چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
۲۰۰۵، سال افزایش قدرت سیاسی زنان
خانم صدراعظم آنگلا مركل؛ خانم رئیسجمهور الن جانسون سیرلیف؛ خانم...
قدرت گرفتن زنان در كشورهای مختلف جهان، این روزها رواج توجهبرانگیزی یافته است. در سالی كه گذشت، شاید بیش از هر زمان دیگری، زنان به ریاستجمهوری رسیدند یا شخص اول كشورهایشان شدند. اتفاقی كه در برخی موارد برای اولین بار در طول تاریخ رخ میداد: اولین رئیسجمهور زن شیلی، اولین رئیسجمهور زن برگزیدهٔ افریقا، اولین صدراعظم زن آلمان...
شاید بتوان گفت موفقترین سال سیاستورزی زنان در تاریخ، همین سال گذشته بوده است. بر همین اساس، بد نیست نگاهی به موفقیتهای زنان در این سال داشته باشیم.
●میشل باچلت، رئیسجمهور شیلی
رهبر مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری شیلی زنی است سوسیالیست كه خود یكی از قربانیان شكنجه است. بهسختی میشد باور كرد كه وی بتواند در كشوری محافظهكار و مذهبی پیروز انتخابات شود. شیلی ۱۶ میلیون نفر جمعیت دارد و یكی از كشورهای امریكای لاتین و برخوردار از ثبات اقتصادی و سیاسی است.
اولین دور انتخابات شیلی در دسامبر ۲۰۰۵ برگزار شد و میشل باچلت، با كسب ۴۶ درصد آرا، بالاترین رأی را آورد. در چند روز آخر بهنظر میرسید كه آرای او كاهش پیدا كند و نتواند ۵۰ درصد آرای لازم برای پیروزی در اولین دور انتخابات را كسب كند. با این وصف، مردم شیلی به او كه شرح حالش آمیختهای از وقایع تاریخی كشور و زندگیای پررنج است توجه داشتند.
باچلت ۵۴ ساله كاندیدای احزاب متحد چپگرا و میانهروی شیلی بود كه از زمان سقوط دولت نظامی و بازگشت دموكراسی، ۱۶ سال است كه زمام امور شیلی را در دست دارند.
در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری در ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۰۶، میشل باچلت رقیب محافظهكار خود، سباستیان پیزا، را كه بازرگانی میلیاردر بود، با كسب ۶ درصد آرای بیشتر شكست داد.
پیش از پیروزی میشل، سه زن دیگر در قارهٔ امریكا به ریاستجمهوری انتخاب شده بودند: جانت جاگان از گینه، میریا موسكوز از پاناما، و ویولتا چامارو از نیكاراگوئه. آنان بهدلیل شهرت همسرانشان توانستند در انتخابات پیروز شوند. اما باچلت اولین زنی است كه بدون تأثیر شهرت همسر به این مقام رسیده است.
باچلت همیشه میگوید: «من فقط یك زن شیلیایی هستم، نه كمتر و نه بیشتر. مانند میلیونها شیلیایی دیگر كار میكنم، مراقب خانه و خانوادهام هستم و دخترم را به مدرسه میرسانم. علاوه بر این، شیلیاییای هستم كه احساس میكند باید برای برخورداری از عدالت و خدمات اجتماعی مبارزه كند.»
افرادی كه با او كار میكنند میگویند كارگری است خستگیناپذیر كه كم میخوابد و از تفریح و میهمانی لذت میبرد. خودانگیخته است و مهربان خندهرو و، در موقع لزوم، عبوس و اخمو وی دو بار ازدواج كرده و از دو ازدواج خود سه فرزند دارد و پس از جدایی از همسر دومش، سه فرزند خود را بهتنهایی بزرگ كرده است.
میشل باچلت در ۲۹ سپتامبر ۱۹۵۱ در سانتیاگو به دنیا آمد. پدرش افسر نیروی هوایی بود و میشل همراه پدر به سراسر شیلی سفر كرد.
در ۱۹۷۰ وارد كالج پزشكی شد و در همین زمان نیز به گروه جوانان سوسیالیست پیوست. پدرش در آن زمان ژنرال ارتش و یكی از مشاوران نزدیك رئیسجمهور تازه انتخابشده، سالوادر آلنده، بود.
زمانی كه ارتش، در كودتای نظامی خونین ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳، آلنده را سرنگون كرد، آلبرتو باچلت نیز دستگیر شد و پس از ۶ ماه شكنجهٔ مداوم و سخت، در مارس ۱۹۷۴ درگذشت.
میشل ۲۳ ساله، ضمن ادامهٔ تحصیل، مخفیانه به كسانی كه به دست عوامل رژیم دیكتاتوری پینوشه آزار و شكنجه میشدند كمك میكرد. این شرایط زیاد دوام نداشت زیرا در ژانویهٔ ۱۹۷۵، پلیس مخفی شیلی او را به همراه مادرش دستگیر كرد و به یك شكنجهگاه شناختهشده كه زیر نظر یك گروه نظامی اداره میشد منتقل كرد.
حدود یك ماه بعد، هر دو آنها آزاد شدند و كشور را ترك كردند و ابتدا به استرالیا و سپس به آلمان شرقی رفتند. باچلت در ۱۹۷۹، به همراه پسر یكسالهاش سباستین، به شیلی برگشت و در ۱۹۸۲ توانست دانشنامهٔ خود را در رشتهٔ پزشكی عمومی دریافت كند، اما رژیم نظامی پینوشه اجازه نداد كه تخصص بگیرد. ولی باچلت، با همهٔ مشكلات، به تحصیل ادامه داد و در رشتهٔ پزشكی كودكان و بهداشت عمومی فارغالتحصیل شد. در ۱۹۸۴، وی در یك سازمان غیردولتی كه هدف آن كمك به قربانیان دیكتاتوری حاكم بود شروع به كار كرد. در همین سال دومین فرزندش فرانسیسكا به دنیا آمد.
در ۱۹۹۰، پس از سقوط دیكتاتوری نظامی، باچلت با سمت پزشك، عضو كمیتهٔ ملی مبارزه با ایدز، و سپس مشاور سازمان جهانی بهداشت، فعالیت خود را در زمینهٔ بهداشت آغاز كرد.
در شیلی این باور وجود داشت كه سوسیالیستها از نقش نظامیان در كشور و مسائل نظامی اطلاع كافی ندارند. به همین دلیل میشل ابتدا در آكادمی استراتژی و سیاست سانتیاگو و سپس در كالجی واقع در واشنگتن امریكا در زمینهٔ دفاع نظامی منطقهای به تحصیل پرداخت.
در سال ۲۰۰۰ كه ریكاردو لاگوس در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شد، میشل باچلت را به سمت وزیر بهداشت انتخاب كرد تا در این بخش اصلاحات لازم را انجام دهد. دو سال بعد، او اولین وزیر دفاع زن شد. محبوبیت او زمانی اوج گرفت كه تلاش كرد بین نظامیان و مردم عادی شیلی صلح و آشتی برقرار كند.
باچلت و لاگوس از اعضای ائتلاف چهارحزبی هستند كه هدف آن رشد اقتصادی و توزیع منافع در بین تمام اقشار جامعه است.
انتخابات دسامبر ۲۰۰۵ و ژانویهٔ ۲۰۰۶ شیلی چهارمین انتخاباتی بود كه از سال ۱۹۹۰، پس از خاتمهٔ ۱۷ سال دیكتاتوری نظامی، در این كشور برگزار میشد.
ریكاردو لاگوس روز انتخابات را «روز تاریخی» و پیروزی اولین زن رهبر را در شیلی «پیروزی تاریخی» نامید.
آقای پیزا، كه با كسب ۵۱/۴۶ درصد آرا از خانم باچلت شكست خورده بود، شكست خود را به سرعت اعلام كرد و ضمن تبریك به باچلت گفت كه میخواهد در برابر میلیونها زنی كه سرانجام، با قدرت و سرسختی، موقعیتی را كه سزاوار آن بودهاند بهدست آوردهاند، سر تعظیم فرود آورد.
میشل باچلت نیز از هزاران هوادار خود، كه در مقابل ستاد انتخاباتی او در سانتیاگو پایتخت شیلی جمع شده بودند، تشكر كرد و گفت: «دوستان من، ۲۰ سال پیش چه كسی فكر میكرد مردم شیلی زنی را به ریاستجمهوری انتخاب كنند؟ اكنون این واقعه رخ داده است زیرا هموطنان ما چنین خواستند. مردم شیلی، متشكرم! از میلیونها رأیی كه به من دادید تشكر میكنم! میخواهم همراه شما به جادهٔ وسیع آزادی كه بنا خواهیم كرد قدم بگذارم.»
باچلت در مبارزات انتخاباتی برنامهٔ خود را چنین اعلام كرد كه میخواهد سطح بهداشت عمومی، آموزش و خانهسازی را ارتقا دهد، با افزایش میزان جرایم مبارزه كند، بیكاری را كاهش دهد و مشاغل بیشتری بهوجود آورد، سیاست بازار آزاد سالم را، كه در دو دههٔ گذشته شیلی را به یكی از قویترین كشورهای منطقه تبدیل كرده است، ادامه دهد و، مهمتر از همه، دستگاه امنیتی شیلی را اصلاح كند. او قول داده است كه تا پایان دورهٔ ریاستجمهوریاش در سال ۲۰۱۰، نظام حمایت اجتماعیای بهوجود آورد كه همهٔ مردم شیلی آرامش و شغلی آبرومند داشته باشند. او گفت: «میخواهم مردم شغلی بهدست آورند كه برازندهٔ آنان باشد. نمیخواهم در دسامبر اخراج و مجدداً در مارس به كار مشغول شوند. میخواهم فاصلهٔ بین فقیر و ثروتمند را كم كنم و به زنان و افراد بومی نقش بیشتری بدهم.»
باچلت در كشوری انتخاب شده كه طلاق تا دو سال پیش در آن ممنوع بود و جنبهٔ قانونی نداشت. آمار نشان داده است كه ۲۸۰ هزار رأی خانم باچلت به جوانان تعلق دارد، جوانانی كه در زمان زمامداری آلنده و دیكتاتوری پینوشه نبودهاند.
الیزابت ورث، خبرنگار ویژه كه در ستاد انتخاباتی باچلت حضور داشته، چنین میگوید: «پیروزی باچلت بزرگتر از آن بود كه تصور میكردیم. پس از اعلام نتایج، از پنجره كه به بیرون نگاه كردم، هزاران زن و مرد و پیر و جوان را دیدم كه به طرف فضای باز جلو ستاد میآمدند، در گروههای چهار و پنج و حتی بیست یا سی نفره، و بعضی پوستر و پرچم با خود حمل میكردند. بعضی از پوسترها متعلق به زمان آلنده بود. به مردم نگاه میكردم تا كسانی را ببینم كه زمامداری آلنده و دیكتاتوری پینوشه را پشت سر گذاشته بودند. مردی جلو آمد و ساختمانی را به من نشان داد و گفت: من در آن ساختمان شكنجه شدم. سی سال بود كه از دخالت در سیاست وحشت داشتم. اما حالا راهی طولانی را طی كردهام تا به اینجا بیایم. مرد دیگری هم گفت: ۱۶ سال تبعید بودم و این پیروزی برای بسیاری از مردم ارزش زیادی دارد.»
ورث در ادامه میگوید: «باچلت بعد از اعلام نتایج انتخابات گفت: چه كسی تصور میكرد كه من در این كشور محافظهكار و سنتی پیروز شوم؟ من زندگی راحتی نداشتم. خشونت همهٔ چیزهایی را كه دوست داشتم از بین برد. من قربانی نفرت شدم و میخواهم زندگیام را وقف تبدیل این نفرت به درك و تحمل و عشق كنم.»
در شیلی، زنان و مردان در محلهای جداگانهای رأی دادند. حتی در مناطقی كه میبایست با هم رأی میدادند، خود آنان، صف زنان و مردان را جدا كردند. دلیلش این بود كه زنان نمیخواستند زیر فشار مردان رأی بدهند. یكی از زنانی كه رأی میداد به ورث گفت: «من با میشل باچلت مخالفم چون یك زن مطلقه است. برای همین به پیزا رأی میدهم.» زن دیگری هم گفت: «ممكن است به شما بگویند این انتخابات برای مسائل اقتصادی و افزایش دستمزدهاست، اما من میگویم این انتخابات برای رنجی است كه كشیدهایم. رنج و عذابی كه در دوران دیكتاتوری پینوشه كشیدیم.»
در یكی دیگر از محلهای رأیگیری، مردی به ورث گفت: «من به باچلت رأی میدهم چون سازماندهندهٔ خوبی است و توانسته است یك خانواده را سرپرستی كند.» زن دیگری هم گفت به پیزا رأی میدهد چون اعتقاد دارد او سازماندهندهٔ خوبی است كه توانسته عدهٔ زیادی را زیر نظر خود به كار بگمارد.
امروز سران و رهبران رژیم پینوشه در دادگاههای شیلی در انتظار محاكمه بهسر میبرند و خود پینوشه نیز برای جنایاتی كه مرتكب شده محاكمه خواهد شد.
باچلت میگوید: «ما باید دوستدار عدالت باشیم و بگذاریم دادگاهها عدالت را برقرار كنند، و شیلی را به سمت مصالحه و آشتی حركت دهیم.»
مراسم سوگند رئیسجمهور میشل باچلت در یازدهم مارس برگزار خواهد شد.
(ترجمهٔ معصومه پیروزبخت)●الن جانسون سیرلیف، رئیسجمهور لیبریا
او اولین رئیسجمهور برگزیدهٔ زن در قارهٔ سیاه، افریقاست. شاید این مهمترین مقام و بزرگترین افتخاری باشد كه یك زن در تاریخ قارهٔ افریقا در عرصهٔ سیاست بهدست آورده است. سیرلیف متولد ۲۹ اكتبر ۱۹۳۸، یعنی سال شروع جنگ جهانی دوم است. وی در سال ۲۰۰۵ و در ماه تولدش، توانست با شكست رقیبی كه در عرصهٔ جهانی بسیار شناختهتر از او بود، رئیسجمهور لیبریا شود. رقیب او ژرژ وهآ، فوتبالیست مشهور سالهای نهچندان دور تیم میلان ایتالیا بود. بازیكن توانای دههٔ ۹۰ كه در همان سالها توانست برندهٔ توپ طلا شود.
مادربزرگ ۶۶ ساله اكنون باید كشوری را اداره كند كه خسته از ۱۴ سال جنگ داخلی است. جنگی كه بیش از ۲۰۰ هزار كشته بر جای گذاشت و هزاران تن را بیكار و بیخانمان كرد. مهمترین ضرورت در مورد رئیسجمهور جدید لیبریا حفاظت از جان اوست. دو رئیسجمهور پیشین این كشور كشته شدهاند و اكنون یك واحد از نیروهای پاسدار صلح لیبریا وظیفهٔ حفاظت از جان سیرلیف را عهدهدار شدهاند.
سیرلیف دانشآموختهٔ رشتهٔ اقتصاد است و از ۱۹۷۲، با عهدهدار شدن سمت مشاور اقتصادی كابینه، پا به عرصهٔ سیاست گذاشته است. سپس در ۱۹۸۰، به مدت پنج سال وزیر اقتصاد لیبریا شد. سیرلیف در ۱۹۸۹ بهدلیل حمایت از چارلز تیلور شورشی (رئیسجمهور آتی لیبریا از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳) كه بر ضد ژنرال ساموئل دو (رئیسجمهور وقت) فعالیت میكرد به زندان افتاد.
در حقیقت سیرلیف، در میان ۱۲ شورشی زندانی كه برای كودتا تلاش میكردند، تنها كسی بود كه توانست جان سالم بهدر ببرد. وی پس از آزادی، همچنان به حمایت از چارلز تیلور ادامه داد و به جرم خیانت به زندان محكوم شد.
ناظران بینالمللی روند انتخاباتی را كه به پیروزی سیرلیف منجر شد، نزدیك به استانداردهای جهانی ارزیابی میكنند.
رئیسجمهور لیبریا با وعدهٔ اصلاحات اداری و مبارزه با فساد روی كار آمد و در اولین اقدام، چندین نفر از مسئولان دولت گذشته را بركنار كرد.
سیرلیف از حمایت گستردهٔ غرب، بهویژه ایالات متحده، برخوردار است. در مراسم سوگند ریاستجمهوری او، كاندولیزا رایس، وزیر امور خارجهٔ امریكا، و لورا بوش حضور داشتند. جالب اینكه در همان روز مراسم تحلیف سیرلیف، در آن سوی اقیانوس اطلس، باچلت چپگرا رئیسجمهور شیلی شد.
●آنگلا مركل، صدراعظم آلمان
اگر لقب اولین رئیسجمهور زن قارهٔ سیاه به سیرلیف، رئیسجمهور لیبریا، تعلق گرفت، آنگلا مركل راستگرا نیز اولین صدراعظم زن تاریخ آلمان خوانده شد. بیتردید، تأثیر انتخاب مركل بسیار بیشتر از دیگر همتایان زن او در نقاط دیگر جهان است. آلمان برترین قدرت اقتصادی اروپا و یكی از سه قطب اصلی سیاست قارهٔ سبز بهشمار میرود.
مركل كه بسیاری او را با مارگارت تاچر، محافظهكار نامآشنای انگلیسی كه توانست در دههٔ ۸۰ سه بار متوالی نخستوزیر بریتانیا شود، مقایسه میكنند. مركل مانند تاچر هم محافظهكار و هم بهشدت متمایل به ایالات متحده است. او از طرفداران سیاستهای جورج بوش رئیسجمهور امریكاست، تا جایی كه در دوران صدراعظمی گرهارد شرودر، در سفری به واشنگتن، از سیاست خارجی وی بهشدت انتقاد كرد. شرودر هم اما ساكت ننشست و در جریان مبارزات انتخاباتی آلمان، در سخنانی گفت اگر در زمان حمله به عراق، راستگرایان قدرت را در دست داشتند، اكنون سربازان ما در آنجا هر روز كشته میشدند.
مركل اما با وعدهٔ اصلاحات اقتصادی به میدان آمد و از سیاستهای اقتصادی شرودر نیز بهشدت انتقاد كرد.
نقطهٔ قوت او كارنامهٔ قابل دفاع راستگرایان در عرصهٔ اقتصاد، بهویژه در دوران زمامداری هلموت كُهْل صدراعظم دموكراتمسیحی آلمان، و نقطهٔ قوت شرودر مخالفت با سیاستهای جنگطلبانهٔ امریكا بود، یعنی موضوعی كه برای اروپاییان بسیار مهم است. در جریان مبارزات انتخاباتی، مشاور اقتصادی مركل مرتكب اشتباه بزرگی شد و سخن از افزایش ۲۵ درصدی مالیاتها به میان آورد. این سخنان باعث كاهش شدید محبوبیت دموكراتمسیحیها به رهبری خانم مركل شد كه تا روزهای آخر، پیروزیشان قطعی بهنظر میرسید. اما شرودر، رهبر سوسیالدموكراتها، این موضوع و همچنین حمایت مركل از امریكا را دستاویز بهبود موقعیت حزب خود در افكار عمومی قرار داد، تا جایی كه اختلاف فاحش آرای دو حزب رقیب در روزهای آخر كاهش چشمگیری یافت. همین نزدیكی آرای دو حزب اصلی آلمان باعث شد مركل كه حزب او، یعنی دموكراتمسیحی، با اندكی اختلاف پیروز انتخابات شده بود، نتواند بهتنهایی و بدون حضور حزب رقیب، اقدام به تشكیل كابینه كند. مذاكرات برای تشكیل كابینه چندین هفته بینتیجه ماند چون شرودر و مركل، هیچیك شكست را نمیپذیرفتند.
سرانجام رهبران دو حزب تصمیم گرفتند دولتی ائتلافی تشكیل دهند و پستها را تقسیم كنند و «ائتلاف بزرگ» شكل بگیرد. در این میان، صدراعظمی به آنگلا مركل رسید تا اولین صدراعظم زن تاریخ آلمان شود. بیشك این انتخاب، بیش از همه، به مذاق بوش خوش آمد كه روابطش با گرهارد شرودر، صدراعظم پیشین، بر سر موضوع حمله به عراق بهشدت تیره و تار شده بود.
اما شیراك، رئیسجمهور فرانسه، شاید بیشتر از همه از انتخاب خانم مركل ناراضی شد چرا كه با انتخاب او، محور ضدامریكایی فرانسهـآلمان از بین رفت.
مركل ۵۰ ساله و دكتر در رشتهٔ فیزیك است و سالها در كنار هلموت كهل فعالیت سیاسی كرده است. وی در میان رهبران ۸ كشور صنعتی جهان هم تنها رهبر زن بهشمار میرود.
آنگلا مركل به انتخاب آرایش سادهٔ مو و پوشش «ورزشی» شهرت دارد و علاقهٔ فراوانی نیز به لباسهای روشن دارد.
وی كه نزد هواداران خود به «آنگی» مشهور است همسر یك پروفسور شیمی اهل برلین است و فرزندی ندارد.
●زنان قدرتمند در دیگر كشورها
كشورهای نیوزلند، استرالیا و فنلاند سابقهٔ بیشتری در مشاركت دادن زنان در امور اجتماعی و سیاسی دارند.
استرالیا اولین كشوری بود كه در سال ۱۹۰۲، به زنان حق رأی و اجازهٔ نامزد شدن در انتخابات پارلمانی را داد.
زنان نیوزلندی از سال ۱۸۹۳ صاحب حق رأی شده بودند، اما نمیتوانستند در انتخابات نامزد شوند. در سال ۱۹۰۳، سه زن استرالیایی نامزد انتخابات پارلمانی شدند كه البته هیچكدام موفق نبودند.
در سال ۱۹۱۹، در فنلاند، ۱۹ زن توانستند به پارلمان ملی راه یابند.
این سه كشور طلایهداران اعطای حق رأی و مشاركت به زنان در جهان هستند. اكنون هم در فنلاند، تارجا هالونن، متولد ۱۹۴۳، توانسته در انتخابات ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۰۶، برای دومین بار پیاپی، به مقام ریاستجمهوری فنلاند دست یابد. وی در سال ۲۰۰۰ برای اولین بار به این سمت انتخاب شد. هالونن سالها مشاور پارلمانی، وزیر بهداشت، وزیر دادگستری، و وزیر خارجهٔ فنلاند بوده است.
در بنگلادش هم خالده ضیا از سال ۲۰۰۱، نخستوزیری را بر عهده دارد.
در ایرلند شمالی، مری مك آلیس از سال ۱۹۹۷ تاكنون رئیسجمهور است. در فیلیپین نیز گلوریا آرویو، متولد ۱۹۴۷ در مانیل، از سال ۲۰۰۱ عهدهدار مقام ریاستجمهوری است. در كشور كوچك افریقایی سائوتومه، ماریا دو كارمو سیلویرا، ۴۵ ساله، نخستوزیر است و در جمهوری لاتویا واقع در اروپای شمالی هم وایك فریبرگا، ۶۹ ساله، از ۱۹۹۹ عهدهدار مقام ریاستجمهوری است.
در موزامبیك، باز هم در قارهٔ سیاه، لوئیس دیاس دیوگو، ۴۸ ساله، در سال ۲۰۰۴ اولین نخستوزیر زن این كشور شد و همچنان این سمت را بر عهده دارد. او سالها وزیر اقتصاد موزامبیك بود و در اولین سال نخستوزیریاش، برنامهٔ اصلاحات اقتصادی و اجتماعی به پارلمان ارائه كرد.
●رقابت زنانهٔ سال ۲۰۰۸ در ایالات متحده
هیچ بعید نیست كه در سال ۲۰۰۸ میلادی، شاهد رقابتی كاملا ً زنانه در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده باشیم و كاندولیزا رایس، كه به بانوی جنگ شهرت دارد، به رقابت با هیلاری كلینتون، سناتور دموكرات نیویورك و همسر بیل كلینتون رئیسجمهور سابق، بپردازد.
دكتر رایس ۵۰ ساله اعلام كرده كه علاقهٔ چندانی به تصاحب كاخ سفید ندارد، اما فشار حزب جمهوریخواه برای نامزد شدن او رو به افزایش است. اما در اردوگاه رقیب، هیلاری كلینتون بسیار مصممتر بهنظر میرسد و از حالا خود را برای رقابتهای انتخاباتی كه از سال ۲۰۰۷ آغاز خواهد شد آماده كرده است.
با این حال، در ایالات متحده، زنان علاقهٔ چندانی به رقابت با مردها ندارند كه شاید عمدهترین دلیل آن روحیهٔ سنتی جامعهٔ امریكا باشد.
بسیاری معتقدند كه بیش از همه، و حتی شاید بیش از جورج بوش، هیلاری دموكرات از شكست جان كری در انتخابات سال گذشتهٔ ریاستجمهوری امریكا خوشحال شد، چرا كه اكنون میتواند بخت خود را برای انتخابات سال ۲۰۰۸ بیازماید. انتخاباتی كه بسیاری از هماكنون معتقدند هیلاری، با توجه به خاطرهٔ خوبی كه همسرش بیل كلینتون در دوران ریاستجمهوری خود و بهویژه در عرصهٔ اقتصادی بر جای گذاشت، پیروز آن است.
اما در جناح جمهوریخواهان هنوز مشخص نیست كه كاندولیزا رایس، دكتر در علوم سیاسی و روابط بینالملل كه حوزهٔ تخصصیاش روسیه است، پا به عرصهٔ رقابت خواهد گذاشت یا نه. اگر رایس بیاید، با توجه به مهارت او در امور سیاسی، رقابتش با هیلاری بسیار جذاب خواهد بود. رایس ـ یا «كاندی» ـ كه در كابینهٔ اول بوش مشاور امنیت ملی كاخ سفید بود و در دولت دوم او اولین وزیر خارجهٔ زن رنگینپوست امریكاست، دو مشكل بزرگ برای شركت در انتخابات دارد: اول آنكه مجرد است و دوم اینكه سیاهپوست است. دو ویژگی كه چندان مطلوب جامعهٔ سنتی امریكا نیست. باید منتظر ماند و دید آیا «معمار جنگ عراق» و یكی از بانفوذترین نومحافظهكاران امریكا پا به عرصهٔ رقابتهای ریاستجمهوری ایالات متحده خواهد گذاشت یا نه. شاید در سال ۲۰۰۸، نتایج انتخابات امریكا بهگونهای رقم بخورد كه برای اولین بار در این كشور، مردم بهجای «آقای رئیسجمهور» بگویند «خانم رئیسجمهور»!
احسان ابطحی
منبع : سایر منابع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست