شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا
شیعیان فراموش شده
![شیعیان فراموش شده](/mag/i/2/j1kzs.jpg)
● شیعیان عربستان
▪ موقعیت جغرافیایی و جمعیتی: بنابرگزارش گروه بحرانهای بین المللی (FCG) در سال ۱۹۹۹ حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد جمعیت ۱۶ میلیونی عربستان را شیعیان تشکیل میدهند که با احتساب رشد ۵/۳ درصدی جمعیت عربستان، جمعیت آنها در حال حاضر ۲۷۰۰ هزار نفر میباشد. بیشتر شیعیان در منطقه شرقی عربستان در حاشیه خلیج فارس از قطر تا نزدیک کویت ساکن هستند و نواری شیعه نشین را شکل داده اند که شامل استانها «احساء» تا «قطیف» میگردد. بعضی از شیعیان نیز در «مدینه منوره» ساکن هستند [که به شیعیان نخاوله معروفند] و بعضی هم در شهر مهم «جده» به شیعیان عربستان باید اسماعیلیان منطقه ناوجان را نیز اضافه کرد. از زمان اولین اکتشاف نفت [در منطقه شیعه نشین عربستان] در سال ۱۹۳۸ این نفت است که تمام جنبههای زندگی منطقه شرق را تحت تاثیر قرار داده است. چرا که دست کم اکثر حوزههای نفتی کشور عربستان در مناطق شیعه نشین قرار دارد. در پادشاهی [عربستان] که اسلام رنگ سنی افراطی بر خود دارد شیعیان همواره در شرایط سختی قرار نداشتند. یک استاد دانشگاه یادآوری میکند: ابن سعود بدون هیچگونه مقاومتی در سال ۱۹۱۳ منطقه «آل هاسا» [از مناطق شیعه نشین ] را فتح کردند. مردم در محل باقی ماندند و ثروتمندان به فاتحان پیوستند و حتی در سرمایه گذاریهای آینده برای گسترش منطقه نیز شرکت کردند. در مقابل ابن سعود اجازه داد که شیعیان، منطقه را بر اساس سنتهای مذهبی خود اداره کنند و دادگاههای ویژه خود را داشته باشند. ابن سعود مانند عثمانیان دادگاههای مستقل شیعیان را به رسمیت شناخت ولی اعتبار دادگاههای مذکور رو به افول گذاشت، چرا که از منظر قضایی احکام شیعیان از سوی تشکیلات مذهبی وهابی به رسمیت شناخته نمیشد و فاقد اعتبار بود. دادگاههای شیعی به اموری نظیر ازدواج، ارث و وقف رسیدگی میکردند ولی همه احکام این دادگاهها باید به تصویب دادگاه مشروع یا «المحکمه الرعیه» میرسید که البته دادگاه مذکور تحت تسلط علمای وهابی قرار داشت از آنجا که وهابیت به عنوان دین رسمی و دولتی به مردم تحمیل شد، علمای وهابی در همه حوزههای دینی از استقلال عمل برخوردار شدند و حکومت فتوای آنان را در ابزاری برای تکفیر دشمنانش و حصول مشروعیت قرار داد.
علمای وهابی کوشیدند تا اسلام مورد نظر خود را بر دیگر فرقهها تحمیل کنند و این مصیبت بارترین تجربه شیعیان بود. لذا رویکرد نخستین ابن سعود، یعنی به رسمیت شناختن فرقههای اهل تسنن، امامیه و زیدیه و پلورالیسم فرقهای، تاکتیکی سیاسی بود تا به واسطه آن آرامش را بر منطقه حجاز حکم فرما کند. چرا که از یک سو پیروان فرقههای مختلف جمعیت این ناحیه را تشکیل میدادند و از طرف دیگر وی هنوز بطور کامل بر منطقه مسلط نشده بود. ولی به محض اینکه او منطقه حجاز را به طور کامل تحت کنترل و تسلط خود در آورد در اوج خودکامگی قوانین شرعی حنبلی را بر مردم این منطقه تحمیل نمود. به طوریکه شیعیان در جرگه مشرکین قلمداد شدند و مجبور شدند با اسلام (وهابی) تجدید بیعت کنند و از بجا آوردن آیینهای خاص خود در حسینیه منع شدند و از سوی دیگر مجبور شدند در مساجد اهل تسنن نماز بخوانند.
ابن سعود علاوه بر تعقیب فتوای علمای وهابی علیه شیعیان احسا در سال ۱۹۲۷ به معاونین خود در احسا و القطیف دستور داد علمای شیعه را مجبور کنند اسلام وهابی ارائه شده از سوی «ابن بشر» را بپذیرند بنابراین بسیاری از شیعیان مجبور شدند شهادتین را ادا کنند . علمای مذهبی عربستان شیعیان را به عنوان خوارج تلقی مینمودهاند و مراسم عاشورا دائما مورد کنایه و حمله بوده و سالهای متمادی این مراسم برگزار نمیشده و ممنوع بودهاست.
● هویت شیعی در بستر هویت سعودی – وهابی
حکومت آل سعود با هدف متحد کردن گروههای مختلف و همگون سازی آنان، حق حاکمیت خاندان سلطنتی را به عنوان یک اصل مسلم در سطح ملی ترویج نمود. البته در مناطقه مختلف عناصر متفاوتی برای شکل دهی هویت ملی بکار گرفته میشد. به عنوان مثال ابن سعود تلاش کرد در منطقه نجد میزان وفاداری قبایل را نسبت به خود افزایش دهد تا بدین وسیله حکومت خود را استحکام بیشتر میبخشد. از این رو ابن سعود بواسطه رهبری فرا قبیلهای امنیت و رفاه قبایل را افزایش داد و در نتیجه قبایل منطقه با وی بیعت نمودند. دانشمندان تاریخ سعودی نظیر «جمیز بیکاستوری» و «غسان سلمه» کوشیدهاند با ارائه یک الگو و پارادایم هویتی را که توسط خانوادن سلطنتی سعودی ترویج شده کشف کنند. «پیکاستوری » معتقد است ابن سعود با هدف مشارکت دادن قبایل در حکومت و مشروعیت بخشیدن به حاکمیت خود بر منطقهای ناهمگرا نیروی فراملیتی خود بر منطقه ناهمگرا را مشروعیت بخشد. ولی از نظر «سلمه» رژیم سعودی هویت فراقبیلهای را ترویج نمود. در هر حال همه این تعبیرات به اسلام وهابی اشاره دارد و ابن سعود و جانشینانش تلاش کردند آن را عامل اتحاد مردم قرار دهند. «پیکاستوری» در مقالهای مربوط به شکل گیری هویت سعودی تحت عنوان «تلاش برای ایجاد نیروی فراملیتی» خاطر نشان میکند اسلام در همگون سازی قبایل و شکل گیری هویت فراقبیلهای نقش عمدهای ایفا نمود و ارزشهای فراملیتی در مشروعیت بخشیدن به استیلای حکام سعودی بر این منطقه ناهمگرا موثر بوند. در واقع ابن سعود به عنوان ابزاری برای «ایجاد یک هویت اولیه» و یک قدرت بزرگتر بهره برداری نمود. تا بدین وسله قبایل تحت کنترل خود در آورد از طرف دیگر حکومت آل سعود با هدف متحد کردن گروههای مختلف و همگون سازی آنان حق حاکمیت خاندان سلطنتی را به عنوان یک اصل مسلم در سطح ملی ترویج نمود. البته در مناطق مختلف عناصر متفاوتی برای شکل دهی هویت ملی بکار گرفته میشد. به عنوان مثال ابن سعود تلاش کرد در منطقه نجد میزان وفاداری قبایل را نسبت به خود افزایش دهد تا بدین وسیله حکومت خود را استحکام بیشتر میبخشد. از این رو ابن سعود بواسطه رهبری فرا منطقهای امنیت و رفاه قبایل را افزایش داد و در نتیجه قبایل با وی بیعت نمودند این در حالی صورت میگرفت که تحمیل مالیاتهای سنگین بر شیعیان استان شرقی عربستان از سوی حکومت ابن سعود نارضایتی مردم را در پی داشت که این امر به نوبه خود بر وفاداری شیعیان نسبت به حکومت تاثیر منفی بر جای گذاشت . زیرا در آمدهای حاصل از این مالیاتها به نفع قبایل متحد با ابن سعود صرف شد. بررسی تاریخ عمومی مردم بومی عربستان یکی از شیوههایی است که میتوان بواسطه آن از ملی بودن یا نبودن حکومت سعودی اطلاع حاصل کرد. شیعیان نیز منند گروهها ، مناطقه و فرقههای مطرود دیگر خود را به عنوان بخشی از تاریخ حکومت سعودی محسوب نمیکنند، زیرا حکومت سعودی در طول تاریخ همواره کوشیده به آنان غلبه کند و آنان را تابع خود نماید و به مظاهر و ویژگیهای فرهنگی آنان کاملا بی توجه بودهاست. شیعیان در سمبلها، به نمادها، مراسم و آیینهای حکومت هیچ جایگاهی ندارند بیخبر از ساکنین منطقه نجد همه گروهها براین باورند که هرگز نمیتوانند فرآیند یکپارچه سازی حکومت سعودی شرکت داشته باشند مگر با نیت تظاهر و تملق ،زیرا معتقدند موجودیت آنان در فرآیند یک پارچه سازی به رسمیت شناخته نمیشود و در واقع این فرآیند مختص مردم نجد است.
در این گونه مراسمها که فرآیند یک پارچه سازی در آن متجلی میگردد فقط نمادهای سنتی مردم نجد نظیر رقص محلی، لباس سنتی، میراث فرهنگی و حتی آوازها و اشعار به نمایش گذاشته میشود. حکومت سعودی تلاش میکند هویت، نمادها، آیینها، تاریخ و تا حدی گویش و لباس مطلوب و خاص خود را به همه مناطق و گروهها تحمیل کند و خاندان سلطنتی از بدو امر بر ترکیب و تلفیق این مولفهها با ملی گرایی تاکید نمودهاند. همانگونه که از تعاریف (حقوق اجتماعی، سیاسی فرهنگی و ...) استنباط میشود. در جامعه افراد باید از حقوق برابر برخوردار باشند و دسترسی آنان قدرت و منابع دیگر عادلانه بوده و در برابر قانون یکسان باشند همچنین نباید گروههای پاریا یا دون پایه (گروههایی که از امتیازات اجتماعی محرومند) و یا گروههای به اصطلاح اجنبی در کشور وجود داشته باشند. چنانچه از منظر واقعگرایانه به این موضوع نگریسته شود صرفا ترغیب مردم به وفاداری، موجب ایجاد حس وفاداری نسبت به حکومت نمیشود، بلکه مسئولیت پذیری حکومت در قبال نیازها و علایق مردم، نحوه رفتار دولت با شهروندان و رسیدگی به شکایات آنها و مشارکت دادن افراد و گروهها در ساختار دولت ضامن تداوم وفاداری مردم نسبت به حکومت و ولایتمداری حکام است. در صورتی که دولت نتواند یا نخواهد پاسخگوی نیازهای اساسی مرم باشد ،احساس تعلق مردم به حکومت از میان رفته و جدایی و تجرید این دو از یکدیگر پدید میآید. بنابراین بحران هویت حاکم بر کشور از آنجا ناشی میشود که حکومت برای ایجاد هویت ملی به ارزشهای خاص ارزشهای فرهنگی منطقه نجد ،وهابیت و خاندان آل سعود تمسک جسته است. در همین راستا رهبران وهابی سعودی مانند همه حکام دیگر عربستان مایل نبودند هویتی ملی را ترویج کنند که حتی در بعد نظری استلزام پذیرش اصل مشارکت مردم در حوزههای سیاسی و اقتصادی را در پی داشته باشد. این امر در ادعای ابن سعود مبنی بر موروثی بودن حق حاکمیت بخوبی نمود یافته است. بعلاوه ایجاد هویت ملی جمعی مستلزم پذیرش اصل برابری همه شهروندان است هر چند که این اصل با ایدئولوژی مذهبی و سیاسی حکومت سعودی در تعارض است. در حوزه دینی، علمای وهابی خود را مظهر اسلام واقعی و موحدین حقیقی میدانند. و شعار اصلی آنها پاکسازی امت اسلامیاز مشرکین (شیعان اصل تصوف و دیگر گروهها) است. از این رو آنان نمیتوانند با مشرکین و مومنین به یک شکل رفتار کنند. در حوزه سیاسی حکام سعودی که با زور و اجبار به شبه جزیره عربستان استیلا یافتند تا حکومت خود را به نام سلسله سعودی تشکیل دهند، هرگز نمیتوانند مردم را در ساختار سیاسی مشارکت دهند چرا که آنرا منحصر به خود میدانند در واقع اعضای خاندان آل سعود در همه عرصهها از جمله حوزههای حقوقی و اقتصادی، خود را مافوق دیگر شهروندان و مردم نجد میدانند بنابراین هویت ملی در مثلث فرقه گرایی وهابی، منطقه گرایی مردم نجد و اقتدار گرایی و قدرت طلبی حکومت سعودی نمود یافته، اما این هویت نتوانسته مردم را متقاعد کند وفادرای خود را به حکومت حفظ کنند. نمونه تبعیضهای مذهبی سعودیها بر علیه شیعیان چتاوی علمای سعودی بر علیه شیعیان، محرومیتهای اقتصادی که به آن اشاره میشود گواه این مدعا است که شیعیان هویت خود را به طور مستقل از حکومت حفظ کردهاند.
● تبعیض مذهبی سعودیها بر علیه شیعیان
در شهر صفوا (شهری که بیش از ۱۰۰ هزار نفر جمعیت دارد که عمدتا شیعه هستند.) فقط ۳ یا ۴ حسینیه اجازه فعالیت دارند. افزون بر این، در سال ۱۹۹۰ مقامات سعودی بر تعطیلی حوزه المبارزه مدرسهای دینی که تا ۱۶ سال فعالیت میکرد، مباردت ورزیده برخی از مدرسان آن را بازداشت کردند.
در آموزش و پرورش تعالیم وهابی بر شیعیان تحمیل میشود. شیعیان نه تنها مجاز به تعلیم تشیع [به طور رسمی] نیستند بلکه مجبورند آموزههای وهابی را – که مشتمل است بر تقبیح رسمی تشیع و تحریف آن – فرا گیرند. لذا مدارک پرشماری گواه آن اند که برخی از دانش آموزان به ویژه دختران نوجوان [شیعی] بر اثر القاعات مذهبی ضد شیعی، دست از تشیع کشیده یا تلاش ناموفقی در این باره صورت دادهاند.
اما گرچه فرزندان شیعیان مجبورند در مدارس دولتی اسلام وهابی را فرا گیرند ولی به موازات آن خانواده وشخصیتهای دینی شیعی تعالیم مذهبی را به آنان تعلیم میدهند و بدین ترتیب کودکان در مقابل آموزههای دینی وهابی که در مدارس دولتی به آنها تدریس میشود مصونیت پیدا میکنند. هدف از تعلیم موازی آموزههای شیعی به کودکان این است که آنان بتوانند در اوان کودکی به درک و تشخیص صحیحی از تشیع و وهابیت دست یابند و همچنین قدرت تشخیص و تمیز این دو را از یکدیگر برخوردار شوند. از طرف دیگر، کتابها، سرودها و نوارهای مذهبی شیعی ممنوع اند و در اختیار داشتن آنها مجازات در پی دارد؛ استفاده از برخی اساسی شیعی غیر قانونی است و شیعیان مجاز نیستند کتابهایی در باره تاریخ یا فرهنگشان منتشر کنند. حتی تغییر نام ایالت قدیمیالحسا به «ایالت شرقی» در راستای همین امر است.
در سال ۱۹۲۷ علمای رده بالای سعودی فتوایی صادر کردند که بر تکفیر شیعیان دلالت داشت: یعنی محکومیت آنان به عنوان افرادی مرتد یا کافر که مستحق مجازات اند این اعلامیه تصریح میکرد که شیعیان حق ندارند اعمال دینی انحرافی شان را به جای آورند و اگر این تحریم را زیر پا گذارند باید از سرزمین مسلمانان تبعید شوند.
در سال ۱۹۹۱ نیز بن جبرین عالم رده بالای سعودی دوباره، با صدور فتوایی بر کافر بودن شیعیان تاکید کرد. در حالی که رهبر اعلامی مفتیان عربستان «بن باز» طی حکمی جواز صلح با اسرائیل را به بهانه برقراری امنیت و خودداری گورهی از آزار و اذیت گروه دیگر و همچنین اقدام به داد و ستد و مبادله سفرا و سایر موارد، شرطی که متضمن ابراز دوستی با آنان نباشد، صادر نمود.
● وضعیت اقتصادی شیعیان
با توجه به اینکه دست کم اکثر حوزهای نفتی کشور عربستان در مناطق شیعه نشین قرار دارد اعطای نقش به شیعیان لاجرم باید با موقعیت ویژه آنان در تامین در آمدهای کشور و همچنین نیروی انسانی کار آمد آنان سازگاری داشته باشد: امری که دولت عربستان به راحتی آمادگی پذیرش آن را ندارد. در سال ۱۹۹۶ گزارشی از حقوق دانان مینه سوتایی حقوق بین المللی بشر در باره عربستان سعودی منتشر شده است که در آن این حکومت «بی رحم و ظالم» معرفی شده «که مشخصه آن بیزاری از شیعیان است.» در همین گزارش وضعیت اقتصادی ایالت شرقی را این گونه توصیف میکند: ایالت شرقی با داشتن گنجینهای از منابع طبیعی ، یکی از فقیر ترین ،مناطق عربستان سعودی است. دولت در مقایسه با دیگر مناطق عربستان سعودی ، هزینه بسیار اندکی را به پروژههای ساختمانی، جادهها، بهداشت و تعلیم و تربیت در این منطقه اختصاص دادهاست . یک روزنامه نگار اظهار داشتهاست که خانههای این منطقه به گونهای تصور ناپذیر، پایین تر از استانداردهای جدید عربستان اند. تا اوایل دهه ۱۹۸۰، حلبی آبادها امری عادی به شمار میرفتند و شهرها و شهرستانهای شیعی هنوز فاقد تسهیلات پزشکی جدید هستند که در شهرهایی چون ریاض و جده به چشم میخورند. تنها در سال ۱۹۸۷ بود که حکومت سعودی برای احداث بیمارستان القطیف (نخستین بیمارستان مدرن ایالت شرقی ) اقدام کرد. شرکت آرامکو نیز که در اصل توسط نیروهای شیعه منطقه راهاندازی شده بود، اکنون از استخدام آنها خودداری میکند و حتی بسیاری از آنها را اخراج کردهاست.
● ساختار حکومتی عربستان و نقش شیعیان
وجود ۴ هزار شاهزاده در عربتسان باعث شدهاست که آنها تمام مسئولیتها و مراکز قدرت را در اختیار خود داشته باشند برایم ثال تمام وزارت خانههای مهم از قبیل، دفاع ،خارجه و کشور به وسیله شاهزادگان اداره میشود. همچنین ریاست شورای عالی در وزارتخانههای خدماتی نیز به عهده آنها است. شورای عالی تبلیغات نفت و سیاست کلی وزارتخانهها را تعیین کرده، نیروی کار را در دانشگاهها فرماندهی عملیات در بخشهای مختلف نیروهای مسلح و پایگاههای نظامی را در اختیاردارند. این در حالی است که شیعیان از استخدام در نیروهای نظامی محرومند و خلبانی نیز برای آنها ممنوع است. اعمال فشار سیاسی توام با استبداد که کمک شیو ههای ارعاب، مجموعهای از رفتار رژیم سعودی است که قدرت را به طور انحصاری در اختیار دارند. دستگاههای حکومتی هر گونه مخالفتی را سرکوب میکنند. تشکیل هر نوع اتحادیه و حزب سیاسی در این شکور ممنوع و مبارزات سیاسی انتخاباتی هم مفهومی ندارد تنها از سال ۱۹۹۳ که اصلاحات سیاسی در عربستان سعودی بعد از نوشتن قانون اساسی در سال ۱۹۹۲ آغاز شد ملک فهد «پادشاه سابق عربستان سعودی انتصاب ۲۰۰ نفر را براین مایندگی مجالس محلی در سرتاسر کشور تایید کرد.» در این بین یک کرسی به یک نفر از شیعیان در مجلس مشورتی شورا داده شد. این شورا نیز صرفا وظیفه مشورتی دارد و سیاست گذاری در عربستان سعودی همچنان در دست دولت است که عمدتا تحت تسلط اعضای خانواده حاکم آل سعود قرار دارد.
مقابله و مبارزه با شیعه در عربستان در حالی است که عربتسان حاضر شده که با کشورهای غیر مسلمان ارتباط برقار کند با رهبران برجسته یهودی رابطه داشته باشد، به بیگاناگان غیر مسلمان اجازه حضور در پادشهای بدهد و با انبوهی از تزویرها و ریاکاریهای کوچک حیات روزمره سعودی که به صورت یکسان زندگی را برای بومیها و خارجیها قابل تحمل میسازد، تنها به این دلیل است که رژیم پایههای مشروعیت خود را که علمای وهابی میباشند، راضی نگه دارد تا آنها خاندان سلطنتی و سیاستهایش را بپذیرند.
لذا در نهایت شیعیان احساس میکنند تشیع حقیقتا تنها هویتی است که امروزه در این کشور پادشاهی پیش روی آنها قرار دارد. آنها واقعا «شهروندان» عربستان سعودی نیستند و حکومت پادشاهی آنان را اتباعی بیگانه و مظنون به شمار آورده و در پایین ترین سطح نظام اجتماعی جای دادهاست . در نتیجه اساسا هویت مهم دیگر پیش روی شیعیان قرار ندارد و به دلیل همین فقدان آنان به طور غیر ارادی به هویت اصلی شیعی باز میگردند. اقدامات ظالمانه رژیم سعودی هرگز از حافظه تاریخی شیعیان محو نمیشود. این وضعیت غم انگیز موجب شد شیعیان عربستان رابطه خود را با شیعیان نجف ، قم و بحرین که از موقعیت بهتری برخوردارند استحکام بخشد. در نتیجه نه تنها تلاش وهابیون برای همگون سازی شیعیان با هویت ملی به شکست انجامید بلکه موجب شد شیعیان بیشتر در صدد تقویت هویت خود بر آیند، همچنین تبعیض بر علیه شیعیان در حوزههای دینی اتحاد بیشتر شیعیان را در پی داشته و جنبه دینی هویت آنان را بر جسته نمود و در واقع هویت آنان به طور کلی دینی شده است.
با وقوع انقلاب اسلامی روند بیداری اسلامی شدت یافت این روند به ویژه پس از شکست اعراب از اسرائیل، شکست الگوی ناصریسم و نالیوسالیسم عربی و حکومتهای محافظه کار عربی و بعضا سوسیالیستی و مقارن با آن وقوع انقلاب اسلامی در ایران، روند رو به گسترش بیداری اسلامی و جنبشهای رادیکال اسلامی را در جهان اسلام شدت بخشید که در ذیل به تاثیرات منطقهای آن و همچنین تاثیرات آن بر شیعیان عربستان و واکنش عربستان به تکاپوی شیعی در داخل منطقه میپردازیم.● انقلاب اسلامی و تاثیرات منطقهای آن
بررسی دقیق محیط اسلامی معاصر وجود یک بحران اجتماعی چند بعدی را نشان میدهد. جهان اسلام برای بیش از دو قرن شاهد یک بحران طولانی اجتماعی فرهنگی اقتصادی و از همه مهمتر روحی بودهاست. بعد از فروپاشی امپراطوری عثمانی و تجزیه کشورهای عربی، نخبگان ناسیونالیست عرب دو وظیفه را احساس کردند اول رهایی از کنترل اروپا و کسب استقلال، دوم ارائه یک برنامه ایدئولوژیک برای استقرار حکومت قانون.
این دو هدف تحقق پیدا کرد اما بحران شدت گرفت. انواع و اقسام مکاتب مارکسیسم، لیبرالیسم، ناصریسم نتوانست نیاز ایدئولوژیک جوامع اسلامی ر ابر طرف کند. و این سبب شد تا اسلام در واکنش به این مکاتب و بنرای رفع بحران به شکل سیاسی و ایدوئولوژیکی مطرح شود و در بسیاری از موارد در قالب احزاب و جنبشهای سیاسی به مرام و ایدولوژی سیاسی تبدیل شود.
اسلام سیاسی قرن بیستم را اغلب به عنوان «بنیاد گرایی» توصیف کردهاند هر چند گرایشهای گوناگون در ایدوئولوژی سیاسی اسلام را نمیتوان تحت چنین عنوانی آورد. برخی جنبشهای سیاسی مانند اخوان المسلمین در مصر و حزب جماعت اسلامی در پاکستان بنیاد گرا محسوب میشوند. از سوی دیگر ایدئولوژی سیاسی اسلام با ایدئولوژیهای دیگر مانند لیبرالیسم، ناسیونالیسم و سوسیالیسم در آمیخته که آمیزههای رنگارنگی از مرام و عقیده سیاسی ایجاد کرده است.
در عصر حاضر شاهد رشد اسلام گرایی هستیم، همچون اخوان المسلمین در مصر که در اواخر دهه ۱۹۳۰ یکی از پرقدرت ترین سازمانهای مصر شد. و بعد توانست در کشورهای دیگر نفود کند و جهان اسلام بویژه جهان عرب را تحت تاثیر خود قرار بدهد و علاوه بر آن گروههای دیگری همچون حزب الدعوه در عراق یا منظمه الجهاد و منظمه التحریر الاسلامی یا جماعه المسلمین مصر رشد یافتند . اما درا ین میان در اواخر سال ۱۹۷۹ نهضتی که از سالها قبل شروع شده بود در کشوری غیر عرب اما مسلمان به پیروزی رسید. انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) به دور از هرگونه دلبستگی به ایسمها و مکاتب ساختگی با کمترین امکانات مادی و با کمترین خشونت توانست گوی سبقت را از بقیه نهضتها برباید و همین سبب خیرگی چشمان جهان و بطور ویژه مسلمانان منطقه شد. این ویژگی به گونهای بود که حتی رسانههای غربی و شخصتیهای جهانی نیز با حیرت لب به سخن گشودند. روزنامه انگلیسی تایمز گفت: «انقلاب اسلامی قدرت انحصاری دو ابر قدرت را در معرض تهدید قرار داده است» نیویورک تامیز نوشته «خطر ایران علیه منافع آمریکا به مراتب بیشتر از شوری است.» سایروس ونس وزیر خارجه اسبق آمریکا گفت: «با پیروزی انقلاب در ایران و سرنگونی شاه تمامی خواستهها و برنامههای آمریکا به یاس تبدیل شد» بگین نخست وزیر اسبق اسرائیل گفت «از وقتی انقلاب پیروز شد زلزلهای در منطقه بوجود آمد که تمامی منطقه را به لرزه در آورده است.»
تفاوت این انقلاب با دیگر نهضتها در این بود که اولا تحت رهبری شخصیتی مذهبی قرار داشته، ثانیا اسلامی بوده است ثالثا بدون توجه به نیروهای بیگانه به پیروزی رسیدهاست. و رابعا در مقابل حکومت و رژیمی قدرتمند که ژاندارم منطقه بود، ایستاد.
وقوع این پدیده مهم در ایران تاثیراتی در منطقه داشتهاست و جدای از نظر رهبران آن با شروع پیروزی حیرت انگیزش به جهان و بخصوص منطقه صادر شد چون در حقیقت این امر که صدور انقلاب یکی از وجوه مشترک انقلابات است نباید تردید کرد.
ظهور جریانهای نوپای اسلامی، بویژه در کشورهای دارای اقلیت شیعی این مساله را ثابت کرد که جوانان مسلمان با تاثیر ژذیری از الگوی انقلاب اسلامی ایران به فعالیت بیشتر با روش قهر آمیز پرداختهاند. ظهور سازمان الجهاد در آخر دهه ۱۹۷۰ در مصر وتلاش آن برای سرنگونی رژیم سادات. ظهور سزمانهای شیعی در عراق مانند سازمان عمل اسلامی، ظهور جنبش سنی اخوان در عربستان سعودی و تلاش برای تصرف مسجد الحرام و سرنگونی رژیم حاکم بر حجاز، آغاز ناآرامیهای شیعی در مناطق نفت خیز شرق عربستان وآغاز فعالیت گروههای اسلامی در کشورهای عربی خلیج فارس بویژه کودتای شیعیان بحرین به رهبری سید محمد تقی مدرس در بحرین گسترش و فعالیتهای مذهبی و اجتماعی و ... در کویت همگی نشان از تاثیر انقلاب اسلامی ایران در منطقه داشت.
بود و علیت آن وجود شیعیان کویتی که ۳۰% جمعیت کویت را تشکیل میدهند. ثانیا وجود مجلس ملی و آزادی نسبی در کویت که آن را از سایر کشورها متمایز میکند سوم وجود قشر تحصیل کرده و تعداد قابل توجه از افراد فلسطینی در کویت بود که سبب توجه ایران به آن کشور میشود. در سال ۱۳۵۸ اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران به کویت میرود و هیاتهایی در سطح معاون وزیر و مدیر کل برای مذاکرات دو جانبه به کویت میروند.
عربستان سعودی نیز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دقت تحولات ایران رام ورد امعان نظر قرار داده و فراز و نشیبهای آنرا دنبال میکرد. اما از اظهار نظر صریح در باره حوادث ایران خودداری مینمود. و بعد از استقرار دولت موقت، فرصت را غنیمت شمرده هیات هیی نرا به ایران اعزام کردند و حتی هیاتی برای تبریک به ایران میفرستد اما با بی مهری مقامات ایران همراه با برچسب مرتجع سبب ناامیدی شان میشود.
واکنشهای کشورهای دارای اقلیت شیعی در منطقه پس از انقلاب اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هر چند که کشورهای منطقه در جهت برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک گام برداشتند اما به طور غیر رسمی به گونهای دیگر عمل کردند. که از موارد ذیل ناشی میشد: نوع بیانات و پیامها و سخنان مقامات ایرانی دال بر صدور انقلاب بود که این مطلب متضمن عدم مشروعیت حکومتهای منطقه بود.
تبلیغات کشورهای غربی که خطر بزرگی را از طرف ایران اسلامی تبلیغ میکردند.
خیزش اسلامی که هم در گروههای شیعی و هم در گروههای سنی در منطقه متاثر از انقلاب اسلامی ایجاد شده بود مانند قیام ۲۰ نوامبر ۱۹۷۹ در مکه که به اشغال مسجد الحرام منجر شد و توسط حکومت عربستان سرکوب شد . اقدام این گروه (الدعوه المحتسبه) از طرف سازمان انقلاب اسلامی جزیرهالعرب که بعدا نمایندگان آنها به دعوت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همایش جنبشها و نهضتهای آزادی بخش به ایران آمده بودند مورد تایید قرار گرفت. ترس از نفوذ شوری با توجه به چندین کودتا که توسط کمونیستها در کشورهای افغانستان (فروردین ۱۳۵۷) و یمن جنوبی (خرداد ۱۳۵۷) انجام شده بود.
غیر عرب بودن ایران و سابقه تاریخی سلطه جویی و تفوق طلبی ایران سبب این توهم میشد که ایران در پناه شعارهای خود در صدد گسترش نفوذ خود است. لذا کشورهای دارای اقلیت شیعه در منطقه به دلیل تاثیرات مستقیم انقلاب اسلامی بر روی آنها ،به دلیل اینکه درصد در خور توجهی از شیعیان در آنجا هستند مانند عراق با ۷۰%، بحرین ۸۰%، عربستان با ۱۰%و کویت با ۲۰% و وجود ۳۰۰ هزار مهاجر شیعه که عمدتا ایرانی هستند و در کویت و بحرین و امارات متحده عربی و قطر زندگی میکنند برای کشورهای منطقه سبب هراس بیشتر بود. بویژه اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مواردی از تظاهرات در عراق و بحرین و عربستان برگزار شد. و کودتای دسامبر ۱۹۸۱ در بحرین و انتساب آن به جمهوری اسلامی ایران همگی نشان از دورهای جدید از برخورد کشورهای دارای اقلیت شیعه با شیعیان کشورشان داشت.
● تاثیرانقلاب اسلامی بر شیعیان منطقه
اسلام شیعی نسبت به ملت (ملی گرایی) خوش بین نیست زیرا ملت (به مفهوم ملی گرایی) میتواند موجب لغزش در جامعه اسلامی باشد. در واقع متفکران سیاسی شیعه هیچگاه به پدیده ملی گرایی خوش بین نبودهاند. همانند کمونیستها، شیعیان اعتقاد دارند که روزی دولت ملی، با پیروزی نهایی تشیع و اسلام زایل خواهد شد. بنابراین، برای شیعیان، دوت ملی فقط مرحلهای است اما برای گذشتن از این مرحله باید ابتدا آن را تقویت کرد. در مورد تشیع، استدلال دولت ملی و جامعه ایده آل آینده به همین شکل مطرح است. در مرحله اول، باید دولت ملی را تقویت و تشیع را در حال حاضر در ایران نهادینه کرد تا روزی که پیروزی شیعه تضمین شود. این پیروزی بعدها موجب وحدن گروههای دولت ملی به ارث رسیده از غرب به نفع یک جامعه منطبق با خواستهای پیامبر خواهد شد.
گرچه انقلاب اسلامی به دلایل ذاتی خود بر تمام گروهها و جنبشهای اسلامی بویژه شیعیان تاثیر گذاشته است اما به طور خاص «نفوذ ایران بر جهان تشیع، اساسا در مناطقی که شیعه دوازده امامی هستند، شدت دارد زیرا در این مناطق روحانیت طبقه بندی شده (طبقه آیت الهها، حجةالاسلامها و غیره) تشیع دوازده امامی را به صورت نهادینه در آوردهاند و این امر با ایرانی شدن روحانیت شیعی مستقر در خارج از ایران روشن میشود.»
نفوذی که امروزه ایران در جهان تشیع دارد، از عوامل مختلفی برخاستهاست ؛مانند نقش ایران به منزله یگانه کشور شیعه در جهان گستردگی جغرافیایی آن، جمعیت فراوان آن که دست کم یک سوم شیعیان جهان را تشکیل میدهد، و اهمیت فرهنگی آن.
محوریت مذهب در زندگی سیاسی شیعی، با حضور فراوان روحانیان در راس جنبشهای سیاسی شیعی و نقش موثری که در رشد خودآگاهی شیعیان در دهه ۱۹۶۰ داشتهاند، اثبات میشود. فهرستی طولانی از امامان شیعه از آن زمان تاکنون، جنبشهای شیعی را رهبری کرده یا الهام بخش آنها بودهاند و فرهنگ تشیع در جای جای ادبیات بداری شیعیان رسوخ کردهاست. از این روی رهبران سکولار شیعه ممکن است فاقد اصالت تلقی شوند. لذا در پی انقلاب اسلامی شیعیان در سایر کشورهای خلیج فارس و پاکستان که اقلیت مهمی را تحت حکومت سنیها تشکیل میدادند جسورانه هویت فرقهای خودشان را اظهار کرده، مراسم عبادی خود را به جای آورده، نارضایتی خود را از حکومت موجود بیان نمودند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ روابط ایران با همسایگان عربش تیره شد. تیرگی روابط ناشی از پیدا شدن این گمان در منطقه بود که امنیت خلیج فارس مورد تهدید جدی قرار گرفتهاست. این تهدید از دید صاحب نظران میتوانست از اقدامات مستقیم دولت انقلابی ایران برای صدور انقلاب اسلامی یا رستاخیز اسلامی گستردهای در منطقه که از سوی انقلاب اسلامی ایران تشویق میشد سرچشمه گیرد. و جود دفاتر جنبشهای آزادی بخش همچون حزب الله کویت ،حزب الله حجاز، انقلاب اسلامی جزیره العرب همراه با سخنان و اظهار نظرات در مورد کشورهای منطقه و به مبارزه طلبیدن مشروعیت حکمرانان آن سبب هراس بیشتر شد.
متعاقب آن قیام مسجد الحرام ،کشف کودتا در بحرین و بمب گذاری در کویت این تیرگی و سردی روابط را بیشتر کرد. کشورهای حوزه خلیج فارس، انقلاب اسلامی را عامل خطر ناک در جهت بر هم زدن «وضع موجود» میدیدند و این بالاترین دغدغه آنان بود. زیرا اصلی ترین هدف آنها (حفظ وضع موجود) در خطر تهاجم قرار داشت.
این تاثیر گذاری ناشی از قدرت؟؟؟ یا نفی کنندگی انقلاب و این باور بود که در آیت الله باید درست عمل کرده باشد که توانسته است شاه را با تمام قدرتش و حمایت آمریکا ،سرنگون کند. و در فرآیند این تحول، ایالات متحده را نیز تحقیر نماید. به نظر آنان، امام خمینی به دلیل موفقیتش، یک الگوی اجتناب ناپذیر ایدئولوژی و انقلاب است.
عواملی که موجب شدند تا در جریان وقوع انقلاب و چند ماه پس از پیروزی، این انقلاب مورد توجه گروههای ایدئولوژیک قرار گیرد، عبارتند از:
۱) ضربه ای که ایران به امپریالیسم آمریکا وارد کرد و موجب تحقیر آن شد
۲) ضربهای که انقلاب ایران بر یک نظام دیکتاتور مآب و دست نشانده آمریکا وارد کرد.
۳) تکیه انقلاب ایران در پیروزی بر راههای بومی و ایدئولوژیهای بومی که مخالف تقلید کورکورانه از غرب بودند.
۴) پیروزی انقلاب، پیروزی اسلام تلقی شد،
۵) و سرانجام آنکه پیروزی ایران در سطح گسترده تر پیروزی برای کشورهای غیر عربی (جهان سومی) محسوب میشد. به همین جهت بروز ناآرامی در میان شیعیان کویت، بحرین، عربستان، اسلام را بار دیگر وارد فرآیند سیاسی کرد.
● تاثیر انقلاب اسلامی بر شیعیان عربستان
رهنمود انقلاب آن بود که نفت نیز از ارکان قدرت اسلام است و باید مطابق مصالح امت اسلامی ،تولید و صادر شده و در آمد آن نیز صرف عزت و تحکیم جامعه اسلامی شود.
چنین تجویزهایی تهیددی جدی برای دولت سعودی و غربیها بود و این خطر مطرح میشد که امواج انقلاب، دولتهای نفت خیز را ساقط میکند و دکنترل این ماده حیاتی به دست اسلام سیاسی و رادیکال خواهد افتاد. اسلام سیاسی و شیعی ایران خیلی زود در عربستان تاثیر گذاشت و اتفاقا این امر با مساله نفت نیز کاملا مرتبط و عجین بود: بعد از انقلاب ایران شورشی در عربستان ابتدا در میان شیعیان ایالات شرقی این کشور در منطقه میدانهای نفتی آغاز شد و مردم با پخش اعلامیههایی در مساجد به خانواده سلطنتی حمله کردند و (عافا) مخالفت با سلسله خاندان حاکم پرداختند به طوری که برای اولین در این نحکومت اصطلاح اسلامی موضع دولت به عنوان حامی اسلام شکسته شد.
امام خمینی به ویژه از حکومتهای عربستان و کشورهای خلیج فارس انتقاد کرد؛ هم به دلیل این که حکومت آنها حکومت پادشاهی غیر اسلامی بود و هم به دلیل روابط اقتصادی و نظامی دولت این کشورها با ایالات متحده که [امام] از تاثیر روابط سست و بی پایه این کشورها با آمریکا، با تعبیر «اسلام آمریکایی» یاد میکرد، نوارهای سخنرانی و اعلامیههای [امام] خمینی[ره] و دستورات او را بیان میکرد: «حکام عربستان سعودی لباس مسلمانان را میپوشیدند اما شیوه زندگی آنها تجمل پرستانه بی شرمانه و مبتنی بر هوا و هوس است. ثروتهای مردم را میگیرند و آن را تلف میکنند. به قمار بازی، شراب خواری و میگساری مشغولند، [در این صورت] تعجبی نخواهد داشت اگر مردم از مسیر انقلاب حرکت کنند به خشونت دست بزنند و مبارزه شان را برای تحصیل منابع و حقوقشان ادامه بدهند.»
بنابراین احساسات و اعتراضات سرکوب شده شیعیان، که از تبعیض کام سنی آزده خاطر، و خواهان توزیع عادلانه تر [امکانات] در امد نفت و خدمات عمومی بود در پاسخ به انقلاب ایران و به نشانه سپاس از پیروزی [امام] خمینی [ره] فوران کرد.
رابین رایت چگونگی تاثیر انقلاب اسلامی بر شیعیان عربستان را چنین گزارش میکند. گهگاه اعلامیههای مخالف و نیز روزنامهها مطالب انتقادی علیه رژیم سعودی منتشر میکردند. شعارهایی با مطالب موافق انقلاب اسلامی و مخالف آمریکا روی دیوارها نوشته میشد. یک موسسه حمل و نقل هلندی که مرتبا با بنادر نفتی در تماس بود از وجود دیر کردها و کار شکنیهای عمومی در کارها که به عقیده آنها کار شیعیان بنیادگرا بود و یا به وسیله آنها سازماندهی میشد تا شرکتهای غربی را بترسانند خبر میداد.
اریک رولو مفسر روزنامه معروف و پرتیراژ لوموند در این باره مینویسد: «شورشیان شیعه به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در پی حرکت در مکه، دل و جرات بیش تری پیدا کردند و روز ۲۷ نوامبر ۱۹۷۹ ، مراسم روز عاشورا را که در عربستان سعودی ممنوع است، برگزار کردند. جمعیت که عکسهای امام خمینی(ره) را در دست داشت به سوی قطیف و احسا و دیگر آبادیهای ایالت شرقی حرکت کردند و در درگیریهای به وجود آمده با گارد ملی، ۳۶ تن از آنان کشته شدند. جمعیت، سه روز تمام در حال طغیان بود، آنها بانکها و موسسات دیگر را به آتش کشیدند و علیه رژیم سلطنتی شعار دادندو در اعلامیهها از مردم برای سرنگونی رژیم سعودی دعوت کردند. پس از بازداشت شدن صدها نفر، سرانجام آرامش در منطقه برقرار شد، اما درخواست شیعیان پذیرفته نگردید و دولت سعودی صرفا برای ظاهر سازی، دست به اقدام مزورانه زد تا اسلامی بودنش را ثابت کند ؛ از جمله آرایشگاههای زنانه را تعطیل کرد و گویندگان زن را از تلویزیون دولتی اخراج نمود و چند تن از مقامات دولتی منطقه شرقیه را عزل کرد.»
«علی المرزوق» فعال شیعی دیگر که از سال ۱۹۸۱ تا ۸۳ زندانی بوده میگوید: پس از انقلاب شیعیان تظاهرات کردند تا بتوانند روزهای تولد امامان خود را جشن بگیرند که در همین حین، بسیاری از آنان دستگیر شدند. این مسائل منجر به دستگیری و مهاجرت عده بسیاری شد. به این ترتیب که آنان به ایران پناهنده شدند.
دیلیت هیرو روزنامه نگار پاکستانی اولین بازتابهای انقلاب اسلامی در عربستان را در مناطق نفتی و شیعه نشین چنین شرح میدهد: در ۲۹ نوامبر ۱۹۷۹ (آذر ۱۳۵۸) گروه عظیمی از شیعیان متشکل از ۴۰۰۰۰۰ نفر تحریم طولانی عزاداری عاشورا را شکستند و این برای مسئولان زنگ خطری بود خصوصا از جانب آیت الله خمینی ، مراسم عاشورا را همراه با تظاهرات در هشت شهر منطقه نفتی برگزار گردید طی این وقایع بود که سازمان انقلاب اسلامی شیعیان شبه جزیره عربستان پدیدار گشت.
● واکنش عربستان نسبت به قیام ۱۹۷۹ شیعیان
▪ مواضع عربستان در مقابل شورشیان شیعه
عبدالعزیز حاکم حسا بعدا اعلام کرد که شیعیان باید خود را با اصول و دکترین وهابی هماهنگ کنند. وی علیه شیعیان تبعیضهای زیادی اعمال کرد و آنان را از مشاغل آموزش و ... محروم ساخت.
در عکس العملی دیگر عربستان مدارس علمیه شیعی را در عربستان تعطیل کرد و هرگونه مسافرت شیعیان به ایران را ممنوع اعلام کرد. با این حال، شیعیان با محروم شدن از تحصیل تشیع در در داخل عربستان سعودی، برای کسب تحصیلات دینی در داخل کشور و مجازات شدن در قبال دنبال کردن این تحصیلات در خارج از کشور گرفتار شدند.
▪ تاثیرات قیام ۱۹۷۹
در سال ۱۹۹۳ پس از دیدار تاریخی جبران با ملک فهد، او تبعیدیان را دعوت کرد که به کشور باز گردندو زندانیان سیاسی را در ازای وفاداری و بیعت، آزاد کرد. بر پایه گزارش FCG او به آنان قول رسیدگی به مشکلاتشان را هم داد «رابرت لیسی» نویسنده کتاب «پادشاهی، عربستان و عمارت سعود» میگوید: شیعیان از این امر استقبال کردند. ولی در آن زمان، اصطکاک زیادی بین آنها و حساسیتهای وهابیون به وجود نیامد .او میگوید وهابیت سنی بیشترین نقش را در موضعگیری علیه شیعیان و صدور فتواها داشتند .آنها که از سال ۱۹۷۹ متشکل تر شده بودند. هم اکنون میگویند با همکاری با سیستم شوراهای محلی به دنبال تغییرات بشتری هستند و ردپای حضور پر قدرت تر اقتصادی آنان نیز در ساختارهای اقتصاد شهری و ساخت و ساز پر رنگ تر شده است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که در صورتی که دولت فشا خود را بر آنها کمتر کند. شیعیان آرام تر خواهند شد. شیعیان شهر به قطیف «چند سال پیش حق عزاداری در روز عاشورا را به دست آورند.»
▪ تاثیر انقلاب اسلامی بر ارگانها و سازمانهای شیعی در عربستان
از میان سازمانهای شیعی شناخته شده در عربستان میتوان به سازمان انقلاب اسلامی شبه جزیره عربستان حزب آزادی بخش شبه جزیره و حزب الله حجاز اشاره کرد. که از آن میان ،سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب ،اهمیت بیش تری دارد. این سازمان در سال ۱۹۷۵ تاسیس شد و فعالیت خود را حول آگاهی دادن مردم به فرهنگ انقلابی – اسلامی و مسایل سیاسی و زمینه سازی برای بازگشت به خویشتن خویش تا اینکه مردم در آینده خواهان پذیرش یک نظام اسلامی شوند، در منطقه شیعه نشین شرقی متمرکز کرده است. این سازمان پس از قیام کعبه در منطقه شرقیه رسما اعلام موجودیت کرد.
در حال حاضر بیش از ۸۰% تحصیل کردههای این منطقه، عضو همین گروه هستند و در بین مردم از پایگاه گستردهای برخوردار میباشند. معتقد به مقابله با دو خطر عمده و جدی هستند:
الف) غرب زدگی که به وسیله نشر فرهنگ آمریکایی تحقق میپذیرد؛
ب) نشر ارتجاع که توسط عمال مذهبی رژیم و تحت پوشش اسلام بر مردم اعمال میگردد.
آنها در زمان حیات امام (ره) کسی را به جز ایشان لایق قیادت و رهبری است مسلمان نمیدانستند آنان در کل، مواضع ایران را پذیرفته و از آن الگو برداری میکنند.
▪ مجلس العلما: هم اکنون مقدمات تشکیل این شورا فراهم شده و تعدادی از علمای بزرگ عربستان هر دو هفته یک بار تشکیل جلسه میدهند و به بررسی مهمترین مسائلمربوط با شیعیان عربستان میپردازند و در امور مه و مرتبط با اسلام و شیعیان در سر تاسر جهان فعالیت و اعلام موضع میکنند مثل جنگ لبنان که بیانیه صادر شدو حجم زایدی از کمکهای شیعیان عربستان را جمع آوری و به لبنان ارسال کردند .
● واکنش عربستان به انقلاب اسلامی و تکاپوی شیعی در منطقه
که به صورت ذیل صورت پذیرفت:
۱) حمایت از عراق در جنگ در قالب کمک ۵۰ میلیارد دلاری نظامی و نفتی [هنگامی که جزیره فاو فتح شده و راه مواصلاتی دریایی عراق قطع شده بود.]
۲) عرضه نفت مضاعف به دلیل عدم توانایی ایران در صادرات ۶ میلیون شبکه نفت در هر روز و افزایش صادرات نفت به منظوراز بین بردن پشتوانه مالی ایران در جنگ که از نفت تهیه میشد.
۳) اقدام به کشتار حاجیان در مراسم حج سال ۱۳۶۶ و فشار بر ایران برای عدم مقابله با عربستان با توجه به اینکه آزاد گذاشتن مراسم برائت از مشرکین میتوانست انقلاب اسلامی را رواج داده و ارکان قدرت عربستان و بسیاری از دولتهای دیگر را تهدید نماید.
و با توجه به مفتی اعظم عربستان (بن باز) مبنی بر حرام بودن برائت از مشرکین [وی میگفت راهپیمایی و تظاهرات در موسم حج در مه مکرمه و غیرآن برای اعلان برائت از مشرکین بدعتی است که هیچ اصلی ندارد و نتیجه آن هم انواع فساد و شر و اذیت حاجیان و غیر آنهاست لذا: بر دوست وجب است که از آن جلوگیری نماید. اولین اعمال در موسم حج را بدعت گذاری در دین میداند و میگوید پیامبر(ص) از آن نهی میفرموده است.] بالاخره در تابستان ۱۳۶۶ این حرکت به خط قرمز رسید و راهپیمایی برائت از مشرکین را در ماه حرام و در حرم امن الهی را مورد هجوم قرار داد که طی آن ۴۰۰ نفر زائر به شهادت رسیدند عربستان برای جلوگیری از واکنش جمهوری اسلامی ایران با پوشش استراتژی حفظ سهم بازار نفت، یک باره عرضه نفت را افزایش داد و قیمتهای نفت از بشکهای ۲۸ دلار به حدود بشکهای ۸ دلار سقوط کرد. در عین حال مبادی تولید و صادرات نفت ایران از سوی عراق و با همکاری شورای همکاری خلیج فارس (که ریاست آن بر عهده عربستان بود) به شدت بمباران شده و توان صادرات ایران ضعیف میشود بنابراین ایران بر خلاف سالهای اولیه جنگ در سال۱۳۶۶ نمیتوانست اقدام عربستان در کشتار حجاج را به صورت نظامی تلافی کرده و جبهه جنگ را از عراق به عربستان بکشاند.
● اقدامات تبلیغی ضد شیعی عربستان
عربستان برای مقابله با نفوذ شیعه در منطقه در سال ۱۳۸۱ پنج هزار کتاب در نقد شیعه منتشر کردهاست و در موسم حج همان سال بیشاز یک میلیون نسخه کتاب بر ضد شیعه در بین حجاج توزیع کرد.
تاسیس اداره ویژهای تحت عنوان «دائره المکافحه التبشیر الشیعی»، (اداره مبارزه با گسترش تبلیغات شیعه) در ذیل در رابطه العالم الاسلامی که بودجه هنگفتی جهت مبارزه با گسترش انقلاب اسلامی ایران اختصاص دادهاند.
کمک به گسترش تفکر سلفی در منطقه بویژه در افغانستان و پاکستان که در افغانستان منجر به تشکیل حکومت سلفی طالبان شد که توسط اعراب افغانی که در حوزههای علمیه پاکستان با حمایت مالی عربستان رشد یافته بودند ایجاد شد اولین کشوری نیز که آنرا به رسمیت شناخت عربستان بود.
این کشور کوشید که باروز آمد کردن وهابیت به عنوان رقیب ایدئولوژیک انقلاب اسلامی به صدور اسلام بنیادگرا بپردازد تا بدین ترتیب هم از خود محافظت کند وهم به جای دفاع به تهاجم فرهنگی دست بزند و رهبری خود ر ابر جهان اسلام تضمنی کند.
● نتیجه گیری
امروزه بهبود ر وابط ایران و عربستان به نفع شیعیان در عربستان است به طوری که هر وقت روابط ایران و عربستان رو به بهبودی رفتهاست ، آزادیهای شیعیان بیشتر شدهاست. و هرگاه این روابط متشنج شده است به نفع شیعه نبوده و بازتاب منفی داشته و هرگاه روابط دوستانه میشود اثر مستقیم بر اوضاع شیعیان دارد.
همچنین در مناصب رسمی و سیاسی هیچ شیعهای وجود ندارد و هیچ وزیر، سفیر نماینده مجلس و استانداری از شیعیان نمیباشد.
اگر چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشت. اما در امر تدریس ،ریاست بیمارستان دبیری و مدیریت خیریه مسئولان شیعه وجود دارد، در شرکتها و موسسات اقتصادی مثل مدیر بانک – چون بانکها غیر دولتی هستند. – هم مدیران ارشد شیعه وجود دارند. وضع شیعیان در مناطق شرق عربستان به دلیل اینکه منطقه پول عربستان است و نفت آنجاست بهتر است . شیعیان این ناحیه نسبت به شیعیان مدینه در سطح مطلوبی از حیث فرهنگی قراردارند و به دلیل ارتباط فرهنگی خود با سایر نواحی در موقعیت بهتری بسر میبرند. و استقلال شیعیان منطقه شرقی و اصرار آنها بر اعتقاداتشان سبب شده است تا آنها از تقیه خودداری کنند و حتی درکنار بقیع نیز به طورمکرر و به صورت دسته جمعی به خواندن دعا مشغول شوند. اما روابط سیاسی بین شیعیان و رژیم سعودی مرتبط با اوضاع منطقهای و سیاسی است لذا دستهای از رهبران این اقلیت از کشور گریخته و گروههای مخالف را در کشورهای دیگر بویژه در انگلستان تشکیل دادهاند.
در مور د وضعیت آزادی شیعیان درامور اجتماعی و مذهبی برخورد دولت سعودی ۲ گونهاست: در مناطقی که اکثریت جمعیت با شیعیان است آزادیها و فعالیتها زیاد است و امور دینی و مذهبی مثل نماز جماعت و جمعه، فعالیتهای ماه مبارک رمضان جلسات قرآن و ... مشمول این آزادیها هستند هر چند که اگر احساس کنند که این فعالیتها در حال گسترش است از آنها جلوگیری مینمایند.
مثلا اگر شهرک جدیدی در همان مناطق شیعه نشین ایجاد شود و شیعیان بخواهند حسینیهای احداث نمایند، دولت سعودی اجازه نمیدهد. اما در مناطقی که شیعیان در اقلیت هستند، محدودیتها زیاد است و اجازه بر پایی عزاداری حضرت سید الشهدا(ع) به این بهانه که این شهرشیعه نشین نیست و برای اهل سنت است داده نمیشود، مانند منطقه دمام درنهایت در سالهای اخیرنحوه برخورد دولت عربستان بسته به اوضاع منطقه و جهان است و چنانچه اوضاع منطقهای به نفع شیعیان بخصوص در بحرین، لبنان و عراق تمام شود دولت به دلیل تحریک اقلیت شیعی احتمالا همانند تحولات انقلاب اسلامی دست به برخوردهای خشونت آمیزی خواهد زد «امابعد از وقایع» سپتامبر و باور نیروهای چند ملیتی به رهبری آمریکا به منطقه و افغانستان و عراق، اوضاع سیاسی منطقه تغییر کرد. عکس العمل منطقی عربستان هم این بود که همگام با این تحولات، یک سری آزادی سیاسی در داخل کشور اعطا نماید. و طبعا شیعیان نیز از آزادیهای سیاسی برخور دار شدند. لذا نحوه تعامل دولت عربستان با شیعیان بازخورد اوضاع و احوال جهانی و منطقهای است و به اشخاص مربوط نمیشود.
محمد الوندی
پی نوشتها:
۱- شیعیان عربستان مسلمانان فراموش شده (ص ۱۸)
۲- سایت مع جهانی شیعه شناسی
۳- کتاب عربستان ، مجمع جهانی اهل بیت ص ۴ تا ۸
۴- مصاحبه مجله گنجینه مجمع با حجت الاسلام کاظم الجبیلامام جمعه شهر قطیف ص ۱۰
۵- همان ص ۱۰
۶- مجله یاسبین المللی
۷- همان پیشین
۸- شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده ، راهم فوسر و رند رحیم فرانکه ، مترجم خدیجه تبریزی ، ناشر موسسه شیعه شناسی
۹- شیعیان عربستان ،یاس بین الملل نوشته ALAIN GRESH
۱۰- هفته نامه پگاه شماره ۲۲۸، ص ۸ نویسنده مهدی بهرام شاهی
۱۱- اخوان کاظمی، بهران «روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر» چاپ اول ۷۳ انتشارات سازمان تبلیغات ص ۱۲۷-۱۲۵
۱۲- هفته نامه پگاه ، شماره ۲۲۸ ص ۶ و ۵
۱۳- گزارش کمیته بین المللی قوق بشر از سوی حقوق دانان مینه سوتا
۱۴- بر اساس اظهارات رهبران تبعیدی شیعه سعودی نزد مولفان کتاب شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده در بخش شیعیان عربستان
۱۵- هفته نامه پگاه شماره ۲۲۸- ص ۶
۱۶- بر اساس اظهارات رهبران تبعیدی شیعه سعودی ، پیشین
۱۷- گزارش کمیته بین المللی حقوق بشر ، پیشین
۱۸- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی سند شماره ۴۳۳۶ موجود در مرکز اطلاع رسانی
۱۹- شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده . ص ۱۳۹
۲۰- گزارش کمیته بین المللی حقوق بشر از سوی حقوق دانان مینه سوتا ، فصل چهارم ۱۹۹۶ که کمیته مبارزه با فساد در عربستان سعودی آنر ا منتظر کرده است . HTTP://WWW.MIRASERVE.COM
۲۱- کتاب عربستان مجمع اهل بیت ص ۷۸
۲۲- همان ص ۳۵ و ۳۶
۲۳- همان ، ص ۳۶ ، ۳۷، ۳۸
۲۴- دو ماه نامه نشر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی شماره ۲۳ سال پنجم دی و بهمن ۱۳۷۶
۲۵- شیعیان عربستان مسلمانان فراموش شده ص ۳۵۷- ۳۵۸
۲۶- هرایرد کمیجان در جنبشهای اسلامی در جهان عرب «حمید احمدی تهران انتشارات کیهان ۱۳۶۶ ص ۴۲»
۲۷- حسین بشیریه در جامعه شناسی سیاسی تهران ،نشر نی ۱۳۷۴ ص ۲۳۹ (نقل از «تفکر نوین سیاسی اسلام» حمید عنایت)
۲۸- هرایرد کمیجان همان صد ۱۲۴
۲۹- ویژه نامه روزنامه جمهوری اسلامی ۱۹/۱۱/۱۳۶۷ «انقلاب اسلامی و تاثیرات جهانی » ص ۸
۳۰- کرین برینتون «از انقلاب مذهبی کرمول تا انقلاب سرخ لنین» محمود عنایت تهران انتشارات هفته ۱۳۶۲ ، ص ۱۸۴
۳۱- هرایرد کمجیان همان ص ۷ و ۸
۳۲- «کتاب سبز کویت » ص ۹۵
۳۳- «عربستان» موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی ص ۱۳۶.
۳۴- جیمز بیل ، «اسلام طغیانگر در خلیج فارس» ترجمه خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران ۱۳۶۳
۳۵- پیروز مجتهد زاده «نگاهی به یک مثلت ژئوپلتیک در خلیج فارس» اطلاعات سیاسی اقتصادی س ۷۲-۷۱ ص ۱۸.
۳۶- ژئوپلتیک شیعه ، سیاست خارجی «دو سویه انقلاب اسلامی » فرانسوا توآل ، ترجمه علی رضا قائم آقا ،تهران ، نشر آمن ۱۳۷۹ ص ۴۷ و ۴۸
۳۷- همان منبع پیشین ص ۴۹
۳۸- شیعان عرب مسلمان فراموش شده ص ۱۳۹
۳۹- منبع پیشین ص ۱۲۷
۴۰- حال آل اسپوزیتو ، انقلاب ایران ؛چشم انداز ده ساله ، ترجمه نور اله قیصری ،نامه پژوهش ۱۲ و ۱۳ ص ۶۸
۴۱- پیروز مجتهد زاده «دیدگاههای ایران در رابطه با دریای خزر ، آسیای مرکزی ،خلیج فارس و خاورمیانه» اطلاعات سیاسی اقتصادی شماره ۹۶-۹۵ .
۴۲- سید جلال موسوی سارسری ،«واکنش کشورهای عربی خاورمیانه در قبال جنگ ایران و عراق» دانشگاه امام صادق س ۳۰۵
۴۳- گراهام فولر ، قبله عالم ،ژئوپلیتیک ایران ، ترجمه عباس مخبر ،(نشر مرکز،تهران ۱۳۷۳) ص ۱۰۹
۴۴- NIKKI, KEDDIE: IRAN AND THE MULLIM WORD: RESISTANCE AND REVOLUTION (LONDON:MACMILLAN.۱۹۹۵)P.۱۱۸
۴۵- جمیله کدیور ،رویارویی انقلاب اسلامی ایران و آمریکا ،(اطلاعات ،تهران ۱۳۷۲)
۴۶- تاثیر انقلاب اسلامی بر کشورهای اسلامی حشمت زاده ،محمد باقر
۴۷- جان آل اسپوزیتو، انقلاب ایران ؛ چشم انداز ده ساله ، ترجمه نوراله قیصری .... ص ۶۹
۴۸- همان منبع پیشین ص ۷۰
۴۹- داوود آقایی – ص ۸۵ و ۸۶
۵۰- سایت مجمع جهانی شیعه شناسی
۵۱- شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده، بخش عربستان
۵۲- بر اساس اظهارات رهبران تبعیدی شیعه سعودی نزد مولفان کتاب شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده
۵۳- داوود آقایی ص ۸۰ و ۸۲
۵۴- جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه خلیج فارس ، زینب متقی زاده
۵۵- مصاحبه با حجت الاسلام کاظم الحبیل امام جمعه شهر قطیف گنجینه مجمع ش ۹، ۱۰ ص ۱۰
۵۶- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی سند شماره ۶۸۰۵ مرکز اطلاع رسانی و روزنامه المسلمون مورخ ۲۳ دسامبر ۱۹۹۴
۵۷- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی سند شمار ه ۱۶۵۲ مرکز اطلاع رسانی
۵۸- نظریه پخش وبازتاب انقلاب اسلامی ، برزگر ، غلام رضا پژوهش حقوق و سیاست ص ۵۸ و ۵۷
۵۹- مصاحبه با حجت الاسلام کاظم الجمیلی
۶۰- کتاب عربستان مجمع جهانی اهل بیت ص ۷۸
۶۱- گنجینه مجمع ، شماره ۱۰ و ۹ ، مصاحبه با حجت الاسلام کاظم الجبیلی ص ۱۱ و ۱۰
پی نوشتها:
۱- شیعیان عربستان مسلمانان فراموش شده (ص ۱۸)
۲- سایت مع جهانی شیعه شناسی
۳- کتاب عربستان ، مجمع جهانی اهل بیت ص ۴ تا ۸
۴- مصاحبه مجله گنجینه مجمع با حجت الاسلام کاظم الجبیلامام جمعه شهر قطیف ص ۱۰
۵- همان ص ۱۰
۶- مجله یاسبین المللی
۷- همان پیشین
۸- شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده ، راهم فوسر و رند رحیم فرانکه ، مترجم خدیجه تبریزی ، ناشر موسسه شیعه شناسی
۹- شیعیان عربستان ،یاس بین الملل نوشته ALAIN GRESH
۱۰- هفته نامه پگاه شماره ۲۲۸، ص ۸ نویسنده مهدی بهرام شاهی
۱۱- اخوان کاظمی، بهران «روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر» چاپ اول ۷۳ انتشارات سازمان تبلیغات ص ۱۲۷-۱۲۵
۱۲- هفته نامه پگاه ، شماره ۲۲۸ ص ۶ و ۵
۱۳- گزارش کمیته بین المللی قوق بشر از سوی حقوق دانان مینه سوتا
۱۴- بر اساس اظهارات رهبران تبعیدی شیعه سعودی نزد مولفان کتاب شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده در بخش شیعیان عربستان
۱۵- هفته نامه پگاه شماره ۲۲۸- ص ۶
۱۶- بر اساس اظهارات رهبران تبعیدی شیعه سعودی ، پیشین
۱۷- گزارش کمیته بین المللی حقوق بشر ، پیشین
۱۸- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی سند شماره ۴۳۳۶ موجود در مرکز اطلاع رسانی
۱۹- شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده . ص ۱۳۹
۲۰- گزارش کمیته بین المللی حقوق بشر از سوی حقوق دانان مینه سوتا ، فصل چهارم ۱۹۹۶ که کمیته مبارزه با فساد در عربستان سعودی آنر ا منتظر کرده است . HTTP://WWW.MIRASERVE.COM
۲۱- کتاب عربستان مجمع اهل بیت ص ۷۸
۲۲- همان ص ۳۵ و ۳۶
۲۳- همان ، ص ۳۶ ، ۳۷، ۳۸
۲۴- دو ماه نامه نشر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی شماره ۲۳ سال پنجم دی و بهمن ۱۳۷۶
۲۵- شیعیان عربستان مسلمانان فراموش شده ص ۳۵۷- ۳۵۸
۲۶- هرایرد کمیجان در جنبشهای اسلامی در جهان عرب «حمید احمدی تهران انتشارات کیهان ۱۳۶۶ ص ۴۲»
۲۷- حسین بشیریه در جامعه شناسی سیاسی تهران ،نشر نی ۱۳۷۴ ص ۲۳۹ (نقل از «تفکر نوین سیاسی اسلام» حمید عنایت)
۲۸- هرایرد کمیجان همان صد ۱۲۴
۲۹- ویژه نامه روزنامه جمهوری اسلامی ۱۹/۱۱/۱۳۶۷ «انقلاب اسلامی و تاثیرات جهانی » ص ۸
۳۰- کرین برینتون «از انقلاب مذهبی کرمول تا انقلاب سرخ لنین» محمود عنایت تهران انتشارات هفته ۱۳۶۲ ، ص ۱۸۴
۳۱- هرایرد کمجیان همان ص ۷ و ۸
۳۲- «کتاب سبز کویت » ص ۹۵
۳۳- «عربستان» موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی ص ۱۳۶.
۳۴- جیمز بیل ، «اسلام طغیانگر در خلیج فارس» ترجمه خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران ۱۳۶۳
۳۵- پیروز مجتهد زاده «نگاهی به یک مثلت ژئوپلتیک در خلیج فارس» اطلاعات سیاسی اقتصادی س ۷۲-۷۱ ص ۱۸.
۳۶- ژئوپلتیک شیعه ، سیاست خارجی «دو سویه انقلاب اسلامی » فرانسوا توآل ، ترجمه علی رضا قائم آقا ،تهران ، نشر آمن ۱۳۷۹ ص ۴۷ و ۴۸
۳۷- همان منبع پیشین ص ۴۹
۳۸- شیعان عرب مسلمان فراموش شده ص ۱۳۹
۳۹- منبع پیشین ص ۱۲۷
۴۰- حال آل اسپوزیتو ، انقلاب ایران ؛چشم انداز ده ساله ، ترجمه نور اله قیصری ،نامه پژوهش ۱۲ و ۱۳ ص ۶۸
۴۱- پیروز مجتهد زاده «دیدگاههای ایران در رابطه با دریای خزر ، آسیای مرکزی ،خلیج فارس و خاورمیانه» اطلاعات سیاسی اقتصادی شماره ۹۶-۹۵ .
۴۲- سید جلال موسوی سارسری ،«واکنش کشورهای عربی خاورمیانه در قبال جنگ ایران و عراق» دانشگاه امام صادق س ۳۰۵
۴۳- گراهام فولر ، قبله عالم ،ژئوپلیتیک ایران ، ترجمه عباس مخبر ،(نشر مرکز،تهران ۱۳۷۳) ص ۱۰۹
۴۴- NIKKI, KEDDIE: IRAN AND THE MULLIM WORD: RESISTANCE AND REVOLUTION (LONDON:MACMILLAN.۱۹۹۵)P.۱۱۸
۴۵- جمیله کدیور ،رویارویی انقلاب اسلامی ایران و آمریکا ،(اطلاعات ،تهران ۱۳۷۲)
۴۶- تاثیر انقلاب اسلامی بر کشورهای اسلامی حشمت زاده ،محمد باقر
۴۷- جان آل اسپوزیتو، انقلاب ایران ؛ چشم انداز ده ساله ، ترجمه نوراله قیصری .... ص ۶۹
۴۸- همان منبع پیشین ص ۷۰
۴۹- داوود آقایی – ص ۸۵ و ۸۶
۵۰- سایت مجمع جهانی شیعه شناسی
۵۱- شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده، بخش عربستان
۵۲- بر اساس اظهارات رهبران تبعیدی شیعه سعودی نزد مولفان کتاب شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده
۵۳- داوود آقایی ص ۸۰ و ۸۲
۵۴- جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه خلیج فارس ، زینب متقی زاده
۵۵- مصاحبه با حجت الاسلام کاظم الحبیل امام جمعه شهر قطیف گنجینه مجمع ش ۹، ۱۰ ص ۱۰
۵۶- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی سند شماره ۶۸۰۵ مرکز اطلاع رسانی و روزنامه المسلمون مورخ ۲۳ دسامبر ۱۹۹۴
۵۷- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی سند شمار ه ۱۶۵۲ مرکز اطلاع رسانی
۵۸- نظریه پخش وبازتاب انقلاب اسلامی ، برزگر ، غلام رضا پژوهش حقوق و سیاست ص ۵۸ و ۵۷
۵۹- مصاحبه با حجت الاسلام کاظم الجمیلی
۶۰- کتاب عربستان مجمع جهانی اهل بیت ص ۷۸
۶۱- گنجینه مجمع ، شماره ۱۰ و ۹ ، مصاحبه با حجت الاسلام کاظم الجبیلی ص ۱۱ و ۱۰
منبع : شیعه آنلاین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست