پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
جغرافیای تاریخی استان ، استان خوزستان
استان خوزستان یكی از كهنترین سرزمینهای تمدن بشری است. این تمدن در 6000 سال پیش در شوش پدید آمد، هزار سال بعد دولت مقتدر عیلام در شوش پایهگذاری شد و 3000 سال پیش از میلاد، دولت عیلام توسط آشوریان منقرص گردید. در سال 640 ق.م شوش به دست آشوریها تسخیر و به دو بخش تقسیم شد. قسمت شمالی یعنی انزان به دست پارسها افتاد و قسمت جنوبی آن به تصرف آشور درآمد. در تابستان سال 538 ق.م كوروش هخامنشی به بابل لشكر كشید و با شكست بابل كلیه خاك عیلام جزو متصرفات هخامنشی گردید و شهر شوش به عنوان یكی از پایتختهای هخامنشی برگزیده شد. داریوش هخامنشی در حدود سال 521 ق.م شوش را به مركز شاهنشاهی خود تبدیل كرد و در آن كاخ باشكوهی از سنگ به نام «هدیش» احداث كرد. در زمان خشایار شاه پایتختهای ایران از جمله شوش به اوج عظمت و رونق رسیدند. با حمله اسكندر دوران اوج و شكوه سلطنت خیرهكننده هخامنشیان به پایان رسید. در سال 333 ق.م اسكندر بر هخامنشیان پیروز شد و شهر بابل و شوش را با ذخایر بسیار ارزشمند طلا و نقره تصرف كرد.
پس از فوت اسكندر در بابل جانشینان او در ایران دولت سلوكیان را تشكیل دادند. در سال 187 قبل از میلاد در اثر ضعف دولت سلوكی پارس و خوزستان متحد شدند و از دولت سلوكی جدا شدند.
مهرداد اول اشكانی 171-137 ق.م نیز «دقریوس» شاه سلوكی را در جنگی شكست داد و شخصی به نام كامثاسكیر را كه از خاندان اشكانی بود به حكومت خوزستان منصوب كرد. با قدرت گرفتن ساسانیان این ناحیه رو به عمران و آبادی گذاشت. شهر جندی شاهپور با دانشكده بسیار معروف نیز از شهرهایی است كه در این دوران از رونق و شكوفایی چشمگیری برخوردار بوده است.
پس از شكست یزدگرد سوم در جنگ معروف نهاوند، ایرانیان به مرور به دین اسلام گرویدند. از سال 17 هـ.ق در عهد خلافت عمر كه كشورگشایی مسلمانان به پیروزی تازهای دست یافته بود، بصره به عنوان یكی از حاكمنشینها و نایبالحكومه انتخاب شد. مهمترین و خونینترین واقعه نخستین قرن اسلام در خوزستان، قیام تودههای بدوی و روستائیان عرب و ایرانی بود كه زیر لوای خوارج یا ارزقیان سر به شورش برداشتند. حجاج بن یوسف در سال 78 هـ.ق این قیام را با بیرحمی و سنگدلی سركوب كرد. قیام دیگری نیز در سالهای 249 هـ.ق به رهبری صاحبالزنج خوستان را فرا گرفت.
در اواسط سده سوم هـ.ق دولت عباسیان رو به انحطاط گذاشت و زمینه رشد قیام ایرانیان به رهبری یعقوب لیث صفاری فراهم شد. یعقوب لیث از سیستان علم استقلال برافراشت و در شوال سال 261 هـ.ق فارس را تسخیر و به سرعت حمله به بغداد را (مقر خلافت عباسیان) آغاز كرد، ولی بلافاصله به شوش و شوشتر عقبنشینی كرد.
در سال 288 هـ.ق عمرولیث جانشین یعقوب در خوزستان به قتل رسید. در سال 326 هـ.ق معزالدوله دیلمی، كرمان و خوزستان را تصرف كرد. با روی كار آمدن سلجوقیان ابوكالیجاد دیلمی به حكومت خوزستان منصوب شد و در سال 434 هـ.ق با همین سمت درگذشت. از این سال تا سال 845 هـ.ق به ترتیب خوارزمشاهیان، خاندان شلمه افشار، اتابكان فارس، آلمظفر، آل جلایر و تیموریان بر تمام یا قسمتی از خوزستان حكم راندند. در سال 845 هـ.ق جنبش مذهبی دیگری به عنوان شعشعیان در این نواحی شكل گرفت. رهبر این جنبش سید محمد مشعشع ادعای مهدویت داشت و از این زمان خوزستان به دو ناحیه عربنشین و غیر عربنشین تقسیم شد. در سال 872 هـ.ق سلسله ایلخانان به دست آققویونلوها منقرض شد و سید محسن فرزند سید محمد مشعشع از اوضاع آشفته ناشی از آن استفاده كرد و بر سراسر خوزستان مسلط شد. پادشاهان صفوی چندین بار برای سركوب مشعشیان و افشار به خوزستان لشگر كشیدند و هر بار پس از سركوب آنها مشعشعیان را بر حكومت نواحی تحت تسلط آنها ابقا كردند. با انقراض صفویان به دست محمود افغان خوزستان همچنان به تهماسب میرزا جانشین پادشاه شكست خورده صفوی وابسته باقی ماند و محمد افغان برای دست یافتن به این ناحیه در سال 1136 هـ.ق لشگری به این ناحیه گسیل داشت ولی نتیجهای نگرفت. نادرشاه، افغانها را از اصفهان بیرون راند و در بهار سال 1142 هـ.ق از راه فارس و كهگیلویه روانه خوزستان شد.
پس از قتل نادر، خاندان مشعشعی بار دیگر به ریاست موسی مطلب هویزه را به تصرف در آوردند. مشعشعها پس از استقرار در هویزه به سوی شوشتر، دزفول و شوش روی آوردند و با طایفه آل كثیر جنگیدند و نواحی مزبور را تصرف كردند. در همین دوران كریمخان زند پس از ده سال كشمكش و جدال قدرت را به دست گرفت. پس از درگذشت كریمخان زند بار دیگر خوزستان دچار هرج و مرج شد. در زمان فتحعلیشاه قاجار خوزستان به دو بخش تقسیم شد. بخش شمالی، شامل شوشتر، دزفول و هویزه جزء كرمانشاهان، به محمدعلی میرزای دولت شاه سپرده شد و بخش جنوبی آن شامل رامهرمز، فلاحیه و هندیجان جزء فارس به حسینعلی میرزا پسر دیگر فتحعلی شاه واگذار شد و محمّد علی میرزای دولت شاه شاهزاده مقتدر قاجاری دوباره برای سركوب مخالفین به خوزستان لشگر كشید. در زمان همین شاهزاده بند معروف میزان در شوشتر بازسازی شد و آب به شاخه شطیط و نهرداران جریان یافت.
در سال 1267 هجری قمری قوای انگلیس از طریق خرمشهر وارد خوزستان شد و تا اهواز پیش آمد و به آن شهر دست یافت. پس از سال 1273 هـ.ق كه جنگ انگلیس با ایران روی داد تا پایان حكومت ناصرالدینشاه كه چهل سال طول كشید در خوزستان جنگی روی نداد. در این زمان عشایر عرب به چند بخش تقسیم شده و هر بخش شیخی جداگانه داشت كه حاج جبار خان نامآورتر از دیگران بود و چون پس از جنگ انگلیس فداكاریهایی از خود نشان داده بود توسط ناصرالدینشاه به رتبه سرتیپ اولی ارتقاء یافت. پس از او پسرش شیخ خزعل جانشین پدر شد و با كشتن برادر زمام امور را به دست گرفت. این مرد كه با حمایت انگلیس سراسر استان خوزستان را به چنگ آورده بود، در سال 1332 هجری قمری علیرغم بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول جانب انگلستان را گرفت.
انگلیسها عثمانیها را از خوزستان بیرون كردند و رشته اختیار سراسر خوزستان را به دست گرفتند. در خرمشهر، اهواز و شوش سپاه مستقر ساختند و در هر یك از شهرهای شوشتر و دزفول اداره سیاسی یا كنسولگری و عدلیه دایر كردند و در همه جا ادارههای پست و تلگراف را به دست گرفته و سرپرستی آنها را به مأموران خود واگذار كردند.
از سال 1323 تا 1339 هجری قمری این وضع پایدار بود و شیخ خزعل نیز خود را امیر خوزستان (عربستان) میخواند. در دوران رئیس الوزرایی رضاشاه سپاهی از شیراز به بهبهان، سپاهی از اصفهان و سپاه سومی از بروجرد عازم سركوب شیخ خزعل در خوزستان شد. پس از جنگی كوتاه شیخ خزعل شكست خورد و با فرستادن پیامی به رئیس الوزرا امان خواست و در سال 1315 هـ.ق به روایت مرحوم محمدخان قزوینی این مرد را در سن 75 سالگی به دستور رضاشاه در منزلش خفه كردند و بدین وسیله عمر یكی دیگر از حكام محلی به سود قدرت یافتن دولت مركزی به پایان رسید. سرانجام در 22 بهمن سال 1357 شمسی به عمر بیش از نیم قرن حكومت پهلویها نیز خاتمه داده شد. در زیر به جغرافیای تاریخی شهرستان استان خوزستان اشاره میشود:
پس از فوت اسكندر در بابل جانشینان او در ایران دولت سلوكیان را تشكیل دادند. در سال 187 قبل از میلاد در اثر ضعف دولت سلوكی پارس و خوزستان متحد شدند و از دولت سلوكی جدا شدند.
مهرداد اول اشكانی 171-137 ق.م نیز «دقریوس» شاه سلوكی را در جنگی شكست داد و شخصی به نام كامثاسكیر را كه از خاندان اشكانی بود به حكومت خوزستان منصوب كرد. با قدرت گرفتن ساسانیان این ناحیه رو به عمران و آبادی گذاشت. شهر جندی شاهپور با دانشكده بسیار معروف نیز از شهرهایی است كه در این دوران از رونق و شكوفایی چشمگیری برخوردار بوده است.
پس از شكست یزدگرد سوم در جنگ معروف نهاوند، ایرانیان به مرور به دین اسلام گرویدند. از سال 17 هـ.ق در عهد خلافت عمر كه كشورگشایی مسلمانان به پیروزی تازهای دست یافته بود، بصره به عنوان یكی از حاكمنشینها و نایبالحكومه انتخاب شد. مهمترین و خونینترین واقعه نخستین قرن اسلام در خوزستان، قیام تودههای بدوی و روستائیان عرب و ایرانی بود كه زیر لوای خوارج یا ارزقیان سر به شورش برداشتند. حجاج بن یوسف در سال 78 هـ.ق این قیام را با بیرحمی و سنگدلی سركوب كرد. قیام دیگری نیز در سالهای 249 هـ.ق به رهبری صاحبالزنج خوستان را فرا گرفت.
در اواسط سده سوم هـ.ق دولت عباسیان رو به انحطاط گذاشت و زمینه رشد قیام ایرانیان به رهبری یعقوب لیث صفاری فراهم شد. یعقوب لیث از سیستان علم استقلال برافراشت و در شوال سال 261 هـ.ق فارس را تسخیر و به سرعت حمله به بغداد را (مقر خلافت عباسیان) آغاز كرد، ولی بلافاصله به شوش و شوشتر عقبنشینی كرد.
در سال 288 هـ.ق عمرولیث جانشین یعقوب در خوزستان به قتل رسید. در سال 326 هـ.ق معزالدوله دیلمی، كرمان و خوزستان را تصرف كرد. با روی كار آمدن سلجوقیان ابوكالیجاد دیلمی به حكومت خوزستان منصوب شد و در سال 434 هـ.ق با همین سمت درگذشت. از این سال تا سال 845 هـ.ق به ترتیب خوارزمشاهیان، خاندان شلمه افشار، اتابكان فارس، آلمظفر، آل جلایر و تیموریان بر تمام یا قسمتی از خوزستان حكم راندند. در سال 845 هـ.ق جنبش مذهبی دیگری به عنوان شعشعیان در این نواحی شكل گرفت. رهبر این جنبش سید محمد مشعشع ادعای مهدویت داشت و از این زمان خوزستان به دو ناحیه عربنشین و غیر عربنشین تقسیم شد. در سال 872 هـ.ق سلسله ایلخانان به دست آققویونلوها منقرض شد و سید محسن فرزند سید محمد مشعشع از اوضاع آشفته ناشی از آن استفاده كرد و بر سراسر خوزستان مسلط شد. پادشاهان صفوی چندین بار برای سركوب مشعشیان و افشار به خوزستان لشگر كشیدند و هر بار پس از سركوب آنها مشعشعیان را بر حكومت نواحی تحت تسلط آنها ابقا كردند. با انقراض صفویان به دست محمود افغان خوزستان همچنان به تهماسب میرزا جانشین پادشاه شكست خورده صفوی وابسته باقی ماند و محمد افغان برای دست یافتن به این ناحیه در سال 1136 هـ.ق لشگری به این ناحیه گسیل داشت ولی نتیجهای نگرفت. نادرشاه، افغانها را از اصفهان بیرون راند و در بهار سال 1142 هـ.ق از راه فارس و كهگیلویه روانه خوزستان شد.
پس از قتل نادر، خاندان مشعشعی بار دیگر به ریاست موسی مطلب هویزه را به تصرف در آوردند. مشعشعها پس از استقرار در هویزه به سوی شوشتر، دزفول و شوش روی آوردند و با طایفه آل كثیر جنگیدند و نواحی مزبور را تصرف كردند. در همین دوران كریمخان زند پس از ده سال كشمكش و جدال قدرت را به دست گرفت. پس از درگذشت كریمخان زند بار دیگر خوزستان دچار هرج و مرج شد. در زمان فتحعلیشاه قاجار خوزستان به دو بخش تقسیم شد. بخش شمالی، شامل شوشتر، دزفول و هویزه جزء كرمانشاهان، به محمدعلی میرزای دولت شاه سپرده شد و بخش جنوبی آن شامل رامهرمز، فلاحیه و هندیجان جزء فارس به حسینعلی میرزا پسر دیگر فتحعلی شاه واگذار شد و محمّد علی میرزای دولت شاه شاهزاده مقتدر قاجاری دوباره برای سركوب مخالفین به خوزستان لشگر كشید. در زمان همین شاهزاده بند معروف میزان در شوشتر بازسازی شد و آب به شاخه شطیط و نهرداران جریان یافت.
در سال 1267 هجری قمری قوای انگلیس از طریق خرمشهر وارد خوزستان شد و تا اهواز پیش آمد و به آن شهر دست یافت. پس از سال 1273 هـ.ق كه جنگ انگلیس با ایران روی داد تا پایان حكومت ناصرالدینشاه كه چهل سال طول كشید در خوزستان جنگی روی نداد. در این زمان عشایر عرب به چند بخش تقسیم شده و هر بخش شیخی جداگانه داشت كه حاج جبار خان نامآورتر از دیگران بود و چون پس از جنگ انگلیس فداكاریهایی از خود نشان داده بود توسط ناصرالدینشاه به رتبه سرتیپ اولی ارتقاء یافت. پس از او پسرش شیخ خزعل جانشین پدر شد و با كشتن برادر زمام امور را به دست گرفت. این مرد كه با حمایت انگلیس سراسر استان خوزستان را به چنگ آورده بود، در سال 1332 هجری قمری علیرغم بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول جانب انگلستان را گرفت.
انگلیسها عثمانیها را از خوزستان بیرون كردند و رشته اختیار سراسر خوزستان را به دست گرفتند. در خرمشهر، اهواز و شوش سپاه مستقر ساختند و در هر یك از شهرهای شوشتر و دزفول اداره سیاسی یا كنسولگری و عدلیه دایر كردند و در همه جا ادارههای پست و تلگراف را به دست گرفته و سرپرستی آنها را به مأموران خود واگذار كردند.
از سال 1323 تا 1339 هجری قمری این وضع پایدار بود و شیخ خزعل نیز خود را امیر خوزستان (عربستان) میخواند. در دوران رئیس الوزرایی رضاشاه سپاهی از شیراز به بهبهان، سپاهی از اصفهان و سپاه سومی از بروجرد عازم سركوب شیخ خزعل در خوزستان شد. پس از جنگی كوتاه شیخ خزعل شكست خورد و با فرستادن پیامی به رئیس الوزرا امان خواست و در سال 1315 هـ.ق به روایت مرحوم محمدخان قزوینی این مرد را در سن 75 سالگی به دستور رضاشاه در منزلش خفه كردند و بدین وسیله عمر یكی دیگر از حكام محلی به سود قدرت یافتن دولت مركزی به پایان رسید. سرانجام در 22 بهمن سال 1357 شمسی به عمر بیش از نیم قرن حكومت پهلویها نیز خاتمه داده شد. در زیر به جغرافیای تاریخی شهرستان استان خوزستان اشاره میشود:
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست