جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اندر احوالات خطیب!


اندر احوالات خطیب!
میان رئیس و خطیب دهی دشمنی بود. رئیس بمرد. چون به خاکش سپردند، خطیب را گفتند تلقین او بگوی. گفت: از بهر این کار دیگری را بخواهید که او سخنان من را به غرض می شنود. و اگر من رحمت فرستم، او لعنت پندارد. (عبید زاکانی- دلگشا)
نسیم انتخابات زودهنگام فراگیر شد. نه برای ایران؛ بلکه برای قومی که هنوز جرأت نقد عملکرد گذشته خویش را نیافته. شیخ اصلاحات که این روزها در منصب ریاست یک حزب رسمی کشور سخن می گوید، خود نیک به این همه واقف است. بارها و بارها سخن گفته و می گوید ولی شاید این دوستان اویند که در لباس رئیس دهی که عبید زاکانی از آن یاد می کند سخنان حکیمانه شیخ را با غرض می شنوند. گویا هنوز هم پند گرفتن از روی گردانی مردم نسبت به اصلاحات برای رؤسای ده موضوعیت ندارد. رؤسای ده هنوز خطیب را پیر و سازش کار می بینند. لااقل عملکردشان چنین حکایت می کند و شاید هم غصه همین معنا است که حزبی دیگر از دل اصلاحات می سازد. حزبی که امروز با نام اعتماد ملی می شناسیم.
گاه برای آنکه تنور ده گرم بماند، می گویند: اختلافی نیست. حال آنکه جای خالی شیخ در کنگره یازدهم سازمان مجاهدین انقلا‌ب کاملا حس می شد. شیخ بارها گلایه کرده و از زبان رؤسای ده افراطی لقب گرفته. او بر این باور است که اصلاحات شکست خورده و این شکست مایه برکت است، اگر اهالی این ناکجا آباد جرأت نقد عملکرد خویش را بیابند. اما حیف؛ حیف که دوستانش همان تندروی های سابق را دارند و با همان ایده ها و شعارهای عصر ماقبل تاریخ عزم میدان کرده اند. به قول خودش: «کسانی که خود در گذشته عامل تفرقه بودند امروز با تشکیل کمیته ای بدنبال وحدت می‌گردند...»
اگر چه شیخ هم چندان نتوانسته موقعیت از دست رفته میان مردم را باز بستاند و به جمع مردم باز گردد، اما به قطع می توان گفت خیلی بیشتر از هم کیشانش آشنای مردم است. شاید همین نسبت بود که در انتخابات نهم برجسته اش کرد؛ اگر چه شعارهای پوپولیستی آن روز هم بی تاثیر نبود. یعنی همان وعده ۵۰ هزار تومان که بعدها هاشمی هم ۳۰ هزار تومان دیگر رویش گذاشت تا برای همیشه تاریخ تعریف واژه پوپولیست را برای مردم شفاف کند.
نسیم انتخابات ده را خنکایی از جنس دیگر بخشیده اما شیخ هم چنان سر در گریبان سخنان می گوید. از یک سو حرف ها برای گفتن دارد و از سوی دیگر گوشی برای شنیدن نمی یابد! از نگاه شیخ جبهه دوم همه را از روحانیت و دانشجو گرفته تا مردم را، می خواهد به قتلگاه برد. او بارها تاکید می کند: «روزنامه‌ها را بخوانید و ببینید جبهه اصلاحات چقدر حرف‌های متناقض و متفاوت می‌زند، اصلاحات هنوز هم نمی‌داند چه کار دارد می‌کند و احزاب و افراد مختلف هر روز یک حرفی می‌زنند، بنابراین اصلاحات به جایی می رسد که روحانیت، دانشجو و مردم طرفدار جبهه دوم خرداد هر کدام به یک شکل آسیب می‌بینند.»
با این همه او مراعات می کند و آنگاه که از نسبتش با مشارکتی ها می پرسند، گذرا پاسخ می دهد که بهتر است وارد قضیه اختلاف ما با مشارکت نشوید. نمی خواهد قصه دوستانش رسانه ای شود. اما به راستی این روند تا کی دوام خواهد آورد؟ می گذاریم و می گذریم که حرف در این مقال زیاد است و مجال اندک. آیا اصلاح طلبان حاضر خواهند بود به حضور شیخ برای یکبار هم که شده بها بدهند؟ آیا دوم خردادی ها جرأت نقد عملکرد گذشته شان را خواهند یافت؟ هزارها آیا وجود دارد که روند کنونی رقبتی برای یافتن پاسخ برایشان باقی نمی گذارد. تا چرخ چگونه رقم بخورد و زمان چه طور بگذرد...
محمد مهدی تهرانی
منبع : رجا نیوز