دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آب و هوای سیاسی کشور عوض می‌شود


آب و هوای سیاسی کشور عوض می‌شود
با شروع سال ۸۶ فضای سیاسی کشور دور تازه ای از رقابت های انتخاباتی را به خود خواهد دید؛ رقابت هایی با هدف کسب کرسی های سبز مجلس هشتم. همانطور که سال گذشته تحولات فضای سیاسی به انتخابات شورای سوم شهر و روستا معطوف شد و همین مسئله تغییرات گسترده ای را در نحوه آرایش احزاب و گروه های سیاسی موجود در کشور ایجاد کرد؛ سال جدید هم به نوعی متاثر از همین جریان خواهد بود. به طوری که فعالیت های سه ماهه پایانی سال ۸۵ گویای این است که احزاب با توجه به انتخابات مجلس هشتم فعالیت های خود را سامان می دهند.
در ابتدای سال گذشته ناظران سیاسی می پنداشتند که اصلاح طلبان در انتخابات شوراها به همان روند گذشته خود ادامه می دهند و نه تنها به وحدت نمی رسند، بلکه لیست های متعدد هم ارائه می دهند، اما بر خلاف این تصورات اصلاح طلبان ائتلاف و در میان گمانه زنی های مختلف یک لیست با دو عنوان «ائتلاف اصلاح طلبان» و «اعتماد ملی» ارائه کردند. اما در مقابل، اصولگرایان علاوه بر اینکه اختلافاتشان تشدید شده و از وحدت بازمانده و در کنار دو لیست مشخص «رایحه خوش خدمت» و «ائتلاف بزرگ اصولگرایان» با لیست های پراکنده و متعدد دیگری نیز مواجه شدند.
اکنون که در بهار ۸۶ هستیم شاید نتوانیم چشم انداز دقیقی از آرایش سیاسی گروه ها در آستانه انتخابات مجلس هشتم ترسیم کنیم. اما از هم اکنون می توان حدس زد که نحوه آرایش گروه ها و احزاب در سال جدید با آنچه که در سال ۸۵ پی ریزی شده چندان متفاوت نخواهد بود. چرا که اصلاح طلبان پس از آنکه با ائتلاف خود توانستند در عین دوری از قدرت، چهار کرسی شورای شهر را از آن خود کنند، تصمیم گرفتند تا این تجربه مطلوب را حفظ کرده و آن را ادامه بدهند. بنابراین ائتلاف اصلاح طلبان در سال ۸۶ و به منظور حضور در انتخابات مجلس هشتم ادامه خواهد یافت.
اگرچه تدوین مبانی اصلاح طلبی از این حکایت دارد که تداوم ائتلاف با هدف پیروزی در رقابت های مجلس تنها یکی از اهداف اصلاح طلبان است و آنها با تدوین مبانی اصلاح طلبی و مکتوب کردن اندیشه های خود، در حال برنامه ریزی و تبیین و تدوین استراتژی برای آینده هستند. اصولگرایان اما به همان دلیل (پیدایش گروه های خلق الساعه حامی دولت، یکه تازی آنها در عرصه رقابت و عدم توجهشان به احزاب و گروه های اصولگرا در تصمیم سازی و تصمیم گیری) که در انتخابات ۲۴ آذر نتوانستند به ائتلاف سراسری در انتخابات آذرماه دست یابند، در انتخابات مجلس هشتم هم که رقابت ها سنگین تر، انتقاد از دولت بیشتر و شرایط خارجی دشوارتر خواهد شد، چه بسا امکان ائتلافشان کمتر هم بشود.
به عنوان نمونه، مریم بهروزی، دبیر کمیته سیاسی جبهه پیروان خط امام و رهبری در مصاحبه ای با اعلام اینکه یکی از مسائل مهم برای اصولگرایان در سال ۸۶ بحث انتخابات مجلس هشتم است، تاکید می کند، اصولگرایان باید در انتخابات آتی وحدت خود را حفظ کنند. به گفته بهروزی، اصولگرایان برای این منظور در حال گفت وگو و رایزنی بوده، اما به نتیجه کلی نرسیده اند.
بهروزی همچنین تصریح می کند که شورای معتمدین یا ائتلاف بزرگ اصولگرایان که در زمان انتخابات شورا شکل گرفت وجود خارجی نداشته و نمی تواند مامنی برای وحدت اصولگرایان باشد. رسیدن به وحدت اگرچه یکی از آرمان های جریان اصولگرا محسوب می شود و البته راست سنتی به دلیل اینکه مدت ها از قدرت دور بوده در این زمینه تلاش گسترده ای را آغاز کرده ولی به رغم تمام این رایزنی ها و تعامل ها، حاصل همچنان هیچ است.
به طوری که ابوالقاسم رئوفیان اعلام می کند که اصولگرایان به دنبال وحدت بوده و در حال رایزنی هستند، اما هنوز به راهکار مشخصی نرسیده اند. همانطور که قبلا هم اشاره شد، ایجاد گروه حامیان دولت نهم و یکه تازی آنها تلاش اصولگرایان را برای ایجاد ائتلافی سراسری ناکام گذاشت. شاید به همین دلیل است که برخی از اصولگرایان چون رئوفیان در مصاحبه ای اعلام می کنند که گروه های اصولگرا باید ارتباط خود را با تشکل های درون نظام تقویت کنند.
اما دبیرکل جبهه اصولگرایان اصلاح طلب نظر دیگری داشته و با انتقاد از عملکرد دولت و با بیان اینکه حامی دولت بودن، نافی نقد منصفانه نیست. در مصاحبه ای چنین می گوید؛ در دولت فعلی دایره اصولگرایی تنگ تر شده و کبر سیاسی در این دولت زیاد است.
سیدی رکنی در بخش دیگر مصاحبه خود اینگونه اظهارنظر می کند که عده ای پایبند به هیچ اصولی نیستند و اندیشه ای جز حفظ میز و کسب قدرت ندارند؛ از سویی تا زمانی که مرز خودی و غیرخودی در میان اصولگرایان شکسته نشود، آنها رنگ و بوی سعادت را نخواهند دید چرا که اصلاح طلبان به آسیب شناسی خود پرداختند و در حال بازسازی خود هستند، اصلاح طلبان کبر سیاسی را برای اجماع کنار گذاشتند ولی این امر در میان اصولگرایان در حال افزایش است و با این کار خط کشی را ایجاد کردند که هر کس تحت سیطره آقای ایکس باشد اصولگراست و در غیر این صورت اصولگرا نیست.
این اظهارات گویای این واقعیت است گروه های جدیدی که در پس هر انتخابات در درون جریان اصولگرا خلق می شوند، حضور خود در قدرت را منحصرا برای خود خواسته و حاضر نیستند در کارهای ائتلافی و جمعی شرکت کنند. این مسئله پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم شفاف تر شد و گروه های حامی دولت نهم حاضر نشدند هیچ شکلی از وحدت را بپذیرند.
عمده ترین دلیلی که می توان برای این اتفاق بیان کرد این است که منافع طیف های مختلف درون جناح اصولگرا در سال ۸۵ متفرق و جدا از هم بود، به همین دلیل در سال ۸۶ هم با مشخص نشدن دیکته نانوشته دولت نهم و پایان کار مجلس هفتم این چندگانگی در منافع و به تبع آن در گروه های اصولگرا شدیدتر از قبل خواهد بود.
به طوری که امیر محبیان، موسس حزب نواندیشان و از نظریه پرداز های جریان راست معتقد است که جریان اصولگرا را باید به طور جدی گره ها و مشکلات موجود در روابط مابین فراکسیون های مختلف درون خود را حل کند، به نحوی که به نوعی به وحدت نظر مانند گذشته برسد، اگر این مشکلات حل نشود، ما در انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی شاهد نوعی تقابل جدی و سهم خواهی بین جریان اصولگرا خواهیم بود.
به گفته محبیان در جریان اصولگرا، وحدت سابق وجود ندارد و نوعی اختلاف به وجود آمده است، البته اصولگرایان نباید به گونه ای برخورد کنند که گویی اختلافی وجود ندارد. از سوی دیگر نباید این اختلافات را دامن بزنند، بلکه با پشت سر گذاشتن اختلافات باید به وحدت نظری دست پیدا کنند که در پی آن شاهد نوعی تقارب و تعامل نظری میان گرایش های مختلف اصولگرا خواهیم بود». در حقیقت گروه های جدید در جریان اصولگرایی، علت حضور خود در قدرت را در معرفی گزینه هایی می دانند که از چهره های قدیمی اصولگرا نیستند.
به همین دلیل تاکنون از هرگونه اشتراک با گروه های سابقه دار خودداری کرده اند. اگرچه راست سنتی هم از هیچ تلاشی برای بازگشت به قدرت فروگذاری نکرده و همان سیاست قدیمی یعنی انتخاب و دعوت یکی از چهره های شاخص اصولگرا را برای هدایت و مدیریت این جریان اتخاذ کردند. در راستای همین سیاست، جمعی از اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری با آیت الله مهدوی کنی دیدار و مذاکره کردند.
هر چند این دیدار به نتیجه نرسید، باید اذعان داشت آزموده را آزمودن خطاست. به گفته محبیان شیخوخیتی که پیش از آن در جریان اصولگرا وجود داشته هر چند برای خود دارای ارزش ویژه ای است ولی دیگر کارآمدی لازم را ندارد و باید جریان اصولگرا یک روند خردمندانه، ناشی از نگاه همگانی، متکی بر عقل و استدلال را در بیش بگیرد به طوری که نوعی دموکراسی درون گروهی با توجه به گرایش های مختلف در این جریان ایجاد شود.
وی همچنین از تصمیم آیت الله مهدوی کنی استقبال کرده و با اشاره به تجربه ناموفق شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، چنین می گوید؛ به نظر می رسد فرآیند سابق دیگر پاسخ نمی دهد و امکان ندارد که ما وحدتی در جریان اصولگرا فقط مبتنی بر اشخاص ایجاد کنیم؛ چرا که برخی از گروه های این جریان زیربار این قضیه نمی روند. لذا آیت الله مهدوی کنی نیز با درک این موقعیت، نخواستند که در این قضیه اعتبارشان دچار چالش شوند که نهایتا هم اعتبارشان از بین برود و هم وحدت در جریان اصولگرا به وجود نیاید و باید به این درک عمیق آیت الله مهدوی کنی از مسائل تبریک گفت.
رئوفیان هم در این باره اینگونه اظهار می کند که من از دوستان خود انتظار دارم قبل از اینکه ما به نتیجه نهایی برسیم از بیان هرگونه اظهارنظری خودداری کنند و اینگونه با حیثیت افراد بازی نکنند. به رغم این اظهارنظرها یک نکته را نباید از نظر دور داشت و آن این است که حتی در صورتی که در خوش بینانه ترین حالت مهدوی کنی ریش سفیدی اصولگرایان را می پذیرفت باز هم بعید بود که این مسئله با اجماع نه صددرصدی، بلکه حداقل حداکثری این جریان در انتخابات مجلس هشتم و شاید ریاست جمهوری دهم شود.
چه آنکه اصل مدیریت، ریش سفیدان در جناح راست، اصلی است که برای احزاب و گروه های جدیدتر این مجموعه کاملا فراموش شده است. از طرفی رقابت های مجلس هشتم در حالی هدف اصلی اصولگرایان برای سال جدید است که مجلس هفتم برخلاف تصور اصولگرایان و اصلاح طلبانی که از گردونه رقابت حذف شدند، یکدست و یکصدا نشد.در حقیقت، بلندشدن صداهای منتقد از دل مجلس و کوک شدن ساز مخالف نمایندگان با برخی سیاست های دولت که از زمان رای اعتماد مجلس به کابینه نهم آشکار شد، تصویر یکدستی از مجلس اصولگرا ایجاد نکرد.
بنابراین با سربرآوردن منتقدان دولت از دل مجلس، به نظر می رسد اختلافاتی که میان طیف های مختلف درون اصولگرایان خصوصا دو طیف حامی و منتقد دولت وجود دارد، بیش از همه در زمان انتخابات شوراها بروز پیدا کرد، در زمان انتخابات مجلس پررنگ شده و بنابراین صف بندی رایحه خوش خدمت با ائتلاف اصولگرایان در انتخابات مجلس واضح تر شود.
در همین باره، محمد خوش چهره از جمله اصولگرایانی که بعدا به صف منتقدان دولت در مجلس پیوست معتقد است تعامل بین دولت و مجلس هفتم و سلبی است. وی در توضیح سخنش بیان می کند که تعامل سلبی یعنی اینکه هر نوع تنش، درگیری و نزاع را سلب کردن، من برخلاف نظر بسیاری از دوستان و گردانندگان اصلی در مجلس معتقدم تعامل میان دولت و مجلس سلبی است و تا اندازه ای تلاش عمومی این است که بین مجلس و دولت تنش پیش نیاید. این اظهارات به طور تلویحی بیانگر این است که تعامل مناسبی بین دولت و مجلس نیست و مجلسیان شاید با دیده اغماض به برخی تصمیم های دولت می نگرند تا به یکباره تنش نهفته در دل دو قوه عیان نشود.
همچنین از نظر محبیان در حال حاضر به نظر می رسد که گرایش های مختلف در درون اصولگرایان از جمله اصولگرایان مجلس، نوعی فاصله از دولت پیدا کرده و نسبت به دولت انتقادات جدی دارند. به عقیده محبیان اگر این انتقادها به شکل ساختاری نمود پیدا کند، در زمان انتخابات ما به جای اینکه شاهد شکل گیری وحدت ها و ائتلاف ها باشیم، شاهد بروز شکاف های انتخاباتی خواهیم بود و این ممکن است فرصتی را برای جریان دوم خرداد فراهم کند تا آنها از شکاف به وجود آمده بهره بگیرند و جریان بازگشت به قدرت را برای خود تسهیل کنند.
سخن از دوم خردادی ها به میان آمد. همان طور هم که قبلا گفته شد اصلاح طلبان به چند دلیل وضعیت فعلی را ادامه می دهند؛ اول اینکه پس از شکل گیری ائتلاف، اصلاح طلبان به فکر تدوین مبانی اصلاح طلبانی افتادند.
منشور اصلاح طلبی در کمیسیونی متشکل از گروه های مختلف اصلاح طلب در بنیاد باران در حال بررسی است. به گفته سیدحسین مرعشی، اصلاح طلبان به دنبال این هستند که در اقتصاد، سیاست خارجی و در پاسخ دادن نهادهای حکومت به مردم مبانی روشنی داشته باشند و در برخی زمینه ها احتمالا روش هایشان را تغییر دهند. درحقیقت اصلاح طلبان با مکتوب کردن برنامه های خود و تدوین استراتژی های این جناح خود را برای ایجاد تغییرات آماده می کنند.
چرا که به گفته مبلغ «منشور نوین اصلاح طلبی متناسب با شرایط روز و اقتضائات زمان در حال تهیه و تدوین است.» بنابراین ضرورت بازنگری در مبانی اصلاحات، روش ها و برنامه ها بعد از پایان دولت هشتم احساس می شد و تدوین این منشور اصلاح طلبی نیز در همین راستاست. این عضو دفتر سیاسی جبهه مشارکت در سخنان خود بیان می کند که محور تدوین منشور اصلاحات باید درس گرفتن از کامیابی ها و ناکامی های گذشته باشد.
ازجمله مباحثی که قرار است در منشور مطرح شود، توجه به سیاست خارجی و داخلی و رفع مشکلاتی که به دلیل برخی از سیاست های دولت در این عرصه ایجاد شده است، گسترش خصوصی سازی، ارائه راهکار برای عدم وابستگی کشور به نفت، توانمندسازی جامعه مدنی است. به گفته مبلغ این منشور باید منجر به گفتمانی شود که از یک طرف و حدت بین نیروها و بخصوص اصلاح طلبان را تضمین و تامین کند و از طرف دیگر چاره اندیشی برای برون رفت از مشکلات کشور در آن پیش بینی شده باشد و بتواند به نیازها و اقتضائات زمانی که ما فعلا در آن هستیم، پاسخ دهد. اما دلیل دوم این است که هیچ مصلحت و دلیلی برای جدایی اصلاح طلبان وجود ندارد.
مخصوصا به این جهت که اصولگرایان کمیت درصد ورود اصلاح طلبان به شوراهای شهر و اوست را برنامه ای قرار می دهند تا بگویند نتایج، نشانی از پیروزی اصلاح طلبان ندارد. به همین خاطر هرگونه جدایی، شکست را درپی دارد. بنابراین تمام طیف های مختلف اصلاح طلب پس از انتخابات شوراها، تداوم ائتلافشان برای انتخابات است. به طوری که هادی قابل از اعضای مشارکت می گوید؛ اصلاح طلبان به دنبال تقویت و تداوم ائتلاف خود در شوراها هستند و من فکر می کنم همین ائتلاف تا انتخابات ریاست جمهوری آینده همچنان تداوم خواهد داشت.
رئیس دوره ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم می گوید؛ باتوجه به تعاملاتی که در سایه ائتلاف میان اصلاح طلبان به وجود آمده، به ویژه در انتخابات شوراها و پس از آن و نیز حضور محوری آقای خاتمی که در واقع می توان ایشان را فصل الخطاب نیروهای سیاسی (اصلاح طلب) تلقی کرد. داوود سلیمانی می افزاید؛ همچنین نقش و رابطه نزدیک چهره های موثر دیگر همچون آقایان کروبی، موسوی خوینی ها و هاشمی رفسنجانی چشم انداز خوب و مثبتی را رای انسجام اصلاح طلبان در سال آینده می توان تصویر کرد، مگر آنکه عوامل پیش بینی نشده ای دخیل شود.
محوریت خاتمی به عنوان حلقه وصل گروه های مختلف اصلاح طلب از آن بحث هایی است که همه اصلاح طلبان با آغوش باز از آن استقبال کردند. به طوری که منشور اصلاح طلبان هم در بنیاد باران و با نظرات آقای خاتمی در حال پشت سرگذاشتن مراحل مختلف خود است.
هادی قابل هم در همین باره معتقد است که حضور پیش قراردادی خاتمی در جبهه اصلاحات می تواند موجب تداوم ائتلاف اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات مجلس هشتم شود. در این باره نباید یک مسئله را از ذهن دور کرد و آن استراتژی صبر و رسانه ای نکردن اختلاف سلیقه هاست. جلال جلالی زاده می گوید که اتخاذ استراتژی صبر و سکوت در برابر عملکرد دولت و ائتلاف در انتخابات شورای شهر ازجمله نقاط قوت اصلاح طلبان بود. جلالی زاده معتقد است با اینکه اصلاح طلبان در یک سال گذشته در قدرت حضور نداشتند ولی همچنان حضور خود را در عرصه فعالیت های سیاسی و تلاش در جهت ادامه برنامه های اصلاح طلبی حفظ کردند.
درحقیقت بازبینی علل شکست های گذشته، تلاش درجهت رفع آنها، ایجاد منشور اصلاح طلبی و اتخاذ استراتژی و راهبرد حرکت ازجمله مواردی است که به توفیق اصلاح طلبان می انجامد.
محبیان هم این مسئله را موردتوجه قرارداده و ضمن اینکه تلویحا به پیروزی اصلاح طلبان اشاره می کند، می گوید؛ ما در این انتخابات شاهد بودیم که دوم خردادی ها توانستند از شکاف به وجود آمده در بین اصولگرایان استفاده کنند و اهداف خود را پیش برده و در انتخابات به پیروزی های برسند. از سویی دیگر در انتخابات اتاق بازرگانی نیز شاهد بودیم که جریان دوم خرداد با ایجاد تحول تا حدودی جایگاه خود را در این اتاق تثبیت کرد. اگرچه آرا را به دست نیاورد. ولی این اتفاقات نشان دهنده رخ دادن تغییر و تحولاتی است.
این روزنامه نگار ادامه می دهد؛ مجموعه این اتفاق ها نشان می دهد که جریان دوم خرداد تا حدودی خود را بازسازی کرده و در رفتار خود نوعی سازماندهی به وجود آورده است. در این جریان از اختلافات گذشته خبری نیست و ما شاهد نوعی وحدت عمل از سوی آنها هستیم که این مسئله در جریان انتخابات به نفع شان تمام شد.
این اظهارات در کنار عملکرد نامطلوب دولت در عرصه های مختلف چون ناکارآمدی در اقتصاد، عدم مهار گرانی و تورم و... می تواند به وحدت جریان اصلاح طلب در آستانه انتخابات مجلس هشتم کمک کند.
مرجان توحیدی
منبع : روزنامه کارگزاران