چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
اقتصاد، یک دیگ و چند آشپز
میگویند اقتصاد ایرانی همیشه از فقدان ثبات رنج برده است و این را یک درد تاریخی میدانند. کارشناسان و تحلیلگران بر این باورند که اگر ثبات جایی برای حکمرانی، هر چند کوچک در بساط اقتصاد کشور داشت، امروز شاید بسیاری از گرهها دست و پای شاخصهای توسعهمندی را به میخ نمیکشید. این میتواند یک واقعیت باشد. توسعهسازان نیز ثبات را فرآیندی مهم در شکلگیری عقلانیت ابزاری میدانند.
یعنی عقلانیتی که وجود آن هرگونه حرکت را به سمت توسعه امروزی تضمین میکند. بر این اساس باید گفت که اجماعی کلی ثبات را در ارگانیسم راهبردها و اندیشهورزی اقتصادی پذیرفته است. به عبارتی میتوان گفت که ثبات شرط اصلی برای نزدیک شدن به هدف است. این را <سن> صاحبنظر برجسته اقتصادی و برنده جایزه نوبل اقتصادی در یکی از سخنرانیهای خود مطرح کرده است. او بر این باور است که راهبران اقتصادی فقط باید بدانند که چه چیزی را از الگوها و الگوسازیهای اقتصادی میطلبند، در این حالت به سادگی هدف ترسیم میشود و با تکیه بر ثبات میتوان سیبل خواستهها را نشانه گرفت. از این منظر باید مدعی شد که پیش از هر چیز رسیدن به این درک که چه غایتی را برای رهوار اقتصاد به نقش کشیدهایم، مورد نیاز است. البته تخیلگرایی در این ماجرا میتواند آفتی دیگر باشد؛ تخیلی که هدف نیست و ماهیتی از هدف هم ندارد بلکه نقاشی پررنگی را به تصویر میکشد که هدف را دچار تصلب کرده است. اگر هدف، سیمایی به دور از حقیقتهای مجهول و نزدیک به واقعیتهای قابللمس داشته باشد، ثبات در عمل و ثبات در جلو بردن اندیشهورزی میتواند وسعت میدان پرش با مانع را تا حد زیادی کوتاه کند. این متن تا به اینجای کار فقط یک اظهارنظر است. اگر آن را بپذیریم و در مقابل اقتصاد ایران بایستیم شاید وصله ناهمگون ثباتگریزی در آن به سادگی رویت شود. برای لحظهای به تاریخ ۳۰ سال گذشته اقتصاد ایران نگاه کنید. فرآیندی از صفر آغاز شده است و حالا دوباره روی صفر ایستاده است. این مدل شاید عجیبترین مدل اقتصادی باشد. در این دوران بدون شک برنامهریزان اقتصادی بخش بزرگی از نسخههای فکری و اجرایی را برای اقتصاد ایرانی تجویز کردهاند. از کوپنیسم آغاز کردهایم، تعدیل مزمزه شده است. از چپ سخن گفتهایم اما دوباره گوشوارههای تعدیل را به گوش اقتصاد حلقه زدهایم و باز مثل روزهای نخست ۳۰ سال پیش، اقتصادی پر از ایدئولوژی در صدر قرار گرفته است. با این تفاوت که حالا دیگر کوپنیسم مثل روزهای انقلاب وجود ندارد. البته اکنون باز هم بخش نهچندان کوچکی از اقتصاد میخواهد به الگوهای لیبرالیستی وفادار باشد. برنامهریزان اقتصادی با تمام توان سعی در بزرگ کردن تبلیغات خصوصیسازی و مردمیسازی اقتصاد دارند. سخنانی که امروز مدیران دولتی اقتصاد در مدح و ستایش خصوصیسازی و واگذاری سامانههای دولتی اقتصاد سر میدهند تا حد زیادی، همان آرزوی مجریان تعدیل اقتصادی است.
سخنان امروز با ادعاهای اقتصادی سالهای ۶۸ تا ۷۶ تا حد زیادی به هم نزدیک شده است با این تفاوت که اکنون ایدئولوگپردازان سیاسی با رویاهای چپشده اقتصادی، بلندگوی آرمان راست اقتصادی را در دست گرفتهاند. یعنی در کنار نماد اصلی تضاد نهادینهشده در ۳ دهه گذشته، اینبار اما تضادی درونی و مختص زمان اکنون نیز باد کرده است و گلوی اقتصاد را آزار میدهد. معلوم نیست که تزهای چپ، راستنشین شدهاند یا راستها در کوچه چپ اقتصاد را نقاشی میکنند. نتیجه اما مثل سالهای گذشته آشکار است. <بحران اقتصادی> بزرگ شده است و بیش از هر زمان دیگری به تاریخ تنه میزند. دولتیها با بینشی عمودی و گرفتار در اندیشه نفتی، نقش منجیان اقتصاد مردمی را ایفا میکنند. عدالت و عدالتطلبی در صدر قرار گرفته است اما تصاویر بیعدالتی کش آمدهاند و روی دست شهروندان باد کردهاند.
این عبارت سیاهنمایی نیست و در پوسته تخریب نیز فرو نرفته است. در همین شهر و پشت همین پنجرهها فاصله طبقاتی، دهانی به بزرگی تاریخ اقتصاد کشور باز کرده است. خط فقر روی ۸۰۰ هزار تومان رژه میرود اما تریبونهای دولتی بر این باورند که اقتصاد را خصوصی میکنند، اتفاقی که آرزوی تحلیلگران اقتصادی کشور است، یعنی رسیدن به جایی که دولت به اندازه دولت در اقتصاد چرخ بزند، اما درست در نقطه مقابل فعالان اقتصادی از بودن در محیط کسب و کار گریزان شدهاند. ارقام واگذاریها بالا میرود؛ تمایل برای حضور در محیط فعالیت اقتصادی ایران کاهش مییابد. رئیس سازمان خصوصیسازی میگوید: <از نگاه دولت شبهدولتیها همان خصوصیها هستند.> این بدون شک آخرین طنز در دیگ اغتشاش اقتصاد ایران است، چون امروز دیگر همه میدانند که شبهدولتیها همان برادرخواندگان تشکیلات دولت مقتدر حاکم بر اقتصاد ایران هستند پس به نظر میرسد تحت هر شرایطی باید سهام دولتی دست به دست شود. این البته خیلی هم عجیب نیست. تبلیغات شاید بتواند گرههای زیادی را باز کند. در کلامی کوتاه باید گفت که خط ۳۰ ساله اقتصاد ایرانی تضادی شدید را تحمل میکند که اکنون این تضاد به هیجانگری در اقتصاد رسیده است. شاید خیلی دشوار بوده است که در این مدار تاریخی برنامهریزان اقتصادی، گروهی از استانداردها و واقعیتهای اقتصادی را لمس کنند اما حالا و در دوران نفت ۱۲۰ دلاری با این ایده که همه باید با سرعتی قابل ملاحظه رفاه را در جیب بگذارند، بسیاری از منابع مالی، بارانی بر سر اقتصاد کشور شده است. ولی آیا میتوان مدعی بهرهمندی خاصی در اقتصاد بود؟
۱۶۱ هزار میلیارد تومان نقدینگی غیرمولد اقتصاد را آزار میدهد، از دیگر سو تولیدکنندگان به خاطر نبود نقدینگی دست به آسمان شدهاند. با روزهای نخست انقلاب و با بسیاری از ایدههای اقتصادی دست دادهایم. ایدئولوژی و باید و نبایدها ملاک اقتصاد شدهاند ولی بدون شک تفاوتی بزرگ با آن روزگار وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز این که امروز مسوولان اقتصادی به واسطه رویای شیرین نفت گمان می برند که با پول، فقط با پول، میتوان سوار بر گرده مشکلات شد. رشد سرمایهگذاری و تولید تلخ است ولی مسوولان برای جبران این فاجعه میخواهند با پول شغل ایجاد کنند. رئیسکل بانک مرکزی از بحران منابع بانکی خبر میدهد.
معاون بانک مرکزی میگوید فاصله میان مانده تسهیلات با سپردههای آزاد ۴۰ هزار میلیارد تومان است ولی وزیر کار از تریبونی دیگر یادآور میشود که بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان طرح برای دریافت تسهیلات تکلیفی در قالب زودبازدهها پشت قفلهای بانک مرکزی خاک میخورد. وزیر کار که انگاری سخنگوی اقتصادی دولت است به تازگی فرمان داده که بانکیها باید کلید مخازن پولی خود را در اختیار متقاضیان دریافت وام قرار دهند. رئیسکل بانک مرکزی کلافه است. او میگوید ما فقط ۲۰ هزار میلیارد تومان داشتهایم اما دولتیها آن را ۱۴۰ هزار میلیارد تومان محاسبه کردهاند. برای همین نمیتوان مثل واردات بیرویه، بیرویه وام داد. اما روی دیگر تضاد در دولت معتقد است که اقتصاد نیاز به پول دارد و از حرکت بازایستاده، تولیدکنندگان از عدم نقدینگی به ستوه آمدهاند و همه چیز دوباره روی ریل حرکت میکند و فیلم اقتصاد ایرانی شلوغ میشود. آشفتهبازاری شده است این اقتصاد ایرانی. واقعیت این است که این اقتصاد از قواره برنامهپذیر بودن خارج شده است. بیثباتی تاریخی ماهیت برنامهپذیری را از آن سلب کرده است؛ مخصوصا حالا که این بیثباتی کش آمده و روی پا ایستاده است. این فیلم را از روز نخست تماشا کنید. چه میبینید؟
علی دهقان
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست