یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

یکجانبه گرایی آمریکا


یکجانبه گرایی آمریکا
ایالات متحده با نادیده گرفتن مناطق ضروری برای پیشرفت اقتصادی اش وبدون توجه به نقش اساسی ملتهایی که در امنیتش نقش حیاتی دارند پیشرفت اقتصادی خود را به خطر انداخته است و به امنیت خود ضربه وارد می کند .آمریکا از متحدان سنتی اش هرچه بیشتر دور می شود وهر چه بیشتردر منازعات دیگر ملل درگیر می شود.
● یکه تازی آمریکا
ایالات متحده خواستار پشتیبانی مادی ومعنوی دیگر دولتها از عملیاتهای نظامی اش شده است.ازنظر آمریکا این درخواست به عنوان تنها حق انتخاب مطلوب تلقی می شود.درصورتی که این کمکها صورت نگیرد ایالات متحده به تنهایی وارد عمل خواهد شد.اعمال یکجانبه گرایانه اخیر آمریکا مختصراعبارتند از:
ـ خودداری ایالات متحده از تصویب پروتکل اخیرکیوتو درمورد گرم شدن کره زمین
ـ کناره گیری آمریکا از معاهده موشکهای ضدبالستیک
ـ عدم مشارکت آمریکا در مورد ممنوعیت مین های زمینی
ـ تقاضای تدابیر حفاظتی قبل از هرگونه موافقت با دادگاه جنایی بین المللی
ـ مخالفت با کنواسیون جنگ بیولوژیکی
ـ بستن تعرفه های زیاد بر روی واردات فولاد
علی رغم فشارهای جهانی هنوز هم کشورها براساس منافع خودشان عمل می کنند.ایالات متحده نیز از این امر مستثنا نمی باشد.با اتخاذ مواضع مخالف نسبت به قدرتهای بزرگ در مورد معاهده های بین المللی که بر ادامه حیات تمامی کره زمین تاثیر می گذارد همانند چیزی که در مورد مخالفت آمریکا با پروتکل کیوتو رخ داد آمریکا اظهار می دارد که منافع منحصر به فردی دارد که اورا سوق می دهد تا به تنهایی عمل کند .تا زمان وقوع حادثه یازده سپتامبر ایایات متحده هیچگاه در سرزمین خود مورد حمله واقع نشده بود.این حادثه آمریکا رانسبت به جهان آشفته ای بی اعتماد می سازد که در منازعه ای عمیق فرورفته است.هم اکنون حادثه یازده سپتامبر موقعیت منحصر به فردی را برای ایالات متحده ایجاد کرده است.وزیر خارجه سابق ایالات متحده چنین اظهار می کند:"جنگ سرد به اتمام رسیده است وهم اکنون دوره پسا جنگ سدر نیز خاتمه یافته است"
ایالات متحده خصوصیاتی را به معرض نمایش می گذارد که آن را از دیگر ملل متمایز می کند.این خصوصیات الگویی ازرفتار را ایجاد می کند که ایالات متحده را به سوی یکجانبه گرایی سوق می رهد.یکجانبه گرایی بخشی از روح ایالات متحده است.پسر بچه ای در فیلم"تنها درخانه"جدایی اتفاقی خود از خانواده اش را جشن می گیرد نبرد با تبهکاران را طوری اداره اداره می کند که به تنهایی برنده شود وبه تنهایی بر موانع غلبه می کند.این پسر بچه به خوبی می تواند ایالات متحده را تو صیف کند.
ایالات متحده به تنهایی بیشتر از ۹ بودجه دفاعی بزرگ بعد از خودش برای امور نظامی اختصاص داده است. این برتری قاطع نظامی آمریکا از دهه ها هزینه کردن های افراطی ناشی می شود که ایالت متحده را بی میل می کند که این قدرت را تماما به اشتراک بگذارد.ایالات متحده اعتقاد دارد به جای اینکه بخشی از جامعه ای باشد که در آن قدرت تماما به اشتراک گذاشته شده است استحقاق این رادارد که موازنه اساسی قدرت رادراختیار داشته باشد.
درچارچوب ناتوایالات متحده بخشی از منابع دفاعی خودرا درایجادائتلاف با دیگران صرف کرده است.این ائتلاف ها نیروی دفاعی ای ایجادکرده است که به ابتکارات عمل مشترک درقالب همکاری جمعی پاسخ می گوید.اخیرا و به طرز چشمگیری وباهدایت آمریکا ناتو ازرویه اعلان شده اش یعنی دفاع از اعضایش درمقابل تجاوز به حمایت از منافعشان بوسیله تهاجم تغییر موضع داده است.یوگسلاوی اولین ضربه را از تغییر موضع ناتو دریافت کرد. روابط نزدیک امریکا با ناتو حمایت نظامی برای اقداماتی را فراهم میآورد که درانها آمریکا منافع مشترکی را با کشورهای اروپایی دارد.بااین وجودایالات متحده هنوز هم برعلیه کشورهایی که صرفا منافع امریکا را تحت تاثیر قرارمی دهند حق رفتار نظامی یکجانبه را برای خود محفوظ می داند.
ایالات متحده ار نظر طبیعی وتااندازی ای از نظر فرهنگی از دیگر قدرتهای مهم صنعتی جهان متمایز شده است.این تمایز منجر به یکجانبه اندیشیدن می شود. اقتصاد تولیدی نیازمند صادرات کالا وسرمایه می باشد.بااینکه ایالات متحده تعداد زیادی معاهده تجاری منعقد کرده است ولی با این حال اغلب در جهت کنترل منافع وحمایت از بازارهایش اقدامات یکجانبه ای را اعمال می کند.
آمریکا بارها اعلام کرده است که جهان را به سوی صلح پیش خواهد برد.ولی پس کو؟صلح ورفاه امریکا به سیطره اش وابسته است.این سیطره شامل استیلای سیاسی واجتماعی است تا سلطه اقتصادی اش را تضمین کند.تولیدات بی شمار آمریکایی فروشگاههای زنجیره ای غذای حاضری سرگرمی ها و... برای رونق نیازمند بازارهای مصرف خارجی می باشند .این محصولات برای دستیابی به پذیرش جهانی با توجه به طبیعت منحصر به فرد آمریکایی شان نیازمند تجدید آرایشی دراولویت ها دستکاری در سبکهای زندگی تغییر در ذهنیت ها درالگوهای فرهنگی ودر شیوه های تفکر می باشند.استیلای ایالات متحده خواستارتسلیم مطلق دربرابر طرح هایش می باشد-شمایابا ما هستید یا برعلیه ما.این استیلا صلح ورفاه رامختل می سازد.ضعفاتسلیم قدرت می شوند ولی نه بدون تنفر.این تنفر توسط رمان نویس هندی"آرون هاتی روی"نشان داده شده است که در سپتامبر ۲۰۰۱ در نشریه انگلیسی گاردین قلم زده است.وهمچنین درسپتامبر۲۰۰۲ توسط مارتین والکر در فصلنامه ویلسون نقل شده است.چه نوع امپراتوری؟
"او (اسامه بن لادن) ازدنده اضافی جهانی که تو سط ایالات متحده به تباهی کشیده شده است بصورت تندیسی درآمده است.سیاست زور وتفنگ ایالات متحده زرادخانه هسته ای اش سیاست مبتذل "تسلط همه جانبه "اش بی اعتنایی آزاردهنده اش به غیرآمریکاییها مداخلات وحشیانه اش حمایتش ازرزیمهای مستبد وخودکامه برنامه اقتصادی بی رحم اش که به سان توده ای از ملخها اقتصاد کشورهای فقیر راجویده است شرکتهای چندملیتی اش که درحال تصاحب هوایی هستند که ما استنشاق می کنیم زمینی که برروی ان ایستاده ایم آبی که می نوشیم واندیشه هایی که درمورد آن تفکر می کنیم."
زمانیکه قدرت تزلزل نشان دهد ضعفا فرصت راغنیمت می شمارند.مردم دوست دارند که با برندگان یکی دانسته شوند.هنگامی که آنها تغییری را پیش بینی می کنند واکنش نشان می دهند که همین امر می تواند سقوط برندگان را تسریع کند.پایه های اقتصادآمریکاعلایمی از وخامت راازخود نشان میدهد.جامعه جهانی که به موتور اقتصادی آمریکا به عنوان یک نیروی محرکه متکی بود برای رفاه ورونق خود اهمیت قایل است ودر حال انجام دادن اقداماتی است که خودراازوابستگی شدید به سیستم اقتصادی آمریکا رها سازد.
● سازماندهی مجدد جهان
دیدگاهی اروپایی از سیاستهای آمریکا بوسیله طرح روی جلد هفته نامه پرخواننده آلمانی یعنی اشپیگل به تصویر کشیده شده است.طرح روی جلد"جنگجویان بوش در جنگ صلیبی علیه اهریمن" رانشان می دهد.اتحادیه اروپا به آرامی درحال گسترش سازمان خوداست به این منظور که اروپا ازترکیب دولت-ملت های متعدد به یک ملت مبدل شود.این دولت –ملت ها بوسیله مجموعه مشترکی از قوانین به هم پیوندداده شده اند تا روابط آنها با یکدیگر را اداره کند. کشورهای اروپایی ازشکل دادن نیروی دفاعی مختص خودشان ومستقل از نیروهای آمریکایی سخن می گویند.آنها واحد پول مشترکی-یورو-را تاسیس کرده اند که پیش بینی می شود اهمیت دلار آمریکاراکاهش دهد..ببرهای جنوب اسیا علقه هایشان را از اقتصاد بی تحرک ژاپن به سوی اقتصاد درحال رشد چین تغییر داده اند.چین به همسایگانش نشان داده است که به سلامت اقتصادی آنها ارزش قایل است ومی تواند آسیا را به سوی ثبات اقتصادی رهنمون سازد.برخلاف آمریکا چین به طور مداوم بردوستان خود می افزاید ودشمن تراشی نمی کند.
چین درحال تبدیل شدن به کانون اقتصادی وسرمایه گذاری آسیا می باشد.صنایع نیمه رسانای تایوان ۸۰۰ میلیون دلار ردر یک کارخانه نیمه رسانا در شانگهای سرمایه گذاری کرده است.شانگهای درحال تبدیل شدن به وال استریت آسیاست .روسیه به مانند یک متحدخاموش یرای نقش بلندمدت جهانی چین عمل می کند.ژاپن وآمریکا قوی می باشند ولی درحال ازدست دادن نقش خود دراقتصادآسیا هستند.
به دلیل کاهش جمعیت ژاپن واروپا افزایش صادرات آمریکا قابل تضمین نیست. آمریکا درحال ازدست دادن وسیله امرار معاش خود یعنی بازارهایش می باشد.داده های تجاری AEA (انجمن سابق الکترونیک آمریکا) نشان می دهد که درمقایسه با دوره مشابه در سال ۲۰۰۱ صادرات محصولات دارای تکنولوژی بالا در شش ماهه اول سال ۲۰۰۲ حدود بیست درصد یعنی ۲۰ میلیارد دلار کاهش یافته است .صادرات همانطور که درنمودار بخش تجارت خارجی اداره آمار ایالات متحده نشان داده شده اند در طول دوسال مذکور نسبتا راکد بوده اند.تراز تجاری آمریکا با چین در شش ماهه اول سال ۲۰۰۱ منهای ۴۳ میلیارد دلار بوده است. حکومت خودکامه چین توانسته است به دستمزدها وقیمت ها سامان بخشد و مزیت رقابتی ای ایجاد کند که شرکتهای آمریکایی قادر به برابری با آن نیستند.برای صادرات آمریکا رقابت هرلحظه فشرده تر می شود وایالات متحده نمی تواند به طور موفقیت آمیزی با این چالش روبرو شود.
ایالات متحده درمورد توجه کافی به بازارهای محتمل تر برای خود یعنی آمریکای لاتین آفریقا وخاورمیانه کوتاهی نموده است. تمامی این کشورها با فساد منازعات داخلی وفقر دست به گریبان هستند.چالشهای درمسیر جبران این کوتاهیی بسیاربزرگ می باشند.چالشهای پیش روی آمریکا در این مورد عبارتند از:تلاشهای متمرکز شده برروی بهبود اوضاع اقتصادی سیاسی واجتماعی جهان سوم ونیز پیشرفت آن ویافتن بازار برای محصولات آمریکایی.برزیل نیجریه ومصر می توانند به عنوان اهرمی در جهت صادرات آمریکا به آمریکای لاتین آفریقا وخاورمیانه عمل کنند.آمریکا ازسرمایه نفوذوتوان نظامی خود برای تجدید سازمان حکومتها در سراسر جهان استفاده کرده است که تا به حال هیچگونه بازدهی نداشته است.آمریکا درمورد کاربرد سرمایه ونفوذ خود برای تجدید سازمان حکومتها ودیکتاتوریهای برزیل نیجریه ومصر با شکست مواجه شده است.
● راه شکست احتمالی
استیلای نظامی آمریکا به رونق اقتصادی اش وابسته است.در صورتی که ایالات متحده درمسیر تنزل اقتصادی قرار گیرد برتری نظامی اش نیز شروع به کاهش خواهد نمود.روتق اقتصادی ایالات متحده درگرو همکاری نزدیک با متحدان سنتی اش می باشد درحالیکه آمریکا درحال روی گرداندن از متحدان سنتی اش اروپا وژاپن می باشد.این دولتها که بوسیله روابط همزیستی ازطریق تجارت وسرمایه گذاری به عنوان قوه محرکه ای برای اقتصادآمریکا بوده اند اخیرا سیاستهایی از خود نشان داده اند که با خظی مشی های قبلی اشان در تعارض می باشد.ایالات متحده همزمان با روی گرداندن از متحدان سنتی اش با اسرائیل و هند هم پیمان شده است.کشورهایی که با مشکلات خاص خود که ایالات متحده بنا به دلایل عجیبی خودرا متمایل به شریک شدن در آن مشکلات نشان داده است.
اسرائیل درگیر منازعه دائمی بااعراب می باشد.این ها همان اعرابی هستند که برای قرنهای متمادی وسایل بقا وامرار معاش یهودیان دراسپانیا مراکش عراق ودیگر کشورها رافراهم کرده بودندوهم اکنون دشمنان جامعه یهود شده اند.به سختی ممکن است که جامعه کوچک ۵ میلیون نفری یهود بتواند درمقابل انجمنی از ملتها که شامل ۳/۱ میلیارد نفر مسلمان پیروز شودکه همگی دشمنان قسم خورده اسرائیل می باشند.
مشکلات هند با اقلیت مسلمانش در کشمیر عاقبت ناآرامی های مشابهی رادر ایالتهایی برخواهد انگیخت که تو سط اقلیتها اداره می شوند.چهل تکه ای از ملیتهای مختلف که هند راتشکیل داده اند به راحتی ممکن است ازهم پاشیده شود وبه منجلاب خشونت های دائمی فرورود.
کدام کشور می خواهد وارد درگیریهای دائمی شود که هرگونه راه حلی را ناممکن می سازد و آنهایی را احاطه می کند که یکدیگر را به این مشکلات دچارمی سازند؟کدام کشود می خواهد ازکسانی حمایت کند که هیچگونه نفعی برای منافع ملی اش ندارند منافع ملی اش را به خطر می اندازند وآن کشوررا ازکسانی بیگانه می سازد که برای منافع ملی اش سودمند هستند؟پاسخ ایالات متحده است که با سیاستهای یکجانبه گرایانه اش موجب می شود که بقیه کشورهای جهان به دور از مسایل جهانی کنج عزلت برگزینند .
ایالات متحده درمسیر خود به سوی جنگ علیه تروریسم درراهی بی پایان وپرمخاطره گام نهاده است .جنگ بر ضد تروریسم نمی تواند درمقابل حملات انتحاری کاملا موفق باشد.شیوه ایالات متحده برای مبارزه با تروریسم انتحاری مستلزم سبعیت گسترده ای می باشد.وحشیگری بیشتر تعداد تروریستها را افزایش می دهد.دورنمای عکس العمل آمریکا به تروریسم مرگ حتمی افراد بی شماری است که بیشترآنها بی گناه نی باشند.به عنوان مثال درمورد عراق راه حل کوتاه مدت آمریکا درباره ساقط کردن صدام حسین ازقدرت تنها ممکن است به روی کارآمدن فردی منجرشود که به فکر تلافی حمله به کشورش می باشد.راه حل های کوتاه مدت مشکلات بلندمدتی را در پی خواهد داشت.
چین وروسیه نفع بیشتری را از تجدید سازمان جهانی به دست خواهندآورد.چین دریافت کننده مقادیر عظیمی سرمایه می باشد که ماشین تولیدی آن را تغذیه می کند.روسیه درحال ایفای نقش به عنوان پلی میان اسیا واروپا می باشد.منابع طبیعی گسترده وپیمان های سودمندش با چین به آرامی بسیار روسیه را سوق می دهد تا دوباره تبدیل به قدرت مهمی شود.رقیبان آمریکا درخلال جنگ سرد عاقبت ممکن است پیروزمندان صلح گرم شوند.
politicalthought.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید