شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

سه پیشنهاد برای رییس آینده


سه پیشنهاد برای رییس آینده
انتخابات نظام پزشکی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. به همین منظور هفت سوال بالا از آقای دکتر امامی رضوی معاون سلامت وزارت بهداشت و دکتر محمد رضا نوروزی و دکتر تقی نوربخش اعضا محترم سورای عالی نظام پزشکی پرسیده‌ایم که پاسخ مکتوب ایشان را ملاحظه می‌فرمایید.
۱) تحلیل شما از عملکرد سازمان نظام پزشکی در ۳۰ سال گذشته چیست؟
۲) علت مشارکت اندک جامعه پزشکی در انتخابات دوره‌های مختلف سازمان نظام پزشکی چه بوده است؟
۳) آیا قانون مصوب مجلس در مورد سازمان نظام پزشکی از دید شما مناسب است یا نیاز به اصلاح دارد؟
۴) بزرگ‌ترین اشتباه مجموعه سازمان نظام‌پزشکی در ۱۰ سال اخیر را چه می‌دانید؟
۵) به نظر شما اجرای کدام بخش‌های قانون تشکیل نظام پزشکی مغفول مانده است؟
۶) در تصمیم‌گیری‌های سازمان نظام‌پزشکی بیشتر منافع پزشکان یا مردم باید در نظر گرفته شود؟ خصوصا در مواردی که این منافع در تضاد هستند؟
۷) مهم‌ترین اولویت کاری رییس آینده سازمان نظام پزشکی چه باید باشد؟
● اصلاح قانون و افزایش مشارکت
۱) فعالیت سازمان نظام پزشکی در ۳۰ سال گذشته به سه بخش تقسیم می‌شود. بخش نخست پیش از تصویب قانون تشکیل سازمان مصوب سال ۱۳۷۵، بخش دوم فی‌مابین قانون اول و دوم مصوب سال ۱۳۸۲ و بخش سوم پس از تشکیل قانون جدید سازمان.
در بخش نخست به دلیل مقتضیات پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، طبیعتا از نظر ساختاری و دامنه فعالیت و نبود قانون مشخص، متفاوت از دو دوره دیگر است. پس از تصویب قانون سال ۱۳۷۵، متاسفانه سازمان از ماهیت N.G.O فاصله گرفته و از بعد ساختاری و شرح وظایف بیش از آنکه زمینه مشارکت جامعه پزشکی را فراهم آورد به یک سازمان شبه دولتی تبدیل شد و طبیعتا به دلیل نداشتن پشتوانه قانونی نمی‌توانست رسالت خود را در زمینه تعیین تعامل روابط پزشک و بیمار و دفاع از حقوق جامعه پزشکی به نحو احسن ایفا کند.
در دوره سوم که شامل پس از تصویب قانون جدید می‌شود با وجود پشتوانه قوی قانونی به دلیل نقص در هماهنگی‌های لازم و همکاری وزارت‌خانه‌هاو سازمان‌های ذی‌ربط از ظرفیت‌های بالقوه قانونی جدید، استفاده مکفی نشده است.
۲) دربحث مشارکت در تمام عرصه‌ها، نکته مهم میزان تاثیرگذاری مشارکت‌کنندگان است. چنانچه تحلیل جامعه پزشکی این باشد که با مشارکت در انتخابات می‌توانند در سرنوشت نظام پزشکی و اصلاح نظام سلامت کشور موثر باشند، این امر تحقق می‌یابد و در غیر این صورت به‌طور قطع موجب و دلسردی و عدم مشارکت می‌شود. در انتخابات دوره‌های گذشته در تهران تعداد رای‌دهندگان حدود ۱۵ درصد بوده ولی در شهرستان این میزان به دلیل انگیزه‌های رقابتی بالاتر بوده است. به هر حال درصد مشارکت در تهران، به‌طور قطع متناسب با تعداد اعضای محترم جامعه پزشکی نیست.
۳) در مورد قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی مصوبه سال ۱۳۸۲ که به‌وسیله مجلس ششم و شورای نگهبان با تلاش فراوان به تصویب رسید، مسوول تدوین و پی‌گیری آن بوده‌ام که توضیحات بیشتری عرض می‌کنم. در این قانون که مراحل تدوین و تصویب آن حدود دو سال به طول انجامید و در تمام مراحل آن مرحوم دکتر علیرضا نوری، رییس کمیسیون بهداری، بیشترین نقش و همکاری را داشتند، سعی شد به سه نکته توجه شود:
▪ تغییر ساختار سازمان به نحوی که به N.G.O نزدیک‌تر شود و در تعیین استراتژی‌ها متکی به رای نمایندگان منتخب‌ جامعه پزشکی باشد.
▪ میزان تاثیرگذاری سازمان نظام‌پزشکی در ابعاد آموزشی، نظارتی، نظام سلامت افزایش یابد که بسیاری از مواد از جمله بندهای ماده ۳ مانند تعیین تعرفه‌ها در بخش خصوصی به‌وسیله سازمان مربوط به این مبحث است.
▪ تغییر ساختار انتظامی و حمایت قضایی در مورد فرآیندهای مختلف درمانی که به نحو صحیح انجام می‌شود، افزایش یافت. تغییرات این قانون نسبت به قانون قبلی بسیار گسترده‌تر بوده است. به طور مثال در ماده ۴۵ عنوان می‌گردد وزارت بهداشت، درمان و آموزش‌ پزشکی می‌تواند تمام یا بخشی از مسوولیت‌های خود را در رابطه با آموزش مداوم جامعه پزشکی، برگزاری امتحانات در سطوح مختلف، ارزشیابی و نظارت به امور آموزش و درمان را به سازمان نظام پزشکی واگذار نماید. در صورت تحقق این امر اعتبارات مربوطه به سازمان پرداخت خواهد شد. بنابراین ملاحظه می‌فرمایید پشتوانه بسیار قوی قانونی در صورتی که محقق گردد در قانون مندرج است.
۴) نکته‌ای را که باید خاطرنشان بنمایم اینکه اداره سازمان نظام پزشکی به دلیل احتمال تضاد ظاهری منافع گروه‌ها و دستگاه‌های مختلف، با پیچیدگی‌ها و مشکلات فراوانی همراه است، البته به نظر اینجانب این تضاد ظاهری یک خطا در نگاه به نظام سلامت است و به‌طور قطع ارتقای نظام سلامت منافع همه گروه‌ها را دربردارد.
از دید استراتژیک تصور می‌کنم بزرگ‌ترین عدم توفیق در جلب مشارکت گسترده جامعه پزشکی با ایجاد بستر و جاذبه‌های لازم و اتکای به این پتانسیل بالقوه بوده است.
۵) بنده «ک» ماده ۳ مربوط به تعیین تعرفه‌های بخش خصوصی به‌وسیله سازمان نظام پزشکی که با مصوبه هیات محترم وزیران بلااثر گردیده است. همین‌طور بند ۱ و ۲ ماده ۴۱ در ارتباط با حمایت‌های حقوقی از حرف پزشکی تاکنون به طور صحیح اجرا نشده و ماده ۴۵ مربوط به تفویض اختیارات از وزارت بهداشت و درمان به سازمان نظام پزشکی تاکنون مغفول مانده است.
۶) در نظام سلامت منافع مردم، پزشکان و دولت با یکدیگر هم‌پوشانی داشته و قابل تفکیک نیست و به طور مستمر با هم تعامل می‌کنند. به طور مثال غیرواقعی و پایین بودن تعرفه‌های پزشکی در نگاه اول ممکن است به نفع مردم تحلیل‌ شود، ولی این تحلیل اشتباه هم به ضرر مردم و هم به ضرر جامعه پزشکی و هم به زیان دولت به طور عام است. به دلیل اینکه تعرفه غیردولتی ضمن اینکه هزینه‌های از جیب مردم یا (out of pocket) را افزایش می‌دهد به طور طبیعی رابطه مالی فی‌مابین پزشک و بیمار را افزایش و احیانا سبب بی‌انضباطی‌هایی در امر درمان می‌شود. که این موضوع سبب افزایش هزینه‌های بیشتر درمانی حتی برای سازمان‌های بیمه‌گر و دولت شده و در نتیجه تعاملی شکل می‌گیرد که ضمن اینکه موجبات هزینه‌های بیش از پیش را حتی برای سازمان‌های بیمه‌گر در مجموع به وجود می‌آورد مسبب رضایت نداشتن مردم، جامعه پزشکی و حتی دولت می‌شود، بنابراین چنانچه سازمان نظام پزشکی تصمیمات صحیحی را در مورد نظام سلامت اتخاذ کند مردم، دولت و حرف پزشکی به طور مشترک از آن متنفع خواهند شد.
۷) اینجانب تصور می‌کنیم قانون جدید نظام پزشکی ظرفیت‌های بالقوه بالایی را داراست که تاکنون بلااثرمانده است، بنابراین چنانچه رییس آینده نظام پزشکی با ایجاد جاذبه‌های مشارکت آحاد جامعه پزشکی، زمینه اجرایی قانونی را که چهار سال است از آن استفاده کامل نشده است را فراهم آورد، بسیاری از چالش‌های پیش‌رو مرتفع خواهد شد.
● اصلاح سرانه و تعامل با بیمه‌ها - دکترمحمد رضا نوروزی - عضو شورای عالی سازمان نظام پزشکی
۱) به نظر می‌رسد سازمان در سی ساله اخیر مسیر خود به طرف یک سازمان صنفی مردمی را برداشته و در قالب یک سازمان غیردولتی حرکت نموده است. مشارکت در امور به مربوط به سلامت مهم‌ترین شاخص حرکت سازمان در دوران اخیر است.
۲) متاسفانه هنوز آحاد جامعه پزشکی به این باور نرسیده‌اند که حضور آنان در انتخابات سازمان می‌‌تواند نقش تاثیرگذار در عملکرد سازمان داشته باشد. بخشی از این عدم باور مربوط به عملکرد ما دست‌اندرکاران سازمان است. از طرفی عدم حصول برخی وعده‌های ارایه شده در دوره‌های مختلف و حل نشدن مشکلات جامعه پزشکی به خصوص بدنه اصلی آن یعنی پزشکان عمومی از مهم‌ترین این علل می‌تواند باشد.
۳) قانون مناسب بوده ولی می‌توان با انجام اصلاحاتی در آن مشارکت سازمان در حوزه سلامت را افزایش داد. انتقال برخی از وظایف اجرایی به خصوص در حوزه نظارت بر سلامت و درمان با در اختیار گذاشتن ابزارهای مالی آن از این مهم می‌باشد. به نظر می‌رسد که ما هنوز نتوانسته‌ایم از ظرفیت‌های قانون نیز درست استفاده بکنیم.
۴) البته من نمی‌توانم به عنوان اشتباه از آن نام ببرم ولی می‌توانم بگویم بزرگ‌ترین ناکامی سازمان در فواصل اخیر، عدم توانایی جذب کامل جامعه پزشکی در ورود به امور جاری حوزه سلامت بوده است. عدم حصول سرانه واقعی که خواه‌ناخواه موجب حصول تعرفه واقعی خواهد شد فعالیت‌های اصلی سازمان را تحت‌الشعاع خود قرار داده است.
۵) در حوزه‌های آموزش و پژوهش، مشارکت فعال در امور مربوط به سلامت حتی در بخش‌های دولتی و مساله اجرای نظارت بر برخی امور جاری و تبلیغاتی مهمترین بخش‌های مغفول این قانون است.
۶) من تضادی در منافع مردم و پزشکان نمی‌بینم. پزشکان هم بخشی از مردم این جامعه می‌باشند که می‌باید حقوق آنان محفوظ بماند پس در واقع دفاع از حقوق پزشکان، دفاع از حقوق مردم است. اگر ما بتوانیم بخشی از مردم را که جامعه‌پزشکی (پزشک، دندانپزشک، داروساز، ماما، پرستار، تکنسین و ...) می‌باشند در آرامش خیال از نظر کار و فعالیت قرار دهیم بدیهی است منافع آن جهت بقیه مردم حاصل خواهد شد. ارایه خدمت خوب و با کیفیت از طرف این جامعه تنها زمانی ممکن است که دغدغه‌های مالی و فکری و اداری آنان حل شده باشد. مردم خواهان دریافت خدمت خوب و باکیفیت و با هزینه مناسب می‌باشند بخش اول کار می‌باید با رفع دغدغه‌های ارایه دهنده خدمت، آموزش مداوم و به روز کردن اطلاعات، امکان دستیابی به سطوح بالاتر ارایه دهنده خدمت جهت مشاوره و ... حاصل شود و بخش دوم آن با ایجاد یک بیمه مناسب و فراگیر با نگاه واقع‌بینانه به هزینه حاصل شود. فاصله دادن مردم و جامعه پزشکی و مقابل هم قرار دادن آنان خطر بزرگی جهت امر سلامت و دست‌اندرکاران آن می‌باشد که می‌باید از آن پرهیز نمود.
۷) به نظر من اولویت اصلی ریاست کل آینده ایجاد امید در بستر جامعه پزشکی، جلوگیری از قهر پنهان این جامعه با سازمان صنفی خود، و در نهایت حل مناسب مسایل مبتلا به جامعه‌پزشکی مانند تعرفه، پراکندگی شکایات، حمایت و واگذاری امور جاری به بدنه جامعه پزشکی و نمایندگان آنان مانند انجمن‌های علمی و تخصصی و برقراری تعامل مثبت با دیگر دست‌اندرکاران تصمیم‌گیر در امور جامعه‌پزشکی و تلاش جهت رفع مشکلات مردم از طریق فعالیت مناسب بیمه‌ها (با اصلاح سرانه) می‌باشد.
● بازگرداندن جایگاه واقعی پزشکان - دکتر حسن امامی‌رضوی - معاون سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
در طول ۳۰ سال اخیر سازمان نظام پزشکی برای تحقق دو هدف عمده تشکیل شده:
۱) ساماندهی ارایه خدمات پزشکی به مردم و حفظ حقوق مردم
۲) حل مشکلات صنفی پزشکان. به نظر می‌رسد با وجود افزایش اختیارات سازمان نظام پزشکی در سال‌های اخیر (صدور پروانه‌ها و رسیدگی به شکایات) این سازمان نتوانسته در رسیدن به اهداف خود موفق عمل کرده و به عنوان پناهگاهی برای مردم و شاغلان جامعه پزشکی باشد.
▪ مشارکت اندک در انتخابات
البته سازمان نظام پزشکی راه طولانی را برای برآورده کردن انتظارات جامعه پزشکی پیش‌رو دارد. تاکنون نیز میزان دقیق مشارکت جامعه پزشکی در انتخابات نظام پزشکی مشخص نشده و آمار دقیقی از آن در اختیار نیست، اما به نظر می‌رسد هر چه در شهرهای بزرگ تعداد شاغلان حرف پزشکی افزایش می‌یابد، میزان مشارکت آنها در انتخابات کمتر می‌شود. از جمله دلایل آن نیز می‌توان به توجه نکردن این سازمان به گروه‌های متعدد پزشکی اشاره کرد چرا که سال‌های طولانی سازمان نظام پزشکی تنها به گروه پزشکی محدود بوده و گروه‌های دیگر بعدا به آن اضافه شده‌اند، اما این سازمان نتوانسته ارتباط مناسبی را میان آنها ایجاد کند و به مشکلات تمامی گروه ها در یک سطح رسیدگی کند.
● قانون مصوب مجلس و نظام پزشکی
معتقدم سازمان نظام پزشکی نمی‌تواند به خوبی عهده‌دار مسایلی مانند تعیین تعرفه‌ها و یا صدور پروانه‌ها باشد.
در نظام جمهوری اسلامی ایران حفظ سلامت مردم یک وظیفه حاکمیتی است و به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر با واگذاری قسمتی از این وظیفه به نظام پزشکی موجب آسیب به نظام سلامت شده‌ایم. به عنوان مثال با وجود آنکه در قانون برنامه چهارم مقرر شده بود تا پرداخت سهم مردم از هزینه‌های سلامت کاهش یابد و با وجود آنکه دولت پوشش‌های حمایتی جداگانه‌ای را برای برخی گروه‌های خاص (مانند بیماران خاص و تصادف) در نظر گرفته بود، اما در عمل به دلیل جهشی که در تعرفه‌های سازمان نظام پزشکی رخ داد، سهم پرداختی مردم نه تنها کاهش نیافت، بلکه تا حدودی افزایش نیز داشته است که این امر موجب آسیب به نظام سلامت شد. البته نقش این سازمان را در سامان‌دهی برخی مسایل مانند مشارکت در بازآموزی‌ها، آموزش و همچنین نظام‌مند شدن رسیدگی به تخلفات نمی‌توان نادیده گرفت.
نقاط تاریکاگر بخواهیم نکته‌ای را به عنوان ضعف شاخص در عملکرد سازمان نظام پزشکی بیان کنیم می‌توان به دیدگاه اقتصادی در ارایه خدمات سلامت به مردم اشاره کرد. متاسفانه سازمان نظام پزشکی به عنوان یک بنگاه اقتصادی به ارایه خدمات پرداخته و از وظیفه دیگر خود در خصوص ارایه خدمات سلامت به مردم غافل شده است. این سازمان به عنوان یک واحد صنفی حل مشکلات صنفی خود را مقدم بر مشکلات مردم قرار داده، در حالی که پزشکی یک صنف و کسب و کار نیست، بلکه یک حرفه است.
اگر به بولتن خبری این سازمان مراجعه کنید ۹۰ درصد مباحث افراد در شورای عالی نظام پزشکی، مباحث اقتصادی و تعرفه‌ای است و شاید کمتر از ۱۰ درصد موارد به اخلاق پزشکی و رعایت حقوق بیماران پرداخته شود.
لازم به تذکر است این سازمان نباید دیدگاه اقتصادی به خدمات سلامت داشته باشد و باید به جایگاه حرفه‌ای خود بازگردد. دولت نیز موظف است خدمات سلامت را به گونه‌ای تولیت و حمایت کند تا سازمان نظام پزشکی بتواند به وظایف اخلاقی خود بپردازد. متاسفانه نظام پزشکی در سال‌های اخیر جایگاه گروه گرایانه‌ای پیدا کرده و توجه کمتری به نظرات عموم جامعه پزشکی داشته است. سازمان نظام پزشکی باید در ارتقای جایگاه پزشکی و برآورده کردن حقوق پزشکان شمولیت بیشتری داشته و به انتظارات شاغلان پزشکی توجه کند. شکایت بیشتر پزشکان نیز از جایگاه
گروه گرایانه این سازمان و تشکیل گروه‌ها و لابی‌هایی است که سعی دارند حاکمیت نظام پزشکی را برعهده گیرند.
تضاد منافع مردم و پزشکان اگر بتوانیم درست و بر پایه قوانین رفتار کنیم به طور قطع منافع پزشکان و مردم در تضاد قرار نخواهد گرفت. به دلیل نبود نظام جامعی برای تامین سلامت مردم، عرضه و تقاضا وارد روابط ناسالمی می‌شود که مراجعه مردم به پزشکان را تحت تاثیر قرار می‌دهد (به عنوان مثال دریافت وجه بیشتر از تعرفه و یا کاهش کیفیت خدمات) که به طور عمده در بخش خصوصی بیشتر به چشم می‌خورد. در این شرایط ۹۰ تا ۹۵ درصد پزشکان در سطح معمول درآمد قرار گرفته و تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد از آنها درآمدهای نجومی کسب کرده‌اند. اگر بتوانیم در سیستم خصوصی و دولتی تعادل ایجاد کنیم به این مفهوم که بتوانیم سیستم ارجاع سالمی را بر پایه پزشک خانواده پایه‌ریزی کنیم توانسته‌ایم مردم را به سمت نظام درستی سوق داده و تعادل درآمد بیشتری را برای پزشکان داشته باشیم. همچنین با ایجاد یک سیستم ارجاع سالم، قیمت ارایه خدمات سلامت نیز تعیین شده و حقوق پزشکان در جامعه پزشکی پخش می‌شود.
● اولویت رییس آینده نظام پزشکی
خوشبختانه در سال‌های اخیر بر خلاف دوره‌های قبل با تشکیل مجمع و شورای‌عالی، مدیریت سازمان نظام پزشکی به مدیریتی جمعی تبدیل شده که میزان اختیارات آنها از رییس سازمان نظام پزشکی بالاتر است.
معتقدم سازمان نظام پزشکی باید اعتمادسازی در میان مردم و بالا بردن ضریب اعتماد آنها و همچنین بازگرداندن جایگاه واقعی شاغلان حرف پزشکی را از اولویت‌های کاری خود در دوره بعدی قرار دهد. حرفه پزشکی مانند کسوت روحانیت محدودیت‌هایی را برای پزشکان ایجاد می‌کند که رعایت آنها موجب تثبیت جایگاه و مقام پزشکان در میان مردم خواهد شد.
پزشکان باید در اعلام نظرات، نوع رفتار با مردم، نوع تبلیغات و حتی ارایه خدمات پزشکی به گونه‌ای رفتار کنند که مقام و منزلت آنها در میان مردم حفظ شده و ارتقا یابد، چرا که اعتماد مردم بزرگ‌ترین سرمایه جامعه پزشکی است و اگر این اعتماد خدشه‌دار شود قابل بازسازی نخواهد بود.
در گذشته به پزشکان حکیم گفته می‌شد و از آنها انتظار حکمت داشتند. امروزه نیز بسیاری از افراد جامعه، حرفه پزشکی را حرفه‌ای مقدس می‌دانند و احترام خاصی برای پزشکان قایل هستند. حفظ این ارزش‌ها و تلاش برای ارتقای این جایگاه باید از اولویت‌های کاری سازمان نظام پزشکی قرار گیرد.
دکتر سیدتقی نوربخش - عضو شورای‌عالی سازمان نظام پزشکی
منبع : هفته نامه سپید