شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا
آزادی و آگاهی، دو عنصر بنیادی در تربیت اسلامی

برای تعریف آزادی در یک نوشتهٔ کوتاه، لزومی به نقل آرای اندیشمندان نیست؛ بنابراین، به اجمال میتوان گفت آزادی یعنی نبودن موانع بیرونی و درونی برای اندیشیدن و بیان اندیشه نظر سنجیده و منطقی و بررسی شده. در بعضی کتابها، بحث آزادی اغلب به دنبال مطالب مربوط به دمکراسی و تعلیم و تربیت مطرح شده است. مثلاً جرج نلر در کتاب مبانی تربیتی خود میگوید: «دمکراسی، آزادی فردی را حفظ میکند و رشد میدهد . . .» (نلر، ۴۵:۱۹۷۱)؛ بروباخر در کتاب فلسفههای نو در تعلیم و تربیت، از دمکراسی به عنوان آزادی یاد میکند و آزادی معلمان را یادآور میشود: معلمان باید از تأثیر عواملی که مانع بیان حقایق آنطور که میبینند میشود، آزاد باشند. البته باید در رشتهٔ خود کاملاً ماهر و با صلاحیت باشند که بتوانند حقیقت را بررسی نمایند. (بروباخر: ۶۰:۱۹۶۹)
اما آزادی در تربیت، ریشهٔ ژرف و گستردهٔ همهٔ آزادیهای اجتماعی و سیاسی است. کسی که تربیتی آزادانه نداشته، بینش و نگرشی مستدل وعقلانی نیافته، از خودخواهی و هواهای نفسانی نرسته و آزادگی را درک نکرده است، چگونه
میتوانددر ایجاد جامعهای آزاد و آگاه و قانونگرا و خالی از تعصبهای نابخردانهٔ گوناگون شرکت داشته باشد؟
افراد باید بتوانند با آزادی و آگاهی، هدف اعلای زندگی، هدفهای میانی و رفتارهای قابل مشاهدده را ازراه خردورزی برگزینند. در نظام تربیتی اسلام، عقل و بلوغ شرط تکلیف هستند و این عقل و بلوغ در پایان دورهٔ کودکی و بیداری گرایشهای دینی، با پرسشهای اساسی و وجودی مانند «من کیستم؟»، «از کجا آمدهام؟» «به کجا میروم؟»، به توانایی شناخت و درک و فهم رمز و راز هستی، پیچیدگی موجودات، علم و نظم به کار رفته در خلقت آنها و بالاخره آفریدگار میرسد. تربیت اسلامی با بیان رشد و غی، آزادانه و بدون اکراه، آدمی را به بیشن و منش شایستهای توجه میدهد که حیات طیبهٔ او را در دنیا و آخرت تضمین میکند.
علامه طباطبایی مینویسد:
رشد یعنی یافتن راه کار و جادهٔ مستقیم؛ و غی، مقابل آن است. بنابراین، رشد و غی اعم از هدی و ضلال است، زیرا هدی ـ چنانکه گفتهاند ـ عبارت است از یافتن راهی که به منزل میرسد و ضلال عبارت است از نیافتن آن؛ و ظاهراً یافتن جادهٔ مستقیم، از مصادیق همان مبنای اول یعنی یافتن راه کار است، زیرا یافتن راه کار نسبت به راهپیما این است که جادهٔ مستقیم را پیش گیرد و از آن دور شود. (طباطبایی، ۱۳۶۴: ج۲، ص ۴۸۲)
● چرا تربیت دینی اجباربردار نیست؟
وَقالَتِ الاَعرابُ آمَنّا قُل لَم تُؤمِنُوا وَ لکِن قُولُو اَسلَمنا وَ لَمّا یَدخُلِ الایمانُ فی قُلُوبِکُم . . . (حجرات/ ۱۴)
اعراب گفتند: ایمان آوردهایم. بگو: هنوز ایمان (حقیقی) نیاوردهاید؛ ولی بگویید اسلام آوردهایم، چرا که هنوز ایمان به دلهایتان راه نیافته است . . .
یعنی ایمان امری قلبی است؛ و چون امری قلبی است، اکراه و اجبار در آن راه ندارد.
در روانشناسی اجتماعی، در مورد سه اصطلاح پژوهش شده است:
۱) متابعت،
۲) همانندسازی،
۳) درونیکردن.
گفتهاند متابعت به منظور کسب پاداش یا اجتناب از تنبیه است؛ همانندسازی مبتنی بر آرزوی شخصی برای همانندشدن با شخصیتی صاحبنفوذ است؛ و درونیکردن، ناشی از اعتقاد خاصی مبتنی بر این تمایل است که میخواهیم رفتار و افکارمان درست و صحیح باشد (ارونسون، ۱۳۶۷: ۲۴ـ۲۳). ایمان، درونیسازی نظام تربیتی الهی است؛ نظامی که دو رکن اساسی دارد: ایمان به خدا و عمل صالح. و این ایمان جز با آزادی در انتخاب حاصل نمیشود. شاید علت ایمان و عمل درست و نیکوی عدهای از مردان و زنانی که پس از شهریور بیست، بهویژه بعد از کودتای امریکایی ضدملی وارد دانشگاهها شدند، این باشد که علیرغم جو مارکسیسمزده دانشگاهها، با مطالعه آثار بزرگان آن روزگار و دیدن اعمال صادقانه آنها دست به انتخاب زدند و با اندیشه و تفکر و آزادی، اسلام را برگزیدند و آن را درونی کردند.
● اما آگاهی چیست؟
قرآن به پیامبر(ص) میفرماید:
قُل هذِهِ سَبیلی اَدعُوا اِلَیاللهِ عَلی بَصیرَهٔ اَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی . . . (یوسف/ ۱۰۸)
بگو این راه و رسم من است که من و هر کسی را که پیرو من باشد، با آگاهی به سوی خدا میخوانم.
بصیرت را بینایی دل، معرفت و درک، و حجت و دلیل معنی کردهاند (قرشی، ۱۳۵۲: ج۱، ص ۱۹۵) پس راهی که پیامبر(ص) و ائمه (ع) و پیروان راستین آنان، بر آن، مردم را به خدا دعوت میکنند، راه آگاهی و تعقل و تفکر و دلیل است. قرآنشناس بزرگ قرن پانزدهم هجری علامه طباطبایی مینویسد:
شما اگر کتاب الهی را تفحص کامل نموده و در آیاتش دقت فرمایید، خواهید دید شاید بیش از سیصد آیه هست که مردم را به تفکر و تذکر و تعقل دعوت نموده و یا به پیامبر ـ صلیالله علیه و آله ـ استدلالی را برای اثبات حقی و یا از بینبردن باطلی میآموزد . . . خداوند در قرآن خود و حتی در یک آیه نیز بندگان خود را امر نفرموده که نفهمیده به قرآن و یا به هر چیزی که از جانب او است، ایمان آورند و یا راهی را کورکورانه بپیمایند، حتی قوانین و احکامی که برای بندگان خود وضع کرده و عقل بشری به تفصیل ملاکهای آنها را درک نمیکند به خبرهایی که در مجرای احتیاجات قرار دارد، علت آورده (المیزان، ج ۵، ص ۳۹۴) از جمله آیاتی که امام هفتم حضرت موسیبنجعفر ـ علیهالسلام ـ آن را بشارت به اهل عقل و فهم دانستهاند این آیه است: (مطهری، ۱۳۷۱: ۳۷):
فَبَشِّر عِبادیِ الَّذینَ یَستَمِعُونَ القَولَ فَیَتَّبِعُونَ اَحسَنَهُ اُولئِکَ الَّّذینَ هَدیهُمُ اللهُ و اُولئِکَ هُم اُولُوالاَلباب. (زمر/ ۱۸ ـ ۱۷)
بندگانم را بشات ده! همان کسانی را که سخن را استماع میکنند و آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند. ایناناند که خداوند هدایتشان کرده است و ایناناند که خردمنداناند.
استاد مطهری در توضیح این آیه مینویسد:
بندگان خدا پس از استماع سخن چه میکنند؟ آیا هر چه را شنیدند، باور میکنند و همان را به کار میبندند، یا همه را یکجا رد میکنند؟ نه، هیچکدام؛ سخن را نقادی میکنند، سبک ـ سنگین میکنند، ارزیابی مینمایند، آن را که بهتر است، انتخاب میکنند و به آن عمل مینمایند. اینها کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده (پس هدایت الهی یعنی استفاده از عقل). در آخر آیه میفرماید: به راستی اینان صاحبان عقلِ ژرفاندیش هستند، مغز و اساس مطالب را پس از نقادی به دست میآورند، اما برای عمل نه فقط برای آگاهی و اطلاع. (همان، ص ۳۸)
نقد کتاب و مطالب در تمدن ایرانی ـ اسلامی بیسابقه نیست. متفکران مسلمانی بودند که برای اولینبار منطق یونانی را نقد کردند: شیخ اشراق و ابنتیمیه، به صورتی منظم و مدوّن به این کار مبادرت کردند؛ و ابوبکر رازی، نخستین نقدکنندهٔ شکل اول قیاس ارسطویی است.
ابن حزم در کتاب التقریب فی حدودالمنطق و ابنتیمیه در کتاب نقض المنطق، بر ادراکات حسی و استقرا به عنوان منبع علم و معرفت تأکید کردهاند (لاهوری، ۱۴۹:۱۳۴۶)
فقیهان برجسته هم همواره آرای پیشینیان را نقد کرده و در این زمینه دست به ابتکار زدهاند. به عنوان نمونه میتوان از شیخ مفاید یاد کرد که با قدرت در برابر اندیشهٔ حدیثگرایی ایستاد و با کسانی که قیاس را ملاک استنباط احکام قرار داده بودند، مقابله کرد و از استاد خود، ابن جنید، با احترام ولی به شدّت انتقاد کرد و کتابهایی در رد تألیفات وی نگاشت (گرجی، ۱۴۰:۱۳۷۵).
قبل از انقلاب اسلامی هم در مجلاتی چون سخن، یغما، کتاب هفته و . . .مجله وزین راهنمای کتاب به کوشش استاد ایرج افشار، نقد کتاب به صورت یک کار دانشگاهی پیگیری میشده است. نقد کتاب و مقاله در سراسر دنیای علم، بیانگر زندهبودن و پویایی و خلاقیت عالمان و اندیشمندان است. جامعهٔ علمی ما باید در زمینهٔ نقد تلاشی روزافزون کند.
خوشبختانه در پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی ده سال است که با ایجاد دوازده گروه علمی در رشتههای علومانسانی، به این کار ارزشمند مبادرت میشود. اعضای گروه علوم تربیتی هم موفق شدهاند در کنار چند مقاله، تعدادی از نقدها را نیز در اختیار خوانندگان ارجمند قرار دهند. امیداوریم که استادان محترم علوم تربیتی بیش از این دست همکاری ما را در بررسی و نقد کتابها بفشارند. پژوهشگاه نقد کتابهای استادان ارجمند را با کمال احترام به خود آنها خواهد داد و تقاض خواهد کرد که به نکات اشاره شده در آنها به هنگام تجدید چاپ کتاب توجه کنند.
برای پیشرفت علم، همه باید پذیرای نقد عالمانه، اخلاقی و به دور از رنجش نوشتههای خویش باشیم.
دكتر همایون همتی
کتابنامه
ارونسون، الیور. ۱۳۶۷. روانشناسی اجتماعی. ترجمهٔ حسین شکرکن. تهران: انتشارات رشد. طباطبایی، سیدمحمدحسین. ۱۳۶۴. المیزان. تهران: چاپ بنیاد فکری و علمی علامه طباطبایی. گرجی، ابوالقاسم. ۱۳۷۵. تاریخ فقه و فقها. تهران: انتشارات سمت.
لاهوری، اقبال. ۱۳۴۶. احیای فکر دینی در اسلام. ترجمه احمد آرام. تهران: نشریه موسسه فرهنگی منطقهای.
مطهری، مرتضی. ۱۳۷۱. تعلیم و تربیت در اسلام. تهران: انتشارات صدرا.
Biuvacher, Jhon s. ۱۹۶۹. Modern philosophies of Education. New Delhi: McGraw-Hill Publishing Company, Itd.
Kneller, George F. ۱۹۶۱. Foundation of Education, NewYork, London: Jobn Wiley& Sons, Inc.
عضو شورای علمی ـ مشورتی دبیرخانه هیات حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره
منبع: نامهٔ علومانسانی/ دو فصلنامهٔ شورای بررسی متون و کتب علومانسانی
شماره ۱۲، تابستان و پائیز ۸۴/ ویژه علوم تربیتی
کتابنامه
ارونسون، الیور. ۱۳۶۷. روانشناسی اجتماعی. ترجمهٔ حسین شکرکن. تهران: انتشارات رشد. طباطبایی، سیدمحمدحسین. ۱۳۶۴. المیزان. تهران: چاپ بنیاد فکری و علمی علامه طباطبایی. گرجی، ابوالقاسم. ۱۳۷۵. تاریخ فقه و فقها. تهران: انتشارات سمت.
لاهوری، اقبال. ۱۳۴۶. احیای فکر دینی در اسلام. ترجمه احمد آرام. تهران: نشریه موسسه فرهنگی منطقهای.
مطهری، مرتضی. ۱۳۷۱. تعلیم و تربیت در اسلام. تهران: انتشارات صدرا.
Biuvacher, Jhon s. ۱۹۶۹. Modern philosophies of Education. New Delhi: McGraw-Hill Publishing Company, Itd.
Kneller, George F. ۱۹۶۱. Foundation of Education, NewYork, London: Jobn Wiley& Sons, Inc.
عضو شورای علمی ـ مشورتی دبیرخانه هیات حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره
منبع: نامهٔ علومانسانی/ دو فصلنامهٔ شورای بررسی متون و کتب علومانسانی
شماره ۱۲، تابستان و پائیز ۸۴/ ویژه علوم تربیتی
منبع : بانک مقالات فارسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست