگی هستند وخانه برای آنان سر پناه امنی نیست. در غیر اینصورت نیز محکوم به زندگی همراه با بهره کشی یا نوع دیگیری از توهین ها هستند.
اگر صحت چنین گزارشها و شاخص هایی ثابت شود، رفاه، امنیت و آینده زنان د رایران در معرض خطر جدی است.در یک سطح فردی-شخصی،مشکل می تواند با توسعه پناهگاههای امن واقعی و مراکز مشاوره بهبود پیدا کند. در حال حاضر مراکز مشاوره ای که زنان درگیر مسائل خانوادگی، شخصی یا رابطه ای را حمایت کند، وجود ندارد.
در یک سطح ملی، افزایش در قاچاق انسان گویای ناکافی بودن اقدام و پاسخ حکومت برای این معضل است. و در یک سطح بین المللی، یک همکاری مرزی موثر تر بین کشورهای مبدا و مقصد قاچاق و گسترش همکاری های امنیتی مطلوب است.از همه مهمتر اینکه، در قلب چنین آمارهایی _اقتصادی، اجتماعی و سیاسی_ یک بحران انسانی خود را نشان می دهد.
امکان برده داری جنسی که توهین آمیز ترین و بهره جویانه ترین شکل اجبار است نه مسئله ای تنها تراژیک و غمبار که متاسفانه موضوعی واقعی است.
نویسنده :کاترین تولیائو
ترجمه :محبوبه بیات
منبع : خانه انسان شناسی ایران


همچنین مشاهده کنید