چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
جایگاه تفریح و شادمانی در متون اسلامی
● مقدمه
اسلام دین کامل و جامعی است که به تمام نیازهای فطری انسان توجه کامل داشته و برای تمام نیازهای جسمی و روحی، ابعاد مختلف، زوایای پیدا و پنهان زندگی بشر برنامه و شیوهی کار ارائه کردهاست.
شادیونشاط و تفریح از جمله نیازهای روحیوفطری انسان است که در بسیاری ازجنبههای حیاتی وی نقش مؤثری ایفا میکند. دینمبیناسلام که به تمام نیازهای روحیوجسمی انسان توجه داشته، این موضوع را نیز موردتوجه قرار داده است. وجود آیاتمتعدد در قرآنکریم، سخنانپیامبر(ص) و احادیث و روایات منقول از ائمهیمعصومین(ع) و بهطور کلی متوندینی حاکی از اهمیت این موضوع در اسلام است.
دربارهی اهمیت شور و نشاط و سرور و جایگاه آن در تعالیم دینی همین بس که مفهوم شادی ۲۵بار با الفاظ مختلف در قرآنکریم آمده و یکی از اصول کتابهای روائی به باب ادخالالسرور اختصاص داده شده و از کسانیکه موجبات دلخوشی و شادکامی بندگان را فراهم میآورند، ستایش شده است.
لذا این مقاله بر آن است تا بااستفاده از آیات قرآنکریم و با بررسی احادیثوروایات و نقل سیرهی پیشوایان دینی به تبیین این مطلب کمک نموده و همچنین شادیونشاط را در متوناسلامی و از منظر بزرگان دین بررسی کند.
● پیشینهی پژوهش:
قرنهای متمادی به استناد برخی از روایات صوفیانه که نمیتواند هیچ ارتباط اصیلی با قرآن کریم و پیشوایان اسلام داشته باشد، تفریح کردن، نشاط در زندگی داشتن و امثال آن را برای یک مسلمان ارزنده نقطهی ضعف معرفی میکردند. این متشرع مآبان از سر ناآگاهی، بعضی از عناصر شادی و تفریح را از زندگی حذف نموده و یا آن را کمرنگ جلوه میدادند و رفتهرفته با استنباطهای نابهجا از برخی آیات و روایات و تلقین آن به مسلمانان، دینی را که همهی دستورات شادیآفرین را در خود دارد، به عنوان دین غم و ماتم معرفی نموده و سبب شدند تا توجه جامعهی اسلامی به مسئلهی شادی و تفریح کم شود.
اما از آنجا که از وظایف متفکران و اندیشمندان دینی است که از لابهلای آیات قرآن، با تحلیل سیره و سنت پیشوایان دینی و با بررسی نظریات دانشمندان مذهبی نظر اسلام را در مورد تمام جنبههای حیات انسان و مسایل مبتلا به جامعه و مردم تبیین کنند، در سالهای اخیر پژوهشهایی در این زمینه صورت گرفته است. تألیفات کمتری به چشم میخورد که مستقیماً به بررسی شادی و نشاط در متون اسلامی پرداخته باشد و بیشتر مشاهده میگردد که در لابهلای کتابهای اخلاقی به شکل استطردادی به این موضوع اشاره شده است.
● روششناسی:
پژوهش در مقالهی حاضر به شیوهی اسنادی و کتابخانهای است. که ابتدا تعریف شادی و انواع آن و اثرات مفید و ارزشمند آن در ابعاد مختلف زندگی انسان بررسی شده، سپس از میان کتب تفاسیر قرآن و منابع دست اول روائی، آیات و روایات ناظر به موضوع شادی و تفریح استخراج گردیده و در آخر عوامل و راههای ایجاد شادی و نشاط از منظر دینی، برشمرده شده است.
● یافتهها:
اسلام تنها مکتبی است که منحصر به زمان، مکان خاصی نیست و قوانین و مقررات آن برای یک دورهی خاص نیامده، بلکه دین جاودانهای است که برای همهی نسلها در سراسر جهان، برنامهی زندگی سعادتمندانه ارائه میدهد و از چنان جامعیت و غنایی برخوردار است که به همهی نیازهای روحی و جسمی و همهی دغدغههای انسان توجه کرده است. پیشوایان دینی با داشتن پشتوانهی عظیم وحی، قرآن کریم در طول حیات پربرکت خود گنجینهی گرانبهایی از معارف بر جای گذاشتهاند که پاسخگوی تمام موضوعاتی که در زندگی انسان رخ مینماید، میباشد.
● معنی لغوی شادی و تفریح:
شادی حالت مثبتی است که در انسان به وجود میآید و در مقابل غم و اندوه قرار دارد.
شادی حالتی است که در مقابل سوگ قرار داد و معمولاً منجر به رفتاری میشود که بر آن حالت شادیکنان گفته میشود یعنی فرد در حال شادی کردن است. [۱]
تفریح به معنای شاد کردن، فرح و خوشی، تفرج و تماشا و گشت و گذار آمده و تفریح کردن به معنای سرگرم شدن و شادمانی کردن است.[۲]
● الفاظ شادی در قرآن:
شادی و نشاط در قرآن کریم اغلب با الفاظی همچون فرح، فرحوا، تفرح، تفرحوا، تفرحون، یفرح، فرحون و فرحین آمده است.
● معنی لغوی فرح:
فرح مخالف حزن و اندوه است[۳] و عبارت است از لذت قلب و روح از رسیدن به آنچه میل دارد[۴] و فرح شرح صدر است به سبب لذت زودگذر که اکثراً دربارهی لذات حسی و دنیوی صدق میکند.[۵]
انواع فرح در قرآن در چند معنا به کار رفته است:
۱) سرکشی و بدمستی که دربارهی آن خداوند میفرماید: « انالله لا یحبالفرحین »[۶]
۲) خوشنودی و رضا که خداوند میفرماید: «کل حزب بمالدیهم فرحون»[۷]
۳) شادمانی و خوشحالی که در این باره خداوند میفرماید: «فرحین بما آتاهم من فضله»[۸]
در همهی موراد «فرحین» به معنای آنان که شاد و مسرورند، آمده، اما در جایی از قرآن مهر و محبت الهی نسبت به تعریف «فرحین» نفی شده است و اشاره شده که «فرحین» از محبت خداوند دور شدهاند،[۹] که این سوره دربارهی قارون است. وی از طرف فرعون بر بنیاسرائیل حکومت میکرد و هنگامی که بنیاسرائیل در مصر بودند بر آنها ستم میکرد. خداوند به او گنجهایی داده بود که کلیدهایش را گروهی از مردان نیرومند به دشواری حمل میکردند. بنیاسرائیل به قارون گفتند: «به سبب گنجها سبکسری و شادی مکن که خدا مردمی را که اینچنین باشند دوست نمیدارند.»[۱۰] در اینجا کلمهی «فرح» به معنای «بطر» تفسیر شده ولیکن «بطر» لازمهی فرح و خوشحالی از ثروت دنیا است. البته منظور فرح مفرط و خوشحالی بیش از حد که از آخرت را از یاد میبرد.[۱۱] چنین فرحی چون مانع از محبت خداوند است، نهی شده و در اینجا «فرحین» به معنای «اشرین» و «بطرین» است یعنی کسانی که شکر خداوند را به خاطر آنچه بر آنها عطا فرموده، به جای نمیآورند.[۱۲] به خاطر وابستگی به متاع دنیوی و لذات نفسانی آنقدر در رسیدن به این لذات غوطهور شده که از توجه به اعمال صالح و تلاش برای انجام آن بازمانده است.[۱۳]
نوع دیگری از شادمانی که در قرآن به عنوان فضیلت اخلاقی از آن یاد شده، شادمانی به خاطر فضل و بخشش الهی است. این نوع شادی از بهترین انواع شادیها محسوب میشود.
خداوند میفرماید: «قل بفضلالله وبرحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون.»[۱۴]
در این آیه خداوند عالم خطاب به بندهاش نه تنها شادی به واسطهی فضل و رحمتش را امر فرموده بلکه به وی تأکید فرموده که: شاد باش.
برخی گفتهاند، منظور از فضل خدا، دین اسلام است که شامل همهی پیروانش میگردد، بنابراین یک فضل عام است و رحمت خداوند همان قرآن و تعالیم آسمانی آن است که این فضل خاص است و شامل حال برخی مسلمانان میشود.[۱۵]
● تعریف شادی و ضرورت آن از دیدگاه روانشناسی و جامعهشناسی:
روان انسان در مقابل عوامل بیرونی و درونی، واکنشهای مختلفی از قبیل شادی و خوشحالی، خشم، تنفر، ترس و اندوه از خود نشان میدهند که به آنها «هیجان» میگویند. این هیجانها بسته به عوامل پدیدآورنده و نیز دیدگاه ما و اندیشههای انسان، گاه مثبتاند و گاه منفی، یکی از این جنبههای هیجان «شادی» است، که با واژههایی چون سرور، نشاط، وجد، سرخوشی، مسرت و خوشحالی هممعناست.[۱۶] شادی احساس مثبتی است که زندگی را شیرین میکند. شیرین بودن شادی، تجربههای اجتنابناپذیر زندگی مثل ناکامی، ناامیدی و عاطفهی منفی را خنثی میکند و به ما کمک مینماید تا سلامت روانی خود را حفظ کنیم. میتوان گفت یکی از فوائد شادی، آرامبخش بودن آن است.
شادی اشتیاق ما را به انجام فعالیتهای اجتماعی تسهیل نموده و لبخندهای شادی تعامل اجتماعی را تسهیل میکند. بنابراین یکی دیگر از فواید ابراز شادی، چسب اجتماعی بودن آن است که روابط را به هم میچسباند.[۱۷] شادی برای انسان یک ضرورت است که با آن زندگی معنا مییابد و عواطف منفی، مثل ناکامی و ناامیدی، ترس و نگرانی، بیاثر میشود. در پرتو شادی است که انسان میتواند خویش را بسازد و قلههای سلوک را چالاکانه بپیماید و در اجتماع، نقش سازندهی خود را ایفاء نماید. ارسطو گفته است: «شادی بهترین چیزهاست و آن قدر اهمیت دارد که سایر چیزها برای کسب آن هستند.»
اهمیت شادی تا حدی است که میتواند بیماریهای صعبالعلاج جسمی را درمان کند، یک جراح معروف طی مقالهای نوشت: «شادی نه تنها جلوی بسیاری از بیماریهای ناشی از ناملایمات را که در قرن حاضر زیاد است میگیرد. بلکه شادی حتی قادر است جلو رشد و نمای بیماری سرطان را که در کمین است، نیز بگیرد.»[۱۸]
یکی از محققین دربارهی تأثیر شادی و طرب در زندگی مینویسد: «آن کس که دارای قلب طربناک است، همهی عناصر جهان و پدیدههای آن را در حیاتی پُرشور و جنبشی با نشاط حس میکند و حس زندهانگاری را در خود پرورش میدهد و همهی هستی را در شور و طرب به نظاره مینشیند و از این منظر امید و شوق به پیشرفت و تعالی را در خود باز مییابد. انسان طربناک همهی عناصیر هستی را در حیات پُرشور حس میکند و در همه چیز رنگ خدا و معنای ربوبیت را جستجو میکند. قلب طربناک همهی هستی را در شور و طلب میبیند و با دیدن هر نمودی از نمودهای هستی به ابتهاج و انبساط روحی دست مییابد. قلبی که پایگاه عرش الهی و جایگاه نزول رحمت و محبت خداست، آن قلب باطراوت و بانشاط است.»[۱۹]
ضرورت شادی در برنامهریزیهای اقتصادی و اجتماعی دولتها نیز خود را نشان میدهند، اگر دولتها به بالا بردن سطح شادی در جامعه توجه کنند، در اجرای برنامههای خود موفقترند.
برطرف کردن غم و اندوه و به وجود آمدن روحیهی شادی برای خانواده و جامعه از جنبهی دیگری هم ضرورت مییابد و آن اینکه غم و شادی انسان فقط مربوط به خودش نیست بلکه با شاد یا غمگین شدن یک نفر، تمامی جامعه تأثیر میپذیرد، یعنی غم یا شادی، فردی نیست و در یک جا باقی نمیماند و به همهی افراد سرایت میکند.
«روپرت شلدریک»[۲۰] زیستشناس مشهور، در کتاب «علم جدید حیات» فلسفهی جدیدی را مطرح کرد که ثابت میکند نحوهی تفکر ما نه تنها بر اوضاع و احوال خود ما، که بر همهی اذهان انسانها در سراسر جهان تأثیر میگذارد. وی که برای اثبات نظریهاش از شواهدی علمی و تجربههای بسیاری کمک گرفته، معتقد است: حافظه و شعور انسان تنها در مغزش ذخیره نمیشود بلکه چیزی به نام «شعور جمعی»[۲۱] نیز وجود دارد، که انسانها به وسیلهی نیروی خاص با هم در ارتباطند.[۲۲] بنابراین به راحتی میتوان به اهمیت و ضرورت شادی در سلامت فردی و اجتماعی انسانها پی برد.
● اهمیت شادی و تفریح در آموزههای دینی:
دین اسلام که به همهی شئون حیاتی انسان ژرف نگریسته و متناسب با نیازهای واقعی او و برای تعالی هرچه بیشتر او برنامههایی ارائه کرده است، شادی و نشاط و عوامل نشاطانگیز را که لازمهی یک زندگی موفق است به انسان معرفی و توصیه میکند.[۲۳] در دستورهای آسمانی اسلام، نکتههای ارزشمندی در خصوص ایجاد شادی و نشاط آمده است. این شادیها گاهی برای خود آدمی است و زمانی برای دیگران. آن همه ثواب که برای تبسم به روی دیگران ذکر شده و سفارشهایی که برای پوشیدن لباسهای شاد و روشن، بوی خوش، نظافت و نظم و پاکیزگی، مسافرت و تفریح، حضور در طبیعت و نگریستن به سبزه و آب، مهربانی و محبت، زدودن کینه و حسد، شوخی و مزاح و خلاصه ادخال سرور در قلب مردم شده است، همه برای ایجاد فضای شادی و راندن غم و اندوه و در نتیجه تجدید قوا برای ادامهی حرکت تکاملی است.[۲۴]
امام علی(ع) میفرماید: «السرور یبسطالنفس ویثیرالنشاط» شادی باعث انبساط روح و ایجاد وجد و نشاط میشود.[۲۵]
به طور کلی دربارهی اهمیت شور و نشاط و سرور و جایگاه آن در تعالیم دینی همین بس که یکی از فصول کتابهای روایی به باب «ادخالالسرور»[۲۶] اختصاص داده شده است و از کسانی که موجبات دلخوشی و شادکامی بندگان خدا را فراهم میآورند، ستایش شده است. از جمله حدیث زیبایی که از رسول اکرم(ص) نقل است که فرمود: «ان فیالجنه داراً بقال له دارالفرح، لایدخلها الا من فرحالصبیان» در بهشت جایی است که به آن خانهی شادی گفته میشود، هیچکس به آن خانه وارد نمیشود مگر آنکه موجب شادی کودکان شده باشد.
در جایی دیگر باز از رسول اکرم(ص) نقل شده است که: «ان فیالجنه داراً یقال له دارالفرح، لایدخلها الا من فرح یتامیالمؤمنین» آنچه از این احادیث برداشت میشود این است که بین شاد کردن مؤمن و پاداش بهشت رابطهی معنیداری وجود دارد و خداوند برای کسانی که موجبات فرح و شادی بندگانش را فراهم میآورند امتیاز ویژهای قائل است.[۲۷]
قرآن کریم به کرات شادی را به صورت مثبت مورد توجه قرار داده است و مؤمنان را به خوشحالی و شادمانی دعوت میکند: «قل بفضلالله وبرحمته فبذالک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون»[۲۸] :ای پیامبر به مردم بگو باید به فضل و رحمت خدا خوشحال باشند این بهتر است از شادی و خوشحالی برای اموالی که جمع کردهاند. در قرآن کریم مؤمنان را که به خاطر برخورداری از نعمتهای الهی و لطف و رحمت خداوند و به دست آوردن پیروزی، شادمانی میکنند مورد تأیید قرار داده است و میفرماید: «.... یومئذ یفرحالمؤمنون بنصرالله ینصر من یشاء وهوالعزیزالرحیم»[۲۹] :و آن روز مؤمنان شاد میشوند به یاری خدا، که خواهر کسی را بخواهد نصرت و پیروزی میبخشد و اوست که بر هر کاری عالم مقتدر و بر کار خلق عامل و آگاه است.
نسبت دادن شادی به مؤمنان در آیهی فوق دلیل بر تأیید شادی در قرآن کریم است. خداوند متعال شهدا را شاد و بانشاط به فضلالهی میداند که در حال برخورداری از آنچه که خدا به آنها مرحمت نموده شادمان میباشند.
اما در عین حال قرآن کریم خطاب به ظالمی مغرور و سرکش که شادمانی و خوشحالی او از روی عجب و خودپسندی است میفرماید: «لاتفرح انالله لایحبالفرحین»[۳۰]: چنین شادی مکن که خداوند کسانی را (که از روی غفلت و غرور و افکار باطل) شادی میکنند دوست ندارد.
بنابراین میبینیم که از دیدگاه قرآن مثبت و منفی بودن شادی بستگی به علت و انگیزهی شاد کردن و نحوهی آن دارد.[۳۱] اما خداوند تفریح و شادی را فینفسه تأیید فرموده و اساساً خلقت هستی و انسان را به گونهای قرار داده که خودبهخود، شادیهایی را برای آدمی فراهم میآورد.
● شادی در قرآن:
مفهوم شادی مجموعاً حدود ۲۵ بار با الفاظ مختلف در قرآن آمده است. در بعضی از این آیات، مؤمنان به شادی و خوشحالی دعوت شدهاند. در بعضی دیگر از آیات کسانی به لحاظ شرایط روحی خود و انگیزهی خاص در آن شادمانی مورد مذمت قرار گرفتهاند و یا منع شدهاند. ذیلاً به برخی از آیات در این خصوص اشاره میشود:
«ان تصبک حسنه تسؤهم وان تصبک مصیبه یقولوا قد اخذنا امرنا من بل ویتولوا وهم فرحون»[۳۲] : اگر تو را رخدادی خوش فرا رسد سخت بر آنها ناگوار آید و اگر تو را [از جهاد] زحمتی و رنجی پیش آید (خوشحال شده) و گویند ما در کار خود نیک پیشبینی کردهایم [که به جنگ نرفتیم] و آنها- شادی زده- از این روی میگردانند.
«فرحالمخلفون بمقعدهم خلاق رسولالله»[۳۳] آنهایی که از [حکم جهاد در رکاب] رسول خدا(ص) تخلف ورزیدند، خوشحال شدند.
«فان اعرضوا فما ارسلناک علیهم حفیظا ان علیک الاالبلاغ وانا اذا اذقنا الانسان منا رحمه فرح بها وان تصبهم سیئه بما قدمت ایدیهم فأنالانسان کفور»: ای رسول(ص) تو این آیات [قیامت] را به خلق برسان اگر باز اعتراض کردند دیگر تو را نگهبان آنها نفرستادهایم؛ بر تو جز ابلاغ رسالت تکلیفی نیست و ما چون با انسان [بیصبر کمظرفیت] از [لطف و] رحمت خود بهرهای بخشیم، شاد شود و اگر به کیفر کردار خود رنج و عذابی بر او رسد سخت راه کفران پوید [و به جای توبه به کلی خدا را از یاد ببرد].
«ان تمسسکم حسنه تسؤهم وان تصبکم سیئه یفرحوابها».[۳۴] : اگر شما مسلمین را خوشحالی پیش آید از آن بدحال و غمگین شوند و اگر به شما حادثهی ناگواری رسد بدان خوشحال گردند.
«فرحین بما اتاهمالله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم ولاهم یحزنون».[۳۵] : آنان (شهیدان) به فضل و رحمتی که از خداوند نصیبشان شده شادمانند و به آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوستهاند [و بعداً در پی آنها به راه آخرت خواهند شتافت] مژده دهند که [از مردان] نترسند [و از فوت متاع دنیا هیچ غم نخورند].
«ولا تحسبنالذین یفرحون بما اتوا ویحبون....»[۳۶]: ای پیامبر(ص) مپیندار آنهایی که به کردار زشت خود شادمانند و دوست دارند که از مردم به اوصاف پسندیدهای که هیچ در آنها وجود ندارد آنها را ستایش کنند....
«فلما نسوا ماذکروا به فتحنا علیهم ابواب کی شیء حتی اذا فرحوا بما اوتوا خذناهم بغته فاذاهم مبلسون.»[۳۷]: پس چون آنچه [ از نعم الهی[ به آنها تذکر داده شد همه را فراموش نمودند، ما هم ابواب هر نعمت را [برای اتمام حجت] بر روی آنها گشودیم تا به نعمتی که به آنها داده شد شادمان و مغرور شدند پس ناگاه آنها را به کیفر اعمالشان گرفتار کردیم که آن هنگام خوار و ناامید شدند.
«ومنهم من یلمزک فیالصدقات فإن اعطوامنها رضوا وان لم یؤتو منها اذاهم یسخطون.»[۳۸]: و بعضی از آن مردم [مناطق] در تقسیم صدقات بر تو اعتراض و خردهگیری کند؛ اگر به آنها مال بسیار عطا کنی از تو رضایت داشته والا سخت خشمگین شوند.
«الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر وفرحوا بالحیواه الدنیا....»[۳۹]: خدا هر که را خواهد فراخروزی و هرکه را خواهد تنگروزی میگرداند و گروهی به زندگی دنیا شادمان شدند.
«فی بضع سنینلله الامر من قبل ومن بعد ویومئذ یفرحالمؤمنون.»[۴۰] : [این غلبهی رومیان] در اندسالی انجام خواهد شد (و بدانید که این حادثه) و کلیهی امور عالم قبل از این و بعد از این همه به امر خداست و آن روز [که رومیان فاتح شوند چون بعد از آن خدا وعدهی یاری اسلام داده] مؤمنان شاد میشوند.
«منالذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً کل حزب بما لذیهم فرحون.»[۴۱] : از آن فرقه هواپرست نادان نباشید کسانی که دین [فطرت] خود را متفرق و پراکنده ساختند و از هوای نفس و خودپرستی فرقهفرقه شدند و گروهی] به اوهام باطل [به عقیده و خیالات فاسد] دلشادند.
«واذا اذقنا الناس رحمه فرحوابها....»[۴۲]: و مردم [بر این عادتند که] هرگاه ما به لطف خود رحمتی به آنها چشانیم شاد شده و اگر....
«فلما جاءتهم رسلهم بالبینات فرحوا بما عندهم منالعلم....»[۴۳]: پس آنگاه که رسولان ما با معجزات و ادلهی روشن به سوی آنها آمدند آن مردم [نادان] به دانش [و عقاید باطل] خود شاد و خرسند شدند و....
«فتقطعوا امرهم بینهم زبراً کل حزب بما لدیهم فرحون.»[۴۴] : آنگاه مردم (با وجود این سفارش خدا) امر دین خود را پارهپاره کرده و در آیین فرقهفرقه شده و هر گروهی به آنچه نزد خود پسندیدند دلخوش گشتند.
«.... اذقال له قومه لاتفرح انالله لایحبالفرحین.»[۴۵]: هنگامی که قومش به او [قارون] گفتند آنقدر سرمست [از ثروت خود] مباش که خدا هرگز [چنین] مردم پُرغرور و سرمست را دوست نمیدارد.
«لکیلا تأسوا علی مافاتکم ولاتفرحوا بما اتاکم والله لایحب کل مختال فخور.»[۴۶]: [این را بدانید] تا هرگز بر آنچه از دست شما رود دلتنگ نشوید و به آنچه که به شما رسد مغرور و دلشاد نگردید و خدا دوستدار هیچ متکبر خودستایی نیست....
همچنین در سورهی بقره، دربارهی مادهگاوی که قرار است به امر خدا قربانی شود، میفرماید: «رنگش زرد روشن است و بینندگان را شاد میکند.»[۴۷]● شادی و تفریح در کلام معصوم(ع) :
انسان در زندگی روز مره و بر اثر اتفاقات و حوادث یا کار و فعالیتهای روزانه و حرکت در پیچ و خمهای دشوار زندگی دچار خستگی و ملال میشود، که برای رهایی از این افسردگی ناشی از فعالیت وسنگینی کار و فشار روحی و روانی، باید بخشی از اوقات خود را به شادی و تفریح اختصاص دهد. همانطور که جسم انسان نیاز به غذا و انواع ویتامینها دارد، روح انسان نیز نیاز به تنوع، استراحت، تفریح و شادی و نشاط دارد.[۴۸]
سرگرمیهای لذت بخش و هدف دار در کلام امام رضا(ع) این گونه وصف شدهاست : «اجعلوا لانفسکم حظا من الدنیا باعطائها ما تشتهی من الحلال و ما لا یثلم المروه و ما لا سرف فیه و استعینوا بذالک علی امور الدنیا»[۴۹] :از لذائذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و خواهشهای دل را از راههای مشروع برآورید، مراقبت کنید که در این کار به مردانگی و شرافت شما آسیب نرسد و دچار اسراف و تند روی نشوید، تفریح و سرگرمیهای لذتبخش شما را در اداره زندگی یاری میکند و با کمک آن بهتر در امور دنیوی خویش موفق خواهید شد.
در تقسیمبندی اوقات و نظم روزانهای که پیشوایان معصوم(ع) توصیه کردهاند، مسرت و شادی جایگاه ویژهای دارد، چنانکه امام رضا(ع) میفرماید: «و اجتهدوا انیکون زمانک اربع ساعات: ساعه لله لمناجاته و ساعه لامر المعاش و ساعه لمعاشره الاخوان الثقات والذین یعرفونکم و یخلصون لکم فیالباطن و ساعه تخلون فیها للذاتکم و بهذهالساعه تقدرون علیالثلاثالساعات»[۵۰] : کوشش کنید اوقات روز شما چهار ساعت باشد: ساعتی برای عبادت و خلوت با خدا، ساعتی برای تامین معاش، ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد وکسانی که شما را به عیبهایتان واقف میسازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و ساعتی را هم به تفریحات و لذائذ خود اختصاص دهید و از مسرت و شادی ساعات تفریح، نیروی انجام وظائف وقتهای دیگر را تامین کنید.
آری روح آدمی نیز گاهی خسته و بیمار میشود و کسالت و بیماری و افسردگی روحی انسان محتاج به درمان وتقویت است و نیاز به دارو و مرهم شادمانی و نشاط دارد. در این باره حضرت علی(ع) میفرماید: «ان هذه القلوب تمل کما تمل الابدان فابتغوا لها طرائف الحکمه»[۵۱] :این دلها ملول وخسته میشود، همان گونه که بدنها ملول و خسته میشوند برای شادمان ساختنشان سخنان نغز و حکمت آموز بجویید.
در سیره معصومان(ع) عنصر شادی آنچنان اهمیت دارد که علاوه بر تایید آن به تشویق، زمینهسازی واسباب ایجاد آن نیز توصیه شدهاست. امام صادق(ع) در حدیثی که لشکریان عقل را در برابر لشکریان جهل قرار داده، میفرماید: لشکر عقل۷۵ است و لشکر جهل هم در مقابل ایشان، و سپس شادی، نشاط، خوشحال و بشاش بودن را لشکر عقل میشمارد که در پیامبران وجانشینان آنها و مومنین که دلشان را به ایمان آزموده، وجود دارد: «النشاط وضده الکسل، و الفرح وضده الحزن»[۵۲] در این روایت نشاط و فرح از لشکریان عقل و کسلی و حزن از لشکریان جهل بهشمار آمدهاند.[۵۳]
● عوامل شادی آفرین:
اسلام دین شادی وحلاوت و نشاط است اما شادی آمیخته با فساد را تجویز نمیکند و برای مسلمانان سبکسری، هرزگی و توهین را به بهانه شادی روا نمیدارد. خداوند میفرماید در راس همه عوامل شادی و نشاط ایمان به خدا و تقوای الهی است و در سایه دین است که شادی واقعی بهدست میآید.
یکی از راههای بهدست آوردن شادی و نشاط پایدار ومعنوی استفاده از رهنمودهای دین در کم کردن وابستگیها بهدنیا و آرزوهای دور و دراز در رسیدن به مظاهر دنیا و بهطور کلی زهد و قانع بودن است، زیرا هر چه وابستگی انسان به مظاهر دنیا و مال و منال و لذتهای گذرا بیشتر باشد، غم و افسردگی بیشتری را به دنبال خواهد داشت.[۵۴]
پیامبر اکرم(ص) در این باره میفرماید: « الرغبه فی الدنیا تکثر الهم و الغم و الحزن»[۵۵] : علاقه شدید به مظاهر دنیا غم و اندوه را زیاد میکند.
لذت و خوشی، همیشه در « انجام دادن» نیست، زمانی هم در «پرهیز کردن» است. انسانی در زندگی واقعا شاد است که از گناه پرهیز کند و حدود الهی را رعایت نماید. خداوند عالم میفرماید: «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم ولا یحزنون»[۵۶] : بدانید دوستان خداوند ترس و اندوهی ندارند.
امام علی(ع) وقتی که صفات مومنان را برای همام شرح میدهد میفرماید: «مومن همیشه با نشاط است و هیچ وقت گرفته و کسل نیست.»
شادمانی و نشاط دینی در عمق وجود انسان چنان ریشه دارد که به قول امیرالمومنین (ع) هیچ گاه ابن نشاط و شادابی را از دست نمیدهد؛ و لذا در خصوصیات پیامبر اکرم(ص) مینویسند که ایشان بسیم و کثیرالتبسم بودهاند یعنی همیشه در برخوردها شاد ومتبسم بوده و برای مومنان هم این خصوصیت را توصیه میفرمودند.
با کند و کاو در آیات قرآن و احادیث و روایات معتبر، میتوان موارد ذیل را در زمره عواملی برشمرد که حالت شادی و نشاط را در انسان پدید میآورد:
۱) ایمان
۲) رضایت و تحمل
۳) توکل بر خداوند
۴) پرهیز از گناه
۵) مبارزه با نگرانی
۶)تبسم و خنده
۷) مزاح و شوخی
۸) بوی خوش
۹) زینت کردن
۱۰) پوشیدن لباسهای روشن
۱۱) حضور در مجالس شادی
۱۲) ورزش
۱۳) امید به زندگی
۱۴) کار و تلاش
۱۵) سیر و سفر
۱۶) تفریح و تفرج
۱۷) دیدار با دوستان
۱۸) تلاوت قرآن
۱۹) تفکر در آفریدههای خداوند
۲۰) صدقه دادن
۲۱) نگاه کردن به سبزه و آب روان
امام علی(ع) میفرماید:«الطیب و العسل نشره و الرکوب و النظر الی الخضره» : عطر، عسل، اسب سواری و نگاه به سبزه موجب نشاط میشود و حزن واندوه را از بین میبرد.
خداوند در باره زینت کردن که یکی از عوامل ایجاد شادی است میفرماید: «قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق...» : بگو چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟
انسان به استفاده و ارتباط با زیبایی و لذت بردن از آن محتاج است؛ بدون زیبایی روح در تاریکی و خشونت ماده خسته میشود. از این رو در فرهنگ دینی ما به نظافت و آراسته بودن که عامل فرح بخش زندگی است، توصیه شده است.
یکی دیگر از عوانل شادیآفرین در زندگی انسان تفریح و تفرج است. روح انسان به تفریح و تفرج نیاز دارد. بهطوری که تفریحات سالم از بهترین شادیها و لذتهای سالم و نشاطآور انسان است.
انسان با دیدن مناظر زیبای طبیعت، گلهای رنگارنگ، درختان سبز، آبشارهای زیبا، شکوفههای شاداب، کوهها و هزاران منظره زیبای دیگر به وجد میآید.
خداوند در قرآن کریم به سیاحت و سفر امر فرمودهاست تا انسان هم از سرنوشت و سرگذشت گذشتگان آگاهی یابد و عبرت گیرد و هم از زیبایی طبیعت بهره ببرد و شادمان شود. مسافرت و تغییر مکان زندگی و آب و هوا و دیدن مناطق و منظرههای جدید در نشاط روحی و سلامت جسمانی و تقویت روح و از بین رفتن افسردگی و کسالت های روحی و درمان بعضی بیماریهای روحی بهشدت موثر است. در قرآن کریم و سنت و سیره پیشوایان دینی به این امر توجه شده و مردم به مسافرت و گردش و تفریح تشویق شدهاند. پیامبر اکرم(ص) میفرماید:« سافروا تصحو» : مسافرت کنید تا سالم بمانید.
ورزش و بازی نیز از جمله عوامل شادی محسوب میشود. ورزش از کارهای نشاطآوری است که رهبران دینی به آن عنایت داشته و به بعضی از ورزشها به خاطر اینکه در ورزیدگی وفنون رزمی و دفاعی تاثیر دارند بیشتر توجه شدهاست؛ چنانکه پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «حق الولد علی والده ان یعلمه الکتابه و السباحه و الرمایه و ان یرزقه الا طیبا» : حق فرزند بر عهده پدرش این است که به او نوشتن و شنا کردن و تیراندازی را آموزش بدهد و جز از راه حلال روزی او را تامین نکند.[۵۷]
دیگر از عوامل شادی حضور در مجالس شادی و جشن است. جشن و برپایی مجالس شادی به مناسبتهای مختلف در اسلام وجود دارد و تایید شدهاست.
حضور در مجالس شادی مشروط بر اینکه معصیتآلود وتوام با فسق وفجور نباشد، از دیدگاه شرع مانعی ندارد، و به آن سفارش شده است. برخی میپندارند که در مناسبتهای شادی هیچ نواختن وسرور و هلهلهای نباید باشد و گمان میبرند که این سروصداها مطابق سیره نبوی نیست.
اما برخی روایات چنین نگرشی را نفی میکند از جمله:
۱) پیامبر بر گروهی از زنگیان در حالیکه مشعول طبالی و آوازه خوانی بودند، گذشت. آنان ساکت شدند پیامبر فرمود: به کارتان ادامه دهید تا یهودیان بدانند در دین ما آسانی و آسایش است.[۵۸]
۲) امام باقر(ع) فرمودند: پیامبر اسلام(ص) از محله بنی زریق عبور میکردند، صدای موسیقی شنیدند فرمودند: چه خبر است؟ گفتند ای رسول خدا، فلانی عروسی کرده است. فرمودند دینش کامل شده است، این ازدواج است نه زنا، نباید مخفیانه باشد، باید دودی به آسمان برود، یا صدای دایرهای بلند شود، فرق نکاح و زنا به نواختن دایره است.
۳) امام صادق(ع) فرمودند: شب عروسی علی(ع) با فاطمه(س)، پیامبر(ص) صدای دایره شنید، فرمود: این چیست؟ ام سلمه گفت: ای رسول خدا، این اسماء بنت عمیس است که دایره مینوازد و با این کار میخواهد فاطمه را شاد نگه دارد تا مبادا احساس بیمادری کند. پیامبر(ص) دستش را به سوی آسمان بلند کردوفرمود: خدایا همان طوری که اسماء دخترم را خوشحال کرد در قلب او شادی افروز. سپس پیامبر(ص) اسماء را صدا زد و فرمود: وقتی دف میزنید چه مضمونی دارد؟ گفت نمیدانم ما با این کار میخواهیم شادی بیافرینیم. حضرت فرمودند: با دف فحش ندهید.[۵۹]
۴) پیامبر(ص) از خانه علی بن هبار عبور کردند، صدای دف شنیدند، پرسیدند: چه خبر است؟ گفتند: علی بن هبار عروسی دارد، حضرت فرمودند: پایههای ازدواج را محکم گردانید و آن را آشکار کنید و دف بنوازید.[۶۰]
۵) مستحب و پسندیده است که ازدواج، علنی و آشکار انجام شود، پیامبر(ص) فرمود: تفاوت میان ازدواج حلال و حرام، دایره زدن و خواندن است.[۶۱]
۶) هنگام ازدواج رسول خدا(ص) با حضرت خدیجه(س) هم زنان میزدند و میخواندند، علامه مجلسی مینویسد: سپس بانوان دایرههایی آوردند و ان را برای خدیجه مینواختند.[۶۲]
یکی دیگر از عوامل ایجاد کننده شادی و نشاط، شوخی و مزاح است. در بعضی از روایات و احادیث شوخ و شاد بودن از صفات مومن ذکر شده است و به طور کلی، از دیدگاه اسلام به کار گیری طنز و مزاح و لطیفه، در صورتی که بر مبنای حقیقت و صداقت استوار باشد و از حد اعتدال خارج نگردد، و با نیت و هدف دلشاد نمودن مومنان و زدودن غبار خستگی و غم از روح و جسم ایشان، نه تنها جایز، بلکه خداپسندانه و مورد تایید و تاکید است.
در روایتی امام صادق(ع) به یکی از شیعیان فرمودند: ...رفتار و گفتار طنز آمیز و شوخ طبعانه ( با نیت مسرور نمودن مردم ) از مصادیق وجلوههای حسن خلق است.
رسول خدا میفرماید: هر که مومنی را شاد کند، مرا شاد کرده و هر که مرا شاد نماید، همانا خداوند را شاد نموده است.[۶۳]
بنابراین می بینیم که اسلام همواره مسلمانان را به دوری کردن از غصه و غم و ترشرویی وگرفتگی توصیه کرده است؛ وحال آن که قرنهای متمادی به استناد برخی از روایات صوفیانه که نمیتواند هیچ ارتباط اصیلی با قران کریم وسیره پیشوایان اسلام داشته باشد، تفریح کردن، نشاط در زندگی داشتن و امثال آن را برای یک مسلمان ارزنده نقطه ضعف معرفی میکردند.[۶۴]
● نتیجه:
پیام دین به انسانها این است که راه نجات از غم و اندوه، ایمان به خدا و ذکر اوست که به انسان آرامش، شادی و نشاط میبخشد. قرآن، شادی و نشاط را که نیاز فطری بشر است تأیید کرده و جهت میدهد و راهنماییهای لازم را برای بهرهگیری از شادی و نشاط ارائه میکند.
ضرورت شادی و نشاط در زندگی بشر با کمک روایات و احادیث اهلبیت(ع)، اثبات شده و به دنبال زندگی یکنواخت و فشارهای کاری و خستگی و ملال روحی که آن هم مانند جسم خسته میشود و نیاز به تنوع دارد تأیید شده و به عنوان یک امر ضروری، چگونگی نشاط و عوامل نشاطآور، مانند استفاده از لذتها، سخنان نغز و نشاطآور که میتواند از این خستگی و ملال بکاهد در روایات متعدد آمده است و در روایات پیشوایان دینی، نحوهی تقسیم اوقات و ساعات انسان به بخشهای مختلف و یک بخش هم به عوامل نشاط و شادی و لذتهای روان، مورد عنایت قرار گرفته است که دلیل بر مثبت بودن شادی و نشاط و ضرورت آن برای انسان از دیدگاه و منظر پیشوایان دینی میباشد.
آراستگی و زینت که خود از عوامل مؤثر در شادی و نشاط هستند، در قرآن و سنت و سیره مورد تأیید قرار گرفته است.
عوامل نشاطآور و شادیآفرین مانند سیر و سفر، تفریح و تفرج، ورزش و دیدار دوستان در منابع دینی بسیار مثبت دیده شده و تأکید پیشوایان دینی و معصومان(ع) به آموزش بعضی از ورزشها به فرزندان و برشمردن ثمرات و فواید سیر و سفر و تفریح دلیل قطعی بر مطلوب بودن آنها در دین است.
شادی کردن، ولیمه دادن، شعرخوانی، کف زدن، تکبیر گفتن، سرود خواندن، دف زدن، جشن گرفتن و ... در عروسی در منابع دینی وجود دارد و در سنت و سیره به نمونههای آن اشاره شده است.
در منابع دینی، نیایش و دعاهای متعددی در رفع غم و اندوه و حزن و به دست آوردن شادی و نشاط وجود دارد و اینکه از خداوند منان چگونه و با چه الفاظی خواهان شادی و نشاط و خواهان از بین رفتن غم و اندوه باشیم.
● بحث و نتیجهگیری:
پیام دین به انسانها این است که راه نجات از غم و اندوه، ایمان به خدا و ذکر اوست که به انسان آرامش، شادی و نشاط میبخشد. قرآن، شادی و نشاط را که نیاز فطری بشر است تأیید کرده و جهت میدهد و راهنماییهای لازم را برای بهرهگیری از شادی و نشاط ارائه میکند.
ضرورت شادی و نشاط در زندگی بشر با کمک روایات و احادیث اهلبیت(ع)، اثبات شده و به دنبال زندگی یکنواخت و فشارهای کاری و خستگی و ملال روحی که آن هم مانند جسم خسته میشود و نیاز به تنوع دارد تأیید شده و به عنوان یک امر ضروری، چگونگی نشاط و عوامل نشاطآور، مانند استفاده از لذتها، سخنان نغز و نشاطآور که میتواند از این خستگی و ملال بکاهد در روایات متعدد آمده است و در روایات پیشوایان دینی، نحوهی تقسیم اوقات و ساعات انسان به بخشهای مختلف و یک بخش هم به عوامل نشاط و شادی و لذتهای روان، مورد عنایت قرار گرفته است که دلیل بر مثبت بودن شادی و نشاط و ضرورت آن برای انسان از دیدگاه و منظر پیشوایان دینی میباشد.
آراستگی و زینت که خود از عوامل مؤثر در شادی و نشاط هستند، در قرآن و سنت و سیره مورد تأیید قرار گرفته است.
عوامل نشاطآور و شادیآفرین مانند سیر و سفر، تفریح و تفرج، ورزش و دیدار دوستان در منابع دینی بسیار مثبت دیده شده و تأکید پیشوایان دینی و معصومان(ع) به آموزش بعضی از ورزشها به فرزندان و برشمردن ثمرات و فواید سیر و سفر و تفریح دلیل قطعی بر مطلوب بودن آنها در دین است.
شادی کردن، ولیمه دادن، شعرخوانی، کف زدن، تکبیر گفتن، سرود خواندن، دف زدن، جشن گرفتن و ... در عروسی در منابع دینی وجود دارد و در سنت و سیره به نمونههای آن اشاره شده است.
در منابع دینی، نیایش و دعاهای متعددی در رفع غم و اندوه و حزن و به دست آوردن شادی و نشاط وجود دارد و اینکه از خداوند منان چگونه و با چه الفاظی خواهان شادی و نشاط و خواهان از بین رفتن غم و اندوه باشیم.
مریم شمس کارشناس ارشد معاونت پژوهشی و آموزشی
فهرست منابع :
۱- قرآن کریم
۲- اصول کافی، محمد یعقوب کلینی، ترجمه سید جواد مصطفوی، انتشارات ولیعصر، چاپ اول ۱۳۷۵.
۳- انگیزش و هیجان، مارشال ریو، ترجمه یحیی سید محمدی، نشر ویرایش، چاپ چهارم، ۱۳۸۱.
۴- بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، موسسه الوفاء بیروت، ۱۴۰۳ ق.
۵- پژوهشی در باره طنز در شریعت و اخلاق، گروه معارف، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، بوستان کتاب قم، چاپ اول ۱۳۸۱.
۶- التحریر و التنویر، محمدالطاهر بن عاشور، الدار التونسیه للنشر، بیتا.
۷- تربیت طربناک، عبدالعظیم کریمی، موسسه فرهنگی منادی تربیت، ۱۳۸۰.
۸- الحب و البغض فی القرآن الکریم، جارالله الجارالله، انتشارات دار ابن حزم، چاپ اول، ۲۰۰۱م.
۹- الدر المنثور، جلال الدین السیوطی.
۱۰-شادی و نشاط در متون اسلامی، شکرالله دانش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴.
۱۱-شرع و شادی، ابوالفضل طریقه دار، انتشارات حضور، چاپ دوم، ۱۳۸۳.
۱۲-لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، چاپ اول ، ۱۳۷۳.
۱۳-مجمع البیان، ابو علی الفضل بن الحسن الطبرسی، تهران فراهانی، ۱۳۷۸.
۱۴-موسوعه اخلاق القرآن، احمد الشرباصی، دارالرائد العربی بیروت، چاپ سوم، ۱۹۸۷م.
۱۵-المیزان، محمد حسین طباطبایی، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ۱۳۶۴.
۱۶-میزان الحکمه، محمدی ری شهری، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۶۲.
۱۷-نهج البلاغه، سید شریف رضی، ترجمه عبدالمحمد آیتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸.
پی نوشت:
[۱] لغتنامهی دهخدا، ذیل واژهی شادی.
[۲] همان منبع، ذیل واژهی تفریح.
[۳] معجم مقایساللغه، ذیل ماده فرح.
[۴] مصباحالمنیر، ج ۲، ص ۶۳۸.
[۵] مفردات الفاظ قرآن، ص ۶۲۸.
[۶] قصص، ۷۶.
[۷] روم، ۳۲.
[۸] آلعمران، ۱۷، الحسب والیغفن فیالقرآنالکریم، ص ۲۴۶.
[۹] قصص، ۷۶.
[۱۰] مجمعالبیان، ج ۱۸، ص ۲۳۲.
[۱۱] المیزان، ج ۱۶، ص ۱۱۰.
[۱۲] الدرالمنثور، ج ۶، ص ۴۳۸.
[۱۳] التحریر والتنویر، ج ۲۰، ص ۱۷۸.
[۱۴] یونس، ۵۸.
[۱۵] موسوعه اخلاق القرآن، ج ۳، ص ۷۶.
[۱۶] شرع و شادی، ص ۲۲.
[۱۷] انگیزش و هیجان، ص ۳۶۴.
[۱۸] شرع و شادی، ص ۲۳.
[۱۹] تربیت طربناک، ص ۵۶.
[۲۰] Rupert Scheldrake.
[۲۱] Collective Cinsiousness.
[۲۲] شرع و شادی، ص ۲۵.
[۲۳] شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی، ص ۴۸.
[۲۴] شرع و شادی، ص ۲۰.
[۲۵] میزانالحکمه، ج ۴، ص ۴۳۶.
[۲۶] اصول کافی، ج ۱، ص ۲۰۴.
[۲۷] تربیت طربناک، ص ۵۴.
[۲۸] یونس، ۸.
[۲۹] روم، ۴ و ۵.
[۳۰] قصص، ۷۶.
[۳۱] شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی، ص ۴۰.
[۳۲] توبه، ۵۰.
[۳۳] توبه، ۸۱.
[۳۴] آلعمران، ۱۲۰.
[۳۵] توبه، ۱۷۰.
[۳۶] توبه، ۱۸۸.
[۳۷] توبه، ۱۸۸.
[۳۸] توبه، ۵۸.
[۳۹] رعد، ۲۶.
[۴۰] روم، ۴.
[۴۱] روم، ۳۲.
[۴۲] روم، ۳۶.
[۴۳] غافر، ۸۳.
[۴۴] مؤمنون، ۸۳.
[۴۵] قصص، ۷۶.
[۴۶] حدید، ۲۳.
[۴۷] بقره، ۶۹.
[۴۸] -شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی،ص۴۱.
[۴۹] بحارالانوار، ج۷۵،ص۳۲۱.
[۵۰] همان.
[۵۱] نهج البلاغه، ص۹۹۵.
[۵۲] اصول کافی، ج۱، ص۲۶.
[۵۳] شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی، ص۴۲.
[۵۴] همان، ص۵۸.
[۵۵] بحارالانوار، ج۷۳، ص۹۱.
[۵۶] یونس، ۶۲.
[۵۷] همان، با تلخیص.
[۵۸] شرع و شادی، ص۶۸ ( به نقل از کتاب دعائم الاسلام، ج۲،ص۲۰۵)
[۶۴] مقاله شادی و تفریح در اسلام، شهید بهشتی.
فهرست منابع :
۱- قرآن کریم
۲- اصول کافی، محمد یعقوب کلینی، ترجمه سید جواد مصطفوی، انتشارات ولیعصر، چاپ اول ۱۳۷۵.
۳- انگیزش و هیجان، مارشال ریو، ترجمه یحیی سید محمدی، نشر ویرایش، چاپ چهارم، ۱۳۸۱.
۴- بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، موسسه الوفاء بیروت، ۱۴۰۳ ق.
۵- پژوهشی در باره طنز در شریعت و اخلاق، گروه معارف، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، بوستان کتاب قم، چاپ اول ۱۳۸۱.
۶- التحریر و التنویر، محمدالطاهر بن عاشور، الدار التونسیه للنشر، بیتا.
۷- تربیت طربناک، عبدالعظیم کریمی، موسسه فرهنگی منادی تربیت، ۱۳۸۰.
۸- الحب و البغض فی القرآن الکریم، جارالله الجارالله، انتشارات دار ابن حزم، چاپ اول، ۲۰۰۱م.
۹- الدر المنثور، جلال الدین السیوطی.
۱۰-شادی و نشاط در متون اسلامی، شکرالله دانش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴.
۱۱-شرع و شادی، ابوالفضل طریقه دار، انتشارات حضور، چاپ دوم، ۱۳۸۳.
۱۲-لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، چاپ اول ، ۱۳۷۳.
۱۳-مجمع البیان، ابو علی الفضل بن الحسن الطبرسی، تهران فراهانی، ۱۳۷۸.
۱۴-موسوعه اخلاق القرآن، احمد الشرباصی، دارالرائد العربی بیروت، چاپ سوم، ۱۹۸۷م.
۱۵-المیزان، محمد حسین طباطبایی، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ۱۳۶۴.
۱۶-میزان الحکمه، محمدی ری شهری، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۶۲.
۱۷-نهج البلاغه، سید شریف رضی، ترجمه عبدالمحمد آیتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸.
پی نوشت:
[۱] لغتنامهی دهخدا، ذیل واژهی شادی.
[۲] همان منبع، ذیل واژهی تفریح.
[۳] معجم مقایساللغه، ذیل ماده فرح.
[۴] مصباحالمنیر، ج ۲، ص ۶۳۸.
[۵] مفردات الفاظ قرآن، ص ۶۲۸.
[۶] قصص، ۷۶.
[۷] روم، ۳۲.
[۸] آلعمران، ۱۷، الحسب والیغفن فیالقرآنالکریم، ص ۲۴۶.
[۹] قصص، ۷۶.
[۱۰] مجمعالبیان، ج ۱۸، ص ۲۳۲.
[۱۱] المیزان، ج ۱۶، ص ۱۱۰.
[۱۲] الدرالمنثور، ج ۶، ص ۴۳۸.
[۱۳] التحریر والتنویر، ج ۲۰، ص ۱۷۸.
[۱۴] یونس، ۵۸.
[۱۵] موسوعه اخلاق القرآن، ج ۳، ص ۷۶.
[۱۶] شرع و شادی، ص ۲۲.
[۱۷] انگیزش و هیجان، ص ۳۶۴.
[۱۸] شرع و شادی، ص ۲۳.
[۱۹] تربیت طربناک، ص ۵۶.
[۲۰] Rupert Scheldrake.
[۲۱] Collective Cinsiousness.
[۲۲] شرع و شادی، ص ۲۵.
[۲۳] شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی، ص ۴۸.
[۲۴] شرع و شادی، ص ۲۰.
[۲۵] میزانالحکمه، ج ۴، ص ۴۳۶.
[۲۶] اصول کافی، ج ۱، ص ۲۰۴.
[۲۷] تربیت طربناک، ص ۵۴.
[۲۸] یونس، ۸.
[۲۹] روم، ۴ و ۵.
[۳۰] قصص، ۷۶.
[۳۱] شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی، ص ۴۰.
[۳۲] توبه، ۵۰.
[۳۳] توبه، ۸۱.
[۳۴] آلعمران، ۱۲۰.
[۳۵] توبه، ۱۷۰.
[۳۶] توبه، ۱۸۸.
[۳۷] توبه، ۱۸۸.
[۳۸] توبه، ۵۸.
[۳۹] رعد، ۲۶.
[۴۰] روم، ۴.
[۴۱] روم، ۳۲.
[۴۲] روم، ۳۶.
[۴۳] غافر، ۸۳.
[۴۴] مؤمنون، ۸۳.
[۴۵] قصص، ۷۶.
[۴۶] حدید، ۲۳.
[۴۷] بقره، ۶۹.
[۴۸] -شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی،ص۴۱.
[۴۹] بحارالانوار، ج۷۵،ص۳۲۱.
[۵۰] همان.
[۵۱] نهج البلاغه، ص۹۹۵.
[۵۲] اصول کافی، ج۱، ص۲۶.
[۵۳] شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی، ص۴۲.
[۵۴] همان، ص۵۸.
[۵۵] بحارالانوار، ج۷۳، ص۹۱.
[۵۶] یونس، ۶۲.
[۵۷] همان، با تلخیص.
[۵۸] شرع و شادی، ص۶۸ ( به نقل از کتاب دعائم الاسلام، ج۲،ص۲۰۵)
[۶۴] مقاله شادی و تفریح در اسلام، شهید بهشتی.
منبع : پژوهه دین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست