چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
ابومعین ناصر ناصرخسرو قبادیانی بلخی مروزی
جنسیت: مرد
نام پدر: خسرو
تخلص: حجت
تولد و وفات: (۳۹۴ -۴۸۵/۴۸۱) قمری
محل تولد: قبادیان بلخ
شهرت علمی و فرهنگی: فیلسوف ، متکلم ، نویسنده ، واعظ و شاعر
ملقب به حجت. از آن رو که اشعارش حاوی پند ، اندرز ، مطالب حکمتآمیز بود موصوف به حکیم ، حکیم ناصر یا سیدالحکماء گشت. همچنین نسبت مروزی که شاعر در "سفرنامهٔ" خویش به آن اشاره کرده است ، به سبب اقامت وی در مرو بوده که گویا مدتی در آنجا شغل دیوانی داشته است. به آوردهٔ دکتر صفا در "تاریخ ادبیات در ایران" ، شهرت علوی برای ناصرخسرو مأخذ درستی ندارد و گویا ناشی از سرگذشت مجعولی است که برای او نوشتهاند و به او نسبت دادهاند که به پنج واسطه به امام علی بن موسی الرضا (ع) میرسد ، و یا شاید به سبب علاقهٔ شدید او به آل علی (ع) و اظهار این علاقه در آثار خود ، یک نسبت روحانی و معنوی برای او پیدا و مشهور شده باشد و یا اینکه او را با اشخاص دیگری از قبیل سیدمحمد ناصر علوی قرن ششم اشتباه کرده باشند. ناصرخسرو از خاندان اعیان و اشراف بلخ بود که ثروت و املاک زیادی داشتند. از کودکی به کسب علم و آداب اسلامی پرداخت. حافظ قرآن بود و در اتمام علوم متداول زمان خود از معقول منقول و بهویژه علوم اوایل و حکمت یونان تسلط داشت. علم کلام و حکمت الهی را بهخوبی میدانست. او در ادیان مختلف تتبع میکرد و گفته شده که مشکلات تورات انجیل را به فضلاء یهود و نصاری تفهیم مینمود. در جوانی به دربار سلاطین و امرایی چون سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی و سلاجقه راه یافت و به مرتبهٔ دبیری رسید. او در اعمال و اموال سلطانی تصرف داشت و به کارهای دیوانی مشغول بود و عنوان ادیب و دبیر فاضل گرفت و شاه وی را خواجه خطیر خطاب میکرد. بهآوردهٔ "ریحانهٔالادب" و "تذکرهٔالشعراء" ، ناصرخسرو با شیخ ابوالحسن خرقانی (م ۴۲۵ق) معاصر و معاشر بود و فنون طریقت را نزد وی فرا گرفت و به تهذیب باطن و سیر و سلوک پرداخت. ناصرخسرو بعد از تصرف بلخ به دست سلاجقه در ۴۳۲ق به مرو که تحت حکومت ابوسلیمان جغری بیگ داوود بود ، رفت. وی پس از طی مقامات ، در اندیشهٔ یافتن حقیقت و پس از خوابی که در ۴۳۷ق دیده بود ، به سفر پرداخت. درهمین سال بار سفر حج بست و با برادر و غلام هندی خود روانهٔ حجاز شد. این مسافرت هفت سال طول کشید. در این سفر چهار بار حج کرد و شمال شرقی و غربی و جنوب غربی و مرکز ایران و ممالک و بلاد ارمنستان ، آسیای صغیر ، حلب ، طرابلس ، شام ، سوریه ، فلسطین ، جزیرهٔ العرب ، مصر ، قیروان ، نوبه و سودان را سیاحت کرد. توقف وی در مصر سه یال طول کشیدو در این مدت با مبلغان مذهبی فاطمی آشنا گشت و نفوذ سخن آنان بخصوص المؤید داعی الدعاهٔ شیرازی آمادگی روحی خود ناصرخسرو موجب گرویدن او به مذهب اسماعیلی شد. بعد به خدمت مسنصر بالله ابوتمیم معٌد بن علی (۴۲۷-۴۸۷ق) رسید و بعد از طی مراحل و مدارج ، مرتبهٔ حجت یافت از طرف امام فاطمیان به مقام حجت جزیرهٔ خراسان انتخاب و مأمور نشر مذهب اسماعیلی و ریاست باطنیه آن سامان گردید. در شرح حال ناصرخسرو ، در کتاب "شرح سی قصیده" که به اهتمام دکتر مهدی محقق انتشار یافته و همچنین در اولین پیوست "تحلیل اشعار ناصرخسرو" آمده است: در معرٌهٔالنعمان با شاعر و فیلسوف نابینای عرب ، ابوالعلاء معٌری ، که متهم به الحاد و زندقه بود ملاقات کرد و. در سمنان در محضر درس علی نسائی حاضر شد. وی همچنین در تبریز با قطران تبریزی و در قاین با ابومنصور محمد بن دوست ملاقات کرد. عاقبت به تهمت بدبینی و الحاد و نیز قرمطی و رافضی بودن ، مجبور به ترک وطن شد. بعد از سالها سرگردانی در مازندران و نیابور و بلخ عاقبت در حدود شصت و سه سالگی ، بین ۴۵۳ تا ۴۵۶ق و به گفتهٔ بعضی در ۴۶۱ق به یمگان از اعمال بدخشان رفت و به نشر دعوت و ابلاغ رسالت خود پرداخت. او سرانجام در همان شهر درگذشت و به خاک سپرده شد. در مورد سال وفات وی اختلافاتی وجود دارد. به آوردهٔ صاحب "سخن و سخنوران" مؤلف کتاب "بیانالادیان" ناصرخسرو را معاصر خود میداند که قبل از تألیف آن کتاب (۴۸۵ق) وفات یافته است. ناصرخسرو از قصیدهسرایان درجهٔ اول زبان فارسی ایران بود و به زبان عربی شعر میسرود. از خصوصیات برجستهٔ شعر ناصرخسرو این است که هرگز "دیوان" خویش را به مدح شاهان و امیران معاصر خویش نیالوده و آنچه را ستوده و در شعر خود آورده ، همه چیزهائی است که وی از نظر اجتماعی و مذهبی به آنها ایمان داشته است. آثار منسوب وی: "سرالاسرار" در تسخیرالکواکب؛ "اکسیراعظم" ، در منطق؛ "قانون اعظم" ، در علوم غریبه"؛ "سعادتنامه" ، سیصد بیت ، در پند و حکمت؛ "روشنائی نامه" ، در وعظ و پند و حکمت؛ "کنزالحقایق"؛ "تفسیر قرآن"؛ "دستور اعظم". از آثار "زادالمسافرین" یا "زادالمسافر:" در کلام؛ "وجه دین"؛ "جامعالحکمتین"؛ "خوانالاخوان"؛ "گشایش و رهایش"؛ "سفرنامه"؛ "بستانالعقول"؛ "دلیلالمتحیرین"؛ "لسانالعالم"؛ "دیوان" شعر.
نام پدر: خسرو
تخلص: حجت
تولد و وفات: (۳۹۴ -۴۸۵/۴۸۱) قمری
محل تولد: قبادیان بلخ
شهرت علمی و فرهنگی: فیلسوف ، متکلم ، نویسنده ، واعظ و شاعر
ملقب به حجت. از آن رو که اشعارش حاوی پند ، اندرز ، مطالب حکمتآمیز بود موصوف به حکیم ، حکیم ناصر یا سیدالحکماء گشت. همچنین نسبت مروزی که شاعر در "سفرنامهٔ" خویش به آن اشاره کرده است ، به سبب اقامت وی در مرو بوده که گویا مدتی در آنجا شغل دیوانی داشته است. به آوردهٔ دکتر صفا در "تاریخ ادبیات در ایران" ، شهرت علوی برای ناصرخسرو مأخذ درستی ندارد و گویا ناشی از سرگذشت مجعولی است که برای او نوشتهاند و به او نسبت دادهاند که به پنج واسطه به امام علی بن موسی الرضا (ع) میرسد ، و یا شاید به سبب علاقهٔ شدید او به آل علی (ع) و اظهار این علاقه در آثار خود ، یک نسبت روحانی و معنوی برای او پیدا و مشهور شده باشد و یا اینکه او را با اشخاص دیگری از قبیل سیدمحمد ناصر علوی قرن ششم اشتباه کرده باشند. ناصرخسرو از خاندان اعیان و اشراف بلخ بود که ثروت و املاک زیادی داشتند. از کودکی به کسب علم و آداب اسلامی پرداخت. حافظ قرآن بود و در اتمام علوم متداول زمان خود از معقول منقول و بهویژه علوم اوایل و حکمت یونان تسلط داشت. علم کلام و حکمت الهی را بهخوبی میدانست. او در ادیان مختلف تتبع میکرد و گفته شده که مشکلات تورات انجیل را به فضلاء یهود و نصاری تفهیم مینمود. در جوانی به دربار سلاطین و امرایی چون سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی و سلاجقه راه یافت و به مرتبهٔ دبیری رسید. او در اعمال و اموال سلطانی تصرف داشت و به کارهای دیوانی مشغول بود و عنوان ادیب و دبیر فاضل گرفت و شاه وی را خواجه خطیر خطاب میکرد. بهآوردهٔ "ریحانهٔالادب" و "تذکرهٔالشعراء" ، ناصرخسرو با شیخ ابوالحسن خرقانی (م ۴۲۵ق) معاصر و معاشر بود و فنون طریقت را نزد وی فرا گرفت و به تهذیب باطن و سیر و سلوک پرداخت. ناصرخسرو بعد از تصرف بلخ به دست سلاجقه در ۴۳۲ق به مرو که تحت حکومت ابوسلیمان جغری بیگ داوود بود ، رفت. وی پس از طی مقامات ، در اندیشهٔ یافتن حقیقت و پس از خوابی که در ۴۳۷ق دیده بود ، به سفر پرداخت. درهمین سال بار سفر حج بست و با برادر و غلام هندی خود روانهٔ حجاز شد. این مسافرت هفت سال طول کشید. در این سفر چهار بار حج کرد و شمال شرقی و غربی و جنوب غربی و مرکز ایران و ممالک و بلاد ارمنستان ، آسیای صغیر ، حلب ، طرابلس ، شام ، سوریه ، فلسطین ، جزیرهٔ العرب ، مصر ، قیروان ، نوبه و سودان را سیاحت کرد. توقف وی در مصر سه یال طول کشیدو در این مدت با مبلغان مذهبی فاطمی آشنا گشت و نفوذ سخن آنان بخصوص المؤید داعی الدعاهٔ شیرازی آمادگی روحی خود ناصرخسرو موجب گرویدن او به مذهب اسماعیلی شد. بعد به خدمت مسنصر بالله ابوتمیم معٌد بن علی (۴۲۷-۴۸۷ق) رسید و بعد از طی مراحل و مدارج ، مرتبهٔ حجت یافت از طرف امام فاطمیان به مقام حجت جزیرهٔ خراسان انتخاب و مأمور نشر مذهب اسماعیلی و ریاست باطنیه آن سامان گردید. در شرح حال ناصرخسرو ، در کتاب "شرح سی قصیده" که به اهتمام دکتر مهدی محقق انتشار یافته و همچنین در اولین پیوست "تحلیل اشعار ناصرخسرو" آمده است: در معرٌهٔالنعمان با شاعر و فیلسوف نابینای عرب ، ابوالعلاء معٌری ، که متهم به الحاد و زندقه بود ملاقات کرد و. در سمنان در محضر درس علی نسائی حاضر شد. وی همچنین در تبریز با قطران تبریزی و در قاین با ابومنصور محمد بن دوست ملاقات کرد. عاقبت به تهمت بدبینی و الحاد و نیز قرمطی و رافضی بودن ، مجبور به ترک وطن شد. بعد از سالها سرگردانی در مازندران و نیابور و بلخ عاقبت در حدود شصت و سه سالگی ، بین ۴۵۳ تا ۴۵۶ق و به گفتهٔ بعضی در ۴۶۱ق به یمگان از اعمال بدخشان رفت و به نشر دعوت و ابلاغ رسالت خود پرداخت. او سرانجام در همان شهر درگذشت و به خاک سپرده شد. در مورد سال وفات وی اختلافاتی وجود دارد. به آوردهٔ صاحب "سخن و سخنوران" مؤلف کتاب "بیانالادیان" ناصرخسرو را معاصر خود میداند که قبل از تألیف آن کتاب (۴۸۵ق) وفات یافته است. ناصرخسرو از قصیدهسرایان درجهٔ اول زبان فارسی ایران بود و به زبان عربی شعر میسرود. از خصوصیات برجستهٔ شعر ناصرخسرو این است که هرگز "دیوان" خویش را به مدح شاهان و امیران معاصر خویش نیالوده و آنچه را ستوده و در شعر خود آورده ، همه چیزهائی است که وی از نظر اجتماعی و مذهبی به آنها ایمان داشته است. آثار منسوب وی: "سرالاسرار" در تسخیرالکواکب؛ "اکسیراعظم" ، در منطق؛ "قانون اعظم" ، در علوم غریبه"؛ "سعادتنامه" ، سیصد بیت ، در پند و حکمت؛ "روشنائی نامه" ، در وعظ و پند و حکمت؛ "کنزالحقایق"؛ "تفسیر قرآن"؛ "دستور اعظم". از آثار "زادالمسافرین" یا "زادالمسافر:" در کلام؛ "وجه دین"؛ "جامعالحکمتین"؛ "خوانالاخوان"؛ "گشایش و رهایش"؛ "سفرنامه"؛ "بستانالعقول"؛ "دلیلالمتحیرین"؛ "لسانالعالم"؛ "دیوان" شعر.
منبع : مطالب ارسالی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست