سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا
علم طب و بیمارستانها
وقتی طب از دستسریانیها به دست مسلمین افتاد تحقیق و مطالعه در آنجنبه جدیتر و دقیقتر گرفت. بجای رسالههای كوتاه علمی كه معمولسریانیها بود، دائرهٔ المعارفهای جامع طبی بوسیله مسلمین تالیف شد.
تحقیقات تجربی و مطالعات بالینی هم البته از نظر دور نماند. مخصوصا دربیماریهای منطقهیی و محلی تحقیقات مسلمین- و علماء قلمرو اسلام- اهمیتیافت. در واقع، تحقیقات علماء یهود و نصاری و حتی صابئین همكه در دار الاسلام انجام مییافتبه تشویق و هدایت مسلمین بود.
قدیمترین رسالهیی كه در باب چشم پزشكی هم اكنون در دست استرسالهیی است از آن حنین بن اسحق. كثرت و شیوع انواع بیماریهای چشمدر مناطق واقع در قلمرو اسلام البته سبب عمده بود در جلب توجه اطباءاسلام به چشم پزشكی و علوم وابسته بدان. در باب تاریخ چشم پزشكیمسلمین هیرشبرگ آلمانی (۱) رساله جامعی دارد كه حاكی است از اهمیتكارهای مسلمین درین باب. یك چشم پزشك جراح در عهد ملكشاهسلجوقی شهرت یافتبه نام ابو روح محمد بن منصور كه«زرین دست»خوانده میشد و كتاب فارسی او نور العیون كتابی جامع و قابل توجه بود درین رشته از طب (۲) . چشم پزشكان اسلام در جراحی چشمپیشرفتهایی قابل توجه پیدا كردند. در بین آنها كسانی بودند كه آب آوردگیچشم مردی را هم كه یك چشم بیشتر نداشتبا اطمینان تمام عملمیكردند. در سایر رشتههای طب هم مسلمین كارهای ابتكاری انجامدادهاند. قدیمترین ملاحظات بالینی برای تشخیص و بیان تفاوت بینآبله و سرخك( الجدری و الحصبه) رسالهیی است كه محمد بن زكریایرازی درین باب نوشته است. پیش از وی هیچ طبیبی- یونانی یااسلامی- به این نكتهها برنخورده بود. رازی- كه نزد اروپائیها Rhazes خوانده میشود- طبیب و حكیم ایرانی است كه در طب وكیمیا هر دو دست داشته است و اخبار و آثار او حاكی است از علاقه بهمعرفت تجربی. میگویند وقتی خواست در بغداد بیمارستان بسازدقطعههای گوشت در محلههای مختلف شهر آویخت و جایی كه كمتر درگوشت آثار عفونت پدید آمده بود آنجا بیمارستان ساخت. (۳) كتاب حاوی اوبزرگترین و جامعترین كتابی است كه در قدیم یك طبیب توانسته ستبوجودبیاورد و در واقع یك دائرهٔ المعارف بزرگ طبی استشامل اقوال وتحقیقات اطباء یونانی، سریانی، ایرانی، هندی و عرب، بعلاوه تجاربشخصی در باب بیماریهای مختلف. ترجمه لاتین آن جزو كتب درسیطب بوده است و كثرت چاپهای آن حاكی است از تداول و نفوذ كتاب.
یك دائرهٔ المعارف طبی دیگر كه بوسیله مسلمین تالیف شد عبارت بود ازكامل الصناعه مجوسی- علی بن عباس اهوازی- كه طب ملكی همخوانده میشود- به نام ملك دیلمی عضد الدوله. اثر مجوسی كه درقرون وسطی وی را Haly Abbas میخواندهاند در اروپا شهرتبسیار یافت و نزدیك پنج قرن مرجع مهم طب بود در مدارس اروپا.
تاثیر مجوسی در پیشرفت طب قابل ملاحظه بود و توضیحی كه از سیستمعروق شعریه كرده بود از جهت تاریخ علم، اهمیتبسیار دارد. اما عظیمترین اثر علمی در طب اسلامی قانون ابن سینا بود كه نیز دائرهٔ المعارفطبی است و نویسنده در آن اقوال اطباء یونانی، هندی، و ایرانی را درانواع معالجات و در مسائل مربوط به تدبیر الماكول بیان میداردچنانكه از تجارب شخصی هم مواد بسیار به آن مجموعه میافزاید و بساكه اقوال یونانیها را نقد میكند و مخصوصا از خود بعضی معالجاتخاص درباره امراض بیان میكند كه حتی امروز نیز جالب است (۴) ترجمه لاتینی آن نیز در اروپا مكرر چاپ شده و آنجا در مدتی مدیدتر وطولانیتر از هر كتاب دیگر بمنزله انجیل مقدسی برای اطباء تلقی شد- چنانكه در قرن شانزدهم بیش از بیست چاپ از آن وجود داشت.
اطبای اسلامی اندلس هم در پیشرفت طب سهم بزرگی داشتهاند.
ابن رشد حكیم معروف بود كه نشان داد یك تن دو بار آبله نمیگیرد. چنانكهابن الخطیب اندلسی(متوفی ۷۷۶)مشهور به لسان الدین كه مخصوصانزد مسلمین به عنوان ادیب و شاعر و مورخ شهرت دارد و در تاریخغرناطه و احوال امراء و ادباء اندلس تالیفاتش مشهورست و در طبنیز تبحر داشت، در دوره طاعونی كه اروپا و آسیا معروض این مرگسیاه (Black Death) موحش شده بود در رساله طاعون خویش نشانداد (۵) كه این بیماری واگیرست و در اثبات سرایت آن برای اقناعمخالفان نوشتساری بودن این بیماری ازینجا معلوم میشود كه هر كسدرین ماجرا با بیمار ارتباط مییابد بدان دچار میشود و هر كس با اوتماس ندارد مصون میماند چنانكه نیز از راه لباس، ظرف، گوشواره همبیماری از یكی به دیگری منتقل میشود. ابن النفیس دمشقی(متوفی۶۸۷)كه او را ابن ابی الحزم نیز میخوانند حركتخون را در ریه بیانكرد و بدینگونه قرنها قبل از سروتیوس اسپانیائی كه او را كاشف واقعیدوران دم میدانند وی به این نكته پی برد. در جراحی نیز كارهایمسلمین جالب بود و تا حدی ابتكاری. ابو القاسم الزهراوی كه در قرون وسطی نزد اروپائیها Albucacis خوانده میشد چندین اسبابمهم در جراحی توصیف یا اختراع كرد كه شرح آنها در كتاب التصریفوی آمده است. در قرن دوازدهم میلادی، طرز جراحی مسلمین قدرینسبتبشیوه كار رایج در نزد فرنگیها كامل بوده است كه اطباء عربچنانكه اسامهٔ بن منقذ یك جا از قول یك طبیب مسیحی عرب نقل میكند (۶) شیوه جراحی آنها را نوعی قصابی وحشیانه تلقی میكردند.مسلمین در بعضی رشتههای طب تحقیقاتی كردند كه بیسابقهبود چنانكه درباره جذام ظاهرا اولین تحقیقات بوسیله آنها شد، فرق بینآبله و سرخك را اول بار آنها ملتفتشدند، درباره مامائی و قابلگیخیلی بیش از یونانیها مطالعه كردند. همچنین در استعمال بعضی ادویه، و پارهیی وسائل معالجه سابقه آنها محقق است. پزشكان اسلامی در معالجهبسیاری بیماریها بر لزوم استفاده از طبیعت مریض، مخصوصا تاكیدمیكردند. در تركیب ادویه، درست كردن شربتها، مرهمها، مشمعهاو معجونها مهارت كم نظیر نشان دادهاند. بعضی معالجات آنها درامراض جسمانی یا روحی ابتكاری بود. ابن سینا در معالجه یكبیمار كه به نوعی شخصیت مضاعف مبتلا بود و خود را گاو میپنداشتطریقهیی جالب بكار برد كه در چهار مقاله آمده است. ابو البركات بغدادیمالیخولیای بیماری را كه تصور میكرد خمرهیی بر روی سر دارد، با لطفو ظرافت طوری علاج نمود كه بیمار یقین كرد خمرهیی را كه روی سرداشت طبیب شكست. ابن زهر اندلسی یبوست مزاج را به وسیله انگوریمعالجه میكرد كه تاك آن را با آبی كه دارای دوای مسهل بود آبیاریكرده بود. در باب خرد كردن سنگ مثانه ابو القاسم الزهراوی شیوهخاصی داشت. در جراحی نیز پزشكان اسلامی از اهمیت دوای بیحسیواقف بودند و در عملهای دردناك اول بیمار را با بذر لبنجبیحسمینمودند و بعد از آن به عمل كردن وی مبادرت میكردند. بسیاری از اطباء اسلامی به تجارب شخصی اهمیتبسیار میدادند. علاقه رازی به ضبطمشاهدات بالینی حاجتبتذكار ندارد. وی به استناد همین تجارب شخصیمكرر با متقدمان به خالفتبرخاسته است. تجارب شخصی ابن سینا همدر قانون مكرر ذكر شده است. یوحنا بن ماسویه و هبهٔ الله بن سعید كهتربیتیافتگان طب اسلامی بودهاند بارها تاكید كردهاند كهآنچه با تجربه منطبق نباشد معقول نیست. طب اروپا، دین زیادیبه طب اسلامی دارد. حتی مدتها بعد از شروع رنساس هم اروپااز طب اسلامی استفاده میكرد. در سال ۱۵۸۸ در شهر فرانكفورت Frankfurt am Oder قانون ابن سینا و قسمتی از كتاب المنصوری رازی جزوبرنامه رسمی مدارس طب بود. در قرن هفدهم در فرانسه و آلمان هنوزاطبائی بودند كه كارشان بر اساس طب عربی بود- یعنی اسلامی. درچشم پزشكی ترجمه تذكرهٔ الكحالین علی بن عیسی بغدادی و بعضی دیگراز كحالان اسلامی هنوز تا اواسط قرن هجدهم در انگلستان مقبول بشمارمیآمد. بعضی انواع آب آوردگی چشم را در انگلستان تا ۱۷۸۰ و درآلمان حتی تا ۱۸۲۰ هنوز از روی شیوه جراحان اسلامی عمل میكردند (۷) شاید امروز بعضی چنان پندارند كه نظریه«بهداشتبه وسیله ورزش»یكتئوری جدیدست در صورتیكه ابن سینا در كلیات قانون درین باب با دقتو تفصیل تمام سخن گفته است. به عقیده وی ورزش چنانچه مطابقدستور و در موقع خود انجام شود ممكن است جای علاج را بگیرد. ابن سینا انواع ورزشها را از شدید و خفیف شرح میدهد و توصیه میكندكه ورزش گونهگون باشد و در آن نباید دایم به یك نوع خاص اكتفاكرد. بعلاوه هر نوع مزاج و هر درجه از صحت نیز مقتضی ورزش خاصیاست كه برای نوع و درجه دیگر مناسب نیست. درست است كه احترام شخص میت- در اسلام و همچنین در آئین مسیح- تشریح و قطع عضو وی را تجویز نمیكنند اما گهگاه بعضیامكانات اتفاقی و غیر مترقبه مطالعه در اندامها و استخوانها را برایآنها تسهیل میكرده. فی المثل یك جا تودههای كثیر استخوان كه درمحلی در بیرون یك شهر پیدا میشده استبرای یك طبیب فرصتیپیش میآورده استبرای بررسی در استخوان بندیها. بهمین سبب، باوجود موانع، آشنایی مسلمین با دقایق تشریح- در حدود امكاناتآنها- بهر حال از حدود معلومات جالینوس و یونانیان بالاتر بود و ازجمله آنچه در طب منصوری رازی، قانون ابن سینا، و كتاب الملكی علی بن- عباس آمده است دارای تفصیل و تحلیل قابل ملاحظهیی است. تشریحمسلمین، تا حدی مثل قدما، جنبه غائیت دارد.
با اینهمه، مشكلی را كه منع تشریح انسانی برای پیشرفت طباسلامی پیش میآورد مطالعات بالینی بیمارستانها تا حدی جبران میكرد.
بیمارستان را مسلمین با حذف جزو اول نام فارسی آن به شكل مارستانظاهرا از ایران عهد ساسانی اخذ كردند- از بیمارستان جندیشاپور.
بیش از سی بیمارستان مشهور را در قلمرو اسلام ذكر كردهاند كه درواقع مراكز علمی بودهاند و بهداشتی. اولین بیمارستانی هم كه مسلمینتاسیس كردند ظاهرا در دوره هارون الرشید بود (۸) و بسبك بیمارستانهایایران. در طی یك قرن تعداد بیمارستانها به پنج رسید. حتی بعدهابیمارستان سیار هم تاسیس شد كه شامل ادویه و اشربه جهتبیماراندور افتاده بود، و درین مورد نیز به غیر مسلمین هم مثل مسلمین توجهمیشد. مورخین اسلامی اطلاعات مفیدی درباره این بیمارستانها، تعداداعضاء، مستمریهای اطباء و كاركنان، و بودجه آنها بدست میدهند.
بیمارستان ری كه رازی قبل از عزیمتببغداد متصدی آن بود از مدتیپیش وجود داشت و مؤسسه وسیعی بود. بیمارستان رازی ترتیبی داشتمبتنی بر سلسله مراتب اطباء، در مواردی كه اطباء تازه كار میتوانستند بیمار را علاج كنند به استاد رجوع نمیشد اما بهرحال ملاحظات بالینی رااستاد با نهایت دقت جمع میكرد. بیمارستان عضدی در هنگام تاسیسبیست و چهار طبیب داشت و شامل كحالان، جراحان، و مجبران، (شكسته بندان)هم میشد. درین بیمارستان دروس طب و اقراباذین (وصف تركیب ادویه) القاء میشد و اطباء كشیك شبانه هم داشتند.
حتی بموجب اطلاعات موجود، مقرری یك طبیب آنجا- نامشجبرئیل بن عبید الله- برای هفتهیی دو شبانه روز كه كشیك داشتماهانه سیصد درهم بود. بیمارستانهای اسلامی غالبا مبتنی بر اوقافاهل خیر بود و با این وجود چنانكه یك جا ابن ابی اصیبعه وصف میكندگهگاه نیز در طرز خرج و مصرف، شكایتهایی وجود داشت. برای تیماردیوانگان هم دارالمجانین وجود داشت و ابو العباس مبرد یكتیمارستان را در دیر حزقل بین واسط و بغداد نقل میكند كه در عهدمتوكل دید. بعلاوه، در امر زندانها مراقبت میشد و علی بن عیسی وزیرمعروف در تفتیش و نظارت زندانیها بوسیله اطباء اصرار و تاكید میكردحتی پرستاران زن هم در موقع لزوم مراقبت مینمودند. در بیمارستانعضدی كه هنگام مسافرت ابن جبیر هنوز مثل یك قصر سر برافراشته بودبه تمام بیماران دارو و غذای رایگان میدادند. نور الدین زنگی(۶۹- ۵۴۱)از محل فدیه یك شاهزاده صلیبی بیمارستان مجهزی دردمشق بنا كرد. در مصر- كه احمد بن طولون در قدیم بیمارستانمحدودی ساخته بود- صلاح الدین ایوبی بیمارستانی ساختبه نامناصری. در بیمارستان منصوری كه سلطان قلاوون احداث كرد غیر ازوسائل و اسبابی كه برای تفریح یا استفاده بیماران مختلف در بخشهایگونهگون حاضر بود به بیمارانی كه مبتلا به بیخوابی بودند، هم موسیقیملایم عرضه میشد هم قصههای قصه گویان. بعلاوه، به بیماران بهبودیافته، در هنگام خروج مبلغی هم داده میشد تا بیمار بعد از خروج بلافاصله بزحمت نیفتد.
حتی در باب اداره و ترتیب بیمارستانها و اوصاف و شروط آننیز مسلمین كتابهایی تالیف كردند. در واقع، ترتیب همین بیمارستانهابود كه بوسیله اطباء و علماء فرانسه و ایتالیا تقلید شد و بیمارستانهایامروزی اروپا از آن بیرون آمد.
پینوشتها:
۱. Arabern,Leipzig ۱۹۰۵Hirschberg, Geschichte der Augenheilkunde bei den
۲. Hirschberg, op . cit ./۵۷
۳. این واقعه را درباره بنای بیمارستان عضدی نقل كردهاند اما آنبیمارستان مدتها بعد از وفات رازی درستشده است. ظاهرا بیمارستانمعتضدی كه مربوط به عهد رازی استبسبب شباهت نام بعدها درینمورد با بیمارستان عضدی خلط شده است.
۴. دكتر محمود نجم آبادی، «قانون»، مجله معارف اسلامی، ۱/۴
۵. ۱۹۶۰/۵ -۶Hitti, Ph . K ., History of the Arabs, ۷th ed . New York
۶. ۱۹۲۹/۱۶۲Hitti, Ph . K ., An Arab -Syrtan Gentleman, New York
۷. ۸th ed ./۳۵۳Meierhof, M .,[Science and Medicine] in Legacy of Islam,
۸. اقدامات ولید اموی در مورد جذامیها كه به روایت طبری آنها را ازگدائی و ولگردی در بین مردم بازداشت تا حدی نوعی احتیاطبهداشتی هم بود اما منتهی به تاسیس بیمارستان نشد.
كتاب: كارنامه اسلام ص ۵۲
نویسنده: دكتر عبد الحسین زرینكوب
تحقیقات تجربی و مطالعات بالینی هم البته از نظر دور نماند. مخصوصا دربیماریهای منطقهیی و محلی تحقیقات مسلمین- و علماء قلمرو اسلام- اهمیتیافت. در واقع، تحقیقات علماء یهود و نصاری و حتی صابئین همكه در دار الاسلام انجام مییافتبه تشویق و هدایت مسلمین بود.
قدیمترین رسالهیی كه در باب چشم پزشكی هم اكنون در دست استرسالهیی است از آن حنین بن اسحق. كثرت و شیوع انواع بیماریهای چشمدر مناطق واقع در قلمرو اسلام البته سبب عمده بود در جلب توجه اطباءاسلام به چشم پزشكی و علوم وابسته بدان. در باب تاریخ چشم پزشكیمسلمین هیرشبرگ آلمانی (۱) رساله جامعی دارد كه حاكی است از اهمیتكارهای مسلمین درین باب. یك چشم پزشك جراح در عهد ملكشاهسلجوقی شهرت یافتبه نام ابو روح محمد بن منصور كه«زرین دست»خوانده میشد و كتاب فارسی او نور العیون كتابی جامع و قابل توجه بود درین رشته از طب (۲) . چشم پزشكان اسلام در جراحی چشمپیشرفتهایی قابل توجه پیدا كردند. در بین آنها كسانی بودند كه آب آوردگیچشم مردی را هم كه یك چشم بیشتر نداشتبا اطمینان تمام عملمیكردند. در سایر رشتههای طب هم مسلمین كارهای ابتكاری انجامدادهاند. قدیمترین ملاحظات بالینی برای تشخیص و بیان تفاوت بینآبله و سرخك( الجدری و الحصبه) رسالهیی است كه محمد بن زكریایرازی درین باب نوشته است. پیش از وی هیچ طبیبی- یونانی یااسلامی- به این نكتهها برنخورده بود. رازی- كه نزد اروپائیها Rhazes خوانده میشود- طبیب و حكیم ایرانی است كه در طب وكیمیا هر دو دست داشته است و اخبار و آثار او حاكی است از علاقه بهمعرفت تجربی. میگویند وقتی خواست در بغداد بیمارستان بسازدقطعههای گوشت در محلههای مختلف شهر آویخت و جایی كه كمتر درگوشت آثار عفونت پدید آمده بود آنجا بیمارستان ساخت. (۳) كتاب حاوی اوبزرگترین و جامعترین كتابی است كه در قدیم یك طبیب توانسته ستبوجودبیاورد و در واقع یك دائرهٔ المعارف بزرگ طبی استشامل اقوال وتحقیقات اطباء یونانی، سریانی، ایرانی، هندی و عرب، بعلاوه تجاربشخصی در باب بیماریهای مختلف. ترجمه لاتین آن جزو كتب درسیطب بوده است و كثرت چاپهای آن حاكی است از تداول و نفوذ كتاب.
یك دائرهٔ المعارف طبی دیگر كه بوسیله مسلمین تالیف شد عبارت بود ازكامل الصناعه مجوسی- علی بن عباس اهوازی- كه طب ملكی همخوانده میشود- به نام ملك دیلمی عضد الدوله. اثر مجوسی كه درقرون وسطی وی را Haly Abbas میخواندهاند در اروپا شهرتبسیار یافت و نزدیك پنج قرن مرجع مهم طب بود در مدارس اروپا.
تاثیر مجوسی در پیشرفت طب قابل ملاحظه بود و توضیحی كه از سیستمعروق شعریه كرده بود از جهت تاریخ علم، اهمیتبسیار دارد. اما عظیمترین اثر علمی در طب اسلامی قانون ابن سینا بود كه نیز دائرهٔ المعارفطبی است و نویسنده در آن اقوال اطباء یونانی، هندی، و ایرانی را درانواع معالجات و در مسائل مربوط به تدبیر الماكول بیان میداردچنانكه از تجارب شخصی هم مواد بسیار به آن مجموعه میافزاید و بساكه اقوال یونانیها را نقد میكند و مخصوصا از خود بعضی معالجاتخاص درباره امراض بیان میكند كه حتی امروز نیز جالب است (۴) ترجمه لاتینی آن نیز در اروپا مكرر چاپ شده و آنجا در مدتی مدیدتر وطولانیتر از هر كتاب دیگر بمنزله انجیل مقدسی برای اطباء تلقی شد- چنانكه در قرن شانزدهم بیش از بیست چاپ از آن وجود داشت.
اطبای اسلامی اندلس هم در پیشرفت طب سهم بزرگی داشتهاند.
ابن رشد حكیم معروف بود كه نشان داد یك تن دو بار آبله نمیگیرد. چنانكهابن الخطیب اندلسی(متوفی ۷۷۶)مشهور به لسان الدین كه مخصوصانزد مسلمین به عنوان ادیب و شاعر و مورخ شهرت دارد و در تاریخغرناطه و احوال امراء و ادباء اندلس تالیفاتش مشهورست و در طبنیز تبحر داشت، در دوره طاعونی كه اروپا و آسیا معروض این مرگسیاه (Black Death) موحش شده بود در رساله طاعون خویش نشانداد (۵) كه این بیماری واگیرست و در اثبات سرایت آن برای اقناعمخالفان نوشتساری بودن این بیماری ازینجا معلوم میشود كه هر كسدرین ماجرا با بیمار ارتباط مییابد بدان دچار میشود و هر كس با اوتماس ندارد مصون میماند چنانكه نیز از راه لباس، ظرف، گوشواره همبیماری از یكی به دیگری منتقل میشود. ابن النفیس دمشقی(متوفی۶۸۷)كه او را ابن ابی الحزم نیز میخوانند حركتخون را در ریه بیانكرد و بدینگونه قرنها قبل از سروتیوس اسپانیائی كه او را كاشف واقعیدوران دم میدانند وی به این نكته پی برد. در جراحی نیز كارهایمسلمین جالب بود و تا حدی ابتكاری. ابو القاسم الزهراوی كه در قرون وسطی نزد اروپائیها Albucacis خوانده میشد چندین اسبابمهم در جراحی توصیف یا اختراع كرد كه شرح آنها در كتاب التصریفوی آمده است. در قرن دوازدهم میلادی، طرز جراحی مسلمین قدرینسبتبشیوه كار رایج در نزد فرنگیها كامل بوده است كه اطباء عربچنانكه اسامهٔ بن منقذ یك جا از قول یك طبیب مسیحی عرب نقل میكند (۶) شیوه جراحی آنها را نوعی قصابی وحشیانه تلقی میكردند.مسلمین در بعضی رشتههای طب تحقیقاتی كردند كه بیسابقهبود چنانكه درباره جذام ظاهرا اولین تحقیقات بوسیله آنها شد، فرق بینآبله و سرخك را اول بار آنها ملتفتشدند، درباره مامائی و قابلگیخیلی بیش از یونانیها مطالعه كردند. همچنین در استعمال بعضی ادویه، و پارهیی وسائل معالجه سابقه آنها محقق است. پزشكان اسلامی در معالجهبسیاری بیماریها بر لزوم استفاده از طبیعت مریض، مخصوصا تاكیدمیكردند. در تركیب ادویه، درست كردن شربتها، مرهمها، مشمعهاو معجونها مهارت كم نظیر نشان دادهاند. بعضی معالجات آنها درامراض جسمانی یا روحی ابتكاری بود. ابن سینا در معالجه یكبیمار كه به نوعی شخصیت مضاعف مبتلا بود و خود را گاو میپنداشتطریقهیی جالب بكار برد كه در چهار مقاله آمده است. ابو البركات بغدادیمالیخولیای بیماری را كه تصور میكرد خمرهیی بر روی سر دارد، با لطفو ظرافت طوری علاج نمود كه بیمار یقین كرد خمرهیی را كه روی سرداشت طبیب شكست. ابن زهر اندلسی یبوست مزاج را به وسیله انگوریمعالجه میكرد كه تاك آن را با آبی كه دارای دوای مسهل بود آبیاریكرده بود. در باب خرد كردن سنگ مثانه ابو القاسم الزهراوی شیوهخاصی داشت. در جراحی نیز پزشكان اسلامی از اهمیت دوای بیحسیواقف بودند و در عملهای دردناك اول بیمار را با بذر لبنجبیحسمینمودند و بعد از آن به عمل كردن وی مبادرت میكردند. بسیاری از اطباء اسلامی به تجارب شخصی اهمیتبسیار میدادند. علاقه رازی به ضبطمشاهدات بالینی حاجتبتذكار ندارد. وی به استناد همین تجارب شخصیمكرر با متقدمان به خالفتبرخاسته است. تجارب شخصی ابن سینا همدر قانون مكرر ذكر شده است. یوحنا بن ماسویه و هبهٔ الله بن سعید كهتربیتیافتگان طب اسلامی بودهاند بارها تاكید كردهاند كهآنچه با تجربه منطبق نباشد معقول نیست. طب اروپا، دین زیادیبه طب اسلامی دارد. حتی مدتها بعد از شروع رنساس هم اروپااز طب اسلامی استفاده میكرد. در سال ۱۵۸۸ در شهر فرانكفورت Frankfurt am Oder قانون ابن سینا و قسمتی از كتاب المنصوری رازی جزوبرنامه رسمی مدارس طب بود. در قرن هفدهم در فرانسه و آلمان هنوزاطبائی بودند كه كارشان بر اساس طب عربی بود- یعنی اسلامی. درچشم پزشكی ترجمه تذكرهٔ الكحالین علی بن عیسی بغدادی و بعضی دیگراز كحالان اسلامی هنوز تا اواسط قرن هجدهم در انگلستان مقبول بشمارمیآمد. بعضی انواع آب آوردگی چشم را در انگلستان تا ۱۷۸۰ و درآلمان حتی تا ۱۸۲۰ هنوز از روی شیوه جراحان اسلامی عمل میكردند (۷) شاید امروز بعضی چنان پندارند كه نظریه«بهداشتبه وسیله ورزش»یكتئوری جدیدست در صورتیكه ابن سینا در كلیات قانون درین باب با دقتو تفصیل تمام سخن گفته است. به عقیده وی ورزش چنانچه مطابقدستور و در موقع خود انجام شود ممكن است جای علاج را بگیرد. ابن سینا انواع ورزشها را از شدید و خفیف شرح میدهد و توصیه میكندكه ورزش گونهگون باشد و در آن نباید دایم به یك نوع خاص اكتفاكرد. بعلاوه هر نوع مزاج و هر درجه از صحت نیز مقتضی ورزش خاصیاست كه برای نوع و درجه دیگر مناسب نیست. درست است كه احترام شخص میت- در اسلام و همچنین در آئین مسیح- تشریح و قطع عضو وی را تجویز نمیكنند اما گهگاه بعضیامكانات اتفاقی و غیر مترقبه مطالعه در اندامها و استخوانها را برایآنها تسهیل میكرده. فی المثل یك جا تودههای كثیر استخوان كه درمحلی در بیرون یك شهر پیدا میشده استبرای یك طبیب فرصتیپیش میآورده استبرای بررسی در استخوان بندیها. بهمین سبب، باوجود موانع، آشنایی مسلمین با دقایق تشریح- در حدود امكاناتآنها- بهر حال از حدود معلومات جالینوس و یونانیان بالاتر بود و ازجمله آنچه در طب منصوری رازی، قانون ابن سینا، و كتاب الملكی علی بن- عباس آمده است دارای تفصیل و تحلیل قابل ملاحظهیی است. تشریحمسلمین، تا حدی مثل قدما، جنبه غائیت دارد.
با اینهمه، مشكلی را كه منع تشریح انسانی برای پیشرفت طباسلامی پیش میآورد مطالعات بالینی بیمارستانها تا حدی جبران میكرد.
بیمارستان را مسلمین با حذف جزو اول نام فارسی آن به شكل مارستانظاهرا از ایران عهد ساسانی اخذ كردند- از بیمارستان جندیشاپور.
بیش از سی بیمارستان مشهور را در قلمرو اسلام ذكر كردهاند كه درواقع مراكز علمی بودهاند و بهداشتی. اولین بیمارستانی هم كه مسلمینتاسیس كردند ظاهرا در دوره هارون الرشید بود (۸) و بسبك بیمارستانهایایران. در طی یك قرن تعداد بیمارستانها به پنج رسید. حتی بعدهابیمارستان سیار هم تاسیس شد كه شامل ادویه و اشربه جهتبیماراندور افتاده بود، و درین مورد نیز به غیر مسلمین هم مثل مسلمین توجهمیشد. مورخین اسلامی اطلاعات مفیدی درباره این بیمارستانها، تعداداعضاء، مستمریهای اطباء و كاركنان، و بودجه آنها بدست میدهند.
بیمارستان ری كه رازی قبل از عزیمتببغداد متصدی آن بود از مدتیپیش وجود داشت و مؤسسه وسیعی بود. بیمارستان رازی ترتیبی داشتمبتنی بر سلسله مراتب اطباء، در مواردی كه اطباء تازه كار میتوانستند بیمار را علاج كنند به استاد رجوع نمیشد اما بهرحال ملاحظات بالینی رااستاد با نهایت دقت جمع میكرد. بیمارستان عضدی در هنگام تاسیسبیست و چهار طبیب داشت و شامل كحالان، جراحان، و مجبران، (شكسته بندان)هم میشد. درین بیمارستان دروس طب و اقراباذین (وصف تركیب ادویه) القاء میشد و اطباء كشیك شبانه هم داشتند.
حتی بموجب اطلاعات موجود، مقرری یك طبیب آنجا- نامشجبرئیل بن عبید الله- برای هفتهیی دو شبانه روز كه كشیك داشتماهانه سیصد درهم بود. بیمارستانهای اسلامی غالبا مبتنی بر اوقافاهل خیر بود و با این وجود چنانكه یك جا ابن ابی اصیبعه وصف میكندگهگاه نیز در طرز خرج و مصرف، شكایتهایی وجود داشت. برای تیماردیوانگان هم دارالمجانین وجود داشت و ابو العباس مبرد یكتیمارستان را در دیر حزقل بین واسط و بغداد نقل میكند كه در عهدمتوكل دید. بعلاوه، در امر زندانها مراقبت میشد و علی بن عیسی وزیرمعروف در تفتیش و نظارت زندانیها بوسیله اطباء اصرار و تاكید میكردحتی پرستاران زن هم در موقع لزوم مراقبت مینمودند. در بیمارستانعضدی كه هنگام مسافرت ابن جبیر هنوز مثل یك قصر سر برافراشته بودبه تمام بیماران دارو و غذای رایگان میدادند. نور الدین زنگی(۶۹- ۵۴۱)از محل فدیه یك شاهزاده صلیبی بیمارستان مجهزی دردمشق بنا كرد. در مصر- كه احمد بن طولون در قدیم بیمارستانمحدودی ساخته بود- صلاح الدین ایوبی بیمارستانی ساختبه نامناصری. در بیمارستان منصوری كه سلطان قلاوون احداث كرد غیر ازوسائل و اسبابی كه برای تفریح یا استفاده بیماران مختلف در بخشهایگونهگون حاضر بود به بیمارانی كه مبتلا به بیخوابی بودند، هم موسیقیملایم عرضه میشد هم قصههای قصه گویان. بعلاوه، به بیماران بهبودیافته، در هنگام خروج مبلغی هم داده میشد تا بیمار بعد از خروج بلافاصله بزحمت نیفتد.
حتی در باب اداره و ترتیب بیمارستانها و اوصاف و شروط آننیز مسلمین كتابهایی تالیف كردند. در واقع، ترتیب همین بیمارستانهابود كه بوسیله اطباء و علماء فرانسه و ایتالیا تقلید شد و بیمارستانهایامروزی اروپا از آن بیرون آمد.
پینوشتها:
۱. Arabern,Leipzig ۱۹۰۵Hirschberg, Geschichte der Augenheilkunde bei den
۲. Hirschberg, op . cit ./۵۷
۳. این واقعه را درباره بنای بیمارستان عضدی نقل كردهاند اما آنبیمارستان مدتها بعد از وفات رازی درستشده است. ظاهرا بیمارستانمعتضدی كه مربوط به عهد رازی استبسبب شباهت نام بعدها درینمورد با بیمارستان عضدی خلط شده است.
۴. دكتر محمود نجم آبادی، «قانون»، مجله معارف اسلامی، ۱/۴
۵. ۱۹۶۰/۵ -۶Hitti, Ph . K ., History of the Arabs, ۷th ed . New York
۶. ۱۹۲۹/۱۶۲Hitti, Ph . K ., An Arab -Syrtan Gentleman, New York
۷. ۸th ed ./۳۵۳Meierhof, M .,[Science and Medicine] in Legacy of Islam,
۸. اقدامات ولید اموی در مورد جذامیها كه به روایت طبری آنها را ازگدائی و ولگردی در بین مردم بازداشت تا حدی نوعی احتیاطبهداشتی هم بود اما منتهی به تاسیس بیمارستان نشد.
كتاب: كارنامه اسلام ص ۵۲
نویسنده: دكتر عبد الحسین زرینكوب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست