چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
مدیریت منابع انسانی از دیدگاه امام علی(ع)
فرهنگ اسلام سرشار از بهترین شیوهها و روشهای پیشرفته مدیریت است. قدرت و تأثیر این مدیریت عالی بوده كه در عصر پیامبر اكرم(ص) و دوران ائمه اطهار(ع) از جامعهای فقیر و ناتوان كه گرفتار جنگهای قومی و قبیلهای بر سر مسائل و مفاخر بی ارزش بودند، جامعهای نوین و متعالی ساخت،به طوری كه در مدت كوتاهی توانست بر بزرگترین امپراتوریهای زمان خود پیروز گردیده، خود حكومت و تمدن عظیمی را پیریزی نماید.
بهترین روشها و دستورات اداره و هدایت انسانها، در گفتار و كردار پیامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار(ع) گرد آمده است و هركس بنا به بضاعت خویش از این خرمن گوهربار، خوشهای چیده است. كتابهایی چون سیاست نامه خواجه نظام الملك، نصیحت الملوك غزالی، قابوسنامه امیر عنصرالمعالی، چهار مقاله نظامی عروضی، شاهنامه فردوسی، گلستان و بوستان سعدی و... هریك متأثر از ارشادات معصومین (ع) به روشهای هدایت انسانها و آیین اداره ملك و مملكت اشاراتینمودهاند. عنصر المعالی در قابوسنامه مینویسد:
«شغل را به سزاوار شغل ده، و كسی كه نه مستحق شغل باشد وی را مفرمای، چنانكه كسی شرابداری را شاید، فرّاشی مفرمای و آنكه خزینه داری را شاید، حاجبی مده و...»۱
و سعدی علیه الرحمه میفرماید:
ندهد هوشمند روشن رأی به فرومایه كارهای خطیر
بوریاباف اگرچه بافنده است نبرندش به كارگاه حریر
و مولوی نیز در این زمینه میفرماید:
هركسی را بهر كاری ساختند میل آن را در دلش انداختند
دست و پا بیمیل جنبان كی شود؟ خار و خس بیآب و بادی كی رود؟
گویا این بزرگان كارشناسان امور مدیریتی بودهاند كه وظیفه اصلی آنها نگارش شرح شغل و طراحی و برنامه ریزی نیروی انسانی بوده است.اما این نمیتواند باشد جز نتیجه تلمذشان از محضر شریف معصومین (ع) .
ما نیز برآنیم تا در باب «مدیریت منابع انسانی» از گلستان كلام امیر المؤمنین (ع) گلی برچینیم تا رایحه دلانگیز آن راهگشای مشتاقان تعالی انسانها وجامعه اسلامیمان باشد. در ابتدای امر كام جان را به كلام بزرگ رهبر و مدیر تاریخ، امام علی(ع)، معطر میسازیم كه فرمودند:
«التّلطّف فی الحیلهٔ اجدی من الوسیلهٔ»۲ (ظرافت و دقت در برنامهریزی بهتر از امكانات و وسیله است.)
در صفحات آتی كوشیدهایم از میان صدها حدیث و روایت جمعآوری شده، معدود بیانات گلچین شدهای كه بیشتر به بحث ما مربوط میشود، تقدیم نماییم.
● مفهوم مدیریت منابع انسانی
(مدیریت منابع انسانی)۳ اصطلاحی نسبتاً جدید است كه از دهه ۱۹۷۰م به بعد مطرح گردیده است. صاحبنظران مدیریت در بیان مسائل انسانی سازمان از واژههای مختلفی مانند، «كارگزینی»،«اداره امور كاركنان»، «مدیریت نیروی انسانی»،« روابط صنعتی»، «مدیریت اداره امور كاركنان و منابع انسانی» استفاده نمودهاند.
از سوی صاحبنظران، برای این اصطلاح تعاریف زیادی ارائه شده است كه ما به اقتضای بحث، به ارائه دو تعریف از این تعریفها بسنده میكنیم.
دكتر اسفندیار سعادت مینویسد:«مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروی انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف كردهاند و منظور از منابع انسانی یك سازمان، تمام افرادی است كه در سطوح مختلف سازمان مشغول به كارند».۴
دكتر سیدجوادین به نقل از درانا و تیچی۵ بعنوان جدیدترین تعریف از مدیریت منابع انسانی مینویسد، «مدیریت اداره كاركنان و منابع انسانی عبارت است از، شناسایی اهمیت نیروی كار سازمان بعنوان یك عنصر حیاتی در كسب اهداف سازمانی و استفاده چندگانه در فعالیتها و كاركردهای منابع انسانی به گونهای كه به طور مؤثر و منصفانهای منافع فردی كاركنان، سازمان و جامعه را تضمین نماید.»۶
● وظایف مدیریت منابع انسانی:
هر چند در تعریف اول، به نحوی به وظایف مدیریت منابع انسانی اشاره شده است ولی برای تصریح و تأكید بیشتر بطور جداگانه به آنها اشاره میكنیم. شایان ذكر است كه فصل بندی این تحقیق نیز بر اساس وظایف مندرج در كتاب دكتر سعادت صورت گرفته است كه عبارتند از:
۱- تجزیه و تحلیل و شرح شغل
۲- برنامهریزی نیروی انسانی
۴- فرایند آموزش
۵- ارزشیابی عملكرد
۶- حقوق و دستمزد و پاداش
۷- انضباط و اصلاح رفتار كاركنان
۸- بازنشستگی
● تاریخچه مدیریت منابع انسانی
اداره نیروی انسانی از قدیمیترین مباحث بشری است زیرا از آن روزی كه انسان حیات یافت و در زمین به تشكیل خانواده و اجتماعات اولیه همت گمارد، اندیشه اداره افراد خانواده و یا جوامع اولیّه در ذهن او مطرح بوده است. واحدهای كوچك انسان اولیّه مانند خانواده، قبیله و... گرچه دارای سادگی ویژهای بودند و پیچیدگی جوامع امروزی را نداشتند، امّا به یك نفر اداره كننده كه دیگران از قدرت فكری، جسمی، بیانی، سنی و رفتاری او متأثر باشند و ارشادات او را پذیرا باشند، نیازمند بودهاند.
به فرموده مرحوم علامهطباطبایی (ره): «اولین كسانی كه به طور گسترده آدمیان را به اجتماع دعوت كرده و به طور مستقل به حفظ اجتماع و اداره انسانها توجه داشتند، پیغمبران بودند.»۷
در حقیقت دعوت به اتحاد در اجتماع و برنامه ریزی اداره امور انسانها برای اولین مرتبه از حضرت نوح (ع) كه دارای كتاب و شریعت بوده شروع و آنگاه حضرت ابراهیم (ع) و پس از آن حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) به طور دامنهدارتری عهدهدار این راه شدند. اما باید گفت اسلام تنها دینی است كه با صراحت و به طور همه جانبه، اداره جامعه انسانی را پایه و بنیان گذاشت و برای همه شئون اجتماع بشر برنامهریزی كرد. شخص پیامبر اسلام (ص) علاوه بر نقش رسالت، به عنوان حاكم و مدیر و فرماندهای توانمند توانست در كمترین مدت و با حداقل ضایعات به موفقیتهای بزرگی دست یافته و از جهت اداره انسانی، آنچنان توانا عمل نمودند كه از یك جامعه نیمه وحشی، تمدنی بزرگ را بوجود آوردند و از قبایل پراكنده عرب توانستند امتی بزرگ را تشكیل دهند. با برپایی حكومت پنجساله علوی در گستره وسیعی از دنیای آن روز، الگویی عینی از حاكمیت الهی مجسم گردید.
البته در جوامع قدیم نیز رشحاتی از توجه به اداره نیروی انسانی وجود داشته است.«در رم باستان مدیران امور كاركنان موظف بودند كه افراد مستعد را برای گلادیاتوری جذب نمایند، آنها را به درستی انتخاب نموده و تحت آموزش قرار دهند و وظایف آنها را مشخص نمایند. حتی نوعی سیستم ارزیابی عملكرد و پاداش را پیشبینی كرده بودند كه ضعیفترین آدم یا آدمهایی فاقد تمایل، را برانگیزانند.»۸
ایرانیان باستان نیز جهت اداره انسانی به نكات عمدهای جهت رعایت روابط انسانی، رعایت عدالت در كار، آشناسازی كاركنان به وظایف و استفاده بهینه از زمان، اشاره داشتهاند چنان كه گزنفون مینویسد:
«تأكید به استفاده از طرح جا و مكان، مطالعه زمان و حركت توسط كورش پادشاه هخامنشی، اصولی بودهاند كه او را در اداره كشور بزرگ ایران و ارتش نیرومندش یاری میداد.»۹
در زمان ساسانیان، تشكیلات اداری انسجام بیشتری داشته تا آنجا كه برای اداره امور مختلف، تشكیلات و افرادی خاص به آن اختصاص داشتهاند. آثار به جا مانده از مصر باستان نیز حاكی از اعمال دقیق و پیچیده اداره امور كارگران میباشد.
علی ای حال، هر چند فعالیتهای امور كاركنان ریشه در دوران باستان دارد و بشر همیشه با نوعی انتخاب، گزینش، ارزشیابی، جبران خدمات و... روبرو بوده است اما در حقیقت از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است كه نخستین نشانههای رسمی مدیریت منابع انسانی به صورت تخصصی، در مدیریت مطرح گردید. ویژگی این برهه تاریخی، انقلاب صنعتی و هجوم كارگران به سوی كارگاهها و كارخانههاست. اما با مكانیزه شدن وسیع تولید، ماشین آلات و ابزار نسبت به نیروی انسانی، اهمیت بیشتری یافتند و نقش كارگران در سطح مراقبت و یا راهاندازی ماشینها محدود شد. عدم اطمینان از داشتن شغل دائمی، مشكل بالا رفتن سن،احساس فقدان امنیت، عدم تأمــین اقتصادی و ابهام در سرنوشت بازنشستگان و... همـــگی موجب نگرانی روز افزون كارگران گردید.
این فرایند موجب نارضایتی كاركنان و شكلگیری جنبشهای كارگری شد كه اینها نیز به نوبه خود كشمكش بین كارفرمایان و كارگران را به دنبال داشت. این رویدادها، مدیران را بر آن داشت تا به جستجوی شیوههای جدیدتر و كارآمدتری برای اداره امور كاركنان خود، بپردازند.
بكارگیری توصیههای مدیریت علمی تیلور۱۰ در كوتاه مدت به آرامش نسبی كارخانهها و افزایش بازدهیآنها كمك كرد ولی نگاه ماشینی به انسان و عدم توجه به جنبههای انسانی و انگیزشی كاركنان، موجبات ناخشنودی كارگران را فراهم ساخت و اتحادیههای كارگری به شكل منسجمتر و فعالتر عرضاندام كردند.
برای خنثی كردن این تلاشها، كارفرمایان توجه بیشتری به امور رفاهی كاركنان معطوف داشتند. به موازات این عطف توجه، تلاش برای افزایش بهرهوری منجر به انجام تحقیقاتی در كارخانه هارثورن۱۱ گردید. تلاشی كه به نهضت روابط انسانی معروف گشت.
التون مایو۱۲ از تحقیقاتش نتیجه گرفت كه ایجاد روابط انسانی میان كارگران و سرپرستان و توجه به نیازهای اجتماعی و روحی كاركنان، عامل مهم و تعیین كننده در افزایش تولید و كارآیی كاركنان محسوب میشود. به دنبال ارائه دیدگاههای «سیستمی» و «نظریههای اقتضایی» نگرش سازمانها و مدیران عالی نسبت به نیروی كار دگرگون شده و كاركنان سازمان، از تعریف كهنه و نارسای دوره پس از انقلاب صنعتی رها شده و با تعریف تازه «منابع پر ارزش» شناخته میشوند.
هم اكنون سازمانهای صنعتی، بازرگانی و حتی خدماتی، بیش از پیش برای بالا بردن میزان بهرهوری به افزایش توان تخصصی، رضایت و دلبستگی منابع انسانی خود، روی آوردهاند و بهرهوری را با بهبود بخشیدن به كیفیت زندگی كاركنان مربوط ساختهاند.
نكته قابل توجه این است كه غرب با آن همه ادعا فقط چند دهه است كه رسیدگی به امور كاركنان را مورد توجه قرار داده است (آن هم نه به احترام انسانیت انسان، بلكه به هدف بهرهكشی هرچه بیشتر از او) اما دین مبین اسلام بیش از چهارده قرن قبل، عالیترین توجه و انسانیترین عنایت را به ساحت انسان روا داشته است.
در اینجا ما به عنوان نمونهای از تكریم انسان توسط رهبران دین اسلام به نكاتی از مدیریت منابع انسانی، از دیدگاه امیرالمؤمنین (ع) اشاره میكنیم و در محدود مواردی نیز از سخنان سایر معصومین (ع) بعنوان اینكه كلهم نورٌ واحد، بهره خواهیم برد.●● بخش اول
● تجزیه و تحلیل و شرح شغل
ضرورت شرح شغل
قال امیرالمؤمنین (ع):واجعل لكلّ انسانٍ منْ خدمك عملاً تأخذ به فانّه احری الاّ یتواكلوا فی خدمتك»۱۳
(برای هریك از زیر دستان و كاركنان خود شغل و وظیفهای خاص و مشخص تعیین كن، تا او را نسبت به همان كار موأخذه و بازپرسی كنی، زیرا این روش سزاوارتر است، تا اینكه كارهایت را به یكدیگر وا نگذارند.)
از این روایت بخوبی مشخص میشود كه بایستی برای هر یك از نیروهای زیر دست یك كار مشخص همراه با حدود و ثغور آن تعیین كرد تا هم فرد بداند چه وظیفهای برای وی در نظر گرفته شده است و هم مدیر بتواند نظارت خود را اعمال نماید. بدیهی است در صورت عدم واگذاری وظیفهای خاص به فرد معین، تشویق و تنبیه میسر نخواهد شد، تمیز خادم و خائن از یكدیگر امكانپذیر نیست، مدیر نیز قادر نخواهد بود، میزان دستیابی به اهداف را پیشبینی نماید و در صورت بروز كاستی و اهمال در انجام وظیفه، هر یك از كاركنان تقصیر را به گردن دیگری میاندازد. این حالت میتواند به یك بحران اساسی در سازمان تبدیل شود چرا كه كارها و وظایف معطل میماند، متخلفین شناسایی و تنبیه نمیشوند، كاركنان فعّال و موفق مورد شناسایی و تقدیر قرار نمیگیرند و پس از مدتی این كاركنان از تلاش و دلسوزی دست میكشند و در نتیجه كل سازمان با ركود و كم كاری روبرو گشته و احیاناً با ورشكستگی مواجه خواهد شد.
● فواید طراحی شغل
با توجه به حدیث فوق، تفكیك وظایف و واگذاری آن به فردی معین میتواند فواید زیادی به دنبال داشته باشد كه نتیجه فوری و بلا واسطه آن عبارتند از:
۱. تأخُذُ بِهِ: یعنی امكان مؤاخذه و بازپرسی و ارزیابی عملكرد شاغل را فراهم میكند بافراهم شدن این امكان، اقدامات و تبعات بعدی نیز فراهم میشود مثل تذكر و توجیه و هدایت و اصلاح معایب و...
۲. اَحری الاّ یتواكَلُوا فی خدمتك: یعنی روشی شایسته است تا افراد انجام امور و وظایف را به همدیگر محول نكنند. احاله كارها به همدیگر و منتظر یكدیگر ماندن و انداختن مسئولیت یك كار به گردن دیگری، حداقل پیامد آن، به زمین ماندن كار و عدم اجرای فرامین و دستورات است و این حالت شایسته یك سازمان فعال و پویا و در خور یك مدیر موفق نیست.
● شرایط احراز شغل
قال امام علی (ع):«واجعل لراس كلّ امرٍ من امورك راساً منهم لا یقهره كبیرها ولا یتشتّت علیه كثیرها»۱۴
(برای هر یك از مشاغل و امور خود، فردی را بگمار كه كارهای سنگین و زیاد، او را درمانده نسازد و كثرت كارها او را پریشان و خسته نكند.)از این روایت از منظر مدیریت منابع انسانی نكات بسیار مفید و حائز اهمیتی را میتوان برداشت كرد.
۱. واگذاری مسئولیت هر یك از مشاغل به فرد خاص
تا مسئولیت سرپرستی آن را به عهده داشته باشد و در قبال آن پاسخگو باشد. بر اساس بخشی از حدیث كه میفرماید: «واجعل لراس كل امر من امورك رأساً»، ضرورت تقسیم كار و سازماندهی مشاغل نیز مستفاد میگردد.
۲. تناسب و همسنخی شاغل با شغل
سفارش حضرت این است كه فردی باید سرپرست شود كه علاوه بر دارابودن ویژگیهای عمومی شرایط احراز شغل، در مقابل عظمت و كثرت كارها عاجز نشده و قادر به احاطه و تسلط بر امور باشد.
۳. تفكك صحیح شغل
برداشت دیگری نیز از این روایت میتوان داشت. و آن این است مشاغل باید بگونهای تقسیم گردد كه یك فرد معمولی قادر به انجام صحیح آن باشد یعنی نه آنقدر زیاد سخت باشد كه فرد از انجام آن عاجز باشد «لایقهره كبیرها» و نه اینكه شغل اینقدر متنوع و گسترده باشد كه فرد دچار تشتت و سر در گمی بشود «لا یتشتت علیه كثیرها».
● روشهای تجزیه و تحلیل و طراحی شغل
از سوی محققین و متفكرین علم مدیریت بویژه مدیریت منابع انسانی، روشهای متعددی برای تجزیه و تحلیل شغل پیشنهاد شده است كه غالباً روشهایی مثل: مشاهده مستقیم، مصاحبه، پرسشنامه، مصاحبه گروهی،نشست با متخصصان، ثبت وقایع، پرسشنامه و تجزیه و تحلیل سِمَت را پیشنهاد میكنند. ولی بسیار جالب است كه بدانیم روش واقعیتر و دقیقتری از سوی پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد(ص) پیشنهاد شده است كه میتوان آن را: (روش مشاركتی تجزیه و تحلیل شغل) نامید. به این حدیث توجه فرمایید كه چگونه پیامبر اسلام (ص) برای درك و تشخیص شرایط شغل، شخصاً آستینها را بالا میزدند و با شاغل در انجام كار شركت میكردند، حتی سفارش میكردند در حضور من نحوه و كیفیت انجام شغلتان را تغییر ندهید و بخاطر حضور من تندتر یا كندتر فعالیت نكنید تا حضرتش در جریان شیوه انجام كار بطور واقعی قرار گیرند.
عن ابی عبدالله (ع): قال: فی كتاب رسول اللّه: اذا استعملتم ما ملكت ایمانكم فی شی یشق علیهم فاعملوا معهم فیه.۱۵ (امام صادق علیه السلام فرمود: در نوشتهای از پیامبر(ص) آمده است كه ایشان فرمودند: وقتی بنده خود را به كار بستید در چیزی كه شاق و سنگین است با ایشان در آن كار كنید.)
به تجربه ثابت شده است كه محققین و مدیرانی كه از نزدیك و به طور مستقیم در جریان انجام كار نبودهاند درك صحیح و واقعی از آن شغل ندارند و هر فرد بنا به تجربه شخصی خود، یك شغل را مهمتر و یا سختتر میداند. اگر طراح شغل بجای بررسی غیر مستقیم، مستقیماً به تجربه آن كار بپردازد در طراحی شغل بهتر میتواند واقعیات را منعكس كند.
در ادامه این حدیث امام جعفر صادق (ع) میفرماید: «وقال و ان كان ابی لیأمرهم فیقول كما انتم»۱۶ (و به تحقیق پدرم به كارگران فرمان میداد و میگفت: چنان باشید كه هستید.) یعنی طبق روال طبیعی به كارتان ادامه دهید و تلاش زیادتر نكنید.
فیأتی فینظر: گاهی نیز میرفت و كارشان را از نزدیك میدید. چنانكه ملاحظه شد امام جعفر صادق (ع) میفرماید: علاوه بر توصیه به كارگران مبنی بر عدم تلاش بیشتر در حضور ایشان، عنایت داشتند كه از نزدیك زحمات آنان را مشاهده نمایند كه در حقیقت همان روش «مشاهده مستقیم» است.
● واگذاری هر شغل به اهلش
«قال رسول اللّه (ص): اذا اسدی الامر الی غیر اهله، فانتظر الساعهٔ»۱۷
(هنگامی كه كارها به دست غیر اهلش سپرده شود، منتظر پایان كار «قیامت» باش)
در خصوص واگذاری هر شغل به فرد مناسب آن شغل سفارشات زیادی در متون اسلامی مشاهده میشود و آیات قرآن نیز در این خصوص نازل شده است از جمله آیه معروف «لا ینال عهدی الظالمین» كه چون بررسی آیات قرآنی مورد بحث ما نیست از آن میگذریم. این حدیث بخوبی نتایج واگذاری یك شغل به غیر اهلش را مجسم كرده است. در آنجا كه میفرماید: (اگر چنین كاری صورت گیرد، منتظر برپایی قیامت باشید.)
این تعبیر حاكی از شدت نتایج سوء این عمل است و كنایه از بهم ریختگی امور، فشل شدن روند كار و بروز نابسامانی در امور است. اگر ما حالت طبیعت و انسانها به هنگام برپا شدن قیامت را مجسم كنیم (فرار مادر از طفل، حالت مستی پیدا كردن مردم، جابجا شدن فاصله زمین و خورشید و...) به وضعیت جامعه یا سازمانی كه مشاغل آن به افراد نااهلش سپرده شود، پی خواهیم برد.
●● بخش دوّم
● برنامه ریزی نیروی انسانی
برنامهریزی و آیندهنگری از جمله وظایف بسیار مهم همه مدیران از جمله وظیفه مدیران منابع انسانی است. در كلام معصومین (ع) نیز به این امر توجه خاص مبذول شده است تا حدی كه بقاء و دوام حكومتها و سازمانها منوط به وجود برنامه ریزی و آیندهنگری قلمداد شده است.
● اهمیت برنامه ریزی
قال علی (ع): «امارات الدّول انشاء الحیل»۱۸(بقای مناصب و دولتها مربوط به برنامهریزی و چاره اندیشی در امور میباشد.)
با عنایت به این حدیث به این نتیجه میرسیم كه برنامهریزی و چارهاندیشی اساس بقاء و دوام سازمان است و چون از جمله اركان مهم یك سازمان بلكه مهمترین ركن سازمان، نیروی انسانی است، برنامهریزی نیروی انسانی از مهمترین وظایف مدیران است.
قال امام علی(ع): «المؤمنون هم الّذین عرفوا ما امامهم»۱۹(مؤمنان كسانی هستند كه آینده را میشناسند(آیندهنگری دارند.)
برنامه ریزی چون ناظر به آینده است پس شناخت اهداف و برنامههای آتی و نیازهای سازمان به نیروی انسانی در آینده و چگونگی تأمین و یا كاهش آن، برنامه ریزی محسوب میگردد.
در حدیث دیگری پیامبر اسلام (ع) ضرورت و اهمیت برنامهریزی را به ابنمسعود گوشزد میكند و او را از انجام فعالیت بدون برنامهریزی شده بر حذر میدارد.
عن رسول الله (ص):«یابن مسعود اذا عملت عملاً فاعمل بعلمٍ و عقلٍ و ایّاك ان تعمل عملاً بغیر تدبیرٍ و علمٍ»۲۰(پیامبر به ابنمسعود میفرمایند: هرگاه كاری را انجام دادی، از روی علم و عقل انجام بده و بر حذر باش از اینكه كاری را بدون برنامهریزی و آگاهی انجام دهی.)
● فواید برنامه ریزی
برنامهریزی دارای فواید زیادی است كه ما در اینجا با توجه به بضاعت علمی اندك خویش و رعایت اختصار در این مقال، به چند نمونه از آن اشاره میكنیم.
الف. پیشگیری از پشیمانی:
قال امیرالمؤمنین (ع): «التّدبیر قبل العمل یؤمنك من النّدم»۲۱
(برنامهریزی و آینده نگری قبل از شروع كار تو را از پشیمانی ایمن میسازد.)
قبل از شروع عملیات مدیران فرصت دارند تا همه جوانب كار را بررسی نمایند و حوادث احتمالی را پیشبینی نمایند. این پیشبینهاست كه فرد را از ندامت و پشیمانی مصون نگه میدارد.
ب. استفاده بهینه از امكانات:
قال امام علی(ع): «التّلطّف فی الحیلهٔ اجدی من الوسیلهٔ»۲۲
(ظرافت و دقت در برنامهریزی بهتر از امكانات است.)
كسانی كه دارای توان برنامهریزی هستند، در موارد بسیاری قادرند با امكانات ناچیز كارهای بزرگی را به انجام رسانند در حالی كه مدیران بیبرنامه، با امكانات بسیار وسیعتر به چنین موفقیتی نائل نمیشوند.
ج. برنامهریزی حلال مشكلات:
عن علی (ع): «من قعد عن حیلته اقامته الشّدائد»۲۳
(كسی كه چارهاندیشی را رها كند، با شدائد و مشكلات درگیر خواهد شد.)
كسانی كه بدون برنامهریزی كاری را شروع میكنند، چون اشكالات احتمالی را از قبل پیشبینی نكردهاند و برای آن راه حل مناسبی نیاندیشیدهاند، هر روز حادثهای فرا رویشان رخ مینماید اینان همیشه در دنیایی از مشكلات غوطهور و از گرفتاری و مشغله زیاد شكایت دارند.
● لوازم برنامهریزی
الف. اعتقاد به امكان حل مشكل:قال رسول اللّه(ص): «لكلّ شیءٍ حیلهٔ»۲۴ (برای هر چیزی چارهای وجود دارد.)در برنامهریزی باید ناامیدی و یأس را از فكر دور داشت و معتقد بود كه هر مشكلی راهحلی دارد.
ب. استفاده از روند گذشته:
قال علی (ع): «من قلّت تجربته خدع، من كثرت تجربته قلّت غرّته»۲۵(كسی كه تجربهاش كم باشد، فریب خواهد خورد و كسی كه تجربهاش زیاد باشد لغزشهایش كم است.)
ج. تفكر و اندیشیدن:
قال علی (ع): «الحیلهٔ فایده الفكر»۲۶ (چاره اندیشی فایده فكر میباشد.)تلاش انسان وقتی مثمر ثمر خواهد بود كه مبتنی بر مبانی نظری و فكری باشد. فعالیتها و برنامههای بدون تفكر، نتیجهای جز شكست و حرمان در انتظارش نیست.
●● بخش سوم
● كارمندیابی و گزینش
بخش عمدهای از موفقیت سازمان و مدیران بستگی به افرادی دارد كه در سازمان به كار اشتغال دارند. همان طور كه مدیر باید توانایی اداره سازمان را داشته باشد، افراد و كاركنان نیز باید شایستگی و توانایی انجام كارها را براساس اهداف سازمان داشته باشند، در غیر این صورت اهداف سازمان تحقق نمیپذیرد. بر این اساس گزینش و انتخاب كاركنان شایسته حساسترین وظیفه مدیر منابع انسانی را تشكیل میدهد.
● ضرورت گزینش
«ثمّ انظر فی امور عّمالك فاستعملهم اختباراً و لاّ تولیهم محاباهٔ و اثرهًٔ فانّهما جماعٌ من شعب الجور و الخیانهٔ»۲۷
(پس در كار انتخاب عاملان خود بیندیش و تنها پس از آزمون و امتحان، آنها را به كار بگمار و از روی هوا و هوس و بدون توجه به نظر دیگران به كارشان مگیر چرا كه این عمل تركیبی از اجزاء ظلم و جور و خیانت است.)
این حدیث به ما گوشزد میكند كه به كارگیری و استخدام كاركنان بدون طیكردن مراحل گزینش و بدون توجه به تحقیقات و بررسی سوابق، نوعی خیانت است.
قال ابو عبدالله (ع): «من اتخذ اخاً من غیر اختبارٍ الجأه الاضطرارٍ الی مرا فقهٔ الاشرارٍ»۲۸
(هركس برادری را بدون آزمون و امتحان اختیار كند، به حكم اضطرار ناگزیر از رفاقت با بدان گردد.)
دراین حدیث علاوه بر بیان ضرورت آزمون و امتحان برای گزینش، پیامد آن نیز بیان شده است یعنی اگر سازمانی بدون انجام مراحل گزینشی اقدام به استخدام نیرویی كرد، در صورت نامناسب بودن آن نیرو، بالاجبار سازمان بایستی تا پایان بازنشستگی مشكلات این فرد را تحمل كند.● معیارهای گزینش
در اغلب كتب مدیریت منابع انسانی، به هنگام گزینش سفارش میشود به غیر از علم و تخصص، معیارهای دیگری مثل: سابقه، وضعیت خانوادگی، حسب و نسب، جنس و نژاد و... نبایستی مورد ملاحظه قرار گیرد ولی در متون اسلامی در موارد زیادی سفارش شده است كه در گزینشها ویژگیهایی مثل: سابقه، صلاحیت خانوادگی، ایمان و اخلاص و... مورد توجه و عنایت قرار گیرد. در اینجا به بعضی از مواردی كه كمتر در كتب اخلاقی بدان پرداخته شده است، اشاره میكنیم.معیارهای معرفی شده را میتوان در دوبخش دسته بندی كرد:
الف. معیارهای عمومی گزینش:
حضرت علی (ع) به مالك اشتر میفرماید:
«ثم الصق بذوی المرؤات والاحساب و اهل البیوتات الصالحهٔ و السوابق الحسنهٔ»۲۹
(پس به سراغ كسانی برو كه از خانوادههای اصیل، نجیب، باشخصیت، مؤمن، صالح و خوش سابقه باشند.)
پس اصالت و نجابت خانوادگی و ایمان و سابقه فرد در گزینشها بایستی مورد توجه قرار گیرد. حضرت امیر در جای دیگر این نامه میفرماید: «و توخّ منهم اهل التّجربهٔ و الحیاء»۳۰ (و از میان آنها افرادی كه با تجربهتر و پاكتر (باحیاتر) هستند برگزین.)
در اینجا به دو ویژگی لازم یعنی «تجربه» و «حیاء» نیز اشاره شده است كه میتوان تجربه كاری را از معیارهای اختصاصی و حیاء را از معیارهای عمومی گزینش محسوب كرد.
قال علی (ع): «والقدم فی الاسلام المتقدمهٔ» (و كسانی را برگزین كه در اسلام پیشگامترند.)
و در بیان علت این امر میفرماید:
«فانّهم اكرم اخلاقاً و اصلح اعراصاً و اقلّ فی المطامع اشراقاً و ابلغ فی عواقب الامور نظراً»۳۱
(زیرا اخلاق آنها بهتر و خانواده آنها پاكتر و همچنین كم طمعتر و در سنجش عواقب كارها بیناترند.)
البته در خصوص معیارهای عمومی گزینش روایات بسیار زیادی وجود دارد از جمله در یكی از خطبههای نهج البلاغه معروف به خطبه همام، صفات و ویژگیهای زیادی تكرار شده است كه به دلیل اشتراك این صفات با مباحث غیر مدیریتی و محدودیت این مقاله، از ذكر آنها پرهیز میشود.
ب. معیارهای اختصاصی گزینش:
داشتن «تجربه» و «تخصص» و «كاردانی» و... از جمله معیارهایی است كه بكرات مورد تأكید معصومین (ع) قرار گرفته است چنانچه حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید:
«ولا تقبّلنّ فی استعمال عمّالك و امرائك شفاعهًٔ الاّ شفاعهٔ الكفائهٔ و الامانهٔ»۳۲
(در به كارگیری و استخدام عاملان و مسئولین هیچ شفاعتی (معیاری) غیر از شفاعت كاردانی و تخصص و امانتداری آنها را نپذیر.)
حضرت امیر(ع) در این گفتار علاوه بر بیان معیار اختصاصی گزینشها به یك نكته اساسی و مبتلابه همه جوامع در همه اعصار اشاره فرمودهاند و آن عدم پذیرش واسطههاست. پذیرش توصیه از این و آن و تقدم رابطه بر ضابطه و ترجیح سفارش بر شایستگی و كفایت، پدیده شومی است كه در صورت رواج پیدا كردن در نظام اداری، موجب ناكارآمدی آن گشته و با بحران مشروعیت مواجه میگردد.
برخورداری از«علم» و «تجربه» نیز جزء شرایطی است كه مورد سفارش واقع شده است.
قال علی (ع): «العقل غریزهٌٔ تزید بالعلم والتّجارب»۳۳ (عقل غریزهای است كه با آگاهی و تجربه افزایش مییابد.)
«عقل» با آن همه شأن و منزلتی كه برای آن ذكر میشود، باز هم برای تقویت تكاملش به علم و تجربه نیازمند است.
قال رسول الله (ص): «رأی الرجل علی قدر تجربتهه»۳۴ (اندیشه هر فرد به میزان تجربه او بستگی دارد.)
چنانچه ملاحظه میشود اینقدر كه روی «تجربه» تأكید شده است كمتر روی «سنوات خدمتی» تكیه شده است. چرا كه بسیار هستند كسانی كه سالهای سال در محلی خدمت میكنند ولی تلاشی برای افزایش تجربه و
توان و كارایی خویش به عمل نمیآورند و برعكس افرادی هستند كه در همان سالهای اولیه خدمت، با تلاش و كوشش و كسب علم و تجربه - در مقایسه با پیران آن سازمان - به درجات بالایی از كارایی و اثر بخشی دست مییابند. از این رو در كلام حضرت به این نكته ظریف توجه و به جای «سنوات خدمت» بر «تجربه» تأكید شده است.البته نباید سنوات خدمتی را با سابقه خوب و تقدم در مسلمانی اشتباه گرفت. سنوات خدمتی را میتوان جزء معیارهای اختصاصی دانست و سابقه تشرف به اسلام از معیارهای عمومی گزینش محسوب میگردند.
● روش نقل و انتقالات كاركنان
در فرایند برنامهریزی نیروی انسانی ممكن است ضرورت ایجاب كند قبل از اقدام به كارمندیابی و انتخاب و گزینش كارمندان جدید، جابجاییها و نقل و انتقالاتی در میان نیروهای موجود صورت گیرد. این موضوع نیز از دید مبارك حضرت علی(ع) پنهان نمانده و توسط افعال هدایتگر و بیانات راهگشای خویش، سرمشق روشنی را ارائه فرمودهاند.
الف. شیوه جابجایی نیروها:
گاه شرایطی پیش میآید كه فردی در سازمان بایستی جابجا شود. بدیهی است اگر این جابجایی همراه با ارتقاء و ترفیع باشد، مشكلی ایجاد نخواهد كرد بلكه موجب شادی فرد نیز فراهم میشود. البته رعایت ضوابط و احراز شایستگی ارتقاء را نباید از نظر دور داشت ولی اگر جابجایی همراه با ارتقاء نباشد، غالباً مشكلاتی را در پی خواهد داشت. حضرت علی (ع) این تصمیم را در مورد «عمربن ابوسلمه محزونی» به كار برد. اما این اقدام را با چنان ظرافتی به انجام رساندند كه میتواند الگوی مناسبی برای همه مدیران منابع انسانی باشد.
حضرت امیر(ع) پس از عزل وی و معرفی فرد دیگری بجای ایشان در نامهای خطاب به عمربن ابوسلمه فرماندار بحرین مینویسند:
«من نعمان ابن عجلان زرقی را فرماندار بحرین قرار دادم و اختیار تو را از فرمانداری آن برگرفتم بدون اینكه این كار برای تو مذمت یا ملامت در بر داشته باشد. چرا كه تو زمامداری را به نیكی انجام دادی و حق امانت را ادا نمودی. بنابر این بسوی ما حركت كن بی آنكه مورد سؤ ظن یا ملامت یا متهم و گنهكار باشی.
زیرا من تصمیم گرفتهام به سوی ستمگران اهل شام حركت كنم و دوست دارم تو با من باشی. چرا كه تو از كسانی هستی كه من در جهاد با دشمن و بر پا داشتن ستونهای دین از آنها استعانت میجویم، انشاءالله.»۳۵
آری آن حضرت ضمن بركناری فرد، چون مسلمان متعهد و خوبی است با جملاتی بسیار زیبا او را تأیید نموده و آبرویش را حفظ میكند. پس از اینكه فردی با رعایت احترام از كار بركنار گردید، نباید به طور كلی او را رها كرد و از سختیها و مشكلات فراوانی كه برای او رخ میدهد كاملاً غافل بود.
امیرالمؤمنین علی (ع) در مورد دیگری نیز پس از آنكه «محمد بن ابی بكر» را از ولایت مصر برمیدارند، طی نامهای از او دلجویی مینمایند:
«به من خبر رسیده كه از فرستاده مالك اشتر به سوی فرمانداریت دلگیر شدهای ولی این كار را من نه به این جهت انجام دادم كه تو در تلاش و كوششت سستی ورزیدهای و یا برای این باشد كه جدیّت بیشتری به خرج دهی. اگر چه آنچه را كه در اختیارت قرار داشت، گرفتم ولی تو را والی جایی قرار دادم كه هزینه آن بر تو آسانتر و حكومت آن برایت جالبتر است.»۳۶
این نحوه برخورد حضرت نشان میدهد كه بایستی ضمن دلجوئی از فرد، دلایل این اقدام نیز بیان شود، تا نسبت به این نقل و انتقالات توجیه گردد.ب. ضرورت انتقال یا اخراج:
بعضی از افراد با حركات، سخنان و رفتار صحیح به مجموعه روحیه بخشیده، نشاط كاری افراد را بالا میبرند. در مقابل عدهای با برخوردهای یأسآمیز و بزرگ جلوه دادن كاستیها و ضعفها، افراد را نسبت به كار آینده دلسرد كرده، غباری از یأس و ناامیدی بر سر و روی مجموعه میپاشند به نحوی كه افراد دلسوز و پرتلاش هم از كار خود دلسرد میشوند و از حركت باز میایستند. نحوه برخورد با چنین افرادی كه با انجام اقدامات هدایتی، انگیزشی و آموزشی اصلاح نمیشوند، در این حدیث بخوبی روشن شده است:
قال علی (ع): «فانّ المتكاره مغیبه خیر من مشهده و قعوده اغنی من تهوضیه»۳۷
(سست عنصران ناراضی، نبودشان بهتر از حضور آنان است و نشستن آنان بهتر از قیامشان میباشد.)
تأثیر مضّر این افراد در سازمان موضوعی است كه ضرورت اقدام لازم از سوی مدیران ذیربط ایجاب میكند. این افراد اگر حقوقشان را به طور كامل دریافت دارند و در محیط كار حاضر نشوند، برای سازمان سودمندتر از وجود آنان در بین كاركنان میباشد. لذا انتقال، بازنشستگی و یا اخراج، تنها راه باقیمانده خواهد بود.
●● بخـش چهارم
● آموزش
یكی از مهمترین وظایف مدیریت منابع انسانی، تهیه و اجرای برنامههای آموزشی و تعلیمات شغلی كاركنان به منظور افزایش میزان مهارتها و كارآیی آنان در سازمان میباشد.تعلیمات شغلی برای كاركنان میبایستی بلافاصله پس از انتخاب افراد و قبل از اشتغال بكار و تصدی مسئولیتی خاص، به اجرا درآید. ضرورت این امر در فرازهای مختلفی از فرمایشات هدایتگر معصومین به چشم میخورد كه به ذكر احادیث و روایاتی محدود و مرتبط با بحث اكتفا میكنیم.
● ضرورت آموزش
امام علی (ع) در بیان ضرورت آموزش برای عمّال و كاركنان میفرماید:
فانّ العامل بغیر علمٍ كالسّائر علی غیر طریقٍ، فلا یزیده بعده عن الطریق الواضح الاّ بعداً من حاجته. والعامل بالعلم كالسائر علی الطریق الواضح ۳۸
(كسی كه بدون علم و آگاهی به كاری میپردازد مثل كسی است كه به بیراهه میرود، كه هرچه راه میرود از مسیر و هدف اصلی دورتر میشود. اما كسی كه با علم و دانش عمل میكند همچون رهروی است كه در راهی مشخص و واضح حركت میكند.)
امام صادق (ع) در حدیثی قریب به همین مضمون میفرماید:
«العامل علی غیر بصیرهٍٔ كالسّائر علی غیر الطریق لاتزیده سرعهٔ السیر عن الطریق الاّ بعداً»۳۹
(كسی كه بدون بصیرت و آگاهی كاری را انجام میدهد، همانند كسی است كه از بیراهه سیر میكند كه هر قدر سریعتر میرود از مقصد دورتر میشود.)
در این دو حدیث شریف علاوه بر بیان ضرورت آموزش، تبعات سوء بكارگیری كارمندان بدون فراگیری آموزشهای لازم نیز به ما گوشزد شده است. از تشبیهی كه حضرت بكار بردهاند میتوان، دوری و فاصله گرفتن از هدف، اتلاف وقت، و عمر و امكانات و سرخودگی و نارضایتی و... از جمله تبعات اشتغال بكار نیروی آموزش ندیده دانست.
ای بسا تیز طبع كاهل كوش كه شد از كاهلی سفال فروش
وای بسا كوردل كه از «تعلیم» گشت قاضی القضات هفت اقلیم
● آموزش و افزایش كارایی
پیامبر عظیم الشأن اسلام نیز در این خصوص میفرماید:
«انّ قلیل العمل مع العلم كثیر و كثیر العمل مع الجهل قلیل»۴۰
(عمل اندك اگر با علم و آگاهی همراه باشد (نتایج) زیادی دارد ولی كسی كه كارهای زیادی انجام میدهد ولی نسبت به كارش جهل دارد، قلیل الفایده است.)
چنانچه ملاحظه میشود، علم و آگاهی موجب افزایش بهرهوری میگردد اگرچه به ظاهر فعالیت كمی صورت میگیرد در حالی كه زحمت زیاد و تلاش فراوان اگر با آموزش و تعلیمات مهارتی همراه نباشد، نتایج كمی به بار خواهد آورد.
همچنین امام موسی بن جعفر(ع) خطاب به هشام بن الحكم در ارزیابی عمل عالم و فرد آمورش دیده در مقایسه با فرد جاهل و آموزش ندیده میفرماید:
«قلیل العمل من العالم مقبول مضاعف و كثیرالعمل من اهل الهوی و الجهل مردود»۴۱
امام میفرماید: (عملكرد اندك از عالم دوچندان مقبول است ولی عمل بسیار از جاهل و اهل هوی و هوس پذیرفته نیست.)
جالب توجه است كه در حدیث قبل عمل جاهل اندك شمرده شده بود ولی در این حدیث حتی عمل زیاد و پر مشقّت جاهل اصلاً بحساب آورده نمیشود. كاّنه هیچ عملی انجام نداده است در حالی كه فرد تعلیم دیده، عمل عالمانه و اندك وی تأثیری به مراتب بیشتر بر جای میگذارد.
در نگاه حضرت امیر مؤمنان (ع) ارزش علم و آموزش چنان والاست كه معیار ارزیابی انسانیت انسان قلمداد میشود. كه میفرماید:
«قیمهٔ كل امرءٍ ما یعلم» (ارزش هر انسانی به اندازه علم اوست.)
با این تعبیر میتوان نتیجه گرفت، وظیفه آموزش و تعلیم مهارتها مهمترین واصلیترین وظایف مدیریت منابع انسانی است و اگر این وظیفه بخوبی صورت گیرد، میتوان به عملكرد مثبت فرد در سازمان و ثمربخش بودن حضور وی در سازمان تا حدود زیادی مطمئن بود. نتیجه دیگری كه میتوان از این حدیث گرفت این است كه در امر ارزیابی كاركنان بهتر است بجای لحاظ كردن سوابق خدمتی فرد، به میزان تجربه و علم و مهارت وی توجه كرد، حتی این ملاك اخیر، برتر و مهمتر از حجم كار و فعالیت كاركنان میباشد.
● آموزش قبل از اشتغال به كار
ضرورت برگزاری دورههای آموزشی قبل از اشتغال بكار كاركنان، موضوعی است كه میتوان از سیره عملی و احادیث معصومین استنتاج نمود. احادیث ذكر شده در بخش قبل علاوه بر اثبات ضرورت آموزش، همگی دلالت بر این دارند كه فرآیند تعلیم بایستی قبل از عمل صورت گرفته باشد تا عمل كننده در همان ابتدای كار دچار خطا نشود. همچنین ریاضتها و عبادتهای پیامبر اسلام در غار حراء قبل از بعثت میتواند یكی از الگوهایعملی این فرایند باشد. اما چون منابع تحقیق ما محدود به احادیث و روایات است لذا از ذكر سیره عملی و و حوادث تاریخی و آیات قرآن صرف نظر میكنیم و در این خصوص بسنده میكنیم به حدیثی از امام جعفر صادق (ع) كه فرمودند: «ما بعث اللّه نبیاً و قد رعی الغنم»۴۲
(هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر اینكه قبلاً یكدوره شبانی را گذرانده بود.)
یكی از دورههای آموزش مهارتها، «تعلیم در محیط نمونه» است كه كارورز در محیطی با شرایط مشابه به محیط اصلی كار، مشغول آموزش و كسب تجربه میگردد كه از جمله آموزشهای بسیار مفید و مؤثر، محسوب میشود. اشتغال انبیاء به شغل چوپانی شباهت زیادی به دورههای تعلیم در «محیط نمونه» دارد.
منبع:ماهنامه پاسدار اسلام ، شماره ۲۴۲
نویسنده:امیر حمزه مهرابی
نویسنده:امیر حمزه مهرابی
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست