جمعه, ۱ فروردین, ۱۴۰۴ / 21 March, 2025
مجله ویستا


چین و منابع انرژی خاورمیانه(۲)


تحریم ها
تحریم های بین المللی، سدی استوار در مقابل كشورهای تحریم شده، برای تجارت با سرمایه‌گذاران خارجی است. تحریم های سازمان ملل تمام كشورهای جهان را تحت تاثیر قرار می دهد. چین باید از مصوبات سازمان ملل در معاملات خود با كشورهای تحت تحریم پیروی كند. همان گونه كه در زمینه انجام پروژه¬های عمرانی در عراق، پیش از اشغال، منتظر قطعنامه های جدید سازمان ملل و برداشته شدن تحریم ها ماند. بر خلاف این تحریم ها، تحریم های یك جانبه ایالات متحده، فرصت نفوذ بیشتر چین را در سرزمین های تحریم شده فراهم می كند. تحریم های اقتصادی ایالات متحده برضد ایران و لیبی، فضای وسیعی را در بازارهای دو كشور برای حضور شركت های غیر آمریکایی به دنبال داشت. در حالی كه شركت های اروپایی به شدت در حال مذاكره و چانه زدن برای ورود به پروژه های ایران هستند، چین فرصت های تجاری خود را در لیبی گسترش می دهد.
رقابت
در بیشتر موارد، پیشنهادهای چین برای پروژه های بزرگ خاورمیانه با رقابتی شدید روبه رو می شود. شركت های نفتی بزرگ چین به دلیل نبود كارشناسان فنی خبره در پروژه های دور از ساحل و نبود حضور رقیبان بزرگ اروپایی و آمریكایی در مناطقی نظیر شمال كویت وضع نامطلوبی دارند. در حوزه های گاز طبیعی دور از ساحل كه عمده ترین آنها منطقه پارس جنوبی و منطقه شمال قطر است، شركت های غربی حضور فعال دارند و جایی برای شركت های چینی باقی نگذاشته اند. در كشورهای تحریم شده نظیر لیبی و عراق در زمان رژیم صدام نیز حضور شركت های بزرگ روسی نظیر لوك اویل و زاروبز نفت فرصت¬های مناسب را از چینی ها می رباید. با وجود این، چین به دنبال فضاهای خالی گرفتن پروژه های نفتی در خاورمیانه، كسب تجربه، افزایش توانمندی نیروی انسانی و توسعه شركت های نفتی خود و در نتیجه ورود به سطح بالاتری از پروژه های نفت و گاز است.
گسترش تجارت
چین هنوز برنامه نفتی یكپارچه و روشنی را برای تامین منابع انرژی مورد نیاز خود و در نتیجه سهم خاورمیانه در این سهم را تدوین و پیاده سازی نكرده است. اگر چه رهبران چین اهمیت این موضوع را، به ویژه در سال های اخیر درك كرده اند، تا به حال این نگرانی ها به انجام یك مطالعه راهبردی و در نتیجه تدوین یك برنامه روشن و شفاف نینجامیده است. رویكرد چین به منابع انرژی خاورمیانه چند شاخه ای است. در حال حاضر، چین درصدد افزایش واردات خود از خاورمیانه و تنوع سازی كشورهایی است كه از آنها منابع انرژی مورد نیاز خود را تامین می كند. سرمایه گذاری در صنایع پتروشیمی و پالایشگاه ها با حضور كشورهای تولید كننده نفت نظیر عربستان (شركت آرامكو سعودی) و ایجاد همكاری با برخی كشورهای خاورمیانه در این طرح ها و در نتیجه ایجاد منافع مشترك از دیگر برنامه های انرژی چین است. حضور در پروژه های نفتی كشورهای تحت تحریم نظیر ایران و لیبی و بهره برداری از فرصت های آتی كه در عراق ایجاد خواهد شد، از دیگر تعاملات نفتی چین با خاورمیانه است. تغییر حامل های انرژی از نفت خام به دیگر حامل ها نظیر گاز طبیعی را از دیگر برنامه های انرژی چین می‌توان برشمرد. بهبود و توسعه روابط دیپلماتیك چین با كشورهای تولیدكننده نفت نیز از جمله مسائل مهمی است كه سیاست گذاران انرژی این كشور از چندی پیش به آن توجه كرده اند. برخی از خبرگان پیشنهاد كرده اند كه سفارتخانه چین در كشورهای عمده تولیدكننده نفت به مشاوران انرژی مجهز شود. دولت باید دفاتری در این كشورها برای هماهنگ كردن مسائل مربوط به انرژی در خاورمیانه، آسیای شمال شرقی و سایر نواحی نفت خیز دایر كند تا با بررسی نیازهای وتمایلات این كشورها وتوانایی های چین، تعاملات جدید و راهگشایی را در حوزه انرژی برقرار كنند. این افراد موفقیت های چین در ونزوئلا، قزاقستان و سودان را نتیجه همكاری موثر میان شركت های فعال در حوزه انرژی و دیپلماتی ها می دانند. چین در این زمینه دیپلماسی خود را در رویارویی با كشورهای نفت خیز به سه بخش متفاوت روابط دیپلماتیك با عربستان و كویت، روابط دیپلماتیك با ایران و عراق و روابط دیپلماتیك با مصر و لیبی تقسیم‌ و برنامه هایی را در این زمینه برای خود ترسیم كرده است. بازدیدهای سطح بالای سال های اخیر مقامات چینی از كشورهای عمده تولید كننده نفت نظیر بازدید ریاست جمهوری چین از ایران و لیبی، امضای موافقتنامه¬های مختلف تجاری، صنعتی و برخی موضع گیری های سیاسی نظیر حمایت از برنامه های صلح‌آمیز هسته ای ایران بخشی از این برنامه ها به شمار می روند.
نتیجه
براساس گزارش های موجود، ارتباطات انرژی چین با خاورمیانه نوسان بالایی دارد. در سال های اخیر، واردات نفت و همكاری های اقتصادی میان چین و خاورمیانه افزایش یافته و تقویت شده است. دولت چین بر تجارت نفت با خاورمیانه و مشاركت در پروژه های حوزه انرژی به دلایل امنیتی تاکید می كند. لیبی، ایران، یمن و در آینده ای نزدیك عراق از سوی دولت از چشم اندازهای مناسب تجارت و سرمایه گذاری‌شان شده‌اند. این مسئله و در کنار آن مسائل مهمی چون ایجاد امنیت انرژی از طریق ایجاد تنوع در سوخت مورد نیاز و سرمایه‌‌گذاری در طرح ها و صنایع جانبی نفت و گاز نظیر صنایع پلیمر و پتروشیمی، عامل مهمی برای ایجاد پیوندی قوی میان ایران و چین خواهد بود. نیاز چین به نفت و در كنار آن تلاش برای تامین بخشی از نیاز خود از سایر منابع انرژی نظیر گاز طبیعی برای دومین دارنده گاز طبیعی جهان، فرصتی ویژه فراهم می كند تا نیاز رو به افزایش این كشور پرجمعیت و در حال رشد و توسعه صنعتی را پاسخ گو باشد. مزیت نسبی ایران در بهره‌مندی از امكان صادرات گاز به چین از طریق خطوط لوله در مقابل رقیبانی مانند قطر كه تنها امكان صادرات ال.ان.جی را دارند، به شرط بهره‌مندی از فناوری های نوین می تواند ایران را به یكی از بزرگ ترین تامین‌كنندگان انرژی چین تبدیل سازد. سرمایه‌گذاری ایران برای توسعه صنعت پتروشیمی و افزایش توان صادراتی محصولات پتروشیمی، نه تنها نیاز فزاینده چین به محصولات پلیمری را تامین می كند و منافع ایران و چین را به یكدیگر پیوند می زند كه در عرصه داخلی نیز به بومی سازی صنعت پتروشیمی، استفاده از مزیت وجود گازطبیعی فراوان در ایران و تكمیل زنجیره تولید منجر می شود.
منبع : نمایشگاه بین‌المللی