چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
اصناف و اتحاد شکل لباس
در سنت تاریخنگاری ایرانی - اسلامی جایگاه چندانی برای تودههای مردم و از جمله اقشار مولد مفروض نشده است. اما از اواخر سلسله قاجار و در طی تحولات تدریجی در مبانی و اصول بنیادی جامعه، تغییرات بطئی نیز در شیوه تاریخنگاری ایجاد شد. بعدها با مراجعت اولین دورههای محصلان ایرانی از اروپا و تأسیس رشته دانشگاهی تاریخ، اساتید این فن كه برخی نحلههای فكری تاریخنگاری را نیز به ارمغان آورده بودند، آن شیوهها را در دانشگاههای ایران تدریس كردند. در آن مقطع جاذبه و شكوه ایران باستان از یك سو و محدودیت منابع و ماخذ مورد نیاز در حوزه زندگی تودههای مردم از سوی دیگر مانع رویكرد جدی مورخان به این حوزه پژوهشی شد. البته ناگفته نماند كه ماركسیستهای ایرانی با خلق آثاری اعم از ترجمه و تألیف گامهایی هر چند اندك در این راه برداشتند.
اما به نظر میرسد یكی از گامهای اساسی برای نیل به این مقصود، حفظ و نگهداری اسناد و بهرهبرداری علمی از آنها میباشد.
دوره رضاشاه به یمن دیوانسالاری نوین و بخصوص ایجاد بایگانیهای ادارات و مراكز نگهداری پروندههای اداری تحولی اساسی، در این خصوص محسوب میشود. به گونهای كه امروز مراكز اسنادی متعدد نظیر سازمان اسناد ملی، مركز اسناد نهاد ریاستجمهوری، موسسه مطالعات تاریخ معاصر و غیره: نگهداری اسناد این دوره را در آرشیوهای خود مایه فخر و مباهات مراكز خود میدانند. مركز اسناد ریاستجمهوری از زمره این مراكز یكی از غنیترین مراكز اسنادی كشور است كه در آن گزارشهای ارسال شده از اقصی نقاط كشور به نخستوزیران - از آغاز و بخصوص با شروع سلسله پهلوی تا سالهای اخیر - نگهداری میشود، سیاست این مركز همچون سایر مراكز اسنادی، چاپ و نشر گزیده اسناد موجود در آرشیو آن در قالب موضوعات مختلف است. از جمله یكی از این آثار كتاب دو جلدی اسنادی از انجمنهای بلدی، تجارواصناف ۱۳۲۰۰- ۱۳۰۰ هـ.ش)میباشد كه به جرأت میتوان ادعا كرد كه بررسی علمی اوضاع اجتماعی و اقتصادی عصر رضاشاه بدون مراجعه به این كتاب ناقص خواهد بود. اسنادی چند در این كتاب راجع به عرایض برخی از صاحبان صنوف به دربار و رئیسالوزرا در جریان اتحاد شكل لباس میباشد كه این امر بیانگر بحران شغلی آنها در خلال برنامههای مدرنسازی كشور از سوی سیاستگذاران عصر رضاشاهی است.
۱) چنین به نظر میرسد كه لباس مردمان هر كشور معرف هویت و فرهنگ آن كشور است. در كشوری مثل ایران كه دین در تمام ابعاد زندگی مردم نقش دارد و جانمایه فرهنگ مردم را نیز تشكیل میدهد، لباس و نوع پوشش نیز از این مولفه تأثیری عمیق پذیرفته است. از اینرو صیانت از این فرهنگ نه تنها دارای بعد ملی بلكه یك ارزش دینی نیز تلقی میشود. از همین منظر میتوان مقاومت تودهها در قبال تغییر پوشش در دوره رضاشاه را تبیین كرد.
یكی از نكات قابل تأمل در میان منادیان و متولیان تجددگرایی و مدرنیسم در كشورهای پیرامونی ایران طی یكی دو سده اخیر این بود كه آنان نقطه عزیمت مدرنسازی جامعه را از تغییر در نوع پوشش مردمان آن كشورها آغاز كردند. گزارشهای تاریخی چند حاكی است كه پطر كبیر در روسیه، آتاتورك در تركیه، امانا...خان در افغانستان چنین رویكردی داشتند. دو كشور نخست قبل از رضاشاه و امان ا...خان همزمان با او. این برنامه را در دستور كار خود قرار دادند. قوانین مصوبه در این خصوص در كشور افغانستان تحت عناوین <ملایی مشروط به داشتن شهادتنامه است> و <رفع حجاب آزاد گذاشته شد> به مورد اجرا درآمد.
قوانین مشابه نیز در ایران تصویب و اجرا شد. رضاشاه و سیاستگذاران عصر او چنین تصور میكردند كه با تغییر پوشش میتوان گامی اساسی در راه تجددگرایی مردم ایران برداشت. این تصور غلط باعث شد كه نه تنها آنان خود را بیش از یك دهه درگیر چالشی بیهوده كنند كه بسیاری از ظرفیتهای بالقوه اداری و انسانی را هزینه آن نمایند بلكه فرصتی به ظهور و ابراز وجود جناحهای سنتی جامعه بدهند. به هرحال در همین راستا و به موازات برخی اقدامات نوگرایانه نظیر تأسیس نهادها و مراكزی كه نقطه پایانی بر سازوكارهای سیطره علما بر جامعه تلقی میشد، قانون اجباری شدن لباس متحدالشكل نیز به تاریخ ششم دیماه ۱۳۰۷ در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. براساس این قانون پوشیدن لباسهای یكدست برای كاركنان دولتی و بخصوص برسرگذاشتن كلاه پهلوی (كلاه لبهدار از جلو) اجباری و استفاده عبا و عمامه از سوی روحانیون بجز برخی موارد استثنایی - ممنوع اعلام شد.
البته برخی گزارشهااز اجرای غیررسمی این قانون در میان مستخدمین ادارات از یك سال پیش از آن خبر میدهند ولی تعمیم این برنامه در میان مردم از فروردین ۱۳۰۸ آغاز شد و در سالهای بعد و بخصوص در پی سفر تاریخی رضاشاه به تركیه در خردادماه ۱۳۱۳ و ملاحظه كشف حجاب در آن كشور به اوج خود رسید. قانون مربوط به كشف حجاب كه به طور رسمی از هفدهم دیماه سال بعد اجرا شد - كه از آن زمان به بعد هر ساله روز مذكور به عنوان روز آزادی زن در ایران جشن گرفته میشد - ناظر بر پوشیدن لباس یكدست (كت و شلوار) و بر سرنهادن كلاه شاپو (مشهور به اسامی دیگری چون كلاه لگنی، كلاه تمام لبه و كلاه بینالمللی) برای مردان و نیز كشف حجاب برای زنان به علاوه بر سرنهادن كلاه زنانه به جای چارقد بود.
صرفنظر از پیامدهای مختلف این قانون، آنچه كه از منظر اقتصادی و اجتماعی حایز اهمیت میباشد. تهیه و تولید لباس و كلاه متناسب با كشف حجاب میباشد. زیرا پوشیدن چادر برای زنان باعث میشد كه لباسهای آنان از دید دیگران مخفی بماند. از اینرو نوع آن پوشش در آن مقطع اهمیت چندانی نمیتوانست داشته باشد. حال آنكه وقتی چادر كنار گذاشته شد. آن پوشش از ابعاد مختلف اهمیت پیدا میكرد. به تعبیر دیگر از این زمان لازم بود كه تغییر و تحول اساسی در طرح و دوخت و تولید البسه برای زنان و مردان ایجاد شود. بررسی اسناد و گزارشها نشان میدهد كه متولیان این برنامهها در آغاز راه به كلی از این مسائل غفلت ورزیده بودند صدور دستورالعملهای متناقص و بعضا ارائه راهكارهای مقطعی برای حل برخی معضلات مبتلا به موید این نظر است.
۲) اصناف و متحد سنتی آنان؛ روحانیت: به عنوان پیش درآمد این بحث به گزارشهای چندی كه در آستانه این تغییر و تحولات در حوزه اقتصادی برخی شهرهای شمالی و مركزی ایران به وضوح پیوست و صاحبان صنوف مربوطه را به یاری طلبیدن از علما واداشت، اشاره میشود ماجرا از این قرار بود كه در سال ۱۳۰۵ در پی حجم عظیم واردات كالاهای روسی از كشور شوروی، سران اصناف در برخی شهرها به تكاپو افتاد و با صدور اعلامیهها و ایجاد تشكلهایی درصدد مقابله با این بحران برآمدند. آنان در قالب تشكلهایی نظیر؛ <نهضت اقتصاد خراسان>، <نهضت اقتصاد رشت>، <نهضت اقتصاد قزوین> و غیره به متحد سنتی خود یعنی علما روی آوردند. در این میان <اتحادیه اصناف اصفهان> در پی تشكیل جلسات متحدد صنفی، اقدام به صدور قطعنامهای تحت عنوان <وطن در خطر است> نمود. در این اعلامیه كه <راجع به امتعه وطنی و مضرات ورود امتعهخارجی> در ۱۱ آذر ۱۳۰۵ صادر گردید. با اشاره به عجین شدن حس وطنپرستی با فطرت انسانی، وطنپرستی فرانسویان را در جریان با انقلاب كبیر مثال زده و در ادامه با تشریح پیامدهای سوءاقتصادی و اجتماعی واردات فراوان كالاهای روسی به كشور خاطر نشان نمودهاند: <مااعضای اتحادیه اصناف اصفهان در جلسه مورخه ۱۱ آذر ماه ۱۳۰۵ نام و تعالی ایران و حفظ شعائر اسلام تصمیم قطعی نمودیم كه من بعد حتیالمقدور از خرید امتعه اجانب احتراز كرده و با آنچه در وطن مقدس خودمان تهیه میشود قناعت نماییم.>در پایان نیز همكاران را به این اعتصاب فراخواندهاند كه در پی آن بلافاصله از سوی حاج آقا نورا... اصفهانی <لایحهای به عنوان اتحادیه اصناف اصفهان شرف صدور یافت كه حاوی نكات عالیه و حقایق اسلامیه> بود. آیتا... با انتخاب عنوان <اسلام در خطر است> برای اعلانیه خود بر نهضت ملی اقتصادی اصناف مشروعیت دینی بخشید و عموم را به حمایت از آنان فرا خواند و در پایان آن ابراز امیدواری كرد: <امتعه داخله رواج و احتیاجات از خارجه بالمره مقطوع و ثروت مملكت زیاد و شوكت و اقتدار و عزت اسلام و مسلمین فوقالعاده بشود و توازن صادرات و واردات ایران كاملا بشود...>
ایجاد تشكلهای صنفی و انجام تبلیغات و اعتراضات مذكور، بیانگر رشد و آگاهی سیاسی و اهتمام صنفی به دفاع از منافع اقتصادی و اجتماعی میباشد. چنانچه در یكی دو سال بعد نیز در پی رسمیت كلاه پهلوی چنین اعتراضاتی صورت گرفت. ۳) عریضه <بدبختان جماعت كلاهمالهای دارالدوله> به رئیس الوزرا: <یك مورد نه چندان مشابه دیگر كه این بار نه از سوی استعمارگران خارجی بلكه از سوی استعمارگردان داخلی هنگامی كه در كرمانشاه، انحصار ورود كلاه مذكور را چهارتن از تجار به عهده گرفته و بازار كلاهدوزان شهر را كساد كردند آنان طی عریضهای به مقام رئیسالوزراء باعنوان: <بدبختان جماعت كلاهمالهای درالدوله> در ۲۹ شهریور ۱۳۰۶ چنین نوشتند:
<مقام منیع رفیع ریاست محترم كابینه وزرا دامت عظمته
تضرعا به عرض میرساند: قریب صد نفر ما بدبختان اصناف كلاهمال از میان رفته و به شام شب محتاج گردیده به واسطه ضدیت سه چهارنفر كه كلاه از خارج وارد میكنند و ما بیچارگان در فشار و پریشانی گرفتار گردیده: اولا در كرمانشاه كارخانه دارند و به علاوه از خارج هم كلاه وارد میكنند و چاكران با نهایت سختی و ضعف و پریشانی از نظامیان و غیره و ادارهجات لقمهنانی تحصیل مینمودیم و الحال كه از طرف دولت حكم شده كه ادارهجات و عموم مستخدمین كلاه پارچهای بگذارند. چاكران مأیوس و ناامید و كسب دیگر هم بلد نیستیم و راه چاره مسدود، سوای آستان مقدس استدعا داریم كه حكمی صادر شود، حضراتی كه كلاه وارد میكنند یا كارخانه داشته باشند وارد نكنند كلاه، یا كلاه وارد میكنند كارخانه نداشته باشند. آنقدر باشد كه ما بیچارگان عیالات خود نگذاریم و فرار به دولت خارجه هم شویم.>
آدرس: دكان استاد صفرخان، نماینده كلاهمالهای دارالدوله.
در همین راستا مخبرالسلطنه هدایت یكی از كارگزاران نظام حاكم و از منتقدان وقت كشف حجاب در خاطرات خود به نكتهای اشاره كرده است كه از تسهیلات ارائه شده از سوی دولت برای واردات كلاه حكایت میكند. او مینویسد: <در اواخر دوره ریاست الوزراییاش ۱۶۶/۳/۱۳۰۶ الی ۲۲/۶/ ۱۳۱۲] در یكی از جلسات هیات دولت كه بحث پیرامونمحدودیت اقدام صادراتی و وارداتی بود، تیمور تاش [وزیر مقتدر دربار رضا شاه] كلاه زنانه را داخل امتعه مجاز [واردات] كرد و گفت لازم میشود.>
۴) تقاضای صنف عباباف اصفهان از رضاشاه برای جلوگیری از منع پوشیدن عبا:
یكی از مفاد اصلی قانون متحدالشكل كردن لباس، ماده مربوط به ممنوعیت استفاده از عبا و عمامه از سوی روحانیون بود براساس ماده دوم آن قانون فقط: <طبقات هشتگانه [علما] ذیل از مقررات این قانون مستثنی بودند:
۱) مجتهدین مجاز از مراجع تقلید مسلم كه اشتغال به امور روحانی داشته باشند
۲) مراجع امور شرعیه دهات و قصبات پس از برآمدن از عهده امتحان معینه
۳) مفتیان اهل سنت و جماعت كه از طرف دو نفر از مفتیان مسلم اهل سنت اجازه فتوی داشته باشند
۴) پیشنمازان دارای محراب
۵) محدثین كه از طرف دو نفر مجتهدین مجاز اجازه روایت داشته باشند
۶) طلاب مشتغلین به فقه و اصول كه در درجه خود از عهده امتحان برآیند
۷) مدرسین فقه و اصول و حكمت الهی
۸) روحانیون ایرانیان غیرمسلم.>
پیامد آنی این قانون كاهش كمی روحانیون و از رونق افتادن زیطلبگی بود. به گونهای كه بنابرگزارش در پایان این دوره، تعداد روحانیون از ۵۹۸۴ نفر به ۷۸۴ نفر كاهش یافت.۶ ناگفته پیدا است كه این امر، تهدیدی جدی برای شاغلان صنایع تهیه و تولید عبا بافی بود. یكی از گزارشات اسنادی حاكی است كه صنف عباباف اصفهان در تقاضانامهای به رضاشاه با اعلام اینكه: ...< این جان نثاران صنف بافنده و ریسنده و كسبه، ... در حدود عراق عجم از شهری و بیرونی ضریب یك كرور خرد و بزرگ از شغل بافندگی و تجارت و كسب عبا زندگانی میكردیم> به اعتراض برآمده و خاطرنشان كردهاند:< حال در این قانون اتحاد شكل اگرچه رسما عبابافی را منع نكردهاند، اما اجازات صریحه نیز در استنثای عبا ندادهاند.>
سپس در ادامه پیشنهاد كردهاند: <پوشیدن عبا روی لباس متحدالشكل نیز منافی با كلاه و لباس نیست و حافظ و جلوه دهنده آن لباس هم هست كه از آلودگی و كهنگی آن البسه را محفوظ میدارد و عموم را هم كه محتاج به ستر در نقل حوایج خود هستند، بهتر راغب به پوشیدن لباس متحدالشكلی مینماید> و در پایان درخواست نمودهاند: <امیدواریم امراكید فرمایید به اولیای مجلس تا نظری جدید نموده و ترتیبی بدهند كه عبا ممنوع نباشد و با لباس متحدالشكلی پوشیده شود.> در غیر این صورت: <اگر عبابافی موقوف گردد، تمام این جماعت كسبه پریشان و گدا و اراذلشان از شدت فقر به فساد اخلاق متوجه و خود و نژادشان ننگ ایرانی خواهند شد.> كه در جواب آنان پاسخ داده شده: ...< برای اعاده مرغوبی امتعه خود پارچه ببافید كه به كار لباس معمول بخورد وانگهی عبا برای زمستان و حفظ از سرما ممنوع نیست.>
● نتیجهگیری
تردیدی نیست كه همین اشارات مختصر در این عریضهها، نشان از ایجاد بحرانی گسترده در برخی مشاغل مرتبط با تولید البسه وطنی بود. اصناف و مشاغل مربوط به این نوع تولیدات طی سدهها در این مرزوبوم شكلگرفته و تكامل یافته بود و نسلها از این خانوادهها از طریق این كسب امرار معاش میكردند كه همه آنها به یكباره در معرض نابودی قرار گرفته. جوابیه عریضه صنف عباباف اصفهان بیانگر بیاعتنایی هیأت حاكمه به دغدغه و بحران شغلی این صنف است. قطعا بحرانهایی از این نوع در سایر نقاط و شهرهای كشور نیز رخ داد. در بررسی توزیع مكانی برخی مشاغل و اصناف به تولید نوع خاصی از لباس، پارچه، كفش و یا كالاهای دیگر در شهرهای مختلف برمیخوریم كه این امر بیانگر عمومیت یافتن آن تولیدی در آن شهر بوده و بالطبع اهالی آن شهر از همین طریق گذران زندگی میكردند حال در مواجهه با چنین بحرانهایی، حیات اقتصادی چنین شهرهایی دچار خطر و تهدید جدی میشد. به عنوان نمونه در گزارشات متعددی كه درخصوص مقاومتاهالی قائنات در قبال كشف حجاب آمده، به این نكته درخور توجه اشاره شده است كه در شهرهای عمده این منطقه از قبیل: قائن، گناباد و بیرجند، شغل اصلی زنان و مردان كرباسبافی بوده كه از این راه نه تنها البسه مورد نیاز خود را تهیه میكنند بلكه به مناطق اطراف نیز صادر مینمایند. از اینرو در پی كشف حجاب در این منطقه و ورود هزاران تن لباس و پارچههای خارجی، آنان رونق سابق شغل خود را از دست داده و حتی بعدها به كلی این شغل را كنار گذاشتند. ۸ به این ترتیب شاید بتوان یكی از علل اصلی مخالفت اهالی آن منطقه را صرفنظر از بعد فرهنگی و مذهبی، از جنبه اقتصادی مورد توجه قرار داد.
در پایان این نكته نیز گفتنی است كه متعاقب ورود لباسهای خارجی و استفاده آنها به جای البسه وطنی، میبایست بسیاری از ملزومات متناسب با آن پوشش و از جمله زیورآلات و لوازم آرایشی نیز وارد میشد و صد البته كه اگر خلق و خوی زنانه و مدپرستیهای معمول را نیز اضافه كنیم، میتوان از زوایای پنهان دیگری از رواج بازار مصنوعات رنگارنگ خارجی در كشور سخن گفت. مخبرالسلطنه هدایت این جنبه از مساله را مورد توجه قرار داده و در خاطراتش مینویسد: <تكلف در لباس به جایی كشید كه عایدات مشروع و حلال هشتاد درصد وفا به ایفای مد نمیكند. لباس صبح، لباس ظهر، لباس عصر، لباس شب، كفش و جوراب و كلاه همرنگ، دامن... سابق و سمه میكشیدند. سرانگشتان را حنا میبستند و چون پول به خارج نمیرفت وحشیگری بود، حال كه مبلغی گزاف به بهانه ماتیك میرود نشانه ترقی و تمدن است! بگوییم مد هم وسیله انتشار ثروت است. در صورتی خواهد بود كه از متاع داخله باشد، نه از جنس خارجه و منحصر به ثروتمندان...>
رحیم روحبخش
منابع و ماخذ
۱ـ سینا واحد، قیام گوهرشاد، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۱، ص ۳۵
۲ـ رضا مختاری اصفهانی (گردآورنده)، اسنادی از انجمنهای بلدی، تجاری و اصناف ۱۳۲۰۰ - ۱۳۰۰ش) تهیه: مركز اسناد نهاد ریاستجمهوری، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰، سند شماره ۳۹ و ۱/۳۹ و ۲/۳۹ و ۴۰ صص ۱۶۳ - ۱۵۸
۳ـ همان، سند شماره ۵۶، ص ۲۳۳
۴ـ مهدیقلیخان (مخبرالسلطنه)هدایت، خاطرات و خطرات، تهران، انتشارات زوار، ۱۳۴۴، ص ۵۱۹
۵ـ تغیر لباس و كشف حجاب به روایت اسناد، تهران، مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، صص ۱۱-۱۰
۶ـ م.س ایوانف، تاریخ نوین ایران، با مقدمه احسان طبری (فاقد سایر مشخصات)، ص ۸۷
۷ـ اسنادی از انجمنهای بلدی، تجار و اصناف. پیشین، سند شماره ۹۵و ۱/۹۵، صص ۳۶۱-۳۵۹
۸ـ تغییر لباس و كشف حجاب به روایت اسناد، پیشین، اسناد شماره ۶۴ و ۱۹۲-۱۹۰، صص ۳۸۶ - ۳۸۴ و ۱۶۷-۱۶۲
منابع و ماخذ
۱ـ سینا واحد، قیام گوهرشاد، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۱، ص ۳۵
۲ـ رضا مختاری اصفهانی (گردآورنده)، اسنادی از انجمنهای بلدی، تجاری و اصناف ۱۳۲۰۰ - ۱۳۰۰ش) تهیه: مركز اسناد نهاد ریاستجمهوری، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰، سند شماره ۳۹ و ۱/۳۹ و ۲/۳۹ و ۴۰ صص ۱۶۳ - ۱۵۸
۳ـ همان، سند شماره ۵۶، ص ۲۳۳
۴ـ مهدیقلیخان (مخبرالسلطنه)هدایت، خاطرات و خطرات، تهران، انتشارات زوار، ۱۳۴۴، ص ۵۱۹
۵ـ تغیر لباس و كشف حجاب به روایت اسناد، تهران، مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، صص ۱۱-۱۰
۶ـ م.س ایوانف، تاریخ نوین ایران، با مقدمه احسان طبری (فاقد سایر مشخصات)، ص ۸۷
۷ـ اسنادی از انجمنهای بلدی، تجار و اصناف. پیشین، سند شماره ۹۵و ۱/۹۵، صص ۳۶۱-۳۵۹
۸ـ تغییر لباس و كشف حجاب به روایت اسناد، پیشین، اسناد شماره ۶۴ و ۱۹۲-۱۹۰، صص ۳۸۶ - ۳۸۴ و ۱۶۷-۱۶۲
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست