دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
اسلام و مسأله ترور
● مقدمه
این مقاله در پاسخ به سؤالات فوق، نخست ترور را در فرهنگ علوم سیاسی تعریف و مؤلفههای آن را تعیین میکند. آنگاه به جستجوی معادل کلمه ترور در ادبیات قدیم و جدید عرب میپردازد. سپس به آیات و روایاتی که ترور را رد میکند، اشاره دارد، و تفاوت مجازات اسلامی با ترور را در قرآن، سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و ائمه اطهار علیهمالسلام نشان میدهد، و تفاوت این دو را با ذکر نمونههایی از نفی ترور در تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی توضیح میدهد، و سرانجام، مقاله با استخراج منطقی نکاتی از مطالب مطرح شده به پایان میرسد.
● تعریف ترور ( terror)
در فرهنگ و عرف سیاسی، تعاریف مختلفی از ترور و تروریست (= terrorist) و تروریسم (terrorism) ارائه شده که در عین تنوع، بسیار به هم شبیهاند. در عوض، معنای ترور در اسلام چندان از پراکندگی برخوردار نیست، و اغلب در یک گستره و فضای محدود به کار رفته است. به همین جهت، قبل از ورود به بحث، تشریح مفهوم ترور در فرهنگ علوم سیاسی که بیشتر متأثر از فرهنگ غرب است و نیز توضیح ترور در فرهنگ اسلامی اجتنابناپذیر است.
الف) ترور در فرهنگ علوم سیاسی
منابع و مآخذ فرهنگ علوم سیاسی، ترور و مشتقات آن را، این گونه معنا میکنند:
۱) «تروریسم که از ریشه لاتین terror به معنای ترس و وحشت گرفته شده است، به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق میشود که از راه ایجاد ترس، وحشت و به کار بستن زور میخواهد به هدف سیاسی خود برسد. همچنین، کارهای خشونتآمیز و غیر قانونی حکومتها برای سرکوب مخالفان خود و ترساندن آنان نیز در ردیف تروریسم قرار دارد، که از آن به عنوان تروریسم دولتی یاد میشود.»۲
۲) «تروریسم فعالیتهای عاملان دولتی یا غیر دولتی [است] که در کوششهایشان برای دستیابی به اهداف سیاسی از روشها و وسائل خشونتآمیز استفاده میکنند. شیوههای به کار برده شده از طرف تروریستها عبارتند از: هواپیما ربایی، گروگانگیری، خراب کاری، بمب گذاری، بانکزنی، آدم ربایی سیاسی و آدم کشی. سازمانهای تروریستی نوعاً سعی میکنند که با اقداماتشان توجه رسانههای گروهی و مردم را جلب کنند... بسیاری از دولتها نیز برای نیل به اهداف سیاسیشان از اشکال گوناگون تروریسم ـ از جمله ضربات هوایی، اعدامهای وسیع و بازداشتهای گسترده استفاده میکنند.»۳
۳) «به شکلی از اقدام خشونتبار دولتی و یا غیر دولتی که با هدف دستیابی به یک منظور سیاسی صورت میگیرد، تروریسم گویند. تروریسم با انواع دیگر خشونت شباهتی ندارد. تروریسم تلاش دارد توجه بین المللی را به جانب یک بیعدالتی، خواه واقعی خواه خیالی، بکشاند. تروریستها، شیوههای گوناگونی را به کار میگیرند که از جمله عبارتند از: هواپیماربایی، بمب گذاری، گروگانگیری، ترور افراد، سرقت از بانکها و خرابکاری.»۴
۴) «ترور در لغت، و در زبان فرانسه، به معنای هراس و هراس افکنی است. و در سیاست به کارهای خشونتآمیز و غیرقانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنان ترور گویند؛ و نیز کردار گروههای مبارزی که برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود دست به کارهای خشونتآمیز و هراسانگیز میزنند، ترور نامیده میشود. ترورگری، روش حکومتهایی است که با بازداشت و شکنجه و اعدام و انواع آزارهای غیرقانونی، از راه پلیس سیاسی مخفی، مخالفان را سرکوب میکنند.»۵
۵) «تروریسم به مفهوم آدمکشی و تهدید و ایجاد خوف و وحشت در میان مردم برای نیل به هدفهای سیاسی و یا بر انداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولت یا تفویض آن به گروه دیگری است که مورد نظر باشد... تروریسم دولتی اصطلاحی است مشعر به دخالت یک یا چند دولت در امور داخلی یا خارجی دولت دیگر، که به منظور ایجاد رعب و وحشت، از طریق اجرا یا مشارکت در عملیات تروریستی و یا حمایت از عملیات نظامی به منظور زوال، تضعیف و براندازی دولت مذکور و یا دستگاه رهبری بر آن صورت میگیرد.»۶
۶) «ترور... اصطلاحاً به حالت وحشت فوقالعادهای اطلاق میشود که ناشی از دست زدن به خشونت و قتل و خونریزی از سوی یک گروه، حزب و یا دولت به منظور نیل به هدفهای سیاسی، کسب و یا حفظ قدرت است... ترور شخصیت یا ترور روانی یعنی ترساندن و تهدید افراد از طریق هدف قرار دادن روحیه، حس شهامت و اعتبار آنها. رژیم ترور به رژیمی اطلاق میشود که از طریق ایجاد وحشت، تهدید، حبس و کشتار مخالفان خود حکومت میکند.»۷
۷) «حکومتهای تروریستی به رژیمهایی اطلاق میشود که با شیوههای فاشیستی و از طریق ایجاد رعب و وحشت و کشتار بیرحمانه مخالفان خود حکومت میکنند. ترور در اصطلاح عام، بیشتر به قتلهای سیاسی گفته میشود که البته معنی واقعی این کلمه نیست، ولی کاملاً رواج یافته، و اصطلاح عملیات تروریستی غالباً به جای قتلهای سیاسی به کار گرفته میشود... تروریسم بینالمللی اصطلاحی است... که به منظور تأمین مقاصد سیاسی در سطح بینالمللی انجام میشود.»۸
۸) در قانون داماتو «اصطلاح اقدام تروریسم بینالمللی به عملی گفته میشود که:
الف) برای جان انسان، خشونتآمیز یا خطرناک باشد، یا این که ارتکاب آن در حوزه صلاحیت ایالات متحده یا هر کشور دیگر، جرم جنایی محسوب شود.
ب) ظاهراً با اهداف زیر صورت گیرد:
▪ ایجاد ارعاب و وحشت و فشار بر اشخاص غیر نظامی
▪ حکومت از طریق ارعاب و فشار.
▪ تأثیر گذاری بر رفتار حکومت از طریق سوء قصد یا آدم ربایی.۹
در یک جمعبندی کلی در باره ترور میتوان به سخنان والتر لاکوئیور رئیس شورای پژوهش بینالمللی مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی آمریکا استناد کرد. به عقیده وی: «تروریسم به عنوان کاربرد زور یا تهدید به زور در داخل یک کشور به منظور ایجاد ترس و وحشت در جامعه، تضعیف و حتی سرنگونی نهادهای موجود و ایجاد تغییرات سیاسی تعریف شده است. او میافزاید بزرگترین تحولی که طی سالهای اخیر صورت گرفته، این است که تروریسم دیگر، فقط جنبه نظامی ندارد و فعالیتهای تروریستی از حمله علیه اهداف ویژه، همچون مقامات سیاسی به سمت کشتارهای عمومی و کور در حال حرکت است. البته تاریخ نشان میدهد که تروریسم غالباً تأثیر سیاسی اندکی داشته است. و گروههای تروریستی پس از سالها مبارزه مسلحانه و از دست دادن تعداد زیادی از نیروهای خود، شاهد پیشرفتی در کارشان نیستند. بلکه تروریسم مایه تشدید خصومت و جنگ و مانع از برقراری صلح است. بنابراین، برخلاف انتظار، عملیات تروریستی نتایج معکوس در افکار عمومی به وجود آورده است. به این دلیل که، تصمیم به استفاده از خشونت تروریستی، همیشه یک تصمیم عقلانی نیست؛ زیرا اگر اینطور بود، باید میزان تروریسم در جهان بسیار اندک باشد. تلاش تروریستی، در ۹۹ درصد محکوم به شکست است، اما همان یک موردی که شانس موفقیت دارد، میتواند قربانیان زیادی برجا گذارد، خسارات مادی بسیاری به بار آورد و وحشت و هراس بزرگتر از هر چیزی که جهان تاکنون تجربه کرده است، ایجاد کند.
ب) ترور در ادبیات عرب
معادلی که برای واژه ترور، در ادبیات قدیم و جدید عرب به کار میرود، با هم متفاوت است؛ امّا در معنا، تفاوتی بین آن دو به چشم نمیخورد. در مجموع، در زبان عربی برای کلمه ترور سه معادل وجود دارد:
۱) فَتْکْ: در کتاب فرهنگ اصطلاحات معاصر، فتک به معنای، ترور کرد، کشت، از میان برد، و به قتل رسانده، آمده است.۱۱ در لسانالعرب، الفتک؛ یعنی هر شخصی که فردی را بی خبر و از روی غفلت بکشد، و نیز، به معنای شخصی است که از غفلت فرد دیگری استفاده میکند و او را میکشد یا مجروح میسازد.۱۲ در لغتنامه دهخدا، این واژه به معنی، به ناگاه گرفتن، ناگاه کسی را کشتن و یا کشتن غافلگیرانه مقتول است.۱۳ در فرهنگ نوین، فَتَکَ به حمله برد، یورش برد، به ناحق کشت، خون ناحق ریخت، فَتْک به آدمکشی و فتّاک به بسیار آدمکش ترجمه شده است.۱۴ در هر حال، فتک؛ یعنی انسان در مکانی پنهان شود، سپس از مخفیگاه خارج گردد، و به کسی حمله آورد، و او را بیمحابا و بدون ترس به قتل رساند. بنابراین در لسان امروزی عرب، ترور مصداق دقیق واژه فتک است.۱۵
۲) اِرْهابْ: کلمه ارهاب و مشتقات آن، در ادبیات قدیم عرب به معنای ترس، ترسانیدن و دچار هراس کردن بود. قرآن هم بر همین معنا تأکید دارد. به عنوان نمونه به این آیه بنگرید: «ایّایَ فَارْهَبُونِ»۱۶: (در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها، تنها از من بترسید.)۱۷ الارْهابی؛ یعنی کسی که برای برپا داشتن قدرت و سلطه خود به ترساندن متوسل میشود. الحکم الارْهابّی ،نوعی حکومت است که بر ارعاب و زور قرار دارد.۱۸ در کتاب فرهنگ اصطلاحات معاصر، ارهاب به معنای ترساندن، ایجاد ترس و وحشت، تهدید نمودن، ترور، هشدار مسلحانه، خشونت، ارعاب و تروریسم به کار میرود. و نیز، ارهابٌ دُوَلی به تروریسم دولتی یا بینالمللی، ارهابی به تروریست و تروریستی و شبکةُ ارهابٍ به باند ترور و شبکه ترور ترجمه میشود.۱۹ بنابراین، میتوان گفت: ارهاب در ادبیات قدیم و در قرآن به معنای ترور به کار نرفته، ولی در دوره معاصر به معنای ترور به کار میرود.
۳) اِغْتیال: اغتیالاً یا قَتَلَهُ غیلَتاً؛ یعنی پنهانی و به شکلی که مقتول با خبر نشود، او را از پای در آوردن.۲۰ در المنجد، الغَیْلَة به معنی فریب دادن و به ناگاه کشتن و قَتَلَهُ غِیْلَةً به معنی به او نیرنگ زد و به ناگاه او را کشت، آمده است.۲۱ به عبارت دیگر، اغتیال به معنای ترور و سوء قصد و مُحاوَلَةُ الاءغتیال به معنای طرح ترور و توطئه ترور بهکار میرود.۲۲ در فرهنگ بزرگ، اغتیال به آدم کشی و غِیْلَة به حیله، مکر و فریب ترجمه شده است.۲۳ در مجموع هلاک کردن، به ناگاه کشتن، با خدعه کشتن، در پنهان کشتن، ناگاه کشتن و گرفتن، فریب دادن و به خلوت بردن و سپس کشتن از معنای اغتیال است.۲۴ غیلِه به معنای علی غَفْلَة مِنْه یا کسی را به غفلت و غافلگیرانه کشتن است.۲۵
ج) ترور در زبان فارسی
در فرهنگ فارسی عمید ترور (= Terreur) به معنی ترس زیاد، بیم هراس، خوف و وحشت است، و در اصطلاح سیاست؛ یعنی کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم. تروریست (= Terroriste) به عامل ترور، طرفدار ترور، آدمکش، آن که برای رسیدن به هدف خود کسی را به طور غافلگیرانه بکشد و یا ایجاد وحشت و هراس کند. تروریسم (= Terrorisme) روش کسانی است که آدمکشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریق که باشد، برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود از قبیل تغییر حکومت یا در دست گرفتن زمام امور لازم و مباح میدانند.۲۶
در لغتنامه دهخدا آمده است: واژه ترور از فرانسه اقتباس شده و به معنی قتل سیاسی به وسیله اسلحه است. تازیان معاصر اِهراق را به جای ترور به کار میبرند، و این کلمه در فرانسه به معنی وحشت و خوف آمده و حکومت ترور هم اصول حکومت انقلابی بود که پس از سقوط ژیروندنها از ۳۱ مه ۱۷۹۳ تا ۱۷۹۴ در فرانسه مستقر گردید و اعدامهای سیاسی فراوانی را به دنبال داشت. ترور کردن نیز به معنای قتل سیاسی با اسلحه و تروریست به معنی کسی که طرفدار اصول تشدد، حامی شدت عمل و ایجاد رعب و ترس میباشد. این کلمه در زبان فارسی به شخصی اطلاق میشود که با اسلحه مرتکب قتل سیاسی شود. تروریسم در زبان فارسی به اصلی گفته میشود که در آن از قتلهای سیاسی و ترور دفاع گردد.۲۷
بنابراین، شاخصهای ترور بر پایه بیشتر تعاریف و معانی فوق عبارتند از:
▪هر اقدامی که ایجاد ترس، وحشت، هراس، خوف و رعب در میان مردم یا مخالفان بیانجامد، و این اقدام، خشونتآمیز، زورمدارانه، غیرقانونی و هراسانگیز باشد.
▪ این اقدام با هدف برانداختن حکومت، یا به منظور در دست گرفتن امور، یا به جهت ضعیف کردن حاکمیت و دستگاه رهبری و یا با هدف تأثیر بر رفتار مخالفان صورت میگیرد.
▪ اقدام مذکور توأم با قتل پنهانی، ناگهانی و غافلگیرانه است و آن نیز، با خدعه و فریب، مکر و حیله همراه و همگام است.
بهطور خلاصه میتوان گفت :ترور در لغت به معنای ترس، هراس، خوف و وحشت است و در اصطلاح سیاسی به معنای کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت میان مردم میباشد .تروریست به عامل ترور، آدم کشی، و بهطور کلی به کسی اطلاق میگردد که برای رسیدن به هدف خود، کسی را غافلگیرانه بکشد و یا ایجاد وحشت و هراس نماید.
تروریسم روش کسانی است که آدم کشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقی که باشد برای رسیدن به هدفهای خود لازم و درست میدانند. در نتیجه، علاوه بر شیوه و روش اقدام، انگیزه افراد یا گروهها در انجام عمل، ملاک تروریستی بودن یا تروریستی نبودن عمل را مشخص میکند؛ یعنی اگر فرد یا گروهی با هدف سرقت یا کسب منفعت اقتصادی اقدام به آدم کشی نمایند، به این عمل، عمل تروریستی اطلاق نمیگردد؛ چرا که میبایست انگیزه فرد یا گروهی که دست به آدم کشی یا ایجاد رعب و وحشت میزنند، سیاسی باشد. به عنوان مثال، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، برخی از گروههای سیاسی، با قتل، آدم کشی و ایجاد رعب و وحشت، قصد ساقط نمودن انقلاب اسلامی و به دست گرفتن امور را داشتند؛ یعنی برای وصول به اهداف سیاسی، اقدام به قتل و خون ریزی میکردند، از این رو اقدام آنها دقیقا یک اقدام تروریستی بود.
علاوه بر افراد یا گروههای سیاسی که ممکن است برای وصول به اهداف سیاسی اقدام به عملیات تروریستی نمایند، گاهی اوقات دولتها در داخل مرزهای جغرافیایی و حتی در ورای مرزهای جغرافیایی خود دست به ترور میزنند و برای دستیابی به اهداف سیاسی، مخالفین خود را با عملیات تروریستی به قتل میرسانند، به این گونه اعمال «تروریسم دولتی» اطلاق میگردد.به عنوان نمونه میتوان از عملیات سازمان C.I.A ایالات متحده آمریکا نام برد که بر اساس آنچه توسط اعضای سازمان تحت عنوان خاطرات منتشر شده و یا اطلاعاتی که سازمان راسا به چاپ رسانده، در پنجاه سال اخیر این سازمان دهها عملیات تروریستی را در ورای مرزهای جغرافیایی خود از آمریکای لاتین گرفته تا آفریقا، آسیا، خاورمیانه و خاور دور انجام داده است. مانند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ایران.
البته همانطوری که یورگن هابر مارس گفته است : «تروریسم به رغم بیان و زبان مذهبی آن، پدیدهای مدرن [غیر مذهبی[ است.»۲۸
● حرمت شرعی ترور
روایات متعدد و فراوانی در حرمت و منع ترور و قتل پنهانی وجود دارد که هیچ گونه تردیدی را درباره حرمت ترور از دیدگاه اسلام باقی نمیگذارد.
۱) پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: وقتی در معراج بودم، چیزها و مواردی را دیدم. پرسیدم اینها چیست؟ گفتند: اینها نشانههای آخرالزمان است. پرسیدم:
«الهی فمتی یکون ذلک؟ فأوحی الیّ عزّوجلّ: یکون ذلک اذا رفعالعلم و ظهرالجهل و کثرالقرّاء و قلّ العمل و کثر الفتک و قلّ الفقهاء الهادون و کثر فقهاء الضلالة الخونه و کثرالشعراء.»۲۹
یعنی: چه زمانی آخرالزمان است؟ خداوند عزوجل فرمود: آخرالزمان وقتی است که علم محو شود و جهل ظاهر گردد، قاریان قرآن زیاد شوند و عمل کاهش یابد، ترور بالا رود، فقهای هدایتگر اندک و فقهای گمراه و خیانت کار زیاد و شاعران فراوان شوند.
۲) در شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید آمده است:
هنگامی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله رحلت فرمود و علی علیهالسلام به غسل و دفن آن حضرت مشغول بود، با ابوبکر برای خلافت بیعت شد. در این هنگام زبیر و ابوسفیان و گروهی از مهاجران با عباس و علی علیهالسلام برای تبادل نظر و گفتوگو خلوت کردند. آنان سخنانی گفتند که لازمه تهییج مردم و قیام بود. عباس (که خدایش از او خشنود باد) گفت: سخنان شما را شنیدم و چنین نیست که به سبب اندک بودن یاران خود از شما یاری بخواهیم و چنین نیست که به سبب بدگمانی، آرای شما را رها کنیم. ما را مهلت دهید تا بیندیشیم، اگر برای ما راه بیرون شدن از گناه فراهم شد، حق میان ما و ایشان بانگ برخواهد داشت؛ بانگی چون زمین سخت و دشوار، و در آن صورت دستهایی را برای رسیدن به مجد و بزرگی فرا خواهیم گشود که تا رسیدن به هدف، آنها را جمع نخواهیم کرد. و اگر چنان باشد که به گناه درافتیم، خودداری خواهیم کرد و این خودداری هم به سبب کمی شمار و کمی قدرت نخواهد بود. به خدا سوگند اگر نه این است که اسلام مانع از هرگونه غافلگیری (فتک و ترور) است، چنان سنگهای بزرگ را بر هم فرو میریختم که صدای برخورد و ریزش آن از جایگاههای بلند به گوش رسد.۳۰
۳) علی علیهالسلام در فرمانش به مالک اشتر نوشت:
«ثم اکثر تعاهد قضائه و افسح له فی البذل ما یزیل علته، و تقل معه حاجته الی الناس، واعطه من المنزله لدیک ما لا یطمع فیه غیره من خاصیتک لیأمن بذلک اغتیال الرّجال عندک.»۳۱
سپس (قاضی را به حال خود مگذار) و در کار او بررسی و تحقیق فراوان انجام بده و در بذل حقوق برای قاضی، آن اندازه وسعت بده که نیاز او را برطرف نماید و احتیاجش به مردم از بین برود، و آن مقام را در نزد خود برای قاضی منظور مدار که کسانی دیگر از خواص کارگردانان تو در آن طمع نکنند، و تا بدین جهت از غافلگیر کردن [ترور] و دستبرد دیگر مردانی که در دستگاه تو هستند، در امان بماند.
۴) ابوصباح کنانی به امام جعفر صادق علیهالسلام میگوید:
«ان لنا جاراً من همدان یقال له الجعد بن عبدالله یسبّ امیرالمؤمنین علیهالسلام افتأذن لی ان اقتله؟ قال: ان الاسلام قید الفتک، و لکن دعه فستکفی بغیرک قال: فانصرفت الی الکوفه فصلّیت الفجر فی المسجد و اذا انا بقائل یقول: وجد الجعدبن عبدالله علی فراشه مثل الزّق المنفوح میّتاً، فذهبوا یحملونه اذا لحمه سقط عن عظمه، فجمعوه علی نطع و اذا تحته أسود فدفنوه.»۳۲
یکی از همسایههایم که از قبیله همدان و نامش جعد بن عبدالله است، به علی علیهالسلام دشنام میدهد. آیا اجازه میدهی که او را بکشم؟ فرمود: اسلام ترور را منع کرده است. او را رها کن؛ زیرا به زودی فرد دیگری این کار را انجام میدهد. ابوصباح کنانی میگوید: به سوی کوفه رفته و در مسجد مشغول نماز صبح شدم. در این حال گویندهای میگفت: جعد بن عبدالله مانند مردهای که باد کرده بود، در رختخوابش پیدا شد. سپس گروهی رفتند و او را حمل کردند. در این حال گوشتش از استخوانش جدا میشد. از این رو، جسد او را بر روی پوستی جمع کردند. در این شرایط دیدم که زیر جسد او سیاه بود. سپس او را به خاک سپردند.۳۳
نتیجهای که از این روایات میتوان گرفت، آن است که «الایمان قیّد الفتک، المؤمن لایفتک ای الایمان، یمنع من الفتک کما یمنع القید عن التصرف»۳۴؛ ایمان مانع ترور است و مؤمن ترور نمیکند؛ یعنی این که ایمان ترور را منع میکند، همانند کسی که دستش بسته است و قادر نیست کاری انجام دهد.۳۵بنابراین، از روایات استفاده میشود که هرگونه کشتن به صورت پنهانی (ترور) شرعاً حرام و ممنوع است. اسلام حتی خدعه و نیرنگ در جبهه اسلامی و خودی را جایز نمیداند. خلاصه این که یک مسلمان، مسلمان را در مسائلی که با هم اختلاف دارند، نمیکشد.● ترور یا مجازات اسلامی
در برخی از آیات و روایات، به ظاهر منعی بر کشتن برخی از انسانها وجود ندارد، اما بررسی عمیق این آیات و روایات، نتیجه دیگری به دنبال دارد.
الف) قرآن مجید
در آیات ذیل، کشتن برخی از انسانها مجاز شمرده شده است:
ـ «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتلی»۳۶ ای افرادی که ایمان آوردهاید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است.
ـ «مِنْ اَجْل ذلِکَ کَتَبْنا عَلی بَنِی اِسْراءیلَ اَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ اَو فَسَادٍ فِی الاَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعا»۳۷ به همین جهت، بر بنیاسرائیل مقرر داشتیم که هرکس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته.
ـ «اِنَّما جَزَاؤُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَونَ فِی الاَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا اَو یُصَلَّبُوا»۳۸ کیفر آن که با خدا و پیامبرش به جنگ بر میخیزند، و اقدام به افساد در روی زمین میکنند (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله میبرند) فقط این است که اعدام شوند، یا به دار آویخته گردند.
مراد از قصاص قاتل، مجازات فاسد و محارب چیست؟ و اینها چه کسانی هستند؟
قصاص در اصطلاح قرآن، نوعی قانون کیفری برای مجازات قاتل است. بنابراین، قصاص در آیه ۱۷۸ بقره، تنها به معنای کشتن نیست، بلکه کشتن آشکار قاتل، یکی از اقسام آن است. قاتلی که بعمد مرتکب قتل شده است، هم میتوان او را به قتل رساند و هم اولیای دم میتوانند او را ببخشند ، و تنها وی را با پرداخت دیه، مجازات نمایند. بدین سان، قصاص تنها راه، برای از بین بردن افراد مزاحم و زمینههای جرم و دریچهای به سوی حیات اجتماعی و نیز، ضامن آن است؛ زیرا قصاص در مقابل این شعار «زیاد بکشید تا کشتار کم شود»، و نیز در مقابل شعار «عفو قاتل ممنوع است»، قرار دارد.۳۹
آیه ۳۲ مائده، کشتن قاتل و مفسد را جایز شمرده است. از کشتن قاتلی که مرتکب قتل عمد شده است و آن از موارد قصاص است، در آیه ۱۷۸ بقره سخن گفته شد. فاسد نیز کسی است که به جنگ خدا و رسول خدا برخیزد، و یا این که در میان مردم ایجاد ترس و ناامنی کند. نکته مهم دیگر این آیه، مقام انسان در نزد خداوند است. از این رو، از پای درآوردن او، همانند کشتن همه مردم دانسته شده است. شاید به آن علت که اگر کسی دست به خون انسان بی گناهی بیالاید، آمادگی آن را پیدا میکند که انسانهای بیگناه دیگری را به قتل برساند.۴۰
در آیه ۳۳ مائده که تنها به عصر پیامبر صلیاللهعلیهوآله اختصاص ندارد، مراد از محاربین، افرادی هستند که اسلحه بر روی مسلمانان میکشند، و با تهدید به مرگ، و حتی کشتن، اموال آنها را به غارت میبرند. به بیان دیگر، منظور از محارب کسی است که با تهدید و یا با به کارگیری اسلحه، به جان و یا مال مردم تجاوز میکند. اعم از این که دزد سرگردنه باشد و یا در داخل شهر به این اقدام دست بزند. البته محارب با کلمه افساد آمده است. بنابراین، مراد از محاربه با خدا، افساد در روی زمین از طریق اخلال در امنیت عمومی است. جزای چنین کسی، اگر مرتکب قتل شده باشد، قتل است و اگر تنها دزدی کرده باشد، قطع دست و پای مخالف است. و اگر فقط به ارعاب پرداخته است، نفی بلد است.۴۱
نتیجهای که از آیات فوق و تفسیر آن به دست میآید، آن است که اعدام قاتل، مفسد و محارب، در صورت تحقق شرایط لازم، صرفاً به اذن امام عادل یا نایب خاص او و یا رهبر و حاکم اسلامی به شکل آشکار، بدون پردهپوشی و به منظور بازگرداندن امنیت عمومی انجام میگیرد. در حالی که ترور علیه مخالفان سیاسی، و در نیل به اهداف سیاسی انجام میشود، و در آن اذن امام عادل و... وجود ندارد. و اغلب در پنهانی و برای ضربه زدن و اخلال در نظم عمومی صورت میپذیرد.۴۲
ب) سیره پیامبر صلیاللهعلیهوآله
نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله در چند مورد به ظاهر دستور کشتن افرادی را صادر کرده است. از جمله:
ـ جابر بن عبدالله میگوید: «پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: چه کسی به سراغ کعب بن اشرف میرود؟ او خدا و پیامبرش را آزرده است. محمد بن مسلم عرض کرد: یا رسولالله دوست داری او را بکشم؟ حضرت صلیاللهعلیهوآله فرمود: بله. محمد بن مسلم به نزد کعب رفت و گفت: این مرد (پیامبر صلیاللهعلیهوآله ) از ما درخواست زکات میکند و ما را به زحمت میاندازد، خدا او را محزون کند. ما الان از او پیروی میکنیم و دوست نداریم او را رها کنیم تا این که ببینیم وضع او چه میشود؟ او همین طور صحبت میکرد تا این که بر کعب غالب شد.»۴۳
کعب بن اشرف شاعر جاهلی و از یهودیان بنینضیر بود. وی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و یارانش را هجو و مشرکان را علیه مسلمانان تحریک و کمک میکرد. کعب متعرض زنان مسلمان میشد،۴۴ و به سلب امنیت عمومی میپرداخت. اشرف در شعرهایش به بدی از زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله نام میبرد. و نیز اشعاری را درباره زنان مسلمان میسرود و در آنها مسائل پنهانی آنها را در قالب شعر عرضه میکرد، و در واقع یک عیش زبانی را پدید میآورد. بنابراین، او خطری در برابر پیشروی اسلام، امنیت مسلمانان و استقرار حکومت اسلامی بود.۴۵ در حالی که یهودیان بنینضیر، با پیامبر صلیاللهعلیهوآله پیمان صلح بسته بودند که به دشمنان هم کمک نکنند. مجازات هر کس که از این پیمان چه به صورت انفرادی و چه جمعی سرپیچی میکرد، جنگ و مرگ بود.۴۶ و البته خدعه در جنگ جایز است ولی جنگ همیشه جنگ مادی و نظامی نیست، بلکه جنگ گاه فکری و عقیدتی و یا به اصطلاح جنگ سرد است.
ـ واقدی میگوید: «پیامبر صلیاللهعلیهوآله مطلع شد که سفیان بن خالد بن نبیح الهذلی اللحیانی... در نزدیکی مدینه فرود آمده و مردمی از قوم خودش و دیگر اقوام را به منظور رویارویی با پیامبر صلیاللهعلیهوآله گرد آورده است... پیامبر صلیاللهعلیهوآله عبدالله بن انیس را احضار کرد و او را به منظور کشتن سفیان ،شبانه روانه کرد. [انیس میگوید او را یافتم و به نزدش رفتم] سپس به همراه او راه افتادم، با وی صحبت میکردم و او از سخن من خرسند بود... در کنار او نشستم، تا این که مردم آرام گرفتند و خوابیدند. او هم آرام گرفت. آن گاه او را غافلگیر کردم و به قتل رساندم.»۴۷
سفیان بن خالد از دشمنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، و در تدارک جنگ علیه پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود. وی در اطراف مدینه؛ یعنی در اطراف محل اصلی حکومت نوپای پیامبر صلیاللهعلیهوآله مستقر شده و در صدد تهیه سرباز و آذوقه بود. وی امنیت راهها را سلب و در واقع به مسلمانان اعلام جنگ کرده بود. بنابراین، هیچ راهی جز کشتن او و بازگرداندن آرامش به منطقه نبود.
اقدام پیامبر صلیاللهعلیهوآله در صدور حکم قتل آن دو را نمیتوان ترور نامید؛ زیرا نشانههای ترور را نداشت. به بیان دیگر، پیامبر صلیاللهعلیهوآله حاکم اسلامی است و یکی از شؤون حاکم اسلامی قضاوت است. بنابراین، پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، بر اساس این شأن، و بر پایه احراز مجرم بودن آن دو، حکم قتل آنان را آشکارا و نه مخفیانه صادر و نحوه اجرای آن را نیز مشخص نمود. چون آنها در خارج از حاکمیت اسلامی زندگی میکردند، و حاضر نبودند به میل خود برای محاکمه و اجرای حکم به دارالحکومة پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، مراجعه نمایند، و نیز به علت آن که با پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مسلمانان در جنگ بودند، دسترسی به آنان آسان نبود. بنابراین، پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، دستور اجرای حکم را به این صورت صادر کرد. مسأله مهم دیگری که در اینجا وجود دارد، آن است که هر کس نمیتواند به تشخیص خود به ترور دست بزند بلکه نخست باید یک مرجع صلاحیتدار که صلاحیت آن از نظر عقل و شرع پذیرفته است، مجرم بودن وی را تأیید و سپس فرد یا افرادی واجد شرایط، حکم آن مرجع صلاحیتدار که میتواند پیامبر صلیاللهعلیهوآله باشد را به مرحله اجرا در آورند.۴۸
ج) سیره ائمه اطهار علیهمالسلام
در سیره ائمه معصومین علیهمالسلام نیز مواردی از تجویز قتل دیگران دیده میشود. مثلاً:
«محمد بن عمر الکشی با چند واسطه نقل میکند که امام هادی علیهالسلام فرمان قتل فارس بن حاتم قزوینی را صادر کرد و بهشت را برای کسی که او را به قتل برساند، ضمانت کرد، و جنید نیز فارس را به قتل رساند. فارس شخصی حیلهگر بود که مردم را میفریفت و آنها را به بدعت دعوت میکرد. امام هادی علیهالسلام درباره او فرمود: فارس که خدا او را لعنت کند با استفاده از نام من مردم را میفریبد و به بدعت فرا میخواند. قتل او بر هرکسی که او را بکشد، جایز است. هرکس مرا شاد و آسوده کند و او را به قتل برساند، من ضمانت میکنم که خدا او را به بهشت میبرد.۴۹
اسحاق انباری میگوید:
امام جواد علیهالسلام به من فرمود: این چه کاری است که ابوالسمهری که خدا لعنتش کند، انجام میدهد، و ما را تکذیب میکند؟ او ادعا میکند که خودش و ابن ابیزرقاء برای ما تبلیغ میکنند، من شما را شاهد میگیرم که من از آنها به سوی خدا تبری میجویم. آن دو فریب کار و معلوناند. ای اسحاق، ما را از شر آنها راحت کن! خدای عزوجل با بردن تو، به بهشت به تو آرامش میدهد. عرض کردم: فدای تو شوم، کشتن آنها بر من حلال است؟ فرمود: آن دو فریب کارند و مردم را فریب میدهند و زندگی من و دوستانم را در معرض خطر قرار میدهند، لذا خون آنها بر مسلمین حلال است. او را نباستی در ملأ عام به قتل برسانی؛ زیرا، اسلام آدم کشی در ملأ عام را نمیپذیرد، و اگر او را به صورت آشکار بکشی، ترحم و دلسوزی ایجاد میشود،و از تو سئوال میکنند چرا او را کشتی و تو نمیتوانی دلیل موجهی ارائه کنی و قادر نیستی حجتی بیاوری تا از خود دفاع کنی، و خون مؤمنی از دوستان ما به خاطر یک فرد کافر ریخته میشود. پس باید مخفیانه اقدام به کشتن کنید.۵۰
اقدام امام هادی علیهالسلام و امام جواد علیهالسلام و سایر ائمه که مبادرت به امور مشابه کردند، را نیز نمیتوان ترور نامید. به آن دلیل که، اگرچه ائمه معصوم علیهمالسلام حاکمیت نداشتند، ولی در کنار شأنیت افتاء، دارای شأنیت قضاوت هم بودهاند. بنابراین، آنها هم، همانند پیامبر صلیاللهعلیهوآله و در مقام قضاوت، پس از احراز مجرمیت فرد، دستور به کشتن آنها دادند. منتهی این حکم به صورت پنهانی به اجرا در آمد، همانند شلاقی که به دلایلی، به صورت پنهانی بر مجرم نواخته میشود.۵۱ اینجا این سؤال مطرح است که چرا امام هادی علیهالسلام دستور کشتن فارس بن حاتم و امام جواد علیهالسلام دستور کشتن ابوالسمهری را صادر کردهاند. پاسخ این است:
▪ اولاً، حاتم به دروغ خود را نماینده امام هادی علیهالسلام معرفی، و به نام امام علیهالسلام از مردم خمس و زکات دریافت میکرد، و آن را خود استفاده مینمود. در حالی که نه نماینده امام بود و نه حق استفاده از وجوه شرعیه را داشت. علاوه بر آن، اخبار جعلی را به عنوان عقاید شیعیان ترویج میکرد، و در این راه، با بهرهبرداری از نام امام علیهالسلام مردم را فریب میداد، هیچ راهی برای آگاه کردن مردم و دور کردن آنها از وی وجود نداشت.۵۲
▪ ثانیاً، او به غلو درباره امام هادی علیهالسلام پرداخت، و بدعتهای تازهای را در شیعه پدید آورد، آن هم به نام امام هادی علیهالسلام . بدین سان، عقاید شیعیان را تباه کرد. از این رو، وجود او خطری بزرگ و جدی برای جامعه شیعه به شمار میآمد.۵۳
▪ ثالثاً، او فردی هرزه و منحرف هم بود.۵۴ البته فریبکاری و هرزگی به تنهایی شخصی را شایسته مرگ نمیسازد، بلکه فریبکاری و هرزگی و بدعتگذاری توأم با حکم و تشخیص امام معصوم علیهالسلام میتواند او را شایسته مرگ آشکار یا پنهانی سازد؛ زیرا وجود چنین شخصی موجب سلب امنیت است.
باری تقریباً همین استدلالها و یا مشابه آن در مورد ابوالسمهری نیز صادق است.
از سیره پیامبر صلیاللهعلیهوآله و امامان معصوم علیهمالسلام میآموزیم که آنها، در مقام حاکم اسلامی و یا قاضی، به صدور حکم قتل افرادی دست زدهاند که وجودشان جرثومه فساد و تباهی، موجب گمراهی و ضلالت جامعه اسلامی میشد. به رغم این، پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ائمه معصومین علیهمالسلام حاضر نشدند در خفا حکم به قتل آنان صادر نمایند، و یا کشندگان آنها را از بازگو کردن واقعه باز دارند، و یا به قصد دستیابی به هدفهای سیاسی نه دینی به آن مبادرت کنند، و یا برای ایجاد رعب و وحشت در مردم که از شاخصههای عملیات تروریستی است، به آن دست بزنند.
● اسلام و نمونههایی از نفی ترور
در تاریخ اسلام و تاریخ انقلاب اسلامی، نمونههای فراوانی از نفی ترور وجود دارد که به چند نمونه از آن اشاره میشود:
۱) مسلم بن عقیل از ترور عبیدالله بن زیاد خودداری کرد:
به پیشنهاد شریک، تصمیم بر آن شد که مسلم پشت پرده کمین کند و در وقت حضور ابن زیاد، با علامتی که به مسلم میدهند (آب خواستن شریک) بیرون آمده و او را به قتل برساند... ابن زیاد آمد و نشست و صحبتهایی کردند. ولی وقتی شریک، آب طلبید، مسلم برای اجرای طرح، بیرون نیامد و با تکرار علامت، باز هم از مسلم خبری نشد. ابن زیاد که احتمال خطری را میداد، از هانی پرسید: او چه میگوید؟ گفتند: تب کرده و هذیان میگوید. اما عبیدالله بن زیاد، زود از آنجا رفت. پس از رفتن او، از مسلم پرسیدند چرا نقشه را عملی نکردی؟ گفت:... به خاطر سخنی که علی علیهالسلام از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله نقل کرده که ایمان، مانع کشتن غافلگیرانه (ترور) است.۵۵
۲) عمار سجستانی میگوید:
«در مسیر سجستان تا مکه با ابابحیر عبدالله نجاشی همراه بودم. او بر عقیده زیدیه بود. هنگامی که به مدینه رسیدیم من نزد امام صادق علیهالسلام رفتم و او به نزد عبدالله بن حسن رفت. وقتی بازگشت او را محزون و بسیار ناراحت و نالان یافتم. به او گفتم، تو را چه میشود ابابحیر؟ گفت: برای من از امام صادق علیهالسلام اجازه بگیر که انشاءالله فردا صبح به نزد او برویم. فردا صبح به نزد امام صادق علیهالسلام رفتیم... ابا بحیر عرض کرد: فدای تو شوم، من پیوسته از بازگو کنندگان فضل شما میباشم. حق را نزد شما میبینم نه کس دیگری. من سیزده نفر از خوارج را به قتل رساندهام. زیرا شنیدهام که همه آنها از حضرت علی علیهالسلام تبری میجستند. امام صادق علیهالسلام فرمود: یا ابا بحیر اگر آنها را به امر امام علیهالسلام کشته بودی، ایرادی نداشت.» علامه مجلسی در مرآة العقول در شرح این خبر میگوید: «قتل این چنین افرادی واجب نمیباشد.»۵۶
۳) امام خمینی قدسسره حاضر نشدند حکم ترور حسنعلی منصور، عاقد و طراح کاپیتولاسیون را صادر کنند:
«در قضیه ترور حسن علی منصور با این که... نمایندهای [را گروه مؤتلفه اسلامی] خدمت ایشان به نجف جهت استیذان فرستاد، آن حضرت (امام خمینی قدسسره ) از صدور چنین حکمی استنکاف ورزیدند و این [گروه] ناچار شد، به سراغ بعضی دیگر... برود.»۵۷
۴) محسن رضایی در مصاحبهای با کیهان گفت:
«ایشان (امام خمینی قدسسره ) خط مشی مسلحانه را نفی میکردند؛ یعنی به عنوان استراتژی، کار مسلحانه را قبول نداشتند... [تا[ جایی که ایشان اجازه، اعدام خسرو داد (فرمانده نیروی هوایی رژیم پهلوی) را ندادند؛ یعنی آن دوستی که واسطه ما با حضرت امام بود، گفت که حضرت امام سکوت کردند و ما از سکوت، برداشت مخالفت کردیم... حضرت امام کار مسلحانه را به عنوان یک مشی و استراتژی قبول نداشتند. ایشان اصل مبارزه را در تودههای مردم میدیدند و لذا بر آگاهی مردم تأکید داشتند.»۵۸ در واقع امام با هر اقدام نظامی مخالف بود. روش امام برای تأثیرگذاری و تحول اجتماعی، یک روش فرهنگی بود.
۵) در سیره حضرت امام قدسسره ، بعد از انقلاب اسلامی هم موردی از دستور ارهابی از سوی ایشان دیده نمیشود. بلکه آن را از ناحیه هر کسی که بخواهد، انجام گیرد، محکوم میکند:
«گمان نکنید که اینها از روی قدرت یک همچو کارهایی را انجام میدهند، یک بمب در یک جا منفجر کردن، یک بچه دوازده ساله هم میتواند او را بگیرد یک جایی بگذارد و خود او منفجر بشود. این قدرتی نیست، این کمال ضعف است. من ابنملجم را از اینها مردتر میدانم، برای این که او آمد در حضور مردم، کار خودش را کرد و خداوند او را لعنت کند. و اینها آن مردانگی آن نامرد را هم ندارند و به طور دزدی یک کاری انجام میدهند و خودشان را اصلاً ظاهر نمیکنند. من آن عباس آقا را که صدراعظم ایران (امین السلطان) را در نزدیک مجلس با هفتتیر زد، در حضور همه و خودش را بعد هم دید گرفتار میشود، کشت، او را مرد میدانم و اینها را نامرد. اینهایی که از اینجا فرار کردند و از خارج دستور میدهند که مردم را اغتیال کنند، و به طور دزدکی بکشند، اینها تز نامردهاست.»۵۹
پس در سیره عملی مردانی که مجسمه اسلاماند، ترور جایی ندارد، زیرا ترور با ایمان و اسلام در تضاد است.
● فرجام سخن
ترور اقدامی ترس آفرین، وحشتآمیز، غیر قانونی، پنهانی، غافلگیرانه، رعبانگیز و... است که با کشتن افراد مخالف (مخالفان سیاسی) و تخریب اماکن متعلق به آنها از طریق روشهای زورمدارانه، با وسائل و ابزار خشن صورت میگیرد. در حالی که روایات اسلامی ترور را به عنوان نشانهای از علائم ظهور امام زمان علیهالسلام مخالف ایمان و اسلام و... ذکر کرده و آن را باطل میداند. البته قرآن در قصاص، افساد در روی زمین و محاربه با خدا و رسول خدا، دستور کشتن داده است. ولی در هیچ یک از موارد، بر خلاف ترور، قتل به صورت پنهانی، بدون اذن امام معصوم علیهالسلام یا نایب آنان، یا رهبری و حاکم اسلامی صورت نمیگیرد. و نیز بر خلاف ترور، این اقدام منجر به بازگشت آرامش به جامعه و بازگرداندن امنیت عمومی میگردد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مواردی، دستور کشتن افرادی را صادر کردهاند. افرادی که به هجو مسلمانان پرداختهاند، به دشمنان مسلمانان مدد رساندهاند، به سلب امنیت عمومی دست زدهاند، به ناموس مسلمانان تعدی کردهاند، به پیمان صلح با پیامبر صلیاللهعلیهوآله پایبند نماندهاند. بنابراین، فرمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای کشتن آنها، ترور نبود. زیرا ترور مخفیانه صورت میگیرد، وحشت میآفریند و ترور شونده بدون محاکمه ترور میشود، امام و پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مقام حاکم اسلامی که شأن قضاوت را نیز دارند، آشکارا دستور کشتن این افراد را صادر کرده است. و این اقدامها، آرامش را برای جامعه اسلامی به ارمغان آورد. از این رو، در سیره نبوی نشانی از ترور وجود ندارد. بلکه در برخی از احادیث به جای مانده از پیامبر صلیاللهعلیهوآله ترور نهی شده است.
در سیره امامان معصوم علیهمالسلام هم نمونههایی از کشتن افراد دیده میشود که حیله گر، بدعت آور، فریبکار، غارتگر، جعل کننده احادیث، غلو کننده امام معصوم علیهالسلام ، بهتان زننده به شیعیان، تباه کننده عقاید مسلمانان، هرزه، منحرف، شرور، جرثومه فساد و تباهی، گمراه کننده مردم و... بودهاند. اقدامهای امامان معصوم علیهمالسلام هم معنا و مفهوم ترور را ندارد. به آن جهت که فرد کشته شده از سوی امام معصوم علیهالسلام که شأنیت قضا و افتاء را دارد، مجرم شناخته شده و مردم از انحراف، زنان مسلمان، از تجاوز، مسلمین از بهتان، عقاید مردم از بدعت نجات یافتند. در حالی که ترور به انحراف فکری، سلب آسایش عمومی، برقراری خشونت و نفی امنیت میانجامد.
علاوه بر آن، مخالفت امام جعفر صادق علیهالسلام ، حداقل در دو حدیثی که از ایشان نقل کردیم، و نیز مخالفت مسلم بن عقیل علیهالسلام و امام خمینی قدسسره با ترور مخالفان اسلام، جای هیچ گونه تردیدی را باقی نمیگذارد که در سیره امامان معصوم علیهمالسلام و یاران و پیروان راستین و صدیق آنان ترور، مخالف ایمان و اسلام است. بنابراین، اسلام با کشتن پنهانی افراد که مشخصه اصلی ترور میباشد، مخالف است. بنابراین، دینی که استوانهها و پایههای آن، بر رحمت، مهربانی، پرهیز از سنگدلی، بخشایش و گذشت و عفو، هم در سخن و هم در عمل تأکید میورزد و به آن توصیه میکند، هرگز به قتل پنهانی و بدون محاکمه و حکم قضایی، فرمان نمیدهد. در واقع اسلام با کشتن انسانها به غیر حق، سر ناسازگاری دارد. البته موارد حق هم معدودند، مانند: کشتن محارب. نمونههای اندکی در تاریخ اسلام دیده میشود که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و امامان معصوم علیهمالسلام دستور به قتل دادهاند، این قتلها با هیچیک از معیارهای ترور تناسب ندارد. مثلاً ترور به هراس افکنی میانجامد، در حالی که کشتن اشرف و فارس به آرامش جامعه انجامید. به علاوه، ترور یک عمل غیر قانونی است، ولی آن دو بر اساس قانون اسلام کشته شدند. سخن را با بیانی از مقام معظم رهبری به پایان میبریم:
«آن روزی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله دستور داد که آن افراد را ترور کنند، در گوش کسی نگفت، علناً گفت که هر کس هند را پیدا کرد، او را بکشد. هر کس فلان بن فلان را پیدا کرد، او را بکشد. امام قدسسره گفت: هر کس سلمان رشدی را پیدا کرد، او را بکشد. امروز هم رهبری اگر بر طبق احکام اسلام یک جا تکلیفش اقتضا کند، علنی خواهد گفت؛ مخفیانه و درگوشی نیست.»۶۰
۱۵ ـ جمعی از نویسندگان، حقوق بشر از منظر اندیشمندان، شرکت سهامی انتشار، تهران، ۱۳۸۰، ص ۵۸۴.
۱۳ ـ لغت نامه دهخدا، ذیل کلمه فتک.
۱۴ ـ انطون الیاس، فرهنگ نوین، ترجمه مصطفی طباطبایی، اسلامیه، تهران، ۱۳۷۰، ذیل کلمه فتک.
۱۲ ـ لسان العرب، ذیل کلمه فتک.
۱۶ ـ بقره/۴۰.
۱ ـ عضو هیأت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی، مدرس دانشگاه، محقق و نویسنده.
۱۰ ـ والتر لاکوئیدر، تروریسم فرامدرن، ترجمه علی صباغیان، منبع: (Hamshahri Internet version of Tehran Persias Daily)
۱۱ ـ نجف علی میرزایی، فرهنگ اصطلاحات معاصر، دارالاعتصام، قم، ۱۳۷۶، ذیل کلمه فتک.
۱۷ ـ در ترجمه آیات این مقاله، از ترجمه فارسی قرآن آیت الله ناصر مکارم شیرازی استفاده شده است.
۱۹ ـ نجف علی میرزایی، پیشین، ذیل کلمه ارهاب.
۱۸ ـ المنجد، ترجمه مصطفی رحیمی، صبا، تهران، ۱۳۷۷، ذیل کلمه رَهَبَ.
۲۶ ـ فرهنگ فارسی عمید، ذیل کلمه ترور.
۲۳ ـ همان.
۲۵ ـ همان
۲۲ ـ احمد سیاح، فرهنگ بزرگ جامع نوین، اسلام، تهران، ۱۳۶۵، ذیل کلمه اغتیال.
۲۴ ـ لغتنامه دهخدا، پیشین، ذیل کلمه اغتیال.
۲۸ _ http:// www.iran_emrooz.delworld/haberm ۸۰۰۷۲۳.html
۲۷ ـ لغتنامه دهخدا، پیشین، ذیل کلمه ترور.
۲۹ ـ حقوق بشر از منظر اندیشمندان، پیشین، ص ۵۸۶؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، پیشین، مؤسسة الوفاء، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.، ج ۵۲، ص ۲۷۷.
۲ ـ حسین علی زاده، فرهنگ خاص علوم سیاسی، روزنه، تهران، ۱۳۷۷، ص ۲۷۴.
۲۰ ـ حقوق بشر از منظر اندیشمندان، پیشین، ص ۵۸۴.
۲۱ ـ المنجد، پیشین، ذیل کلمه غیله.
۳۹ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین ج ۱، صص ۶۱۰ ـ ۶۰۲؛ محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج ۱، ص ۶۶۴؛ بهاء الدین خرمشاهی، پیشین، ص ۲۷.
۳۴ ـ مائده / ۳۲.
۳۰ ـ شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۲۸۵ ق.، ص ۲۱۹.
۳۵ ـ مائده / ۳۳.
۳۷ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، پیشین، ج ۴۴، ص ۲۵۵؛ بهاء الدین خرمشاهی، همان، ص ۱۱۳؛ طباطبایی، پیشین، ج ۵، ص ۵۲۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ترجمه و نگارش محمد مفتح، فراهانی، تهران، ۱۳۵۰، ج ۷، ص ۱۳.
۳۳ ـ بقره/۱۷۸.
۳۲ ـ علامه مجلسی، پیشین، ج ۴۷، ص ۱۳۷.
۳۱ ـ علامه مجلسی، پیشین، ج ۴۷، ص ۱۳۷.
۳۶ ـ جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۶۸، ج ۱، صص ۶۱۰ ـ ۶۰۲؛ محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۴، ج ۱، ص ۶۶۴؛ بهاء الدین خرمشاهی، ترجمه و توضیحات قرآن، نیلوفر و جامی، تهران، ۱۳۷۴، ص ۲۷.
۳۸ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، پیشین، ج ۴، ص ۳۶۰؛ علامه محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج ۵، ص ۵۳۳.
۳ ـ جک سی. پلینو و روی آلتون، فرهنگ روابط بین الملل، ترجمه و تحقیق حسن پستا، فرهنگ معاصر، تهران، ۱۳۷۵، ص ۲۴۳.
۴۳ ـ علی دعموش عاملی، دائرة المعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامی، ترجمه غلامحسین باقر مهیاری و رضا گرماب دری، دانشگاه امام حسین علیهالسلام ، تهران، ۱۳۷۹، ص ۲۸۰.
۴۵ ـ همان، ص ۲۸۳.
۴۹ ـ علی دعموش عاملی، پیشین، ص ۲۹۶.
۴۴ ـ مراد مزاحمت برای زنان مسلمان بود.
۴۱ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۴، همان، ص ۳۶۰، طباطبایی، پیشین، ج ۵، همان، ص ۵۳۳
۴۰ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۴۴، ص ۲۵۵؛ بهاء الدین خرمشاهی، همان، ص ۱۱۳؛ طباطبایی، پیشین، ج ۵، ص ۵۲۰؛ طبرسی، پیشین، ج ۷، ص ۱۳.
۴ ـ جفری ام الیوت و رابرت رجینالد، فرهنگ اصطلاحات سیاسی استراتژیک، ترجمه میر حسن رئیس زاده لنگرودی، معین، تهران، ۱۳۷۴، ص ۲۶.
۴۶ ـ همان.
۴۷ ـ همان، ص ۲۹۲.
۴۸ ـ سخنرانی شهید آیت الله سعیدی پیرامون ترور در اسلام در سال ۱۳۴۳.
۵۰ ـ همان، ص ۳۰۳.
۵۱ ـ همان.
۵۸ ـ مصاحبه محسن رضایی با روزنامه کیهان (۱۹ بهمن ۱۳۷۸) ص ۸.
۵۵ ـ جواد محدثی، مسلم بن عقیل، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۵، ص ۲۵.
۵۹ ـ امام خمینی رحمهالله ، صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمهالله ، تهران، ۱۳۷۸، ج ۱۵، ص ۱۳۹.
۵۲ ـ همان.
۵۳ ـ همان.
۵۷ ـ جمعی از نویسندگان، تساهل و تسامح، آفرینه، تهران، ۱۳۷۹ش.، ص ۳۵پ.
۵ ـ داریوش آشوری، دانش نامه سیاسی، سهروردی و مروارید، تهران، ۱۳۶۶، ص ۹۸.
۵۶ ـ علی دعموش عاملی، پیشین، ص ۳۰۶.
۵۴ ـ همان.
۶۰ ـ حرف دل، مجموعه بیانات رهبری در ۱۳۷۹، قرب، تهران، ۱۳۷۹، ص ۳۷.
۶ ـ غلامرضا علی بابایی، فرهنگ روابط بین الملل، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، ۱۳۷۷، ص ۶۳.
۷ ـ علی آقا بخشی، فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و مدراک علمی، تهران، ۱۳۷۴، ص ۳۳۶.
۸ ـ محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، علم و سخن، تهران، ۱۳۷۲، ص ۳۵۶.
۹ ـ زیبا فرزین نیا، «از نفوذ تا سد نفوذ»، فصلنامه سیاست خارجی، سال ۱۱، بهار ۱۳۷۶، شماره ۱، ص ۱۱۸.
۱۳ ـ لغت نامه دهخدا، ذیل کلمه فتک.
۱۴ ـ انطون الیاس، فرهنگ نوین، ترجمه مصطفی طباطبایی، اسلامیه، تهران، ۱۳۷۰، ذیل کلمه فتک.
۱۲ ـ لسان العرب، ذیل کلمه فتک.
۱۶ ـ بقره/۴۰.
۱ ـ عضو هیأت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی، مدرس دانشگاه، محقق و نویسنده.
۱۰ ـ والتر لاکوئیدر، تروریسم فرامدرن، ترجمه علی صباغیان، منبع: (Hamshahri Internet version of Tehran Persias Daily)
۱۱ ـ نجف علی میرزایی، فرهنگ اصطلاحات معاصر، دارالاعتصام، قم، ۱۳۷۶، ذیل کلمه فتک.
۱۷ ـ در ترجمه آیات این مقاله، از ترجمه فارسی قرآن آیت الله ناصر مکارم شیرازی استفاده شده است.
۱۹ ـ نجف علی میرزایی، پیشین، ذیل کلمه ارهاب.
۱۸ ـ المنجد، ترجمه مصطفی رحیمی، صبا، تهران، ۱۳۷۷، ذیل کلمه رَهَبَ.
۲۶ ـ فرهنگ فارسی عمید، ذیل کلمه ترور.
۲۳ ـ همان.
۲۵ ـ همان
۲۲ ـ احمد سیاح، فرهنگ بزرگ جامع نوین، اسلام، تهران، ۱۳۶۵، ذیل کلمه اغتیال.
۲۴ ـ لغتنامه دهخدا، پیشین، ذیل کلمه اغتیال.
۲۸ _ http:// www.iran_emrooz.delworld/haberm ۸۰۰۷۲۳.html
۲۷ ـ لغتنامه دهخدا، پیشین، ذیل کلمه ترور.
۲۹ ـ حقوق بشر از منظر اندیشمندان، پیشین، ص ۵۸۶؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، پیشین، مؤسسة الوفاء، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.، ج ۵۲، ص ۲۷۷.
۲ ـ حسین علی زاده، فرهنگ خاص علوم سیاسی، روزنه، تهران، ۱۳۷۷، ص ۲۷۴.
۲۰ ـ حقوق بشر از منظر اندیشمندان، پیشین، ص ۵۸۴.
۲۱ ـ المنجد، پیشین، ذیل کلمه غیله.
۳۹ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین ج ۱، صص ۶۱۰ ـ ۶۰۲؛ محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج ۱، ص ۶۶۴؛ بهاء الدین خرمشاهی، پیشین، ص ۲۷.
۳۴ ـ مائده / ۳۲.
۳۰ ـ شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۲۸۵ ق.، ص ۲۱۹.
۳۵ ـ مائده / ۳۳.
۳۷ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، پیشین، ج ۴۴، ص ۲۵۵؛ بهاء الدین خرمشاهی، همان، ص ۱۱۳؛ طباطبایی، پیشین، ج ۵، ص ۵۲۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ترجمه و نگارش محمد مفتح، فراهانی، تهران، ۱۳۵۰، ج ۷، ص ۱۳.
۳۳ ـ بقره/۱۷۸.
۳۲ ـ علامه مجلسی، پیشین، ج ۴۷، ص ۱۳۷.
۳۱ ـ علامه مجلسی، پیشین، ج ۴۷، ص ۱۳۷.
۳۶ ـ جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۶۸، ج ۱، صص ۶۱۰ ـ ۶۰۲؛ محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۴، ج ۱، ص ۶۶۴؛ بهاء الدین خرمشاهی، ترجمه و توضیحات قرآن، نیلوفر و جامی، تهران، ۱۳۷۴، ص ۲۷.
۳۸ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، پیشین، ج ۴، ص ۳۶۰؛ علامه محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج ۵، ص ۵۳۳.
۳ ـ جک سی. پلینو و روی آلتون، فرهنگ روابط بین الملل، ترجمه و تحقیق حسن پستا، فرهنگ معاصر، تهران، ۱۳۷۵، ص ۲۴۳.
۴۳ ـ علی دعموش عاملی، دائرة المعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامی، ترجمه غلامحسین باقر مهیاری و رضا گرماب دری، دانشگاه امام حسین علیهالسلام ، تهران، ۱۳۷۹، ص ۲۸۰.
۴۵ ـ همان، ص ۲۸۳.
۴۹ ـ علی دعموش عاملی، پیشین، ص ۲۹۶.
۴۴ ـ مراد مزاحمت برای زنان مسلمان بود.
۴۱ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۴، همان، ص ۳۶۰، طباطبایی، پیشین، ج ۵، همان، ص ۵۳۳
۴۰ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۴۴، ص ۲۵۵؛ بهاء الدین خرمشاهی، همان، ص ۱۱۳؛ طباطبایی، پیشین، ج ۵، ص ۵۲۰؛ طبرسی، پیشین، ج ۷، ص ۱۳.
۴ ـ جفری ام الیوت و رابرت رجینالد، فرهنگ اصطلاحات سیاسی استراتژیک، ترجمه میر حسن رئیس زاده لنگرودی، معین، تهران، ۱۳۷۴، ص ۲۶.
۴۶ ـ همان.
۴۷ ـ همان، ص ۲۹۲.
۴۸ ـ سخنرانی شهید آیت الله سعیدی پیرامون ترور در اسلام در سال ۱۳۴۳.
۵۰ ـ همان، ص ۳۰۳.
۵۱ ـ همان.
۵۸ ـ مصاحبه محسن رضایی با روزنامه کیهان (۱۹ بهمن ۱۳۷۸) ص ۸.
۵۵ ـ جواد محدثی، مسلم بن عقیل، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۵، ص ۲۵.
۵۹ ـ امام خمینی رحمهالله ، صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمهالله ، تهران، ۱۳۷۸، ج ۱۵، ص ۱۳۹.
۵۲ ـ همان.
۵۳ ـ همان.
۵۷ ـ جمعی از نویسندگان، تساهل و تسامح، آفرینه، تهران، ۱۳۷۹ش.، ص ۳۵پ.
۵ ـ داریوش آشوری، دانش نامه سیاسی، سهروردی و مروارید، تهران، ۱۳۶۶، ص ۹۸.
۵۶ ـ علی دعموش عاملی، پیشین، ص ۳۰۶.
۵۴ ـ همان.
۶۰ ـ حرف دل، مجموعه بیانات رهبری در ۱۳۷۹، قرب، تهران، ۱۳۷۹، ص ۳۷.
۶ ـ غلامرضا علی بابایی، فرهنگ روابط بین الملل، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، ۱۳۷۷، ص ۶۳.
۷ ـ علی آقا بخشی، فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و مدراک علمی، تهران، ۱۳۷۴، ص ۳۳۶.
۸ ـ محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، علم و سخن، تهران، ۱۳۷۲، ص ۳۵۶.
۹ ـ زیبا فرزین نیا، «از نفوذ تا سد نفوذ»، فصلنامه سیاست خارجی، سال ۱۱، بهار ۱۳۷۶، شماره ۱، ص ۱۱۸.
منبع : طوبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست