پنجشنبه, ۱۹ مهر, ۱۴۰۳ / 10 October, 2024
مجله ویستا

میانه روی، توفیقی اجباری


میانه روی، توفیقی اجباری
آنچه که شاید بتوان آن را گفتمان میانه روی دانست چندی است در جامعه سیاسی ما به گفتمانی غالب تبدیل شده است و همگان می کوشند خود و گروه خویش را بدان منتسب نمایند.
اما میانه روی که از آن به اعتدال هم یاد می کنند چیست؟
گفته می شود میانه روی یا ‌Moderation فرآیندی است که افراط‌ها در آن حذف شده یا به حداقل ممکن کاهش می یابد.
میانه روی فقط روشی در سیاست نیست بلکه در تاریخ و نزد ادیان و فلسفه‌های گوناگون هم به عنوان طریقی خردمندانه برای زیستن توصیه شده است. می گویند در یونان باستان در معبد آپولو در دلفی کتیبه ای نقش بسته بود که برآن نوشته شده بود: ‌Meden Agan یعنی میانه روی کن یا افراط مکن. پس نمی توان میانه روی یا اعتدال در عرصه سیاست را مفهومی مخلوق ذهان سیاسی در سال‌های جاری دانست که از آن چونان تاکتیکی برای کسب قدرت بهره می گیرند هر چند نمی توان منکر شد که چه بسا رویکرد به اعتدال می تواند با شکست یا احساس بی فایدگی سیاسی افراطگرایی رابطه ای معقول داشته باشد.
از سال‌های نخستین انقلا‌ب، افراطگرایی و تند روی بسان برچسبی موثر بر روی گروهها و افراد تاثیر کرده و جامعه را در مورد پیروی از تند روان به تامل وامی داشته است.
در نخستین سال‌های انقلا‌ب سازمان مجاهدین خلق که در پی تند روی‌ها و خشونت‌هایش از سوی مردم بعدها با عنوان منافقین ملقب شد؛ خود رقبای سیاسیش را با عنوان فالا‌نژ یاد می کرد تا آنان را انحصار طلب و تند رو بنمایاند ولی با افول موقعیت آن سازمان و غلطیدن به فاز نظامی و افراط گرایی عملا‌ آثار منفی تند روی بر دوش آنان قرار گرفت و از متن نگاه توده‌ها به نه تنها حاشیه بلکه به حوزه فراموشی پرتاب شدند.
از دوره دفاع مقدس و دوره سازندگی که بگذریم؛ عملا‌ عنوان تند روی به مثابه یک یک برچسب اثر گذار در دوران دوم خرداد در میان طرفین درگیری دایما چون پاندولی در حرکت بود و دوم خردادیان با اشاره به حرکات سیاسی انصار حزب ا... و ربط دادن پدیده لباس شخصی‌ها به رقیب؛ جناح مقابل را به تند روی متهم می ساختند و در مقابل جناح منتقد دولت آن دوران و اصولگرای امروز با اشاره به رفتارهای بعضی از خطوط دانشجویی از یکسو و نوشته‌های تعدادی از نویسندگان دوم خردادی آنها را تند رو و خارج شوندگان از حریم‌های اعتقادی و قانونی می دانستند.
امافارغ از قضاوت پیرامون صحت یا عدم صحت انتساب این عناوین، یک نکته ارزشمند در این میانه رخ داد وآن نکته این بود که هردو سو بر ناصواب بودن طریقت تند روی اجماع کردند.
هنوز نمی توان قضاوت قطعی داشت که آیا اجماع نخبگان سیاسی بر مذمت تندروی و تحسین میانه روی، توده‌ها را به پذیرش این اجماع قانع نموده است یا آن که روح ایرانی که پیکره‌اش از تند روی‌ها در طول تاریخ، زخم‌های فراوانی دیده است؛ از افراط گریزان شده و در اعماق وجدان هر ایرانی نوعی از تحسین میانه روی نهادینه شده است و به گونه ای میان خردگرایی و میانه روی تطابق ایجاد نموده است؟
بدقت هنوز نمی توان قضاوت نمود اما بیگمان اذهان مردم دیگر پذیرای تند روی‌ها نیست و شاید برخی گمان دارند که این افراط گریزی خصلتی محافظه کار به جامعه ایرانی بخشیده است که با گذشت زمان و افزوده شدن بر حجم میانسالا‌ن در هرم جمعیتی بر آن افزوده خواهد شد.
اما نکته ای که به عنوان نتیجه مقدمات ذکر شده باید برآن تاکید نمود اثرات افراط گریزی مردم ایران در حوزه‌های سیاست داخلی و خارجی است.
ایرانیان در تعاملا‌ت سیاسی خود به مرور و با گذشت زمان بر گفت‌وگو به جای چالش تاکید بیشتری می کنند و می کوشند با کمترین هزینه‌ها، بیشترین منافع را قرین کنند و این یعنی افزوده شدن بر میزان عقلا‌نیت سیاسی. ‌
اما در حوزه سیاست داخلی، این روحیه مردم میتواند آموزه‌های بزرگی برای اهل سیاست داشته باشد. نخست آن که اگر برچسب تندروی بر آنان الصاق شود و مردم این برچسب را باور نمایند می بایست هزینه‌های کلا‌نی را از این بابت بپردازند و حداقل چند گام از کرسی قدرت دورتر گردند.از سوی دیگر؛ حاکمیت نیز دریافته است که قدرت یافتن تندروها برای کشور هزینه‌های کلا‌نی داشته و نباید اجازه دهد که آنان از فیلتر‌های کنترلی به آسانی گذشته و بر نظام مدیریتی کشور چنگ اندازند لذا فیلترهای قانونی کشور، اعلا‌م شده یا اعلا‌م نشده، بر دستور کار و شاخص‌های ارزیابی خود نکته ای دیگر را افزوده‌اند و آن میزان و سابقه افراط‌گرایی افراد وجریانات سیاسی است. فاکتوری که شاید عملا‌ نوعی میانه روی اجباری را حتی بر تند روها تحمیل کند؛ تحمیلی که بر خلا‌ف همه اجبارها شاید این بار بتواند رفتار سیاسی گروهها را معقول‌تر و مدنی‌تر کند.
امیر محبیان
منبع : روزنامه اعتماد ملی